دموکراسی سکولاریستها ؛ کفری آشکار و مبلغین آن طاغوت اند

دموکراسی سکولاریستها ؛ کفری آشکار و مبلغین آن طاغوت اند

نویسنده: عبدالله صادق

مترجم : انجمن ” اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف ” بيساران

ای مردم…          

دموکراسی به یقین کفر به خدا و رسول و کتاب و دین و شریعت اوست.

کسی که به دموکراسی معتقد باشد، در واقع به چیزی که بر محمد صلی الله علیه و سلم نازل شده، کافر شده است.

کسی که برای نشر و تحقق دموکراسی در افغانستان و ایران ( و سایر  سرزمینهای مسلمان نشین )  تلاش می کند، طاغوت است…طاغوت! و بر مسلمان واجب است که به او کافر شود و با قلب و قول و عمل با او بجنگد.

من واقعا تعجب می کنم که چگونه این فتنه در شواری قبیله ای افغانستان، لوی جرگه، بر کسانی که “مجاهدین” نامیده می شوند، وارد شد و خداوند به حق فرموده: «إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا» (آل عمران/۱۵۵) «بیگمان اهریمن به سبب پاره‌ای از آنچه کرده بودند (که سرکشی از فرمان خدا بود) آنان را به لغزش انداخت»

آیا به صراحت و آگاهانه به خداوند کفر می ورزند؟! کاش در جهاد اول، پیش از این که جهاد را با پلیدی هایشان بیامیزند، مرده بودند.

چطور به ماندن با کفار و انس گرفتن با آن ها راضی شدند و با این حال خود را مجاهد فی سبیبل الله می پندارند.

«وَقَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللَّـهِ يُكْفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّىٰ يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ ۚ إِنَّكُمْ إِذًا مِّثْلُهُمْ» (نسا/۱۴۰) « خداوند در کتاب (قرآن، این حکم را) بر شما نازل کرده است که چون شنیدید به آیات خدا کفر ورزیده می‌شود و آیات خدا به بازیچه گرفته می‌شود، با چنین کسانی منشینید تا آن گاه که به سخن دیگری بپردازند (و دست از کفر و شوخی نابهنجار خود بردارند). بیگمان در این صورت (که با ایشان همنشین می‌شوید و به استهزاء آنان گوش فرا می‌دهید) شما هم مثل آنان خواهید بود (و در استهزاء به قرآن شریک ایشان خواهید گشت)»… و خداوند به راستی فرمود، این مثال آن هاست.

ای مردم…

کسانی که از اسلام روی گردانیده اند، آیا توبه نمی کنند و از خداوند آمرزش نمی طلبند؟…و آیا این موضوع را سبک پنداشته اند؟ این مسئله نزد خداوند بزرگ است؛ «وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ» (مائده/۴۴) «هرکس برابر آن چیزی حکم نکند که خداوند نازل کرده است (و قصد توهین به احکام الهی را داشته باشد) او و امثال او بیگمان کافرند».

مفاسد دموکراسی،{دموکراسی ای  که لقلقه ی زبان کفار و منافقین است} ، معلوم و مشخص است. علامه عبدالمجید الزعی ۵۰ مفسده از آن را نام برده است.

علامه، حفظه الله می گوید:

ادامه خواندن دموکراسی سکولاریستها ؛ کفری آشکار و مبلغین آن طاغوت اند

دموکراسی پلید و آنچه منافقین و سکولار زده ها به نام اسلام به آن دعوت می کنند

دموکراسی پلید و آنچه منافقین و سکولار زده ها به نام اسلام به آن دعوت می کنند

به قلم : ابوعبدالله موکریانی

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله وحده، والصلاة والسلام على من لا نبي بعده.

و بعد…

دموکراسی، آنگونه که هست و آنگونه که طرفدارانش به آن اعتراف می کنند، مبدا و عقیده ی حاکمیت خالق بر مخلوق- از این جهان و هر آنچه و هرآنکه از مخلوقات و ملائک او سبحانه و تعالی را که در آن است- کتمان می کند و سپس بر مبدا و حاکمیت مخلوق عاجز و فقیر بر این جهان و آنچه در آن است اقرار می کند. طبق این عقیده، هیچ حکومتی و هیچ امری بالاتر از حاکمیت دموکراسی نیست و هنگامی که دموکراسی اینگونه باشد، بی شک کثیف و کفرآمیز است و اشخاص مومن و درستکار آن را فرو می نهند.

دموکراسی، آنگونه که هست و آنگونه که طرفدارانش به آن اعتراف می کنند ، اعتقاد به یگانگی خدا و این که تنها و تنها اوست، سبحانه و تعالی، که باید به یکتایی عبادت شود را کتمان می کند و با آن می جنگد و در عوض به بندگی شخص برای شخص و مخلوق برای مخلوق، اقرار می کند و به همین دلیل بعضی از آن ها بعضی دیگر را به سروری می گیرند و قانون گذاری غیر خدا را می پذیرند وهنگامی که دموکراسی اینگونه باشد، بیشک کثیف وکفرآمیزاست واشخاص مومن ودرستکار آنرا فرو می نهند.

دموکراسی، آنگونه که هست و آنگونه که طرفدارانش به آن اعتراف می کنند ، حاکمیت الله متعال و اصل «الحکم لله» را کتمان می کند و در عوض به حاکمیت بشر اقرار می کند و آن را واجب می شمارد، حاکمیت اکثریت، حاکمیت صندوق های رای، حاکمیت طاغوت و هنگامی که دموکراسی اینگونه باشد، بی شک کثیف و کفرآمیز است و اشخاص مومن و درستکار آن را فرو می نهند.

دموکراسی، آنگونه که هست و آنگونه که طرفدارانش به آن اعتراف می کنند ، اعتقاد به ولایت خدا و برائت از غیر او را کتمان می کند و در عوض  به روابط وثنیت و جاهلانه ای که هیچ حجتی  برای آن ها از سوی خدا نازل نشده است، اقرار می کند و بین کفار و فاسقین و اشرار و بدترین افراد روی زمین با اتقیا و صالحین رابطه ی برادری و برابری برقرار می کند و   هنگامی که دموکراسی اینگونه باشد، بی شک کثیف و کفرآمیز است و اشخاص مومن و درستکار آن را فرو می نهند.

دموکراسی، آنگونه که هست و آنگونه که طرفدارانش به آن اعتراف می کنند ، عقیده و اصل امر به معروف و نهی از منکر را-مگر در حدودی که خودش مجاز می داند- کتمان می کند تا به منکر و کفر و شرک و فسق و فجور و فساد مشروعیت دهد کندو  هنگامی که دموکراسی اینگونه باشد، بی شک کثیف و کفرآمیز است و اشخاص مومن و درستکار آن را فرو می نهند.


دموکراسی، آنگونه که هست و آنگونه که طرفدارانش به آن اعتراف می کنند ، عقیده و اصل جهاد فی سبیل الله را –  آنگونه که اسلام آن را تعریف می نماید و به آن فرا می خواند-  کتمان می کند تا عقیده ی ارتباط مسالمت آمیز را جایگزین آن کند ولو این که این رابطه ی مسالمت آمیز، سرزمین ها و مردم آن را نابود کند و پس از این که آن سرزمین ها و مردمانش مدت مدیدی را تحت حکومت الله و قوانین الهی گذراندند، به کفر و فسق و فجور حکم نماید و حاکمیت را به کافرترین و فاجرترین شخص بدهد و هنگامی که دموکراسی اینگونه باشد، بی شک کثیف و کفرآمیز است و اشخاص مومن و درستکار آن را فرو می نهند.

دموکراسی، آنگونه که هست و آنگونه که طرفدارانش به آن اعتراف می کنند ،اصول و ارزش های پسندیده ی اخلاقی را کتمان می کند و به نهایت بی بند و باری و انحرافات جنسی و اخلاقی، مشروعیت می بخشد  و هنگامی که دموکراسی اینگونه باشد، بی شک کثیف و کفرآمیز است و اشخاص مومن و درستکار آن را فرو می نهند.

دموکراسی، آنگونه که هست و آنگونه که طرفدارانش به آن اعتراف می کنند ، به بهانه ی آزادی بیان، طعن به خالق سبحانه و تعالی و استهزای سید مخلوقات، محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم و برادران او از انبیا و رسل، صلوات الله وسلامه عليهم أجمعين را توجیه می کند و در این نظام، هیچ کس از نقد و تعقیب و استهزا و مسخره شدن در امان نیست  و هنگامی که دموکراسی اینگونه باشد، بی شک کثیف و کفرآمیز است و اشخاص مومن و درستکار آن را فرو می نهند.

ادامه خواندن دموکراسی پلید و آنچه منافقین و سکولار زده ها به نام اسلام به آن دعوت می کنند

دکتر عبدالله عزام رحمه الله بنیان گذار القاعده، دشمن دوست داران دروغین القاعده ی فعلی

دکتر عبدالله عزام رحمه الله بنیان گذار القاعده، دشمن دوست داران دروغین القاعده ی فعلی 

به قلم : ابوعبدالله جاف جوانرو

برخلاف برداشت افکار عمومی باید گفت که مفهوم القاعده ابتدا  “القاعده‌الصلبه” (به معنای شالودۀ استوار) خوانده می‌شد که برای نخستين‌بار عبدالله عزام در ١٩۸٧ مطرح کرد. او در اين زمينه در نشريۀ “الجهاد” نوشت:

” هر اصلی، نياز به يک گروه پيشگام دارد که آنرا اجرا کند: گروهی که همزمان در حالی که بر جامعه تمرکز می‌کند، آمادۀ وظايف سنگين و ايثار و فداکاری باشد. هيچ ايديولوژی از يک گروه پيشگام که برای پيروزی آن آمادۀ فداکردن همه چيزش باشد، بی‌نياز نيست. اين گروه در راه پر خطری بی‌پايان زندگی برای رسيدن به هدف، پرچم به دست می‌گيرد؛ چون خدا مقرر کرده که بايد چنين کاری انجام دهند. اين گروه قاعده استواری برای رسيدن به جامعۀ اسلامی مورد نظر تشکيل می‌دهد.”

در این صورت می توان گفت که دکتر عبدالله عزام رحمه الله پايه‌گذار و رهبر معنوی القاعده است و در واقع، القاعده از همان “مکتبه‌الخدمه” او برخاست. هر چند برخی کسان نيز القاعده را “قاعدةالجهاد” يا “بنياد جنگ مقدس” می‌خوانند؛ اما چارچوب گستردۀ آنچه را که بعدها القاعده ناميده شد، عزام در ١٩۸٧ و ١٩۸۸ ريخت و در واقع منشور آنرا نوشت. عزام، القاعده را سازمانی می‌پنداشت که قرار است قدرت و توان مجاهدين عرب را به سرزمينهايی هدايت کند که در آنها مسلمانان زير ستم و سرکوبند. به سخن ديگر، القاعده می‌بايست يک “نيروی واکنش سريع” اسلامی باشد که به تندی از همباوران و تمام اهل قبله در برابر کفار اشغالگر خارجی و نوکران محلی آنها دفاع کند .

شیخ اسامه بن لادن رحمه الله نیز به عنوان ادامه دهنده ی راه شیخ عبدالله عزام رحمه الله در همان مسیر صحیح قدم برداشت و بر این باور بود که دشمن اصلی همان آمریکاست و چنانچه جنگ با سکولاریستهای روس تمام شد باید به جنگ با دشمن اصلی پرداخت و فعلا جنگ با روسیه و نوکرانش موقتی و مقطعی است و جنگ اصلی مسلمین با آمریکا و متحدینش است .

شیخ اسامه بن لادن رحمه الله معتقد بود در این مسیر هم نباید با هیچ یک از اهل قبله در افتاد و تولید جنگ داخلی نمود و باید با پرهیز از تفرق و جنگ داخلی با  ایجاد وحدت فراگیر با تمام اهل قبله بر دشمن اصلی تمرکز نمود .

اما این منهج و عقیده اصلا به نفع آمریکا و بخصوص نوکران او نبود به همین دلیل سلفی های نجدی مختلفی را برای جنگ روانی با این جریان تولید کردند از جامیگری بگیر تا مدخلیسم و.. و عده ای نیز تحت تاثیر این تبلیغات خواسته یا ناخواسته در مسیر همان هدف دشمنان قرار گرفتند کسانی چون ابومحمد مقدسی و ابوقتاده فلسطینی و هانی السباعی و طارق عبدالحلیم و…. از لحاظ فکری و کسانی چون ابومصعب زرقاوی و ادامه دهندگان راهش از لحاظ نظامی و تشکیلاتی .

این دسته از سلفیون نجدی خود را در حالی دوست القاعده ی فعلی می دانند که با منهج شیخ عبدالله عزام و شیخ اسامه بن لادن کاملا مخالف هستند و با سوء استفاده از خلاء علمی که در میان القاعده ی الظواهری به وجود آمده توانسته اند هم به عنوان طرفدار القاعده اعلام وجود کنند و هم به عنوان دشمنان رهبران سابق آن . چون رهبران سابق را مدافع مشرکین و قبرپرستان و دشمن اهل توحید و… معرفی می کنند .

عبدالله عزام و منهج اسلامی اهل سنت در برابر منهج سلفیت خاص نجدیت امثال ابومحمد مقدسی و…

عبدالله عزام و منهج اسلامی اهل سنت در برابر منهج سلفیت خاص نجدیت امثال ابومحمد مقدسی و…

به قلم : مسعود سنه ای

دکتر عبدالله عزام تقبله الله در تفسیر سوره ی توبه از کسانی در پیشاور گله و شکایت داشت که اهل قتال نبودند بلکه تنها شغلشان شده بود سرد کردن جوانان از جهاد بر علیه اشغالگران کمونیست روس و مزدوران آنها و جلوگیری کردن از کمکهای مالی به افغانهای تحت ستم آنهم به بهانه ی اینکه افغانها و مجاهدین آنها قبرپرست و مشرک هستند.

دکتر عبدالله عزام که با منهج سیدقطب تقبله الله و اهل سنت به سبک رسول الله صلی الله علیه وسلم و ادامه دهنده گان راهش چون در راه اخراج اشغالگران سکولار خارجی و اصلاح جامعه اولویت بندی هائی کرده بود بر این باور بود که هم اکنون بیرون راندن کفار سکولار خارجی از سرزمینهای مسلمین مهمترین فرض عین محسوب می شود و زمانی که این اشغالگران بیرون رانده شدند و حکومت اسلامی تشکیل شد آنوقت به تدریج باید به اصلاحات فکری و اقتصادی در جامعه پرداخت.

شیخ عبدالله عزام تقبله الله بر این باور بود زمانی که اشغالگران و مزدورانشان بر سرزمینهای مسلمین تسلط پیدا کرده اند پرداختن به امور اختلافی منجر به ایجاد تفرق و جنگ داخلی و در نهایت کمک به اشغالگران محسوب می شود به همین دلیل حتی اگر به فرض محال لات و منات و هبلی هم وجود داشته باشد باید نابود کردن آنها پس از فتح مکه و نابود کردن قدرت حکومتی دشمنان و تسلط کامل بر پایتخت و سرزمین کفار صورت گیرد .  

در برابر این سیاست واضح مجاهدین سلفی های جامی و مدخلی ها که به تازگی از سوی دستگاههای اطلاعات آمریکا و داخلی آل سعود تولید شده بودند زمانی که می دیدند که سکولاریستهای روسیه در حال اخراج هستند و ممکن است نوبت به آمریکا برسد جنگ روانی بر علیه مجاهدین را شروع کردند .

در آن زمان جوانان زیادی تحت تاثیر این تبلیغات وسیع و رسمی علمای سلفی نجدی آل سعود قرار گرفتند . یکی از این جوانان ابومحمد مقدسی بود که آشکارا مجاهدین افغان و مردم مسلمان افغانستان را قبرپرست و مشرک می دانست و حتی علاوه بر آن در این مطالبی که چندی پیش نشر داده دکتر عبدالله عزام تقبله را مدافع قبر پرستان و دموکراسی پرستان و مشرکین و سدی در برابر اهل توحید معرفی می کند و بر این باور بود که باید کفار اشغالگر سکولار و نوکران محلی آنها را رها کرد و ابتدا باید با این مسلمین در افتاد و…

حالا باید متوجه شده باشید که چرا هر یک از این سلفی های نجدی در کانادا و اردن و انگلیس و عراق و آل سعود و…تمام تلاششان شده تکفیر و تفسیق و تبدیل همدیگر و سایر مسلمین و ایجاد تفرق و جنگ داخلی میان مسلمین .

این است رسالت جدید سلفیت خاص نجدیت . مشغول کردن مسلمین به مسلمین و ایجاد تفرق و جنگ داخلی و رها کردن کفار اشغالگر و سکولار خارجی و مزدوران محلی آنها و در نهایت سستی و ذلیلی برای مسلمین و قدرت و برتری برای کفار سکولار اشغالگر خارجی و نوکران محلی آنها .

آنچه از سخنان طارق عبالحلیم در باره ی ابوقتاده فلسطینی و شاگردش ابومحمود باید فهمید

 آنچه از سخنان طارق عبالحلیم در باره ی ابوقتاده فلسطینی و شاگردش ابومحمود باید فهمید

به قلم: ابوبکر الخراسانی

از زمانی که ایمن الظواهری امیر فعلی سازمان بین المللی القاعده منهج صحیح جهادی شیخ عبدالله عزام و شیخ اسامه بن لادن تقلهما الله را به سمت و سوی منهج سلفیت خاص نجدیت متمایل ساخته است متاسفانه آلودگی این منهج را نیز به بدن این جماعت بین المللی تزریق کرده است که از آنجمله می توان به وجود علماهائی نجدی ساکن در دارالکفرها اشاره کرد که هر یک خود را حنفی و شافعی و حنبل و  ابن تیمیه و… ی زمان و حتی بالاتر از آنها دانسته و هیچ یک آن دیگری را نیز قبول ندارد.

آفت این شیوخ سلفیت خاص نجدیت بر هیچ کسی پوشیده نیست . این شیوخ ضمن آنکه هیچ یک آن دیگری را قبول ندارد از نوعی بی رحمی و سنگدلی خاصی نسبت به مخالفین نیز برخوردارند که غیر قابل انکار است . گوشه هائی از جنایات گروههای مسلح نجدی در سوریه را همگی مشاهده کرده ایم .

شیوخ این منهج به سهولت مخالفین نجدی و غیر نجدی خود را تکفیر می کنند و به سهولت فتوای قتل عام آنها را به سبک قوم عاد و… نیز صادر می کنند و مریدانی ساخته اند نامتعادل و نامیزان و تقریبا می توان گفت :نسبتا وحشی .

  طاریق عبدالحلیم  ساکن دارالحرب کانادا و ابوبصیر طرطوسی و هانی السباعی ساکن دارالحرب انگلیس و ابوقتاده فلسطینی  و ابومحمد مقدسی ساکن دارالکفر اردن و عبدالرزاق مهدی ساکن سوریه و امثالهم  ازجمله کسانی هستند که کارنامه ی آنها در جهاد افغان و الجزائر و… بر کسی پوشیده نیست.

این انسانهای کوچک بزرگ شده توسط کوچکان و جاهلان، سخنان زیادی در مورد همدیگر گفته اند که علاوه بر عموم اهل سنت خودشان نیز از زبان همدیگر در امان نبوده اند . چرا؟ چون اربابان مختلف با منافع مختلفی دارند .

در تازه ترین موضع گیری می بینیم که طارق عبدالحلیم به صراحت ابوقتاده  اردن نشین و شاگرد لندن نشین اورا در مقاله ای تحت عنوان   “عملاء لا علماء”  تکفیر می کند و می گوید :

“ابو قتاده فلسطینی و ابو محمود فلسطینی به تمام معنی عمیل و جاسوسان طواغیت هستند … الله تعالی شر آن جاسوس و عمیلها را بر ما و مسلمانان کم کند”.

این سخن کسی است که زمانی تاج سر گروه فتاحی و اقمار جولانی بود ؟ چرا چون بر علیه مخالفین آنها مثل دوله فتواهای وحشیانه می داد  بعد بعد ابومحمد مقدسی و بعد هانی السباعی و بعد عبدالرزاق مهدی شد شیخشان و مدتی هم هست که پس از موضع گیری این افراد به اصطلاح عالم در برابر گروه جولانی اینها کنار زده شدند و فعلا ابوقتاده ای را علم کرده اند که سابقه ی سوء او در الجزائر و عراق و سوریه و… بر کسی پوشیده نیست .

اما چرا ابوقتاده با این کارنامه ی سیاه را فعلا نگه داشته اند؟ چون این شخص فعلا بر علیه مخالفین گروه جولانی فتوا می دهد . همین و بس .

 اگر اینهم روزی منافع اردن (حیات خلوت اسرائیل و مرکز جاسوسی آمریکا در خاورمیانه) اقتضاء کند و بر علیه این گروه شود، آنوقت است که این گداهای مسکین از لحاظ منهجی، باید دنبال یک مرجع دیگری جهت تخدر زیر دستان و توجیه جنایات و مزدوری های خود بگردند .

 حداقل مریدان باید کمی بیاندیشند که : آیا دوری از منهج صحیح اهل سنت و چسبیدن به علماهای رنگارنگ و متنوع و متضاد مذهب سلفیت خاص نجدیت- با اینهمه جنایاتی که در حق مسلمین آفریده اند- ارزش پیروی دارند، یا لایشقان است که در زباله دانی موجودات مضر ریخته شوند و دوباره چسبید به منهج وحدت گرا و صحیح خیرالقرون؟

به مریدان می گویم: بیدار شوید و خود را از توهمات شبه اسلامی و مهلکه ای که این عالم نماهای الرویبضه برای شما ساخته اند نجات دهید قبل از آنکه آنها دنیا و قیامت شما را فدای اهداف اربابان خود کنند .

پس اجازه ندهید شما را در چنین مسیری خرج کنند .

دامن زدن به مد غر زدن و ایراد گیری ما را به دامان دین سکولاریستها(مشرکین) و دموکراسی آنها نکشاند

دامن زدن به مد غر زدن و ایراد گیری ما را به دامان دین سکولاریستها(مشرکین)  و دموکراسی آنها نکشاند

به قلم : کارزان شکاک

همه می دانیم که تفاوتهای زیادی بین نقد کردن و ایراد گیری وجود دارد . شخص اگر به نیت ایراد گیری به هر چیزی نگاه کند مطمئنا از نگاه خودش ایراداتی پیدا خواهد کرد . در ایراد گیری تنها عیبهای سلیقه ای یا واقعی دیده می شوند اما شخص نمی تواند جایگزینی برای آن قرار دهد . می تواند از یک نقاشی ایراد بگیرد اما نمی تواند آن را اصلاح کند . اما در نقد کردن، شخص ضمن بررسی موضوع جایگزین مناسبی هم برایش دارد .

هم اکنون  در کنار سکولاریستهای (مشرکین) اصلی کسانی پیدا شده اند که با شعارها و ادبیاتی  اسلامی شروع کرده اند به ایرادگیری و نفی آنچه که مسلمین با فداکاریهای قابل توجه به دست آورده اند . اینها تنها نفی می کنند و ایراد می گیرند و فقط دسته ای از آنها هستند که رسما سکولاریسم (دین مشرکین) و دموکراسی را به عنوان جایگزین معرفی کرده اند اما بیشتر آنها تنها ایراد می گیرند و مسلمین را به همان مسیر سکولاریستها(مشرکین) و دموکراسی خواهان سوق می دهند .

کار سکولاریستهای اصلی برای مسلمین و “قانون شریعت الله ” تمیزتر و پاکیزه‌تر است از این دسته ی دوم که با نقابی اسلامی  قصد بدنام ساختن‌ و تحریف آن و تغییر مسیر مسلمین را دارند . این دسته ی دوم را ما در ادبیات اسلامی تحت عنوان منافقین و فاسقین و ضالین می شناسم که امروزه در قالب سکولار زده ها جای گرفته اند .  

اهل سنت لازم است هوشیارباشند که این منافقین و سکولار زده ها در قالب شبکه های ماهواره ای و گروههای مسلح شبه جهادی به بهانه ی ایراد گیری از ایران و طالبان و القاعده و دوله و شافعی ها و حنفی ها و شیعه ها و صوفی ها و غیره آنها را به سمت کفر دین سکولاریسم (مشرکین) و دموکراسی کفری آنها نکشانند .

سحر این ساحران را به راحتی می توان باطل کرد به شرطی که مسلمین آگاهی و هوشیاری خود  نسبت به قانون شریعت الله و تشکیل حکومتی اسلامی و دارالاسلام را از دست ندهند .

شناخت منهج سکولارزده های به ظاهر مسلمان وواکنش شرعی به آن

 شناخت منهج سکولارزده های به ظاهر مسلمان وواکنش شرعی به آن

به قلم : کاوه مریوانی

امام عبدالله بن مبارک می‌گوید : « کسی که بدعتش بر ما پوشیده باشد، دوستان و آشناهایش بر ما پوشیده نیست.»(یعنی کسی که معلوم نبود که بدعتی است یانه، از طریق دوستانش شناخته می‌شود؛ اگر با اهل بدعت دوستی داشت بدعتی است و…)

به همین خاطر ما مردم و حال آنها را از کسانی که از آنها دفاع می‌کنند، می‌شناسیم و از گرایشات و جانبداری های شان آنها را  طبقه‌بندی کرده و جدا می‌کنیم؛ و کسی که سخنان صریحش بر ما پوشیده باشد، آنها را از طرز سخن گفتنشان و دفاع شان می‌شناسیم.

مدافعان دموکراسی و سکولاریسم که نقابی اسلامی بر چهره زده اند تنها خود را فاش و طبقه‌بندی نکردند بلکه همراه آنان هرکس که از باطل این مدافعان طواغیت دفاع کرد و آنها را تعظیم کرده و به آنها درخشش داد با آنکه می‌داند که آنها مدافع کفر سکولاریسم و دموکراسی هستند، طبقه‌بندی و آشکار شد.

این اشخاص دورو و متلون که تا دیروز قصد داشتند که برای آنها در میان جوانان جریان بیداری اسلامی که ستاره‌ی آن در حال صعود بود و بر بیشتری سرزمینها و جماعت ها تسلط و تفوق داشت، جایگاهی پیدا شود؛ ولی امروز بخاطر تمییع منهج شان و برگشت از این راه، علیه این جریان در حال دسیسه چینی هستند؛ و اینها آشکار و برملا شده و با دفاع شان از  دین سکولاریسم و دموکراسی سکولاریستها، حقیقت شان ظاهر می‌شود؛ حامیان دین سکولاریسم و دموکراسی آن عمامه داران که علم و عمر خود را در دفاع از سکولاریسم و سکولاریستها و بدنام ساختن کسانی که خواستار تشکیل جامعه ای اسلامی و دعوت به قیام علیه طواغیت کرده‌است، تسخیر کرده‌اند.

این دورو های متلون با مشاهده‌ی به صف پیوستن های شان و همزمان دشمنی شان با کسانی که از این مدافعان طواغیت پرده برداری می‌کنند، حال شان بر اشخاص باهوش پوشیده باقی نمی ماند.

و ما پایدار هستیم و با برملا ساختن افتضاحات و انحرافات عمامه های سؤ شان که از آنها دفاع می‌کنند، به شدت با آنها مقابله کرده و آنها را دفع می‌کنیم تا اینکه از باطل شان بیزاری اعلام کنند یا اینکه مثل بقیه به صراحت اعلام کنند که : « ما اصلاً از جریان حامیان قانون شریعت الله نیستیم و مثل سکولاریستهای مخلص از آن بیزار هستیم.»

وقت آن رسیده است که یا شبکه های به ظاهر اسلام گرای کلمه و نور و توحید و… و گروههای مسلحی چون جیش العدل و الفرقان و… دست از دین سکولاریسم و دموکراسی سکولاریستها و همراهی با سکولاریستهای مرتد و دشمنان قانون شریعت الله بر دارند  و به صف اهل سنت برگردند یا اینکه اهل سنت دست از این دشمنان پنهان بردارند که با هر کافر و مرتدی بر علیه قانون شریعت الله متحد شده اند .

تکفیر طالبان توسط ابومحمد مقدسی قبل از دوله

تکفیر طالبان توسط ابومحمد مقدسی قبل از دوله

به قلم : ابوبکر الخراسانی

اگر می بینید که برادران دوله واضح و آشکارا و بدون پرده اقدام به تکفیر طالبان کرده اند  به دلیل زمینه های قبلی است که امثال ابومحمد مقدسی فراهم کرده اند .

ابومحمد مقدسی در مورد طالبان می گوید :

أما بالنسبة لأوضاع أفغانستان والهجرة إليها على وجه الخصوص فالأمور لا تزال غير متضحة عندي وإن كان أكثر إخواننا الذين سافروا إلى هناك يثنون على الأوضاع الدينية الداخلية هناك ويرون أن هذه الفترة هي أحسن ما مرت به أفغانستان على المستوى الداخلي ويذكرون أن الطالبان جادون ويسددون ويقاربون في محاربة الشرك والنهي عن عبادة القبور هذا ما ينقله لنا بعض إخواننا الثقات هناك وهم مصدقون لدينا ونحن نذكره لك؛ مع تحفظنا بل وإنكارنا على سياسات وعلاقات الطالبان الخارجية المتناقضة من التكالب على مقعد في الأمم المتحدة الكافرة والحرص على خطب ود واعتراف الدول الطاغوتية فيما يسمى بالعالم الإسلامي والعربي والتي لا تمت إلى الإسلام بصلة وكان الأولى بالطلبة أن لا يعترفوا هم أصلا بهذه الدول؛ فضلا عن أن ينتظروا اعتراف تلك الدول الطاغوتية بهم، فإن العزة لله ولرسوله وللمؤمنين ولكن المنافقين لا يعلمون، والإسلام يعلو ولا یعلی…». |

«اما به نسبت اوضاع افغانستان و به طور خاص هجرت به سوی آن، هنوز هم امور آن نزد من غير واضح می باشد، اگر چه هم بیشتر برادرانمان که به آنجا سفر کرده اند بر اوضاع دینی داخلی آنجا ثنا گفته اند و معتقداند که این دوره بنا بر مستوای داخلی اش بهترین دوره ای بوده که بر افغانستان گذشته و ذکر کرده اند که طالبان در جنگیدن با شرک و نهی از عبادت قبور جدی و مصمم و مواظب هستند، این چیزی است که بعضی از برادران مورد اعتمادمان از آنجا برای ما نقل کرده اند و آنان نزد ما مورد تصديق هستند و ما برایت ذکر می کنیم: همراه با تذکر ما بلکه انکار ما بر سیاست ها و روابط خارجی متناقض طالبان از پیوستن به یک کرسی در امم متحدہ کافر و حرصش بر خطبه های دوستانه و اعتراف به دولت های طاغوتی در آنچه که به عالم اسلامی و عربی می نامد که ربطی به اسلام ندارند، در حالی که طلبه ها اصلا نباید به این دولت ها اعتراف کنند چه برسد به اینکه منتظر باشند تا آن دولت های طاغوتی به آنان اعتراف کنند. برای اینکه عزت برای الله و رسولش و مومنان است ولی منافقان نمی دانند و اسلام بالا است چیزی بر او بالا قرار نمی گیرد…».

ابومحمد مقدسی با این تفکرات خشک و انعطاف ناپذیر مذهب سلفیت خاص نجدیت به صراحت طالبان را مدافع شرک و عبادت قبور و مدافع امم ملحده و حکومتهای طاغوتی و مرتد و منافق و… می نامد .

در اینجا برادران دوله در بیان و عمل به سلفیت خاص نجدیت از صداقت بیشتری نسبت به ابومحمد مقدسی برخوردارند ، چون ابومحمد مقدسی در لفافه طالبان را تکفیر می کند و دوله واضح و آشکار و جالب است بدانید که با این وجود ابومحمد مقدسی نیز بهتر از ابوقتاده فلسطینی است .

ابوقتاده فلسطینی با همان تفکرات به مدح و ثنای طالبان می پردازد همچنانکه قبلا به مدح و ثنای موقتی بسیاری از جماعتها پرداخت و زمانی که وقتش رسید نقاب خود را کنار زده و اقدام به تبدیع و تفسیق و حتی تکفیر آنها نمود.

پس به تعریف و تمجیدهای این سلفیون نجدی هیچ اعتمادی نباید کرد .

علمای سوء و سلفیون مسخ شده ی آل سعود پاسخ دهند : ما خوارجیم یا شما مزدور؟

علمای سوء و سلفیون مسخ شده ی آل سعود پاسخ دهند : ما خوارجیم یا شما مزدور؟

به قلم : عبدالله مسلم

می دانیم خوارج دارای باورهای خاص خودشان هستند که هرگز نمی توان آنها در منهج جهادی ما پیدا کرد. حتی یک مورد از عقاید خوارج هم در میان برادران و خواهران ما پیدا نمی شود و کاملا مشخص است که ما در برابر کفار سکولار و اشغالگر جهانی و طاغوتهای محلی و مزدوران آنها ایستاده ایم .

در برابر، علمای سوء و درباری متعلق به آل سعود با شبکه های ماهواره ای چون نور و کلمه و وصال و … به همراه گروههای متفرق و رنگارنگ مسلح آنها که به شیوه های متفاوتی ادعای دموکراسی خواهی و لیبرالیسم سکولاریستی دارند و با شعاری شبه اسلامی در خدمت اهداف سکولاریستی قرار گرفته اند ، آشکارا در کنار کفار اشغالگر خارجی و طاغوتهای محلی در برابر قانون شریعت الله و تشکیل حکومتی اسلامی و مسلمین قرار گرفته اند .

  البته این یکی سنتهای الله تعالی است که مجاهدین مخلص در برابر این منافقین و مزدوران باید آزمایش شوند و سابقه ای طولانی در تاریخ مسلمین دارد هر اندازه ی که مردمان پاک و با عقیده ی راسخ در دنیا وجود داشته باشند، مردمان رجس و پلید هم بخاطر مقابله با آنها ظهور میکنند و بخاطر عدم نفوذ و بدنام ساختن آنها، از  روش های گوناگون استفاده می کنند. تهمت های که بالای ما بسته می شود همچو تهمت را به بالای حق پرستان در زمان سابق هم می بستند.

به عنوان مثال  در زمان جهاد علیه ایتالیا، عمر مختار را علمای درباری و سوء آن زمان خوارج خطاب می کردند. و ما را هم باوجود جنگیکه  با آمریکا و ناتو و تمام متحدینش دنیا میکنیم، خوارج خطاب می کنند. خوارج ما را بخاطری خطاب می کنند، که به اصطلاح و نزد آنها از قانون و قدرت آمریکا و نوکرانش خارج شده ایم. خوارج ما را بخاطری خطاب می کنند که مردم از ما متنفر شوند. خوارج ما را بخاطری می گویند که ما تنها قانون شریعت الله را می خواهیم .  بخاطر هستیم که ما مخالف تمام قوانین غیر شرعی هستیم. خوارج بخاطری هستیم که قانون شریعت الله را تطبیق می دهیم و تنها حکومت اسلامی می خواهیم نه حکومت کفری دموکراسی.  

مخالفت اردوغان خلیفه ی سکولار زده ها و دموکراسی خواهان با تبدیل شدن دوباره ی ایاصوفیه به مسجد

مخالفت اردوغان خلیفه ی سکولار زده ها و دموکراسی خواهان با تبدیل شدن دوباره ی ایاصوفیه به مسجد

به قلم : کارزان شکاک

زمانی که سرزمین فعلی ترکیه توسط مسلمین فتح گردید و شهر  اسلام بول (استامبول) بنا گردید به تدریج مردمان آن دیار مسلمان شدند و همچون سایر سرزمینهای آزاد شده معابد و کلیساهای آنها تبدیل به مسجد گردید . مسجدی که  همان تازه مسلمانان در آن به عبادت می پرداختند .

ایاصوفیه یکی از این کلیساهائی بود که تبدیل به مسجد شد اما با روی کار آمدن سکولاریستها و دموکراسی خواهان در ترکیه این مسجد تبدیل به موزه گردید .

حالا که افکار عمومی و مسلمین آن دیار خواهان تبدیل شدن مجدد این مکان به مسجد هستند اردوغان سکولار با آن مخالفت می کند . حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ

سکولاریسم یک دیکتاتوری به تمام معناست و دموکراسی خواهان در برابر قانون شریعت الله سرسخت ترین دشمنان هستند . حالا یکی مثل چین و روسیه و اتحادیه اروپا و … به صراحت در برابر قانون شریعت و حکومتهای اسلامی ایستاده اند و دیگری مثل اردوغان و جبهه منتسب به اهل سنت و گروههای مسلح بلوچ و شبکه های ماهواره ای مثل کلمه و نور و … به سبک منافقین و سکولار زده ها با ریاکاری و دروغپردازی و حقه بازی همان هدف را دنبال می کنند .