توطئه ی انحراف افکار عمومی از غزه: ولید اسماعیل مصری تا محمدخانی کوردی

توطئه ی انحراف افکار عمومی از غزه: ولید اسماعیل مصری تا محمدخانی کوردی

به قلم: مسعود سنه ای

امام العز بن عبد السلام رحمه الله می گوید: من دخل قرية فشا فيها الربا، فخطب فيها عن الزنا فقد خان الله ورسوله. اگر شخصی وارد آبادی شود که در آن ربا شایع شده، در چنین حالتی اگر در این آبادی در مورد زنا سخنرانی کند پس به الله و رسولش خیانت کرده است.

امروز که به صورت زنده از طریق ماهواره ها و شبکه های مجازی قتل عام وحشیانه ی مسلمین در سودان و بخصوص در غزه را توسط رژیم صهیونیستی و متحدین آن می بینیم قضیه ی اول مسلمین دفاع از این مسلمین و جهاد با آمریکا به عنوان سر افعی است و هر کسی به مسائل جانبی بپردازد و مسلمین را به مسائل جانبی و مباحث انحرافی مشغول کند بدون شک به الله و رسولش صلی الله علیه و سلم و به خون و ناموس و مال مسلمین خیانت کرده است.

از مصر ولید اسماعیل سلفی روبروی دو زن سکولار بی حجاب ایستاده و مساله ی تعدد زوجات را سخن روز میان عربها کرده و از این سو نیز محمد خانی در یکی از شبکه های سکولار کوردستان به صراحت سخن مرتدین سکولار را در مورد چند همسری تکرار می کند و می گوید چند همسری مثل چند شوهری است و مخالف حقوق بشر و برابری میان زن و مرد است و….

ولید اسماعیل سلفی در زمان حسنی مبارک سکولار جرئت نداشت در مسائل حکومتی چیزی بگوید اما زمانی که محمد مورسی رئیس جمهور بود به ناگهان شیر شد و شعارهای انقلابی می داد و جلو دفتر حفاظت منافع ایران در مصر به همراه طرفدارانش تهدید می کرد که اگر سفارت ایران را نبدد اینها انقلاب می کنند و… اما زمانی که دوباره سیسی سکولار سرکار آمد دوباره برگشت به قالب قبلی سلفی های درباری و در برابر مسائل حکومتی لال شد و جرئت ندارد در این زمینه های چیزی بگوید.

اما تنها به سکوت اکتفاء نمی کند بلکه با مطرح کردن مسائل جانبی و بخصوص مسائل اختلافی میان مسلمین از یکطرف مسلمین را به مسلمین مشغول می کند و اولویت اول مسلمین در جهاد با آمریکا و رژیم صهیونیستی را به حاشیه می راند و از سوی دیگر آمریکا و رژیم صهیونیستی و متحدین آنها چون امارات و اردن و مصر و آل سعود بدون دغدغه به جنایتها و خیانتهای خود بدون کمترین مانعی ادامه می دهند.

آیا این خیانت آشکار این دسته از سلفی ها به الله و رسول الله صلی الله علیه وسلم و مومنین را نمی بینید؟

از این سو افرادی چون محمد خانی وجود دارند که با تفکرات سکولاریستی و چنگ زدن به چند مطلب روانشاسی سکولاریستی چنان مغرور و دیوانه و احمق شده است که به صراحت همچون مرتدین سکولار به حکم واضح و آشکار شریعت الله و به الله و رسولش صلی الله علیه وسلم توهین می کند و قصد دارد حتی اگر با توهین به آیه های الله هم که شده خودی نشان دهد و شهرتی بیشتر کسب کند و فکر مسلمین را هم از اولویت اول آنها که جهاد با آمریکا و رژیم صهیونیستی است منحرف کند.

آیا زمان آن نرسیده است که این مجرمین افسار شوند و با لگد جانانه ای از جامعه طرد شوند؟

جایگاه و اهمیت رهبر و امام دارالاسلام در اسلام

جایگاه و اهمیت رهبر و امام دارالاسلام در اسلام

به قلم: خالد هورامی

زمانی که در مورد امام دارالاسلام صحبت می کنیم مقصودمان امامت و خلافت زمینی و بر مبنای شوری توسط اهل حل و عقد یا خبرگان دارالاسلام است.

این امام دارالاسلام گاه تحت عنوان خلیفه و گان امیرالمومنین و گاه رهبر و امیر در منابع اسلامی شناخته شده است و همگی بر یک معنی و مفهوم دلالت دارند.

سمعانی در تفسیرش و در جلد اول صفحات ۶۱و۶۲اقوال را در مورد لفظ خلیفه می اورد و در آخر بیان می کند که : و قیل:إِنَّمَا سمى خَليفَة لِأَنَّهُ خَليفَة الله فِي الأَرْض؛ لإِقَامَة أَحْكَامه، وتنفيذ قضاياه، وَهَذَا هُوَ الْأَصَح.و گفته شده که همانا قطعا «خَليفَة» جانشین الله است در زمین برای برپا داشتن احکام الله و تنفیذ و پاس داشت احکام قضائی و این صحیح ترین (سخن)است.

هم چنین امام قرطبی در تفسیرش جلد ۱/۳۰۲ می فرماید: هَذِهِ الْآيَةُ أَصْلٌ فِي نَصْبِ إِمَامٍ وَخَلِيفَةٍ يُسْمَعُ لَهُ وَيُطَاعُ، لِتَجْتَمِعَ بِهِ الْكَلِمَةُ، وَتَنْفُذُ بِهِ أَحْكَامُ الْخَلِيفَةِ. وَلَا خِلَافَ فِي وُجُوبِ ذَلِكَ بَيْنَ الْأُمَّةِ وَلَا بَيْنَ الْأَئِمَّةِ(قرطبی۱/۳۰۲).ترجمه:این آیه اصل در نصب امام و خلیفه ای است که سمع و طاعت از او داشته شود تا همه بر کلمه اش(مراد احکام الهی است) جمع شوند و احکام خلیفه (احکام الهی که به وسیله خلیفه اجرا گردد)را تنفیذ کنند و هیچ مخالفتی و خلافی در آن نه در بین امت و نه در بین ائمه و امامان نیست.

خداوند دین و حجت را تمام کرده است و انسان ها به بلوغ لازم رسیده اند که خود با شورایی و اجماع و یا در یک شورای اهل حل و عقد بیایند و برای امور دنیایی خود امام و خلیفه ای نصب کنند تا با توجه به شرع و احکام الهی شریعت را بر زندگی دنیوی آنان تطبیق دهد.

الله تعالی می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً (نساء/۵۹) اي كساني كه ايمان آورده ايد! از خدا (با پيروي از قرآن) و از پيغمبر (خدا محمّد مصطفي با تمسّك به سنّت او) اطاعت كنيد، و از كارداران و فرماندهان مسلمان (امور داران) خود فرمانبرداري نمائيد (مادام كه مجري احكام شريعت اسلام باشند) و اگر در چيزي اختلاف داشتيد (و در امري از امور كشمكش پيدا كرديد) آن را به خدا (با عرضه به قرآن) و پيغمبر او (با رجوع به سنّت نبوي) برگردانيد (تا در پرتو قرآن و سنّت، حكم آن را بدانيد. چرا كه خدا قرآن را نازل، و پيغمبر آن را بيان و روشن داشته است. بايد چنين عمل كنيد) اگر به خدا و روز رستاخيز ايمان داريد. اين كار (يعني رجوع به قرآن و سنّت) براي شما بهتر و خوش فرجام تر است.

در تفسیر نور که خلاصه و چکیده تفاسیر را مجمل بیان و توضیح می دهد جمله ای خلاصه و زیبا در مورد اولی الامر از این آیه نوشته شده که لازم دیدم برای خواننده ذکر نمایم: «أُوْلِي الأمْرِ»: كارداران. كارگزاران. امراء و فرمانروايان. «مِنكُمْ»: از خودتان. يعني كارداران و حكّام بايد مسلمان باشند و در راه شريعت، و نه معصيت گام بردارند.[۱]

وجه دلالت ما از این آیه:این ایه اتباع از خدا و رسول را واجب میداند و در همین راستا اولی الامر و کاردارانی باید باشند که در راستای الله(قرآن) و رسولش(سنت) شریعت را تطبیق دهند ولیکن سخن بر این است که اطاعت از خدا و رسول و اولی الامر آمده است و از این ایه می فهمیم کاردارانی از مسلمین باید نصب شوند توسط مردم و شورا و اهل حل و عقد تا امور مسلمین را با توجه به دو مصدر کتاب و سنت اجرایی کنند و اتباع از اولی الامر در راستای اتباع از الله و رسول است و زمانی که در امور با اولی الامر مسلمان اختلافی صورت گرفت بایستی آن را به این دو مصدر برای رفع اختلاف رجوع دهیم پس نصب امام و خلیفه و کاردار از بین مردم برای تحکیم شریعت واجب شرعی است.


[۱] تفسیر نور خرم دل ج ۱ص۳۰۹٫

مفتی اشغالگران؛ در پوشش نمایندگان اسلام

مفتی اشغالگران؛ در پوشش نمایندگان اسلام!

نویسنده: مبارز هروی

در بحبوحه اشغال، بودند افرادی که با نام دین و از آدرس اسلام حرام خدا را حلال قرار می‌دادند و حلال‌آن را حرام.

افرادی‌که در پوشش علماء در میان جامعه ظاهر شده و از نام جهاد و دین برای‌خود دکان‌های پر زرق‌و‌برقی دست‌وپا نموده بودند.

این‌ معامله‌گران قرن با اینکه بعد از پایان اشغال بساط خویش برچیدند و رفتند، اما هنوزهم هرزگاهی از سوراخی سر بالا نموده و حرف‌هایی به‌زبان می‌آورند.

سخنانی‌که اکنون بازارش کساد شده است و باری دیگر ملت افغانستان فریب این کلمات چرب و نرم را نخواهند خورد.

بلی! این عالم‌نماهای درباری در زمان اشغال با تحریف آیات‌قرآن و احادیث‌نبوی مردم را اغوا می‌نمودند و زمینه اشغال بیگانگان را فراهم و در راستای نشر و پخش فساد و فحشا نقش به‌سزایی داشتند.

در چندروز گذشته ادعاهای پوچ و بی‌بنیاد یکی از زنان غرب‌زده و فسادپیشه مبنی بر برهنه‌نمودن‌اش در زندان توسط مجاهدین امارت‌اسلامی، در یکی از رسانه‌های خدمتگذار دنیای‌کفر منتشر شد.

ادعای مضحکی‌که جزئی از نقشه محکوم به‌شکست دشمنان اسلام برای تشویه چهره نظام‌اسلامی است.

دراین‌میان یکی از علماء‌درباری زمان‌اشغال که درآن‌زمان نیز به‌نام مفتی آیساف مشهور بود از ناکجا آباد  و این عمل انجام‌نشده را ناروا خواند.

حال‌آنکه همین عالم‌نمای دین‌فروش در زمان‌اشغال با این‌که افغانستان در پرتگاه محرمات و فواحش قرار گرفته‌ و جوانان‌آن در دام زهراگین غرب افتاده بودند، مهر سکوت برلب زده و ایمان و وجدان‌اش را در مقابل دالرهای سبز آمریکایی لیلام نموده بود.

در مقابل مظالم وحشیانه اشغالگران، بی‌حرمتی به مقدسات اسلام، فساد گسترده نظام پوسیده جمهوریت و قتل و کشتار مردم بی‌گناه لب به‌سخن باز نکرد و تنها درجایی سخن می‌راند که منافع باداران‌اش درآن محفوظ بماند.

اما لله‌الحمد با قائم‌شدن نظام اسلامی و متعاقبا فرار دشمنان اسلام، دکان‌های این سیه‌چهره‌گان نیز مسدودشد و مهر ذلت بر پیشانی‌شان حک گردید.

ذلتی که تاوان خیانت به منبر و سیمای پیامبر اسلام است و چون اسلاف‌شان نظیر بلعم بن باعورا درس‌عبرتی قرار خواهند گرفت برای آیندگان، ان‌شاءالله.

عبدالحمید خراسانی از چه خطی نمایندگی می کند؟

عبدالحمید خراسانی از چه خطی نمایندگی می کند؟

به قلم: فضل احمد هراتی

در این چند سال گذشته که سروصداهای داعش و کشت و کشتارهای آمریکا در افغانستان و عراق و سوریه و… تا حدودی خوابیده، همه ی ما با چشم سر مشاهده می کنیم که برای اولین بار در چند دهه ی گذاشته مسلمین شیعه و سنی با محوریت تمرکز بر اخراج آمریکا از سرزمینهای اسلامی و برداشتن لکه ی سرطانی رژیم صهیونیستی با هم همجهت و همسو شده اند و در یک جبهه قرار گرفته اند.

بدون شک با آنکه این برای مسلمین سرشار از نفع است اما برای آمریکا و رژیم صهیونیستی و متحدین آنها نشانه های مرگ تدریجی و نابودی است، به همین دلیل اولویت اول آنها ضربه زدن به این جبهه ی واحد اسلامی میان شیعه و سنی است.   

بزرگترین ابزار دشمنان هم استفاده از خودی های میان مذاهب است تا با نام یک مذهب به مذهب دیگر حمله کنند، چون میدانند که مسلمین هرگز به سخنان صهیونیستها و رهبران آمریکا و ناتو اهمیت نمی دهند اما ممکن است تحت تاثیر خودی ها قرار گیرند.  

اینهایی که در میان مسلمین ابزار دست دشمنان می شوند نیز با سخن راست و صحیح نمیی توانند به وظاییف خود عمل کنند به همین دلیل به دروغ و تهمت زنی متوسل می شوند. کشی از علمای شیعه از امام جعفر صادق رضی الله عنه روایت کرده که او گفت: «ما، اهل بیت راستگو هستیم و دروغگویان همیشه بر ما دروغ می‏بندند، در نتیجه صدق و راستی ما به سبب دروغهایی که بر ما بسته‌اند، از نظر مردم اعتبار و ارزش خود را از دست می‏دهد»( رجال کشی: ص۱۰۸) در جای دیگری می‏گوید: «همانا مردم ولع و شیفتگی خاصی دارند که بر ما دروغ ببندند» (همان، ص۳۴۷)

ایین دروغگوها در میان تشیع فرقه های مختلف غلاة را ساختند که مشترکات بین باورهای شیعیان غلات با عقاید شیعیان علی تنها در نام و اسم است نه در محتوا. اما همین اسم مشترک باعث دو واکنش در برابر تشیع شده است:

  • علمای راستین اهل سنت با شیعیان راستین و با غلات و منحرفین منتسب به تشیع دو برخورد جداگانه داشته اند. هر کدام به جای خودش
  • منحرفین و سوء استفاده چی های میان اهل سنت ایین اسم مشترک را ابزاری برای حمله به کل شیعه کرده اند و با عقاید شیعیان غلاة و دروغگو که از سوی شیعیان اصلی طرد شده اند به کل تشیع حمله می کنند و به هر دروغ و دغل بازی و سوء استفاده از احساسات مردم جهت رسیدن به این هدف خود استفاده می کنند.

مصیبتی که زمانی کشی از آن صحبت می کرد اکنون گریبان دسته هایی اهل سنت را گرفته اند. اینها از بس دروغ تولید کرده اند که برای بسیاری از کسانی که سخنان اینها را گوش می دهند حق گم و پنهان شده است.  

در مورد دروغها و شبهات امثال عبدالحمید خراسانی در مورد عقاید شیعه نسبت به مساله ی تحریف قرآن و تهمت به ام المومنین عایشه رضی الله عنها که باعث شده شیعه را به این بهانه تکفیر کنند من قصد دارم که مقاله جداگانه ای مستند ارائه دهم در اینجا تنها از این شخص یک سوال دارم:

تو که به بهانه ی تحریف قرآن و توهین به ام المومنین عایشه رضی الله عنها خطاب به رهبر کنونی ایران سیدعلی خامنه ای او و حاکمیت ایران را تکفیر می کنی با استناد به سخنان و آثار صوتی و تصویری و مکتوب او بگو کجا چنین سخنانی گفته است؟

هدف من نه دفاع از تشیع است (چون تشیع هزاران نفر و هزاران رسانه دارند که زا خودشان دفاع کنند و نیازی به ما اهل سنت ندارند) و نه آگاه کردن علماء اهل سنت (چون علمای اهل سنت قرنهاست با جهالت و ذاتت تکفیری شماها آشنا هستند و نیازی به گفتن من ندارد) بلکه هدف من نشان دادن دروغهای آشکار و چهره ی حقیقی تو به اهل سنت و جماعتی است که نمی دانند و ماموریت واقعی امثال چی هست .

پاسخ بده منتظریم.

خطر جریان تکفیری در میدانهای جهاد

خطر جریان تکفیری در میدانهای جهاد

به قلم: فضل احمد سمنگانی

شیخ ابومصعب سوری در بیان خطر جریان تکفیری بر مسیر جهاد می گویند:

“لازم است که مفصلا در مورد خطر جریان تکفیر بر قضیه ی جهاد صحبت کنیم، ما به عنوان جهادی ها هدفمان این است که مردم را گرفته و همراه خود کنیم تا همراهمان با دشمنان سه گانه یعنی یهود و صلیبی ها و مرتدین بجنگند.

پس خلاصه نظریه ی ما این است که  امت را با خود برای مبارزه با دشمن اشغالگر همراه کنیم.

و خلاصه ی پیام جریان تکفیری این است که مردم را گرفته و تکفیر کنند! و بدین سبب مردم از کارزار خارج شده و جز تکفیری ها باقی نمی مانند، و آن ها (تکفیری ها) هرگز جهاد دشمن سه گانه را که ذکر شد در نظر ندارند بلکه جهاد کردن ضد امت و حرکات جهادی را در نظر دارند!

و از اين گونه افکار که از این گروه خارج می شود نمونه های بسیاری را دیده و شنیده اید!”

پس ساختن افراد تکفیری برای دشمنان دعوت و جهاد یک صنعت است، صنعتی کثیف برای تولید کالاهائی مسموم و ضربه زدن به اهل دعوت و جهاد.

جهت خنثی کردن این توطئه ی خطرناک هم اهل سنت شویم و هم اهل جماعت و از تفرق و فرقه بازی و دنباله روی از افراد شاذ و افکار تولید شده توسط منحرفین و یا مجریان جنگ روانی و فکری دشمنان دوری کنیم. 

حمله مجاهدین جماعة نصرة الإسلام والمسلمين به یک نقطه امنیتی نیروهای مزدور حکومت سکولار مالی

حمله مجاهدین جماعة نصرة الإسلام والمسلمين به یک نقطه امنیتی نیروهای مزدور حکومت سکولار مالی

در پی حمله مجاهدین جماعة نصرة الإسلام والمسلمين به یک نقطه امنیتی نیروهای مزدور حکومت سکولار مالی ۴ تن کشته و تعداد زیادی وسائل و تجهیزات مختلف نظامی را بغنیمت گرفتند

نیروهای نصرة الإسلام والمسلمين بر یک نقطه امنیتی نیروهای مزدور و سکولار مالی در شهر یلیمانی تابع ولایت کایس حمله کردند که در این حمله ۴ تن از نیروهای مرتد سکولار مالی کشته شدند و مجاهدین ۴ ماشین نظامی، یک سلاح ۱۲٫۷ میلی متری، ۲ بیکا، ۱۲ کلاشینکف، ۶ صندوق ذخیره سلاح، ۴۶ مخزن ذخیره، موتر سیکلت و دیگر ذخائر و تجهیزات نظامی را بغنیمت گرفتند چنانکه یک ماشین نظامی به آتش کشیده شد.

ولایت بانو: ۱۱ آگوست ۲۰۲۴ حمله مجاهدین تحریک طالبان پاکستان بر کاروان نظامی متشکل از ۱۵ خودرو فوج ناپاک حکومت سکولار و مرتد پاکستان بیش از ۱۷ کشته و زخمی

ولایت بانو: ۱۱ آگوست ۲۰۲۴ حمله مجاهدین تحریک طالبان پاکستان بر کاروان نظامی متشکل از ۱۵ خودرو فوج ناپاک حکومت سکولار و مرتد پاکستان بیش از ۱۷ کشته و زخمی

اوایل صبح امروز، تقریباً ساعت ۶ صبح، تحریک طالبان پاکستان به یک کاروان نظامی متشکل از ۱۵ خودرو شامل کامیون های نظامی، وانت ویگو و نفربرهای زرهی در منطقه گلشن آدا در میرعلی وزیرستان شمالی کمین کردند.
این حمله که با تسلیحات سبک و سنگین انجام شد، منجر به کشته و زخمی شدن حدود ۱۷ پرسنل حکومت سکولار و مرتد پاکستان از جمله یک افسر شد.
چندین وسیله نقلیه نیز منهدم شدند و حتی یکی از آنها در زیر پل فرو رفت.
نظامیان حکومت سکولار و مرتد پاکستان نهایت مجبور به عقب نشینی شدند، اما فرار امن آنها تضمین نشد.
آنها تنها پس از مذاکره با بزرگان قبیله محلی توانستند فرار کنند، که خروج آنها را با شرایط خاصی تسهیل کردند.
بر اساس گزارش های دریافتی، مجاهدین جیش عمری نیز در این عملیات شرکت داشتند.

عبدالحمید پنجشیری از وزارت داخله و گروه حقانی، بلندگو و زبانی برای دشمنان

عبدالحمید پنجشیری از وزارت داخله و گروه حقانی، بلندگو و زبانی برای دشمنان

به قلم: مجاهد طلحه مبارز

عبدالحمید پنجشیری که خود را عبدالحمید خراسانی معرفی کرده است در گروه بدری تحت نظر گروه حقانی وظیفه دارد و معاش می گیرد.

این شخص که حتا ابتدایی ترین کتاب های فقهی را نیز نخوانده است، به سبک جاهلان در میان داعش مفتی شده است، و با نادیده گرفتن دیدگاه درست شیعیان و با تمرکز بر عقاید غلاة میان شیعیان و با تکرار مطالب قیچی کاری شده علما که توسط دشمنان هوشیار سایبری تولید شده است و سالها است که در فضای مجازی و انترنت منتشر شده است، همه شیعیان را تکفیر می کند.

پس در این گام نخست بدانیم که اشخاصی مانند عبدالحمید پنجشیری که به هر قیمتی در پی شهرت هستند، فرستنده بیش نیستند و فقط سخنان ساختگی دشمنان در مورد تشیع  را می خوانند، همانگونه که در میان شیعیان بعضی ها وجود دارند از غلاة و شیعه انگلیسی که چنین اعمال تهمت آمیز را در مورد اهل سنت تکرار میکنند.

منبع تولید کننده هر دو و استاد هر دو یکسان و یکی هستند؛ لذا شما نباید عبدالحمید و شیعیان انگلیسی را مخاطب قرار دهید، بلکه من به شما می گویم:

۱) از کسانی که این شک و شبهات را درباره شیعه یا سنی از زبان علما تکرار می کنند، ابتدا از ایشان بخواهید که تمام متن عربی را با جملات قبل و بعد آنچه آورده اند بیاورند.

هرگز تا روز قیامت چنین کاری را انجام نخواهند داد، زیرا با انجام دادن چنین کاری، خود بخود فریب و دغل بازی آنها باطل خواهد شد و همه می دانند که سخنان بزرگان مورد دستکاری و تحریف قرار گرفته اند.

۲) بزرگان ما از شیعیان غلاة سخن گفته اند و آنها را رد کرده اند، اما باید مواظب باشیم، پیش از این که بزرگان ما این غلاة شیعه را رد کنند، بزرگان و امامان شیعه این غلاة میان شیعیان طرد کرده و آنها را کافر خطاب کرده اند که می شناسند.

حالا این تحریف کنندگان و این سربازان آگاه از جنگ روانی دشمن، فتوایی های را که وجود دارد در رد کردن و حتی اخراج این شیعیان از میان تشیع و تکفیرآنها، به تمام شیعیان تعمیم میدهند، و این جاهلان مغرض مانند داعش و عبدالحمید چون از شیعه نفرت دارند، همان تحریف ها و فریب های که توسط مجریان جنگ روانی دشمنان تولید شده را تکرار میکنند.

۳) شیعه و سنی در گذشته احادیثی را پذیرفته و به آنها فتوا داده‌اند که امروز آن را ضعیف و بی‌اساس می‌دانند، پس اگر انسان صالح باشد و عدالت می‌خواهد و از جمله بیمار دل و منافق نباشد باید نظر امروز این مذاهب را بپذیرد ، به جای اینکه با استناد به دیدگاه نادرست مذهب مخالف در گذشته، بر آنان حمله کند، در حالی که این مذهب مخالف امروز چنین روایت و دیدگاهی را باطل می‌داند.

با تمرکز بر این سه چیز ساده اما بسیار مهم متوجه خواهید شد که امثال عبدالحمید تنها دهان دشمنان هستند که مسلمانان را با مسلمانان مصروف ساخته و بین مسلمانان تفرقه و جنگ داخلی ایجاد می کنند و با تضعیف مسلمانان توسط یکدیگر، دشمنان میتوانند به آسانی به جنایات خود ادامه دهند.

بنابراین با کمی دقت متوجه می شویم که این شک و تردید درست کردنها و این شبهات و پخش دروغ تنها در خدمت دشمنان ما است.

آیا گروه حقانی جلو این گوینده دشمنان را می گیرد یا با سکوت  خود در برابر این سربازش نشان می دهد خودش نیز با حرف های این عضو موافقت می کند و بخشی از پروژه دشمنان است؟

راهکار مبارزاه با خرافات و رسالت علمای دین(۲)

راهکار مبارزاه با خرافات و رسالت علمای دین(۲)

به قلم: کارزان شکاک

اینکه شما از دشمنان اصلی یا از تشیع یا تسنن یا برادر و خواهر و پدر و مادرت متنفر باشی یا نه، چیز نو و عجیبی  نیست؛ بلکه مهمتر از آن این است که با وجود تنفرت دارای عدالت باشید، و این تنفر باعث نگردد که از مسیر عدالت دور گردی، چنانکه الله تعالی فرموده است :  يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِينَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ (سوره المائدة : آیه / ۸) اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! قيام كننده براى خدا و شاهدان (نمونه های عینی) به عدل و داد باشيد. و البته نبايد دشمنى عده‏اى شما را بر آن دارد كه عدالت نكنيد. دادگرى كنيد كه آن به تقوا نزديك‏تر است، و از خدا بترسيد كه خدا به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است .

چانچه می دانیم فرقه هایی چون معتزله، صوفیه، صفویه، قادیانی، بریلوی، مرجئه و … از مذاهب اهل سنت منشعب شده اند، حالا یک سنی مذهب به خود حق می دهد که طبق موازین خود اینها را اهل سنت ندانسته و علاوه بر آن تلاش کند که احادیث و تاریخش را از فرقه های منحرف، اسرائلیات و خرافاتی که وارد مذاهب گشته پالفته گرداند و علاوه بر آن علمای آن دارای چنان قدرت حکومتی گردند که جلو خرافه بافان فرقه ساز را گرفته و مسلمین را به سمت و سوی شورای منطقه ای و جهانی تمام مذاهب اسلامی، و در نهایت وحد حقیقی،  سوق دهند؛  دقیقاً باید همین حق را نیز به طرف مقابل خود بدهد که آن نیز همین  «تنها مسیر وحدت و اصلاحگری» را پیموده و از دسته های غالی و منحرف اظهار برائت نماید و علاوه بر آن  تلاشش را جهت زدودن اسرائلیات و انحرافات وارد شده به رسمیت بشناسد و چنانچه نمی تواند یا نمی خواهد  کمکی به آن بکند در برابرش سد نگردد .

در پایان باید بگویم : در این مورد هر کسی که هدفش حق بوده و بخواهد آن را پیدا کند تنها یکی از این اسناد و دلایل برایش کافی است؛ اما کسی که هوس باز بوده و دنباله رو هوسش باشد هزاران دلیل هم برایش کفایت نمی کند، همچنانکه الله تعالی می فرمایند: إِنَّ الَّذِینَ حَقَّتْ عَلَیْهِمْ کَلِمَتُ رَبِّکَ لاَ یُؤْمِنُونَ ‏* ‏ وَلَوْ جَاءتْهُمْ کُلُّ آیَةٍ حَتَّى یَرَوُاْ الْعَذَابَ الأَلِیمَ ‏ (سوره یونس آیه ۹۶ /۹۷ )  بیگمان کسانی که ( خودخواه و سیاه‌دل هستند و به اوج طغیان رسیده‌اند و از جهالت به گرداب ضلالت افتاده‌اند و سعی در رستگاری خود از کفر و نفاق ندارند ) حکم پروردگارت نسبت بدیشان این است که ( همچون فرعون ) ایمان نمی‌آورند ( مگر وقتی که عذاب را با چشم خود ببینند ) .‏هرچند که همه دلائل روشن ( و تمام آیات و معجزات الهی ) به سراغ آنان بیاید ، ( ایمان نمی‌آورند ) تا زمانی که عذاب دردناک را مشاهده کنند ( که در این هنگام ایمان آوردن سودی نمی‌بخشد ) .‏

فَسَتَذْكُرُونَ مَا أَقُولُ لَكُمْ وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ(سوره غافر آيه ۴۴ )  ‏به زودي آنچه من به شما مي‌گويم به خاطر خواهيد آورد ( و به صدق گفتار من پي خواهيد برد ) . من كار و بار خود را به خدا وا مي‌گذارم و حوالت مي‌دارم . خداوند بندگان را مي‌بيند ( و پندار و گفتار و كردارشان را مي‌پايد ) .‏

جولانی ادلب نشین این قوانین را از کجا آورده است؟

جولانی ادلب نشین این قوانین را از کجا آورده است؟

به قلم: مجاهد مهاجر

عده ای که از دور و تنها از کانال گروههای و کانالهای فارسی زبان وابسته به دارودسته جولانی اخبار ادلب و مناطق آنرا پیگیری می کنند نسبت به واقعیتهایی که مردم و علمای این مناطق می بینند بسیار دور و بی ربط هستند.
جولانی از واگنرهای زمینی ناتو و ترکیه بر علیه ایران و روسیه است همچنانکه اوکراین و زلنسکی یهودی هم همین نقش را دارند.
مردم ادلب مدتهاست که این واقعیتها را فهمیده اند به همین دلیل ما شاهد راهمیمایی چندین ماهه این مردم مظلوم بر علیه واگنرهای جولانی هستیم.
یکی از علمایی که چندین سال در خدمت جولانی بود و تنها به دلیل چند نقد ساده این روزها مطرود و منفور گروه جولانی است شیخ عبدالرزاق المهدی است.
این شیخ در بیانیه ای تحت عنوان:
(مفتی دزدان – یا – مفتی دزدان موتورها؟؟؟!!!) که الان نشر داد می گوید:
” لقبی که برخی از فقها و اصحاب رسانه به برادر شما عبدالرزاق المهدی داده اند.
دلیلش هم این است که در یکی از تظاهرات ادلب به ماجرای یکی از سارقان موتورسیکلت اشاره کردم.
دادگاه اداره او را موظف کرد که اقلام مسروقه یا ارزش آن را به صاحب موتور بازگرداند.
و این چیزی است که هیچ خلاعی در آن نیست.
اما به پرداخت سه برابر ارزش اقلام مسروقه به دادگاه جریمه شد؟؟!!

من آن روز را به عنوان یک موضوع تعجب برانگیز ذکر کردم!
یعنی این حکم را از کجا آورده اید؟!!

پس از امتناع شما از اجرای مجازات قطع دست سارق با احراز شرایط قطع…
تعزیرات مالی برای دزدها و جریمه های غیر دزدی را گسترش دادید…گاهی این تعزیرات به سه برابر و گاهی چهار برابر و گاهی به پنج برابر رسیده است!!
این چیز بدعی است که ابوحنیفه و مالک و سفیانان و اوزاعی و لیث بن سعد نگفته اند.
ابن مبارک و شافعی و اسحاق و احمد در این باره چیزی نگفته اند و حتی ظاهری ها نیز چنین چیزی نگفته اند!!

من اکنون این سوال را به مجلس عالی فتوا در هیئت می فرستم.
و به شورای عالی قضایی.
و به وزیر دادگستری فعلی و سلف وی…
این حکم بدعی را از کجا آوردید؟!!

من و عموم و خواص و سربازان شما منتظر پاسخ و توضیح با مدرک و دلیل شما هستیم.”

اما اگر شیخ عبدالرزاق مهدی و بقیه تا درخت زیر پایشان سبز شود منتظر ماسخ با دلیل شرعی باشند دریافت نمی کنند تنها جیزی که دریافت می کنند تهدید و حمله به ماشین شیخ عبدالرزاق و دستگیری و زندان دیگران و مسائلی از این دست است.
همه می دانند که گروه جولانی برای تطبیق شریعت الله و دفاع از اهل نیامده بلکه تاجر جهادی است که برای تطبیق اهداف و برنامه های آمریکا و ناتو بر علیه ایران و روسیه وارد تجارت کثیف شده است.

این است واقعیت جولانی و گروهش.