کاملا دو سال قبل بود که بدن رحیم حقانی از مولوی های مشهور افغانستان توسط خالد توته توته شد.
رحیم حقانی با آنکه در پاکستان و سپس در افغانستان مخالفتهای زیادی با تفکر نجدیت کرده بود اما این مخالفتها تا حدی بود که به تفکرات خودش و امارت اسلامی افغانستان ضرر می رساند؛ در بقیه موارد حتی می توان گفت یک نجدی زده بود و سخنان نجدیت را تکرار می کرد بخصوص در مورد اصطلاح مشرک و مشرکین و اینکه شیعه ها را مشرک می دانست و…
علاوه بر این رحیم حقانی گاه چنان در جهالت فرو رفته بود که با فتوای خود صحابه، سلف و خلف امت و حتی رسول الله صلی الله علیه وسلم را تکفیر می کرد. (والعیاذ بالله) چنانچه گفته بود: هرکسی که عقیده داشته باشد که الله بالای عرش است او کافر است!
در حالی که تمام مذاهب اهل سنت و جماعت بر اساس احادیث صحیح رسول الله صلی الله علیه وسلم معتقد هستند که الله تعالی بالای عرش است.
اینکه یک شیعه دارای تاویل خاص خودش باشد فرق دارد و مذهب خودش است با مختصات خاص خودش و این با یکی از حنفی ها و… که بر خلاف امام خودش عمل کند چون امام ابوحنیفه کسانی که این عقیده حقانی را داشتند تکفیر کرده بود.
مرگ رحیم حقانی تلنگری برای کسانی است که به ناحق مسلمین مخالف خود را تکفیر می کنند یا به ناحق به مسلمین مخالف خود می گویند خوارج و رافضی و مشرک و… و خون این مسلمین را برای خود حلال کرده اند.
جماعة نصرة الإسلام و المسلمين شاخه [تنظـیم قاعـدة الجـهاد] الحمدلله در یك عملیات تعداد از کفار سکولار را در توگو به جهنم فرستادند و تعداد زیادی غنائم را بدست آوردند، و پایگاه کفار سکولار را به سیطره خود در آوردند.
بسم الله والحمدلله والصلاة والسلام على رسول الله وعلى آله وصحبه ومن والاه:
جماعة نصرة الإسلام و المسلمين در روز شنبه ۱۴ محرم الحرام برابر با ۲۰، ۲۰۲۴ م بر پایگاه نظامی نیروهای مزدور و سکولار توگو در کانکانتی در منطقه دابانغو شمال کشور حمله کردند و این پایگاه را بسیطره خود درآوردند، در این حمله حل اقل ۶ تن از نیروهای دشمن کشته شد و ۲ ماشین نظامی، ۲ دوشیکا، ۲۲ مسلسل ۱۶ میلی متری، ۲ کلاشینکف و ۴ هاوان و دیگر ذخائر و تجهیزات نظامی را بغنیمت گرفتند.
الحمدلله مجاهدین شجاع (جماعة نصرة الإسلام والمسلمين) شاخه (تنظـیم قاعـدة الجـهاد در بلاد مغرب اسلامي) چند ماه قبل مرزها را شکسته وارد کشور سکولار توگو شده بودند.. الحمدلله حالا مجاهدین در یك عملیات تعداد از کفار را به جهنم فرستادند و تعداد زیادی از غنائم را بدست آوردند، و پایگاه کفار را به سیطره خود در آوردند..
توگو کشوری سکولار هست که اکثر مردم اش بومی و مسیحی هستند و تعداد کمی مسلمان هستند..
عملیات مجاهدین تنظیم قاعـدة الجـهاد در بلاد مغرب اسلامی در (۱۰) کشور ادامه دارد، به قیادت شیخ أبوعبیدة یوسف العنابي -حفظه الله-
در بلاد مغرب اسلامی کفار سکولار و اشغالگر خارجی و بومی و مرتدین و گروه واگنر روسیه و طیاره های ارتش مرتد ترکیه.. مسلمانان را به نام تروریست قتل عام میکنند، اما رسانههای سازمان ملل کافر سکولار خاموش هستند، و مجاهـ.ـدین تنظیم قاعدة الجهاد که در آنجا از مردم مسلمان و مظلوم دفاع میکنند را تروریست معرفی میکنند!
این را بدانید که هر منطقه ای را که برادران مجاهدتان در -تنظيم قاعدة الجهاد- فتح كردند در آنجا به شرع الله حکم میکنند!
همزمان با این عملیات، سپاه پاسداران دارالاسلام ایران نیز یک نفتکش با پرچم توگو را در ۶١ مایلی دریایی بوشهر توقیف کرد. دارالاسلام ایران رهبر جبهه مقاومت در برابر آمدیکا و ناتو و مزدورانشان در سرزمینهای اسلامی است.
دارالاسلام ایران حتی به حکومت سودان در برابر مزدوران آمریکا و ناتو و امارات و آل سعود کمک پهبادی و نظامی می کند و بعد از هشت سال قطع ارتباط؛سفرای دو کشور تبادل و ارتباط دیپلماتیک را رسماً از سر گرفتند.
ای امت اسلام: بیدار شوید جهاد فرض هست! به یاری برادران مجاهدتان بیایید، خواهرانتان، و برادرانتان را از زندان های صلیبیها و مرتدین و رافضه آزاد کنید!
برادران مسلمانم: این را بدانید که مرگ که در میدان جهاد نصیب تان میشود هزار بار بهتر هست از مرگ که در بستر نصیب تان شود!
پاسخ مفصل به کسیکه میگوید: خدا کجاست؟! و چرا انتقام اهل غره را نمیگیرد؟! امام مسلم، امام احمد، امام نسائي و امام ابوداود (رحمهمالله) هر یک از ایشان این حدیث را از حضرت ابوهریرة رضیاللهعنه روایت میکنند: «أنَّ النبيَّ ﷺجاءَه ناسٌ من أصحابه فقالوا: يا رسولَ اللهِ، نجدُ في أنفسِنا الشيءَ نُعَظِّمُ أن نتكلَّمَ به، ما نحبُّ أنَّ لنا الدُّنيا وأنَّا تكلمْنا به، فقال لهم النَّبيُّ ﷺ: أوَ قَدْ وجدتموه؟ قالوا: نعم، فقال لهم النّبيُّ ﷺ: ذاك صريحُ الإيمان»
روزی برخی از صحابهی کرام به محضر رسولالله صلیاللهعلیهوسلم آمدند و گفتند: ای نبی خدا، بعضی اوقات، چیزهایی در دلهایمان راه مییابد و خطور میکند که دوست نداریم آن را بهزبان آوریم (چون حاوی اموری میباشد که از طرف شیطان إلقا میشود) ایشان فرمودند: آیا واقعاً چنین چیزهایی در دلتان خطور میکند و آیا واقعاً ایمانتان باعث میشود تا آن را بر زبان نیاورید؟! گفتند: بله، چنین است. رسولالله صلیاللهعلیهوسلم فرمود: همین است ایمان خالص و ترس از خدا که شما را از انجام و عاقبت آنچه که شیطان در درونتان وسوسه میاندازد، باز میدارد. بدون تردید، مشکلات، آزمایشها، بحرانها و وسوسهها زمین بازی شیطان بوده و فرصت خوبی را در اختیار شیطان قرار میدهد، تا ایمان یک مؤمن را از بین ببرد و جایگاه خداوند متعال را از دل و درون وی برباید.
بله، ما نیز مخلوقات بینهایت ضعیف هستیم که در بیشتر موارد حکمتهای الهی را نمیدانیم و چیزی جز امور ظاهری را نمیتوانیم مشاهده نماییم؛ بنابراین، برخی پرسشها در ذهنمان خطور میکند که از سخنگفتن در مورد آن، هراسان میشویم؛ چون در ظاهر خلاف تقدیرات الهی میباشد و نیز با طلب مغفرت از پروردگار متعال آن وسوسه و پرسش را دفع میکنیم. این نقصی در ایمان شمرده نمیشود؛ بلکه یکی از کمالات و پلههای ترقی نردبان ایمان است. پس خلاصه؛ زمانیکه حکمت یکی از تقدیرات الهی را ندانستیم، بایستی کار را به صاحبکار (خداوند متعال) بسپاریم؛ چون او عادلتر و مهربانتر و داناتر است، از اینکه فیصلهٔ خود را بازنگری کند و یا در مورد آنچه که مقدّر فرموده، مورد سؤال قرار گیرد؛ در حالیکه تمامیمان بندگان باریتعالی هستیم.
به هرحال، ممکن است برخی اوقات، شیطان پرسشها و اعتراضاتی را پیرامون غزه، بر ذهن شما وارد کند که کجاست خداوند که بر حالات غزه آگاهی یابد و به آن رسیدگی کند؟! آیا خداوند، بهخاطر اطفال بیسرپناهشده که گروهگروه زیر تانگهای درندگان قرار میگیرند، چرا بهخشم نمیآید؟! آیا خداوند، انتقام زنان مظلومیکه بدنهای آنان را فشفشه و موشکهای دشمن، تکهتکه با خون رنگین میسازد را نمیگیرد؟! گناه زنان پیر، ریشسفیدان چیست که کشته شده و تازیانه زده میشوند؟! آیا خداوند، این قدرت را ندارد که هواپیماهای دشمن را از کار بیندازد و تجهیزات تدافعی آنها را از بین ببرد؟! پس از این همه تفکرات و وسواسی که شیطان در درونتان ایجاد میکند، باید به چند نکتهٔ ذیل توجه کنید:
۱- الله تعالی آنان را در عذاب خود گرفتار نمیکند؛ چون این دنیا خانهٔ آزمایشهاست است، نه خانهٔ عقاب و عذاب، و نیز این پروردگار است که از بندهٔ خود میپرسد که در امتحاناش چهکاری انجام داده است نه اینکه بنده گستاخانه رو بهطرف خداوند متعال کرده و بگوید: چرا مرا در این آزمایش قرار دادی؟! پس ادب و نزاکت گفتگو را بایستی یاد بگیریم.
۲- باید اذعان داشته باشیم؛ تا زمانیکه حادثه و رویدادی، به مرحلهٔ نهایی نرسیده باشد، قضاوت در مورد آن نادرست است؛ زیرا اگر همین متزلزلان و تردیدکنندگان در زمان فرعون میزیستند و ستمهای او را در برابر بنیإسرائیل میدیدند که فرعون، چگونه فرزندان را از مادرانشان گرفته و در دیگیکه روغن در آن جوش میزد، میانداخت، تا اینکه که بدنشان بدون گوشت و تنها استخوانها باقی میماند و سپس مادرانشان نیز با چنین عملکردی روبرو میشدند؛ حتماً این سؤال را مطرح میساختند که خداوند کجاست؟! گناه این اطفال چیست که با چنین قباحتی کشته میشوند؟! چرا بهخاطر رهایی آنان کاری نمیکند؟! اما آنچه که مورد توجه است اینکه؛ سرانجام فرعون پس از تمامی این ظلم و استبداد، چه شد؟! خداوند متعال او را در بحر غرق گردانیده و برای همیشه بهجهنم فرستاده و مادران و فرزندانی را که بهشهادت رسانیده بود، رسولالله صلیاللهعلیهوسلم بوی آنان را در شب معراج، در بهشت برین احساس میکرد.
۳- بدون تردید روشکار خدا این است که ستمکار را تا زمانی مهلت میدهد و سپس او را در عذاب سخت و دردناکی گرفتار میکند. اما این ایده و باور از کجا ظهور کرده که «ستمکار در این دنیا بهجزای اعمال شوم و قبیح خود میرسد.» هرگز چنین نیست؛ چون در اینصورت برای برپایی محشر معنایی باقی نخواهد ماند و خلقت پلصراط، حساب و کتاب و میزان بیهوده خواهند بود و نیز بهشت و جهنم نباید آفریده میشدند. بیایید اندکی بهعقب بنگریم؛ قرآنکریم قصهی «اصحاب اخدود» را زیبا حکایت میکند؛ آنان بهخاطر ایمان و ثباتشان، در آتش دنیا سوختند، حتی که پروردگار متعال طفلی را گویا ساخت تا بهمادرش بگوید: مادرجان، ثابت قدم باش و نترس!؛ چون تو برحق هستی! اما الله تعالی در هیچجایی خبر نداده که در این دنیا انتقام آنان گرفته شده است؛ بلکه نتیجهٔ امر را به روز قیامت واگذار کرده است. خلاصه اینکه، نتایج و ثمرات جنگ و معرکه جنگی در اوایل ظهور هرگز معلوم نمیشود؛ چون نتایج تعلق به آخر برنامه دارد. اگر در تمامی جنگها پیروز شدی، بالأخره به آتش جهنم فرو افتادی، بدون شک که متضرر هستی، و اگر سختیها را متحمل شدی و در این راه سوزان قدم گذاشتی و در همین حال بر حقی که از سوی خداوند متعال آمده است، پایبند و استوار بودی؛ باوجود تمامی دردها و جراحات پیروز میدان هستی!
۴- اگر پروردگار متعال، از هر ستمکاری انتقام ستمدیدگان را در همین دنیا بگیرد، بدون شک که مبدأ آزمایشها، از اساس و بنیاد برکنده میشود و اگر حقگرایان در هر معرکه، در برابر باطلپرستان پیروز گردند، نیت پاک مجاهدین در صف جهاد و مقاومت، تبدیل بهنتیجهپرستی میشود. اما خداوند متعال میخواهد برخی دلها را بهلرزه درآورده و بر برخیها صاعقهای فرود آورد تا اصیلان و مدعیان آشکار شود. اگر غلبههای دشمن و ستم ستمکاران نمیبود، چگونه او تعالی با فرضگردانیدن جهاد و قتال، بندگان خود را مورد آزمایش قرار میداد؟! همین فریضهٔ جهاد است که منافقان را از مسلمانان اصیل و آهن را از طلا جدا میسازد و سرانجام مردم را بهدستههای گوناگون تقسیم میکند؛ یکی از آنها، مجاهدان و دیگری لباس منافقان را برتن دارند؛ برخی آنها از همکاران مجاهدان و بعضیها از جملهٔ بازدارندگان مسلمانان از فریضهی جهاداند؛ کسانی پیدا میشوند که دارایی خود را در راه خدا بهخرج داده و گروهی را مییابیم که راه شیطان را محل مصرف اموال خود قرار دادهاند.
۵- اگر دقت کنیم؛ درد زایمان یک خانم در هنگام ولادت، چه اندازه سخت است و چه اندازه خون ضایع میسازد، حتی که منجر بهمرگ مادر میشود، این درد بزرگی است که بهخاطر ولادت یک طفل بهجود میآید؛ پس آیا در این فکر کردیم که درد و رنج بیدار کردن یک امت بزرگیکه در خواب عمیق فرو رفتهاند، چگونه خواهد بود و بهچه اندازه خوندادن و قربانیدادن نیاز خواهد داشت، در حالیکه این ولادت و بیداری، بیداری قوت و قدرت و ساختار نظام دولتی باشد. اگر همین متزلزلان در زمان ابوجهل میبودند و ستم و ظلم ابوجهل بر حضرت سمیّه (رضیاللهعنها) را میدیدند که چگونه او را در زمین خوابانده، و میبستند و مورد شکنجه قرار میدادند؛ حتماً همانند امروز، ندا میزدند که: خدا کجاست؟! و من از شما میپرسم: «الآن، حضرت سمیّه (رضیاللهعنها) کجاست و ابوجهل در کجا بهسر میبرد؟!» اگر همین متزلزلان، حضرت بلال حبشی رضیاللهعنه را در حالی مشاهده میکردند که در ریگهای گرم مکه خوابانده شده و سنگ بزرگی را بر سینهاش گذاشتهاند و در همین حالت هم، أُمیه بنخلف برایش تلقین میداد که لات و عزات را عبادت کرده و از پرستش خدای یگانه باز آی، اما بلال رضیاللهعنه در حالیکه بهسختی نفَس میکشید، پاسخ رد داده، ندای «أحدٌ، أحد» را سر میداد؛ حتماً اعتراض میکردند که: «کجاست خدای یگانه؟!» اما سوال اینجاستکه، الان بلال رضیاللهعنه کجاست و امیه بنخلف در کجا زیست دارد؟! به هرحال، اگر آنان نصرت و پیروزی را منوط بر محل دنیا میپندارند، گمان نمیبریم که حتی تصور نصرت و همکاری هم بهسراغ آنان بیاید. اما همگی میدانند، تاریخ آن را در خود درج نموده است و دوست و دشمن اعتراف دارند که مکه فتح گردید و همان مؤمنانی که در آنجا مورد ستم قرار میگرفتند، در روز روشن، از چهار طرف مکه داخل آن شدند و مجد و عزتی را بهدست آوردند که پس از آن، کسی جرئت حرفی را نداشت. فرجام سخن اینکه، پروردگار حکیم و توانا برای هر چیز وقت معیّنی گذاشته است و هر چیز در زمان خود بهوقوع میپیوندد؛ اگر به حقیقت پی بردی، به همان تمسک بزن ورنه از گرویدگان باش!
هنوز برای عده ای از مردم ما جای سوال است که بعد از اینهمه شکست احزاب سکولار ملی گرا و بعد از اینهمه جنگ داخلی این احزاب سکولار ملی گرا و سوسیالیست و بعد از این کارنامه ی ننگینی که این احزاب از خود به جا گذاشته اند آیا مشکل امروز کوردستان ایران ملی گرایست؟! یا ملی گرایی خودش مشکل برای کوردهای مسلمان درست کرده است ؟ و یا ملی گرای کوردی ابزاریست در دست سران و رهبران خود خوانده احزاب سکولار کورد برای تحقق آرمان های سکولاریستی و سوسیالیسم و لیبرالیسم در کوردستان به اسم دفاع از حقوق کورد؟
می دانیم که — تنوع در خلقت انسان (از لحاظ زبانی…رنگ و …) نشانهای از قدرت الله خالق متعال است و این نشانهها مایه برتری بر هیچ کس نیست… این نشانهها باید بدون افراط و تفریط حفظ شوند به این معنی که حقوق ملی هر ملت و قومی باید رعایت شود…
«قوم گرایی» مفهومی نزدیک به «نژادپرستی» دارد. قوم گراییِ ناپسند، قوم گرایی ای است که به خاطر آن، حقی که الله معرفی کرده است نادیده گرفته شود و گرنه بر اساس شرییعت الله دفاع از خانواده و قوم و ملت مسلمانت یک ارزش و عبادت زبانی و عملی است.
هنگامی که از پیامبر اکرم(ص) از قوم گراییِ [مذموم] پرسیدند، فرمود: أن تُعینَ قَومَک عَلَی الظُّلمِ؛[۱] آن است که قوم و قبیله ی خود را در راه ستم یاری رسانی.
هر شعاری و عملی که با اصل اسلام و قرآن فاصله بگیرد و معیار آن نژاد، وطن، مذهب و طریقه باشد از امور جاهلیت و ظلم به دین و مسلمین است؛ هنگامی که بین دو نفر از مسلمانان یک مهاجر و یک انصار مشاجره ای در گرفت و هر کدام گروه خود را به کمک طلبید، رسول الله صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّم فرمود:« أَبِدَعْوَی الجَاهِلیةِ وأنا بَیْنَ أَظْهُرِکُمْ »[۲] آیا در حالی که من بین شما هستم فریاد جاهلانه سر می دهید؟» پیامبر صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّم با مشاهده ی این موضوع بسیار ناراحت شد.[۳]
همچنین در جای دیگر پیامبر خدا(ص) می فرماید: لَیسَ مِنّا مَن دَعا إلی عَصَبِیةٍ، و لَیسَ مِنّا مَن قاتَلَ (عَلی) عَصَبِیةٍ، و لَیسَ مِنّا مَن ماتَ عَلی عَصَبِیةٍ؛[۴] از ما نیست کسی که به قوم گرایی دعوت کند و یا در این راه بجنگد و یا با چنین تفکری از دنیا برود.
برادران و خواهران گرامی امروزه در میان کُردها احزاب و گروهایی سکولار هستند که خود را تنها مدافعان ملت کورد معرفی میکنند ولی کارنامه ی آنها و واقعیت امر رسانده که اینها دشمنان ملت کورد هستند و اینها خودشان از مشکلات ملت کورد هستند که باید برداشته شوند اگر خواهان کرامت و عزت و شرافت اسلامی هستیم.
الشباب المجاهدین صومالی، شاخه ی سازمان القاعده الجهاد، پایگاه های نیروهای ویژه سومالیایی آموزش دیده توسط آمریکایی ها و شبه نظامیان دولت سکولار را فتح و کنترل کردند
مبارزان جنبش الشباب المجاهدین، شاخه ی سازمان القاعده الجهاد، کنترل کامل پایگاه های نیروهای ویژه سومالیایی آموزش دیده توسط آمریکایی ها و شبه نظامیان دولتی در مناطق هربولي و ميدو در حومه شهر أفمدو در ایالت جوبا السفلى در جنوب الصومال، را بدست گرفتند. این حملات گسترده منجر به کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از نیروهای شبه نظامی و اسیر، بغنیمت گرفتن خودروهای نظامی و مقادیر زیادی سلاح، مهمات و تجهیزات نظامی شد.
همچنین مجاهدین جنبش الشباب المجاهدین کنترل کامل پایگاه های شبه نظامیان سکولار دولتی در منطقه بولوحاجي در ایالت جوبا السفلى در جنوب الصومال را به بدست گرفتند. این حمله جنبش الشباب المجاهدین صبح امروز به آن انجام شد.
مردم غزه شما اسوه صبر وتقوا و ازنسل اصحاب اخدود و سابقین اولین انبیاء امت ها هستيد، شما اسوههایی از صبوری، استقامت، شهامت و تقوا در روزهای سخت نسل کشی و محاصره توسط کفر جهانی می باشید
با نام و یاد خدای مقتدر
…مَن يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ …هر کس تقوا پیشه کند، و شکیبایی و استقامت نماید، (سرانجام پیروز میشود؛) چرا که خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمیکند!»(۹۰ یوسف)
مردم خوب غزه شما در عصر حاضر معلم آزادیخواهان و مظلومان جهان هستید و دنیا ازاین همه توانمندی باشکم گرسنه و لب تشنه و ایستادگی در برابر جنگی نابرابر در مواجه با سلاحهای کشتار جمعی منادیان دروغین حقوق بشر درحیرت مانده است بیش از همه درس تحمل و بردباری را به آدمیان می آموزید و تحمل شکنجههای دژخیمان صهاینه که برای بسیاری از مردم جهان سخت و غیرقابل تحمل است ستودنی است، شما نزدیک به یک قرن است اسیر نقشه های پلید استعمارگران اتاق فکر یهود شده اید.
سالهای سال انواع شکنجههای جسمی و روحی را با هدف دفاع از سرزمین خویش و حفظ ارزشهای اسلام عزیز تحمل کرده و خم به ابرو نیاورده اید.
وعده خدا حق است و این انتظار سخت با سرانجامی شیرین همراه خواهد شد و چشم داغدیدگان غزه قهرمان به یاد سرافرازان دوران دفاع از حریم مسجدالاقصی روشن خواهد شد.
با ایمان وایقان به نصرت الهی این روزهای سخت و طاقت فرسا پایان خواهد یافت و یا به عبارتی زمستان سرد و یخبندان تمام می شود و روسیاهی به زغال می ماند.
شجاعت و استقامت مردم محبوب غزه از یک سو شعار کذایی و ادعاهای پوچ غربیان متوحش را در خصوص حقوق بشر، حقوق زنان، حفاظت از کودکان، حاکمیت قانون، دموکراسی، آزادی و … درگورستان دفن و چهره واقعی مدعیان دمکراسی را برملا و از سوی دیگر سرسپردگی و خباثت سران کشورهای عربی بالاخص : آل سعود، بن زاید ، سیسی و بشار که همگی مجوسی و دست آموز اتاق فکر یهودند رسوای عام و خاص نمود.همچنین دهن کجی طرفداران صهاینه و همجنسگرایان غربی را درمیان اقوام مسلمان عرب وعجم بی اثر کرد،
سلام و رحمت و برکات خدا برشما مردم جان برکف غزه که ۱۴۴۶ سال بعد از هجرت رحمة للعالمین حضرت محمد المصطفی (ص) وشاگردان باوفایش درس عملی ایمان و عقیده را باخون خودتان به ماامت استراحت طلب ومصلحت خواه آموختید
اللهم انصر أهلنا في غزة، وأهلِك عدوّنا وعدوّهم يا ربّ العالمين
مختصری از سخنان عالیقدر آیت الله سید علی خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران : مسئلۀ غزه همچنان مسئلۀ اول دنیای اسلام است
عالیقدر آیت الله سید علی خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران در دیدار با رئیس جمهکر منتخب و همراهان گفت: مسئلهی غزه، همچنان مسئلهی اول دنیای اسلام است. آنچه که من دربارهی مسائل خارجی و فعالیت حوزهی دیپلماسی و مانند اینها برای مجلس عرض کردم، یکی مصادیقش همین مسئلهی غزه است. آرام نگیرید، ساکت نمانید. کار مهم است.
🔹الان درست است که با گذشت ماهها آن شور اولیه در خیلی از افراد نیست، اما حقیقت امر این است که همان اهمیت روزهای اول امروز وجود دارد بلکه بیشتر. قدرت مقاومت روز به روز بیشتر خودش را دارد نشان میدهد.
🔹یک دستگاه با عظمت نظامی و سیاسی و اقتصادی مثل آمریکا پشت سر رژیم غاصب صهیونیست دارند با یک گروه مقاومت میجنگند، نتوانستند اینها را به زانو دربیاورند. چون حماس را نمیتوانند به زانو دربیاورند، چون مقاومت را نمیتوانند به زانو در بیاورند دقّ دلیشان را روی مردم خالی میکنند بمبها را روی سر مردم میریزند.
🔹مردم دنیا هم در واقع دیگر حالا دارند قضاوت میکنند علیه رژیم غاصب خبیث. مسئله تمام نشده مسئله همچنان ادامه دارد.
علاوه بر این رهبر انقلاب اسلامی گفت:
* توصیهٔ موکد من تعامل سازندهٔ مجلس با دولت جدید است
* موفقیت رئیسجمهور و دولت جدید، موفقیت همهٔ ماست.
* حضور مجلس در مسائل سیاسی و بینالمللی بسیار مهم است
یک نمونهٔ خوب از حضور مجلس قانون اقدام راهبردی است. یکی از کارهای بسیار خوب البته بعضیها اعتراض کردند و عیبجویی کردند مطلقاً این عیبجویی وارد نیست کار بسیار درستی بود.
لت و کوب و شکنجه مهاجران افغان در زندانهای حکومت سکولار و مرتد پاکستان
مهاجران افغان که در پاکستان زندانی شده بودند، میگویند خلاف تمامی نورمهای بشری، شکنجه شدهاند.
این مهاجران که از گذرگاه سپین بولدک قندهار باز گردانیده شدهاند، میافزایند که با وجود داشتن اسناد قانونی، باز هم از سوی نیروهای پاکستانی بازداشت و در جریان زندان سخت شکنجه شدهاند.
آنان برخورد نهادهای امنیتی پاکستان با زندانیان افغان را نقض آشکار حقوق بشر میخوانند.
مصطفی ۳۵ ساله که باشنده اصلی ناحیه هشتم شهر کابل است، هنوز هم آثار شکنجه و ضرب و شتم نیروهای پاکستانی در بدنش دیده میشود.
مصطفی زندانی اخراج شده از پاکستان گفت: «آنها خیلی ما را لتوکوب کردند، ما را در کچلاق بازداشت کردند، پاسپورتها و پولهای ما را گرفتند و در ایستگاههای پولیس و زندانها به شدت ما را لتوکوب کردند.»
شمار دیگری از افغانهای زندانی شده در پاکستان نیز میگویند که افزون بر رفتارهای غیرانسانی با افغانهای زندانی در آن کشور، کارهای شاقه را نیز بالای آنان انجام دادهاند.
مسوولان ریاست اقوام، سرحدات و قبایل قندهار نیز با تایید رفتارهای غیرانسانی با زندانیان افغان، میگویند که از افغانهای اخراج شده به گونه کامل، پشتیبانی میکنند.
حبیبالله کارشناس ریاست اقوام، سرحدات و قبایل قندهار گفت: «ما ابتدا آنها را ثبت میکنیم، سپس بیومتریک میکنیم، به هر کس پنج هزار افغانی، غذا، دارو و انتقال تا خانههایشان را وظیفه ماست و همچنان به آنها تسهیلات بیشتری فراهم خواهیم کرد.»
براساس معلومات مسوولان کمپ موقت ولسوالی تخته پل قندهار، از سال پار به اینسو، ۶۰۰ مهاجر زندانی شده در پاکستان، به آنان سپرده شده و این روند همچنان ادامه دارد