جنگهای تحمیلی بر جماعت مسلمین در زمان حاکمیت علی بن ابی طالب (۲)

جنگهای تحمیلی بر جماعت مسلمین در زمان حاکمیت علی بن ابی طالب (۲)

به قلم: خالد هورامی

امیر المومنین علی رضی الله عنه در مورد کیفیت سمع و طاعه و بیعت و نصیحت نسبت به خلفای قبل از خود می گوید: «فمشيت عند ذلك إلى أبى‏بكر، فبايعته ونهضت فى تلك الأحداث… فلما احتضر بعث إلى عمر فولاه فسمعنا وأطعنا وبايعنا وناصحنا…»[۱].«پس در آن هنگام به طرف أبوبکر رفتم و با او بیعت کردم و در آن حوادث، به همراه او قیام کردم… زمانى که أبوبکر به حالت احتضار رسید، ولایت را به عمر سپرد و ما شنیدیم و اطاعت کردیم و بیعت نمودیم و خیرخواهى نشان دادیم».

با این نگرش سیدنا علی ابن ابی طالب رضی الله عنه  است که شیخ طوسى نیز روایت کرده است: «زمانى که در جمع شکست‏خوردگان جمل امام علی علیه السلام گفت: «فبايعت أبابكر كما بايعتموه… فبايعت عمر كما بايعتموه فوفيت له بيعته… فبايعتم عثمان فبايعته وأنا جالس فى بيتى، ثم أتيتمونى غير داع لكم ولا مستكره لأحد منكم، فبايعتمونى كما بايعتم أبابكر وعمر وعثمان، فما جعلكم أحق أن تفوا لأبى‏بكر وعمر وعثمان ببيعتهم منكم ببيعتى؟»[۲].

«پس با أبوبکر بیعت کردم، همانگونه که شما بیعت کردید… با عمر نیز بیعت کردم، همانگونه که بیعت کردید و در بیعت با او، وفادار بودم… سپس با عثمان بیعت کردید، من هم با او بیعت کردم، و در حالى که در خانه‏ام نشسته بودم، به طرف من آمدید در حالى که من از شما نخواسته بودم و کسى را هم به آن مجبور نساخته بودم. پس با من هم بیعت کردید، همانطور که با أبوبکر و عمر و عثمان بیعت نمودید. بنابراین چه چیز شما را وادار کرد که در بیعت با أبوبکر و عمر و عثمان باوفاتر از بیعت با من باشید؟».

به دنبال این جنگ خونین امیرالمومنین تلاش زیادی به خرج داد تا جنگی دوباره جلوگیری کند، اما معاویه که شیوه ی حکمرانی او یکی از اسباب پیوستن مسلمین به شورشیان بود، پس از کشتار اینهمه مسلمان توسط همدیگر باز حاضر نشد تسلیم فرمان رهبر شرعی مسلمین شود و اهل جماعت شود . امیرالمومنین  در نامه ای که به معاویه نوشت متذکر شده بود: که تو حق ندارى با من بیعت نکنى؛ زیرا همه مردم با من بیعت کرده‏اند.. تحت همان شرایطى که قبلاً با أبوبکر و عمر و عثمان بیعت کردند و هیچ کس هم مخالفت ننمود و اگر کسى به عنوان امام انتخاب شد، این خشنودى خدا را مى‏رساند! پس اگر کسى از روى طعن و بدعت، با امام منتخب‏شده بیعت نکرد و مخالفت نمود، بایستى مسلمانان او را برگردانند و اگر باز هم مخالفت نمود، بایستى با او – به خاطر سرپیچى‏اش – بجنگند و…»[۳].

و در جای دیگری باز به معاویه می نویسد : این که از من خواستی تا قاتلان عثمان را به تو بسپارم، پیرامون آن فکر کردم و دیدم که توان سپردن آنها را به تو یا غیر تو ندارم سوگند به جان خودم، اگر دست از گمراهی و تفرقه برنداری به زودی آنها را خواهی یافت که تو را می‌طلبند»[۴].

با این وجود سپاه امیرالمومنین و رهبر شرعی مسلمین در مکانی به نام صفین در برابر گروه نافرمان معاویه قرار گرفت. با آنکه این گروه سرکش در برابر امیر و رهبر مومنان شمشیر کشده بود اما رهبر مسلمین آرزوی پرهیز از جنگ و ایجاد وحدت را داشت .

به همین دلیل زمانی که دید بعضی از سربازانش به شامی ها فحش می دهند آنها را منع کرد و گفت:  : «من خوش ندارم که شما دشنام‌دهنده باشید، اما اگر کردارشان را توصیف و حالات آنها بازگو می‌کردید، به سخن راست نزدیکتر و عذرپذیرتر بود. خوب بود به جای دشنام آنان می‌گفتید:خدایا، خون ما و آنها را حفظ کن، بین ما و آنان اصلاح فرما و آنان را از گمراهی به راه راست هدایت کن….»[۵] .

همچنین می‌فرماید:«اما امروز با پیدایش زنگارها در دین، کژی و نفوذ شبه در افکار، تفسیر و تأویل دروغین در دین، با برادران مسلمان خود به جنگ خونین کشانده شدیم. پس هرگاه احساس کنیم چیزی باعث وحدت ماست و به وسیله‌ی آن به یکدیگر نزدیک می‌شویم و شکاف‌ها را پر و باقیمانده‌ی پیوندها را محکم می‌کنیم، به آن تمایل نشان می‌دهیم، آن را گرفته و دیگر راه را ترک می‌گوییم»[۶].


[۱] الغارات ثقفى، ص‏۳۰۲- مستدرک نهج‏البلاغه، شیخ کاشف‏الغطاء، چاپ لبنان، ص‏۱۲۰-۱۱۹- همچنین با کمى تفاوت نامه ۶۲، نهج‏البلاغه شرح فیض‏الإسلام منار الهدى، على بحرانى، ص‏۳۷۳- ناسخ التواریخ، ج‏۳، ص‏۵۳۲٫

[۲] الأمالى، شیخ طوسى، ج‏۲، ص‏۱۲۱، چاپ نجف.

[۳] نهج‏البلاغه، نامه ۶٫

[۴]نامه ۹٫

[۵]خطبه ۲۰۶٫

[۶] خطبه ۱۲۲، شماره ۳٫

سرلشگر موسوی فرمانده کل ارتش دارالاسلام ایران: مهم افزایش مشارکت است که می تواند به قدرت و بازدارندگی کشور کمک کند

سرلشگر موسوی فرمانده کل ارتش دارالاسلام ایران: مهم افزایش مشارکت است که می تواند به قدرت و بازدارندگی کشور کمک کند

فرمانده کل ارتش دادالاسلام ایران:

فردا روز بسیار مهمی است و حضور پای صندوق‌های رأی بسیار مهم است و صرف حضور پای صندوق رأی اهمیت دارد. هر کدام از این دو نفر که رأی بیاورند ما آماده همکاری و کمک به او هستیم، اما اصل و اساس حضور پای صندوق رأی و مشارکت است ما وظیفه داریم افرادی که دلایلی برای عدم مشارکت در انتخابات دارند را قانع کنیم که اصل و اساس مشارکت است که می‌تواند اقتدار ایران را در جهان ارتقا دهد، زیرا هر رأی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و می‌تواند موجب سربلندی و اقتدار ایران اسلامی شود.

…….

🔸برای ارتش مهم افزایش مشارکت است که می تواند به قدرت و بازدارندگی کشور کمک کند.
🔸 برای ما تفاوتی ندارد چه کسی رئیس جمهور شود.
🔸هر کس انتخاب شود ارتش به او کمک می کند تا موفق باشد.

چرا جنگ غزه به طول انجامید؟

چرا جنگ غزه به طول انجامید؟

به قلم: دکتر رضا بودراع

پاسخ به این سوال، همان اظهارات وزیر دارایی اسرائیل است، که گفت: «هر بهایی را که امروز می‌پردازیم، بسیار کمتر از بهایی است که اگر اقدام نمی‌کردیم، در آینده باید می‌پرداختیم».

منظورش همان بهایی است که مشاور امنیت ملی ایالات متحده پس از فرار تحقیرآمیز آمریکا از فرودگاه کابل در سال ۲۰۲۱ گفت: «حضور آمریکا در افغانستان مانعی برای پیشروی طالبان ‌نبود! و اگر می‌ماندیم بهای سنگینی می‌پرداختیم».

و این اظهارات به این معنی است که اسرائیل معتقد است که توقف جنگ، وی را از معادله‌ی پیروزی حذف و به معادله‌ی جنگ برای بقا خواهد کشاند. اما حقیقت این است که اسرائیل از پیش وارد معادله‌ی پایانی شده است.

بنابراین، اسرائیل در دامی گرفتار گشته که «سان تزو»، نویسنده کتاب «هنر جنگ»، نسبت به آن هشدار داد: «تا پیش از آنکه راه خروج را نبینید، وارد جنگ نشوید». در حالی که وارد جنگی شدند که تنها راه خروج از آن، خروج از تاریخ است.

اما براستی چه چیزی این معادله را بر آن‌ها تحمیل کرد؟
حقیقت این است که آن‌ها چیزهایی می‌بینند که ما نمی‌بینیم! چیزهایی که در مواجهه با وحشت آن به نفس‌نفس می‌افتند و سست می‌شوند.

هنگامی که ایرانیان و رومیان به مردمان دیگر حمله می‌کردند، سربازان را تحت سلطه خود در می‌آوردند و آن‌ها را وادار می‌کردند که پاهایشان را ببوسند. به هنگام صبح سرباز آن‌ها بودند و به هنگام ظهر پابوس آن‌ها.

اما در مورد کسانی که توسط رسول‌خدا پرورش یافته و پیام اسلام را حمل می‌کردند، این گونه نبود. مشرکان همواره بلال را غلامی حقیر برمی‌شمردند! بلالی که در بعضی از غزوات (با شمشیرش) بر سر اشراف قریش فرود آمد و بر فراز کعبه اذان گفت. از آن روز دو دهه نگذشته بود که این بار از مسجد الاقصی بالا رفت و در روز فتح قدس توسط عمر فاروق رضی‌الله‌عنه، بر فراز سر صلیبی‌ها اذان خواند.

آمریکا، اسرائیل و متحدانشان به دیدن سرباز مصری پرورش بافته توسط دولت مدرن، که لباس‌زیر سفید خود را به نشانه تسلیم شدن بالا می‌آورد، و یا سرباز عراقی که در شب سقوط بغداد کفش تفنگداران آمریکایی را می‌بوسید، عادت کرده بودند.

اما شوکه شدن امروز آن‌ها بسیار بزرگ است؛ زیرا مردان جوانی را می‌بینند که در حال منفجر کردن مدرن‌ترین تانک‌ها و دستاوردهای نظامی از فاصله صفر هستند.

اکنون آن‌ها مطمئن شده‌اند که وارد نبردی نفس‌گیر تنها برای بقا شده‌اند (تنها برای بقا و ماندن و نه پیروزی). آن‌ها به خوبی دریافته‌اند که پایان آن‌ها امری حتمی است و مسئله کنونی برای آن‌ها تنها خریدن زمان و طولانی کردن بقای خود است.

دشمنان اکنون به لطف خدا و استواری مجاهدان مسلمان، در واقع به سمت قناعت‌های جدیدی در حرکت‌اند.

همان قناعتی که سرباز آمریکایی در افغانستان به آن رسید و دریافت که ماندنش در آنجا خطر مرگ را در پی دارد. به همین ترتیب، سرباز صهیونیست نیز این مسئله را دریافته که بعد از آنچه که اتفاق افتاد تنها چشم‌انداز او برای حضور، بقا است‌. که سرانجام آن فروپاشی اسرائیل و اخراج آن از سرزمین مقدس است. چه سرانجامی برای آن‌ها ننگین‌تر و شرآورتر از این است؟!

بنابراین، جنگ تا زمانی که در اعماق وجود آن‌ها قناعت به شکست شکل نگیرد، ادامه خواهد داشت و پس از آن از ادامه‌ی این جنگ روی برمی‌گردانند.

ذلك أن الله على نصر اولياءه لقدير
وانه لجهاد نصر او استشهاد.

پوتین: طالبان متحد روسیه در مبارزه با تروریسم است

پوتین: طالبان متحد روسیه در مبارزه با تروریسم است

تروریسم از نگاه کفار یعنی مجاهدینی که برای آنها ضرر دارند.

ولادیمیر پوتین، رییس جمهور دارالکفر سکولار ‎روسیه، روز پنج‌شنبه (۱۴ سرطان) در پایان نشست سازمان همکاری شانگهای در یک کنفرانس خبری گفت، طالبان در جنگ علیه تروریزم “متحد” روسیه است، زیرا به گفته وی امارت اسلامی بر افغانستان مسلط است.

وی گفت: «باید فرض کنیم که طالبان قدرت را در ‎افغانستان در کنترول خود دارند.

از همین رو، البته، که طالبان متحد ما در جنگ علیه تروریزم است، زیرا هر مقامی علاقمند ثبات در کشوری است که آنان [امارت اسلامی] آن را اداره می‌کنند.»

هم‌زمان با این، ذاکر جلالی رییس سوم سیاسی وزرات خارجه این اظهارات پوتین را قابل فهم دانسته است.

دارالکفر سکولار روسیه چند ماهی است به صراحت از موضع حمایتی خود از طالبان افغانستان رونمایی کرده است.

همچنین ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه بر از سرگیری رابطه گروه تماس سازمان همکاری شانگهای با طالبان تأکید کرد.

پوتین در نشست سران سازمان همکاری شانگهای افزود: ما فکر می‌کنیم این امر به عادی‌سازی بیشتر اوضاع در این کشور (افغانستان) کمک خواهد کرد.

پیش از این نماینده ویژه پوتین برای افغانستان گفته بود اعضای سازمان همکاری شانگهای برای از سرگیری گروه تماس این سازمان و افغانستان حمایت می‌کنند، اما تاجیکستان تنها عضو مخالف این موضوع است.

زرمایش مشترک حکومت سکولار و مرتد پاکستان با آمریکا در ایالت خیبر پختونخواه

زرمایش مشترک حکومت سکولار و مرتد پاکستان با آمریکا در ایالت خیبر پختونخواه

ارتش سکولار و مرتد پاکستان چهارشنبه، ۱۳ تیر ماه رزمایش مشترک مبارزه با تروریسم را در ایالت خیبر پختونخواه این کشور با نیروهای آمریکایی آغاز کردند.

این رزمایش قرار است به مدت دو هفته جریان داشته باشد و طی آن، نیروهای نظامی پاکستان در عملیات تمرینی مبارزه با تروریسم به همراه نیروهای آمریکایی شرکت کنند.

حکومت سکولار و مرتد پاکستان در حال چنگ و دندان نشان دادن به طالبان این کشور(تی.تی.پی) به پشتوانه نیروهای آمریکایی است.

آنوقت مشتی فرقه و گروه مسلح بلوچ هم دیده می شوند که آمریکا و مرتدین پاکستان را رها کرده و به دارالاسلام ایران حمله می برند‌

انحراف را نگاه کن.

آمریکا و مرتدین از دستت در امان باشند اما مسلمین نه

شیعیان افغانستان، امارت اسلامی را از خود می‌دانند

شیعیان افغانستان، امارت اسلامی را از خود می‌دانند

ارگ افغانستان با اعلام دیدار جمعی از علمای شیعه افغانستان با مولوی عبدالسلام حنفی معاون نخست‌وزیر ا.ا.افغانستان نوشت: در این دیدار آقایان اکبری و نوری شولگر عنوان کردند علما، بزرگان و مردم اهل تشیع، امارت اسلامی را متعلق به خود می دانند و در کنار سایر برادران خود آماده هر نوع حمایت از نظام اسلامی می‌باشند.

حنفی نیز ضمن ابراز خوشامدگویی، اظهار داشت: افغانستان خانه مشترک همه افغان‌هاست و نظام امارت اسلامی نیز متعلق به همه مردم افغانستان می‌باشد؛ همه ما باید دست در دست هم داده از کشور و نظام خود دفاع و حمایت نماییم.

فاجعه ای بسیار وحشتناکتر از غزه در سودان توسط مزدوران امارات و آل سعود

فاجعه ای بسیار وحشتناکتر از غزه در سودان توسط مزدوران امارات و آل سعود

به قلم: مسعود سنه ای

امارات متحده عربی به همراه آل سعود با دلار و اسلحه در خدمت برآورده کردن اهداف و مروژه های مورد نیاز آمریکا و ناتو در منطقه هستند.
این موجودات علاوه بر این از متحدین ترکیه و رژیم صهیونیستی هم به شمار می روند.
نیروهای واکنش سریع ابزار جنایات این خائنین در سودان هستند که در این مدت کوتاه چند ماهه چنین فجایعی را برای مردم مسلمان و مالکی مذهب سودان به وجود آورده اند:

۱۲میلیون سودانی خانه های خود را ترک کرده اند

۱۵۰ هزار مسلمان سودانی کشته شدند

۲۰ میلیون نفر از ناامنی غذایی رنج می برند

بیشتر ۴ میلیون زن و کودک در معرض خطر تجاوز جنسی قرار دارند

این جنایات آشکار را همه می بینند و سکوت کرده اند، اما دارالاسلام ایران سکوت نکرده و بی طرف نمانده است بلکه با کمک نظامی و بخصوص پهبادی به حکومت و ارتش سودان در برابر این خائنین جنایتکار قرار گرفته است.

شعار نده، تو در کنار جبهه دارالاسلام ایران و ملت مسلمان مالکی مذهب اهل سنت هستی یا در جبهه امارات و آل سعود و….؟

تفکر نجدیت در خراسان بزرگ و پرهیز از اشتباهات دعوت نجدیت

تفکر نجدیت در خراسان بزرگ و پرهیز از اشتباهات دعوت نجدیت

به قلم: ابوعمر کندزی

این روزها عده ای از پیروان تفکر نجدیت به دلیل مخالفت با حاکمیت طالبان دچار تندروی های آشکاری در فضای مجازی شده اند که نزد عقلای آنها هم قابل پذیرش نیست.

به صورت عمومی بارها تذکر داده ایم که تفکر تجدیت سه ویژگی عمده دارد:

۱. تمامیت‌خواهی،
۲. جزم‌اندیشی
۳. دگرستیزی.

تمامیت‌خواهی، یعنی اینکه تنها روش و منهج آنان برحق بوده و هیچ روش دیگری ما را به خدا نزدیک نمی‌کند، پس هرچه آنان می‌گویند صد در صد حق است و دیگران صد درصد باطل، و جز ترویج افکار آنان، ترویج هر فکر یا نظر دیگر کفر یا فسق و یا هم بدعت تلقی می‌گردد. 

جزم اندیشی اینکه به آنچه که می‌گویند هیچ شک، شبهه و تردیدی راه نداشته باشد. مثلا آنان صد در صد یقین دارند که پیشوایان این‌ها به ویژه محمد بن عبدالوهاب و علمای دعوت نجد هرگز اشتباه نمی‌کنند در حالیکه دانشمندان امت اسلامی به شمول امام ابوحنیفه و امام شافعی ودیگران می‌گفتند« دیدگاه من حق است و احتمال خطا را دارد» اما پیشوایان این‌ها گویا سند عصمت را از خدا و پیامبر دریافت کرده‌اند؛ از همین‌رو هیچ نوع اعتراض و نقد را برنمی‌تابند و حتی آیات و احادیثی که مخالف تفکرات نجدیت مث اصطلاح شرعی مشرک و مشرکین و…. باشد را نیز نادیده می گیرند انگار نازل نشده اند.

و دگر ستیزی اینکه قاعده‌ی شان بر این گذاشته شده است که تا بتوانند با مخالفین خویش از راه افتراق یا اختلاف نزدیک شوند نه از راه اتفاق، مثلا اینکه کسی با آنان در عقاید وحدانیت خدا، رسالت پیامبر و معاد متفق هستند مهم نیست؛ اما همینکه مثل آنان فقط در یک تاویل چیز دیگری می گوید، پس مبتدع هستند و به اساس قاعده‌ی ولاء وبراء باید یک نجدی از آنان اظهار برائت کند و تا حد ممکن با ایشان تعامل نداشته باشد.

حال وقتی که چنین گروهی با چنین اندیشه‌ای در سرزمینی مثل افغانستان رشد می‌کند می بیند که به چند مسأله روبرو می‌شود، یکی هم تمدن خراسان‌زمین است که حدیث و فقه جزء لا ینفک آن است. وبخاری و مسلم و ترمذی و نسائی و ابوحنیفه و عبدالله بن مبارک و احمد بن حنبل مروزی و…. شهکاران وقله‌های اهل حدیث و فقه آن به حساب می‌آیند.


این بزرگواران در مواردی، برداشت متفاوت از دین نسبت به نجدیت دارند و این برداشت از نظر نجدیت که خودش تفکری منشعب از مذهب امام احمد بن حنبل است، یا شرک است یا فسق است و یا هم بدعت، به همین سبب جرح و حتی برائت از بعضی از این بزرگواران از بدهیات آنها شده است.

از همین سبب گه‌گاهی می‌بینیم که به بهانه وجود تفکرات مسموم مرجئه گری و معتزله و پاره ای از تفکرات و عقاید تصوف منحرف شده در  میان دسته هایی از مولوی ها و مردم، علیه این بزرگواران می‌تازند و می‌گویند که ما از خدا و پیامبر و از قرآن و سنت می‌گوییم شما از ابوحنیفه و فلان و بسمدان، در حالیکه گفتن تو از قرآن و سنت برداشت خودت است و گفتن دیگران برداشت خود شان، ولی تو(نجدی) در مواردی دچار دچار توهم شده‌ای و فکر کرده ای که برداشت خودت عین قرآن و سنت است، و مخالفت با آن که مخالفت با خودت است را مخالفت با الله و رسول می دانی.

خیر! از خودت محض یک برداشت است که احتمال اشتباه خیلی زیاد در آن است، همچنین از دیگران هم یک برداشت است، ولی این که اختلاف خود را با دیگران مساوی به اختلاف بدعت و سنت می دانی، این هم گمراه کننده است و هم توهم خطرناک که تحجر می‌زاید.

حال در افغانستان که این گروه در حال رشد است، تلاش می‌کنند که در مجالس مختلف، فهم خویش را گسترش دهند. به همین سبب دو نکته را قابل تذکر می‌دانم؛ یکی اینکه مردم ما در مقابل این گروه در یکی از دو راهی قرار می گیرند یا ترک نجدیت کنند یا ترک منهج اهل سنت و جماعت در دگرپذیری و اتحاد تا رسیدن به شورای واحد تمام مذاهب و تفاسیر اسلامی.

برادران نجدی باید این را بدانند یگانه راه ما تا رسیدن به شورای واحد تمام تفاسیر و مذاهب اسلامی این است که دگرپذیر باشیم و ضمن عمل به مختصات فکری و مذهبی اسلامی خود به دیگر مسلمین هم این حق را بدهیم که بر اساس تفکرات و مختصات مذهبی خودشان عمل کنند و همه بر هزاران نقاط مشترک و اینهمه دشمن مشترک تمرکز کنیم.
اگر خواستیم بر سر مسائلی با هم گفتگو کنیم ضمن رعایت ادب اسلامی با دلیل و سند شرعی دیدگاه خود را بیان کنیم و پذیرش یا عدم قبول آنرا به مخاطب واگذار کنیم.

خراسان مهد تمدن و علم است، بیائید همه در برابر جبهه واحد کفار سکولار جهانی به رهبری آمریکا و ناتو، فعلا بر این دشمن اصلی تمرکز کنیم و جبهه ای واحد باشیم تا بعد از نابودی این دشمن شماره یک فعلی، نوبت به سایر کفار اشغالگر برسد و به تدریج با وحدت و اهل جماعت شدن، تمام سرزمینهای اسلامی را آزاد کنیم و اینبار به جای دفاع، حمله کننده به دارالکفرهای اصلی باشیم باذن الله .

تماس تلفنی احمق مسعود همراه با عبدالحمید خراسانی جهت ترک ا.ا. افغانستان و واکنش و بیانیه عبدالحمید خراسانی راجع به پیشنهاد لندغر احمد مسعود و دولت سکولر و مرتد تاجیکستان

تماس تلفنی احمق مسعود همراه با عبدالحمید خراسانی جهت ترک ا.ا. افغانستان و واکنش و بیانیه عبدالحمید خراسانی راجع به پیشنهاد لندغر احمد مسعود و دولت سکولر و مرتد تاجیکستان

بسم الله الرحمن الرحیم

دولت تاجکستان پلان دارد تا در بین مردم مسلمان افغانستان بخصوص بین مجاهدین امارت اسلامی تفرقه انداخته و لابي گری برای دشمنان اسلام نماید، در تازه ترین تماس احمد مسعود بر شخص عبدالحمید خراسانی هدف دولت تاجکستان این است که توسط احمد مسعود از آقای خراسانی خواسته اند تا به تاجکستان بیاید و امارت اسلامی را ترک کند، با بودن و نبودن ما شخص خراسانی، امارت اسلامی سقوط نمی کند ولی هدف دشمنان اسلام و دولت کمونستی تاجکستان تفرقه انداختن بین مجاهدین امارت اسلامی و مردم افغانستان است، مردم افغانستان و مجاهدین امارت اسلامی هشیار باشند که فریب حلقات مزدور استخبارات اجنبي را نخورده و اتحاد و اتفاق خود را کاملا حفظ نمایند، بديل نظام امارت اسلامی نظام های کفری است و نابودی مردم افغانستان، پس باید با تمام قوت و توان از این نظام حمایت کرده و در پی اصلاح اعمال خود هم باشیم تا مبادا منافقین بالای ما انگشت انتقاد داشته باشند، من یک سرباز اسلام و مدافع دین الله سبحان و تعالی هستم، قطعا و ابدا با دشمنان اسلام همگام نشده بلکه در برابر شان جهاد حق خود را ادامه خواهیم داد.

وەکو هەمیشە چ.تە.کانی ئۆپراسیۆنی یەکێتی ئەمڕۆ  پەلاماری هەڵەبجەی شەهیدیان دایەوە و کۆمەڵێ گەنجی بێ گوناهی هەڵەبجەیان  ڕوفاند  بۆ کانی گۆمە  تا  بزنسیان بەسەروە بکەن ….