امارت اسلامی باید سرنوشت استاد محمد یاسر را روشن کند

امارت اسلامی باید سرنوشت استاد محمد یاسر را روشن کند

به قلم: ابواسامه محمود

استاد محمد یاسر رحمه‌الله از چهره‌های برجستهٔ علمی، فکری و جهادی افغانستان بود؛ عالمی که سال‌ها در صفوف امارت اسلامی خدمت کرد، و در سخت‌ترین روزها با قلم، زبان و اندیشهٔ خود از دین خدا و از نظام اسلامی دفاع نمود.

اما سرنوشت این عالم ربانی، پس از دستگیری‌اش در پاکستان، تا امروز در ابهام مانده است. استاد یاسر در تاریخ ۳۱ دسامبر ۲۰۰۸ توسط نیروهای اطلاعاتی پاکستان در شهر پیشاور بازداشت شد. از آن روز تا امروز، نزدیک به دو دهه می‌گذرد و هنوز هیچ منبع رسمی، نه زنده بودن و نه شهادت او را تأیید نکرده است.

در سال‌های گذشته، گزارش‌هایی از زندانیان آزادشده منتشر شد که گفته‌اند استاد در یکی از زندان‌های نظامی پیشاور در حالت انفرادی زندانی بود و احتمالاً در همان‌جا به شهادت رسیده است. با این حال، هیچ مدرک قطعی از سوی مقامات پاکستانی یا نهادهای رسمی ارائه نشد.

امارت اسلامی افغانستان، که خود را وارث راه علما، شهدا و مجاهدان راستین می‌داند، مسئولیت شرعی و اخلاقی دارد تا حقیقت سرنوشت چنین عالمی را پیگیری کند.

استاد محمد یاسر از پیشگامان دعوت و اصلاح در میان مجاهدین بود؛ صدای او، صدای صداقت و غیرت اسلامی بود.

خاموش ماندن در برابر سرنوشت او، نه تنها بی‌عدالتی در حق یک عالم است، بلکه بی‌وفایی در برابر تمام علما و مجاهدانی است که به نیت خالص، در راه امارت اسلامی جان و آبرو داده‌اند.

امارت اسلامی باید از مجاری رسمی و دیپلماتیک، از حکومت پاکستان بخواهد تا حقیقت را آشکار کند:

  • آیا استاد محمد یاسر هنوز زنده است یا به شهادت رسیده است؟
  • اگر شهید شده، چرا پیکر و آثار او به خانواده‌اش تحویل داده نشده است؟

ملت مسلمان افغانستان و تمام علما و شاگردان استاد حق دارند بدانند که با این عالم بسیار ارزشمند چه معامله‌ای شده است.

پیگیری سرنوشت استاد یاسر، فقط دفاع از یک شخص نیست، بلکه دفاع از حرمت علم، عدالت، و صداقت در میان امت اسلامی است.

باشد که امارت اسلامی، با درایت و شجاعت، این وظیفهٔ شرعی را ادا کند، تا نام استاد محمد یاسر، همچنان چراغ هدایت برای نسل‌های آینده باقی بماند.

ژنرال‌های آمریکایی در شوک. آیا ترامپ در حال انجام یک آزمون وفاداری بود، یا چه بود؟ (۲)

ژنرال‌های آمریکایی در شوک. آیا ترامپ در حال انجام یک آزمون وفاداری بود، یا چه بود؟ (۲)

به قلم: کارزان شکاک

واکنش ارتش ایالات متحده

ارتش در شوک و شورش خاموش است. نظرسنجی‌های ناشناس در میان افسران (که به منابع وست پوینت درز کرده است) نشان می‌دهد که ۷۰٪ آن را “ضربه‌ای به روحیه” و ۴۰٪ “خطری برای اثربخشی مبارزه” می‌دانند.

طبق گزارش‌ها، ژنرال بازنشسته ارتش، مارک میلی، این سخنرانی را “مایه خنده دشمن” خواند: “آنها احتمالاً در مسکو و پکن می‌خندند.”

دان بیکن، نماینده کنگره (جمهوری‌خواه-شمال شرقی)، یک کهنه سرباز نیروی هوایی، علناً از ترامپ خواست که “لحن خود را ملایم‌تر کند”: “انتقاد از افسران ارشد، انگیزه سربازان را از بین می‌برد.”

میم‌هایی درباره «ژنرال‌های چاق» در پنتاگون در حال پخش شدن است، اما در چت‌های داخلی، این ترس را می‌پوشاند: «بعد از میلی و کریگ نفر بعدی کیست؟»

مأموران حقوقی نظامی کلیدی (JAGs) قبلاً اخراج شده‌اند که طبق گزارش‌های محرمانه، نظارت بر قانونی بودن عملیات را تضعیف می‌کند.

ارزیابی سخنرانی ترامپ: تهدید به اخراج به عنوان «خط قرمز»

سخنرانی ترامپ لفاظی نیست، بلکه نقض عملی اصل کنترل غیرنظامیان بدون وفاداری سیاسی است (قانون Posse Comitatus در معرض تهدید است). کارشناسان CSIS (مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی) این را «آزمون وفاداری به سبک استالین» می‌نامند: تهدید به «آتش در محل» زنجیره فرماندهی و معیارهای عملکرد را نادیده می‌گیرد.

آتلانتیک می‌نویسد: «ژنرال‌ها به سختی می‌توانستند چهره خود را صاف نگه دارند – این رهبری نیست، بلکه یک نمایش است.» دانشمندان علوم سیاسی آن را در مقیاس «اقتدارگرایی» نمره ۸ از ۱۰ می‌دهند: این امر پایگاه ترامپ (نظامی MAGA) را تقویت می‌کند، اما متخصصان را فراری می‌دهد.

محرمانه: ناتو در حال حاضر در حال بحث در مورد «خطر نشت اطلاعات محرمانه» به دلیل پاکسازی‌ها است.

یک پیام راهبردی به امارت اسلامی افغانستان در مورد سیاست خارجی

یک پیام راهبردی به امارت اسلامی افغانستان در مورد سیاست خارجی

به قلم: ابومحمود کندزی

امارت اسلامی امروز در جایگاهی قرار دارد که باید سیاست خارجی خود را نه بر اساس احساسات و شعارهای عام، بلکه بر اساس هدایت قرآن و سیره ی رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم تنظیم کند.

اینکه گفته می‌شود: «ما با همه کشورهای جهان روابط خوب می‌خواهیم» سخنی درست نیست؛ زیرا اسلام معیار دارد. درست این است که امارت اسلامی باید جهت و سیاست خود را روشن سازد:

با هر کشوری که دشمنی و جنگ با اسلام و امت مسلمان ندارد، می‌توان روابط عادلانه و همکاری در عرصه ی اقتصادی و سیاسی داشت.

اما با قدرت‌هایی که دشمنی آشکار دارند ـ مثل آمریکا که دو دهه کشور ما را اشغال کرد و هزاران مسلمان را شهید نمود ـ هیچ‌گاه رابطه ی سازش و اطاعت پذیرفتنی نیست. به‌ویژه اگر بخواهد ما را وادار کند که به خاطر منافع او، با کشورهایی چون چین و روسیه و یا با مسلمین دشمنی کنیم.

رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم در سیاست خود چنین شیوه‌ای را در پیش گرفتند:

  • پیمان مدینه با یهودیان و قبایل غیرمسلمان، برای همزیستی و دفاع مشترک در برابر دشمن اصلی که کفار قریش بودند.
  • پیمان حدیبیه با قریش، که در ظاهر سخت بود اما در واقع بزرگ‌ترین فرصت برای رشد اسلام شد.
  • نامه‌ها و روابط دیپلماتیک با مقوقس مصر و قیصر روم و… که نشان می‌دهد روابط سیاسی با غیرمسلمانانی که جنگ نمی‌کنند جایز و حکیمانه است.
  • حتی در مواردی پیامبر به قبایل بی‌طرف کمک مالی می‌دادند تا به دشمنان اسلام نپیوندند.

امارت اسلامی باید سیاست خارجی خود را بر اساس همین سیره تنظیم کند:

با کفار محارب (مثل آمریکا و صهیونیست‌ها) هیچ‌گاه رابطهٔ سازش نداشته باشد.

با کشورهایی که در جنگ با ما نیستند، روابط متوازن و عادلانه برقرار کند.

از سیاست پیامبر بیاموزد که چگونه دشمنان را منزوی ساخت و بی‌طرف‌ها را از پیوستن به جبههٔ کفر بازداشت.

ژنرال‌های آمریکایی در شوک. آیا ترامپ در حال انجام یک آزمون وفاداری بود، یا چه بود؟ (۱)

ژنرال‌های آمریکایی در شوک. آیا ترامپ در حال انجام یک آزمون وفاداری بود، یا چه بود؟ (۱)

به قلم: کارزان شکاک

تقریباً همه مفسران به غیرمعمول بودن شدید «گردهمایی» ژنرال‌ها و دریاسالارهای آمریکایی در ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۵، در پایگاه نیروی دریایی کوانتیکو، ویرجینیا، ایالات متحده آمریکا اشاره می‌کنند.

این جلسه که از نظر مقیاس و لحن بی‌سابقه بود، توسط وزیر جنگ پیت هگست و به دستور مستقیم رئیس جمهور دونالد ترامپ تشکیل شد.

بیش از ۸۰۰ ژنرال و دریاسالار – عملاً تمام ستاد فرماندهی ارشد ایالات متحده، از فرماندهان گروه‌های رزمی گرفته تا روسای ستاد – علیرغم تعطیلی قریب‌الوقوع دولت و فقدان بهانه‌ای روشن، فوراً از پایگاه‌های سراسر جهان فراخوانده شدند.

تخمین زده می‌شود که تدارکات ورود آنها به ایالات متحده میلیون‌ها دلار هزینه داشته باشد و باعث نارضایتی داخلی در وزارت دفاع شود. یادداشت‌های محرمانه‌ای که در پنتاگون در گردش است، این را “آزمون وفاداری” و “پاکسازی پیشگیرانه” توصیف می‌کند و به اخراج‌های قبلی افسران ارشد (از جمله رئیس ستاد آمریکایی آفریقایی‌تبار و رئیس زن عملیات دریایی) اشاره می‌کند.

واقعاً چه بود؟

رسماً، “برنامه اولویت‌دار” برای “بازسازی فرهنگ نظامی”. هگزت، مجری سابق فاکس نیوز و کهنه سرباز جنگ عراق، ابتدا صحبت کرد و ۱۰ دستورالعمل جدید را با هدف “پایان دادن به جنگ علیه جنگجویان” اعلام کرد.

نکات کلیدی: لغو سیاست‌های «بیداری»: DEI (تنوع، برابری، شمول) یک «ویروس» اعلام شد، ارتقاء بر اساس نژاد/جنسیت «رهبری سمی» نامیده شد. بازگشت به «استانداردهای مردانه» برای نقش‌های رزمی.

آمادگی جسمانی: «از دیدن سربازان چاق و به خصوص ژنرال‌های چاق خسته شده‌ام – آنها مایه شرمساری هستند.» آزمایش‌های اجباری تناسب اندام، قوانین جدید بهداشت و آراستگی (ممنوعیت مدل موهای «غیرجنگی»).

تهدیدات داخلی: ترامپ به استفاده از سربازان برای «مبارزه با جرم در شهرهای خطرناک» به عنوان «میدان‌های آموزشی» اشاره کرد و «جرایم شهری» را به عنوان تهاجم ذکر کرد.

ترامپ که یک ساعت بیشتر از زمان برنامه‌ریزی شده صحبت می‌کرد، جلسه را به یک تجمع بداهه تبدیل کرد: او «قوی‌ترین ارتش تاریخ» خود را ستود، «خائنان» دولت قبلی را سرزنش کرد و صریحاً اعلام کرد: «اگر کسی اینجا از من خوشش نمی‌آید، برود – اما با رتبه و حرفه خود خداحافظی کند.»

فایل‌های صوتی محرمانه (از منابع حاضر در اتاق) تأیید می‌کنند که این فقط یک سخنرانی نبود، بلکه یک اولتیماتوم بود: «تشویق کنید، یا بروید.» حضار – صدها افسر با لباس فرم – واکنش حداقلی نشان دادند: گهگاه دست می‌زدند، بی‌قراری می‌کردند و «چهره‌های بی‌حالت»، همانطور که شاهدان عینی اشاره کردند.

پنتاگون از قبل دستورالعمل‌هایی ارسال کرده بود: «واکنش احساسی نشان ندهید، عجولانه تشویق نکنید.»

این جلسه یک جلسه توجیهی معمولی نبود – بلکه نمایش قدرت بود. افراد نزدیک به کاخ سفید زمزمه می‌کنند که هدف، شناسایی افراد بی‌وفا به موج اخراج‌ها است (تا ۲۰ ژنرال در حال حاضر در “لیست سیاه” قرار دارند).

این جلسه مخفیانه و بدون تأیید کنگره و به بهانه “تحکیم فرماندهی” آماده شده بود.

عفو گسترده و چالش‌های امنیتی برای امارت اسلامی افغانستان

عفو گسترده و چالش‌های امنیتی برای امارت اسلامی افغانستان

به قلم: ابومحمود کندزی

گزارش روزنامهٔ روسی «نزاویسیمایا گازیتا» دربارهٔ احتمال عملیات آمریکا برای بازپس‌گیری بگرام، بار دیگر نگاه‌ها را به وضعیت نیروهای پیشین دولت جمهوری افغانستان جلب کرده است؛ همان نیروهایی که سال‌ها در خدمت ارتش آمریکا و ناتو بودند و اکنون در بیرون از کشور زندگی می‌کنند.

امارت اسلامی پس از تسلط بر کابل سیاست «عفو عمومی» اعلام کرد و بسیاری از این افراد را از پیگرد معاف نمود. در آن زمان این اقدام به عنوان سیاستی نرم و نشانهٔ اعتمادبه‌نفس تبلیغ شد، اما منتقدان هشدار داده بودند که ممکن است همین افراد در آینده به ابزار فشار و نفوذ خارجی تبدیل شوند.

اکنون در شرایطی که رسانه‌های بین‌المللی از سناریوهای جدید حضور آمریکا در افغانستان سخن می‌گویند، این سؤال جدی برای اهل سیاست و اهل جهاد پیش می‌آید که:

آیا عفو گستردهٔ نیروهای همکار با اشغالگران تصمیم درستی بود؟ و چگونه می‌توان مانع شد تا این افراد به نقطهٔ ضعف امنیتی و سیاسی برای امارت اسلامی بدل نشوند؟

در این میان یادآوری سیرهٔ پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وسلم نیز برای اهل سیاست آموزنده است؛ ایشان در مواردی کسانی را که به صورت آشکار خیانت کرده و امنیت مسلمانان را به خطر انداخته بودند، مشمول عفو عمومی قرار ندادند و با آنان برخوردی متفاوت داشتند.

منتقدان می‌گویند استناد به «عفو عمومی» پیامبر در فتح مکه، قیاس درستی نیست؛ زیرا اهل مکه کافر اصلی بودند و در شرایط خاص اجتماعی و سیاسی آن روزگار مشمول عفو قرار گرفتند، اما سربازانی که در دورهٔ جدید به ارتش آمریکا خدمت کرده‌اند، مسلمان‌ زاده اند و در فقه اسلامی خیانت به دین و امت از گناهان کبیره و جرم سنگین محسوب می‌شود و مجازات آن باید در چارچوب قضای شرعی تعیین و اجرا شود. این یادآوری نه دعوت به خشونت، بلکه تأکید بر ضرورت دقت، نظارت و رعایت اصول شرعی در برخورد با چنین پرونده‌هایی است.

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرموده‌اند: «المؤمن لا یلدغ من جحر واحد مرتین»؛ مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی‌شود. این سخن شریف، هشداری است به اهل ایمان که تجربه‌های تلخ گذشته را فراموش نکنند و همان خطا را دوباره تکرار ننمایند.

تاریخ افغانستان نشان داده است که این سرزمین بارها با تجاوز بیگانگان روبه‌رو شده است؛ از انگلیس گرفته تا شوروی و سپس آمریکا. در تمام این دوره‌ها یکی از ابزارهای اصلی اشغالگران، استفاده از نیروها و چهره‌های داخلی بوده است که به دلایل گوناگون با بیگانگان همکاری کرده‌اند.

اکنون منتقدان به درستی یادآوری می‌کنند که امارت اسلامی پس از به‌دست‌گرفتن قدرت، سیاست «عفو عمومی» را اعلام کرد و حتی بسیاری از همان افراد همکار با نیروهای خارجی را معاف نمود. این اقدام اگرچه در ظاهر نشان از بزرگواری و اعتمادبه‌نفس داشت، اما خطر آن وجود دارد که همان افراد در آینده دوباره به نقطه‌ضعف امنیتی و سیاسی برای افغانستان بدل شوند و مسیر نفوذ و عملیات دشمنان را هموار کنند.

به عنوان نمونه، اسماعیل‌خان ــ از فرماندهان پیشین دولت جمهوری ــ در هرات در حالی به‌دست نیروهای امارت اسلامی افتاد که با سلاح در برابر آنان جنگیده بود. او پیش‌تر نیز یک‌بار به‌دست امارت اسلامی افتاده و آزاد شده بود. منتقدان این مورد را مصداق «گزیده‌شدن دوباره از یک سوراخ» می‌دانند و می‌گویند تجربهٔ این‌چنینی باید برای سیاست‌گذاران امارت اسلامی درس عبرت باشد تا در آینده تصمیم‌های حساس‌تر را با تدابیر امنیتی و نظارت دقیق همراه کنند.

سیرهٔ پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم نیز نشان می‌دهد که عفو عمومی جایگاه خود را دارد، اما اسلام میان خطاکار معمولی و خائن امنیتی فرق گذاشته است. پس درس آن حدیث این است که مسلمانان نباید اجازه دهند دوباره از همان سوراخ گزیده شوند؛ سیاست‌های آشتی و عفو باید با تدابیر دقیق، نظارت و رعایت اصول شرعی همراه باشد تا تجربهٔ تلخ نفوذ و اشغال تکرار نگردد.

زمانی که صهیونیستها در مورد ایران به آمریکائی ها دستور می دهند

زمانی که صهیونیستها در مورد ایران به آمریکائی ها دستور می دهند

به قلم: صلاح الدین مجاهد

تاکر کارلسون: «افسران ارتش اسرائیل به جلسات پنتاگون هجوم آوردند و به نیروهای ما دستور دادند»

تاکر کارلسون رهبری ایالات متحده را متهم کرد که به افسران نظامی «اسرائیلی» اجازه داده است تا در طول جنگ با ایران به جلسات پنتاگون هجوم آورند و با گستاخی به ژنرال‌های آمریکایی دستور دهند.

او گزارش داد که در طول این جنگ کوتاه، افسران ارتش اسرائیل با ورود به جلسات، دادن دستور و طرح خواسته‌ها، ژنرال‌های پنتاگون را خشمگین کردند. و هیچ کس اقدامی نکرد.

«چطور یک افسر نظامی خارجی می‌تواند به مقرهای نظامی هجوم آورد… و درخواست کند که ‘ما این را می‌خواهیم، ما آن را می‌خواهیم’؟ ها؟

تاکر کارلسون اظهار داشت: به دلیل ضعف رهبرانمان، ما شکارچیان یک کشور خارجی را تشویق کردیم تا از ما سوءاستفاده کنند.»

خطر بسیار جدی، اگر در سوریه به زیر پرچم آمریکا در نیایی باید متظر عواقبش باشی

خطر بسیار جدی، اگر در سوریه به زیر پرچم آمریکا در نیایی باید متظر عواقبش باشی

به قلم: ابوخالد کردستانی

به‌دستورِ عاملِ جولانی (احمد الشرع)، وزیر کشور—ابو احمد حدود (أنس خطاب)—از مسؤول امنیت نظامی، ابو تراب الرقاوی، خواست تا نیروهای امنیتی تابع خویش را در استان‌ها بسیج و برای بازداشت هر مسؤول یا عضوی از وزارت دفاع که «شورش» کند یا در موضوع پیوستن به ائتلاف بین‌المللی مبارزه با تروریسم به رهبری آمریکا تحریک نماید، معین سازد.

فهرستی از افرادی که احتمالاً در برابر بازداشت مقاومت خواهند کرد تهیه شده است تا بلافاصله پس از اعلام پیوستن به ائتلاف، دستگیر شوند.

جناح جولانی منتظر است که رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، رسماً اقدام به اعلام پیوستن سوریه به ائتلاف بین‌المللی کند؛ سپس خود اعلام پیوستن را انجام داده و فتوا یا بیانیه‌ای از سوی شورای افتاء که از این پیوستن پشتیبانی می‌کند منتشر شود.

در صورت عدم اعلام رسمی از سوی آمریکا، احتمال دارد اعلام داخلی لغو شود اما مفاد توافق‌نامهٔ پیوستن به ائتلاف بدون اعلام رسمی اجرا گردد.

در دو روز گذشته نشست‌هایی در تمامی سطوح و واحدها در وزارتخانه‌های دفاع و کشور برگزار شد؛ پس از برگزاری مراسم ضیافت و پذیرایی، امراء و شرعیون به نیروها آموزش داده‌اند و از آنان خواسته‌اند که پیام‌های ذیل را منتقل کنند:

ائتلاف با یا بدون ما به کار خود ادامه خواهد داد؛ بهتر است ما با آن همکاری کنیم تا نوبت به قوای محلی (قسد) نرسد.

در ازای پیوستن به ائتلاف، ادعا شده که پروندهٔ قسد و مسئلهٔ دروزهای السویداء حل خواهد شد.

بر ما فشارهای زیادی وارد آمده تا به ائتلاف بپیوندیم.

ادعا شده که از شورای افتاء — به‌جز دو عضو — فتوا دربارهٔ جواز پیوستن اخذ شده و نیز اظهارنظرهایی از سوی ابراهیم شاشو و مبارکه حسن صوفان به تأیید این اقدام نسبت داده شده است.

این بهانه‌ها و توجیهات بیش‌تر ضعیف و مغایر با واقعیت است و بسیاری از آنها تکراری، غیرمستند و ساختهٔ شکست‌خوردگان و شتاب‌زدگان برای راضی‌کردن دشمنان دین و امت است.

هزینهٔ واقعیِ پیوستن به این ائتلاف روشن است: تثبیتِ سلطهٔ جولانی، اعطای اختیار انحصاری به او برای اجرای مأموریت‌های موردنظر و حذف رقبای داخلی.

خداوند می‌فرماید: «وَتَرَى الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَرَضٌ يُسَارِعُونَ فِيهِمْ ۚ يَقُولُونَ نَخْشَى أَنْ تُصِيبَنَا دَائِرَةٌ ۖ فَعَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَيَكُونُوا عَلَى مَا أَسَرُّوا فِي أَنْفُسِهِمْ نَادِمِينَ.»

گروه چند نفره ی مُلافتاحی در کجا ایستاده اند؟

چند روز پیش دیدیم که ابودراء الکوردی از فرماندهان برجسته ی انصارالاسلام توسط تحالف تحت پرچم آمریکا ترور و به قتل رسید و این پیام را برای چندمین بار به هم جبهه ای های جولانی رساند یا با آمریکائی یا باید حذف شوی.

این بود ثمره ی اینهمه نعره کشیدنتان ای جاهلین به منهج جهادی اهل سنت و جماعت؟

واشنگتن نمایشی برای احمق‌ها اجرا کرد

واشنگتن نمایشی برای احمق‌ها اجرا کرد

به قلم: کارزان شکاک

بعد از حمله ی هماهنگ شده ی صهیونیستها به محل اقامت رهبران حماس، جی. دی. ونس، معاون رئیس جمهور آمریکا، به خبرنگاران گفت: «حمله اسرائیل به دوحه احتمالاً چند نفر از افراد بسیار بد حماس را از بین برد. بنابراین نکته مثبتی وجود دارد.» به یاد بیاورید که ترامپ گفت از این حمله ناراضی است، آن را بد می‌داند و از این حمله خبر نداشته است.

«حمله ساعت ۳:۴۶ اتفاق افتاد. اولین تماس از یک مقام آمریکایی ساعت ۳:۵۶ بود – یعنی ۱۰ دقیقه پس از حمله.»

غرغرهای ناکافی ترامپ در مورد بمباران قطر توسط اسرائیل، سوالاتی را در مورد وضعیت روانی او مطرح می‌کند.. او می‌گوید بمباران قطر شرط خوبی برای صلح خواهد بود و دیگر چنین اتفاقی نخواهد افتاد…!

منابع تل آویو گفتند که این هواپیماها برای بمباران دوحه از حریم هوایی اردن و عربستان سعودی پرواز کردند و توسط تانکرهای آمریکایی از پایگاهی در قطر در هوا سوخت‌گیری مجدد شدند.

ترامپ: «تصمیم حمله به دوحه توسط نخست وزیر نتانیاهو گرفته شد، این تصمیم من نبود.» با این حال، او چیزی در مورد اینکه نتانیاهو ترامپ را در مورد برنامه‌های بمباران مطلع کرده و ترامپ به این ترتیب به رهبر صهیونیست‌ها چراغ سبز عملی برای حمله داده است، نگفت.

بمباران قطر توسط صهیونیستها با هدف کشتن کل هیئت مذاکره‌کننده حماس، از جمله رهبران آنها، انجام شد. صهیونیست‌ها ابتدا در مورد مکان و زمان جلسه با آمریکائی ها توافق کردند و سپس محل مذاکرات برنامه‌ریزی شده را تحت پوشش پایگاه العدید آمریکا در قطر بمباران کردند.

واشنگتن در حال اجرای نمایشی برای احمق‌ها است. وایت دی‌ام ادعا می‌کند که ویتکوف قطر را از حمله قریب‌الوقوع مطلع کرده است. و به گفته آنها، ترامپ بسیار ناراضی است. در عین حال، ترامپ معتقد است که این بمباران «می‌تواند فرصتی برای صلح باشد» و به قطر اطمینان داده است که چنین حمله‌ای دیگر اتفاق نخواهد افتاد.

یک هواپیمای تانکر بریتانیایی از پایگاه خود در قطر برخاست، به جنگنده‌های «اسرائیلی» که قطر را بمباران می‌کردند سوخت‌رسانی کرد و سپس در قطر فرود آمد.

در پس‌زمینه آنچه در ۳۰ سال گذشته، به ویژه در سال‌های اخیر، در جهان اتفاق افتاده است، احمق‌ترین و نادان‌ترین افراد، دموکرات‌های چچنی هستند که در مورد حقوق بین‌الملل، قانون اساسی و اکنون در مورد به اصطلاح «کشور تحت‌الحمایه» شعار می‌دهند.

دوستان و همدستان کودک‌کش‌های صهیونیست، نوچه‌های حاکم بر امارات، پس از بمباران قطر، بیانیه‌ای غافلگیرکننده صادر کردند. نقل قول: «این گستاخانه و بزدلانه است، ما همبستگی کامل خود را با قطر ابراز می‌کنیم.» چنین سرکشی برای امارات کاملاً بی‌سابقه است. ببینیم بعداً چه می‌شود…!

امیر اوحانا، رهبر باند صهیونیستی «کنست اسرائیل»، گفت که بمباران قطر «پیامی به کل خاورمیانه» است. صهیونیستهای کودک کش، کشورهای عربی و ترکیه را به قتل عام عمومی تهدید می‌کنند.

باند کودک‌کش صهیونیستی «اسرائیل» قطر را بمباران کرد. گروه جرایم سازمان‌یافته قومی صهیونیست به بهانه مبارزه با حماس، منطقه جنگی را گسترش می‌دهد. من تعجب می‌کنم که اگر «اسرائیل» دفتر حماس در استانبول را بمباران کند، ترکیه چه خواهد کرد؟

ترامپ به پنتاگون دستور داد ارتش را برای مقابله با روسیه و چین آماده کند

ترامپ به پنتاگون دستور داد ارتش را برای مقابله با روسیه و چین آماده کند

به قلم: کارزان شکاک

بلافاصله پس از رژه نظامی بزرگ در پکن که با حضور پوتین و اون برگزار شد، ترامپ گفت: “این سه نفر در حال توطئه علیه ایالات متحده هستند.”

پس از آن، ترامپ به پنتاگون دستور داد تا نیروهای مسلح کشور را برای مقابله با روسیه و چین آماده کند. این خبر توسط پیت هکست، رئیس پنتاگون، در فاکس نیوز اعلام شد.

در همان زمان، هکست، به سبک رئیس خود، در ضربه زدن به بایدن کوتاهی نکرد. به گفته وزیر، استراتژی فعلی واشنگتن پاسخی به محاسبات اشتباه دولت قبلی بود.

وی خاطرنشان کرد: “متأسفانه، ضعف دولت قبلی، روسیه و چین را به هم نزدیک‌تر کرد. این یک رویداد وحشتناک بود که ناشی از فقدان رهبری و قدرت آمریکا بود.”

هکست تأکید کرد که آمریکا به دنبال درگیری نظامی نیست، اما آمادگی برای آن را ضروری می‌داند.

او همچنین گفت که ایالات متحده قصد دارد قابلیت‌های نظامی خود را در تمام زمینه‌های کلیدی حفظ و توسعه دهد: در فضا، آسمان، دریا و زیر آب. هکست به عنوان مثال به سیستم دفاعی گنبد طلایی اشاره کرد و افزود که چین فناوری لازم برای تولید مجدد آن را ندارد.

رسانه‌ها توجه خود را به این واقعیت جلب می‌کنند که دونالد ترامپ روسیه، چین و کره شمالی را به مشارکت در برنامه‌ریزی توطئه علیه ایالات متحده متهم کرده است. در عین حال، در همان پیام، او آرزوهای گرمی را برای پوتین و کیم جونگ اون ابراز کرد و همچنین روز پیروزی بر ژاپن در جنگ جهانی دوم را به شی جین پینگ، رهبر حزب کمونیست چین، تبریک گفت.

مسکو بیانیه ترامپ را رد کرد. یوری اوشاکوف، دستیار رئیس جمهور روسیه، اطمینان داد که روسیه، چین و کره شمالی هیچ قصدی برای سازماندهی هیچ توطئه‌ای علیه ایالات متحده ندارند.

پسکوف، سخنگوی کرملین، اطمینان داد که چنین اتهاماتی بی‌اساس است و تأکید کرد که روسیه نه تمایلی به چنین اقداماتی دارد و نه وقت آن را. وی افزود که همکاری در سازمان‌هایی مانند سازمان همکاری شانگهای و بریکس منحصراً با هدف توسعه و منفعت ملت‌ها انجام می‌شود و نه علیه سایر کشورها.

در همین حال، ترامپ همچنین در مورد نتایج دیدار خود با پوتین که در آلاسکا برگزار شد، اظهار نظر کرد. او بدون توضیح منظورش گفت: «ما چند هفته پیش دیدار بسیار خوبی با پوتین داشتیم. اگر هیچ چیز به نتیجه نرسد، موضع متفاوتی خواهیم گرفت.»

به یاد بیاورید که قبل از دیدار در انکوریج، ترامپ خواستار آتش‌بس بین مسکو و کی‌یف شد و در مورد عواقب احتمالی عدم دستیابی به توافق هشدار داد.

پس از مذاکرات، او گفت که پایان جنگ باید به شکل یک توافق صلح کامل و نه یک آتش‌بس موقت رسمی شود.

او تأکید کرد: «بهترین راه برای پایان دادن به درگیری، انعقاد یک توافق صلح مستقیم است که به جنگ پایان دهد، نه فقط یک توافق آتش‌بس.»

مسکو همچنین در مورد لزوم یک توافق بلندمدت، نه توافق‌های موقت، صحبت می‌کند.

پس از دیدار در آلاسکا، ایالات متحده تصمیم گرفت اعمال محدودیت‌های جدید علیه روسیه و شرکای تجاری آن را به طور موقت به تعویق بیندازد. با این حال، در اول سپتامبر، رئیس وزارت خزانه‌داری ایالات متحده در اظهارنظری به فاکس نیوز خاطرنشان کرد که «همه گزینه‌ها روی میز است». به گفته او، پس از اجلاس آلاسکا، پوتین برخلاف وعده‌اش رفتار کرد.

گروه‌های کافر باسک و کاتالان شرافتمندتر از ربع پهلوی و اپوزیسیون سکولار و غربگرای ایران

گروه‌های کافر باسک و کاتالان شرافتمندتر از ربع پهلوی و اپوزیسیون سکولار و غربگرای ایران

به قلم: محمد اسامه

زمانی که ربع پهلوی و تقریباً تمام احزاب سکولار غرب نشین ایرانی جهت مخالفت با دارالاسلام ایران در جبهه ی آمریکا و صهیونیستها قرار گرفته اند و حتی در جنگ ۱۲ روزه ی اخیر بخشی از سربازان جنگ روانی صهیونیستها و آمریکا بر علیه کشور و مردم خود شده بودند، اما صهیونیستها در هیچ برهه ای زمان که این مزدوران نیاز به کمک داشتند به دادشان نرسیده است.

فقط کافی است به کُردهای شمال عراق یا شمال و شمال شرق سوریه نگاه کنید که در سالهای اخیر و در هنگام نیاز چگونه توسط صهیونیستها رها شدند و حکومت مرکزی عراق در عرض چند ساعت بیشتر از ۵۱ درصد از مناطق تحت تصرف این کُردها را اشغال کرد و حکومت ترکیه هم از عفرین تا رسیکانی (راس العین) را جلو چشم صهیونیستها به اشغال خود و مزدورانش درآورد.

در برابر این اپوزیسیون خائن و خود فروخته ی ایرانی نگاه کنید که چه اتفاقی برای گروه‌های کافر اصلی باسک و کاتالان شرافتمند تر از این اپوزیسیون ایرانی افتاد؟

اخیراً، خبرهایی مبنی بر تصمیم عجیبی از سوی مقامات صهیونیستی مبنی بر «به رسمیت شناختن حق استقلال باسک و کاتالونیا» منتشر شد. این اقدام به‌نظر می‌رسد که نوعی انتقام از اسپانیا به‌خاطر مواضع این کشور در قبال مسائل فلسطین به حساب می‌آید.

این موضوع، به‌سرعت واکنش‌های متفاوتی را در بین گروه‌های باسک و کاتالان به همراه داشت. باسک‌ها و کاتالان‌ها به‌صراحت اعلام کردند که این تصمیم به هیچ وجه به صهیونیسم مربوط نمی‌شود و آن‌ها خودشان قادر به حل مسائل داخلی و سیاسی خود هستند. این واکنش، نشان‌دهنده ی یک حس قوی از هویت ملی و استقلال‌طلبی در این دو منطقه است که همواره به دنبال حفظ حقوق خود و تعیین سرنوشت خویش بوده‌اند.

علاوه بر این، باسک‌ها و کاتالان‌ها همچنین اعلام کردند که از حق مردم فلسطین حمایت می‌کنند. این حمایت تأکید بر همبستگی با دیگر ملت‌هایی است که درگیر مبارزات برای حقوق خودشان هستند. آن‌ها به‌وضوح می‌خواهند تأکید کنند که مبارزات فلسطین از نظر انسانی و سیاسی ارزش والایی دارد و نباید دستاویزی برای اختلاف‌افکنی میان ملت‌های مستقل گردد.

این رخداد، علاوه بر آنکه نوعی روسیاهی برای ربع پهلوی و کومله ها و دمکراتها و عدوالله سربازی و سایر اپوزیسیون خائن ایرانی را به نمایش می‌گذارد، نشان‌دهنده ی اهمیت احترام به حقوق و خواسته‌های مستقل ملت‌هاست و اینکه چگونه ملل مختلف می‌توانند با یکدیگر همبستگی و هم‌دلی ابراز کنند و ابزار دشت دشمنان بشریت نشوند.