ایام مع امام”  /   امام شهيد – باذن الله – اسامه بن لادن رحمه الله  و جريان اخوان المسلمين

“ایام مع امام”  /   امام شهيد – باذن الله – اسامه بن لادن رحمه الله  و جريان اخوان المسلمين

سخنران : دكتر ايمن الظواهري / رهبر فعلي جماعت بين المللي القاعده

ارائه دهنده : ابوبصير بيساراني

در سلسله فیلم “ایام مع امام” که در بردارنده خاطرات و اتفاقات زندگی شیخِ شهید اسامه بن لادن (رحمه الله) ـ امیر جماعت القاعده، که تا زمان شهادت­شان در ابیت آباد پاکستان، شخص شماره یک تحت پیگرد آمریکا بود ـ می­باشد . دکترایمن ظواهری ـ جانشین شیخ اسامه بن لادن رحمه الله  در جماعت القاعده ـ  به شرح قسمت­هایی از زندگی شیخ اسامه بن لادن (رحمه الله) پرداختند که تاکنون کسی از آن سخنی به میان نیاورده بود.

در بخش سوم از این سلسله ـ ایام مع امام ـ دکتر ایمن ظواهری (حفظه الله) درباره وابستگی شیخ اسامه بن لادن (رحمه الله) به جماعت­های اسلامی می گوید: زمانی ایشان عضوی از جماعت اخوان المسلمین در جزیرة العرب بودند که از این جماعت کنار گرفته بودند.

الظواهری دلیل کناره گیری وی را چنین بیان می­دارند:

زمانی که جنگ با روسیه در افغانستان آغاز گردید، شیخ اسامه بن لادن فورا به پاکستان رفتند تا خود را به مجاهدان معرفی نموده و به آنها کمک نمایند، طبق توجهیات جماعت اخوان المسلمین ایشان نباید غیر از لاهورـ یکی از شهرهای پاکستان در نزدیک افغانستان ـ جای دیگری بروند و باید به سوی جماعت اسلامی در لاهور{نماینده اخوان در پاکستان} بروند و کمک­ها و وسایل فرآهم شده را به این جماعت در لاهور تحویل دهد و برگردد. طبعاً شیخ اسامه بن لادن (رحمه الله) به پاکستان رفتند اما راضی به برگشت نشدند و راه به سوی پیشاور درپیش گرفتند و راه رسیدن به مجاهدان را یافتند و فعالیت و وظیفه خود با مجاهدان را آغاز نموده و برای وارد شدن به افغانستان آماده شدند.

در همین حال جماعت اخوان المسلمین وی را از انجام این کار برحذر داشت و به ایشان گفتند که: ما به تو گفتیم که به هیچ جای دیگری نرو مگر به لاهور و به سوی این جماعت اسلامی ولی تو به پیشاور رفتی و از آن نیز گذشته­ای و به افغانستان وارد شده­ای، اگر تو در افغانستان دستگیر شوی و حال اینکه تابعیت عربستانی داری، حتما روسیه با حکومت سعودی مشکل­های بزرگ دیپلوماسی ایجاد خواهد کرد .. و همواره این داستان­ها را به وی گوش زد می­کردند تا اینکه سرانجام به ایشان گفتند که تو نباید در افغانستان جهاد کنی بلکه جهاد تو این است که فقط در لاهور کمک­ها و سرمایه­های لازم را پرداخت کنی، اما شیخ اسامه به آنها گفت که: این درست نیست و آنها دوباره به شیخ اسامه گفتند که در این صورت تو از این جماعت جدا شده­ای. و شیخ اسامه جواب دادند بهتر است و من جدا شده­ام.

و خداوند متعال برای شیخ اسامه بن لادن گشایش حاصل نمودند و بعد از اینکه از جماعتش جدا شد، با جماعت­های اسلامی ملاقات نمودند و مردی صاحب احترام و محبوبیت در نزد مردم شدند و در میان مسلمانان و مجاهدان مقبول و پذیرفته شدند. و همانطور که قبلا ذکر نمودم  زمانی که ایشان را در مکانی به نام سراقه در اطراف جلال آباد قبل از فتح جلال آباد دیدم، برادران تمام جماعت­ها و جریان­های اسلامی را یافتم که زیر امر ایشان کار می­کردند و آنها را به خیر و نیکی فرا می­خواند و گفتم که به راستی که من به این فضل و بزرگی و این مقبولیت و پذیرش که خداوند در میان مسلمانان به ایشان عطا نموده است، غبطه می­خورم.

بعد از درگیری­های “جاجی” و بعد از اینکه آوازه این شیخ بزرگوار رفیع گشت، شیخ مصطفی مشهور (۱) ـ رحمه الله ـ داعی اخوان المسلمین برای دیدار ایشان به پیشاور آمدند، و رو به شیخ اسامه بن لادن  نمودند و ـ شیخ اسامه بن لادن برایمان بازگو نمود که – گفتند: ای اسامه تو برادرانت را ترک کردی، به سوی برادرانت بازگرد که آنها به تو اولی­تر و نزدیکترند. شیخ اسامه با ادب و لطافت از ایشان عذر خواهی نمودند و گفتند: من اکنون در میان تمام جماعت­های اسلامی و نیز تمام جریان­های اسلامی مقبول و پذیرفته شده هستم و این برای بیشتر نمودن کار و عمل، به من کمک بهتری می­کند و این برای من بهتر است و از شیخ مصطفی مشهور ـ رحمه الله ـ عذر خواهی نمودند.

………………………………….

– مصطفي مشهور / پنجمين رهبر اخوان‌المسلمين از خانواده‌اي ثروتمند و ملاك بود كه روابط نزديكي با رهبران سياسي مصر داشت.به اعتقاد بسياري از مورخان مصري پس از درگذشت عمر التلسماني در واقع مصطفی مشهور سكان اخوان‌المسلمين را در دست داشت.

مشهور بيش از آن كه به دنبال تقويت رويكرد ايدئولوژيك جماعت باشد براي توسعه ساختارهاي تشكيلاتي و سازمانی تلاش كرد كه نتيجه آن افزايش توان سياسي گروه هم بود.دوره رهبري رسمي او خيلي طولاني نبود و او پس از شش سال در سال ۲۰۰۲ ميلادي جاي خود را به مامون الهضيبي داد.

به دنبال جنگ پهبادی و موشکی ایران با رژیم صهیونیستی، جنگ روسیه و اوکراین در حال تبدیل شدن به جنگ پهپادی است

به دنبال جنگ پهبادی و موشکی ایران با رژیم صهیونیستی، جنگ روسیه و اوکراین در حال تبدیل شدن به جنگ پهپادی است

به قلم: کارزان شکاک

آمریکا و رژییم صهیونیستی جنگی را شروع کردند که هدف از آن تغییر نظام بود و رهبران هر دو کشور بارها این هدف را تکرار کردند و حتی بسیاری از غلامان داخلی چون ربع پهلوی و بسیاری از کشورهای دست نشانده ی عرب خود را برای بعد از این نظام آماده می کردند که به ناگاه قدرت نظامی ایران همه را شوکه کرد.

ابتدا آمریکا و صهیونیستها متوجه شدند که در محاسبات خود دچار اشتباه شده اند و فورا در پی پایان یافتن این اشتباهی بود که در آن افتاده بودند، دیگران چون ربع پهلوی هم تنها روسیاهی دیگری برایشان ماند.

اما درس اصلی این جنگ این بود که ملت ایران با تمام اختلاف نظرهایی که با هم دارند اما در دفاع از نظام و حاکمیت خود متحد و یکصدا هستند و اینکه قدرت نظامی و بخصوص قدرت موشکی و پهبادی ایران همچون عاملی بازدارنده چیزی نیست که دیگران بتوانند نادیده بگیرند بلکه الگویی شد برای آنها.

به عنوان مثال روسیه به طور قابل توجهی تولید پهپادهای جنگی را تسریع کرده است. تنها در ماه مه، تولید پهپاد ۱۷ درصد رشد کرد که چهار برابر نرخ رشد ماه‌های قبل است. این شتاب شدید پاسخی به تقاضای پوتین در ماه آوریل برای صنعت دفاعی بود.

رهبر کرملین خواستار افزایش قابل توجه تحویل پهپادها به جبهه شد. وی گفت که با وجود انتقال ۱.۵ میلیون دستگاه به ارتش اشغالگر در سال ۲۰۲۴، این مقدار برای پوشش تمام نیازهای جنگی کافی نیست.

در ماه مه، تولید پهپاد ۱.۶ برابر بیشتر از میانگین سالانه بود. روسیه به طور ویژه در حال افزایش تولید «شهید»های ایرانی است. به گفته لوموند، مسکو عملاً از تأمین تجهیزات از ایران مستقل شده است و قادر است امواج مداوم پهپادهای کامیکازه از این نوع را به سمت اوکراین پرتاب کند.

زلنسکی گفت که تنها در ماه ژوئن، روسیه حدود ۳۰۰۰ «شاهد» را به خاک اوکراین پرتاب کرده است. این حدود ۱۰٪ از کل حملات در بیش از سه سال و نیم جنگ است.

همانطور که مشخص شد، تولید پهپاد در تاتارستان تأسیس شده است، جایی که صدها زن جوان از اوگاندا، کامرون، مالی، بوتسوانا، زیمبابوه و دیگر کشورهای آفریقایی در این کارخانه کار می‌کنند. به آنها حقوق ۴۲۵ تا ۶۸۰ یورو و “فرصتی برای تغییر زندگی‌شان” وعده داده می‌شود. در عین حال، به گفته شاهدان عینی، از قبل به زنان گفته نمی‌شود که قرار است پهپادهایی را برای جنگ مونتاژ کنند.

یک مرکز لجستیک به موازات این کارخانه ساخته شده است که قطعاتی از چین به طور منظم به آنجا می‌رسد: قطعات الکترونیکی، موتورها، ماشین‌آلات و پلیمرها. همه اینها نشان دهنده کار سیستماتیک در مقیاس بزرگ برای نظامی‌سازی اقتصاد و بومی‌سازی کامل تولید پهپاد است.

روسیه حتی از آتش‌بس موقت نیز امتناع می‌کند. در ماه مه، کرملین پیشنهاد ایالات متحده و اتحادیه اروپا برای آتش‌بس ۳۰ روزه برای شروع مذاکرات را رد کرد. برعکس، در ۲۵ مه، مسکو یکی از بزرگترین حملات از آغاز جنگ را انجام داد: ۳۶۷ موشک و پهپاد به شهرهای اوکراین سقوط کرد. حداقل ۱۲ نفر کشته شدند.

طبق گزارش مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی آمریکا، کرملین در حال اجرای تاکتیک‌های «مجازات جمعی» است: حملات گسترده، طبق طرح پوتین، باید اراده کیف را در هم بشکند و آن را مجبور به پذیرش شرایط نامطلوب کند،اما اوکراین همچنین در حال تقویت پتانسیل فناوری خود است. رستم عمروف، وزیر دفاع، گفت که در سال ۲۰۲۵ نیروهای مسلح اوکراین بیش از ۴ میلیون پهپاد دریافت خواهند کرد. علاوه بر این، نیروها پهپادهای رهگیر دریافت می‌کنند و یکی از ابزارهای جدید اوکراین برای مبارزه با «شاهدها» قبلاً «کارایی بسیار بالایی» از خود نشان داده است.

جایگاه و اهمیت جهاد فی سبیل الله و میزان خطر تاجران جهاد چون جولانی و مُلافتاحی

جایگاه و اهمیت جهاد فی سبیل الله و میزان خطر تاجران جهاد چون جولانی و مُلافتاحی

بقلم: محمد اسامه

هم اکنون که همه ی ما صدمات تفرق و جنگ داخلی و هرج و مرج گروههای مختلف مسلح بلوچ را در بلوچستان پاکستان و بخشهایی از ایران می بینیم، و علاوه بر آن تجارت جهاد و مجاهدین توسط جولانی خائن در سوریه را می بینیم متوجه می شویم که جهاد فی سبیل الله اگر از کانال شرعی آن صورت نگیرد در نهایت به «قتال الفتنه» منتهی می شود و ثمره ی آن نیز کلاً به جیب دشمنان خواهد رفت.

هم اکنون و به صورت مشخص باید بگوئیم هر جهادی که در مسیر کمک به مردم فلسطین و حامیان جهاد فلسطین نباشد بدون شک در خدمت اهداف دشمنان است.

با این پیش زمینه باید بگوئیم که جهاد و جنگ و پیکار با کفار در راه الله  قله و بالاترین درجه اسلام است و بوسیله این فریضه دینی بود که پرچم اسلام در شرق و غرب بر افراشته شد واین امر از بالاترین و مهمترین عملهایی است که قرب و نزدیکی به الله سبحانه و تعالی را بدنبال دارد و از بارزترین عبادتها است و جهاد یکی از راه ها برای تعالی کلمه الله مشروع شده و یک نوع راهی برای دعوت عموم مردم است و آیات و احادیث زیادی دال بر فضیلت این امر مهم وجود دارد

الله سبحانه و تعالی میفرماید

{ إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّهَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقّاً فِی التَّوْرَاهِ وَالإِنجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُم بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ }

( بیگمان الله جان و مال مومنان را در برابر بهشت خریداری می کند ، اینکه در راه الله بجنگند و بکشند و کشته شوند . این وعده ای است که الله در تورات و انجیل و قرآن ، وعده راستین آنرا داده است و چه کسی از الله به عهد خود وفا کننده تر است ؟ پس به معامله ای که کرده اید شاد باشید و این پیروزی بزرگ و رستگاری سترگی است).

{الَّذِینَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَهً عِندَ اللّهِ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ٭ یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُم بِرَحْمَهٍ مِّنْهُ وَرِضْوَانٍ وَجَنَّاتٍ لَّهُمْ فِیهَا نَعِیمٌ مُّقِیمٌ ٭خَالِدِینَ فِیهَا أَبَداً إِنَّ اللّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ }

( کسانیکه ایمان آورده اند و مهاجرت کرده اند و درراه الله با جان و مال جهاد نموده اند دارای منزلت والاتر و بزرگتری در پیشگاه الله هستند و آنان رستگاران و به مقصود رسندگان می باشند . ) (پروردگارشان آنان را به رحمت خود و خوشنودی و بهشتی مژده می دهد که در آن نعمتهای جاودانه دارند .) ( همواره در بهشت جاودانه می مانند بیگمان در پیشگاه الله پاداش بزرگی موجود است .)

🔹{وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ٭ فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ٭ یَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَهٍ مِّنَ اللّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللّهَ لاَ یُضِیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِینَ } ( و کسانی که در راه الله کشته می شوند مرده مشمار ، بلکه آنان زنده اند و به ایشان نزد پروردگارشان روزی داده می شود ) ( آنان شادمانند از آنچه که الله به فضل و کرم خود به ایشان داده است و خوشحالند بخاطر کسانی که بعد از آنان مانده اند و به ایشان نپیوسته اند همانا ترس و هراسی بر ایشان نیست و آنان اندوهگین نخواهند شد .) ( شاد و خوشحالند بخاطر نعمتهایی که الله به آنان داده است و فضل و کرمی که به ایشان روا دیده است و همانا الله اجر و پاداش مومنان را ضایع نمی کند .)

امام بخاری مسلم و از ابو هریره رضی الله عنه روایت می کنند از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم سوال شد چه کاری برتر و بهتر است ؟ فرمودند ( ایمان به الله و رسولش)  گفته شد سپس چه چیزی ؟ فرمودند ( جهاد در راه الله ) .

پس جهاد فی سبیل الله  مسیر ماست اما از کانال شرعی و صحیح آن. هر گروهی که به هر نحوی به حماس و جهاد اسلامی و تمام حامیان آنها لطمه ای بزند بدون شک یکی از خائنین مثل جولانی و مُلافتاحی است.   

فریب نخوریم تنها عامل بازدارنده اسلحه هست و اسلحه

فریب نخوریم تنها عامل بازدارنده اسلحه هست و اسلحه

به قلم: خالد سیف الله المسلول

بعد از اتفاقات غزه و حمایت و پشتیبانی جبهه ی مقاومت از جمله دارالاسلام ایران از جهاد اهل سنت غزه، و بعد از مذاکرات اخیر بین دارالاسلام ایران با دارالکفر اصلی آمریکا در عمان، گاه از زبان افرادی شنیده می شود که می گویند ما چه نیاز به اسلحه و موشک و اینهمه تجهیزات نظامی داریم، عصر عصر گفتمان است و دموکراسی وووو .

از عقبة بن عامر رضی الله عنه روایت است که می گويد: از رسول الله صلى الله عليه وسلم شنيدم که بالای منبر می فرمود: وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ (انفال/۶۰) آنچه از قدرت در توان تان است، برای جنگ با آنان آماده سازيد. و رسول الله صلی الله علیه وسلم در توضیح اضافه کرد:

«أَلا إنَّ القُوَّةَ الرَّميُ، أَلا إنَّ القُوَّةَ الرَّميُ، أَلا إنَّ القُوَّةَ الرَّميُ»[۱] بدانيد که نيرو همان تيراندازی است؛ بدانيد که نيرو همان تيراندازی است؛ بدانيد که نيرو همان تيراندازی است.

یکی از معجزه های این آیه و حدیث به کارگیری کلمات «قُوَّةٍ = قدرت و نیرو» و « الرَّميُ = تیر اندازی» است که با گذشت زمان و تغییر تکنولوژی های مختلف از تیرو کمان و شمشیر به انواع سلاحهای مختلف و مدرن کاربرد دارند.

 به هر حال این خاص کردن کلمه ی عام و مطلق «قُوَّةٍ = قدرت و نیرو» به «الرَّميُ = تیر اندازی» نه تنها باعث روشنگری برای مومنین می شود، بلکه علاوه بر آن، راههای سوء استفاده ی دارودسته ی منافقین و الرویبضه و ائمة المضلین و دعاة علی ابواب جهنم از کلمه ی «قُوَّةٍ = قدرت و نیرو» را می بندد که می خواهند با بازی با این کلمه، ایمان و شعور و دنیا و سایر ضرورتهای مسلمین را به بازی بگیرند. 

دکتر محمد یسری می گوید:

 جهاد، از بزرگترین لوازم و وسائل در راستای رفع موانع و باز کردن راه و مسیر بر‌ روی دعوت و دعوتگران می‌باشد؛چرا که دشمنان اسلام و شریعت ربانی ـ غالبا ـ از اشغال‌گری در دیار اسلام و غصب‌ کردن حقوق دست نمی‌کشند مگر اینکه با قدرت و زور آنها را مجبور به این کار کرد، و هر اندازه درباره‌ی تحقق بعضی از مصالح یا دفع بعضی از مفاسد از طریق فعالیتهای سیاسی گفته شود، باز هم می‌بینیم که راه آزاد کردن و باز پس گیری مقدسات و دیار اسلام و برپایی سلطان شریعت تنها از مسیر بخشیدن جان و مال در راه الله می‌گذرد -و باید هم اینگونه باشد-، راهی که نهایت آن چیزی نیست جز إحدی الحُسنَیَین یا پیروزی، یا شهادت.[۲]

این جهاد هم که تنها از کانال دارالاسلام و جبهه ی همسو با دارالاسلام انجام می شود نیاز به تکنولوژی روز دارد که گاه تنها از عهده ی حاکمیت بر دارالاسلام بر می آید، مثل همین موشکها و سایر قدرتهای نظامی که دارالاسلام ایران در برابر آمریکا و ناتو و صهیونیستهای جنایتکار تهیه کرده و از بخشی از این قدرت نظامی رونمائی و استفاده کرده است.

این قدرت نظامی است که مانع تهاجمات این کفار به دارالاسلام ایران شده و مانع جلوگیری از افغانستانی شدن و لیبی شدن و سومالی شدن و عراقی شدن و سوریه ای شدن و یمنی شدن دارالاسلام ایران توسط آمریکا و انگلیس و متحدین آنها شده است.

این قدرت نظامی دارالاسلام ایران است که آنها را به پای میز مذاکره کشانده است

قبلا هم ان قدرت نظامی امارت اسلامی افغانستان بود که آمریکا را به پای میز مذاکره کشاند

پس بعد از نصرت الله، اسلحه تنها عامل بازدارنده و تنها عامل آزادیبخش برای مومنین اهل جماعت در دارالاسلام است.


[۱]  مسلم۱۹۱۷

[۲]   معالم فی أصول الدعوة، تألیف دکتر محمد یسری، ص ٦۹.

احوال اطاعت از امیر در جهاد

احوال اطاعت از امیر در جهاد

کاتب: أبومحمود کندزی

گاه پرسیده می شود که اطاعت از امیران در کدام امور لازم و در کدام امور لازم نیست؟

در جواب باید گفت که برای اطاعت امیران سه حالت می‌باشد:

اول: اطاعت کردن از امیران در آن اموری که الله عزوجل بر آن فرمان داده است، این نوع اطاعت به اجماع امت واجب می‌باشد.

دلیل: از انس بن مالک (رضی الله عنه) روایت شده که رسول الله ﷺ فرمود: «اسْمَعُوا وَأَطِيعُوا، وَإِنِ اسْتُعْمِلَ عَلَيْكُمْ عَبْدٌ حَبَشِيٌّ، كَأَنَّ رَأْسَهُ زَبِيبَةٌ» [رواه البخاری]

از امیر طاعت کنید و سخنش را قبول کنید، اگر چه بالای شما یک غلام حبشی امیر مقرر گردد گویا سَرش به اندازه کشمش باشد.

دوم: پذیرفتن حکمش در گناه: این نوع اطاعت به اجماع امت حرام است.

دلیل: از ابن عمر (رضی الله عنه) نقل شده که از رسول الله ﷺ نقل کرده؛ که فرموده: “السَّمعُ والطَّاعةُ حقٌّ مَا لَم یؤمَر بالْمَعصِیَةِ، فإِذا أُمِرَ بِمَعصیةٍ فَلاَ سَمعَ ولا طاعَةَ”.[رواه البخاری والمسلم]

پذیرفتن حکم امیر لازمیست تا زمانی که به گناه فرمان نداده باشد، پس زمانی که به گناه فرمان داد، سپس از امیر اطاعت و حکم او پذیرفته نمی‌شود.

سوم: پذیرفتن سخن امیر در امور جنگی، سیاسی و غیره اما وقتی که بر خلاف شریعت نباشد: پس در این هم به اندازه توان اطاعت واجب می‌باشد، تا زمانی که چنین مشقت و تکلیفی نباشد که از توان شخص بیرون شود.

قال کاسانی (رحمه الله): “ولو أمرهم بشئ لایدرون أینتفعون به أم لا فینبغي لهم ان یطیعوه فیه إذا لم یعلموا کونه معصية لأن اتباع الإمام في محل الإجتهاد واجب کاتباع القضاة في مواضع الإجتهاد.”

[بدائع الصنائع: ۱۰۰/۷]

کاسانی (رحمه الله) گفته است: اگر امیر به مجاهدین به چنین چیزی فرمان دهد که اینها ندانند در آن نفعی برایشان حاصل می‌شود یا خیر؟ پس در چنین امر هم بالایشان لازم است که فرمانش را قبول کنند، وقتی که گناه بودن این کار برایشان ثابت نشده باشد، زیرا اطاعت امیر در امور اجتهادی واجب است، به مانند (اطاعت از) قاضی در مسائل اجتهادی.

دکتر همام البلوی، مجری عملیات استشادی بر جاسوسان آمریکا و اردن در افغانستان

دکتر همام البلوی، مجری عملیات استشادی بر جاسوسان آمریکا و اردن در افغانستان

به قلم: خالد سیف الله المسلول

در ابتدای سال ۲۰۰۹ بود که نیروهای اطلاعاتی به خانه البلاوی هجوم برده و او را به اتهام تبلیغ گروه های افراطی در ساعات پایانی شب به زندان بردند .چند ساعت پس از دستگیری با شکنجه های روحی و جسمی، ضرب و شتم و کم خوابی مواجه شد.او ابتدا از همکاری امتناع کرد، اما به زودی در زیر شکنجه تاب نیاورد و به حمایت خود از برخی از ایده های القاعده اعتراف کرد.سه روز بعد آزاد شد، اما با دست و پایی شکسته و در اختیار سرویس‌های اطلاعاتی قرار گرفت.

علی بن زید، افسر اطلاعاتی اردنی وظیفه یافت تا با البلاوی دوست شود و اعتماد او را جلب کند و از هوش و محبوبیت او در تریبون ها سوء استفاده کند.البلاوی چاره ای جز پاسخ به درخواست های مکرر بن زید برای کمک برای دستیابی به تروریست ها نداشت که تکرار می کردند:دیدگاه اسامه بن لادن از اسلام تحریف شده است.

البلاوی به نشانه موافقت تاکتیکی برای کار با اطلاعات سرش را تکان داد.البلاوی به زودی اردن را ترک کرد و وانمود کرد که برای تکمیل تحصیلات خود به ایالات متحده سفر می کند.اما مقصد واقعی او پیشاور پاکستان بود که پایگاه گروه های اسلامی بود.

دکتر اردنی به عنوان جاسوس وارد پاکستان شد… تماس و اطلاعات با او برای روزها قطع شد و این موضوع علی بن زید را نگران کرد، اما او به زودی به ارتباطات بازگشت و اطلاعاتی از دیدارهایش با جهادگران طالبان به همراه داشت و تمایل خود را برای رفتن به منطقه فتاء “منطقه قبایلی نیمه خودمختار واقع بین افغانستان و پاکستان” اعلام کرد.

این تمایل با توجه به خطرات این مأموریت و عدم آموزش و تجربه البلاوی، بحث های شدیدی را در میان سرویس های اطلاعاتی اردن و آمریکا برانگیخت.با این حال، تصویب شد که با نام رمز جدید، “Wolf” ارسال شود.با وعده پاداش هنگفت اگر موفق شود به شخصیت مهمی برسد.

پایان سال ۲۰۰۹تحول ناگهانی در عملکرد البلاوی به عنوان یک جاسوس هیجان انگیز و غیرمنتظره بود. البلاوی، بیمار جدیدی را که ایمن الظواهری نام دارد معالجه می کند. وی بعدا از طریق ایمیل شرحی از وضعیت سلامت الظواهری و اطلاعاتی در مورد سابقه سلامتی وی ارسال کرد که دقیقاً با اطلاعاتی که سیا از اطلاعات مصر به دست آورده بود مطابقت داشت.

عملیات چرخش چشمگیری داشت و البلاوی منبع قابل اعتمادی به نظر می رسید.شور و شوق مقامات آمریکایی و اردنی افزایش یافت.پس از اینکه البلاوی فاش کرد که با بیمار جدیدش برای پیگیری ملاقات دیگری موافقت کرده است، ساختمان‌های استخباراتی کابل تا عمان تا لنگلی (مرکز سیا در ویرجینیا) به لرزه افتاد.

آخرین باری که سیا متوجه ایمن الظواهری شد در سال ۲۰۰۶ بود.افسران سیا خلاصه ای از عملیات را به رئیس جمهور آمریکا ارائه کردند:”هیچ چیزی در مورد روند منطقی نیست” با این حال، بن زید افسر اطلاعاتی اردن بر ادامه کار اصرار داشت و علی بن زید افسر اطلاعاتی اردن به همراه دارن لابونت افسر سیا به افغانستان سفر کرد تا با البلاوی ملاقات کند.

افسران سیا و اردنی در روزی که میخواستند تولد البلاوی را جشن بگیرند از وی دعوت کردند تا به پایگاه نظامی خوست بیاید.البلاوی نیز این دعوت را پذیرفت اما این جلسه با فاجعه ای پایان یافت زیرا البلاوی بدون بازرسی از دروازه های پایگاه نظامی خوست عبور کرد و با منفجر نمودن واسکت انفجار اش۷ افسر سیا و علی بن زید افسر اطلاعاتی اردن را کشت و ۶ نفر دیگر را زخمی کرد.

البلاوی در ویدیویی که قبل از انجام عملیات ضبط کرده بود، تایید کردکه هدف عملیات او، اطلاعات اردن بوده است که به گفته خودش در کشتن عبدالله عزام، بیت الله محسود رهبر طالبان پاکستانی، مشارکت داشته است.

اهل دعوت و جهاد و تزکیه نفس

اهل دعوت و جهاد و تزکیه نفس

به قلم: ع. میربلوچ

بعد از ایمان و نماز، بزرگترین واجب برای مومنین اهل جماعت شدن است که از کانال این جماعت، جهاد بر علیه کفار سکولار و اشغالگر خارجی و مرتدین محلی صورت می گیرد.

هم اکنون دارالاسلام ایران جماعتی است که باید اهل آن شد تا جهاد با آمریکا (سرافعی) و ناتو و مزدوران محلی آنها به پیش رود.

پس آنهایی که می توانند باید اهل این جماعت شوند و آنهایی که توانش را ندارند باید با این جماعت اصلی تشکیل جبهه ای بدهند که امروزه تحت عنوان جبهه مقاومت شناخته شده است . مثل جهاد اسلامی و حماس فلسطین و…

برداشتن همین یک قدم خودش نیاز به تزکیه و اصلاح نفس بر اساس منهج اهل سنت و جماعت دارد. در قدم دوم و وارد شد به میدانهای جهاد،ای مجاهد، میدان جهاد و هجرت یکی از بهترین راه های اصلاح نفس و تزکیه هستند.

هر مجاهد باید در اولین قدم به فکر اصلاح نفسش باشد و سعی کند خود را با اخلاق و آداب اسلامی مزین کند.

مجاهد باید با پا نهادن بر نفس اماره نمونه واقعی مجاهد راستین را به نمایش بگذارد.

دور ریختن اختلافات مذهبی و فکری با سایر مسلمین و تمرکز بر مشترکات و ایثار و فداکاری، برادری و محبت، اخلاق نیک، شجاعت و سخاوت، محبت الله و رسول الله علیه الصلاة و السلام، غیرت و مردانگی و … از صفات مهمی هستند که هر مجاهد راه خدا تلاش کند آنها را در زندگی اش پیاده کند.

پیش از اینکه مجاهد تلاش کند که احکام شرعی را بر جامعه اجرا کند، ضروری است که احکام را بر نفس خودش پیاده کند و با اعمال و رفتار خود داعی دین باشد.

این چنین نباشد خود به کوچکترین احکام پایبند نباشد و دم از تحکیم شرع بزند.

آیا در این مسیر قدمهایی بر داشته ای یا هنوز در دام جنگ روانی دشمنان به فرقه بازی و اهل تفرق بودن دل خوش کرده ای و هنوز قدم اول را برنداشته ای؟

نکته هایی طلائی از دکتر عبدالله عزام

نکته هایی طلائی از دکتر عبدالله عزام

به قلم: صلاح الدین مجاهد

دکتر عبدالله عزام استاد دانشگاه و یکی از پیروان منهج فکری اخوانی سید قطب بود که به عنوان پرچمدار جهاد در خراسان نیز شناخته می شود.

دکتر عبدالله عزام با چنین منهجی دچار مشکلات زیادی با پیروان تفکر نجدیت شد و به گونه ای شده بود که نجدی ها در مسجدی که او امام آن بود حضور پیدا نمی کردند.

این پیشوای جهاد در زمان خودش آثار و نکات زیادی دارد که به چند مورد آن اشاره می کنیم. او می گوید:

  • شهداء کسانی اند که تاریخ ملت ها را می نویسند زیرا تاریخ نوشته نمی شود مگر با خون
  • قیمت و ارزش مردان واقعی در میدان نبرد آشکار میشود نه در منبر و سخنرانی
  • کسانیکه گمان می برند که دین الله تعالی ممکن است.  بدون جهاد و قتال و خون‌های ریخته شده و جسدهای تکه تکه شده پیروز شود خیال پردازان هستند که حقیقت این دین را درک نمی کنند .
  • اگر میبینی که دوستان‌مان در جهاد از ما پیشی گرفتند، اگر میبینی که برادرانمان در میدان جهاد از ما زودتر شهید میشوند، اگر میبینی که از قافله‌ شهدا جامانده ایم بدان که آنها در نزد الله از من و تو مستحق تر بودند، آنها به مقام شهادت تا من و تو به همین خاطر الله آنها را به مقام شهادت رساند.

نیاز اهل جماعت به مجاهد

نیاز اهل جماعت به مجاهد

به قلم: م.د. مهاجر

امروزه مسلمین دچار دو مصیبت بزرگ شده اند یکی تفرق و دیگری اشغال سرزمینهای آنها توسط کفار سکولار جهانی و مرتدین سکولار محلی.

در مان این دو بیماری هم تنها بوسیه اهل جماعت شدن و دوری از فرقه بازی و تفرق و سپس انجام جهاد تحت پرچم این جماعت صورت می گیرد.

در این جماعت و دارالاسلام که هم اکنون دارالاسلام ایران و جبهه ی مقاومت تحت پرچم آن پرچمدار بزرگ جهاد مسلحانه با کفار اشغالگر است همانگونه که امت ما نیاز دارد تا در شعبه‌های گوناگون شریعت، رجالی داشته باشد؛ مانند این‌که محدث باشند، مفسر قرآن باشند، داعی و تبلیغی باشند، ادیب باشند، نویسنده و مؤلف باشند؛ به همان اندازه و بلکه بیشتر از آن نیاز دارد تا مردانی آراسته با لباس علم و دانش، در میدان‌های نبرد با طاغوتیان باشند و دکترای علم و تجربهٔ جهادی را عملا حاصل کنند؛ تا بتوانند کشتی شکستهٔ امت اسلامی را که در بحبوحه‌ٔ غرق شدن است، نجات دهند.

مادران جماعت ما باید به جای لالایی‌خواندن و زمزمهٔ آن در گوش‌های فرزندان‌شان، کلماتی چون «الله اکبر»، «زنده باد مجاهد» و همانند آن را نجوای گوش‌های آنان کنند؛ تا در آغوش مادران خود با نام جهاد و بودن راهی سخت و طاقت‌فرسا در مسیر دین، آشنا گردند.

همان‌گونه که ما نیاز به تالیف کتاب داریم، بیشتر از آن، به تصنیع رجال محتاجیم.

همانگونه که به امور مختلف سیاست، اجتماع، طب و زراعت توجه داریم، به همان اندازه به متخصصان ساخت بم، ساخت نارنجک، متخصص جنگ‌های چریکی، متخصص جنگ‌های جبهه‌ای و مهندسان ساخت تانگ ضرورت داریم؛ به مردانی جنگ‌جو و شجاع در میدان‌های عشق و ایثار.

بسیاری از دوستانم در زمان طلبگی مجاهد بودند و اراده‌ای قوی برای پیشبرد اهداف جهادی در ادامهٔ حیات شان داشتند؛ اما نتوانستند مقاومت کنند و بعد از فراغت، مشغول به شعبه‌های دیگر دینی شدند!

 لذا جهاد، همت بلند و استقلال اراده می‌خواهد.  جهاد، قبولیت به درگاه احدیت می‌خواهد. جهاد، یعنی خود را در دریای سختی‌ها انداختن؛ سختی‌هایی که برای امت ما آسانی خواهد آورد. باید کسانی خود را بسوزانند تا دیگران از نورشان بهره ببرند.

یاران جان‌نثار پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم) حیات خود را وقف راه دعوت و جهاد کردند تا اینکه مشعلی برای هدایت نسل‌های آینده شدند.

بیاییم و پس از اهل جماعت شدن خود را وقف جهاد کنیم. بیاییم و در این دارالاسلام و جماعت مردانی پرورش دهیم که هدف‌شان فقط جهاد و سنگر‌های گرم مبارزه با طاغوتیان و خائنان باشد؛ کسانی که همتی والا و فولادین داشته باشند تا هر دشمنی را با شکست روبرو کنند.

علم جهاد را به صورت درست یاد بگیریم و در این باب تخصص بدست بیاوریم و شوق و حماسه ‌آفرینی‌های جوانان مسلمان را به سوی راه درست جهاد، رهنمون باشیم.

ما امت دعوت و جهادیم و زمانی این جهاد ما به ثمر خواهد نشیت که اهل جماعت هم باشیم چون: الجَماعَةُ رَحمَةٌ و الفُرقَةُ عَذابٌ.[۱] جماعت رحمت است و جدائی و تفرق عذاب. چون رسول الله صلی الله علیه وسلم باز می فرماید: إِنَّمَا أَهْلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمُ الْفُرْقَةُ.[۲] در حقیقت آنچه که امت‌های پیش از شما را هلاک ونابود گردانید جدائی و تفرق (از جماعت مومنین) بود.


[۱]  مسند أحمد، حديث رقم: ۱۹۳۵۱ / الألباني، السلسلة الصحيحة ۶۶۷

[۲] مسند أحمد ۱۵۳۹

معرفی جهاد طالبان پاکستان از زبان رهبر آن

معرفی جهاد طالبان پاکستان از زبان رهبر آن

به قلم: براهندک بلوچ

طالبان پاکستان از نظر فکر و منهجی تفاوتهایی با طالبان افغانستان دارد و از نظر فکری و عقیدتی به نسبت طالبان پاکستان از انسجام بهتری برخوردار است.

در زمینه ی اهداف جهاد طالبان پاکستان رهبر آن الشیخ مفتی ابو منصور عاصم مفتی نورولی محسود می گوید:

“جهاد ما برای استقرار نظام اسلامی می باشد، در عمل این الزامی و سیاست شرعی نیست که ما همزمان به طور مستقیم با تمام دنیا بجنگیم، ایدئولوژی، تفکر، عقیده و اندیشه ما جهانی است که پرچم اسلام را در سراسر جهان به اهتزاز در آوریم و نظام اسلامی را در تمام جهان قائم خواهیم نمود البته دایره عمل و اختیار به یک منطقه خاص محدود است.”

این محور جهادی این حرکت در پاکستان است، اما بهترین گزینه ی جهادی برای آن این است که جهاد خود را با دارالاسلام ایران بر علیه آمریکا و مزدوران آن چون حکومت سکولار و مرتد چرکستان هماهنگ و همسو کند و چنانچه به دلایل تعصبات مذهبی نابجا آن درجه  از رشد منهجی نرسیده است که اهل جماعت شود و به دارالاسلام ایران بیعت دهد حداقل در جبهه ی مقاومتی شرکت کند که دارالاسلام ایران هم بخشی بزرگ از آن است.

ابن عباس ترجمان القرآن نیز در تفسیر آیه ی: ‏وَلاَ تَکُونُواْ کَالَّذِینَ تَفَرَّقُواْ وَاخْتَلَفُواْ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَأُوْلَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ (آل عمران/۱۰۵) ‏و مانند کسانی نشوید که متفرق و پراکنده شدند و دچار اختلاف شدند (آن هم) پس از آن که نشانه‌های روشن (پروردگارشان) به آنان رسید، وایشان را عذاب بزرگی است.‏ می گوید: أمَرَ اللَّهُ المُؤْمِنِينَ بِالجَماعَةِ، ونَهاهم عَنِ الِاخْتِلافِ والفِرْقَةِ، وأخْبَرَهم: إنَّما هَلَكَ مَن كانَ قَبْلَكم بِالمِراءِ والخُصُوماتِ في دِينِ اللَّهِ.[۱] الله مومنین را به الجماعة امر کرده و آنها را از اختلاف و تفرق نهی کرده است، و به مومنین خبر می دهد که افرادی که قبل از شما بودند به خاطر جدال، جروبحث، لجبازی و دشمنیها، مخالفتها و ضدیتها در دین الله هلاک شدند.

برای جهاد حرکت طالبان پاکستان با چنینی اهدافی که برای خودش تعیین کرده است هم جبهه ای شدن با دارالاسلام ایران حرکت در مسیر صحیح است.


[۱] جلال الدين السيوطي، الدر المنثور، تفسیر آیات ۱۰۴ و ۱۰۵ آل عمران