حکم اجازه خواستن از پدر و مادر برای جهاد

حکم اجازه خواستن از پدر و مادر برای جهاد

به قلم: خالد سیف الله المسلول

رسول الله صلی یالله علیه وسلم می فرماید: «الجهادُ سِنامُ العملِ»[۱] جهاد اوج و قله ی عمل است، اما ایین عمل هم باید از کانال دارالاسلام و جماعت حاکم بر دارالاسلام انجام شود نه از طریق فرقه ها و احزاب مختلف چون رسول الله صلی الله علیه وسلم ما را به ملزم شدن به جماعت حاکم بر دارالاسلام و رهبر آن امر کرده است و می فرماید: «تَلْزَمُ جَمَاعَةَ المُسْلِمِينَ وَإِمَامَهُمْ» و بعد از این دستور داده است «فَاعْتَزِلْ تِلْكَ الفِرَقَ كُلَّهَا»[۲]ازتمام گروه ها و فرقه ها دوری کن.

با این نگرش اساسی می گوئیم: برای اجازه خواستن از پدر و مادر در جهاد دو حالت می‌باشد.

حالت اول: زمانی که جهاد فرض کفایی باشد: و پدر و مادر مسلمان باشند، پس اجازه خواستن از آنان واجب است.

دلیل:

 عن عبدالله بن عمرو رضی الله عنهما: جَاء رجل للنبي صلی الله علیه وسلم فَاسْتَأْذَنَهُ فِي الْجِهاد، فقال: “أَحَيٌّ وَالِدَاكَ؟”، قَالَ: “نعم”، قَالَ: «فَفِیهِمَا فَجَاهٕدْ».[۳] از عبدالله بن عمرو (رضی الله عنهما) نقل شده، که شخصی نزد رسول الله ﷺ آمد و از ایشان اجازه جهاد خواست، پس رسول الله ﷺ برایش فرمود: آیا پدر و مادرت زنده هستند؟ او گفت: بله! زنده هستند، پس رسول الله ﷺ فرمود: خدمت آنها را بکن.

حالت دوم: وقتی که جهاد فرض عین باشد، مانند زمان فعلی، پس به اتفاق فقهاء (رحمهم الله تعالی) اجازه خواستن از پدر و مادر واجب نیست، زیرا در حکم فرض عین اجازه پدر و مادر شرط نیست، اگر پدر و مادر به ترک جهاد فرمان دهند، پس این فرمان به گناه است، زیرا ترک جهاد گناه است و در امر گناه فرمان هیچ کسی پذیرفته نمی‌شود.

در حدیث وارد شده که رسول الله ﷺ فرموده است: «لَا طَاعة لمَخلوق في معصیة الخالق»[۴]در نافرمانی خالق فرمان مخلوق پذیرفته نمی‌شود.


[۱] الترمذي، سنن الترمذي ۱۶۵۸

[۲] البخارى (۳۶۰۶ ، ۷۰۸۴) ومسلم (۱۸۴۷)

[۳]  رواه البخاری ومسلم

[۴]  أخرجه ابن ابي شیبة في مصنفه: ۷۳۷/۷

مراحل انجام جهاد مسلحانه در اسلام

مراحل انجام جهاد مسلحانه در اسلام

به قلم: صلاح الدین مجاهد

باید بدانیم زمانی جهاد مسلحانه ی با کفار بر مسلمین فرض شد که مسلمین دارای دارالاسلام بودند و در این دارالاسلام دارای حاکمیت و جماعتی واحد و رهبری واحد بودند. این همان چیزی است که رسول الله صلی الله علیه وسلم مسلمین را به آن دعوت می کرد یعنی «اهل جماعت» شدن که مساوریت با حکومتی شدن و می فرماید: «تَلْزَمُ جَمَاعَةَ المُسْلِمِينَ وَإِمَامَهُمْ» و اگر حاکمیت و جماعتی واحد برای جهاد نبود می فرماید «فَاعْتَزِلْ تِلْكَ الفِرَقَ كُلَّهَا»[۱]ازتمام فرقه ها و گروهها دوری کن .

پس شرط اول برای انجام جهاد این است که در پناه دارالاسلام و جماعت صورت گیرد که هم اکنون دارالاسلام ایران و دارالاسلام الشباب سومالی و دارالاسلام نصره الاسلام و المسلمین مالی و غرب اسلامی و جبهه ی مقاومت تحت پرچم دارالاسلام ایران در حال انجام آن است، هر چند در چرکستان (پاکستان قدیم) نیز مسلمین در مناطق قبایلی دارالاسلامهایی موازی برای جهاد دارند. 

اما این جهاد تحت پرچم دارالاسلام چند مرحله داشت؟ جهاد در اسلام سه مرحله داشته است:

 مرحله‌ی‌اول: اجازه به مسلمانان در این باره بدون اجبار و الزام همان‌گونه که در کلام الهی مشهود است: أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَی نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ (حج/۳۹)  اجازه  به کسانی داده می‌شود که به آنان جنگ می‌گردد، چرا که بدیشان ستم رفته است. و الله توانا است بر این‌که ایشان را پیروز کند.

مرحله‌ی‌دوم: امر به مبارزه با ‌کسانی‌که با مسلمانان می‌جنگند و دست کشیدن از جنگ با کفاری که اهل ذمه می شوند: وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ. (بقره۱۹۰) و در راه الله بجنگید با کسانی‌که با شما می‌جنگند. و تجاوز و تعدی نکنید؛ زیرا الله تجاوز گران را دوست نمی‌دارد.

مرحله سوم: جهاد با کفار سکولار و سکولاریستها (مشرکان) به صورت مطلق و جنگیدن با آن‌ها در سرزمین‌هایشان تا این‌که اثری از دین سکولاریسم و قوانین سکولاریستی و فتنه‌ای باقی نماند و خالصاً دین الله (با تمام شریعتهایش)بماند و به تمام ساکنان زمین خیر برسد و دامنه‌ی اسلام گسترش یابد و داعیان سکولاریسم از بین بروند و بندگان از حکم شریعت عادل و تعالیم آسان آن بهره مند شوند. به وسیله ی این دین استوار، انسان‌ها را از تنگناهای دنیا به گشایش اسلام و از عبادت خلق به عبادت خالق سبحان و از ظلم ستمگران و حکام جور به عدالت شریعت و احکام ناب و راه‌گشای اسلام رهنمون گردند. این‌همان چیزی‌است که برنامه‌ی‌دین بر اساس آن استقرار یافته و رسول الله صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ تا مرگ در راه آن و برای آن بوده است.

الله ‌تعالی نیز در این باره در سوره البراءة(توبه) آیاتی نازل کرده است: فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ (توبه/۵) هنگامی‌که ماههای حرام پایان‌گرفت، مشرکان (سکولاریستها) را هر کجا که بیابید بکشید.

جنگ با این کفار سکولار هخم به میزان قدرت نظامی دارالاسلام و جماعت مسلمین بستگی دارد اما همیشگی است؛ به این ترتیب مشخص شد که هر‌کس‌که کم ترین بصیرت را هم داشته باشد می‌داند که سخن بعضی از نویسندگان معاصر که ‌می‌گویند: جهاد فقط بصورت دفاعی مشروعیت دارد، سخن نادرستی است.

هرکس در سیره رسول الله صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ و اصحاب تأمل کند، آن چه در خصوص جهاد با سکولاریستها که در ادبیات قرآنی و فقهی ما تحت عنوان مشرکین و احزاب از آنها یاد می شود ذکر شد برایش روشن خواهد شد .

پس: جاهِدوا المشرِكينَ بأموالِكُم، وأنفسِكم، وألسنتِكُم (صحيح أبي داود) با سکولاریستها با مالهایتان و جانهایتان و زبانهایتان جهاد کنید.


[۱] متفق علیه / البخارى (۳۶۰۶ ، ۷۰۸۴) ومسلم (۱۸۴۷)

تمام تلاش‌ها برای فاصله انداختن بین حماس با جبهه ی مقاومت و پشتوانه مردمی آن شکست خورد

تمام تلاش‌ها برای فاصله انداختن بین حماس با جبهه ی مقاومت و پشتوانه مردمی آن شکست خورد

به قلم: ابوبکر الخراسانی

در گرامگرم جهاد حماس و جهاد اسلامی فلسطین به عنوان یکی از بازوان جبهه ی مقاومت اسلامی با صهیونیستهای اشغالگر در طوفان الاقصی بودیم که ابوعبیده سخنگوی گردان‌های قسام در سخنرانی خود به نیروی پشتیبانی «اسناد» اشاره کرد و اینکه فقط قسام علاوه بر ارتش خود ۱۵۰،۰۰۰  جوان آماده ی پیوستن به جنگ در غزه دارد که در این فصل دوره های اسلحه ها را گذرانده اند و مشتاقانه منتظر شرکت در جهاد طوفان الاقصی هستند.

همین امر، دلیل واضح و آشکار بر ادامه حمایت مردمی از جبهه ی مقاومت اسلامی بود و اینکه مقاومت اسلامی در سلامت کامل است و لحظه به لحظه و همگام با تحولات پیش می‌رود و آنهمه جنگ روانی صهیونیستها و صهیونیستهای عرب و عجم و و آنهمه کشتار وحشیانه ی صهیونیستها نتوانست بین مقاومت اسلامی و پشتوانه ی مردمی فاصله بیاندازد و تمام تلاشهای دشمنان شکست خورد.

نکته ی مهم دیگر به سخنان  ابوعبیده بعد از شکست صهیونیستها بر می گردد که جهاد غزه را بخشی از جهاد اعضای جبهه ی مقاومت چون ایران و یمن و لبنان و عراق معرفی کرد و آشکارا گفت:

“ما به همراه برادرانمان در دیگر گروههای مقاومت با تمام قدرت و ایستادگی، با دشمن جنگیدیم، و دستاوردهایی شبیه افسانه ها محقق کردیم… ملت برادر یمن را یادآور می‌شویم. کسانی که چقدر شبیه ما در کرامت و عزت هستند. کارهای آنها جهانیان را شگفت‌زده کرد و نمونه بی‌نظیر و تاریخی ارائه کردند.

از برادران عزیزمان در لبنان و مقاومت اسلامی تشکر می‌کنیم. مردم لبنان در این جنگ هزینه‌های گسترده‌ای دادند.

از برادران خود در جمهوری اسلامی ایران به خاطر حمایت دائمی و مستمر از ملت و مقاومت و مشارکت آنها در این نبرد تاریخی به ویژه انجام عملیات وعده صادق و حمایت همه جانبه از مقاومت تشکر کرده و به آنها درود می فرستیم.

   ما به مقاومت اسلامی در عراق که مرزهای اشغالگر را درنوردیدند، درود می‌فرستیم…

  ما در کنار تمامی گروه‌های مقاومت، به صورت متحد و هماهنگ در هر نقطه از نوار غزه جنگیدیم و ضربات مهلکی به دشمن وارد کردیم.”

این سخنان برای دشمنان و بخصوص برای پیروان «اسلام آمریکائی – صهیونی جدید» چنان سنگین و غیر قابل باور بود که اکثراً به سانسور این بخش از سخنان ابوعبیده پرداختند تا به گوش مسلمین و جهان نرسد.

با این وجود این سخنان ثابت کرد که تمام تلاشهای دشمنان در فاصله انداختن بین بازوان جبهه ی مقاومت اسلامی که از فلسطین تا یمن و ایران و عراق و لبنان کشیده شده اند به شکست منتهی شده است و جبهه ی مقاومت اسلامی همچنان پرقدرت، منسجم و یکپارچه است : يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ (صف/۸)

این واقعیت وضع موجود است هر چند که دارودسته ی منافقین احمق تر از آن هستند که این حقیقت را درک کنند: وَلَٰكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ (منافقون/۸)

در جهاد به همراه اهل جماعت عقب نمان

در جهاد به همراه اهل جماعت عقب نمان

به قلم: خالد سیف الله المسلول

جهاد به عنوان اوج قله و بلندای اسلام بعد از ایمان و نماز و اهل جماعت شدن فریضه ای است که به دفاع از قوانین شریعت الله و دارالاسلام و جماعت و اهل آن و سایر مومنین و همچنین برای آزاد سازی سرزمینهای تحت اشغال کفار به عنوان تنها ابزار معرفی شده است.

این یک قاعده ی کلی است که هر گاه قانون شریعت الله بیان شده است دسته ای از کفار در برابر آن قرار گرفته اند و می خواهند مانع آن شوند که دین خدای متعال برای رهایی انسانها از بندگی بندگان و بازگرداندن آنها به بندگی خدای یکتا گام بردارد، اینجاست که این کفار یا باید با قهر الله مثل طوفان و باد و رعد و برق و سیل و غیره نابود شوند یا با قهر و خشونت مومنین با جهاد فی سبیل الله تا راه طاغوت را مسدود کرد و دین خداوند متعال برای رهایی همه بشریت در سراسر زمین حرکت کند و حق به راه خود ادامه دهد.

تا زمانی که در زمین کفر است و تا زمانی که در زمین باطل است و مادامی که در زمین عبادت برای غیر خدا انجام میگیرد که کرامت انسان را ذلیل می کند، جهاد فی سبیل الله ادامه دارد و این «جهاد» بیعتی بر ذمه‌ی هر مؤمنی است که واجب است به آن وفا کند. مَن ماتَ ولَمْ يَغْزُ، ولَمْ يُحَدِّثْ به نَفْسَهُ، ماتَ علَى شُعْبَةٍ مِن نِفاقٍ.(مسلم۱۹۱۰) کسی که بمیرد و جهاد نکند و نیت انجام آنرا نداشته باشد بر شعبه‌ای از نفاق مرده است.

اما جهاد فی سبیل الله صرفاً خیزشی برای  جنگ و درگیری نیست، بلکه قله‌ایست بر پایه ایمان که نمایانگر احساسات و شعائر و اخلاق و اعمال فرد است.

مؤمنانی که خداوند متعال با آنها عهد بسته است، کسانی که حقیقت ایمان در انها نماینگر است، این گروه، مؤمنانی هستند که خداوند با آنها بیعت کرده است و اینها خصوصیات و ممیزات آنهاست، اینها گروهی از مؤمنانی هستند که خداوند متعال به آنها وعده‌ی بهشت داده و جان و مال آنها را خریده تا همراه سنت جاریه الله تعالی گام بردارند.

جهاد در راه خدا در حقیقت برای اعلای کلام الله است : مَن قَاتَلَ، لِتَكُونَ كَلِمَةُ اللَّهِ هي العُلْيَا، فَهو في سَبيلِ اللَّهِ (۳۱۲۶) که این راه از دوحال خارج نیست؛ یا کشتنِ دشمنان خدای متعال، کسانی که با او جل‌جلاله مخالفت می‌کنند و یا شهادت، پس ای برادران عجله کنید، از قافله مجاهدین عقب نمانید.

جهاد آسان نیست، ای برادران قدر مجاهدین را بدانید، جهاد یک عمل دشوار است، در این راه تکالیف و سختی ها را تحمل نمودن، قربانی دادن با جان و مال و نیاز به خارج شدن از خانه و کاشانه می باشد، پس تنها شخصی می تواند چنین عبادتی را انجام دهد که بر دین الله متعال با اخلاص ایمان داشته باشد و در مقابل دنیا، آخرت را برگزیند و بر الله متعال کاملا اعتماد داشته باشد بنابراین ای جوانان مومن: تحت پرچم جماعت و دارالاسلام ایران و یا تحت پرچم جبهه ی مقاومت تحت پرچم دارالاسلام ایران به میادین جهاد بشتابید و اگر خود نمی توانید خارج شوید در مناطق خود به مجاهدین با اموال و زبان و تبلیغ رسانه ای خود کمک کنید .

این تنها راه انتخاب برای عزت و سرافرازی و دوری از ذلت و عذاب تفرق و اهل تفرق است.

جهاد با نفس و مجاهد در میدان

جهاد با نفس و مجاهد در میدان

به قلم: صلاح الدین مجاهد

افراد زیادی وجود دارند که توانائی دارند و می توانند اما حاضر نیستند چند روز از وقت کاری خود را به الله بدهند و در میان ملت خود به دعوت و تبلیغ در یکی از مساجد یا در اماکن عمومی و روستاهای مجاور یا دور دست بروند آنوقت به چند کلاس شب نشینی مانند دلخوش کرده اند و اسم این کار حداقلی را نیز گذاشته اند تزکیه و می گویند جهاد با نفس بزرگترین جهاد است!

اگر انسانی میخواهد جهاد با نفس بکند بزرگترین جهاد با نفس همین است که با علمی از قرآن و احادیث صحیح در حد حتی کفر به طاغوت و سپس ایمان به الله و تنها یک آیه و حدیث دارد بیاید روبروی دشمن سکولار و فرهنگ فاسد سکولاریستی در فضای حقیقی زندگی در خانواده و روستاها و محله ها و شهرها و جامعه بایستد.

حتی آن قرآنی که در خانه میخوانی بیا همان را در یک مسیر دعوت در یک روستا و محله و مسجد دیگر بخوان و فرقش را متوجه شو.

اگر واقعا جهاد با نفس میکنید!

تو همان اذکاری که در خوانه میخوانی بیا اینجا بخوان، این است جهاد با نفس!

با انسان منحرف سکولار و سکولار زده با افکار آلوده و با دهها نوع بیمار عقیدتی و فکری سروکار دارید که تنها با یک کفر به طاغوتی که به آنها آموزش داده شود به مسیر صحیح برمی گردند و تو این را می دانی و نیاز به تجربه داری.

زمانیکه کل این سختی ها را تحمل  کنی !… وزمانیکه تو در اینجا تنها به آموزش آن چند مطلب ساده اما اساسی که یادگرفتی می پردازی و جاهلیت را با پوست و استخوان لمس می کنی  و ثابت قدم می مانی واقعا جهاد با نفس کردی.

چون جهاد با نفس این هست که تو خواهشات نفسانیت را بر عکس بکنی یعنی برعکس خواهشات نفست انجام بدهید.

در این لحظه تو جهاد با نفست کردی!…

خواهش نفسانی تو به تو می گوید در منزلت بنشین و دییگران را نسبت به خودت بدبین نکن و زندگی راحتی داشته باش و…

اما تزکیه به تو می گوید همچون رسول الله صلی الله علیه وسلم و همچون اصحاب رسول الله و همچون امام شافعی و حنبل و … باش و در حرکت و زنده بودن .

اولویت و ضرورت اهل جهاد چیست؟

اولویت و ضرورت اهل جهاد چیست؟

به قلم: صلاح الدین الکوردی

جنگ کنونی فرقه های مختلف در سوریه که با عقاید مختلف سکولاریستی و غیر سکولاریستی با اربابان و صاحب کارهای مختلف در  جریان است  بسیار بدتر از همان جنگی است که سالها قبل امثال ربانی و حکمتیار و احمد شاه مسعود و دوستم و غیره در افغانستان انجام دادند.

چرا بدتر؟ چون در افغانستان همه ادعای اسلامیت و حاکمیت جمهوری اسلامی و تطبیق شریعت را داشتند اما در سوریه عده ای سکولاری هستند مثل سایر سکولاریستها و هرگز حاکمیت شریعت الله را نخواهند پذیرفت و عده ای هم در ظاهر خود را اسلامگرا و خواهان تطبیق قانون شریعت الله می دانند و تاریخ نشان داده است که جنگ بین اینها قطعی است.

امروزه بر کسی پوشیده نیست که اهل تفرق و فرقه باز بودن قبل از آنکه به کل مسیر آزادی خواهانه ی مومنین صدمه بزند خود شخص را قربانی می کند.

جهاد توسط حاکمیت بر دارالاسلام صورت می گیرد و مومنینی که از نظر عقیدتی و منهجی رشد کرده اند بعد از ایمان و فریضه ی نماز، مهمترین فریضه ی خود را اهل جماعت شدن می دانند.

حاکمیت بر دارالاسلام با شوراهای مختلف متخصصین نظامی و امنیتی و دیپلماسی و غیره که در اختیار دارد بسیار دقیقتر و به روزتر و اساسی تر جهاد مومنین را به پیش می برد.

فقط کافی است که جهاد مردم غزه و واکنش جبهه ی مقاومت تحت مدیریت دارالاسلام ایران و واکنش فرقه های متفرق خنثی شده در این زمینه را بررسی کنید.

پس، اصل و مقدمه ی قبل از ورود به  جهاد، اهل جماعت شدن است، اما کسانی هم که هنوز به بلوغ منهجی نرسیده اند و از بیماریهای نفسی رنج می برند و به فرقه بازی دلخوش هستند باز باید بدانند اگر کسی هم در ساحه جهاد است باید علم جهاد داشته باشد . این ییک بیماری اهل تفرق است که نباید پنهان شود.  الله تعالی عاقبت بخیرمان کند.

مسلمین به دلایل جهل و تعصبات مذهبی و فرقه ای و قومیتی و بعد از دوری از جماعت و دارالاسلام بیچاره شده است و نیازی نیست فکر کنید اکنون وضعیت مناسبی داریم ، که مبادا کسی آن را خراب تر کند، خیر.

مسلمین اهل تفرق از خیلی وقت پیش است که ذلیل شده اند و این ذلت بیشتر هم شده است.

امروزه چنان فشار رسانه ای اهل تفرق و احزاب و گروههای سکولار و کشورهای سکولار جهانی و دارودسته ی منافقین محلی چنان سنگین است که عده ایی حتی بر اساس فقه مذهب خودشان جرئت ندارند به مردم بگویند بییائیدی و اهل جماعت تحت حاکمیت ایران شوید و در غیر معصیت الله تابع حاکمیت بر دارالاسلام باشید و به این شکل «اهل جماعت» شوید.

جبهه ی جاهلیت، به علماء و داعیانی  که در جبهه ی مقاومت داخل و خارج دارالاسلام ایران از جهاد و اهل جهاد حمایت می کنند رحم نمی کنند، به آنان طعنه میزنند و به آنان می تازند، چرا؟ چون نه تنها ما بلکه خودشان نیز پیی برده اند که اهل تفرق در همه جا و بخصوص در ادلب و شمال سوریه به بن بست رسیده اند و ابزار دست دشمنان شده اند و حق با این علمای اهل جماعت موجود در دارالاسلام ایران و موجود در جبهه ی مقاومت تحت مدیریت دارالاسلام ایران بوده است.

جبهه ی جاهلیت، فقط به دنبال ضربه زدن به جهاد و ایجاد شبه است و بهانه گیر، مانند منافقان زمان رسول الله صلی الله علیه و سلم که به آن دسته از صحابه های فقیر که مقدار کمی خرما صدقه می دانند طعنه می زدند و به آن صحابه های ثروتمند هم که صدقه می دادند نیز طعنه می زدند و برای آنان فقط مهم این بود که شبهه ایجاد کنند.

تو مجاهد اهل جماعت باش و نتیجه را به الله بسپار

تو مجاهد اهل جماعت باش و نتیجه را به الله بسپار

به قلم: خالد سیف الله المسلول

هرگز نباید فراموش کرد که زمانی جهاد بر رسول الله صلی الله علیه وسلم فرض شد که مومنین صاحب دارالاسلام و حاکمیت و جماعت خود شدند.

یعنی: جهاد بر «اهل جماعت» واجب و فرض شد؛ بر کسانی که در غیر معصیت الله تابع حاکمیت بر دارالاسلام هستند.

حالا در زمانهایی خاص که دارالاسلام در حد یک روستا و شهر یا منطقه ای کوچک باقی می ماند باز وظیفه ی تمام مومنین آن دیار است که اهل این حاکمیت و جماعت شوند و جهاد خود را تحت یک پرچم واحد و جماعت و رهبر واحد ادامه دهند و نتیجه را به الله بسپارند.

در تاریخ اسلام، جماعتهای زیادی علیه اشغال‌گران سکولار خارجی و مرتدین سکولار محلی قیام کرده و جهاد را آغاز کردند، سال‌ها جهاد کردند اما در آخر بزرگان آن حرکت به شهادت رسیدند که باعث افول ستارهٔ جهاد در میان آن حرکت و حتی از بین رفتن دارالاسلام در آن سرزمین شده است.

 در حقیقت فرد مسلمان و مجاهد اهل جماعت دستور داده شده تا هنگام اشغال کشور دست به سلاح ببرد و بدون درنظر داشت میزان پیروزی، به وظیفهٔ خود عمل کند. نصرت از جانب الله متعال است، همین بزرگ‌ترین نصرت الهی است که مأموریت خود را در قالب یک دارالاسلام و جماعت واحد در برابر اشغال‌گران سکولار خارجی و مرتدین سکولار محلی به پایان برسانیم و شهادت نصیب‌مان شود.

 از این رو، بسیاری از بزرگان جهادی امثال أسد الصحراء؛ عمر مختار، شیخ عزالدین قسام، سید أحمد بن عرفان الشهید و بسیاری دیگر جهاد را آغاز کردند و بعد از چندین سال، شهید شدند.

آن‌ها شهید شدند و دارالاسلام کوچک یا بزرگ تحت حاکمیت آنها از حرکت ماند، اما چندین سال دشمنان اسلام ضربه خوردند، آن‌ها وظیفهٔ خودرا انجام دادند، به مقام رفیع شهادت نایل شدند، در روز قیامت در برابر الله متعال جوابی دارند و اخیرا تبدیل به مناره‌هایی از نور شدند، تا آیندگان در زمانه‌های مختلف از آنان تبعیت کند و دست به قیام علیه ظلم‌ و اشغال بزند و وظیفهٔ الهی خود را انجام دهد.

هم اکنون ای کسی که خواهان جهاد با کفار جهانی به رهبری آمریکا و ناتو هستی:

  1. ابتدا اهل جماعت شو و جهاد خودت را تحت پرچم دارالاسلام ایران یا جبهه ی مقاومت تحت پرچم دارالاسلام ایرانم به پیش ببر
  2. همینکه اهل جماعت و جهاد شده ای به عنوان یک نعمت به آن نگاه کن و نتیجه جهادت را به الله بسپار

اهمیت و جایگاه جهاد اما به چه شرطی؟

اهمیت و جایگاه جهاد اما به چه شرطی؟

به قلم: خالد سیف الله المسلول

در مورد جهاد فی سبیل الله روایات مختلفی وجود که مومنین را تشویق و دعوت به جهاد می کند، به عنوان مثال: در صحیح مسلم از رسول الله ﷺ روایت است که فرمودند: « رِبَ يَوْمٍ م وَلَيْلَةِ خَيْرٌ مِنْ صِيَامِ شَهْرٍ وَقِيَامِهِ، وَمَنْ مَاتَ مُرَابطًا أَجْرِيَ عَلَيْهِ عَمَلُهُ وَأُجْرِيَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ مِنَ الْجَنَّةِ، وَأَمِنَ الْفَتَانَ (صحيح الجامع ۳۴۸۳) یک شبانه روز به خاطر خدا در جبهه ی جنگ بودن از روزه و قیام نماز یک ماه بهتر است و کسی که در حال رباط بمیرد عمل او. پیوسته برایش جریان دارد و رزق او از بهشت به او داده میشود و از فتنه ی قبر در امان خواهد بود. »

این فضیلت رباط پاسداری در جبهه ی جنگ در راه خداست چه برسد به خود جهاد در راه خدا که دارای منزلتها و فضیلتهای بی شماری است.ابن قدامه ی حنبلی میگوید احمد بن حنبل گفت: « در اسلام بعد از فرائض عملی بهتر از جهاد و پیکار در راه خدا نمی شناسم. »

اثرم می گوید: احمد بن حنبل گفته است: «از نیکیها چیزی بهتر از جهاد فی سبیل الله نمی دانیم. » و فضل بن زیاد می گوید جنگیدن در راه خدا نزد احمد بن حنبل یاد آوری شد ایشان گریه کردند و شنیدم که گفت هیچ عمل نیکی وجود ندارد که بهتر از جنگیدن در راه خدا باشد».

و نیز از او روایت است که گفته است: «چیزی معادل رودرویی با دشمن نیست و اقدام به جنگیدن علیه دشمن از بهترین کارهاست و آنانیکه که علیه دشمن می جنگند کسانی هستند که از اسلام و مرزهایشان دفاع می کنند پس کدام کار بهتر از آن میباشد؟ مردم در خانه ها و شهرهایشان در امنیت هستند در حالیکه آنان ترسان در مقابل دشمن روح و جانشان را بخشیده اند . اینکه جهاد بذل جان و مال است و نفع آن همه ی مسلمانان را در بر می گیرد بزرگ و کوچک ، قوی و ضعیف ، مرد و زن اما اعمال دیگر غیر از جهاد در و برای منفعت و خطر و نیز در فضیلت و اجر با جهاد برابری نمی کند. »[۱]

اینها تماماً فضایل جهاد هستند اما تحت چه شرایطی؟ ما حق نداریم بخشی از بحثی از دین را بگیریم و بخشی دیگر آنرا رها کنیم؛ رسول الله صلی الله علیه وسلم امر می کند : تَلْزَمُ جَمَاعَةَ الْمُسْلِمِينَ وَإِمَامَهُمْ، با جماعت مسلمانان و امام شان باش. حذیفه می گوید گفتم: فَإِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ جَمَاعَةٌ وَلَا إِمَامٌ، اگر مسلمانان جماعت و امام نداشتند؟ فرمود: فَاعْتَزِلْ تِلْكَ الْفِرَقَ كُلَّهَا وَلَوْ أَنْ تَعَضَّ بِأَصْلِ شَجَرَةٍ حَتَّى يُدْرِكَكَ الْمَوْتُ وَأَنْتَ عَلَى ذَلِكَ[۲] در آن صورت از همه ی آن گروه ها و فرقه ها دوري کن اگر شده تنه ی درختي را محکم بگير تا مرگت فرا رسد، و تو بر همان حال باشی .

پس هر جنگی جهاد نیست و می تواند قتال الفتنه فرقه های مختلف و عذاب باشد چون: الجَماعَةُ رَحمَةٌ و الفُرقَةُ عَذابٌ.[۳] جماعت رحمت است و جدائی و تفرق عذاب، چون: إِنَّمَا أَهْلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمُ الْفُرْقَةُ.[۴] در حقیقت آنچه که امت‌های پیش از شما را هلاک ونابود گردانید جدائی و تفرق (از جماعت مومنین) بود.

پس: از تمام فرقه های شبه جهادی چون جیش العدل و الفرقان وووو دوری کن.


[۱]   المغني والشرح الكبير ج ۱۰ ص ۳۶۸ – ۳۶۹

[۲] أخرجه البخاري ۳۶۰۶ / ومسلم ۱۸۴۷

[۳]  الألباني، السلسلة الصحيحة ۶۶۷ 

[۴] مسند أحمد ۱۵۳۹

فریب نخوریم تنها عامل بازدارنده اسلحه هست و اسلحه

فریب نخوریم تنها عامل بازدارنده اسلحه هست و اسلحه

به قلم: خالد سیف الله المسلول

بعد از اتفاقات غزه و حمایت و پشتیبانی جبهه ی مقاومت از جمله دارالاسلام ایران از جهاد اهل سنت غزه، گاه از زبان افرادی شنیده می شود که می گویند ما چه نیاز به اسلحه و موشک و اینهمه تجهیزات نظامی داریم، عصر عصر گفتمان است و دموکراسی وووو .

از عقبة بن عامر رضی الله عنه روایت است که می گويد: از رسول الله صلى الله عليه وسلم شنيدم که بالای منبر می فرمود: وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ (انفال/۶۰) آنچه از قدرت در توان تان است، برای جنگ با آنان آماده سازيد. و رسول الله صلی الله علیه وسلم در توضیح اضافه کرد: «أَلا إنَّ القُوَّةَ الرَّميُ، أَلا إنَّ القُوَّةَ الرَّميُ، أَلا إنَّ القُوَّةَ الرَّميُ»[۱] بدانيد که نيرو همان تيراندازی است؛ بدانيد که نيرو همان تيراندازی است؛ بدانيد که نيرو همان تيراندازی است. یکی از معجزه های این آیه و حدیث به کارگیری کلمات «قُوَّةٍ = قدرت و نیرو» و « الرَّميُ = تیر اندازی» است که با گذشت زمان و تغییر تکنولوژی های مختلف از تیرو کمان و شمشیر به انواع سلاحهای مختلف و مدرن کاربرد دارند. به هر حال این خاص کردن کلمه ی عام و مطلق «قُوَّةٍ = قدرت و نیرو» به «الرَّميُ = تیر اندازی» نه تنها باعث روشنگری برای مومنین می شود، بلکه علاوه بر آن، راههای سوء استفاده ی دارودسته ی منافقین و الرویبضه و ائمة المضلین و دعاة علی ابواب جهنم از کلمه ی «قُوَّةٍ = قدرت و نیرو» را می بندد که می خواهند با بازی با این کلمه، ایمان و شعور و دنیا و سایر ضرورتهای مسلمین را به بازی بگیرند.  

دکتر محمد یسری می گوید:

 جهاد، از بزرگترین لوازم و وسائل در راستای رفع موانع و باز کردن راه و مسیر بر‌ روی دعوت و دعوتگران می‌باشد؛چرا که دشمنان اسلام و شریعت ربانی ـ غالبا ـ از اشغال‌گری در دیار اسلام و غصب‌ کردن حقوق دست نمی‌کشند مگر اینکه با قدرت و زور آنها را مجبور به این کار کرد، و هر اندازه درباره‌ی تحقق بعضی از مصالح یا دفع بعضی از مفاسد از طریق فعالیتهای سیاسی گفته شود، باز هم می‌بینیم که راه آزاد کردن و باز پس گیری مقدسات و دیار اسلام و برپایی سلطان شریعت تنها از مسیر بخشیدن جان و مال در راه الله می‌گذرد -و باید هم اینگونه باشد-، راهی که نهایت آن چیزی نیست جز إحدی الحُسنَیَین یا پیروزی، یا شهادت.[۲]

این جهاد هم که تنها از کانال دارالاسلام و جبهه ی همسو با دارالاسلام انجام می شود نیاز به تکنولوژی روز دارد که گاه تنها از عهده ی حاکمیت بر دارالاسلام بر می آید، مثل همین موشکها و سایر قدرتهای نظامی که دارالاسلام ایران در برابر آمریکا و ناتو و صهیونیستهای جنایتکار تهیه کرده و از بخشی از این قدرت نظامی رونمائی و استفاده کرده است.

این قدرت نظامی است که مانع تهاجمات این کفار به دارالاسلام ایران شده و مانع جلوگیری از افغانستانی شدن و لیبی شدن و سومالی شدن و عراقی شدن و سوریه ای شدن و یمنی شدن دارالاسلام ایران توسط آمریکا و انگلیس و متحدین آنها شده است.

پس بعد از نصرت الله، اسلحه تنها عامل بازدارند و تنها عامل آزادیبخش برای مومنین اهل جماعت در دارالاسلام است.


[۱]  مسلم۱۹۱۷

[۲]  معالم فی أصول الدعوة، تألیف دکتر محمد یسری، ص ٦۹.

اتحادیه شافعی ها و زیدی های یمن رسما بر ناتو پیروز  شدند

اتحادیه شافعی ها و زیدی های یمن رسما بر ناتو پیروز  شدند

اتحادیه ی شافعی ها و زیدی های یمن که یکی از بازوان جبهه ی مقاومت در برابر آمریکا و ناتو و رژیم صهیونیستی است توانست به پیروزی اعجاب برانگیزی برسد.

‌بوریس پیستوریوس، وزیر دفاع آلمان: کشتی‌های نیروی دریایی آلمان پس از یک عملیات دریایی تقریباً یک ساله اتحادیه اروپا برای محافظت از کشتی‌های صهیونیستی و غربی به کشور باز می‌گردند، زیرا نتوانستند از حملات یمن جلوگیری کنند یا حتی از شدت آن بکاهند.

الله اکبر،
این یکی از ثمرات اتحاد مسلمین در برابر دشمنان مشترک است.

حمله هوایی همین الان آمریکا و انگلیس به الحدیده در یمن هم جهت سرپوش گذاشتن بر این شکست آشکار است.