سخنگوی امارت اسلامی افغانستان در یک خبرنامه که در صفحه تویترش نشر کرده، میگوید که عالیقدر مولوی هبه الله رهبر دارالاسلام امارت اسلامی افغانستان با برخی از علما و مسوولان محلی (نظامی و ملکی) چند ولایت دیدار کرده است.
در خبرنامه آمده است که مولوی هبه الله هدایتهای لازم را به مسوولان داده تا در آبادی و ترقی کشور توجه بیشتر کنند.
۲۶ دلو سالروز خروج ارتش سرخ از افغانستان؛ تاریخیکه باید به حافظه سپرد .
بیست و ششم ماه دلو، مصادف است با سی و چهارمین سالروز خروج ارتش سرخ ، که در برگه های زرین تاریخ مبارزات و حماسه های ملت مومن و مجاهد افغانستان ثبت است . از خروج نیروهای ارتش سرخ سی چهار سال سپری گردید ، این خروج ، پایان اشغال در افغانستان نبوده و از آن طی این سالها شاهد چندین اشغال و تجاوز دیگر نیز بوده ايم. حال اینکه این روز از لحاظ تاریخی، سیاسی و اجتماعی چه پیامدهایی برای مردم افغانستان داشته، باید از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گیرد. خروج نیروهای اشغالگر و پیامدهای آن در افغانستان ، بستر وگسترهیی برای تاختوتاز نیروهای خارجی بوده که به نام اشغال و شکست و خروج و غرور در تاریخ رقم خورده است. اما شوربختانه، پیامد پیروزیها در اين ديار کمتر از تجاوزات خونین نبوده است؛ از همینرو لازم میدانم تا روی پیامد خروج قدرتهای متجاوز، قدری مکث صورت گیرد. اینکه شکست متجاوزین بهدست ملت مجاهد افغانستان، مایة غرور و افتخار است، قابل انکار نیست؛ اما ملت افغانستان هيچگاه شهد پیروزی را بهگونة شايسته نچشیده. چرا كه بلافاصله بعد از هر پيروزی، اختلافها، تفرقهها و هزار مصيبت ديگر رخ نموده و کام مردم ما را تلخ و زهرآگين ساخته است. همانطور که ورود متجاوزان به سرزمین ما برای مردم پیامد خوبی نداشته، خروجشان نیز اثرات نامطلوبي را بر زندهگی آنها گذاشته است. ناگفته پیداست که تجاوز از هر حیث هزینه میطلبد، چنانچه شوروی سابق از لحاظ سیاسی در جهان، منزوی گردید و از رهگذر اقتصادی ورشکسته و از دید اجتماعی متلاشی و به چالشهای متعدد گرفتار شد ، سرانجام اتحاد جماهیر شوری به کشور های کوچک تقسیم و کمونیزم به قبرستان تاریخ دفن گردید . و اما اينك ببينيم پیامد و اثر شکست شوروی سابق برای مردم افغانستان چه بوده است؟ روز بيستوشش دلو، نقطة عطفی در تاریخ افغانستان به شمار میرود که ملتِ ما شکست یک ابرقدرت جهانی را به نام خود رقم زدند؛ روزی كه رشادتها و جانفشانی های مردم مظلوم ما بهبار نشست و پيروزی افتخارآفرينِ آنان را جهانيان با شگفتی به نظاره نشستند. اما دریغ که این پیروزیِ بزرگ برای آنها پیامدهای چندان خوشایندی نداشت. درست است که این پیروزی، بیانیهها و سخنانِ سخنرانان را بهخاطر يادبود پیروزی در پشت میزهای خطابه رنگینتر ساخت؛ ولی این پیروزی نتوانست از دنیایِ شعار به جهانِ معنی راه پيدا كرده و راهگشای پيروزیهای بزرگتر برای جریان های اسلامی در جهان و به خصوص نهضت اسلامی در استقرار یک نظام مقتدر اسلامی در افغانستان گردد. از دیدگاه نویسنده اینکه چرا جریان های جهادی نتوانستند حکومت مقتدر اسلامی را در کشور مستقر سازند ، در آن سه عامل اساسی را می توانید پیدا کرد .
۱- بعد از خروج نیرو های ارتش سرخ، آمریکا و شوروی و کشور های منطقه و اسلامی متحدانه از ایجاد نظام اسلامی و جهادی در افغانستان جلوگیری کردند .
۲-نبود زعامت سلیم و با بصیرت ، حکیم و مقتدر که از سعه صدر و نبوغ سیاسی لازم در رهبری کشور برخوردارمی بود ، متاسفانه طوری که تاریخ نیم قرن اخیر نشان داد در میان رهبران احزاب جهادی وجود نداشت .
۳- انحراف فکری تعداد از جریان های جهادی ، از اسلام گرایی به قوم گرایی و اختلاف بیش از حد میان رهبران و فرماندهان ارشد ،جهاد به نام خدا شروع شد اما به قوم گرایی پایان یافت ، مع الاسف ؛ ایجاد واستقرار حکومت مقتدر اسلامی و جهادی که التیام بخش زخم های وارثین شهدای انقلاب اسلامی و خواست تمام نهضت های اسلامی معاصر را ددر بر می گرفت بنابر عوامل فوق تحقق نیافت ، بدون تفکیک تمام جریان سیاسی شریک در این مصیبت عظما شریک و سهیم هستند . آری؛ از روز تاریخی ۲۶ دلو، سالروز خروج نيروهای ارتش سرخ اتحاد جماهير شوروی سابق از كشور، تجليل ميكنيم. گرامیداشتِ اين روز بدان جهت كه روسها به ناتوانیشان در برابر ملت مجاهد افغانستان معترف شده و چاره را در خروج ديدند، برای ما غرورآفرين ميباشد. اما با اينوجود، براي بسياري از مردم اين پرسش باقی است كه طي اين چند سال پس از خروج روسها از كشور، چه تفاوتهایی در وضع آنان آمده است تا لذت زندگی در استقلال را به آنان چشانده باشد؟ این پیروزی بزرگ، تلخی های فراوان زيادی را نيز به دنبال داشت که نیاز به يادآوری آنهمه نیست. ۲۶ دلو نقطة پایان تجاوز نبود؛ بلکه این پيروزی آبستن یک تجاوز و یا چندین تجاوز دیگر بود. شوروی سابق پس از خروج، حکومت دستنشانده، وابسته و زير حمايت خود را در افغانستان برجای گذاشت.
ترویج اندیشهی کمونیستی و رشد گروههای مربوط به آن و سرانجام تاسیس حکومت کمونیستی در افغانستان در کودتای ۷ ثور ۱۳۵۷ زمینهی ورود شوروی را به این کشور در حالی مساعد ساخت که دو ابر قدرت عصر؛ امریکا و شوروی در رقابت شدید (جریان جنگ سرد) قرار داشتند و هرکدام تلاش میکرد تا ایدیولوژی خود را گسترش دهد و جغرافیای بیشتری را در کنترول داشته باشد. دو ایدیولوژی باطل در حالی در صدد پخش و نشر اندیشهی فاسد خود با ابزار زور و قوت بودند که اسلام و مسلمین را قدرتی ودولتی نبود، چون اگر چنین نمیبود، ممکن ما برای فتح سرزمینها و ممالک آنان پیشقدم میشدیم. لذا آنان سرزمینهای اسلامی را بی سپر مییافتند و بی درد سر و پیوسته این یا آن؛ ازینطرف یا آنطرف به منابع، جغرافیا و نفوس امت اسلامی دست درازی میکردند. در بحبوحهی این تقابل شدید؛ ارتش «اتحاد جماهیر شوروی» بتاریخ ۶ جدی ۱۳۵۸ ش مطابق ۲۴ دسمبر ۱۹۷۹ م از چندین راه با تکبر فراوان وارد افغانستان شد و با استفاده از اسلحه وتجهیزات مدرن و نیروی منظم، به اشغال مستقیم این کشور اقدام کرد. اهداف شوروی از این حمله را میتوان در؛ گسترش ایدیولوژی کمونیسم، رقابت با امریکا، حفظ برتریاش در منطقه، جلوگیری از سقوط حکومت دست نشاندهاش در کابل، ترس از تشکیل یک حکومت اسلامی در منطقه و دسترسی به منابع طبیعی افغانستان و نفت مناطق جنوب مشخص کرد. رهبران شوروی که اشغال افغانستان را از عینک سازمانهای دست نشاندهی خود (خلقیها و پرچمیها) میدیدند، گمان میکردند که بزودی این سرزمین را تحت سیطرهی خود در آورده و به پیشروی های خود به طرف بحر هند و آبهای گرم ادامه میدهند. اما مردم مسلمان افغانستان به اساس روحیهی کفر ستیزی، جهاااد و مبارزه و تن ندادن به اشغال و استعمار؛ دست به مقاومت زده وبا دست خالی و با ایمان به پیروزی حق برباطل در برابر این هجوم قرار گرفتند و این جنگ نا برابر واین اشغال؛ مدت کمتر از ده سال ادامه یافت و سرانجام نیروهای شوروی با متحمل شدن تلفات و مصارف هنگفت اقتصادی با شکست و شرمساری ازین سرزمین بتاریخ ۲۶ دلو سال ۱۳۶۷ مطابق ۱۵ فبروری ۱۹۸۹ م خارج شدند. در پی؛ تا دوسال بعد یعنی در ۱۹۹۱ م اتحاد جماهیر شوروی رسماً از هم پاشید و جهان دو قطبی، به تک قطبی مبدل شد. اینجا بود که مردم، در شرق وغرب دنیا به کلاه مجاااهدین افغانستان افتخار میکردند، واقعاً چه عـــــزتی الله سبحانه وتعالی برایشان داده بود و چه فرصت بزرگی در اختیارشان قرار گرفت! در طی این جنگ ۱۴ ساله که پس از خروج شوروی نیز در حدود پنج سال دیگر توسط حکومت کمونیستی با زعامت داکتر نجیب ادامه یافت؛ برمردم مسلمان ما تلفات و خسارات زیادی وارد گردید. بیشتر از یک و نیم ملیون شهید تقدیم شد، پنج ملیون نفر آواره و مهاجر گردیدند و هزارها نفر معیوب و معلول شدند و صدها هزار دیگر بیوه و یتیم شدند و خسارات مادی بیشماری بجا ماند. البته دلیل این همه تلفات و خسارات نا همگون، محروم بودن ما از قدرت صنعت و تکنالوجی و بهره وری دشمن اشغالگر، از امکانات مدرن و فراورده های صنعتی بود. افراد و اشخاص زیادی در نیمههای شب از خانه برده شدند که مادران و فرزندان شان هنوز چشم براهشان اند که شاید زنده باشند و برگردند! مردم مجاااهد و آزادهی افغانستان؛ با مبارزات و قربانیهایشان این پیام را به جهان دادند که؛ دین برایشان اهمیت دارد و رفاه مادی را با سلامتی و رعایت ارزشهای دینی خود میخواهند، ولی هرگز بخاطر آبادانی و فکر معیشت، غلامی را نمیپذیرند و دین خود را در برابر دنیا به حَراج نمیگذارند! چون اگر رفاه مادی میخواستند، شوروی با بخش کوچکی از مصارف نظامیاش میتوانست این سرزمین را آباد کند. اما شوربختانه؛ با درنظر داشت اینکه از سوی دیگر قیادت فکری کپتالیزم به رهبری امریکا در صحنه حضور داشت، از مجاااهدت، قربانیها و ایستادگی مردم ما در برابر رقیب خود استفاده بُرد. رقیب خود را به زانو در آورد، یکه تاز میدان شد، و با استفاده از نا آگاهی و عدم دور اندیشی رهبران جهااادی قضیه را به نفع خود چرخانید. و نقش ایمان و اسلام؛ با وجودیکه در جریان جنگ نزدیک به صد بود، سهم آندو در زمان پیروزی و از لحاظ نتایج محسوس، نزدیک به صفر شد!
از تجاوز تا شکست قشون سکولاریستهای سرخ شوروی از افغانستان
به تاریخ ۶ جدی ۱۳۵۸ ه ش که مطابق ۲۷ دسامبر ۱۹۷۹ میلادی میباشد قشون سرخ شوروی در نزدیکی سرحدات شمال کشور جابجا گردید و از زمین و هوا وارد کشور گردید. اسناد و جود دارد که حکومت دست نشانده نور محمد ترکی و حفیظ الله امین رئیس شورای انقلابی که رهبری افغانستان در رژیم خلقی را به عهده داشت، بار ها اتحاد شوری را دعوت نموده بود که بر افغانستان تجاوز نمایند، به ویژه پیش از قیام مردم هرات در تاریخ ۲۴ حوت ۱۳۵۷ ه ش. وقتی که قشون سرخ شوروی به تاریخ ۶ جدی ۱۳۵۸ ه ش که مصادف است به ۲۷ دسامبر ۱۹۷۹ میلادی به خاک افغانستان از طریق هوا و زمین هجوم آورد از همان زمان بد بختی مردم افغانستان شروع گردید که اعمال و قانون کفار بر سرنوشت یک ملت مسلمان دنیا بی خبر حاکم گردید و با تصفیه دینی و مذهبی تحت به بهانه های مختلف علماء، متنفذین، سران اقوام و غیره را در قدم اول با بی رحمی زندان و بعداً در زندان پلچرخی تیر باران کردن و در قدم دوم با آمدن حفیظ الله امین سفاک این چهره جلاد بی رحم طور عموم بنام مسلمانیکه نماز می خواند را زیر نام اخوان شیاطین و غیره در همه قریه و قصبات و شهر ها گرفتار و از بین بردن که همه کشور به کشتار گاه مسلمانان مظلوم مبدل گردید که شعار حفیظ الله امین داشتن سه میلیون افغانی کمونست حزبی و مربوط شان بود یعنی بقیه ملت را کار نه داشت باید کشته میشد. اتحاد شوروی مدت ۹ سال با مردم مجاهد افغانستان جنگید که در حدود ۲ میلیون شهید، صدها هزار یتیم و بیوه، شش میلیون مهاجر و نیم میلیون معلول به جا گذاشت. سر انجام پس از ۹ سال مقاومت مردم مجاهد و غیور افغانستان به تاریخ ۲۶ دلوه ۱۳۶۷ ه ش از افغانستان به شکست مواجه شد. اتحاد جماهر شوروی بخاطر تجاوز علیه افغانستان ظرف یک دهه بعد از تجاوز تجزیه شد و از جغرافیه سیاسی جهان نابود گردید. اما نصیبه ملت مجاهد، آواره و در بدر شده بعد از پیروزی به اثر مداخلات استخبارات استکبار جهانی و کشور های منطقه بدون نفاق و جنگ های ذات البینی احتجاج در بدری و آواره گی دیگری چیزی به جا نه ماند. ان شاءالله با حاکم شدن امارت اسلامی همه امیدواری دیرینه ملت مظلوم افغانستان که بخاطر اسلام و آزادی هزار ها مسلمان قربانی، یتیمان و بیوه گان بجامانده بر آورده خواهد گردید. و من الله توفیق
سیوچهارمین سالگرد شکست نیروهای اتحاد جماهیر شوروی سابق گرامی باد!
نویسنده : طلحه مبارز بدخشانی
فردا ۲۶ دلو برابر است با سیو چهارمین سالروز شکست نیروهای متجاوز قشون سرخ شوروی در افغانستان آری در ۷ ثور سال ۱۳۵۷ ه ش نیروهای متجاوز و اشغالگر اتحاد جماهیر شوروی سابق با غرور و تکبر شان برای نابودی ملت مسلمان افغانستان و سرزمین مرد خیز افغانستان با همکاری نیروهای اجیر وقت به اشغال افغانستان دست زدند.
لکن در ادوار تاریخ ثابت گردیده است که هر امپراتوری که طغیان و سرکشی شان از حد گذشته است توسط مردم فقیر و مظلوم افغانستان به شکست فاحش و دندان شکن روبرو شده و از صحنه هستی نابود گردیده است از انگلیس ها گرفته تا اتحاد جماهیر شوروی سابق و همچنان نیروهای اشغالگر آمریکایی که همه این سوپر طاقت ها در مقابل نیروهای بی سلاح و بی کلاهی افغانستان که سرشار از نیرو و عقیده ناب اسلامی بودند به شکست مفتضحانه روبرو شده اند.
نیروهای اشغالگر اتحاد جماهیر شوری هم نیز با دبدبه زیاد و بخاطر از بین بردن ملت مسلمان افغانستان و تسخیر این سرزمین به ظن کوتاه خود وارد حریم افغانستان گردید که نه بالای طفل رحم داشتند و نه هم بالای موی سفیدان و نه هم به جوان پان و نوجوانان با بمباردمان وحشیانه خود بالای اما کن ملکي شهر ها و بازار ها هزاران مسلمان را شهید کردند لکن ملت مسلمان افغانستان با نیروی ایمانی و به ارشاد آیات قرآنی که مسلمانان را به جهاد علیه کفار تشویق می کند چنانچه که الله متعال در یک جزء آیه ۶۵ سوره انفال می فرماید ( يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ ۚ الأنفال ) ترجمه : ای پیامبر! مؤمنان را به جنگ (جهاد) تشویق کن. دست به سلاح برده و تا راندن آخرین سرباز اشغالگر از این سرزمین به جهاد و مبارزه خود ادامه دادند و افغانستان را قبرستان برای آنها گرداندند.
شاهکاری ها و قهرمانی های ملت افغانستان در ادوار تاریخ ثبت گردیده است و باخط زرین نگاشته شده است اگر تمام مسلمانان دنیا در امر جهاد مسلحانه با کفار مانند مسلمانان افغانستان می بودند ان شاءالله که امرزو قدس در اشغال یهود و مسلمانان در سراسر دنیا در مظلومیت قرار نمی داشتند آری ملت مسلمان افغانستان به غلامی و بردگی هر سوپر طاقت نه گفته با فرستادن فرزندان شان در خط مقدم جنگ و با حمایت همه جانبه از نیروهای مجاهدین دهن هر قلدر را شکستند.
از این جمله نیروهای متجاوز قشون سرخ شوروی نیز می باشد که اینها هم بعد از ده سال در گیری و به شهادت رساندن مردم بمباردمان های وحشیانه به حقیقت پی بردند که این ملت و این سرزمین تسخیر شدنی نیست و با کشتن ها و بستن ها نمی شود با اینها مقابله کرد چون جنگ تکنالوژی با ایدولوژی برابری نمیکند و آنهایکه با عقیده راسخ در میادین مبارزه می پردازند در مقابل آنهایکه با سلاح تکنالوژی و تا دندان مسلح هستند از افزار و وسائل دنیوی پیروز می شوند چون آنهایکه با عشق شهادت، مرگ یا پیروزی وارد صحنه کارزار می شوند مقابله کردن انتهای آن جز شکست چیزی دیگری نیست و بلآخره نیروهای وحشی قشون سرخ شوروی نیز در ۲۶ دلو سال ۱۳۶۷ با خجالتی و سرافکنده گی با دادن هزاران کشته وزخمی این سرزمین را ترک کردند و یکبار دیگر افغانستان استقلال و آزادی خویش را بدست آورد.
روز ۲۶ دلو مصادف است با روز خروج قشون سرخ شوروی سابق از افغانستان، سربازان اتحاد جماهیر شوروی پس از ده سال جنگ در سال ۱۳۶۷ از افغانستان بیرون شدند. این جنگ میلیون ها کشته، زخمی و آواره بر جا گذاشت.
۲۶ دلو سالروز شکست و خروج قشون شوروی سابق بر ملت مسلمان افغانستان مبارکباد!٢٦ دلو روز شکست قشون سرخ شوروی است، بعد از انگلیس و قبل از امریکا در همین روز افغانهای دین دوست فرعون زمانه را(شوروی سابق) از کشور خود اخراج نمودند.
مولوی محمد یعقوب مجاهد، وزیر دفاع ملی افغانستان در مراسم تجلیل از روز شکست و خروج قشون سرخ شوروی از افغانستان گفت:
افغانان باید از امارت اسلامی حمایت کنند تا به گذشتههای تلخ بر نگردند.
امریکا با تمام توان به افغانستان حمله کرد، اما افغانها با دست خالی با آن مقابله و فداکاری کردند و خداوند (ج) در مقابل، این قدرت بزرگ را شکست داد.
مردم افغانستان غلامی هیچ قدرتی را نپذیرفته اند و همواره نیروهای ابرقدرت جهان را شکست داده است.
توصیههای عالیقدر مولوی هبه الله آخوند زاده رهبر دارالاسلام افغانستان به قاضیان
به قاضیان میگویم: برپایی عدالت آنگاه لذتبخش است که عدالت آنگونه اجراء شود که قاضی شریح عدالت را بین حضرت علی رضیاللهعنه و شخص یهودی اجراء کرد؛ چنانکه یهودی با جرأت کامل با امیرالمؤمنین اقامۀ دعوا نمود و فیصلۀ قاضی نیز علیه حضرت علی صورت گرفت و [این فیصله یهودی را آنقدر شگفت زده کرد که] گفت: قاضی امیرالمؤمنین است و به نفع من فیصله میکند!
من از الله نمیخواهم که بنده را به محکمه بکشاند، اما اگر روزی چنین امتحانی بر من یا بر مسئولین من آمد، باید در محکمه حاضر شویم و من چنین عدالتی میخواهم و این هدف من است، الله جلجلاله چنین عدالتی را بیاورد.
عدالت سبب بقای حکومت است و حکومت ظالم پایدار نمیماند.
[اگر چنین حالتی رخ دهد که] یک مظلوم بدون جرم در زندان شکنجه، لتوکوب و اذیت شود، حتماً بددعایی میکند و [حال آن که] بین دعای مظلوم و ذات الله جلجلاله هیچ حجاب و پردهای نیست و رب جلجلاله نیز بددعایی او را قبول میکند و در یک ساعت نه، بلکه در یک ثانیه همۀ [تشکیلات] امارت برباد میگردد و نزد الله جلجلاله هیچ ارزشی نخواهد داشت و الله متعال ذات بینیازی است.
اگر عدالت وجود داشته باشد، [این نظام اسلامی] پایدار و باقی خواهد ماند ولی اگر عدالت نباشد و ظلم و خودخواهی بهوجود آید، قتل و انتقام شروع شود و بدون محکمه افراد کشته شوند، این سرزمین تباه خواهد شد و این [نظام] با ظلم بقا نخواهد یافت.
جلوگیری از این ظلم با فیصلههای برحق و خدایی علما و اجرای صحیح حکومت صورت خواهد گرفت.
اینگونه [بیعدالتی نباید دیده شود] که اگر در مقابل فردی دعوای پنج افغانی اقامه گردد، در قضیۀ او بسیار سختگیرانه برخورد و فیصله شود، اما در برابر کسی که با او دعوای ۱۰۰ جریب زمین اقامه شده است کسی صدایی بلند نکند؛ چون در مورد او سفارشی شده است یا واسطه و دوستانی دارد.
مانند نظامهای گذشته که زورمندانی داشت و به قدرت چنگ زده بودند.
تیمی از دانش آموزان اداره تعلیمات تخنیکی و مسلکی افغانستان موفق به ساخت یک طیاره بیسرنشین شده است.
در ویدیوی که در صفحه توییتر این اداره به روز یکشنبه (۵ فبروری) نشر شده دیده می شود که این طیاره توسط یکی از دانش آموزان به پرواز در می آید.
یکی از دانش آموزان در این ویدیو در مورد این طیاره میگوید: “این یکی از طیارههای است که تیم ما ساخته و میتواند تا ساحه دو کیلومتر پرواز کند. از این طیاره میشود در آینده بحیث تصویر برداری استفاده شود.”
قبل از این یک موتر سپورتی از سوی گروه کاری ۳۰ نفری در اداره تعلیمات فنی و حرفهای افغانستان در مدت پنج سال ساخته شد.
این موتر بتاریخ هشتم جدی ۱۴۰۱ در کابل به نمایش گذاشته شد.
نشر ویدوهای این موتر سپورتی در شبکههای اجتماعی با استقبال گسترده در داخل و برون از افغانستان مواجه شد.
پرویز مشرف یکی از خائنین سکولار و دست نشانده ی آمریکا بر پاکستان بود که با پول آل سعود و امارات متحده عربی بدترین جنایات را در حق مسلمین پاکستان و افغانستان مرتکب شد.
این خائن دست نشانده ی سکولار با تحمیل یک دوران پر از رنج و شکنجه ی بیماری در نهایت خفت و ذلیلی در یکی از بیمارستانهای دبی به هلاکت رسید و به درک رفت.
انس حقانی، از اعضای ارشد امارت اسلامی در مورد هلاکت پرویز مشرف به صورت مختصر چنین نوشته است:
هر ظلم و ظالم آخر دارد، هیچ وقت در زمان اقتدار ظلم نکنید، در تاریخ نیز سیاه خواهید شد، در صحرای محشر نیز رو سیاه خواهید بود.