هیاهوی حقوق بشری آمریکا و ناتو و سایر سکولارییستها و واقعیت عملی آنها (۱)

هیاهوی حقوق بشری آمریکا و ناتو و سایر سکولارییستها و واقعیت عملی آنها (۱)

به قلم: ابوخالد کردستانی

با آنچه که هم اکنون در غزه و سودان و یمن و سومالی و مالی می بینیم با آنچه که رسانه های سکولار در مورد حقوق بشر و کرامت انسان و… تبلیغ می کنند در تضاد کامل است.

احترام و رعایت حقوق بشر مساله­ای است که هميشه دستاويزی برای قدرت­های بزرگ و استعمارگر بوده است تا به وسيله آن کشورها و ملت­های مستقل را تحت فشار قرار دهند و به اهداف سلطه­گرانه خود برسند. در اين ميان، دولت آمريکا خود را سرکرده و یگانه کشور پایبند به احترام و رعایت حقوق بشر می­داند. اما در حقیقت بزرگترین ناقض و زیرپا کننده حقوق بشر و تعرض به انسانیت است که بیشترین کشتار انسان­ها و ملت­ها نیز توسط همین استعمارگر غرب انجام گرفته است.

آنچه هم­اکنون در غزه و با بمبهای آمریکا و همکاری کشورهای پیشرفته ی سکولار جهانی و کشورهای سکولار منطقه ای و بومی میان مسلمین می بینیم و آنچه هم اکنون در برخی کشورهای به اصطلاح پيشرفته و مدعی دمکراسی و رعايت حقوق بشر اتفاق می­افتد با آنچه که در رسانه­های مدعی همين ادعاها، انتشار می­يابد بسيار متفاوت و غيرقابل باور است.

رسانه­های استعماری و استکباری سکولار همیشه نقش عملی و بارزی در ترویج و تجلیل از احترام و رعایت حقوق انسانی توسط آمریکا و اروپا داشته­اند در حالیکه همین کشورها خود جنایتکاران و پیشه­وران تعرض و تجاوز به حقوق انسانی بوده­اند و رسانه­ها و مطبوعات در عین درک این تفاوت­ها بازهم به نشر اکاذیب و دروغ پرانی های جانبدارانه­ی غرب ادامه می­دهند و به شکلی از اشکال آن را توجیه نموده و قانونی می­شمارند.

در اقدام اخیر رژیم صهیونیستی و حمایت نظامی و سیاسی آمریکا و اتحادیه اروپا و متحدین آنها از این جنایات در غزه میزان تضاد تبلیغات با عمل سکولاریستها را می بینیم یا در یک نمونه ی دیگر دیدیم که محکمه نظامی آمریکا ندال حسن را در قضیه مجرم شمردن به قتل سیزده آمریکایی به اعدام محکوم نمود در حالی که رابرت بیلز نظامی دیگر آمریکایی که به قتل عمدی شانزده تن از افغانان مظلوم و بی­دفاع اعتراف نموده بود، را به حبس ابد محکوم کرد، این در حالی است که سرباز نظامی رابرت بیلز بعد از گذراندن بیست سال در حبس تنفیذی می­تواند در حبس تعلیقی به زندگی خویش ادامه دهد یعنی رابرت بیلز این قاتل افغان­های مظلوم می­تواند بعد از گذراندن بیست سال ، مابقی عمر خویش را در حبس با امکان آزادی بگذراند.

این قضیه از این جهت در خور تامل و تفکر است که با وجود شباهت­های فراوان در نوع و شکل حادثه، دو نوع حکم متفاوت در مورد آن اعلان گردیده و عملی می­شود، هر دو سرباز، و از نظامیان آمریکایی می­باشند، هر دوی آنها تبعه­ی آمریکا هستند، هر دو تقریبا تعداد مشابه­ای از انسان­ها را به قتل رسانده­اند علی الرغم اینکه رابرت بیلز سه تن را بیشتر کشته است، هر دو در محکمه نظامی آمریکا محاکمه شدند، هر دو تن از انجام اعمال خود اظهار رضایت و خرسندی نموده­اند، از مجموعه اسنادی که علیه رابرت بیلز در محکمه قرائت شده بود یکی از مکالمات صوتی او با همسرش بود که در عین خنده و خوشحالی چگونگی کشتن زنان و کودکان افغان را برای همسرش بیان می­دارد. اما تنها تفاوت مسلمان بودن ندال حسن است که فیصله را تغییر داده و به حکم اعدام برای وی منجر گردید.

در قضیه ی غزه هم مشکل در مسلمان بودن این قربانیان است به همین دلیل مشمول حقوق بشر سکولاریستها نمی شوند.

آیت الله خامنه ای در مورد طوفان الاقصی و جهاد مردم فلسطین چه گفت که حتی محمود عباس سکولار مزدور صهیونیستها را نیز هراسان کرد؟

آیت الله خامنه ای در مورد طوفان الاقصی و جهاد مردم فلسطین چه گفت که حتی محمود عباس سکولار مزدور صهیونیستها را نیز هراسان کرد؟

به قلم: کیوان مریوانی

در حالی که در جلو چشم دنیا و در چند ماه محدود بیشتر از ۱۵هزار کودک و بیشتر از ۱۲هزار دختر و زن و در کل بیشتر از ۴۰ هزار مسلمان بی گناه و غیر نظامی فلسطینی توسط صهیونیستهای سکولار و با اسلحه های آمریکا و ناتو در نوار غزه قتل عام و نسل کشی می شوند، محمود عباس سکولار هم که با حمایت آمریکا و صهیونیستها بر بخشی از خاک فلسطین استاندار و والی شده است نه تنها نظاره گر و تماشاچی این جنایت بوده بلکه همچون حکومت سکولار مصر و اردن و امارات متحده عربی و آل سعود و ترکیه یکی از حامیان این رژیم کودک کش نیز بوده است.

سخنان آیت الله خامنه ای رهبر دارالاسلام که قطعاً دارای تاثیرات خاص خود در جهان اسلام و بخصوص در میان مردم مجاهد فلسطین است، محمود عباس سکولار وطن فروش خائن را به واکنش واداشت و در واکنش به سخنان آیت الله خامنه ای چنان هراسان شده که دستپاچگی را در سخنانش می توان متوجه شد، اما رهبر دارالاسلام ایران چه گفت که اینگونه دشمنان ریز و درشت فلسطین را هراسان کرده است؟

رهبر دارالاسلام ایران طی سخنانی در سال روز مرگ بنیانگذار دارالاسلام ایران گفت: ” مسئله‌ی فلسطین امروز مسئله‌ی اوّل دنیا است و با یک حمله‌ی عظیم مردمی آغاز شد و دنباله‌های آن تا امروز چشم دنیا را متوجّه خود کرده است و آن را به مسئله‌ی اوّل دنیا تبدیل کرده است … آنچه امام بزرگوار درباره‌ی آینده‌ی فلسطین از پنجاه سال قبل یا بیشتر پیش‌بینی کرده بودند، امروز بتدریج در حال تحقّق یافتن است…

آنچه حاصل و خلاصه‌ی خواسته‌ی امام بزرگوار در باب فلسطین بود، این بود که دل به مذاکرات سازش بسته نشود. دل نبندند، امیدوار نباشند به اینکه بتوانند با مذاکرات سازش، مشکل فلسطینی‌ها را حل کنند و در مسئله‌ی فلسطین به یک نقطه‌ی عادلانه برسند؛ این خلاصه‌ی حرف امام بود. ایشان معتقد بود باید خود مردم فلسطین در میدان عمل حقّ خودشان را بگیرند و دشمن را، یعنی رژیم صهیونیست را وادار به عقب‌نشینی کنند، او را تضعیف کنند، و همه‌ی ملّتهای دنیا و بالخصوص دولتهای مسلمان از فلسطینی‌ها حمایت کنند؛ ایشان همیشه تکرار میکردند که اگر ملّتها وارد میدان بشوند، خود فلسطینی‌ها اقدام کنند و کمر به عمل ببندند، اگر این[طور] شد، رژیم صهیونیست وادار خواهد شد به اینکه عقب‌نشینی کند؛ امروز این اتّفاق افتاده است…

فلسطینی‌ها در ماجرای طوفان‌الاقصیٰ وارد میدان شدند، عمل کردند، اقدام کردند و دشمن را در کنج میدانی قرار دادند که هیچ راه فراری و وسیله‌ی نجاتی برایش وجود ندارد. بله، آمریکا از رژیم صهیونیست حمایت میکند، بسیاری از دولتهای غربی حمایت میکنند امّا همه هم اعتراف میکنند و قبول دارند که شرایطی که برای حکومت صهیونیست به وجود آمده است، شرایطی است که راه نجاتی برای آن رژیم وجود ندارد. در باب این حرکت عظیم مردم فلسطین من در اینجا چند جمله‌ای توضیح عرض میکنم.

دو نقطه‌ی اساسی در حادثه‌ی طوفان‌الاقصیٰ وجود دارد که باید به آن توجّه کرد؛ دو نقطه‌ی اساسی و مهم. یک نقطه این است که این عملیّات طوفان‌الاقصیٰ که در پانزدهم مهرِ گذشته اتّفاق افتاد، دقیقاً مورد نیاز منطقه بود؛ منطقه‌ی ما به این عملیّات نیاز داشت؛ این پاسخ به یک نیاز بزرگ منطقه بود که شرح خواهم داد. نقطه‌ی دوّم این است که این عملیّات یک ضربه‌ی تعیین‌کننده‌ای به رژیم صهیونیست بود؛ ضربه‌ای که هیچ علاجی برای آن وجود ندارد، و رژیم صهیونیست بر اثر این ضربه دچار ابتلائاتی شده است که از این ابتلائات نجات پیدا نخواهد کرد.

امّا آن نقطه‌ی اوّل که گفتیم عملیّات طوفان‌الاقصیٰ دقیقاً در لحظه‌ی نیاز منطقه اتّفاق افتاد، توضیحش این است که یک نقشه‌ی جامعِ وسیعی به وسیله‌ی آمریکا و عناصر صهیونیست و دنباله‌های آنها و بعضی از دولتهای منطقه طرّاحی شده بود که بر اساس این نقشه‌ی جامع قرار بود مناسبات و معادلات منطقه تغییر پیدا کند. ارتباط رژیم صهیونیستی با دولتهای منطقه طبق خواسته‌ی خود آن رژیم تنظیم بشود و معنایش تسلّط رژیم صهیونیستی بر سیاست و اقتصاد کلّ منطقه‌ی غرب آسیا بلکه کلّ دنیای اسلام بود؛ یک برنامه‌ی وسیعی را طرّاحی کرده بودند که این نتیجه‌اش بود. این برنامه را با مقدّمات زیادی پیش برده بودند؛ آمریکا پشت سر این برنامه بود، انگلیس پشت سر این برنامه بود، جامعه‌ی صهیونیست‌های جهانی پشت سر این برنامه بودند، بعضی از دولتهای منطقه با جدّیّت در این برنامه همکاری میکردند؛ این برنامه به لحظه‌های پایانی خودش رسیده بود؛ یعنی چیزی نمانده بود که این برنامه و نقشه‌ی بلند‌مدّت به مرحله‌ی اجرای عملی برسد. در یک چنین لحظه‌ی حسّاسی حمله‌ی طوفان‌الاقصیٰ آغاز شد و همه‌ی نقشه‌های دشمن را بر باد داد. طوفان پانزدهم مهر نقشه‌ی با دقّت طرّاحی‌شده‌ی دشمن را باطل کرد و با وضعی که در این هشت ماه پیش آمده است، امیدی هم به اینکه بتوانند این نقشه را دوباره احیا کنند چندان وجود ندارد. کار بزرگ مهمّی انجام گرفت.

اینکه شما می‌بینید رژیم صهیونیستی با چنین شدّتی و قساوتی به مردم بی‌دفاع غزّه حمله میکند، واکنش عصبی رژیم به باطل شدن آن نقشه است. اینکه می‌بینید دولت آمریکا در مقابل چشم همه‌ی مردم دنیا به این جنایتها کمک میکند، به خاطر واکنش عصبی آنها است از باطل شدن نقشه‌ای که با زحمت زیاد این نقشه را کشیده بودند. طوفان‌الاقصیٰ یک چنین معجزه‌ای کرد. این طوفان‌الاقصیٰ درست در وقت خود و در لحظه‌ی خود اتّفاق افتاد. بنده البتّه نمیتوانم ادّعا کنم که طرّاحان طوفان‌الاقصیٰ آیا میدانستند که چه کار بزرگی را دارند انجام میدهند یا نه ــ من نمیدانم ــ امّا واقعیّت این است که این کاری که اینها انجام دادند، یک کاری بود که هیچ چیز دیگری نمیتوانست جای آن را بگیرد؛ اینها یک توطئه‌ی بزرگ بین‌المللی برای منطقه‌ی غرب آسیا را با عملیّات طوفان‌الاقصیٰ از بین بردند و باطل کردند. این، نقطه‌ی اوّل.

و امّا نقطه‌ی دوّم، که گفتیم عملیّات طوفان‌الاقصیٰ یک ضربه‌ی تعیین‌کننده به رژیم صهیونیستی بود، یک ضربه‌ای بود که قابل جبران نیست و رژیم صهیونیستی را در یک مسیری قرار داده است که انتهای آن مسیر جز اضمحلال و نابودی چیز دیگری نیست. درباره‌ی این بخش از قضیّه زیاد صحبت کرده‌ایم؛ از اوّل وقوع طوفان‌الاقصیٰ تا حالا، بارها درباره‌ی این مسئله صحبت کرده‌ایم؛(۵) من امروز میخواهم از زبان دیگران در‌این‌باره حرف بزنم. نظرات خودمان را فعلاً میگذاریم کنار؛ من نظرات کسانی را عرض میکنم که از لحاظ جهت‌گیری و رویکرد با ما همراه نیستند.

همه‌ی تحلیلگران غربی، اعمّ از اروپایی، آمریکایی و حتّی وابستگان به خود رژیم صهیونیستی معتقدند که در این عملیّات، رژیم صهیونیستی با همه‌ی تظاهر و یال‌وکوپال، از گروه معدود مقاومت شکست سختی خورده است. آنها میگویند رژیم صهیونیستی هشت ماه بعد از طوفان‌الاقصیٰ، با این‌همه تلاش، به هیچ‌کدام از هدفهای حدّاقلّی خود هم نرسیده؛ این را تحلیلگران غربی میگویند. از این بالاتر، یک تحلیلگر غربی قضاوتش این است و این‌جور میگوید که طوفان‌الاقصیٰ رویدادی است که میتواند تغییر‌دهنده‌ی قرن بیست‌ویکم باشد؛ این تلقّی یک تحلیلگر معروف غربی است  ــ بنده نمیخواهم اسم آنها را بیاورم ــ یک تحلیل دیگر از یک تحلیلگر دیگر غربی میگوید: طوفان‌الاقصیٰ جهان را تغییر خواهد داد. یک تحلیلگر امنیّتی صهیونیست، مربوط به داخل خود رژیم صهیونیستی، [وقتی] میخواهد بگوید درون سران و مسئولان بالای رژیم صهیونیستی آشفتگی وجود دارد، سرگیجه وجود دارد و نمیدانند چه کار باید بکنند، این‌جور میگوید که اگر محتوای بحثها و اختلافات مقامات اسرائیل در رسانه‌ها منتشر شود، چهار میلیون نفر از اسرائیل خواهند رفت؛ مهاجرت معکوس؛ یعنی سرگیجه و آشفتگی و دستپاچگی در میان مقامات اسرائیل در یک چنین حدّی است. توجّه کنید! این خیلی مهم است. یک مورّخ اسرائیلی میگوید: «پروژه‌ی صهیونیستی، نفسهای آخر خود را میکِشد ــ این را یک تحلیلگر و مورّخ صهیونیست میگوید ــ و ما در آغازِ پایان رژیم صهیونیستی هستیم؛ ارتش در حفاظت از جامعه‌ی یهودی در جنوب و شمال اسرائیل شکست خورده است». ارتشی که ادّعا میکرد جزو قوی‌ترین ارتشهای دنیا است در داخل سرزمین خود شکست خورده؛ از چه کسی شکست خورده؟ از یک دولت قوی؟ نه، از گروه‌های مقاومت، از حماس، از حزب‌الله؛ از اینها شکست خورده. طوفان‌الاقصیٰ این است.

از همه‌ی اینها که بگذریم، آنچه در مقابل چشم ما است و داریم مشاهده میکنیم، [این است که] مسئله‌ی فلسطین شده است مسئله‌ی اوّل دنیا؛ این خیلی مهم است. سالهای متمادی تبلیغات رسمی رسانه‌های وابسته‌ی به آمریکا و وابسته‌ی به مراکز صهیونیستیِ ثروتمند سعی‌شان این بود که کاری کنند که نام فلسطین و مسئله‌ی فلسطین بتدریج کم‌رنگ بشود و تدریجاً به فراموشی سپرده بشود، و مردم یادشان برود که یک چیزی هم به نام «فلسطین» وجود داشته! سالها سعی کردند و پول خرج کردند برای این کار، [امّا] امروز علی‌رغم آنها، مسئله‌ی فلسطین مسئله‌ی اوّل دنیا است. در خیابانهای لندن، در میدانهای پاریس، در دانشگاه‌های آمریکا به نفع مردم فلسطین و علیه رژیم صهیونیستی شعار میدهند. آمریکا هم در مقابل اجماع جهانی ملّتهای دنیا ناچار دچار انفعال است و دیر یا زود مجبور خواهد شد دست خودش را از پشت رژیم صهیونیستی بردارد.

البتّه مصیبت‌های غزّه، حوادث گریه‌آور غزّه، [از جمله] حمله به مردم بی‌دفاع، کشتار نزدیک به چهل هزار نفر، کشتار حدود پانزده هزار یا بیشتر کودک ــ بعضاً نوزاد، بعضاً شیرخوار ــ این مصیبت‌ها وجود دارد؛ اینها هزینه‌هایی است که ملّت فلسطین در راه نجات خود دارد این هزینه‌ها را میدهد، و [در عین حال] ایستاده است و مقاومت میکند و از حماسه‌سازان و مبارزان مقاومت دفاع میکند. ملّت فلسطین با وجود همه‌ی این مشکلات و سختی‌ها، از مقاومت اِعراض نکرد، روگردانی نکرد؛ از مقاومت دفاع میکند، به برکت ایمان اسلامی و اعتقاد به آیات قرآن؛ این خیلی مهم است.

واقع قضیّه این است که رژیم صهیونیستی یک محاسبه‌ی غلطی کرد، یک تحلیل غلطی کرد از توانایی‌های جبهه‌ی عظیم مقاومت. امروز یک جبهه‌ی بزرگی در منطقه‌ی ما وجود دارد به نام «جبهه‌ی مقاومت»؛ این جبهه توانایی‌های زیادی دارد؛ رژیم صهیونیستی در فهم این حقیقت دچار اشتباه شد، دچار غلط شد. رژیم صهیونیستی به دست خودش، خود را در یک دالان بن‌بستی انداخت که شکست‌ها پشت سر هم و پی‌درپی به سراغش خواهند آمد و به حول و قوّه‌ی الهی از این دالان راه نجاتی پیدا نخواهد کرد. امروز رژیم صهیونیستی در مقابل چشم مردم دنیا دارد بتدریج ذوب میشود، دارد تمام میشود؛ این را مردم دنیا دارند می‌بینند. البتّه در تبلیغات حرف میزنند، امّا واقع قضیّه این است؛ هم خودشان میدانند، هم بسیاری از سیاسیّون دنیا میدانند، هم بسیاری از ملّتها این را میفهمند و هم ملّت فلسطین این را فهمیده است.

خودمدیریتی بیشتر مومنین اهل جماعت در برابر جنگ روانی کفار سکولار و دارودسته ی منافقین

خودمدیریتی بیشتر مومنین اهل جماعت در برابر جنگ روانی کفار سکولار و دارودسته ی منافقین

به قلم: محمد اسامه

متاسفانه در پي حملات حکومت سکولار صهیونیستها به غزه و قتل عام آنهمه کودک و زن و پیرو وجوان بی گناه باز شاهد تكرار  صبرا و شتیلای ديگري بوديم كه قبلا توسط  همین حکومت سکولار صهیونیست و اشغالگر صورت گرفته بود . البته ما در تاريخ نزديك خود شاهد فجايع بيشتري از طرف سكولاريستها بوده ايم به عنوان نمونه :

  • چه كسي آتش جنگ جهاني اول را بر افروخت, آيا مسلمانان بودند يا سكولاريستها ؟
    چه كسي آتش جنگ جهاني دوم را بر افروخت, آيا مسلمانان بودند يا سكولاريستها ؟
    چه كسي دست به كشتار دسته جمعي ۲۰مليون از ساكنين بومي استراليا زد, آيا مسلمانان بودند يا سكولاريستها ؟
    چه كسي بمبهاي اتم را پرتاب نمود تاكه هيروشيما وناكازاكي همانند خاك پودر شود, آيا مسلمانان بودند يا سكولاريستها ؟
    چه كسي دست به قتل وكشتار بي رحمانه بيشتر از ۱۰۰مليون هندي سرخ پوست در امريكاي شمالي زد, آيا مسلمانان بودند يا سكولاريستها ؟
    چه كسي دست به قتل وكشتار ناجوان مردانه بيشتر از ۵۰ مليون هندي سرخ پوست در امريكاي جنوبي زد, آيا مسلمانان بودند يا سكولاريستها ؟
    وچه كسي دست به بردگي ۱۸۰ مليون افريقاي بلند نمود, در حاليكه بيشتر از ۸۸% آنها در حالت اسفبار بردگي وغلامي وفات نموده و در بحر انداخته شدند, آيا مسلمانان بودند يا سكولاريستها ؟
  • آيا هيتلر سكولار سوسياليست مسلمان بود ؟ آيا استالين ، مائو ، خمرهاي سرخ ، اشغالگران عراق  و افغانستان و سومالي و يمن و چچن وغيره مسلمانند يا سكولار يستهاي ليبرال و سوسياليست ؟
    نه خير هرگز, مسلمانان نبودند !!!!
    سكولاريستهاي ليبرال و سوسياليست جهاني و سكولاريستهاي مرتد محلي  قبل از پنهان نگهداشتن اين همه فجايع , بايد  تفاوت قانون شريعت و قانون سكولاريسم را با جرئت براي مردم بيان كنند و با جرئت بگويند كه آنها جهت نابودي قانون شريعت الله از هيچ تلاشي فروگذاري نمي كنند و آنوقت تعريف دقيقي هم از مفهوم دهشت افگني و تروريسم  را ارائه دهند ،  زيرا اگر كافر و يا مرتدي مرتكب جنايتي شد ، سكولاريستهاي جهاني و مرتدين سكولار محلي تا زماني كه منافعشان تامين شود  آنرا فقط خطا كار خطاب مينمايند،  ولي اگر مسلماني مرتكب خطايي مثل آن و حتي خيلي كوچكتر هم  شد، آن وقت،  سكولارهاي جهاني و مرتدين سكولار بومي آنرا با القاب دلخراشي همچون دهشت افگن, تروريست, و وحشی يادش نموده  و همه ي مردم را به دشمني با آنها بسيج نموده و دنيا را برايش تاريک مي سازند.

به همين دليل، مومنین اهل جماعت، و حتی مومنین فرقه گرا و اهل تفرق، چون در زمينه ي  ابزارها و تكنولوژي جنگ نرم و رواني رسانه اي و تبليغي ، در وضعيت ضعيفتري قرار گرفته و اكثريت رسانه هاي ماهواره اي و ديداري در اختيار دشمنان و سكولاريستهاي جهاني و مرتدين سكولار محلي قرار گرفته است، بايد در پياده نمودن اصول مبارزاتي خود دقت بيشتري به خرج داده و از هرگونه كار شبهه انگيزي  كه احتمال بروز فتنه و ابزار شدن در دست دشمنان مي گردد نيز پرهيز نمايند.

دیدگاه ابن کثیر در مورد پذیرش قوانین ساخته شده توسط بشر یا سکولاریسم

دیدگاه ابن کثیر در مورد پذیرش قوانین ساخته شده توسط بشر یا سکولاریسم

به قلم: محمد بلوچ

ابن کثیر رحمه الله در تفسیر خودش می گوید:

«خداوند کسانی را که شریعت انسان ساز وی که در بر گیرنده همه خیرات و نهی کننده از هر شر و فساد است را فرو گذاشته و نظرات، اصطلاحات، هواهای نفسانی و قوانین گمراه کننده بشری را جایگزینش می‌کنند‌ به باد انتقاد گرفته و بر آنها انکار میکند. چنان‌که اهل جاهلیت مبتنی بر نظرات و هوس های خودشان حکم می‌کردند و چنان‌که مغول ها بر اساس سیاست‌های «چنگیز خان» فرمانروایی می‌کردند؛ او کتابی موسوم به «یاسق» را برایشان وضع کرد – که برگرفته از قوانین یهودیان، مسیحیان، مسلمانان و آراء و دیدگاه‌های خودش بود -، و به عنوان قوانین مقرر و اجرایی حکومت تلقی شده و احکام خدا و پیامبر را تحت الشعاع قرار داده بود.

این قوانین در میان نوادگانش به عنوان شرعی متبع قرار گرفت که حکم بر اساس آن را بر حكم قرآن و سنت ترجیح دادند. از این رو هر کس چنین اقدامی به عمل آورد کافر بوده و باید تا زمان بازگشت به دین خدا با وی به جهاد و قتال برخواست»[۱]

ابن کثیر به این شکل بیان می کند:

  1. هر حکمی که در برابر احکام ثابت و آشکار الهی قرار گیرد، حکم جاهلیت است و تفاوتی ندارد که در چه زمانی و توسط چه کسانی وضع شود.
  2. اگر کسی احکام الهی را زیر پا گذاشته و آنها را به سخره گیرد و به سراغ نظام های غیر اسلامی برود از اسلام مرتد گشته و باید با او جهاد صورت گیرد تا به احکام الهی برگردد.

این پیامی آشکار برای تمام سکولارهای بلوچ است که مدیریت آنها همچون تمام سکولاریستهای بومی میان مسلمین در دست کفار سکولار خارجی و منطقه ای است و جهت:

  •  راضی کردن کفار سکولار خارجی و منطقه ای
  • و محکم کردن روابط خود با کفار سکولار خارجی و منطقه ای
  • و گرفتن تضمین از کفار سکولار خارجی و منطقه ای جهت محافظت شدن در برابر ملتشان

 چاره ای غیر از مبارزه با قوانین شریعت الله و فرهنگ اسلامی مردم خود و دشمنی و جنگ با هم وطنانشان که پایبند به قوانین شریعت الله هستند و برای حاکم کردن قوانین شریعت الله مبارزه می کنند  ندارند.

بعد از آیه ی (أَفَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ) الله تعالی می فرماید:« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصارى أَوْلِياءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ»(ای مؤمنان! یهودیان و مسیحیان را به دوستی نگیرید (و آنان را به سرپرستی نپذیرید). ایشان برخی دوست برخی دیگرند (و در دشمنی با شما یکسان و برابرند). هرکس از شما با ایشان دوستی ورزد (و آنان را به سرپرستی بپذیرد) بی‌گمان او از زمره ایشان بشمار می آید. و شک نیست که خداوند افراد ستمگر را (به سوی ایمان) هدایت نمی‌کند)،

یعنی بزرگترین چیزی که سبب می شود یک مسلمان تن به نظام های کفری دهد، به سرپرستی گرفتن این کفار است.


[۱] ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم (۱۱۹/۳)  دار الکتب العلمیه‏

“عافیه آزاد نیست” بنابراین چه عزتی برای ما باقی می ماند ؟

“عافیه آزاد نیست” بنابراین چه عزتی برای ما باقی می ماند ؟

به قلم: و. حجازی

ای کسانی که با پوشیدن لباس خونین و تسلط غیرقانونی بر تاج و تخت سلطنت، خود را حاکمان و ژنرال های زیرک می نامید! ای نیروی های مخفی که با گرفتن مجوز دفاع از وطن، زندگی را بر اهل اسلام در پاکستان تنگ کرده اید! سربازان مزدور فوج و پلیس که در پی جان، مال و عزت ملت خود هستید! سیاستمداران بی نقاب که گاهی به نام توسعه و گاهی به نام اسلام، سکولاریسم را در کشور گسترش می دهید! این آسمان کهن در طول هزاران سال خود هیچ انسانی را ندیده است که بیش از شما سبب رسوایی بنی آدم شده باشند .

زمانی که عزت و آبروی خود را به حراج می گذارید بنابراین چه حقی باقی می ماند که خود را معزز خطاب کنید؟ اگر قلب از غیرت خالی باشد پس جواز ثابت نمودن غیور برای خود کجا باقی می ماند؟

آن دختر معصوم با شما چه کرده بود که تا این حد عقل خود را از دست دادید که از ضوابط قانونی و اخلاقی غافل شده و برای ذلت اهل پاکستان و اُمت مسلمان، این دختر با حیا را به دست خوک های آمریکایی تحویل دادید،

این زن بی آزار چه نقصانی به شما رسانده بود که به اینگونه قباحتی فرو آمدید؟ آیا پدران با شفقت، با دختران خود چنین رفتار می کنند؟ آیا برادران باغیرت خواسته های خواهران خود را اینگونه برآورده می کنند؟

آیا کار شما به جایی رسیده که می توانید خواهران، دختران و میهمانان محترم خود را برای چند دلار و برخی حقوق اضافی به دشمنان خود تحویل دهید؟! ……

و ای مردم پاکستانی! دکتر عافیه خواهر و همچنین دختر شما نیز بود، او رحمت پروردگار برای شما بود، ایشان نشان عزت و امتحان غیرت‌تان بود، افسوس، ای مسلمانان پاکستان جای بسی تاسف است!

شما رحمت خداوند را در کشورتان پس زدید، عزت‌تان از شما سلب شده و در امتحان غیرت مردود شده اید، شما برای حفاظت از ثروت خود برنامه‌ریزی کرده اید، در خارج از بانک ها و دفاتر شما نگهبانان مسلح موجود هستند، مردان مسلح در بیرون از خانه های شما ایستاده اند تا از زندگی شما محافظت کنند اما افسوس که هیچ تلاشی برای حفاظت از عزت خود نکردید،

هر بی سر و پایی هر وقتی که خواست با مشاهده در چشم‌هایتان غیرت شما را زیر سوال می برد و شما نیز در سکوت قرار گرفته و خود را به بی توجه‌ای می زنید، آیا شما دکتر عافیه را خواهر خود نمی دانید؟ آیا برای خواهر و دختر بودن رابطه خونی لازم است؟ آیا به عنوان یک مسلمان، رابطه برادری اسلامی مقدم بر همه روابط و مقدس نیست؟
اگر دختر یک خانواده یک روز از خانه غایب شود، خواب تمام افراد خانواده حرام می شود و در اینجا، یک یا دو روز نه بلکه چندین سال گذشته است که دکتر عافیه توسط حاکمان کشور پاکستان به حیوانات غیر مسلمان فروخته شده است .

ادامه دارد…ان شاء الله

تجاوز حکومت سکولار پاکستان به افغانستان؛ نشانهٔ سراسیمگی آن

تجاوز حکومت سکولار پاکستان به ا.ا. افغانستان؛ نشانهٔ سراسیمگی آن

به قلم: ابوالنصر زرنجی

حکومت سکولار و دست نشانده ی پاکستان، تقریبا هفتاد‌سال است که در همسایگی کشور ما قرار دارد و در این روزها با مشکلات زیادی دست‌و پنجه نرم می‌کند.
از پیچیدگی و بحران‌ سیاسی گرفته تا رکود و سرنگونی اقتصادی، اختلاف سلیقه‌های احزاب گوناگون، پیدایش گروهای بی‌شمارِ مخالف حکومت، دولت این کشور سکولار و دست نشانده را روز‌به‌روز رو به تزلزل و سراسیمگی می‌برد.

حملات روزانهِ سنگین گروه مخالف حکومت؛ تی‌تی‌پی (تحریک طالبان پاکستان) ضربات سنگینی به پیکره‌ی حکومت که محور قدرتش در دست‌های فوج آن می‌باشد، وارد کرده است.
از طرف دیگر بحران اقتصادی کشور در چند سال گذشته، پایه‌های حکومت پیر پاکستان را ضعیف ساخته است؛ اما از آن‌جایی که حکومت دست نشانده و غلام پاکستان با ادارهٔ ضعیفش تا حالا نتوانسته راه‌حلی برای بحران‌های موجود پیدا کند، همیشه می‌خواهد گناهِ کوتاهی‌ و ضعف دولت خود را بر گردن این و آن بیندازد و برای انتقام خود مردمِ بی‌گناه را قربانی سازد.

چندی پیش حکومت پاکستان بر بلوچ‌های ساکن کشور ایران حمله کرده و نام آن‌ را حملهٔ دفاعی و ضد تروریست‌ها خواندند، در حالی‌که قربانی‌های آن جز مردم بی‌گناه از جمله زنان و کودکان کسی دیگر نبود؛ اما این دفعه بر مردم مظلوم افغانستان حملات وحشیانه‌ای کردند که برخلاف تمام قوانین بین‌المللی می‌باشد.
بهانه‌جویی پی‌درپی پاکستان همه بهانه‌های پوچی هستند که نه از تنها بحران‌های داخلی این کشور را حل نمی‌کند؛ بلکه با این تجاوزها دروازهٔ جدیدی از مشکلات خارجی را نیز بر خود باز می‌کنند. سردمداران حکومت پاکستان باید به فکر چاره‌ای باشند و تمام افسار خود را دست آمریکا و آل سعود و حلقه‌های شریر فوج ندهند و گرنه آیندهٔ خطرناکی پاکستان را تهدید خواهد کرد.

پروفسور هنری کلاسن استاد مشهور چشم پزشکی دانشگاه کالیفرنیا، فارغ التحصیل دانشگاه هاروارد و پیتسبورگ و پیشگام و مبدع در زمینه سلول‌های بنیادی و بازسازی شبکیه مسلمان شد

پروفسور هنری کلاسن استاد مشهور چشم پزشکی دانشگاه کالیفرنیا، فارغ التحصیل دانشگاه هاروارد و پیتسبورگ و پیشگام و مبدع در زمینه سلول‌های بنیادی و بازسازی شبکیه مسلمان شد

بعد اینجا یارو تا کلاس پنجم درس خونده در فضای مجازی میگه من ملحدم و نه اسلام نه مسیحیت و… را قبول ندارم.


یا یارو با کمی سواد سکولاریستی و مجازی و ماهواره ای و جاهل به تمام مفاهیم اسلامی بلند میشه میگه قوانین الله به درد ما نمیخوره و برای الله تعیین تکلیف میکنه که می تونه در این زمینه ها دخالت کنه و در فلان زمینه های حکومتی و اجرائی و اجتماعی و … حق دخالت نداره.

این دین اسلام متعلق به اهل عقل و آگاهی و فهم و شعور است، فقط کافی است از این تعمتها استفاده شود تا شخص اسلام را بفهمد.

جاهل نفهم در مورد اسلام دهن باز کند به خودش توهین می کند اما محقق با انصاف هر چه بگوید به خودش احترام گذاشته.

تفاوت از آسمان تا زیر زمین است!

فمنیستهای سکولار و فتنه ای که با شعار مبارزه با ختنه زنان به راه انداخته اند

فمنیستهای سکولار و فتنه ای که با شعار مبارزه با ختنه زنان به راه انداخته اند

به قلم : دایکی وریا ( سرپل زهاب)

به صورت خلاصه خروجی و ثمره ی فمنیسم یعنی : از بین بردن حیا در میان زنان.
حالا این فمنیستها اخیرا تصمیم گرفته ان که با شعار مبارزه با ناقص سازی زنها جنگی رو با روایتهای صحیح اهل سنت و یک واجب قطعی در مذهب امام شافعی رحمه الله  که مذهب غالب مردم اهل سنت کورد است راه بیاندازند .
می دانیم که رسول الله صلی الله علیه وسلم ختنه رو به صورت مساوی بر زنان و مردان واجب کرده و می فرمایند:
خمس من الفطرة : الختان، والاستحداد، وقص الشارب ، وتقليم الأظافر، ونتف الآباط ( متفق علیه)«پنج چیز جزو سرشت و طینت پاک انسان است: ختنه کردن، تراشیدن موی شرمگاه، کوتاه کردن سبیل، کوتاه کردن ناخن، وکندن موی زیر بغل»
در مورد غسل هم رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده : إذا قعد بين شعبها الأربع ، وألزق الختان بالختان فقد وجب الغسل  . إذا جلس بين شعبها الأربع ومس الختان الختان فقد وجب الغسل (مسلم)
هرگاه مرد بین رانهای زن بنشیند و ختنه گاه مرد ختنه گاه زن را لمس کند و دخول کرد، غسل بر او واجب می‌گردد، اگرچه منی هم خارج نشود .
اینهم به صراحت درمورد ختنه زنها صحبت کرده . پیامبر دوبار از کلمه ی ختنه استفاده کرده ، یک بار ختنه مردها و یک بار ختنه زنها . و این یعنی زنها مثل مردها ختنه می شوند .
علاوه بر این رسول الله صلی الله علیه وسلم به زنی که در مدینه ختنه می کرد سفارش می کنه که : إذا ختنت فلا تنهکی فإن ذلک أحظی للمرأه وأحب إلی البعل  .هرگاه زنان را ختنه کردی مراقب باشد که در بریدن مبالغه نکنی، چرا که این امر (عدم مبالغه) هم برای زن و هم شوهرش پسندیده تر است . (ابوداود و آلبانی در سلسله ی صحیحه)
پیامبر صلی الله علیه وسلم از زیاده روی در بریدن نهی کرده .
امام شافعی رحمه الله ختنه رو واسه ی زن و مرد واجب می دونه . حنبلی ها هم واجبش می دونن . حنفی ها و مالکی ها میگن واسه ی زن و مرد سنته . در هر صورت چه سنت باشه چه واجب حکمی از طرف رسول الله صلی الله علیه وسلمه و مشمول زن و مرد میشه و اگر واسه ی  زن بد باشه قطعا واسه مرد هم بده و… . بدون شک شریعت الله به چیز بد سفارش نمیکنه و اگه خیری واسه ی زن و مرد نداشت رسول الله صلی الله علیه وسلم به اون سفارش نمی کرد .
کم کمش اینه ختنه زنان از بوی گندی که مردها ازش بیزارن جلوگیری می کنه و میزان عفونت مجاری اداری رو کم می کنه  و نسبت عفونتهای دستگاه مجاری تناسلی رو کاهش میده . و ممکنه حکمتهای دیگه ای هم داشته باشه که ما نمی دونیم .
در کل، این سنت مثل سایر سنتها ممکن است عده ای از مسلمین به آن عمل کنند و عده ای با آنکه آنرا سنت و صحیح می دانند اما به آن عمل نکنند و پسران و دختران خود را ختنه نکنند، این فرق داره با کسی که در اساس منکر این سنت و سایر سنتها بشه.
این گروه سکولاری که با شعار بهداشت زنها میخوان فعالیت کنن هدفشون مخالفت با دستورات شریعت بر اساس مذهب اهل سنته نه بهداشت زنها ، چون نبریدن متعادل اون تکه به بهداشت زنها صدمه وارد می کنه .

سردی مزاج دلایل زیادی داره که ممکنه یکی از دلایل ریز و کوچک اون زیاده روی در بریدن ختنه زنها یا حتی مردها باشه.که اینهم مخالفت با دستور پیامبری در زیاده روی در بریدن اونه .  واسه چی به تقلید از فمنیستها و به تقلید از سکولاریستهای کافر به جنگ با روایات صحیح و مذهب اهل سنت و بخصوص مذهب امام شافعی رحمه الله آمده اند؟
.

لطفا جهت خنثی کردن یکی از کانالهای فعالیت تخریبی سکولاریستها اطلاع رسانی کنید. جزاکم الله خیرا.

کارنامه ی پنج ماه جنایت صهیونیستهای سکولار در غزه نشان می دهد آمریکای سکولار مدافع «حقوق زنان» است یا….؟

کارنامه ی پنج ماه جنایت صهیونیستهای سکولار در غزه نشان می دهد آمریکای سکولار مدافع «حقوق زنان» است یا….؟

به قلم: م. مهاجر

قانون قانون است و برای همه‌گان یکسان. قانونی منطقی و مسلّم است که هر آن‌چه را می‌گویید و به دیگران نصیحت می‌کنید، اول‌تر از همه خودتان به آن عامل باشید. جنایات خونینی که حدود پنج ماه مکمل در غزه درحال انجام است مذمت آن برای هیچ کسی پوشیده نیست و دل هر انسان آزاده‌ای -ولو غیر مسلمان- را آزرده ساخته است؛ تا جایی که یک نظامی آمریکایی -گذشته از ناروابودن عملش- شخصی که واقعاً احساس و درد داشت؛ اما کاری از دستش بر نمی‌آمد، خود را در انظار عمومی و به‌صورت آنلاین در فضای مجازی به آتش کشید و ازعان می‌کرد که به‌خاطر دفاع از مردم مظلوم فلسطین این کار را می‌کند.

در این پنج ماه که شبانه‌روز بمب و آتش بالای مردمان بی‌دفاع می‌ریزد و هزاران زن و کودک در این میان کشته می‌شوند، انگشت ملامت به‌سوی کیست؟! و در این اواخر که گرسنگی و تشنگی همه را از پای درآورده است، آیا موقف آمریکا -این قدرتمند جهانی که داعیهٔ دفاع از «حقوق زنان» را بر سینه می‌زد- در این باره چه بوده است؟

جواب آسان است: «مسئول اساسی این همه کشتار و ویرانگری فقط آمریکا است! آمریکا مستقیماً در این جنگ دخیل است.» آمریکا نه تنها اینکه نخواسته است تا جنگ غزه توقف کند؛ بلکه با پشتیبانی کامل و بدون قید و شرط از رژیم خونخوار صهیونیستی، چهره واقعی خود از داعیه «حقوق زنان» را به اثبات رساند.

ارسال صدها تن مواد تسلیحاتی و موشک به رژیم سفاک صهیونیستی که باعث تشدید جنگ‌ها و بمباردمان‌ها در غزه شده است، آیا برگی از جنایات مستقیم آمریکا علیه زنان و کودکان در غزه نیست و یا اینکه رنگ خون این زنان متفاوت‌تر از زنان دیگر است؟! مساعدت‌های مالی فراوان آمریکا به صهیونیست‌ها که منجر به قتل هزاران زن و کودک شده است، آیا دفاع از حقوق زنان است؟!

آمریکا اگر فقط امدادهای مالی و تسلیحاتی خود را توقف می‌داد و دیگر کاری نمی‌کرد، دولت خودخواندهٔ اسرائیل توان جنگی طولانی به این شکل را نداشت. اما آمریکا خواست تا زنان بیشتری کشته شوند و کودکان زیادتری از پای دربیایند. لذا، آمریکا دیگر بار ادعای «حقوق زنان» نکند! آمریکا داعیهٔ دفاع از «حقوق کودکان» را بر سینه نزند!

آمریکا جنایت‌کار بزرگ جهانی است که دستانش به خون هزاران کودک بی‌گناه و زنان ضعیف آلوده است. چهرهٔ واقعی آمریکا برای همهٔ جهانیان آشکار شد و حقوق زنان برایش اهمیتی ندارد، مگر جایی که بخواهد اهرم فشاری قرار دهد تا خواسته‌های خود را به‌قبولاند. ملت‌ها همه چیز را با چشم سر می‌بینند و قضاوت می‌کنند.

 میزان اهمیت و جایگاه عقل و علم و آزادی های مدنی و دموکراسی خواهانه نزد سکولاریستها

 میزان اهمیت و جایگاه عقل و علم و آزادی های مدنی و دموکراسی خواهانه نزد سکولاریستها

به قلم: انور دهواری

در میان ملت ما دستهایی وجود دارند که می خواهند برای جوانان اینگونه جا بیندازند که سکولاریسم و حاکمیت سکولاریستها یعنی : عقلگرائی و علم گرائی و شایسته سالاری و آزادی کامل به دین اسلام و پیروان سایر شریعتهای آسمانی و…

زمانی که واقعیت زندگی و گفتار سکولاریستها و حاکمیت سکولارها و آنروی سکه ی سکولاریستها را نگاه می کنیم متوجه می شویم که واقعیت چیزی غیر از این است. اجازه دهید یکی از سکولاریستها این واقعیت را برای ما بیان کند.

ادوارد فسرمی گوید:

” واقعیت این است که سکولارها تنها تا حدی از عقل و علم حمایت می‌کنند که به هیچ نتیجه‌ٔ دینی منتهی نشود. آن‌ها آزادی بیان را تنها تا حدی می‌ستایند که فرد تصمیم بگیرد که در برابر اخلاق سنتی (مطلق‌گرایی اخلاق دینی) یا جهت‌گیری دینی بایستد و نیز دموکراسی و تسامح (مدارا و پذیرش همهٔ افکار و اعتقادات) را فقط تا حدی ترویج می‌کنند که به یک نظام اجتماعی و سیاسی کمتر مایل به دین منجر شود. بار دیگر، دشمنی با دین تنها یک ویژگی از ویژگی‌های ذهنیت سکولار نیست، بلکه تنها ویژگی آن است.”

متوجه شدید؟

سکولاریسم با قوانینی که دارد یک نوع دیکتاتوری در برابر قوانین شریعت الله و هر قانون و برنامه و فرهنگی است که در برابر آن قرار بگیرد و تاب تحمل هیچ فکر و عملی را ندارد که مخالف قوانین آن باشد.

به عنوان یک مثال زنده نگاه کن: می گویند روز زن و خودشان را مدافع زن نشان می دهند اما در ۱۵۰ روز بیشتر از ۷هزار زن مسلمان در غزه توسط سکولاریستها قتل عام شده اند و بیشتر از ۶ هزار کودک هم قتل عام شده اند؛ آیا اینها انسان و زن و کودک نیستند؛ چرا هستند اما سکولار نیستند.

تا کنون بیش از ۳۱ هزار مسلمان در باریکه نوار غزه شهید شده اند، علاوه بر این ۳۱هزار شهید ۷هزار نفر نیز تا امروز زیر آوار ساختمان ها در غزه مفقود شده اند.

پس سکولاریسم و سکولاریستها مخالف عقل سالم و علم واقع بین و آزادی های واقعی انسانها هستند؛ فریب نخور.