مفتی هایی که برای اهل دعوت و جهاد آفت شده اند

مفتی هایی که برای اهل دعوت و جهاد آفت شده اند

به قلم: ابوایمن

عده ای تحت عنوان مفتی و اهل جهاد مثل ابوبصیر طرطوسی و هانی السباعی ساکن انگلیس و طارق عبدالحلیم ساکن کانادا و ابومحمد مقدسی و ابوقتاده فلسطینی ساکن اردن(حیات خلوت اسرائیل و مرکز جاسوسی آمریکا در منطقه) وجود دارند که در قلب کفار هستند و فتوا می دهند که باید با این کفار جنگ شود، اما در کجا؟ در سرزمینهای دیگر نه محل سکونت آنها!! جالب و مشکوک نیست؟

در کنار این باز در کمال تعجب می بینیم که بسیاری از مجاهدین را مزدور همین دولتهای حاکم برخودشان معرفی می کردند که مجاهدین باید از افکار و جماعت آنها دوری کنند؟ آیا چنین سم پراکنی بر علیه مجاهدین هم برای شما مشکوک نیست؟

به نظر بنده این دسته که اینگونه شعور اهل دعوت و جهاد را به بازی گرفته اند بی حیاهائی هستند که مشمول این سخن عمر بن خطاب قرار می یگرند که می گوید: هرکس حیایش کم باشد، تقوایش کم است.و هرکس تقوایش کم باشد قلبش مرده است.[۱]

 عده ای سعی دارند ابوقتاده و مقدسی و هانی و طارق و امثالهم را رهبران فکری تیار جهادی بدانند اما صحیحتر این است که گفته شود اینها از نویسندگان تفکر جهادی خاص نجدیت هستن آنهم گروهی از نجدیت چون سایر گروهها و جریانات نجدیت اینها را قبول ندارن .چه رسد به سایر اهل دعوت و جهاد غیر نجدی. تیار جهادی را طیف وسیعی تشکیل میدهد.

در کنار این دسته ما شاهد دسته ای دیگر هستیم که اگر به جهاد هم بروند باز هم سودی برای اهل جهاد ندارند، اما چرا سودی ندارند؟ چون علم جهاد و قتال با دشمنان اسلام را ندارند، بلکه اینها نویسندگان خوش قلمی هستند که هدفدار می نویسند.

مثالی عرض میکنم: عبدالرزاق مهدی نزد دارودسته ی جولانی در ادلب سوریه. این شخص با آنکه در زمینه ی تاریخ فرقه ها و مذاهب اسلامی و بخصوص شیعه دچار اشتباهات واضح و حتی افترائاتی شده است و با عقاید غلاة شیعه به قضاوت در مورد شیعیان جعفری می پردازد اما در علم حدیث بسیار خبره و جای اطمینان است، هیچگاه به جهاد هجرت نکرد بهتره بگیم جهاد به سوی او آمد، چون اهل شام بود و ناخواسته وارد ماجرا شد.

حالا این شخص که فقط علم حدیث دارد نه میداند جهاد معاصر چیست نه میداند اصول مبارزه نظامی و سیاسی با دشمن چیست؟ نه میداند دستگاه های اطلاعاتی چه برنامه ای دارند نه اصلا سابقه جا به جا کردن یک اسلحه را دارد میتواند تبدیل به رهبران جهاد شوند؟؟ و بگویند قتال با جیش الحر سکولار  اشتباه است؟ سیاست تعیین کنند برای مجاهدینی که از تورا بورا تا صحرای انبار و غرب آفریقا تجربه جنگ و جهاد دارند، و این میشود که سیاست های شیخ اسامه بن لادن را هم این شخص عبدالرزاق مهدی به هیچ میپندارد و حتی بعدا به جماعت های به نام معتدل و آبکب خودشان مثل تحریر الشام هم تاختند، چون هیچی نمی دانند از اصول جهاد فقط تحت تاثیر یک سری اخبار و داستان های تاریخی هستند. یک ضرب المثل آفریقایی هست که می گوید :لشکر گوسفندانی که توسط یک شیر رهبری میشود میتواند، لشکر شیرانی که توسط یک‌ گوسفند رهبری میشود را شکست دهد!

ما در جماعتهای جهادی مثل امارت اسلامی افغانستان یا دارالاسلام ایران اشخاصی را داشتیم که درسته در علوم حدیث یا اینگونه مسائل علمشان به علمای دار الکفر نشین نرسد اما این مشایخ جهاد میدانند علم جهاد علم مبارزه علم چگونگی برخورد با دشمنان علم چگونگی برخورد با سیاست های دستگاه اطلاعاتی علم حاکمیت علم سیاست ووو حالا معلوم است ممکنه در برخی مسائل علمی اشتباه نیز داشته باشند اما آیا حکومت قدرتمندی که دارالاسلام ایران ساختن و جهادی که ۴۴ سال ادامه دادند و بعد از ۲۰ سال جنگ که امارت اسلامی کردند کافی نیست تا به شما ثابت شود علم سیاست و جهاد دارند؟

بله ، دارالاسلام و بخصوص دارالاسلام یاران هیچگاه اختیار جهاد خودش را در دست عده ای نمیدهد که علاوه بر اینکه علم جهاد ندارد در کنار دستگاه اطلاعاتی کفاری نشسته اند که قصد نابودی دارالاسلام و جریان جهادی مومنین را دارند.

من دارالاسلام ایران و امارت اسلامی افغانستان را به عنوان دو جماعت و دو دارالاسلام نام بردم که از سیاست های اینها تبعیت نکرد وگرنه بحثم دفاع کردن یا نکردن خوب یا بد بودن این دو جماعت و این دو دارالاسلام نیست.


[۱] مسند أحمد روایة البغوی ۷۶

دارودسته ی جولانی و فرقه های اطراف ادلب کپی اربکی های افغانستان و صحوات عراق و مالی و سومالی و…!

دارودسته ی جولانی و فرقه های اطراف ادلب کپی اربکی های افغانستان و صحوات عراق و مالی و سومالی و…!

به قلم: مجاهد مهاجر

این روزها که حکومت سکولار بشار اسد به اتحادیه عرب برگشته است و زمزمه های فروش فرقه های مختلف ادلب و اطراف آن به گوش می رسد و هر چند وقت یکبار یکی از فرماندهان القاعده نجدی اظواهری یا فرقه نجدی دوله و… در رسانه ها پخش می شود در حالی که همگی در سرزمینهای تحت حاکمیت جولانی (جاسوس ترکیه) هستند به سخنانی می رسیم که سالها قبل در مورد این فرقه های مختلف و رنگارنگ و جهاد فی سبیل ناتو اینها از کانال حکومت سکولار ترکیه گفته شده بود.

بارها و بارها گفته شده است که رهبران گروههای مسلح و متفرقی که در پناه ترکیه ،آمریکا ، آل سعود ، قطر و امارت در برابر نیروهای حکومتی سوریه قرار گرفته اند،  مزدور و صحواتی هستند که با خون و مال و ناموس و دین مردم بازی و تجارت می کنند ؛ به همین دلیل مسلمین را از شر چنین دستگاهها و مافیاهای مخوفی برحذر داشته ایم  . اما عده ای از مردم که قدرت تحلیل و دنبال گرفتن واقعیتها را ندارند،  تا با چشم خود خیانت و مزدوری این احزاب خائن را نبینند باور نمی کنند .

هیچ مسلمانی شک ندارد که حکومت سکولار ترکیه علاوه بر آن که قانون شریعت الله را کنار نهاده است به صورت عملی عضو ارتش کفار ناتو می باشد و هر جا که لازم بوده  (مثل افغانستان و لیبی و سوریه و عراق و … ) در خدمت کفار و بر علیه مسلمین جنگیده است ،  در نتیجه حکم چنین حکومت سکولاری همچون همان کفاری است که در ارتش آنها عضو شده است .

  ﻗﺎﻝ ﺷﻴﺦ ﺍﻹﺳﻼﻡ ﺍﺑﻦ ﺗﻴﻤﻴﻪ :ﻭﺍﻹﻧﺴﺎﻥ ﻣﺘﻰ ﺣﻠّﻞ ﺍﻟﺤﺮﺍﻡ – ﺍﻟﻤﺠﻤﻊ ﻋﻠﻴﻪ – ﺃﻭ ﺣﺮّﻡ ﺍﻟﺤﻼﻝ – ﺍﻟﻤﺠﻤﻊ ﻋﻠﻴﻪ – ﺃﻭ ﺑﺪّﻝ ﺍﻟﺸﺮﻉ – ﺍﻟﻤﺠﻤﻊ ﻋﻠﻴﻪ – ﻛﺎﻥ ﻛﺎﻓﺮﺍً ﻣﺮﺗﺪﺍً ﺑﺎﺗﻔﺎﻕ ﺍﻟﻔﻘﻬﺎﺀ  .( ﻣﺠﻤﻮﻉ ﺍﻟﻔﺘﺎﻭﻯ ۳/۲۶۷ )

ﻭﻗﺎﻝ ﺍﺑﻦ ﻛﺜﻴﺮ : ﻓﻤﻦ ﺗﺮﻙ ﺍﻟﺸﺮﻉ ﺍﻟﻤﺤﻜﻢ ﺍﻟﻤﻨﺰّﻝ ﻋﻠﻰ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺧﺎﺗﻢ ﺍﻷﻧﺒﻴﺎﺀ ﻭﺗﺤﺎﻛﻢ ﺇﻟﻰ ﻏﻴﺮﻩ ﻣﻦ ﺍﻟﺸﺮﺍﺋﻊ ﺍﻟﻤﻨﺴﻮﺧﺔ ﻛﻔﺮ ، ﻓﻜﻴﻒ ﺑﻤﻦ ﺗﺤﺎﻛﻢ ﺇﻟﻰ ﺍﻟﻴﺎﺳﺎ ﻭﻗﺪﻣﻬﺎ ﻋﻠﻴﻪ ! ﻣﻦ ﻓﻌﻞ ﺫﻟﻚ ﻓﻘﺪ ﻛﻔــﺮ ﺑﺈﺟﻤﺎﻉ ﺍﻟﻤﺴﻠﻤﻴﻦ . ( ﺍﻟﺒﺪﺍﻳﺔ ﻭﺍﻟﻨﻬﺎﻳﺔ ۱۳/۱۱۹ )

این حکم حکومتهای سکولاری چون ترکیه درنزد اهل سنت است ، حالا با چه استدلالی گروههای متحد با القاعده ایمن الظواهری (نه القاعده اسامه بن لادن) فریب جوانکی جاسوس به نام جولانی را خورده و تحت پرچم ناتو و چنین حکومتی قرار گرفته اند؟  آیا همین حکومت متحد آمریکا و دیگر جنایتکاران عرب و غیر عرب بر علیه مسلمین نیست؟ مگر اسامه بن لادن آمریکا و ناتو و صهیونیسم جهانی را دشمن شماره یک مسلمین معرفی نکرده بود؟

حالا چه شده که با دوستان آمریکا و اسرائیل دوستی می شود و با ریش بلند و شمایل مجاهدین و لباس قندهاری و خون هزاران جوان نا آگاه و فریب خورده از منافع آمریکا و اسرائیل حمایت می شود؟

این یکی از ثمرات فرقه بازی و حزب بازی و تفرق است و باید منتظر باشیم که همچون اربکی های افغانستان چه وقت این اربکی های سوریه نیز توسط اربابانشان رها شده و به فروش می رسند؟

بعد ازشکست آمریکا درویتنام یک هلیکوپتر بر پشت بام سفارت آمریکا برای فراری دادن اعضای سفارت نشست وقتی آخرین عضو آمریکایی ازنردبان گذشت نردبان روهمراه با وطن فروشان وخائنان ویتنامی، به سمت مردم خشمگین هل داد. آمریکا این است، دارودسته ی جولانی و ملا فتاحی هم منتظرهمچین روزی باشید.

آیا جمع چند نفره ی ملا فتاحی که چندین سال است در هیچ جبهه ای شرکت نکرده و عملاً به دستور ارباب بزرگشان ناتو (از کانال حکومت سکولار ترکیه) راکد شده اند هنوز در توهم جهاد و رباط به سر می برد و نمی خواهد از مستی و توهم این شعارهای دلخوشکنک بیرون بیاید؟

آیا عده ای مجازی نمی خواهند دست از این توهمات در مورد جهاد در شام بردارند؟ مگر خیال کرده اند اهل دعوت و جهاد فرق بین جهاد فی سبیل الله و قتال الفتنه و قتال فی سبیل ناتو فریب این مجازی ها را نمی دانند؟

دغل بازی و حیله گری مُلا فتاحی ادلب نشین در تحریف جنگ ایران با دوله(داعش)

دغل بازی و حیله گری مُلا فتاحی ادلب نشین در تحریف جنگ ایران با دوله(داعش)

به قلم: کیوان مریوانی

در ابتدا لازم است به دو نکته ی مهم اشاره کنیم:

  1. بدون شک در جنگ بین دارالاسلام تحت حاکمیت رسول الله صلی الله علیه وسلم با رومی ها در جنگهای موته و غیره دارالکفر ساسانیان نیز سود می برد چون قرنها بود بین روم و ایران جنگ و جدال وجود داشت. باز زمانی که دارالاسلام تحت حاکمیت خلفای راشدین به ساسانیان حمله کرد بدون شک رومیها سود بردند؛ هم اکنون نیز در جنگ ما با سکولاریستها( مشرکین / احزاب) نه تنها تمام مذاهب اسلامی سود می برند بلکه کفار یهودی و نصرانی و مجوس و صابئین هم سود خواهند برد.
  2. با شهادت بزرگانی چون شیخ عطیه الله لیبی و ابومصعب سوری و غیره یکی از پروژه های سیستمهای اطلاعاتی کفار سکولار جهانی و محلی پرورش و میدان دادن به فرقه ها و گروههای تکفیری در میان اهل دعوت و جهاد است که این روزها فرقه ی نجدیت نماد بارز این مخربین در سرزمینهای مختلف و میدانهای مختلف دعوت و جهاد بوده است .

با این پیش زمینه، همه می دانیم که فرقه ی نجدی دوله که توسط ابومصعب زرقاوی پایه ریزی شده است یکی از بندهای عقیده اش این است که «الروافض طائفه الشرک و الرده» که عنوان کتاب ابوبصیر طرطوسی لندن نشین است؛ و به این شکل فرقه نجدی دوله جنگ بر علیه تمام شیعیان دنیا را اعلام کرد. البته در کنار این، فرقه نجدی دوله جنگ بر علیه صوفی ها و امارت اسلامی افغانستان و اروپا و آمریکا و روسیه و سایر کفار و فرقه های دیگری چون فرقه ی نجدی جولانی و احرار الشام و غیره در سوریه را نیز اعلام کرد.

حالا دفاع ایران در برابر جنگ تحمیلی فرقه ی دوله بدون شک به نفع اروپا و آمریکا و طالبان و فرقه ی نجدی جولانی و تمام دشمنان دوله تمام شد. بر این اساس حسین سلامی فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دارالاسلام ایران پس از تروریستی اعلام کردن سپاه توسط اروپائیان اعلام کرد: «اگر مجاهدت های مجموعه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به ویژه با محوریت نیروی قدس و فرماندهی شهید سلیمانی نبود، قطعاً آتشفشان تروریستی که توسط آمریکاییها ایجاد شد، دامنگیر اروپایی ها میشد و امنیتی که امروز در اروپا حاکم است، از بین میرفت».

مُلا فتاحی نجدی ادلب نشین که خودش یکی از مزدوران جولانی نجدی است و جولانی هم به گواهی کسانی چون شیخ ابومحمد مقدسی نجدی و تمام اهل شام یکی از جاسوسان ترکیه (ناتو) است و در این جبهه ی جنگ بر علیه فرقه ی نجدی دوله یکی از فعالین این جبهه بوده اند در توضیح این سخن سلامی می گوید: ” البته در حقیقت منظور حسین سلامی از ارهاب، توصیف نشر توحید و دعوت اسلامی می‌باشد. ما خیلی وقت این موضوع را فهمیده‌ایم و اعلان کرده‌ایم که هدف از درست شدن روافض، جلوگیری از تبلیغ اسلام و ایجاد تفرقه و مشغول کردن مسلمانان از خودشان بوده”

آیا هر بچه مدرسه ای نمی تواند بفهمد که منظور حسین سلامی چه بوده؟ همه می دانیم منظور، فرقه ی نجدی دوله (داعش) است که جلو آن گرفته شد، آیا خود مُلا فتاحی یکی از کسانی نیست که با فرقه ی نجدی دوله جنگیده اند؟ آیا همین الان طالبان و القاعده ی الظواهری با فرقه ی نجدی دوله (داعش) نمی جنگند؟ یعنی هر کسی که با فرقه ی نجدی دوله جنگید در برابر نشر توحید و دعوت اسلامی ایستاده است و در بین مسلمین تفرقه ایجاد می کند و…؟

پس اینهمه دغل بازی و تحریف حقایق چه سودی برای مُلا فتاحی ادلب نشین دارد؟

علاوه بر این حقه بازی ها نکته ی مهم : سطح نازل سخنان مُلا فتاحی است که میزان فهم و درک پائین مخاطبینش را نشان می دهد.

مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی خطیب مسجد مکی زاهدان در درکات سکولاریسم

 مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی خطیب مسجد مکی زاهدان در درکات سکولاریسم

به قلم: براهندک بلوچ

مدتی بود تصمیم داشتم که در مورد این خطیب مسجد مکی زاهدان سکوت کنم چون یقین دارم این شخص آگاهانه و برنامه ریزی شده در حال ایراد سخنرانی هائی است که تناقض آن برای خودش هم واضح و روشن است؛ اما گاه سخنانی می گوید که برای عوام محرک و سببی برای افتادن در ارتداد و کفر محض می شود و چاره ای جز روشنگری نیست.

به عنوان مثال در همین جمعه (۲۳ دی ۱۴۰۱ش) به صراحت با بیان پایه ها و شعارهای «دین سکولاریسم» می گوید: ” ما روی انسانیت فکر می کنیم … ما بر روی مساله عقیده فکر نمی کنیم ، ما روی اهل سنت فکر نمی کنیم، ما روی قوم فکر نمی کنیم”.

انسانیت واژه ای است که در این چند دهه ی گذشته توسط سکولاریستها ( به زبان عربی = مشرکین / احزاب) وارد ادبیات گفتمانی مسلمین شد و در تاریخ اسلام و حتی قبل از آن هیچ سابقه ای در میان ملل شرقی ندارد.

انسانیت یا انسان گرائی ترجمه ی «اومانیسم» غربی (humanism یا humanismus ) است که به معنی «انسان محوری» در برابر «الله محوری» و «شریعت محوری» قرار گرفته است.

انسانیت یا اومانیسم پایه ی اصلی «دین سکولاریسم» و دموکراسی سکولاریستهاست. سکولاریسم بر اساس «انسان محوری» بنا شده است و دموکراسی هم که به معنی «حاکمیت قوانین مردم بر مردم» به جای حاکمیت قوانین الله بر مردم به وجود آمده است در برابر تئوکراسی یا حاکمیت خدا و شریعت قرار گرفته است.  

با این توضیحات ساده متوجه می شویم که در انسانیت یا اومانیسم یا دموکراسی، اینکه شخص خدا را قبول دارد یا ندارد مسلمان است یا مسیحی یا یهودی یا شیطان پرست یا هر چیزی اصلا مهم نیست و طبعاً عقیده ی اسلامی و قانون شریعت الله هم هیچ جایگاهی ندارد، دقیقاً همان چیزی که مولوی عبدالحمید زاهدان به صراحت بیان کرد.

در  انسانیت یا اومانیسم آنچه اهمیت دارد خواهشهای نفسانی انسان است هر چند مخالف صریح قانون شریعت الله (ج) باشد.

در همین انسانیت یا اومانیسم و دموکراسی است که انواع قوانین ضد اسلامی توسط سکولاریستها تصویب می شود، حتی کار به جائی کشیده شده است که توهین به الله (ج) و پیامبرش صلی الله علیه وسلم و تصویب همجنس بازی و ازدواج با محارم و فاحشه گری و شراب خوری و تمام مفاسد اخلاقی و رفتاری توسط سکولاریستها قانونی شده است.

این خطیب مسجد مکی زاهدان صرفنظر از شعارهائی که می دهد آشکارا در حال تبلیغ برای سکولاریسم و کنار زدن عقیده و فکر اسلامی و حتی کنار زدن منهج اهل سنت نزد بلوچهاست و دارد در «جبهه»ی سکولاریستها بر علیه عقیده ی اسلامی و اهل سنت فعالیت می کند، هر چند غدارانه و در کمال وقاحت به دنبال این سخنان اعلام کند که این مطالب را پیامبر خاتم  به ما یاد داده است و ادامه ی مسیر پیامبرانی چون ابراهیم است.!

در برابر این اتهام  به پیامبران و دروغی که به پیامبران نسبت داده است باید بگوئیم که برای پیامبر خاتم و ابراهیم و تمام پیامبران مساله ی اصلی عقیده بود، همین عقیده ی اسلامی بود که باعث شد ابراهیم از پدر مشرکش برائت کند و او را داخل آتش بیاندازند و محمد رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز از عمویش ابولهب برائت کند و از مکه فراری شود.

معیار برای پیامبران و تمام مومنین «عقیده» است، هویت هر مسلمانی هم عقیده ی اوست و بر اساس این عقیده است که به انسانها نگریسته می شود. معیار و محک برای ما عقیده ای است که در آخرین شریعت نازل شده است نه خواسته های انسان.

مولوی: روزی می رسد که این ملت بلوچ بیدار می شوند آنوقت نه تنها باید پاسخگوی این زندگی شاهانه ات با آنهمه نیروی مسلح آشکار و… باشی که بر جیب بلوچها و حماقت اطرافیانت بنا کرده ای بلکه علاوه بر این باید پاسخگوی این کفریات و دعوت به کفر سکولاریسم هم باشی.

مسیر نجدی های  اجناد القوقاز و جماعه الالبان سرانجام نجدی های گروهک مُلا فتاحی در ادلب سوریه

مسیر نجدی های  اجناد القوقاز و جماعه الالبان سرانجام نجدی های گروهک مُلا فتاحی در ادلب سوریه

به قلم: مجاهد مهاجر

اواخر پائیز امسال (۱۴۰۱ش) بود که یکی از متحدین دارودسته ی جولانی تحت عنوان “اجناد القوقاز” (سربازان قفقاز) از  پایگاههای خود  واقع در منطقه ​”جسر الشغور” در حومه جنوب غربی ادلب و حومه شمال شرقی لاذقیه  ناپدید شد؛ امنی های جولانی در این زمینه سکوت کرده بودند و حتی دیگران را نیز از خبرگیری در این زمینه نهی می کردند تا اینکه چند روز گذشته در ویدیویی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده، عبدالحکیم الشیشاني رهبر “اجناد القوقاز” را دیدیم که در شهر باهموت اوکراین در صفوف ارتش کفار سکولار اوکراین با ارتش سکولار روسیه در حال جنگ است.!

در گرماگرم همین خبر بودیم که دارودسته ی جولانی در بیانیه‌ای اختصاصی به «القدس العربی» خبر خروج گروه نجدی آلبانیایی «جماعه الالبان» از ادلب و اطراف آن به اوکراین را تأیید کرد و سایر رسانه ها نیز بیان کردند که این گروه نجدی متحد جولانی به نمایندگی از آمریکا و ناتو ادلب را به سمت اوکراین برای جنگ با نظامیان روسیه ترک کرده اند.

«جماعه الالبان» در سال ۲۰۱۲ در ادلب از گروهی از  عناصر «آلبانی»، «کوزوو»، «مقدونیه » و «دره پرشوو» در جنوب صربستان تأسیس شد. این  جماعت نجدی توسط «عبدالجشاری»  ملقب به (ابو قتاده آلبانی) که در اسکوپیه، پایتخت مقدونیه شمالی به دنیا آمد، اداره می‌شود.

در این نقل و انتقالها دو نکته ی بسیار مهم وجود دارد:

  1. حضور دارودسته ی جولانی در جنگ اوکراین به نمایندگی از آمریکا و ناتو و از کانال حکومت سکولار ترکیه پس از دیدار ابومحمد جولانی در منطقه «الشغر» در شمال شهر جسرالشغور در ریف غربی ادلب با  رهبران مهاجرین چچنی، روسی و اویغوری و … .
  2. روش خرج نمودن و اخراج مهاجرین موجود در ادلب و اطراف آن توسط دارودسته ی جولانی که در نتیجه ی سیاستهای چندگانه ی جولانی و فشار سیستماتیک به مهاجرین و گروههای مهاجر و خارجی توسط دارودسته ی جولانی است.  

حکومت سکولار ترکیه که متحد امنیتی رژیم صهیونیستی و آمریکا و از اعضای فعال ناتو است طرفی است که بر انحلال و خرج این گروههای مهاجر در شمال سوریه به عنوان اولین قدم در انهدام تمام مخالفین نظام بشار اسد نظارت می‌کند و این روند در حال انجام است. جولانی به عنوان جاسوس ترکیه (به گواهی شیخ ابومحمد مقدسی و …) این گروههای مهاجر را مجبور به انحلال سازمانشان کرده است و مجبورشان کرده است که زیر پرچم او باشند و…

البته دسته هایی از این گروههای مهاجر که می دانند در حال فروخته شدن توسط جولانی هستند به صحرای سوریه  رفتند و برخی از آن‌ها هم به گروه دوله (داعش) ملحق شده اند.

این سرانجام حتمی تمام مهاجرینی است که سرنوشت خودشان را به جولانی نجدی (جاسوس عصر) سپرده اند؛ یا جهاد فی سبیل آمریکا و ناتو، یا ملحق شدن به جماعت دوله(داعش) یا سرزدن به بیایانهای سوریه  یا اگر تحت تعقیب نباشند سکونت در ترکیه و اورپا و آمریکا.

این مسیر آینده و حتمی گروهک نجدی مُلا فتاحی و امثال او در ادلب سوریه است؛ البته اگر قبل از آن به شیوه های مختلفی توسط امنی های جولانی و متحدین آنها چون هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا و ناتو ترور و حذف فیزیکی نشوند.

دغل بازی «مجازی های آگاه نفوذی» و «جاهلین نجدی و نجدی زده» در تحریف سیاستهای القاعده در مورد دارالاسلام ایران

این است جایگاه دارالاسلام نزد سید قطب – تقبله الله – و ادامه دهندگان راه او

دغل بازی «مجازی های آگاه نفوذی» و «جاهلین نجدی و نجدی زده» در تحریف سیاستهای القاعده در مورد دارالاسلام ایران

به قلم: مسعود سنه ای

برای هیچ اهل دعوت و جهاد و حتی برای هیچ یک از کفار اصلی و مزدوران آنها پنهان نیست که القاعده ای که توسط دکتر عبدالله عزام پایه گذاری شد و توسط اسامه بن لادن مدیریت و رهبری می شد بر اساس تفکرات اخوانی سید قطب مدیریت و رهبری می شد و هر دو رهبر از اعضای فعال اخوان المسلمین بودند که اسامه بن لادن به دلیل ماندن در کنار مجاهدین افغان توسط اخوان رسمی از جماعت اخوان اخراج گردید.

به هر حال در این تفکر :

  • سعی بر آن است که مسلمین با تمام مذاهب و تفاسیر اسلامی که دارند در یک «جبهه ی واحد»  و بر اساس مسائل بیشمار مشترک و دشمنان مشترکی که دارند با هم «متحد» شوند.
  • سعی می شود که بر دشمن اصلی تمرکز شود که سید قطب آمریکا را به عنوان «شیظان بزرگ» و اسامه بن لادن نیز به عنوان «سر افعی» به عنوان دشمن اصلی معرفی کرده و بر آن تمرکز شده است.

پس در اندیشه ی القاعده ای که توسط این دو رهبر بنیانگذاری و رهبریت شد جایی برای درگیر شدن با مسلمین به بهانه های واهی اختلافات فقهی و یا حتی جایگاهی برای باز کردن جبهات انحرافی با کفار اصلی که ما را از تمرکز بر آمریکا به عنوان دشمن اصلی دور می کند وجود ندارد.

این روزها که مشتی دغل باز نجدی و نجدی زده و بخصوص نفوذی های مجاهد نما و نجدی نما در فضای مجازی نفوذ کرده و با تحریف و قیچی کاری در منابع مختلف سعی در معکوس کردن این معادله را دارند و سعی دارند مسلمین را از دشمن اصلی غافل نموده و به خودشان مشغول کنند، سعی دارند سیاستهای القاعده را نیز تحریف و وارونه نشان دهند.

در تازه ترین اقدام، کانالهایی معلوم الحال با ترجمه و نشر فراگیر یکی از مقالات ایمن الظواهری که در نشریه انصار در سال ۱۴۱۵ق/۱۳۷۳ش نشر شده تمام تلاش خود را بر این متمرکز کرده اند که این سخنان ایمن الظواهری دیدگاه القاعده در آن زمان و بعدها در مورد شیعه و ایران بوده است !

با آنکه ایمن الظواهری دارای تفکرات نجدیت است و طبعاً همچون تمام نجدی ها منبع و حامله ی تفرق و جنگ داخلی و مشغول کردن مسلمین به مسلمین به بهانه های اختلافات قابل چشم پوشی میان مذاهب و تفاسیر مختلف اسلامی است، و کارنامه ی ایمن الظواهری در این چند سال بعد از تسلط او و منحرف کردن القاعده بر کسی پوشیده نیست، با این وجود این مقاله ای که از او نشر کرده اند در مورد جماعت جهاد اسلامی مصر صحبت می کند نه القاعده؛ چون در آن سالها توسط کسانی چون لارنس رایت شایع شده بود که: «علی محمد یکی از اعضای جهاد اسلامی مصر به اف‌بی‌آی گفته‌است که این گروه، یک کودتا را در مصر در سال ۱۹۹۰ طراحی کرده بود ؛ الظواهری به ایران اطلاعاتی دربارهٔ طرح دولت مصر برای یورش به چندین جزیره در خلیج فارس ارائه کرد که هم ایران و هم امارات متحدهٔ عربی ادعای مالکیت آن را دارند. به گفتهٔ محمد، در ازای این اطلاعات، دولت ایران ۲ میلیون دلار به الظواهری پرداخت و به آموزش اعضای گروه الجهاد در یک کودتا کمک کرد که در واقع هرگز انجام نشد.”

ایمن الظواهری این اتهام را رد می کند و جهت تحکیم این اتهام نیز به چند اختلاف با شیعیان اشاره می کند که متاسفانه در این زمینه به عقاید شیعیان غلاة و انگلیسی نیز ( مثل اعتقاد به تحریف قرآن و توهین به ام المومنین و. ..) اشاره می کند تا شیعیانی که هم اکنون حاکمیت را در ایران در اختیار دارند.

در پایان ایمن الظواهری در پاسخ به أسامة بن عبد الفتاح  گزارشگر مجله انصار می گوید:” در خالصه: ایران هیچ چیزی به حرکت جهادی در مصر تقیدم نمی کند و آن هم به یک سبب که حرکت جهادی بطور قاطع موضوع وابستگی به ایران را رد می کند.”

اینهم یکی دیگر از تحریفات «مجازی های آگاه نفوذی» و «جاهلین نجدی و نجدی زده» که سعی دارند به هر نحوی که شده حتی با توسل به دروغ و تحریف و قیچی کاری هم که شده عده ای را بر علیه شیعه و دارالاسلام ایران بسیج کنند و با مشغول کردن مسلمین به مسلمین، آمریکا و مزدورانش با خیال راحت به جنایات خود ادامه دهند.

حکومت سکولار ترکیه دستور عقب نشینی جولانی از مریمین و أناب را صادر کرد

حکومت سکولار ترکیه دستور عقب نشینی جولانی از مریمین و أناب را صادر کرد

به قلم: عبدالله مهاجر

همه می دانیم که گروه جولانی در ادلب و اطراف آن به همراه احرار الشام و ارتش آزاد دستورات خود را به صورت مستقیم از حکومت سکولار ترکیه می گیرند.

زمانی هم که بین این مزدوران به خاطر منافع درگیری به وجود می آید یا ترکیه می خواهد یکی را ادب کند باز ایجاد آتش بس و صلح به دستور ترکیه است.

در تازه ترین اقدام دیدیم که ترکیه از کانال گروه جولانی خواست توازن قوائی در مرزهای خود به وجود بیاورد و  به ارتش آزاد بفهماند که ارباب اوست و باید بیشتر تابع او باشد تا آمریکا.

بعد از انکه جولانی ماموریت خود را با کشته شدن بیشتر از ۱۵۰ نفر از افرادش انجام داد به دستور ترکیه و به تدریج از مناطقی که گرفته بود عقب نشینی کرد که در تازه ترین عقب نشینی ترکیه دستور داد که جولانی از مريمين و أناب خارج شود و این مناطق را تسلیم حزب سکولار ارتش آزاد کند.

بر اساس توافق غازی عنتاب که کفالت تطبیق آن را حکومت سکولار ترکیه بر عهده گرفته است  گروه جولانی به تدریج باید بدون ایجاد جنگ جدیدی از مناطق شاخ زیتون خارج شود.

آنوقت در زمان حمله ی گروه جولانی به ارتش آزاد عده ای هورا می کشیدند و تکبیر می دادند که فتوحات شروع شده و چند هفته دیگر دمشق فتح می شود و چند هفته بعد از آن آنکارا و بعد از آنکارا نوبت روم و… به همین ترتیب خیال بافی و حماقت مجازی .  

غزوات و فتوحات وهمی برای مشتی مجازی جاهل به اوضاع منطقه

جولانی برای احمق ترین فرد موجود در سوریه مشخص شده است و تنها جاهلین مجازی هستند که دور از منطقه هستند و این خائن و ناکث را نمی شناسند.

البته زمانی که امروز أبو علي الحموي فعال رسانه ای توسط استخبارات جولانی در منزلش واقع در حزانو دستگیر شد به اطرافیان امر کردند که صدایش را در نیاورند و سکوت کنند تا تحقیقات تمام شوند و… یکی از دروغهای همیشگی که تحویل مردم داده اند را تکرار کردند که ثابت می کند گروه جولانی از رسانه و رسیدن اخبار جنایاتشان به مردم بیشتر می ترسند تا از الله؛ چون سازمان مافیایی و حاکمیت پوشالی که بر این ولایت سوریه برپا کرده اند بر نیرنگ و فریب و عوام فریبی بنا شده است.  

آل سعود نیز کمکهای آشکار خود به جولانی را علنی تر کرد

به نظر شما آل سعود به چه کسانی کمک مالی و نظامی می کند؟ به اهل جهاد یا دشمنان اهل جهاد؟

آل سعود نیز کمکهای آشکار خود به جولانی را علنی تر کرد

به قلم: عبدالله مهاجر

قافله های کمکهای حکومت آل سعود که از سوی امیر سعودی ابوترکی ارسال می شود از گدرگاه باب الهوی جولانی وارد مناطق تحت کنترل گروه جولانی شدند. این کمکها در اختیار مافیای جولانی قرار می گیرد که سرنوشت اینکمها دقیقاً چیزی شبیه کمکهای آل سعود در زمان حاکمیت کرزای و غنی بر اداره کابل است؛ به ایم اردوگاهها و اهلی می آید اما …..

البته کاروانهای کمکهای بین المللی از سوی بشار اسد و از گذرگاه سراقب به دست جولانی می رسد و با این کمکهای آل سعود که از مرز ترکیه به دست جولانی می رسد فرق دارد.

۱۱۳ سازمان کمک رسانی در ادلب و اطراف آن وجود دارند که نزدیک به ۳ میلیون دلار ماهیانه به آنها می رسد اما مردم مستمند چیزی از آنها نمی بیند.

حاکمیت کرزای و غنی افغانستان در ادلب و اطراف آن تکرار می شود اما به سبک دیگری. البته مکان مسکونی اهالی اردوگاهها و پناهجویان در اطراف ادلب و اطراف حلب غربی را با مکان مسکونی امرای جولانی که در قصرهای سرمدا و و ویلاهای دركوش و حارم مقایسه کنی و همچنین زندگی سخت اطفال را در این سرمای شدید ببینی خواه ناخواه بر گروه مافیایی جولانی آگاهی پیدا می کنی .

انفجار بمب کارگذاشته شده در موتور سیکلت یک مهاجر در ادلب سوریه

انفجار بمب کارگذاشته شده در موتور سیکلت یک مهاجر در ادلب سوریه

به قلم: عبدالله مهاجر

در مناطق تحت حاکمیت هر یک از حزبهای عمده ی سه گانه ی حاکم بر شمال سوریه شخص یا باید تابع این حزبها باشد یا باید بمیرد. این حزبها عبارتند از:

  1. حزب کارگران اوجالان که بر بخشهایی از شمال و شمال شرق سوریه حاکم است و فعلا در اجاره ی آمریکاست
  2. حزب ارتش آزاد سوریه که بر بخشهایی از شمال سوریه چون اطراف عفرین تا سریکانی (راس العین) حاکم است.
  3. حزب احرار الشام که اینهم بر بخشهایی از اطراف عفرین و مرز ترکیه حاکم است
  4. حزب جولانی که بر ادلب و اطراف آن حاکمیت دارد

در این مناطق همه و بخصوص مهاجرین باید تابع حزب حاکم بر همان منطقه باشند و گرنه به سبکهای مختلفی حذف می شوند.

همه ی ما جنگهای بین القاعده (حراس الدین) و حراس التوحید و جماعت مسلم چچنی و انصارالاسلام و سایر گروههای جهادی دیگر با حزب جولانی را فراموش نکرده ایم و همه می دانیم که این جماعتهای جهادی چرا نزدیک به ۳ سال است هیچ گونه حرکت جهادی انجام نمی دهند و هنوز تعدادی از افراد آنها در زندانهای جولانی به سر می برند.

بر این اساس مهاجرین در بدترین حالت ممکن قرار گرفته اند و چنانچه جولانی نخواهد در افکار عمومی بیشتر مفتضح شود سعی می کند گرای مجاهدین مهاجر و مخالف خودش را به استخبارات ترکیه بدهد تا از طریق هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا و ناتو چنین مجاهدی حذف شود! این چیزی است که هیچ مجاهدی در شمال سوریه در ان شکی ندارد.

البته ترورهای کور نیز یکی از این حقه های جولانی بوده است؛ به سادگی مخالفین و حتی مهاجرین مستقلی که هیچ گونه مخالفتی با او نیز اعلام نکرده اند را به سبکهای مختلفی ترور می کند و فوراً انگشت اتهام را به سمت دوله (داعش) نشانه می رود و غیر از خود مجاهدین عوام الناس نیز اعتراضی نمی کنند.

چرا مجاهدین اعتراض می کنند؟ چون هم دسیسه های جولانی و دغل بازی و غدر و خیانتهای آشکار او را می دانند و هم به سبک عمل و رسانه های دوله (داعش) آشنایی دارند و هم این مجاهدی که ترور شده است را نیز به خوبی می شناسند و می دانند که برای چه طرفی مطلوب و مورد هدف است.

امروز و در تازه ترین اقدام ما شاهد انفجار یک بمب کارگذاشته شده در موتور سیکلت یکی از مجاهدین مهاجر و مستقل در مفرق الغسانية از توابع ادلب بودیم که الحمد لله قبل از نزدیک شدن این مجاهد عمل کرد و ضرری متوجه این مهاجر نشد.

البته چند ثانیه بعد از انفجار نیروهای امنیتی حزب جولانی که انگار از دور نظاره گر بودند جهت دیدن نتیجه انفجار در محل حاضر شدند.

همه ی ما می دانیم که چه کسانی از کشته شدن این مهاجرین مستقل سود یم برند و این ترورها به دستور چه طرفهای در خارج صورت می گیرد.

بگذار تمام دنیا بداند که جولانی این جاسوس عصر در میان اهل جهاد چه کار کرده و هنوز هم چگونه به همراه چند مجرم مثل خودش به تجارت با جان و مال و ناموس و خاک اهل سنت منطقه مهاجرین ادامه می دهند.

 روزی که اهل سنت منطقه انتقام خود را از باند مافیائی جولانی بگیرند زیاد دور نیست باذن الله .

بازی کثیف و تجارت پلید جولانی در ادلب سوریه در حال انتهاء

بازی کثیف و تجارت پلید جولانی در ادلب سوریه در حال انتهاء

به قلم: مجاهد مهاجر

سالهاست که اهل دعوت و جهاد مسلمین را از جوانکی جاسوس تحذیر می دهند که این جوانک در بازی کثیفی در حال تجارت با اهل جهاد و در حال تجارت با خون و ناموس و مال و خاک مردم اهل سنت شمال سوریه است.

جولانی این جوانکی است که در میان مردم شمال سوریه و آگاهان، به «جاسوس عصر» شناخته شده است، که در شمال سوریه مجری تمام دستوراتی است که کفار سکولار جهانی چون آمریکا و ناتو و حتی روسیه از کانال حکومت سکولار ترکیه به او می دهند.

این روزها نیز زمزمه هایی وجود دارد که تصمیم بین المللی بر پایان ملف و پرونده ی سوریه در سال ۲۰۲۳ است و بر اساس سخنان مقامات بلند پایه ی ترکیه قرار است به واسطه ی روسیه بین رئیس جمهور ترکیه و سوریه در این زمینه دیداری صورت گیرد.

زمانی که شخصیتهای مختلف به سوچی رفتند با وجود انهمه غوغاسلاری و دروغپراکنی گروه جولانی اما این دارودسته ی مافیائی جولانی بود که به دستور حکومت سکولار ترکیه تصمیمات سوچی را در زمین واقع پیاده و اجرا کرد و اطراف حماة و المعرة و جرجناز و سراقب و غیره را تسلیم حکومت بشار اسد کرد.  

الان هم باز همین جولانی است مجری تصمیمات بین المللی می شود؛ دیدیم که با اجازه و دستور بین المللی، هیئت جولانی با حمایت و نظارت بین المللی با انواع اسلحه و مهمات وارد عفرین شد؛ در حالی که ۸ سال است که هیچ گونه اجازه ای نمی دهند که جماعتها و گروههای جهادی دیگر روستها و مناطق الساحل را پس بگیرند که جولانی آنها را تسلیم حکومت بشار اسد کرده است و نزدیک به چهار سال هم هست که کلاً غیر از چند نمایش خمپاره اندازی تمام جبهات جنگ با حکومت بشار اسد و مزدوران آمریکا را بسته است.

در این بازی کثیف همه می بینیم که در خمپاره اندازی بر علیه نظام بشار اسد مثلاً ۱۰ نفر شرکت می کنند اما در اشغال عفرین که قبلاً توسط گروههای انقلابی دیگر آزاد شده است ۵ هزار نیروی نظامی به همراه تانک و نفر بر و انواع اسلحه های سبک و سنگین مشارکت می کنند و آمریکا و ناتو و روسیه و سایر کشورها نیز زمین و هوا را برای آنها پوشش می دهند و اقدامی نمی کنند.

یعنی برای یک بچه ی شیرخواره در خاک سوریه هم این خیانتها و دلقک بازی ها و فیلمهای شبه جهادی گروه جولانی روشن شده است اما کسی نمی تواند کاری انجام دهد، چون تمام قدرتهای جهانی و منطقه ای از زمین و هوا از جولانی حمایت می کنند و تمام کمکهای مالی و دلارهای کشورهای مختلف از جمله آمریکا و اروپا نیز تحویل گروه جولانی می شود؛ و چنانچه گروه و جماعت و حتی فرد یبا جولانی مخالفت کند بلافاصله یا دستگیر می شود یا اگر قدرت دستگیری نباشد توسط هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا و ناتو ترور می شود.

گروه جولانی تا همین الان هم حتی یک وجب از خاک سوریه را از رژیم بشار اسد آزاد نکرده است بلکه زمینهایی چون ادلب را اشغال کرده که قبلاً توسط گروههای انقلابی دیگر آزاد شده بودند، مثل همین الان عفرین.

البته جولانی موفق شده است ارتش ناتو را از کانال حکومت سکولار ترکیه وارد خاک ادلب و سایر مناطق تحت سلطه ی خود کند و این بزرگترین علامتی است که به احمق ترین انسانها نیز می فهماند که جولانی و دارودسته اش خائن و مزدور است و عذری برای کسی باقی نمی ماند.