مصر و انقلاب نارس و سقط شده ي آن، تجربه ای نزدیک برای امارت اسلامی افغانستان(۱)
به قلم : احسان هورامی
این روزها که آمریکا و سایر متحدین آن قصد دارند مهره های خود را در حکومت انقلابی امارت اسلامی افغانستان جا بزنند ما را یاد تکرار سناریویی نزدیک می اندازد که در مصر رخ داد. [۱]
در شرایطی که همه نگاه ها در خاورمیانه به تحولات سوریه متمرکز شده است، اولین کابینه ي سكولاريستي مصر پس از انقلاب ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱ معرفی گردید و در برابر رئیس جمهور مرسی به وفادار بودن به قانون سكولاريستي جمهوري عربي مصر سوگند یاد کرد.
بررسی این کابینه ي سكولاريستي که به ادعای نخست وزیر آن، هشام قندیل، “کابینه انقلاب” است از این جهت اهمیت دارد که این کابینه ي معادله اصلی قدرت را در صحنه سیاسی مصر را توصیف می کند، معادله ای که با تحلیل آن می توان به قضاوت دقیق تری نسبت به سرنوشت انقلاب مصر دست یافت.
در آستانه اعلام نتایج نهایی انتخابات ریاست جمهوری مصر، اخباری در برخی محافل عربی منتشر شد مبنی بر اینکه اخوان ( در اينجا هر جا كه اسم اخوان آورده شد منظور اخوان الشياطين فعلي است نه اخوان المسلمين امام بناء و سيد قطب و عبدالله عزام و..) و شورای نظامي حاکم بر مصر با میانجیگیری وزارت امور خارجه امریکا به یک توافق جامع درباره تقسیم قدرت دست یافته اند؛ توافقی که اخوان را ملزم می کرد که در ازای معرفی محمد مرسی به عنوان پیروز انتخابات ریاست جمهوری، کنترل وزارت خانه های حساس دولت آینده را به شورای نظامی واگذار کند.
آموزش چگونگی پرورش و هدایت جهاد ( ۲ )[مبانی عمومی امنیّت]
استاد مجاهد ابوعبیده عبدالله العدم
ترجمه: م . ابراهیمی
درس دوم
[مبانی عمومی امنیّت]
حال درباره مبانی و اصول عامّ امنیّت و اطلاعات سخن می گوییم و در این درس به آن می پردازیم تا برادر مجاهد از آنها مطلع باشد. این مبانی عامّ پیرو حرکت تبدیل و تغییر نمی باشد. ما در درس گذشته درباره مسائل امنیتی سخن گفتیم و خاطرنشان نمودیم که امنیت در یک قالب جامد و غیر متحرک نیست بلکه در بحث امنیت اموری وجود دارد که هماهنگ و پا به پای تکنولوژی و پیشرفت حرکت می کنند مثلاً امنیت اتصالات و ارتباطات در زمان حال با امنیت اتصالات در ده سال پیش به سبب پیشرفت و تکنولوژی فرق می کند و نیز ابزار دشمن در جنگ او با مجاهدین پیشرفت کرده است.
اما مبانی عمومی که درباره آن سخن خواهیم گفت مبانی و اصولی ثابت هستند که با تغییر زمان و مکان تغییر نمی یابند بنابراین برادر مجاهد باید تلاش نماید که بدانان چنگ زند و در آنها مهارت یابد تا کار جهادی استمرار یابد و از دست دشمنان الله عزو جل به دور باشد.
الله تعالی می فرماید:{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ خُذُواْ حِذْرَكُمْ: اي كساني كه ايمان آورده*ايد ! احتياط نمائيد} این یک قاعده است، قاعده کار امنیتی عبارت است از: { يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ خُذُواْ حِذْرَكُمْ }، این قاعده عظیمی از قواعد اسلام و از قواعد این دین می باشد یعنی: احتیاط و آماده باش. این سخن {که خطاب به تمامی مؤمنین است به مهمترین قواعد سازنده در جامعه مسلمان و محور اساسی اشاره می کند که مفهوم امنیت عامّ در جماعت مسلمان بر آن متمرکز می باشد، در این آیه بیان نموده که احتیاط و آماده باش بر تمامی مؤمنین واجب و وظیفه ای شرعی می باشد} همانند نماز، همانطور که نماز وظیفه ای شرعی می باشد احتیاط و آماده باش و رعایت امنیت در برابر دشمن وظیفه ای شرعی در هنگام صلح و جنگ است، نه فقط در جنگ بلکه در صلح هم چنین است زیرا در وقت صلح نیز دشمن جواسیس خود را برای جمع اوری اطلاعات درباره دولت یا مکان یا جماعتی که تو در آن کار می کنی یا در آن زندگی می کنی می فرستد چرا که همانطور که قبلاً توضیح دادیم دشمن در صورتی که اطلاعات کافی از دشمن خود که با آن می جنگد نداشته باشد امکان پیروزی در جنگ برایش وجود ندارد.
هشدار ، مواظب باشید ، مزدوران دین فروش و مردم فروشان استحمارگر و ایجاد شبهات و اعتراض بر جهاد
کاتب : ابوابراهیم هورامی
می گویند در مرحله اول طلب علم واجب است. در مرحله دوم اصلاح عقیده ، در مرحله سوم تحطیم (شکسته شدن و…) القباب ( کسی که هنگام درگیری خیلی داد و فریاد کند) والزوایا (کنار زد و دور کرد، آن را منع کرد و بازداشت ، گوشه و کنج).
در مرحله چهارم گذر و به پایان رسانیدن پیروزی بر صوفیه و الطّرقیه و بدعت قبل از فکر در مورد جهاد با کفار و آزاد سازی سرزمین مسلمین از اشغال و چپاول کفار سکولار جهانی و داخلی باید به پایان برسند. و پنجم اصلاً شما در کنج خانه چکار می کنید اگر جهاد در چچن ، فلسطین ، افغانستان ، عراق و… فرض عین است؟
الله (ج) می فرماید:إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصلِحُوا بَينَ أَخَوَيْكم وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكمْ تُرْحَمُونَ (حجرات آیه ۱۰) مومنان با هم برادرند. میان برادرانتان مصالحه کنید. و از خداوند هراس داشته باشید، به این امید که مورد رحمت قرار گیرید.
بنا هر کسیکه داد از اسلام و مسلمانیت میزند اما مملو از عقده و کینه میباشد در مقابل مسلمان دیگر، آن فرد خود را در ایمان آوردن به خداوند گول زده است.
الله (ج) می فرماید:واذْكُرُوا نِعْمَت اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّف بَينَ قُلُوبِكُمْ فَأَصبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ ( آل عمران آیه ۱۰۳)نعمت خداوند را بر خود بیاد بیاورید، آنگاه که دشمن یکدیگربودید و او میان دلهای شما الفت ایجاد کرد و با این نعمت او برادر یکدیگر شدید.
رسول گرامی صلی الله علیه و سلم میفرماید: مسلمان برادر مسلمان است. به او ستم نمی کند و خوار و ضعیفش نمی گرداند، نسبت به یکدیگر حسادت نکنید!!! و کینه نورزید و رقابت ننماید!!! بندگان خدا و برادر هم باشید.
موضع ائمه ی مذاهب پنجگانه در برابر قرآن و سنت صحیح
به قلم: ابوبکر الخراسانی
این روزها گاه دیده می شود که عده ای با استناد به سخنان شاذ عده ای از مولوی ها و شیوخ مورد پسند خودشان به راحتی آیات قرآن و حتی سنت صحیح رسول الله صلی الله علیه وسلم را نیز نادیده می گیرند؛ بخصوص در مسائلی که به وحدت اسلامی و نزدیک کردن مسلمین به همدیگر و دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان و حکومت اسلامی و مسائلی اساسی از این دست ربط داشته باشد.
بر این اساس سعی کرده ام آراء ائمه ی مذاهب حنفی، جعفری، مالکی، شافعی و حنبلی را در این زمینه ارائه دهم.
امام ابوحنیفه رحمه الله چنین گفته اند:
إذا صح الحدیث فهو مذهبی = هرگاه حدیثی صحتش به ثبوت رسید آن مذهب من است.
لا یحل لأحد أن یأخذ بقولنا ما لم یعلم من أین أخذناه = برای هیچ کس جائز نیست که گفته ما را بگیرد تا اینکه نداند که ما آن را از کجا گرفته ایم .
ودر روایتی دیگر از ایشان آمده: حرام على من لم یعرف دلیلی أن یفتی بکلامی = حرام است بر کسی که دلیل مرا نداند به گفته من فتوا دهد .
۴- ودر روایت دیگری اضافه تر آمده : فإننا بشر نقول القول الیوم ونرجع عنه غدا = همانا ما انسانیم امروز حرفی می زنیم و فردا از آن رجوع می کنیم وباز می گردیم
۵- ودرروایتی دیگرازایشان نقل شده : ویحک یا یعقوب ( هو أبو یوسف ) لا تکتب کل ما تسمع منی فإنی قد أرى الرأی الیوم وأترکه غدا وأرى الرأی غدا وأترکه بعد غد = وای بر توای (ابویوسف) یعقوب هر آنچه از من می شنوئی آن را ننویس زیرا من امروز نظریه ای دارم که فردا آن را ترک می کنم و فردا نظری خواهم داشت که پس فردا آن را رها خواهم نمود.
۶- و نیز فرمودند: إذا قلت قولا یخالف کتاب الله تعالى وخبر الرسول صلى الله علیه وسلم فاترکوا قولی = هرگاه من سخنی گفتم که با کتاب الله (قرآن) و احادیث رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم مخالف بود؛ سخن مرا ترک کنید.[۱]
امروزه در میان مومنین اهل جهاد ما کمبودی از لحاظ وجود مجاهدین شجاع و فداکار نداریم بلکه بزرگترین مشکل و بحران ما در عدم فهم صحیح منهج و مفاهیم اسلامی و انحراف در دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان و در عدم حرکت در مسیر وحدت اسلامی یا اتحاد اسلامی است که کار گروهی جدی و با برنامه و منضبط و پیوسته و خالی از اضطراب و بیقراری و انقطاع اهل جهاد را به پیش می برد.
هر کس که در میادین جهاد زندگی کرده و از جوانان امت اسلامی دوری نگزیده باشد و در عمل دعوی یا جهادی گروهی شرکت کرده یا با اهل دعوت و جهاد و جماعتهای آن اختلاط کرده باشد، میداند که ما از نقص و کمبود افراد شجاع و یا صالح و یا افراد متقی و صاحب ورع، یا کسانی که استعداد قربانی دادن و فداکاری در راه خداوند را داشته باشند، رنج نمیبریم چرا که در امت اسلام مردان بسیاری هستند که در عهد و پیمانشان با خداوند متعال صادقند و زندگیشان را برای نصرت دین خداوند تخصیص دادهاند و مرگ در راه خداوند از بزرگترین آروزهای آنهاست.
اما فقط با سلاح دین و اخلاص و ورع و تقوی و عواطف و احساسات و حب جهاد و استشهاد و مرگ در راه نصرت دین و مانند اینها از معانی پاک و خصلتهای ستوده، دین خداوند پیروز نمیشود و دشمن شکست نمیخورد و فقط به مجرد اینها به اهدافمان نمیرسیم و آرزوهایمان ـ در نصرت دین ـ را تحقق نمیبخشیم.
زمانی که الله متعال می فرماید: فَقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللّهِ لاَ تُكَلَّفُ إِلاَّ نَفْسَكَ(نساء /۸۴) در راه خدا بجنگ (حتي اگر هم تنها باشي و باك نداشته باش. چرا كه وعده نصرت و پيروزي به تو داده شده است). تو جز مسؤول (اعمال) خود نيستي.
پس به این نگاه نکن که چه کسانی وارد میدانهای جهاد می شوند یا نمی شوند تو تنها مسئول خودت هستی؛ اما آنچه که کاملتر و اصلحتر است و خداوند متعال آن را برای دین و اهل آن میپسندد، آن است که قتال و جهاد در قالب یک صف باشد همانطور که خداوند تعالی آن را «صف» نامیده و فرموده است:إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفّاً كَأَنَّهُم بُنيَانٌ مَّرْصُوصٌ(صف/ ۴) خداوند كساني را دوست ميدارد كه در راه او متحد و يكپارچه در خط و صف واحدي ميرزمند، انگار ديوار سربي بزرگي هستند.
این صف واحد در میان اهل جهاد نیز تنها از عهده یک جماعت واحد با یک رهبر واحد و با یک فرمان و دستور واحد برمی آید نه از عهده گروهها و احزاب متفرقی که رهبران متعدد دارند و صفهای متعددی برای خود درست کرده اند و از فرمانهای متعددپیروی می کنند و الله چنین اهل تفرقی را دوست ندارد.
جماعت واحد است که برنامهی واضح و استراتژی مستحکم و هدفمند و خاص خود را دارد، که در برای رسیدن به آنچه از تمکـین و حکومت اسلامی که مسلمانان بدان نیازمنـدند حرکت میکند و در این اهداف اولویات را رعایت کرده و متناسب با مکاید و نقشههای دشمنان و سطح نظامی و کید و مکر آنان، عمل مینماید، به نحوی که رهبران آن جماعت پیوسته بر آگاهیشان نسبت به شریعت و معرفتشان نسبت به واقع میافزایند.
آیا شما چنین جماعت واحدی را در میان احزاب مختلف و متفرق منتسب به اهل سنت در ادلب و اطراف آن می بینید؟ یا گروهکهای متفرقی را در مهلکه ی ادلب می بینید که اکثراً اختیار خود را به تصمیمات کفار خارجی از کانال حکومت سکولار ترکیه داده اند و هیچ یک آن دیگری را قبول ندارد؟
چنانچه بر همگان آشکار گردیده است ، دو جناح امپریالیستی شرق و غرب سوریه را از طریق متحدین خود محل زورآزمائی و امتیازگرفتنهای رایج دیپلوماسی دنیای پلید سیستم سکولاریستی نموده اند . در این راستا عده ای از کشورها ی منطقه و احزاب داخلی سوریه، هرکدام به نوبه ی خود طرف یکی از جناحهای بین المللی را گرفته و به نام مردم مظلوم سوریه صحبت می کنند . در این میان کوردستان سوریه نیز از این قاعده مستثنی نبوده و به روشنی آثار این دو امپریالیست جهانی را مشاهده می نمائیم که در لباس یکی از احزاب کوردی خود را به نمایش درآورده اند .
در یک طرف این قضیه جناح طرفدارامپریالیستهای روسیه قرار دارد که در قالب پ.ک.ک و نماینده اش در کوردستان سوریه ، پ. ی .د ( حزب اتحاد دموکراتیک کردستان سوریه ) و شاخه ی نظامی آن ه . پ . گ ( نیروی محافظ خلق ) خود را به نمایش درآورده است و هم اکنون در اجاره ی آمریکا قرار گرفته اند و با نام کورد و دفاع از کورد ، مردم کورد را قربانی عقاید سکولار سوسیالیستی خود و اربابان خارجی خود چون آمریکا و روسیه می کنند و در برابر مخالفین خود قرار می دهند .
در طرف دیگر این قضیه جناح طرفدار آمریکا – ناتو و احزاب سکولارلیبرال محلی قرار دارند که از ۳ کانال ابراز وجود کرده اند :
یکی از طریق حزب سکولارلیبرال دموکرات کوردستان عراق به رهبری بارزانی که احزابی چون حزب سکولارلیبرال دموکرات کوردستان سوریه ( الپارتی ) و….. حزب دموکرات عراق یک سری از کردهای سکولار لیبرال سوریه را جمع کرده با عنوان شورای ملی کردستان (۱۶ حزب سکولار لیبرال کورد) که اینها نزدیک به مسعود بارزانی هستند و میگویند ما هم هستیم و در کوردستان سوریه سهم میخواهیم. (ترکیه از طریق بارزانی با این کردهای سکولار لیبرال هم کار میکند)
و دیگری احزاب سکولارلیبرال دیگری چون جبهه آزادیبخش کوردستان و نیروهایی وابسته به نواف راغب بشیر که وابستگی خود را به حکومت سکولاریست ترکیه اعلام نموده اند و عفرین و سایر مناطق کورد نشین پاک شده از پ.ک.ک را اداره می کنند.
و در نهایت جماعتهایی چون لواء جبهه الاکراد که خود را عضوی از ارتش آزاد سوریه می دانند . اینها خواهان دخالت اربابان خود در اشغال سوریه هستند . با توجه به نوع نگرانی های ارتش آزاد سوریه این ارتش دنبال کاهش نقش احزاب کرد طرفدار جناح روسیه – چین و کوردهای شریعت گرا در مناطق کردنشین است.
یعنی اگر چه اولویت ارتش آزاد تابع ناتو – آمریکا ، آن است که تضاد با نظام را پیگیری کند اما در وهله بعد اگر تضاد با نظام به نتیجه رسید و یا به هر دلیلی کنار رفت ، تضاد با این کوردها افزایش می یابد. اینها نمی دانند که امريكا دوست بى اعتبار، مغرض و بى مروت است و دشمن آشتى ناپذير اسلام و مسلمانان . كسانيكه بر دوستى امريكا اعتماد می كنند، يا بسياركودن اند و يا در قلب شان ذره اى از ايمان وجود ندارد، امريكا مزدور می پسندد نه دوست و رفيق، مزدوريكه براى تأمين منافع امريكا به قربانى كردن خود و كشورش آماده باشد.
حالا دخالت آمریکا – ناتو ( اتحادیه ی اروپا ) در سوریه چه به پیروزی منجر شود و چه به شکست در هر صورت به ایجاد حالتی از هرج ومرج در میان مردم منجر می شود که برای سالیانی دراز ادامه خواهد داشت مثل آنچه در عراق و افغانستان رخ داد .
وقتی به واقعیت موجود این احزاب و گروههای سکولار سوسیالیستی یا لیبرال کورد می نگریم ، آشکارا مشاهده می کنیم که هر کدام از این احزاب و دسته ها ، دارای اربابان خاص خود هستند که ملت مسلمان کورد را برای مصالح و سیاستهای این اربابان قربانی و خرج می کنند . و تاسف انگیزتر اینکه هرکدام خود را در رسانه هایشان نماینده ی ملت کورد و مخالف خود را دشمن ملت کورد معرفی می کنند . و فاجعه آمیزتر اینکه هیچ یک از جناحهای شرق یا غرب و یا رژیم بشار اسد و ارتش آزاد ، به وجود آنها به عنوان یک ملت و دادن حداقل خودمختاری به آنها نیز اقرار نمی کنند .
دارودسته ی منافقین و دفاع از قوانین سکولاریستی و سکولاریستها اینبار با نام عمر بن خطاب
به قلم: ا. ترکی این روزها باز در میان دارودسته منافقین ( سکولار زده ها)ی میان اهل سنت شایع شده است که عمر بن خطاب چرا به غیر ما انزل الله حکم میکرد !!!
شبهه قدیمی بود و عباد و بندگان حکام سکولار معاصر از ترسشان ، از دوباره بیان کردن آن پشیمان شده بودند که مباداحقیقت آنان در فدا کردن اسلام بر مصالح وشهوات خود آشکار شود . و این را از بعضی از کسانی می شنوم که خداوند بر گوش وچشمشان مهر زده است وآنها را از چهار پایان نیز گمراه تر قرار داده است و از یادگیری و مشغول شدن به اصل دین وتوحید اعراض می کنند و کلامشان این است که فاروق روزی که که حکم سرقت سارقان را در سال رماده (قحطی)انجام نداد حکم به ما انزل الله نکرد . می گویم : همانطور که اهل علم می گفتند:وقتی مومن موحد و آشنا به دینش این گمراهی ها و جهالات مرکب را می بیند باید متوجه نعمت الله تعالی شود و از این نعمت شکر گذار باشد ، این نعمت همان نعمت توحید واسلام وفهم دین همانطور که باری تعالی می فرماید: (یُؤْتِی الْحِکْمَةَ مَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً) [البقرة: ۲۶۹] یعنی« حکمت را به هرکس که بخواهد ( و شایسته بیند ) می دهد ، و به هرکس که حکمت داده شود ، بیگمان خیر فراوانی بدو داده شده است» بعضی از سلف می گفتند:به هرکسی قرآن عطا شود و ببیند کسی بالاتر از او است پس نعمت الله را در حق خود نمی شناسد . سپس به اختصار می گویم :برای شما در آنچه که قبلا بیان کردیم روشن شد که حکم به غیر ما انزل الله بر دو معنی است:یکی حکم به غیر ما انزل الله که در آن تبدیل شرع صورت می گیرد که کفر است و دیگری عبارت است از ظلم در حکم و قضاوت بر اساس هوی وهوس و شهوت بدون استحلال . و آن چیزی که مشخص است ؛ کار عمر بن خطاب از هیچ یک از انواع بالا نیست و بحث کردن بیش از حد در این مورد ضایع کردن وقت است ، بلکه توضیح زیاد در این مورد خوار وخفیف دانستن خواننده ی کتاب و و کوچک شمردن عقل اوست . چون که امر بسیار واضحی است و توضیح واضحتر الا برای دیوانه نیست . واما کار عمر بن خطاب در این مورد در سال قحطی اجتهاد محض مصیب بوده که به خاطر آن ماجور می شود ان شاءالله و این کار قطعا و بدون شک از حکم بما انزل الله است و در هیچ حالی از آن خارج نیست . به این دلیل که اعمال برای مقاصد شریعتی است که رسول الله صلی الله علیه واله وسلم به خاطر آن مبعوث شده است و آن حفظ مصالح اساسی شرعی مردم و حاصل کردن بزرگترین آنها و دور کردن مفاسد از آنها و این مصالح شرعیه با ضابطه و معلوم هستند . با استقراء نصوص شرعی بر آنها(یعنی بر وجود این مصالح نصوص شرعی دلالت می کند)و این مصالح تابع هوا وهوس واستحسانات نیست همانطور که بعضی از سفیهان این گونه فکر می کنند . و بعضی از اینها ضروری و برخی (حاجی) مبهم یا نیاز و دیگری تحسینی تکمیلی …
واما ضروریات شش تا هستند دین، نفس ، عقل ،نسب، آبرو ، و مال . و علی الاطلاق این ها مهم ترین مصالح هستند ، وبالاترین و مهم ترین اینها دین وتوحید است و زمانیکه این ضروریات با هم تعارض پیدا کردند ویا یکی با نیاز و تکمیلی تعارض پیدا کرد قطعا آنچه که ضروری است را مقدم می کنند ، در این هیچ خلافی و اختلافی وجود ندارد . ولی اگر دو تا از مصالح ضروری با هم تعارض کردند ، تقدیم با مهم ترین وبزرگترین اینها است وفدا کردن پایین تر به بالاتر و یا دور کردن مفسده بزرگتر با کوچکتر از آن… صورت مي گيرد . این باب بزرگی در فقه است و این از بزرگترین مقاصد شریعت است و حكم آن و قواعدش ، و هر کس موفق به فهم و شناخت ان شود قطعا موفق به فهم بسیاری از اسرار شریعت خواهد شد . فهم این باب و تطبیق آن در واقع دنیا ، بدون شک از اصول شریعت است و از حکم بما انز ل الله است . و اجتهاد عمر رضی الله عنه چیزی جز در این باب نبوده است . ايشان مصلحت حفظ جان را بر مصلحت حفظ مال مقدم کرده است ، زمانیکه آن دو مصلحت با هم تعارض داشتندو مردم در مخمصه ی بزرگی بودند . و ضرورت محظورات را مباح می کند . و خوردن مال مسروق توسط سارق ، مانند خوردن مردار در این گونه مواقع است و این مباح است ، بلکه در نظر طائفه ای از اهل علم واجب است ، زمانیکه موجب هلاک می شود ؛ و کسی که نمی خورد و می میرد خداوند را نافرمانی کرده است ، چون جان خود را از بین برده است . همانطور که ابن حزم می گوید:و به این قول باری تعالی استدلال می کند: (وَلا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ) [النساء: ۲۹] یعنی« نفس های خود را نکشید(یا خود را نکشید) ومی گوید : و این به عموم لفظ به تمام موارد اقتضا می کند.[۱] و امام عمر رضی الله عنه مفسده ی بزرگ را به قدر توانایی با مفسده ی کوچکتر دفع کرده است و از دو مصلحت بزرگ دفاع کرده است (ارواح مردم وجانهایشان )به فوت شدن پایین تر از آن ، یعنی مال هایشان به خاطر تعارضی که در بین دو مصلحت ضروری به وجود آمده بود ، واین از فقاهت امام عمر است در تحکیم مقاصد شریعت و مصالح وضروریاتی که حدود برای حفظ آنها گذاشته شده است . و از آنها است که مفاسد دور می شود و به این خاطر امام ابن قیم رحمه الله می گوید: واین مقتضی قواعد شریعت است»[۲]
پس این نیز حکم به ما انزل الله است و آنگونه نیست که دشمنان الله می پوشانند واین واضح وآشکاراست و فاصله ی بسیار دوری بین این دو مقوله است .
[۲] أعلام الموقعین (۳/۱۱) فی (تغیر الفتوى بتغیر الزمان والمکان) فصل (سقوط حد السرقة أیام المجاعة) وذکر فیه أثر عمر: ”أن غلمان حاطب سرقوا ناقة رجل من مزینة وأقروا على أنفسهم، فقال: یا کثیر بن الصلت اذهب فاقطع أیدیهم، فلما ولى بهم، ردهم عمر ثم قال: أما والله لولا أنی أعلم أنکم تستعملونهم وتجیعونهم حتى إن أحدهم لو أکل ما حرم علیه حل له، لقطعت أیدیهم. وأیم الله إذ لم أفعل لأغرمنک غرامة توجعک، ثم قال: یا مزنی بکم أریدت منک ناقتک؟ قال: بأربعمائة. قال عمر: اذهب فأعطه ثمانمائة“ وذکر مذهب أحمد رحمه الله فی سقوط الحد عام المجاعة، وتضعیف الغرم على من درىء عنه الحد والقود لسبب شرعی.
دیروز علوش از آخور انگلیس سردرآورد و امروزدارودسته ی جولانی
به قلم: ابوخالد کوردستانی
دیروز زهران علوش امیر جیش اسلام دمکراسی خواه و قهرمان سباعی ، مقدسی ، طرطوسی ، ابوقتاده و عرعور سر از آخور اطلاعات انگلیس درآورد و به تدریج جولانی هم در همان مسیر متحدش بود تا اینکه امروزه رسماً ارتش ناتو (ترکیه) را وارد ادلب سوریه کرده و سرسپردگی زیر مجموعه اش را اعلام کرده است.
زمانی هم که روشنفکران شریعت گرا اعلام می نمودند که کسانی چون ارتش آزاد ، جیش علوش و دهها کتیبه و لواء دیگر ساخته و پرداخته ی آل سعود ، ترکیه ، آمریکا ، انگلیس و … هستند ، بسیاری از ملاها و شیوخ کتابخانه ای محدود بین نجدیت به چنین روشنفکرانی لقب تندرو ، خوارج و… داده و چنین ابراز می داشتند که با روشن شدن چنین دسیسه هایی جهاد در سوریه ، عراق ، لیبی ، فلسطین ، یمن ، افغانستان و غیره در معرض خطر قرار می گیرد !!.
زهران علوش نجدی در آخرین دیدار با رسانه های آمریکایی نقاب ریاکارانه ی خود را برداشت و رسماٌ اعلام نمود که خواهان حکومتی دمکراتیک برای سوریه است نه حکومتی اسلامی . این پهلوان پنبه ی صحوات شام و علمای نجدی کتابخانه ای محدود بین ، قبل از مرگش بنا به درخواست بخش خارجی سازمان جاسوسی انگلیس ( ام آی ۶ ) وارد لندن پایتخت انگلیس گردید؛ اما پروژه ی ناتمام او را جولانی می خواهد تکمیل کند.
آیا این جهادی که امثال علوش و جولانی به فتوای نجدی های کتابخانه ای و با پوشش رسانه ای وسیع جهانی ( حتی شبکه های فارسی منتسب به اهل سنت چون کلمه ، وصال حق و غیره نیز دلداده ی همین جریان فاسد اند ) در حال انجام دادنش هستند جهاد در راه الله و جهت تشکیل حکومتی اسلامی و خدمت به بندگان الله است ؟ یا جهادی است در راه انگلیس و آمریکا و صهیونیستها جهت تشکیل حکومتی سکولار و دمکراسی خواه و خیانت به دین و ملت ؟ آیا چنین ثمره و نتیجه ای ارزش آنهمه آواره و کشته و زخمی و یرانی را دارد؟
سوریه با داشتن ۱۱ میلیون آواره و هزاران کشته و زخمی به صورت خرابه ای درآمده است که با کلمات خونین علمای کتابخانه ای محدود بین چون طرطوسی و مقدسی و ابوقتاده و عرعور و دیگر مشابهین ممکن است تبدیل به گورستانی واقعی برای مسلمین گردد و اگر ثمره ای هم در بر داشته باشد نصیب انگلیس ، آمریکا ، اسرائیل ، ترکیه ، آل سعود و دیگر دشمنان قانون شریعت الله گردد ، علمای کتابخانه ای محدود بینی که هر یک هزاران کیلومتر آنطرفتر در انگلیس و اردن وسعودی و .. مشغول زندگی و خوشگذرانی خود می باشند .
در زیر شما بخشی از ثمره ی کلمات خونین علمای کتابخانه ای محدود بین چون طرطوسی و مقدسی و ابوقتاده و عرعور و غیره را شماهده فرمائید :
در سوریه اهل سنت در راه آمریکا و ناتو خرج می شود. تنها اهل سنت است که ضرر کرده و گروههای مافیایی سودش را می خورند.
القاعده در سوریه و سرنوشت مهاجرین اهل سنت در باتلاق شمال سوریه
به قلم: مجاهد مهاجر
به صورت متناوب هر چند وقت یکبار ما شاهد کشته شدن مهاجرین اهل سنتی هستیم که زمانی خیال می کردند برای دفاع از اهل سنت و جهاد با کافران و… وارد سوریه شده اند، اما این روزها مهاجرین با چشم سر می بینند هر کسی که از کانال دارودسته ی جولانی برای ترکیه و ناتو مزدوری نکند و هر کسی که تابع دستورات صادر شده توسط ناتو و آمریکا از کانال دارودسته ی جولانی نباشد امنیت ندارد و باید منتظر ترور خود توسط مزدوران داخلی یا هواپیماهای بدون سرنشین باشد، در حالی که مزدوران جولانی آزادانه زندکی می کنند.
جماعت حراس الدین که به عنوان القاعده ی ایمن الظواهری شناخته می شود و دارای تفکرات نجدیت است تقریبا یک سال است از سوی دارودسته ی جولانی که آنهم دارای تفکرات نجدیت است به دلیل برخی مشاکل در ساحه ی سوریه علناً غیر فعال شده اما جواسیس و منافقین با این حال دست از سر افراد این جماعت بر نمی دارند و با همکاری امریکا و ناتو و حتی روسیه هر چند وقت یک بار برخی از مجاهدین و فرمانده های این جماعت را به شهادت می رسانند .
پریروز هم ما شاهد شهادت یکی از برادران همکار با مسلم الشیشانی و مجروح شدن دخترانش و همسرش در بمباران روس ها در خانه اش بودیم . جماعت جولانی چند روز پیش به بهانه های واهی به گروه مستقلی نزدیک به ابومسلم چچنی حمله کرد که باعث کشته شدن چند مهاجر و چند نیروی مزدور جولانی هم شد.
این خیانت ها و حملات به مجاهدین مهاجر را قطعا همین افراد که در ساحه بیش از هر عملی شعار می دهند انجام می دهند؛ دارودسته ی جولانی و سایر گروههای همسو با آن مدتهاست که نقشی بیش از شعار و تصویربرداری و گزارش دادن به کذب به مردم در ساحه و خارج از سوریه نداشتند و ندارند!
امروزه القاعده در سوریه و سایر گروههای مستقل در کنار دارودسته ی خائن جولانی کاملاً راکد و بی تحرک شده اند و عده ای مثل گروهک ملا فتاحی به نام رباط در حال تن پروری و شعار دادن در فضای مجازی هستند.
سوریه برای مهاجرین اهل سنت به خاطر اینکه:
تمام گروههای موجود همگی وهابی (نجدی) هستند ورود به سوریه یعنی ورود به یکی از این گروههای نجدی و حمایت از آن
تفرق بر تمام گروهها حاکم شده و نه شورای واحد و نه رهبر واحدی دارند به همین دلیل همه ی این گروهها دستشان به خون همدیگر آلودهش ده و منتظر فرصت جهت انتقام هستند.
باید بی چون و چرا در مساله اعلان جنگ یا صلح یا عقب نشینی و حمله و… تابع دستورات آمریکا و ناتو از کانال حکومت سکولار ترکیه و بعد زا کانال دارودسته ی جولانی باشند و گرنه باید بهای سرپیچی خود را با خود خود بدهند
تبدیل به باتلاقی شده است که شخص به محض ورود به آن خواسته یا ناخواسته در آن فرو می رود.
امروزه اهل سنت سوریه به همراه مهاجرینی که از سایر کشورها به سوریه آمده اند در راه اهداف و نقشه های آمریکا و ناتو بر علیه روسیه و ایران خرج می شوند.
تکرار می کنم: این جنگ آمریکا و ناتو و رژیم صهیونیستی با ایران و روسیه است و ربطی به جنگ شیعه یا سنی و.. ندارد اما اهل سنت توسط این گروهها در راه آمریکا و ناتو خرج می شوند.