غلفت شیخ ابومصعب سوری در شهادتش بر جهاد الجزائر

غلفت شیخ ابومصعب سوری در شهادتش بر جهاد الجزائر

ارائه دهنده: ابوصلاح الدین الکوردی

شیخ ابومصعب سوری تقبله الله که سابقه ی مشخصی در عضویت در اخوان المسلمین سوریه و عضویت در جماعتهای جهادی اخوانی در سوریه چون الطلیعه المقاتله در دهه ی ۱۳۵۰شمسی را در کارنامه ی خود دارد و در دهه ی ۱۳۶۰ش هم کارنامه ای درخشان در اخوان المسلمین سوریه و دیدار با دکتر عبدالله عزام و شیخ اسامه بن لادن تقبلهما الله در پیشاور پاکستان و جهاد افغانستان را در کارنامه ی خود ثبت کرده است در کتاب خود تحت عنوان«مختصر شهادتی علی الجهاد فی الجزائر ۱۹۸۸-۱۹۹۶» به باز گوئی نکات مهم و انحرافات آشکاری اشاره کرده است اما متاسفانه به ریشه ی تمام این انحرافات اشاره نکرده است.

شیخ ابومصعب سوری با آنکه ابوقتاده فلسطینی را از عوام اصلی این انحرافات و کشت و کشتار زنان و کودکان و پیروان و جوانان مسلمان معرفی می کند اما بیان نمی کند که علت این جنایات و انحرافات کجاست؟ در مورد جهاد الجزائر هم از زبان شیخ عطية الله لیبی تقبله الله می گوید:

سال ۱۹۹۱ “جبهه اسلامی انقاذ” در انتخابات الجزائر با کسب ۸۲ درصد آرا به پیروزی دست یافت اما ارتش علیه این نتایج کودتا کرد. در سال ۱۹۹۲ درگیری های مسلحانه میان گروه های اسلامی و ارتش آغاز شد و مجاهدان از تایید اکثریت مردم الجزائر برخوردار بودند. چرا که آنها تا بعد از لغو نتایج انتخابات و تظاهرات هایی میلیونی (که با آتش مستقیم نیروهای ارتش هزاران نفر از تظاهرات کنندگان کشته شدند) دست به سلاح نبردند.

بین سال های ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۴ مجاهدان زیر پرچم “الجماعة الإسلامية المسلحة” در موفق ترین تجربه جهادی در عصر حاضر یکپارچه و متوحد شده و بر بخش های بزرگی از الجزائر سیطره یافتند. سال ۱۹۹۴ جمال زیتونی معروف به «ابو عبدالرحمن امین» که فردی جنایتکار بود به فرماندهی “الجماعة الإسلامية المسلحة” رسید و تا سال ۱۹۹۵ جهل و انحراف وی آشکار نگردید.

در سال ۱۹۹۶ جنایایات، انحرافات و غلو جمال زیتونی شروع به نمایان شدن کرد. به دنبال آن گردان های مجاهد یکی پس از دیگری از “الجماعة الإسلامية المسلحة” خارج شدند. در مقابل جمال زیتونی هر کس که از این جماعت خارج می شد را تکفیر کرده و اقدام به جنگ علیه آنان نمود. مجاهدان توانستند جمال زیتونی را به قتل برسانند اما بعد از وی “عنتر زوابری” بر جای او نشست که جانی تر از جمال زیتونی بود.

در سال ۱۹۹۷ بار دیگر در الجزائر انتخابات برگزار شد و “الجماعة الإسلامية” شهرها و استان ها را به دلیل حضور در انتخابات تکفیر کرده و قتل عام های فجیعی را در حق مردم مرتکب شدند به طوریکه در خلال آن، غیرنظامیان و زنان و کودکان کشته شدند.

در سال ۱۹۹۷ بعد از این جنایت های وحشتناک مردم از مجاهدان بیزار شده و برای نجات از دست گروه “زوابری” به حکومت پناه بردند و از آن پس هر کسی که ریش داشت را به ارتش تسلیم می نمودند.”

آیا ما شاهد این تجربیات در چچن و عراق و سوریه و لیبی و تونس و یمن و….نبودیم و ندیدیم که چگونه مسلمین مجاهدین را رها کرده و تسلیم حکام مزدور و دست نشانده شدند؟

ریشه ی تمام این انحرافات تنها در منهج نجدیت و در اندیشه های محمد بن عبدالوهاب و شیوخ نجدی پیرو او است که در تمام سرزمینهای اسلامی یک ثمره و نتیجه دارد؛ به همین دلیل پیروان این تفکر با خیال راحت در تمام دارالکفرها از آزادی کامل جهت تبلیغ در ماهواره ها و منابر مساجد و کرسی های دانشگاههای مختلف و … برخوردارند و معمولاً تمام طاغوتها جهت ضربه زدن به جهاد و اتحاد مسلمین و مطیع کردن مسلمین (به سبکی دیگر) به پرورش و میدان دادن به این تفکر پرداخته اند.

تأملاتی گذرا بر سخنان ایمن الظواهری و تشابهات انور سادات با اردوغان و جولانی …(۱)

تأملاتی گذرا بر سخنان ایمن الظواهری و تشابهات انور سادات با اردوغان و جولانی و … (۱)

به قلم : م. عبدالسلام

ایمن الظواهری در حلقه ی دوم، حوالی دقیقه ۱۰، اصدار (عمر عبدالرحمن .. العمالق الذي لم ینحن) از شیخ مجاهد عمر عبدالرحمن رحمه الله تعالی نقل قول می کند که ایشان: «حکومت انور سادات را حکومت کافر و ظالم و فاسق میدانست، و او را «انور یهود» مینامید و فتوای قتل انور سادات را صادر کرد و صلح انور سادات با اسرائیل را کفر و خیانت می دانست؛ در حالیکه مخالفین و مخذلین شیخ، مخالف این را میپنداشتند».

حالا باید از ایمن الظواهری نجدی که منهج سید قطبی اسامه بن لادن را به نجدیت تغییر داد پرسید: انور سادات چه فرقی با اردوغان دارد؟ اردوغانی که جولانی و همپیمانانش با او ارتباط داشته و با او صلح کرده و آن را به ادلب وارد ساخته و از آن حمایت می کنند!؟

مگر ارتش ترکیه بخشی از ارتش کفار ناتو نیست؟ مگر همین ارتش سکولار ترکیه در کنار ناتو در اشغال افغانستان و جنگ با مجاهدین افغان و سومالی و یمن و عراق و سوریه و لیبی و … مشارکت ندارد؟

تأمل دوم:

ایمن الظواهری  در همین اصدار از شیخ مجاهد عمر عبدالرحمن رحمه الله تعالی نقل قول میکند که ایشان:« حکومت های خلیج را بخاطر موالات با یهود و نصارا و حکم به غیر ما انزل الله تکفیر کرده و جنگ خلیج ( جنگ عراق با کویت)  را جنگ بین طواغیت می پنداشت و می گفت: برای اسلامگراها جایز نیست که در این جنگ داخل شوند، و استعانت کشور های عربی از آمریکا را در این جنگ کفر میدانست! » . [ حوالی دقیقه ۱۳ ]

حالا باید به ایمن الظواهری نجدی و اقمار نجدی اش در ادلب گفت: نگاه کن چگونه امام عمر عبدالرحمن استعانت کشور های خلیج از آمریکا علیه صدام را کفر می دانست! در حالیکه هر دو طرف (صدام و باقی طواغیت خلیج) را هم کافر می پنداشت!

پس چگونه استعانت همپیمانان جولانی، احرار و زنکی و فیلق و… از آمریکا و تحالف و ناتو و  ترکیه و کشورهای عربی علیه سایر مسلمین کفر نباشد؟ در حالیکه سایر گروهها مسلمان هستند ولو اینکه در نظر شما «اهل بدعت و ظالم» باشند!

چرا کمی فکر نمی کنید؟

تلنگری در چرائی پرداخت ماهیانه ۴۰۰ دلار به مجاهدنماهای سوریه توسط آمریکا

تلنگری در چرائی پرداخت ماهیانه ۴۰۰ دلار به مجاهدنماهای سوریه توسط آمریکا

ارائه دهنده: صلاح الدین .م

از همان آغاز درگیریها در سوریه و تشکیل جماعتها و احزاب مختلف در آن ، هر کشور منطقه ای و جهانی سعی می کرد که احزاب و گروههای مسلحی داشته باشد که در راه اهداف خاص خود آنها را به کار برده و خرج نماید . حکومت سکولار ترکیه و دست نشاندگانی چون آل سعود ، قطر و امارات و اردن و غیره به نیابت از آمریکا نیز وارد این بازی شرم آور شدند که با خون و مال و ناموس و دین مردم تجارت می کردند .

زمانی که ما اعلام نمودیم که اینها مجاهد نیستند، بلکه دست نشاندگان خائنی هستند که از فقر، محرومیت، ظلم موجود و احساسات مردم سوء استفاده می کنند؛ بسیاری از ناآگاهان می گفتند که شما تندرو، خوارج و دشمن مجاهدین در خاک سوریه هستید!! و قصد دارید جهاد سوریه را به انحراف بکشانید و …. اما واقعیتهای موجود نشان داد که حق با ما بود و هنوز از این مجرمین مجاهد نما واقعیتهای  زیادی وجود دارد که با گذشت زمان اندک اندک روشن خواهد شد .

عده ای می بینند که حقوق بگیران مستقیم آمریکا و همچنین مزدوران مستقیم ناتو(از کانال حکومت سکولار ترکیه) بر ادلب حاکمیت یافته اند و می بینند که به تدریج رهبران مخالف آمریکا و ناتو در جماعتهای مختلفی چون حراس الدین و… حذف می شوند، اما باز از صف این خائنین جدا نمی شوند!!

در اینجا واضح است که مشکل این دسته در جهل نیست بلکه واقعیت این است که اینها نیز جزو همین مجموعه شده اند.

در جنگ کنونی دو گروه نجدی جولانی و حراس الدین کدامیک تغییر کرده اند؟

در جنگ کنونی دو گروه نجدی جولانی و حراس الدین کدامیک تغییر کرده اند؟

به قلم : ابوصلاح الدین الکوردی

می دانیم که در سوریه دهها گروه نجدی مسلح مثل قارچ روئیدند و همه بلا استثناء با همدیگر جنگیدند و همدیگر را تضعیف و نابود کردند تا به این چند گروه باقی مانده در ادلب رسیده اند.

در میان این چند گروه نیز دارودسته ی نجدی جولانی و جماعت نجدی حراس الدین از قدرت بیشتری برخوردارند. هم اکنون میان این دو گروه نجدی جنگی تبلیغی و گاه گاه جنگهای پراکنده ی مسلحانه در جریان است.

دارودسته ی جولانی جماعت حراس الدین را متهم می کنند که حراس الدین تغییر کرده و به قول خودشان منهج داعشی دارد و همه قیادات و جندی ها هیئت را تکفیر می کند، در حالی که منهج هر دوی آنها نجدیت است و حراس الدین هر حکمی که می دهد بر اساس همان منابع علمای نجدی است که گروه نجدی جولانی هم به همین منابع مراجعه می کند.

یک زمانی دارودسته ی جولانی بر اساس همین منابع نجدیت جبهه درع الفرات را به خاطر موالات با ترکیه و همکاری با طواغیت تکفیر می کرد و همین گروه جولانی در زمان جبهه النصره به کرار در خصوص کفر جیش الحر سخن گفتند.

حالا جماعت حراس الدین دقیقاً همین سخنان گذشته ی گروه جولانی را تکرار می کند اما گروه جولانی و کسانی چون ابوبصیر طرطوسی هر کس که ترکیه و جماعتی که موالات با این کشور داشته باشند را تکفیر کند خوارج و داعشی می نامند!!

به همین دلیل ساده است که جماعت حراس الدین از نگاه این دو داعشی و خارجی شده اند، اما واضح و آشکار است که نه حراس الدین تغییر کرده است و نه  منهج نجدیت آنها، بلکه این ابوبصیر و دارودسته ی جولانی هستند که از منهج وعقیده نجدیت به سمت منهج لیبرالی و حرکت در مسیر اهداف ناتو (از کانال حکومت سکولار ترکیه) تغییر مسیر داده اند.

جنگ روانی دارودسته ی جولانی و مقدسی رونمائی دیگری از فتنه ی شام

جنگ روانی دارودسته ی جولانی و مقدسی رونمائی دیگری از فتنه ی شام

به قلم: ابوخالد کردستانی

انسان زمانی که جنگ روانی میان دارودسته ی جولانی با دسته ای از علمای ساکن در دارالکفرها مثل اردن و انگلیس و کانادا و … را بررسی می کند، و باز زمانی که حمایت دارودسته ی جولانی از دسته ای از این علمای ساکن در دارالکفرها بر علیه دسته ی دیگر را می بینیم واقعاً به همان نتیجه ی خودشان می رسیم که جنگ سوریه تبدیل به فتنه شده است.

البته برادران ما سالها قبل چنین ثمره ای را پیش بینی کرده بودند و مجاهدین را از افتادن در چنین مرداب و فتنه ای که اهل تفرق و غدر همه را در برابر هم قرار داده اند برحذر می داشتند.

القحطانی، شرعی بزرگ دارودسته ی جولانی هم در سخنانی نسبت به  ابو محمد المقدسی و هم فکران وی که آنها را «حرامزادگان منهج » توصیف کرده است می گوید:

” حرامزادگانی مانند اهل غلو برقاوی و کسانی که دور وی گرد آمده اند جاهلیتی بیش از دیگران دارند. در میان اینان کذب و کبر شیوع دارد و کسی نیست از آنان بپرسد:

برقاوی در افغانستان و شام چه کرد؟

مریدان وی در لیبی چه کردند؟

تنها چیزی که میشود برای آنان ذکر کرد غلو و تکفیر مجاهدین و اختلاف افکنی است!”

این واکنش قحطانی به کسانی است که گروه خودش با مزدوری مستقیم برای ناتو از کانال حکومت سکولار ترکیه کارنامه ای بسیار بدتر از مخالفین دارد.

درسهائی در ترور شیخ ابومحمد سودانی در ادلب و افشاگری های اقمار سابق جولانی

درسهائی در ترور شیخ ابومحمد سودانی در ادلب و افشاگری های اقمار سابق جولانی

به قلم : ابوخالد کوردستانی

شیخ ابو محمد سودانی یکی از رهبران حراس‌الدین و از مجاهدان سابق که تجربه جهادی در افغانستان و یمن و سومالی را داشت و از دوستان شیخ اسامه و شیخ ایمن الظواهری نیز بود، روز پنج‌شنبه ۱۵ اکتبر همراه قاضی ابو ذر مصری در نزدیکی عرب‌سعید شمال سوریه توسط هواپیماهای آمریکایی مورد هدف قرار گرفته و در نتیجه کشته شدند.

او در تاریخ ۹ اکتبر یعنی شش روز قبل از شهادتش، طی یک پیام از جولانی خواسته بود تا شیخ ابو عبدالرحمن مکی را آزاد نموده و با حکم قرار دادن ابو قتاده فلسطینی (ساکن اردن) مسائل اختلافی را حل و فصل نمایند اما رهبران دارودسته ی جولانی قبول نکردند. سپس پنج روز بعد یعنی به تاریخ ۱۴ اکتبر مجدداً با فرستادن پیام دیگری از آنها خواست تا با برقراری محاکمه شرعی، از ریختن خون‌های بیشتر جلوگیری کنند. اما باز هم پذیرفته نشد و شیخ سودانی از فردای آن روز توسط هواپیماهای آمریکایی به قتل رسید.

طارق عبدالحلیم (ساکن انگلیس) در پی کشته شدن شیخ ابومحمد السودانی با عبارت:«سگان هیئت بار دیگر خیانت کردند» با نوشتن مطلبی بلند بالا و ذکر اسناد و مدارک و شواهد یقینی موجود بیانیه ای را منتشر ساخت و گفت: السودانی زمانی به شهادت رسید که از سگ ترکیه یعنی جولانی نوشت و از وی خواست دست از حمله به افراد صادق بردارد. تمامی کسانی که در معرض حمله هواپیماهای بدون سرنشین صلیبی ها قرار می گیرند در زمره کسانی هستند که به سگ ترکیه اعتراض می کنند و هدف قرار گرفتن شیوخ و کشته شدن آنها توسط تحالف با همکاری شخص جولانی و دار و دسته وی انجام میگیرد

هانی السباعی (ساکن انگلیس) یکی دیگر از اقمار سابق جولانی بعد از طارق عبدالحلیم در واکنش به کشته شدن شیخ ابومحمد السودانی موضع گرفت و سخنان تندی بر علیه جماعت هیئت تحریر الشام بر زبان آورد و نوشت: عجیب که ادلب تبدیل به دامی برای تمامی افرادی شده است که در جهاد افغانستان مشارکت داشته اند …و همه افراد کشته شده با نوعی برنامه هدفمند روبرو بودند یعنی در ابتدا و قبل از کشته شدن به آنها اتهاماتی مانند داعشی بودن زده شده و چهره این افراد تخریب شد و بعد از این اقدام حذف فیزیکی شدند

به دنبال این باز طارق عبدالحلیم از بازداشت داماد ابو فراس السوری توسط هیئت تحریر الشام خبر داد و نوشت: سگان هیئت این افراد زبون و دستاویزهای غرب ابو حمزه درعاوی داماد شیخ شهید ابو فراس سوری را در جریان تصفیه مجاهدین واقعی بازداشت کردند تا زمینه برای تسلیم تمام عیار را فراهم کنند. الله شاهد است که این تفاله هایی که این مجاهدین را بازداشت می کنند جوانانی جنایتکار هستند که هیچ ارتباطی با قتال وجهاد ندارند.

در این واکنشها و سخنان به دو امر مهم می رسیم:

  • علماء فرموده اند: «الجزاء من جِنسِ العمل». زمانی بود که دارودسته ی جولانی با سخنان همین اشخاص به قتل عام اهل سنت و حتی تجاوز به نوامیس اهل سنت پرداختند و الان به همان سبک نوبت خودشان رسیده است.
  • علمای ساکن در دارالکفرهای انگلیس و کانادا و اردن و … با نوبتی طرفداری کردن از گروهها، در مسیر پیاده کردن اهداف کفار سکولار جهانی و تولید جنگ داخلی و حذف تدریجی مخالفین طاغوتهای جهانی و منطقه ای هستند و همچون مار و عقرب غبر قابل اعتماد بوده اند.

آیا کسی هست که عبرت بگیرد؟

متحدین جولانی در ادلب و ترور هدفمند مخالفین مهاجر جولانی

متحدین جولانی در ادلب و ترور هدفمند مخالفین مهاجر جولانی

به قلم : ابوخالد کردستانی  

ما بر این باوریم که القاعده پس از شهادت شیخ اسامه بن لادن تقبله الله از منهج صحیح آن خارج شده و در قالب منهج نجدیت شیخ ایمن الظواهری گرفتار شده است . به دنبال افتادن در منهج نجدیت متاسفانه دچار آفاتهای خاص نجدت هم شده است که می توان به وحدت گریز بودن و گرایش به تفرق و شیخ محوری اشاره کرد .

نجدت تنها با زور اسلحه می تواند خودش را بر سایر مسلمین تحمیل کند و ظرفیت وحدت اسلامی و حتی اتحاد اسلامی را نیز ندارد، به همین دلیل به صدها گروه مختلف مسلح و غیر مسلح تقسیم شده است و هر گروهی هم برای خودش شیخ و شیوخ و مفتی های خاص خود را دارد.

ایمن الظواهری با قدم گذاشتن در این تفکر نجدیت و رها کردن منهج سید قطبی شیخ اسامه بن لادن در واقع خودش و گروهش را در مسیر سرگردانی و تفرق و جنگهای داخلی و سایر مصیبتهای متعلق به نجدیت قرار داده است. 

گروه  طرفدار ایمن الظواری در سوریه تحت عنوان حراس الدین فعالیت دارد که اسباب بازی دست جوانکی به نام جولانی شده است که با تلفات غیر قابل انکاری در مسیر اهداف این جوانک و در واقع در مسیر اهداف ناتو و آمریکا قرار گرفته است.

آمریکا همیشه گفته است که متحد نمی خواهد بلکه مزدور می خواهد و زمانی که حراس الدین مثل جولانی و دارودسته اش تن به مزدوری نمی دهد باید هزینه ی آن را نیز بدهد.

 چندی قبل هواپیمای بدون سرنشین آمریکا و ناتو که از پایگاههای ترکیه (حلیف جولانی) برخاسته بودند در غرب ادلب نزدیک به روستای «عرب سعید» ماشین شیخ ابوذر المصری قاضی سابق تنظیم حراس الدین را هدف قرار داد که منجر به کشته شدن  شیخ ابوذر المصری شد و همراهان او نیز زخمی شدند که امروز خبر رسید شیخ ابومحمد السودانی مسئول کل اداری تنظیم حراس الدین و مجاهدان و مهاجرانی که در این حمله مجروح گردیده بوند بر اثر جراحات وارده همگی وفات کرده اند.

شیخ ابومحمد السودانی از فرماندهانی بود که سابقه بسیار جهادی در سودان، سومالی، افغانستان و یمن داشت اما در نهایت توسط اربابان دارودسته ی جولانی در سرزمینهای تحت کنترل گروه جولانی کشته شد .

این سرنوشت تمام مهاجرینی است که تن به ذلت مزدوری مستقیم برای ناتو و آمریکا نمی دهند.

ملا فتاحی در توطئه ی اسارت ایرانی ها توسط جولانی در کجا ایستاده است؟

ملا فتاحی در توطئه ی اسارت ایرانی ها توسط جولانی در کجا ایستاده است؟

به قلم: ابوخالد کوردستانی

معمولاً گفته می شود که عاقلان دورۀ جاهليت جاهلان دورۀ عقلانيت هستند؛ یعنی ممکن است در جاهلیتی که دارودسته ی جولانی و سایر گروههای اهل تفرق در آن افتاده اند عده ای یافت شوند که عاقلان میان آنها به حساب آیند اما زمانی که در برادر منهج صحیح اهل سنت قرار می گیرند متوجه می شوند بسیار نسبت به این منهج جاهل شده اند.

به مرور زمان دیده شده که در میان دارودسته ی جولانی و سایر گروههای اهل تفرق کسانی آگاه شده اند مسیری که در آن قرار گرفته اند فی سبیل الله نیست و مسیری نیست که به اهدافی که تصورش می کردند منتهی شود، به همین دلیل تصمیم می گیرند که مسیر خود را از این مسیر غلط جدا کنند، اما گاه دیده می شود که همچون گروههای مافیائی اجازه ی خروج به آنها داده نمی شود.

دارودسته ی جولانی هفته ی قبل دو نفر ایرانی را که با عشق و علاقه به میدان جهاد آمدند و با یک جماعت منحرفه مثل دارودسته ی جولانی مواجه شدند و متوجه شدند که فریب خورده اند و قصد جدا شدن از این گروه را داشتند، دستگیر و روانه ی زندان کرده اند. این دو نفر می خواستند به سمت ترکیه بروند که توسط امنی های دارودسته ی جولانی دستگیر شدند و در تمام این مدت اسارت صدائی از ملا فتاحی در حمایت از این دو ایرانی گروهش در نیامده است.

ملا فتاحی بخشی از نیروهای جولانی است و اینکه حتی خودش گزارش آنها را داده باشد بعید نیست، پس چه لزومی دارد مخالفتی داشته باشد؟!

علاوه بر این جولانی هم مزدور ترکیه ست و این دو جوان پشیمان شده قصد حرکت به سوی ترکیه داشتند، یعنی قصد پناه بردن به دامان ارباب جولانی!

ملا فتاحی در واقع  سرباز جولانی است که جولانی هم مزدور ترکیه ست و طبعاً در کنار زندان بانان و بر علیه زندانی ها ایستاده است.

 جنگ فی سبیل ناتو و آمریکا، این همان آینده ای است که امثال ملا فتاحی برای اهل سنت می خواهند.

پیام حیله گرانه ی محیسنی آشوبگر و تفرقه انداز به مسئولین امارت اسلامی افغانستان

پیام حیله گرانه ی محیسنی آشوبگر و تفرقه انداز به مسئولین امارت اسلامی افغانستان

 به قلم : ابوعمر کندزی

اخیراً متوجه شدیم که گروهها و کانالهای همسو با مزدوران ترکیه و در واقع سربازان ناتو در بخش جنگ روانی، پیامی از محیسنی نشر داده بودند که در آن به تملق و ریاکاری همیشگی خودش پرداخته بود، اما این بار نسبت به مسئولین امارت اسلامی افغانستان.

مسئولین محترم و تمام مجاهدین امارت اسلامی در همان ابتدای امر لازم است بدانند که این شخص دارای عقیده ی سلفیت نجدیت است و همان عقیده را دارد که گروه ابوبکر بغدادی داشت. فرق این شخص با گروه ابوبکر بغدادی در این است که گروه ابوبکر بغدادی صادقانه این تفکرات را پیاده می کند اما اینها اهل تقیه و ریاکاری و حقه بازی هستند و به نفع دشمنان اسلام و مسلمین و جهت ضربه زدن به جهاد مسلمین فعالیت می کنند.

برادران ما در طالبان باید بدانند این محیسنی کسی است که : زمانی برای  گروه ابوبکر بغدادی اموال جمع می کر، چرا؟ چون در آن زمان ترکیه هم نفت را از گروه بغدادی می خرید و … .

محیسنی کسی است که : در زمان خیانت جولانی به ابوبکر بغدادی و القاعده طرف جولانی را گرفت و باعث ریخته شدن خون هزاران جوان اهل سنت و تجاوز به نوامیس اهل سنت شد . در این مرحله ترکیه نیاز داشت که بین گروه بغدادی و جولانی جنگ و درگیری شود .

محیسنی کسی است که: از زندانی شدن بیشتر از ۶هزار خواهر ما در زندانهای جولانی و عذاب زندانی ها در زندان گروه جولانی خبر داشت اما با وجود آنکه مسئول شرعی و عضو مجلس شورای جولانی بود سکوت کرد..

محیسنی کسی است که : از کذب گروه جولانی خبر داشت … از بغی گروه جولانی بر احرار و تمام گروهها خبر داشت … اما سکوت کرد؛ اما زمانی که فهمید که گروه جولانی می خواهد بازداشتش کند سکوتش را شکست و از این گروه جدا شد . یعنی این شخص خودش را برتر از دهها جماعت و هزاران مجاهد می داند که به خاطر بغی و خیانت جولانی از بین رفتند.

محیسنی کسی است که هیچ اراده ای از خود ندارد و برای حمایت از خودش تسلیم حکومت سکولار ترکیه شده است. به همین دلیل است که اخیراً گفت: کسانی که در ادلب پرچم ترکیه را سوزاندند سفیه هستند…!

محیسنی کسی است که :چون ابوبصیر طرطوسی و عبدالرزاق المهدی به حکومتی سکولار که عضو ناتو است دل بسته اند و اهل سنت را در راه اهداف ناتو و از کانال ترکیه خرج می کنند.

 محیسنی کسی است که هنوز به بیعتش با ملک عبدالعزیز طاغوت آل سعود پایبند است و به عنوان یکی از ماموران آل سعود در سوریه عمل کرده است که هم اکنون در اختیار حکومت سکولار ترکیه قرار گرفته است.

محیسنی به همراه جولانی در حالی آزادانه در ادلب می گردد و عکس و فیلم نشر می دهد که فرماندهان القاعده در شام به جز یکی دوتای آنها از هیچ یک از آنها عکس و فیلمی در دست نیست… اما با این وجود فرماندهان القاعده در کورترین نقاط ادلب بمباران می شوند و از بین می روند!

ادامه خواندن پیام حیله گرانه ی محیسنی آشوبگر و تفرقه انداز به مسئولین امارت اسلامی افغانستان

آشفتگی مُلا فتاحی از تکفیر حزب «ولی امر»ش توسط شیخ ابومحمد مقدسی (۳)

آشفتگی مُلا فتاحی از تکفیر حزب «ولی امر»ش توسط شیخ ابومحمد مقدسی (۳)

به قلم : ابوعبدالله موکریانی

بدون شک ما در منهج اهل سنت یاد گرفته ایم که نقد باید از استدلال اشخاص بوده و علاوه بر سازندگی همراه با اخلاق اسلامی باشد.  اما اگر نقد از این مسیر خارج شده و نوک تیز خود را متوجه شخصیت افراد نمود، آنوقت است که بعد تخریبی به خود می گیرد که برای همه مضر است.

مُلا فتاحی به جای نقد افکار و اندیشه و استدلالت ابومحمد مقدسی که یکی از نجدی های هم فکر خودش هم هست، شخصیت و حیثیت ابومحمد مقدسی را زیر سوال برده و به ترور شخصیتی او می پردازد و به جای پاسخ به او سعی می کند با تهمت زدن به ابومحمد مقدسی شخصیتش مورد حمله قرار دهد.

مُلا فتاحی شایسته بود با رعایت شئون اخلاق اسلامی به جای تخریب شخصیتی ابومحمد مقدسی در برابر استدلالت این شیخی که قبلاً تاج سرش بود  استدلال می آورد و پیشنهادت اصلاحی و راهكارهای خود را برای جایگزین شدن دیدگاه و فتوای ابومحمد مقدسی ارائه می داد. اما زمانی که هیچ دلیل و استلالی ندارد و مات و مبهوت شده است اینگونه دست به ترور شخصیتی شیخ و مرجع تقلید سابقش می زند و وارد فاز تخریب شخصیتی می شود و دنبال کوچکترین بهانه جهت به هم ریختن ساختار فكری و شخصیتی طرف مقابلش می شود.

به همین دلیل مُلا فتاحی جهت از اعتبار انداختن ابومحمد مقدسی (تاج سر قبلی اش) عدالت او را زیر سوال می برد و می گوید: «و باتوجه به اینکه برخی از تغریدات شیخ مقدسی حفظه الله نقلِ اکاذیب و دروغ از خصوم هیئة تحریر الشام است و همچنین شیخ از جایگاه و منصب علم شرعی برای خصومت شخصی استفاده می‌کند، پس صفت عدل از ایشان مسلوب می‌شود به همین خاطر کلامش ارزش فتوای شرعي در این باب را ندارد و هیچ حکمی بر آن مترتب نمی‌شود.»

 با آنکه شیخ و تاج سر قبلی اش را متهم به دروغ گوئی و نشر اکاذیب می کند و می گوید که تاج سر قبلی اش از جایگاه و منصب علم شرعی برای خصومت شخصی استفاده می کند و می خواهد با گرفتن صفت عدالت از او  فتوای ابومحمد مقدسی را بی ارزش جلوه دهد اما هرگز نمی گوید که به این دلیل و آن دلیل فلان اخبار در مورد خیانت به اهل سنت و مزدوری «ولی امر»ش برای ترکیه و… صحت ندارد، چون یقین دارد اخباری که ابومحمد مقدسی ارائه داده صحت دارد همچنانکه همه ی ما شاهد صحت این اخبار هستیم.

 اهل سنت باید تمام این تجربیات تلخ گروهها و شیوخ متعدد و متضاد نجدیت را به یاد داشته باشد و نباید اجازه ی تکرار این مصیبتها را در سرزمین خود بدهد.