گروههای مسلح سوری و بهانه ی دروغین «حفظ جان شهروندان»
– به قلم: دکتر خالد الحایک
مناطق و شهرها را به نظام تسلیم کرده و تحویل می دهند به بهانه ی “حفظ جان شهروندان” .. !!
جلوی معرکه ها و جنگ ها را می گیرند ، فقط به بهانه ی “حفظ جان شهروندان” ..!!
مناطق مسلمانان را برای ورود مرتدان مباح کرده اند فقط به بهانه ی “حفظ جان شهروندان” ..!!
در مقابل نشست های جهانی طواغیت، آشکارا و یا پنهانی سر خود را خم کرده اند ، فقط به بهانه ی “حفظ جان شهروندان” ..!!
وای بر شما و خدا شما را بکشد ..!!
اگر اینطور است پس اصلا چرا انقلاب کردید ..؟! چرا که بشار نفعش برای “شهروندان” بیشتر از شما بود، برای شهروندان چنان احتیاجات دنیوی را فراهم کرده بود که شما یک دهم آن را نیز برایشان مهیا نکردید ..!!
نه دنیای “شهروندان” را “حفظ” کردید و نه دین آنها را برپا نمودید ..!!
کارنامه ی گروههای مسلح و متفرق سوریه عبرتی برای مومنین
به قلم: ابوخالد کوردستانی
کسی که امروز حقیقت گروهها و فصایل شام را نمی بیند؛ یا فردی است جاهل و سر و ته شده و یا لجبازی است کور چشم و کور دل.
دیگر هیچکس با جدیت و پافشاری و با عزم و اراده با حکومت بشار اسد نمی جنگد ؛ و نقش این گروههای تابع ناتو و آمریکا در عرصه نبرد در شرف انتهاست. گروههای ادلب پس از اینکه همچون ابزاری جهت ممانعت از ورود دولت اسلامی به ادلب بکارگرفته شدند، اکنون در حال نابود کردن یکدیگرند و بر سر خدمت به ناتو (از کانال حکومت سکولار ترکیه) و ناتو و توافق با تمام طرفها بخاطر کسب منافع حزبی شان با هم مسابقه می دهند .
گروههای غوطه قبلا با بیرون راندن دوله از غوطه و همچنین مانع شدن از آن برای پیشروی در قلمون و همکاری با حکومت بشار اسد برای دفع و پس راندن آن نقش خود را به اتمام رساندند و پس از اتمام ماموریتشان بر سرشان ریختند تا کار آنان را یکسره نمایند .
البته دسته ی اندکی از آنان که خدمات ارزنده ای به حکومت بشار اسد و طرفهای مورد توافق حکومت بشار اسد تقدیم کرده بودند حکومت از طریق صلح و سازش بر بعضی ها منت نمود و برخی از آنان را با اتوبوسها به سمت ادلب روانه ساخت تا یک سری نقشها در آنجا تکمیل گردد ، تا زمانیکه روز ادلب هم فرا می رسد !
اما گروههای درعا و حوران و قنیطره که با حکومت بشار اسد آتش بس کردند و با جان و خون و فداکاریهای شان با ائتلاف صهیو – آمریکائی همکاری کردند ، نوبت اینها به تعویق افتاد تا بر ضد جیش خالد بن ولید در وادی الیرموک بکار گرفته شدند که ثابت کرده بود بر همگی آنان برتری دارد ، و این گروهها با وجود تعداد فراوان شان و پشتیبانی نیرومند حامیانشان قادر نبودند هیچگونه دستاوردی در میدان مواجهه بدست آورند.
پس از اینکه گروههای خیانتکار صحوات از هم پاشیدند و حتی اصول انقلابی و اساس و پایه های آن را نیز فروختند که سالهای برایش تبلیغ کرده و شعارهای احساسی و عوام پسندانه سر می دادند، هم اکنون مردم متوجه شده اند که گروههائی التقاطی و دسته هائی از تاجران جهاد مواجه اند که غیر از تفرق و ذلیلی و جنگ داخلی و تلف شدن ناموس هزاران دختر و زن اهل سنت و ویرانی وطن و مشتی شعارهای احساسی چیزی به ارمغان نیاروده اند .
و این وعده الله در مورد اهل تفرقه و ذلیلی است ؛ آن ذات عظیم و منزهی که بر خود واجب نموده تا مومنان متحد و یکپارچه را یاری دهد و از تفرقه اندازان اعلام برائت کرده است چنانچه می فرماید: إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ ۚ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ (انعام/۱۵۹)
یگمان کسانی که آئین خود را پراکنده میدارند و دسته دسته و گروه گروه میشوند تو به هیچ وجه از آنان نیستی و ( حساب تو از آنان جدا و ) سروکارشان با خدا است و خدا ایشان را از آنچه میکنند باخبر میسازد ( و سزای آنان را خواهد داد ) .
مگر با چشمان خودمان نمی بینیم الله تعالی چگونه این اهل تفرق را سزا می دهد؟
معاویه و شیوه ی حکمرانی او ، یکی از علل همراهی مسلمین با شورشیان در قتل عثمان رضی الله عنه
به قلم : کیوان مریوانی
رسول الله صلی الله علیه وسلم راست فرمود، آنگاه که فرمود:« لتنقضن عرى الإسلام عروة عروة ، فكلما انتقضت عروة تشبث الناس بالتي تليها ، فأولهن نقضاً الحكم وآخرهن الصلاة » شیعیان نیز همین حدیث را چنین روایت کرده اند :لتنقضن عری الاسلام عروة ، کلما انتقضت عروة تشبث الناس بالتی تلیها، فاولهن نقض الحکم ، و اخرهن الصلاة دستگیره های اسلام یک به یک شکسته می شود، هرگاه یک دستگیره نابود شود مردم به آنچه نزدیک آن است چنگ می زنند، اول آنها شکستن حکم است (حکم بر اساس قانون خدا را رها می کنند) و آخر آنها نمازاست (نماز را ترک می کنند).
اولین بنیانی که در اسلام نابود و فاسد گردید حاکمیت و حکم کردن بر اساس قانون شریعت الله بود، به دنبال این ام الفساد هزاران فساد و بیماری دامن گیر مسلمین گردید تا اینکه به ترک نماز رسیدند. یعنی از ترک حکم کردن بر اساس قانون شریعت الله تا ترک نماز هر مصیبت و فسادی که مسلمین به آن دچار گشته و می شوند ناشی از فساد حکومتی و عدم تحکیم به شریعت الله می باشد و تا این ام الفساد اصلاح نگردد دیگر امور نیز اصلاح نمی گردند .
در تاریخ مى خوانیم: وقتى که شکایت مردم از عثمان رضی الله عنه بالا گرفت، علی رضی الله عنه نزد عثمان رضی الله عنه رفت و گفت: «به درخواست مردم توجّه کن! آنها فرماندارانى را که انتخاب کردهاى، قبول ندارند».. عثمان پرسید: «کدام یک را»؟ علی رضی الله عنه گفت: «بیشتر گلایهها متوجّه معاویه است».. عثمان رضی الله عنه گفت: «ولى من او را بر شما نگماشتهام، بلکه عمر او را گماشته است»! على رضی الله عنه گفت: «تو را به خدا قسم مىدهم! مگر نمىدانى که معاویه از «یرفأ» غلام عمر، بیشتر از او مىترسید»؟! عثمان رضی الله عنه گفت: چرا مىدانم»[۱].
با استناد به این منابع معتبر اهل سنت متوجه می شویم که معاویه یکی از زمینه سازان اصلی شورش بر علیه سیدنا عثمان رضی الله عنه و عامل اصلی تغییر خلافت اسلامی به حکومت شاهیگری و مصیبتهای بعد از آن تا کنون بوده است.
اگر تاریخ برای عبرت است پس لازم است که عبرت بگیریم و تلاش کنیم با استناد به «تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ ۖ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ ۖ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ» (بقره/۱۳۴) بار دیگر با آسیب شناسی مبارزاتی خود با وحدتی فراگیر و پرهیز از تفرق در تحقق وعده ی رسول الله صلی الله علیه وسلم به پیش رویم که می فرماید: ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ.
گذری بر خروش و غرش شیر مردان یمن و آسیب شناسی جنبش مبارک آنان
ارائه دهنده : معتصم مرادی
بسم الله الرحمن الرحیم
نبرد میان حق و باطل از زمان خلقت آدم ابوالبشر علیه السلام، آغاز گردیده است و تا زمانیکه پروردگار قادر و متعال با انهدام هستی کارنامهی آن را در هم بپیچد، بر پا خواهد بود. چرا که این مبارزهی تمام نشدنی که در هر عصر و زمانی با شکل و شمایل جدید مطرح میشود از سنتهای لا یزال الهی است. بر این اساس همواره عدهای سر از اردوگاه باطل درآورده و عدهای دیگر به جرگة سربازان حق میپیوندند و باید دانست که جز حق و باطل منزل دیگری وجود ندارد ..
الله جل جلاله با بعثت رسول خاتم صلی الله علیه وسلم و نزول قرآن و با رضایت به دین اسلام، به وضوح حق را تبیین و غیر آن را باطل معرفی نمود؛ بنابراین تمیز این دو کاری بس سهل و آسان است و طرفدارانشان قابل تشخیص ..
پس با نگاهی به پیرامون خود و با کمی بینش و بصیرت، تلاش بی وقفهی سربازان حق برای بازسازی مدینهی فاضله و بازگردانی خلافت راشده به منظور تمکین دین اسلام را مشاهده خواهیم کرد.
اگر چه امروز این ستارگان جاوید به لحاظ عِده و عُده ناچیزند اما درخشش آنان هیچگاه قطع نشده و نخواهد شد و تا پایان عمر زمین باقی خواهند بود و به فضل پروردگار پیروزی نهایی نیز از آن آنان خواهد بود چرا که این از فرمایشات قرآن و نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وسلم است که با اتصال به وحی، خبر راستین آن را به مؤمنین وعده دادهاند.
اکنون نیز این مجاهدان با توکل به پروردگار و با رویگردانی از دنیا و لذائذ آن، عزم خود را جزم کردهاند که در هزارهی سوم، با دستان خالی اما ارادهای پولادین در مقابل بزرگترین ابرقدرتهای تا به دندان مسلح دنیا که دشمنان قسم خوردهی اسلامند، بایستند و عزت از دست رفتهی مسلمین را به آنان باز گردانند ..
همین امر موجب لشکرکشی ائتلافیِ چکمه پوشان صهیو- سکولار غربی، به سرزمینهای مسلمانان شده، تا با قساوت تمام به کشتار آنان بپردازند و به دین و ارض و عِرضشان هتک حرمت نمایند ..
اما این خشونت سبب عقب نشینی مجاهدان نشده و به فضل الهی نخواهد شد بلکه باعث تعالی ایمان و انگیزهی بسیارشان برای نابودی و در هم ریختن هیمنهی کفار شده است، همین امر سبب شده که مجاهدان فقیر و دست خالی با توکل بر خداوند متعال پشت دشمنان را به خاک بمالند و آنان را در باتلاق جنگ زمینگیر کنند و ضربات مهلک و ویرانگری بر پیکرهی آنان وارد سازند و موجبات استیصال آنان را فراهم آورند.
خداوند متعال مقدر نموده که سرآغاز رسمی این نبرد در قرن بیست و یکم از سرزمین شیرمردان غیور تاریخ، یعنی افغانستان عزتمند و پهلوان پرور، کلید خورده و به دیگر اراضی اسلامی تسری یابد.
گسترس دومینووار این جنگ فرسایشی به عراق، سومالی و پاکستان، علاوه بر بیدارسازی وجدانهای خفته و ناکامی غرب در بایکوت فکری این ایدئولوژی، باعث اضمحلال و تهی شدن قدرت و نابودی ثروات آنها که حکم شاهرگ حیاتی نظام لیبرال دموکراسیشان را دارد شده است، اگرچه غرب با اتکا به سحر رسانههای خود با توهم پیروزی در صدد معکوس نشان دادن حقایق و پوشاندن عورات خود در این جنگ است اما صدای خرد شدن استخوانهایشان واقعیتی انکار ناپذیر است.
براین اساس خبری که در ماههای اخیر، قلوب مسلمین ملتزم جهان را جلا بخشیده و بارقههای امید و پیروزی را در روح و جانشان دمیده و موجبات ترس و اضطراب دیوصفتان را فراهم گردیده است، گشوده شدن جبههی دیگری در مبارزات حق طلبانه و استعمار ستیزانه، در قلب کشورهای عرب مسلمان، فخر مؤمنان و سرزمین دین و ایمان یعنی کشور یمن است.
یمنیان از دیرباز و از همان سالهای اولین تجلی نور حق و گسترش اسلام از یاری دهندگان دین و پیامبر صلی الله علیه وسلم بوده و سرزمین یمن خواستگاه عالمان و مجاهدان بزرگ و گرانقدر بوده است. این سرزمین زادگاه پیامبران، صحابه، تابعین و بزرگان بسیاریست و از این جهت برای هر مسلمانی جاذبههای معنوی دارد. اگر بخواهیم همهی آنچه را که در مورد فضایل یمن در قرآن و حدیث چه به صورت صریح و یا اشاره آمده است جمع آوری کنیم بیگمان کتاب قطوری خواهد شد؛ در فضیلت یمن و اهل آن همین بس که پیامبر امت صلی الله علیه وسلم دربارهی آن فرمودهاند:
«اتاکم اهل الیمین هم ارق افئده والین قلوبا الایمان یمان و الحکمه یمانیه» «اهل یمن پیش شما آمدهاند کسانی که دلهایشان نرم است. ایمان، ایمان یمنی است. و حکمت حکمت یمنی است.»
اکنون نیز با گذشت بیش از چهارده قرن نوادگان صحابه رضی الله عنهم اجمعین به ندای حق لبیک گفته و با در پیش گرفتن راه اباء و اجدادشان قدم در صراط مستقیم نهاده و برای نصرت دین و تمکین حاکمیت قرآن، راه جهاد را در پیش گرفته و به مبارزهی مسلحانه روی آوردهاند.
البته مبارزات مجاهدان یمنی محدود به ماههای اخیر نبوده و در حقیقت یمن از بدو ورود اشغالگران به خاک افغانستان و عراق، از طلیعهداران جهاد و صادرکنندگان مجاهدین به این کشورها بوده است و بلکه سابقهی مبارزات مسلحانه در یمن حتی به پیش از حوادث ۱۱ سپتامبر بر میگردد. اما شروع بهار عربی و رسیدن موج تحول خواهی به کاخ کهنهی دیکتاتور یمن که تا حدودی ساختارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی این کشور را تحت تأثیر قرار داد و برخی عوامل دیگر، دلیلی شد تا تحرکات و فعالیتهای جهادی در این کشور که به دلیل برخی سیاستهای حکیمانه در لوا انجام میگرفت و در هیاهوی برخی درگیریهای دیگر از جمله شورش حوثیها و استقلالطلبان به چشم نمیآمد از پرده برون افتاده و آشکارتر گردد.
میزان موفقیت مجاهدان در عملیاتهای نظامی و شدت ضربات وارده به مزدوران امنیتی طی چند ماه گذشته، سبب چرخش دوربینها و تمرکز سیاستمداران و تحلیلگران به این موضوع و موجب تمرکز آنان بر فعالیتهای برادرانمان در این منطقه شد که حتی بهار عربی و احتجاجات مردمی یمن را نیز تحت الشعاع قرار داده و از یادها برد.
همین موضوع علاوه برشگفتی جهانیان موجب ترس و نگرانی متولیان استکبار و مزدورانشان شد، به همین دلیل مثل همیشه برای توجیه
شروع جنگی جدید و تمام عیار در این کشور با مراجعه به رسانههای خود حملات و جنگ روانی علیه مجاهدان را در دستور کار خود قرار دادند.
در این راستا رادمردان انصارالشریعه نیز با توکل بر خداوند متعال و با بهرهگیری از برخی پارامترهای ابزاری و حمایتهای مردمی در مدت کوتاهی توانستند موفقیتهای چشمگیری کسب کرده و حتی در برخی استانهای جنوبی از جمله ابین و شبوه برپایی امارت اسلامی را اعلام نمایند به گونهای که برخی اخبار رسمی حاکی از آن است که کنترل قدرت در استانهای جنوبی از دست مزدوران، خارج و توسط انصار الشریعه اداره میشود اگرچه حکومت با استعانت از کشورهای غربی و با تکیه به نیروی هوایی و بمباران این مناطق، به صورت موقت قدرت را به دست گرفته باشد.
پیامی به احزاب و گروههای خود بزرگ بین میان اهل سنت ایران در مورد جریان جبهه ی جهانی اسلامی بر ضد سکولاریسم
به قلم: کارزان شکاک
زمانی که می دانید اگر این حکومت شیعه مذهب برود امکان روی کار آمدن اهل سنت قطعاً غیر ممکن است چرا میان بد و بدتر به بدترین سیستم حکومتی یعنی حاکمیتی سکولار(مشرک) باید پناه ببریم که بدتر از آن برای مسلمین در طول تاریخ بشریت وجود نداشته؟!
دین سکولاریسم با قدرت نظامی و دیکتاتورانه هر چهار معنی و مفهوم دین را (۱- قدرت حکومتی ۲- قانون و برنامه ۳- اطاعت کردن ۴- مجازات و پاداش) از دین اسلام گرفته و چیزی توخالی و پوچ برای مسلمین باقی می گذارد که تضادی با دین سکولاریسم نداشته باشد و چون ما تابع فقه و منهج اهل سنت هستیم نه تابع دیدگاههای سکولاریستی گروههای سکولار زده ی به ظاهر مسلمان در نتیجه تراوشات فکری هیچ یک از آنها و برای ما ارزشی ندارند چون مبتنی بر فقه اسلامی مذاهب اهل سنت نیستند.
ما واضح و آشکار منهج خود را از همان تعریف دین (درس اول مقدماتی) تا ریزترین مسائل اجتماعی و حکومتی و شیوه ی برخورد با دوست و دشمن را بیان کرده ایم و به صورت مکتوب یا نوارهای صوتی یا تصویری در اختیار همه است و برای هیچ اهل تحیقی پنهان نیست که ما دنبال چه هستیم و نیازی به سیاه کاری و غیب گوئی نیست. شما هم هر نقدی دارید می توانید ارائه دهید .
مشکل تمام مخالفین (مسلمان نه سکولار) جبهه ی جهانی اسلامی ضد سکولاریسم این است که یا از نگاه دیگران و بدون تحقیق قضاوت و پیش داوری می کنند یا اینکه دچار بیماری تشکیلات زدگی و حزب زدگی و فرقه گرائی شده اند و نمی توانند غیر خود را ببینند و تحمل کنند.
اما تمام مخالفین مسلمان و سکولار(مشرک) بدانند که این جریان نیامده که برود بلکه آمده که مسلمین و جامعه ی مسلمین را از این رکودی که در آن افتاده نجات دهد و کسانی که ادعای دفاع از حقوق اهل سنت و آزادی بیان و سایر شعارهای غالباً کم محتوا را دارند باید کمی به خود آیند که چگونه با یک فکر و جریان اهل سنت که در مواردی مخالف بعضی از اندیشه های آنهاست برخورد می کنند؟
اینها که هنوز هیچ قدرت اجرائی در میان اهل سنت ایران ندارند و تنها در فضای مجازی دارای قدرت ادمینی شده و دیکتاتورانه خود را بر دیگران تحمیل می کنند و دیگران را به بهانه های واهی:
مجبور به خودسانسوری می کنند
و حتی در مواردی آنها را در زندان انفرادی (مسدود کردن) قرار داده که تنها می توانند نگاه کنند و حق زبان باز کردن را از آنها می گیرند
و در اکثرا موارد با راه انداختن جنگ روانی و سناریوهای ساختگی اقدام به اعدام (حذف و ریمو ) مخالفین می کنند
باید حداقل این را بدانند که ورای شعارهای پوچی که این گروههای می دهند اهل سنت «عملکرد» آنها را نادیده نمی گیرند و لازم است اگر در فضای حقیقی ظرفیت و تحمل مخالفین خود را ندارند حداقل در آزادی بیان، آنهم در فضای مجازی، جهت حفظ ظاهر هم که شده کارنامه ای بهتر از نظام شیعه مذهب ایران با گروههای مختلف پیروان مذاهب اربعه ی اهل سنت داشته باشند که در مواردی مخالف آنها هستند.
رفتار تدریجی مریدان جولانی پیامی به اهل سنت و بخصوص امارت اسلامی افغانستان
به قلم: عبدالله مهاجر
اگر به پیروان سلفیت نوع سوم یا همان سلفیت نجدیت در رژیم فاسد آل سعود و سایر سرزمینهای مسلمان نشین نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که خودشان را به مسائل ریز اختلافی مشغول کرده و به هر میزانی که قدرت دارند به همان میزان بر مخالفین خود فشار و محدودیت ایجاد کرده و حتی در مواردی جنگ مسلحانه را بر مخالفین خود تحمیل کرده اند.
دوله با آنکه صادق ترین جماعت در تطبیق منهج سلفیت خاص نجدیت بوده است اما در مواردی صد شرف به سایر سلفی های نجدی داشته است که ریاکارانه در حال تطبیق همان منهج بوده اند . شخص می داند که با دوله چگونه سیاستی داشته باشد چون صادقانه می گوید من این هستم، اما با این ریاکاران نان به نرخ روز خور در پیش گرفتن سیاستی مشخص خیلی سخت بوده است چون اینها تابع میزان قدرت خود هستند . اگر قدرت نداشته باشند با همه چیز سازگار می شوند اما اگر قدرتی گیرشان بیاید ظالمینی می شوند غیر قابل پیش بینی که دست به هر جنایتی می زنند.
در تصویر جدیدی که در رسانه ها منتشر شد همه دیدیم که یکی از سربازان سلفی نجدی جولانی یکی از امامان و موذن مسجدی در جسر الشغور واقع در یکی از مناطق جنوب ادلب را جلو چشم زن و بچه اش زیر لگد گرفته و با غرور و تکبر از چنین فاجعه ای عکس یادگاری گرفته است.
اما جرم این امام مسجد و موذن چه بوده که اینگونه جلو زن و بچه اش به کرامت و آبرو و شرافتش هتک حرمت می شود؟
فقط به خاطر اینکه در کنار اذان دعاهای رایجی را خوانده که تقریبا اکثر ملاهای اهل سنت می خوانند.
اینها و صدها رفتار ضد اسلامی این گروه سلفی نجدی در برابر اهل سنت پیام و زنگ خطری است برای اهل سنت و بخصوص امارت اسلامی افغانستان.
امارت اسلامی باید بداند که جنگ این گروههای سلفی نجدی با جماعت دوله که آنهم دارای عقیده ی سلفی نجدی است به خاطر مسائل منهجی و فکری نبوده بلکه تنها به خاطر مسائل دنیوی و طبق نقشه های اربابان خارجی بوده است و در مسائل عقیدتی و منهجی فرقی بین جماعت دوله با گروههائی چون جولانی و صدها گروه سلفی نجدی دیگر وجود ندارد.
اینها مخربین جهاد و یکی از آفتهای درونی میان مجاهدین اهل سنت بوده اند که باید هوشیارانه با آنها برخورد کرد. این گروههای سلفی نجدی اگر شرافت و صداقت و غیرت داشته باشند آینده ی همه ی آنها جماعت دوله خواهد بود که تاثیر فعالیتهای آنها بر جامعه ی اهل سنت را دیده ایم.
شرکت دارودسته ی جولانی از «شعار» تطبیق شریعت تا «عمل» نابودی اهداف و سرکوب اهل سنت
به قلم : ابوخالد کوردستانی
شرکت دارودسته ی جولانی که از آغاز با غدر و خیانت به امرای خود شکل گرفته است «عملاً» در مسیر اهداف کفاری چون آمریکا و ناتو(از کانال حکومت سکولار ترکیه) و سیاستهای قدرتهای منطقه ای در حرکت بوده است.
زمانی که در آستانه میان روسیه و آمریکا و ناتو تصمیمی گرفته می شود با آنهمه «شعار» های بی پایه و اساس مفتی های مفت گوی، این دارودسته ی جولانی است که «عملاً» این تصمیمات را تطبیق می دهد .
زمانی که ناتو (از کانال حکومت سکولار ترکیه) تصمیم می گیرد که ارتش خود را وارد ادلب و خاک سوریه کند این دارودسته ی جولانی است که آنها را اسکورت نموده و برای سربازان ناتو محافظ قرار می دهد
زمانی که ترکیه و حکومت بشار اسد تصمیم می گیرند که یک معبر تجاری در منطقه بین میزناز و معاره النعسان ادلب در مسیر حلب به حلب قدیم را بازگشایی کنند، این دارودسته ی جولانی است که این تصمیم را عملی می کند.
حالا زمانی که اهل سنت تحت کنترل آنها در برابر این همه خیانت مکرر دارودسته ی جولانی واکنشی مسالمت آمیز نشان می دهند از سوی این گروه چه می بینند؟
اهل سنت زمانی که در شهر داره العزه ریف حلب غربی دست به یک راهپیمائی می زنند دارودسته ی جولانی با گلوله و زیر گرفتن با ماشین از آنها استقبال می کنند.
این است ثمره ی جهالت به شریعت الله و جهاد فی سبیل ناتو و آمریکا.
این تطبیق شریعت ناتو و آمریکا و قدرتهای سکولار منطقه است نه تطبیق شریعت الله.
بیشتر درگیریهای میان گروههای مسلح در سوریه به خاطر وابستگی آنها به یکی از جناحهای آمریکا یا ناتو و اختلاف در منافع این جناحها و کشورهایی است که از مخالفان سوریه حمایت میکنند و از آنجا که هر یک از این کشورها تلاش میکنند گروه مشخصی از مخالفان را حمایت مالی و لجستیکی کنند درگیریها میان نیروهای مخالف را که از سوی قطر، عربستان و ترکیه یا سایر کشورها حمایت میشوند افزایش یافته است.
دلیل دیگر این جنگها سرگردانی و عدم شناخت جماعتهای شریعت گرا نسبت به دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان است که ناخواسته آنها را در مسیر اهداف کفار سکولار جهانی و طاغوتهای منطقه ای قرار داده است به گونه ای که اگر شخص از درون با این جماعتها و منهج آنها آشنائی نداشته باشد خیال می کند که طبق نقشه و برنامه ی کفار عمل می کنند.
به همین دلیل جنگ برای به دست آوردن قدرت میان گروههای مسلح سوری امروز از درگیری سیاسی عبور کرده و حتی به اختلافات عقیدتی و نژادی ریشهای رسیده است و میتوان گفت اختلافات میان این گروهها حتی در اهداف نهایی آنها و در اهداف و مقاصد طرفهایی که از آنها حمایت میکنند نیز دیده میشود.
از میان دلایلی که گفته شد مشخص میشود که گروههای مسلح سوریه با جناحبندیها و گروههای متفرقشان امروز در شرایط مطلوبی به سر نمیبرند و مناطقی که تحت سلطه آنها قرار دارد شاهد پیشرفت روز افزون سکولارها و دارودسته ی منافقین (سکولار زده ها)است امری که ممکن است تمام دشمنان قانون شریعت را به همدیگر نزدیک نماید.
گروههای مسلح شام : جهاد فی سبیل ناتو
و ترکیه تا کی؟
به قلم: ابوبکر الخراسانی
عده ای مدتهاست که لجبازانه طبق نقشه های ترکیه با طرفهای روسی و غیره در حال جنگ
مسلحانه در شمال سوریه هستند. این عده نه مثل گروههائی چون ارتش آزاد صادقانه می
گویند که برای دموکراسی و طبق نقشه های آمریکا و سایر طرفهای بین المللی در حال
جنگ هستند و نه می توانند مستقلاً و طبق قانون شریعت الله به جنگ خود ادامه دهند.
اعلان و شروع جنگ دست کفار سکولار جهانی و مرتدین منطقه ای چون حکومت
سکولار ترکیه است، به همین ترتیب اعلان صلح و آتش بس و عقب نشینی و پیشروی هم دست
همین قدرتهاست. حتی این گروهها قادر به تحکیم شریعت الله نیستند و بهانه ی آنها
این است که باید مردم داری کرد و… .
در بهترین نگرش باید گفت دسته ای از اینها مثل مسلمین مکه هستند که از
مناطق تحت کنترل کفار مشرک و سکولار قریش به مدینه هجرت نکرده بودند و مجبور بودند
طبق نقشه های آنها عمل کنند، درحالیکه کفار مکه آنان را از اظهار
اسلام و انجام عبادات و شعائر دینیشان بازداشته و چه بسا که اجبارا آنان را با
خود به جنگ علیه مسلمانان میکشاندند.
پس نازل شد: «هرآینه آنان که فرشتگان» یعنی:
ملکالموت و همکارانش «جانشان را میگیرند» با قبض ارواحشان «در حالیکه بر خویشتن
ستمکار بودهاند» با هجرت نکردن از دیار کفر. پس ظلم وستمشان بر خویشتن، همزیستی
با کفار و ترک فریضه هجرت است .
«فرشتگان بهایشان» یعنی: به این
مسلمانان ستمکار باقی مانده «میگویند: شما در چه حال بودید»؟
این سؤال، سؤالی توبیخی است، یعنی:
موقف شما دربرابر دینتان چگونه بود؟ آیا شما با وجود همزیستی با کفار و ترک هجرت،
اهل دیانت هم بودید؟! یا معنی این است: آیا شما در زمره اصحاب پیامبر صلی الله
علیه وسلم بودید، یا در زمرهمشرکان (سکولاریستها)؟
آنان پوزش خواهانه «پاسخ میدهند: ما
در زمین از مستضعفان بودیم» که به اظهار دین و هجرت از سرزمین خویش توانا نبودیم.
فرشتگان در رد اینسخنشان سرزنش کنان
«میگویند: مگر زمین خدا وسیع نبود تا در آن مهاجرت کنید» و خود را از زیر بار ستم
کفار نجات داده همراه با مسلمین به عبادت خدا بپردازید؟ چرا! شما این امکان را
داشتید زیرا انسان اگر به کاری تصمیم بگیرد، حتما راهکار آن را هم پیدا خواهد کرد.«پس
آن گروه جایشان دوزخ است و چه بدجایی است» یعنی: آن گروه مسکن و مأوایی جز دوزخ
ندارند و چه بد جا و چه بد سرانجامی است.
هم اکنون گروههائی که تحت فرمان و نقشه
های کفار سکولار جهانی چون آمریکا و ناتو(از کانال حکومت سکولار ترکیه) می جنگند و
مجبور به انجام اعمال ضد شرعی هستند تا کی می خواهند فریب دعوتگران به سوی جهنم و
الرویبضه را بخورند و با حکمت تراشی و مصلحت تراشی های غیر شرعی به خود و دیگران
ظلم کنند؟
عملکرد چهار مرحله ای گروه جولانی با جماعت دوله عبرتی برای اهل سنت
به قلم: ابوصلاح الدین الکوردی
همه می دانیم که جماعت دوله دارای منهج سلفیت علمای نجد است و بعد از
شیخ محمد بن عبدالوهاب و فیصل الدویش و العتیبی کسی پیدا نشده است مثل جماعت دوله
این منهج و عقیده را صادقانه و بدون تقیه و ریا در جامعه تطبیق دهد.
جماعت دوله زمانی که تبدیل به حکومت شد توانست با قدرت نظامی که داشت
سرزمینهای وسیعی را در عراق و شام تحت کنترل خود در آورد. قبل از آن زمانی که
حکومت عراق اسلامی اعلام شد، جماعت القاعده به امیری ابوحمزه المهاجر انحلال
القاعده ی بلاد رافدین در عراق را اعلام نموده ودر دولت اسلامی عراق حل گردید؛ پس در
این مناطق سازمانی به نام القاعده باقی نماند.
به دنبال کشته شدن ابوعمر بغدادی و ابوحمزه مهاجر نوبت به امیری
ابوبکر بغدادی رسید. دولت عراق اسلامی به امیری ابوبکر بغدادی برای مردم سوریه
شخصی به اسم ابومحمد جولانی که دارای منهج سلفیت علمای نجد بود را با نصف بیت
المال تعیین کرد، اما جولانی زمانی که امیرش ابوبکر بغدادی دولت اسلامی در عراق و
شام را اعلام کرد و خواهان پیوستن تمام نیروها تحت قرماندهی واحد شد دچار غدر و
خیانت شد و جهت پوشش این خیانت و مدیریت نیروهایش ابتدا به الظواهری (که منهج
القاعده را از منهج سید قطبی شیخ اسامه به منهج سلفیت علمای نجد تغییر داده بود)
بیعت داد، اما چیزی نگذشت که به الظواهری هم خیانت کرد و الظواهری او را خائن
نامید که هنوز از این سخن خود بر نگشته است.
جولانی مرحله ی دوم خیانتش به جماعت دوله را با اتحاد با سایر گروههای
سکولار و غیر سکولار جهت تحمیل جنگ بر دوله شروع کرد. همین اقدام خائنانه ی جولانی
که بوی نواقض اسلام از آن به مشام می خورد باعث جدا شدن تعداد زیادی از مخلصین
گروهش و پیوستن مجدد به دوله شد.