گذری بر خروش و غرش شیر مردان یمن و آسیب شناسی جنبش مبارک آنان

 گذری بر خروش و غرش شیر مردان یمن   و آسیب شناسی  جنبش مبارک  آنان

ارائه دهنده :  معتصم  مرادی

بسم الله الرحمن الرحیم

نبرد میان حق و باطل از زمان خلقت آدم ابوالبشر علیه السلام، آغاز گردیده است و تا زمانیکه پروردگار قادر و متعال با انهدام هستی کارنامه­ی آن را در هم بپیچد، بر پا خواهد بود. چرا که این مبارزه­ی تمام نشدنی که در هر عصر و زمانی با شکل و شمایل جدید مطرح می­شود از سنت­های لا یزال الهی است. بر این اساس همواره عده­ای سر از اردوگاه باطل درآورده و عده­ای دیگر به جرگة سربازان حق می­پیوندند و باید دانست که جز حق و باطل منزل دیگری وجود ندارد ..

الله جل جلاله با بعثت رسول خاتم صلی الله علیه وسلم و نزول قرآن و با رضایت به دین اسلام، به وضوح حق را تبیین و غیر آن را باطل معرفی نمود؛ بنابراین تمیز این دو کاری بس سهل و آسان است و طرفدارانشان قابل تشخیص ..

پس با نگاهی به پیرامون خود و با کمی بینش و بصیرت، تلاش بی وقفه­ی سربازان حق برای بازسازی مدینه­ی فاضله و بازگردانی خلافت راشده به منظور تمکین دین اسلام را مشاهده خواهیم کرد.

اگر چه امروز این ستارگان جاوید به لحاظ عِده و عُده ناچیزند اما درخشش آنان هیچگاه قطع نشده و نخواهد شد و تا پایان عمر زمین باقی خواهند بود و به فضل پروردگار پیروزی نهایی نیز از آن آنان خواهد بود چرا که این از فرمایشات قرآن و نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وسلم است که با اتصال به وحی، خبر راستین آن را به مؤمنین وعده داده­اند.

اکنون نیز این مجاهدان با توکل به پروردگار و با رویگردانی از دنیا و لذائذ آن، عزم خود را جزم کرده­اند که در هزاره­ی سوم، با دستان خالی اما اراده­ای پولادین در مقابل بزرگترین ابرقدرت­های تا به دندان مسلح دنیا که دشمنان قسم خورده­ی اسلامند، بایستند و عزت از دست رفته­ی مسلمین را به آنان باز گردانند ..

همین امر موجب لشکرکشی ائتلافیِ چکمه پوشان صهیو- سکولار غربی، به سرزمین­های مسلمانان شده، تا با قساوت تمام به کشتار آنان بپردازند و به دین و ارض و عِرضشان هتک حرمت نمایند ..

اما این خشونت سبب عقب نشینی مجاهدان نشده و به فضل الهی نخواهد شد بلکه باعث تعالی ایمان و انگیزه­ی بسیارشان برای نابودی و در هم ریختن هیمنه­ی کفار شده است، همین امر سبب شده که مجاهدان فقیر و دست خالی با توکل بر خداوند متعال پشت دشمنان را به خاک بمالند و آنان را در باتلاق جنگ زمین­­گیر کنند و ضربات مهلک و ویران­گری بر پیکره­ی آنان وارد سازند و موجبات استیصال آنان را فراهم آورند.

خداوند متعال مقدر نموده که سرآغاز رسمی این نبرد در قرن بیست و یکم از سرزمین شیرمردان غیور تاریخ، یعنی افغانستان عزتمند و پهلوان پرور، کلید خورده و به دیگر اراضی اسلامی تسری یابد.

گسترس دومینووار این جنگ فرسایشی به عراق، سومالی و پاکستان، علاوه بر بیدارسازی وجدان­های خفته و ناکامی غرب در بایکوت فکری این ایدئولوژی، باعث اضمحلال و تهی شدن قدرت و نابودی ثروات آنها که حکم شاهرگ حیاتی نظام لیبرال دموکراسیشان را دارد شده است، اگرچه غرب با اتکا به سحر رسانه­های خود با توهم پیروزی در صدد معکوس نشان دادن حقایق و پوشاندن عورات خود در این جنگ است اما صدای خرد شدن استخوان­هایشان واقعیتی انکار ناپذیر است.

براین اساس خبری که در ماه­های اخیر، قلوب مسلمین ملتزم جهان را جلا بخشیده و بارقه­های امید و پیروزی را در روح و جانشان دمیده و موجبات ترس و اضطراب دیوصفتان را فراهم گردیده است، گشوده شدن جبهه­ی دیگری در مبارزات حق طلبانه و استعمار ستیزانه، در قلب کشورهای عرب مسلمان، فخر مؤمنان و سرزمین دین و ایمان یعنی کشور یمن است.

یمنیان از دیرباز و از همان سال­های اولین تجلی نور حق و گسترش اسلام از یاری دهندگان دین و پیامبر صلی الله علیه وسلم بوده و سرزمین یمن خواستگاه عالمان و مجاهدان بزرگ و گرانقدر بوده است. این سرزمین زادگاه پیامبران، صحابه، تابعین و بزرگان بسیاریست و از این جهت برای هر مسلمانی جاذبه­های معنوی دارد. اگر بخواهیم همه­ی آنچه را که در مورد فضایل یمن در قرآن و حدیث چه به صورت صریح و یا اشاره آمده است جمع آوری کنیم بی­گمان کتاب قطوری خواهد شد؛ در فضیلت یمن و اهل آن همین بس که پیامبر امت صلی الله علیه وسلم درباره­ی آن فرموده­اند: 

«اتاکم اهل الیمین هم ارق افئده والین قلوبا الایمان یمان و الحکمه یمانیه»
«اهل یمن پیش شما آمده­اند کسانی که دلهایشان نرم است. ایمان، ایمان یمنی است. و حکمت حکمت یمنی است.»

اکنون نیز با گذشت بیش از چهارده قرن نوادگان صحابه رضی الله عنهم اجمعین به ندای حق لبیک گفته و با در پیش گرفتن راه اباء و اجدادشان قدم در صراط مستقیم نهاده و برای نصرت دین و تمکین حاکمیت قرآن، راه جهاد را در پیش گرفته و به مبارزه­ی مسلحانه روی آورده­اند.

البته مبارزات مجاهدان یمنی محدود به ماه­های اخیر نبوده و در حقیقت یمن از بدو ورود اشغالگران به خاک افغانستان و عراق، از طلیعه­داران جهاد و صادرکنندگان مجاهدین به این کشورها بوده است و بلکه سابقه­ی مبارزات مسلحانه در یمن حتی به پیش از حوادث ۱۱ سپتامبر بر می­گردد. اما شروع بهار عربی و رسیدن موج تحول خواهی به کاخ کهنه­ی دیکتاتور یمن که تا حدودی ساختارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی این کشور را تحت تأثیر قرار داد و برخی عوامل دیگر، دلیلی شد تا تحرکات و فعالیت­های جهادی در این کشور که به دلیل برخی سیاست­های حکیمانه در لوا انجام می­گرفت و در هیاهوی برخی درگیریهای دیگر از جمله شورش حوثی­ها و استقلال­طلبان به چشم نمی­آمد از پرده برون افتاده و آشکارتر گردد.

میزان موفقیت مجاهدان در عملیات­های نظامی و شدت ضربات وارده به مزدوران امنیتی طی چند ماه گذشته، سبب چرخش دوربین­ها و تمرکز سیاست­مداران و تحلیلگران به این موضوع و موجب تمرکز آنان بر فعالیت­های برادرانمان در این منطقه شد که حتی بهار عربی و احتجاجات مردمی یمن را نیز تحت الشعاع قرار داده و از یادها برد.

همین موضوع علاوه برشگفتی جهانیان موجب ترس و نگرانی متولیان استکبار و مزدورانشان شد، به همین دلیل مثل همیشه برای توجیه شروع جنگی جدید و تمام­ عیار در این کشور با مراجعه به رسانه­های خود حملات و جنگ روانی علیه مجاهدان را در دستور کار خود قرار دادند.

در این راستا رادمردان انصارالشریعه نیز با توکل بر خداوند متعال و با بهره­گیری از برخی پارامترهای ابزاری و حمایت­های مردمی در مدت کوتاهی توانستند موفقیت­های چشم­گیری کسب کرده و حتی در برخی استان­های جنوبی از جمله ابین و شبوه برپایی امارت اسلامی را اعلام نمایند به گونه­ای که برخی اخبار رسمی حاکی از آن است که کنترل قدرت در استان­های جنوبی از دست مزدوران، خارج و توسط انصار الشریعه اداره می­شود اگرچه حکومت با استعانت از کشورهای غربی و با تکیه به نیروی هوایی و بمباران این مناطق، به صورت موقت قدرت را به دست گرفته باشد.

ادامه خواندن گذری بر خروش و غرش شیر مردان یمن و آسیب شناسی جنبش مبارک آنان

پیامی به احزاب و گروههای خود بزرگ بین میان اهل سنت ایران در مورد جریان جبهه ی جهانی اسلامی بر ضد سکولاریسم

پیامی به احزاب و گروههای خود بزرگ بین میان اهل سنت ایران در مورد جریان جبهه ی جهانی اسلامی بر ضد سکولاریسم

به قلم: کارزان شکاک

زمانی که می دانید اگر این حکومت شیعه مذهب برود امکان روی کار آمدن اهل سنت قطعاً غیر ممکن است چرا میان بد و بدتر به بدترین سیستم حکومتی یعنی حاکمیتی سکولار(مشرک) باید پناه ببریم که بدتر از آن برای مسلمین در طول تاریخ بشریت وجود نداشته؟!

دین سکولاریسم با قدرت نظامی و دیکتاتورانه هر چهار معنی و مفهوم دین را (۱- قدرت حکومتی ۲- قانون و برنامه ۳- اطاعت کردن ۴- مجازات و پاداش) از دین اسلام گرفته و چیزی توخالی و پوچ برای مسلمین باقی می گذارد که تضادی با دین سکولاریسم نداشته باشد و چون ما تابع فقه و منهج اهل سنت هستیم نه تابع دیدگاههای سکولاریستی گروههای سکولار زده ی به ظاهر مسلمان در نتیجه تراوشات فکری هیچ یک از آنها و برای ما ارزشی ندارند چون مبتنی بر فقه اسلامی مذاهب اهل سنت نیستند.

ما واضح و آشکار منهج خود را از همان تعریف دین (درس اول مقدماتی) تا ریزترین مسائل اجتماعی و حکومتی و شیوه ی برخورد با دوست و دشمن را بیان کرده ایم و به صورت مکتوب یا نوارهای صوتی یا تصویری در اختیار همه است و برای هیچ اهل تحیقی پنهان نیست که ما دنبال چه هستیم و نیازی به سیاه کاری و غیب گوئی نیست. شما هم هر نقدی دارید می توانید ارائه دهید .

مشکل تمام مخالفین (مسلمان نه سکولار) جبهه ی جهانی اسلامی ضد سکولاریسم این است که یا از نگاه دیگران و بدون تحقیق قضاوت و پیش داوری می کنند یا اینکه دچار بیماری تشکیلات زدگی و حزب زدگی و فرقه گرائی شده اند و نمی توانند غیر خود را ببینند و تحمل کنند.

اما تمام مخالفین مسلمان و سکولار(مشرک) بدانند که این جریان نیامده که برود بلکه آمده که مسلمین و جامعه ی مسلمین را از این رکودی که در آن افتاده نجات دهد و کسانی که ادعای دفاع از حقوق اهل سنت و آزادی بیان و سایر شعارهای غالباً کم محتوا را دارند باید کمی به خود آیند که چگونه با یک فکر و جریان اهل سنت که در مواردی مخالف بعضی از اندیشه های آنهاست برخورد می کنند؟

اینها که هنوز هیچ قدرت اجرائی در میان اهل سنت ایران ندارند و تنها در فضای مجازی دارای قدرت ادمینی شده و دیکتاتورانه خود را بر دیگران تحمیل می کنند و دیگران را به بهانه های واهی:

  •  مجبور به خودسانسوری می کنند
  • و حتی در مواردی آنها را در زندان انفرادی (مسدود کردن) قرار داده که تنها می توانند نگاه کنند و حق زبان باز کردن را از آنها می گیرند
  • و  در اکثرا موارد با راه انداختن جنگ روانی و سناریوهای ساختگی اقدام به اعدام  (حذف و ریمو ) مخالفین می کنند

 باید حداقل این را بدانند که  ورای شعارهای پوچی که این گروههای می دهند اهل سنت «عملکرد» آنها را نادیده نمی گیرند و لازم است اگر در فضای حقیقی ظرفیت و تحمل مخالفین خود را ندارند حداقل در آزادی بیان، آنهم در فضای مجازی، جهت حفظ ظاهر هم که شده کارنامه ای بهتر از نظام شیعه مذهب ایران با گروههای مختلف پیروان مذاهب اربعه ی اهل سنت داشته باشند که در مواردی مخالف آنها هستند.      

رفتار تدریجی مریدان جولانی پیامی به اهل سنت و بخصوص امارت اسلامی افغانستان

رفتار تدریجی مریدان جولانی پیامی به اهل سنت و بخصوص امارت اسلامی افغانستان

به قلم: عبدالله مهاجر

اگر به پیروان سلفیت نوع سوم یا همان سلفیت نجدیت در رژیم فاسد آل سعود و سایر سرزمینهای مسلمان نشین نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که خودشان را به مسائل ریز اختلافی مشغول کرده و به هر میزانی که قدرت دارند به همان میزان بر مخالفین خود فشار و محدودیت ایجاد کرده و حتی در مواردی جنگ مسلحانه را بر مخالفین خود تحمیل کرده اند.

دوله با آنکه صادق ترین جماعت در تطبیق منهج سلفیت خاص نجدیت بوده است اما در مواردی صد شرف به سایر سلفی های نجدی داشته است که ریاکارانه در حال تطبیق همان منهج بوده اند . شخص می داند که با دوله چگونه سیاستی داشته باشد چون صادقانه می گوید من این هستم، اما با این ریاکاران نان به نرخ روز خور در پیش گرفتن سیاستی مشخص خیلی سخت بوده است چون اینها تابع میزان قدرت خود هستند . اگر قدرت نداشته باشند با همه چیز سازگار می شوند اما اگر قدرتی گیرشان بیاید ظالمینی می شوند غیر قابل پیش بینی که دست به هر جنایتی می زنند.

در تصویر جدیدی که در رسانه ها منتشر شد همه دیدیم که یکی از سربازان سلفی نجدی جولانی یکی از امامان و موذن مسجدی در جسر الشغور واقع در یکی از مناطق جنوب ادلب را جلو چشم زن و بچه اش زیر لگد گرفته و با غرور و تکبر از چنین فاجعه ای عکس یادگاری گرفته است.

اما جرم این امام مسجد و موذن چه بوده که اینگونه جلو زن و بچه اش به کرامت و آبرو و شرافتش هتک حرمت می شود؟

فقط به خاطر اینکه در کنار اذان  دعاهای رایجی را خوانده که تقریبا اکثر ملاهای اهل سنت می خوانند.

اینها و صدها رفتار ضد اسلامی این گروه سلفی نجدی در برابر اهل سنت پیام و زنگ خطری است برای اهل سنت و بخصوص امارت اسلامی افغانستان.

 امارت اسلامی باید بداند که جنگ این گروههای سلفی نجدی  با جماعت دوله که آنهم دارای عقیده ی سلفی نجدی است به خاطر مسائل منهجی و فکری نبوده بلکه تنها به خاطر مسائل دنیوی و طبق نقشه های اربابان خارجی بوده است و در مسائل عقیدتی و منهجی فرقی بین جماعت دوله با گروههائی چون جولانی و صدها گروه سلفی نجدی دیگر وجود ندارد.

اینها مخربین جهاد و یکی از آفتهای درونی میان مجاهدین اهل سنت بوده اند که باید هوشیارانه با آنها برخورد کرد. این گروههای سلفی نجدی اگر شرافت و صداقت و غیرت داشته باشند آینده ی همه ی آنها جماعت دوله خواهد بود که تاثیر فعالیتهای آنها بر جامعه ی اهل سنت را دیده ایم.

شرکت دارودسته ی جولانی از «شعار» تطبیق شریعت تا «عمل» نابودی اهداف و سرکوب اهل سنت

 شرکت دارودسته ی جولانی از «شعار» تطبیق شریعت تا «عمل» نابودی اهداف و سرکوب اهل سنت  

به قلم : ابوخالد کوردستانی

شرکت دارودسته ی جولانی که از آغاز با غدر و خیانت به امرای خود شکل گرفته است «عملاً» در مسیر اهداف کفاری چون آمریکا و ناتو(از کانال حکومت سکولار ترکیه) و سیاستهای قدرتهای منطقه ای در حرکت بوده است.

  • زمانی که در آستانه میان روسیه و آمریکا و ناتو تصمیمی گرفته می شود با آنهمه «شعار» های بی پایه و اساس مفتی های مفت گوی، این دارودسته ی جولانی است که «عملاً» این تصمیمات را تطبیق می دهد .
  • زمانی که ناتو (از کانال حکومت سکولار ترکیه) تصمیم می گیرد که ارتش خود را وارد ادلب و خاک سوریه کند این دارودسته ی جولانی است که آنها را اسکورت نموده و برای سربازان ناتو محافظ قرار می دهد
  • زمانی که ترکیه و حکومت بشار اسد تصمیم می گیرند که یک معبر تجاری در منطقه بین میزناز و معاره النعسان ادلب در مسیر حلب به حلب قدیم را بازگشایی کنند، این دارودسته ی جولانی است که این تصمیم را عملی می کند.

حالا زمانی که اهل سنت تحت کنترل آنها در برابر این همه خیانت مکرر دارودسته ی جولانی واکنشی مسالمت آمیز نشان می دهند از سوی این گروه چه می بینند؟

اهل سنت زمانی که در شهر داره العزه ریف حلب غربی دست به یک راهپیمائی می زنند دارودسته ی جولانی با گلوله و زیر گرفتن با ماشین از آنها استقبال می کنند.

این است ثمره ی جهالت به شریعت الله و جهاد فی سبیل ناتو و آمریکا.

این تطبیق شریعت ناتو و آمریکا و قدرتهای سکولار منطقه است نه تطبیق شریعت الله.

آینده و علت عمده ی درگیری های کنونی در سوریه

آینده و علت عمده ی درگیری های کنونی در سوریه

به قلم: کیوان مریوانی

بیشتر درگیریهای میان گروههای مسلح در سوریه به خاطر وابستگی آنها به یکی از جناحهای آمریکا یا ناتو  و  اختلاف در منافع این جناحها و کشورهایی است که از مخالفان سوریه حمایت می‌کنند و از آنجا که هر یک از این کشورها تلاش می‌کنند گروه مشخصی از مخالفان را حمایت مالی و لجستیکی کنند درگیری‌ها میان نیروهای مخالف را که از سوی قطر،‌ عربستان و ترکیه یا سایر کشورها حمایت می‌شوند افزایش یافته است.

دلیل دیگر این جنگها سرگردانی و عدم شناخت جماعتهای شریعت گرا نسبت به دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان است که ناخواسته آنها را در مسیر اهداف کفار سکولار جهانی و طاغوتهای منطقه ای قرار داده است به گونه ای که اگر شخص از درون با این جماعتها و منهج آنها آشنائی نداشته باشد خیال می کند که طبق نقشه و برنامه ی کفار عمل می کنند.

به همین دلیل جنگ برای به دست آوردن قدرت میان گروههای مسلح سوری امروز از درگیری سیاسی عبور کرده و حتی به اختلافات عقیدتی و نژادی ریشه‌ای رسیده است و می‌توان گفت اختلافات میان  این گروهها حتی در اهداف نهایی آنها و در اهداف و مقاصد طرف‌هایی که از آنها حمایت می‌کنند نیز دیده می‌شود.

از میان دلایلی که گفته شد مشخص می‌شود که گروههای مسلح سوریه با جناح‌بندی‌ها و گروه‌های متفرقشان امروز در شرایط مطلوبی به سر نمی‌برند و مناطقی که تحت سلطه آنها قرار دارد شاهد پیشرفت‌ روز افزون سکولارها و دارودسته ی منافقین (سکولار زده ها)است امری که ممکن است تمام دشمنان قانون شریعت را به همدیگر نزدیک نماید.

گروههای مسلح شام : جهاد فی سبیل ناتو و ترکیه تا کی؟

  گروههای مسلح شام : جهاد فی سبیل ناتو و ترکیه تا کی؟

به قلم: ابوبکر الخراسانی

عده ای مدتهاست که لجبازانه طبق نقشه های  ترکیه با طرفهای روسی و غیره در حال جنگ مسلحانه در شمال سوریه هستند. این عده نه مثل گروههائی چون ارتش آزاد صادقانه می گویند که برای دموکراسی و طبق نقشه های آمریکا و سایر طرفهای بین المللی در حال جنگ هستند و نه می توانند مستقلاً و طبق قانون شریعت الله به جنگ خود ادامه دهند.

اعلان و شروع جنگ دست کفار سکولار جهانی و مرتدین منطقه ای چون حکومت سکولار ترکیه است، به همین ترتیب اعلان صلح و آتش بس و عقب نشینی و پیشروی هم دست همین قدرتهاست. حتی این گروهها قادر به تحکیم شریعت الله نیستند و بهانه ی آنها این است که باید مردم داری کرد و… .

در بهترین نگرش باید گفت دسته ای از اینها مثل مسلمین مکه هستند که از مناطق تحت کنترل کفار مشرک و سکولار قریش به مدینه هجرت نکرده بودند و مجبور بودند طبق نقشه های آنها عمل کنند، درحالی‌که کفار مکه آنان را از اظهار اسلام و انجام عبادات و شعائر دینی‌شان بازداشته و چه بسا که اجبارا آنان را با خود به جنگ علیه مسلمانان می‌کشاندند.

 پس نازل شد: «هرآینه آنان که فرشتگان‌» یعنی‌: ملک‌الموت و همکارانش «جانشان را می‌گیرند» با قبض ارواحشان «در حالی‌که بر خویشتن ستمکار بوده‌اند» با هجرت نکردن از دیار کفر. پس ظلم وستمشان بر خویشتن‌، همزیستی با کفار و ترک فریضه هجرت است .

«فرشتگان به‌ایشان‌» یعنی‌: به این مسلمانان ستمکار باقی مانده «می‌گویند: شما در چه حال بودید»؟

این سؤال‌، سؤالی توبیخی است‌، یعنی‌: موقف شما دربرابر دینتان چگونه بود؟ آیا شما با وجود همزیستی با کفار و ترک هجرت‌، اهل دیانت هم بودید؟! یا معنی این است‌: آیا شما در زمره اصحاب پیامبر صلی الله علیه وسلم بودید، یا در زمره‌مشرکان‌ (سکولاریستها)؟

آنان پوزش خواهانه «پاسخ می‌دهند: ما در زمین از مستضعفان بودیم‌» که به اظهار دین و هجرت از سرزمین خویش توانا نبودیم‌.

فرشتگان در رد این‌سخنشان سرزنش کنان «می‌گویند: مگر زمین خدا وسیع نبود تا در آن مهاجرت کنید» و خود را از زیر بار ستم کفار نجات داده همراه با مسلمین به عبادت خدا بپردازید؟ چرا! شما این امکان را داشتید زیرا انسان اگر به کاری تصمیم بگیرد، حتما راهکار آن را هم پیدا خواهد کرد.«پس آن گروه جایشان دوزخ است و چه بدجایی است‌» یعنی‌: آن گروه مسکن و مأوایی جز دوزخ ندارند و چه بد جا و چه بد سرانجامی است‌.

هم اکنون گروههائی که تحت فرمان و نقشه های کفار سکولار جهانی چون آمریکا و ناتو(از کانال حکومت سکولار ترکیه) می جنگند و مجبور به انجام اعمال ضد شرعی هستند تا کی می خواهند فریب دعوتگران به سوی جهنم و الرویبضه را بخورند و با حکمت تراشی و مصلحت تراشی های غیر شرعی به خود و دیگران ظلم کنند؟

عملکرد چهار مرحله ای گروه جولانی با جماعت دوله عبرتی برای اهل سنت

عملکرد چهار مرحله ای گروه جولانی با جماعت دوله عبرتی برای اهل سنت

 به قلم: ابوصلاح الدین الکوردی

همه می دانیم که جماعت دوله دارای منهج سلفیت علمای نجد است و بعد از شیخ محمد بن عبدالوهاب و فیصل الدویش و العتیبی کسی پیدا نشده است مثل جماعت دوله این منهج و عقیده را صادقانه و بدون تقیه و ریا در جامعه تطبیق دهد.

جماعت دوله زمانی که تبدیل به حکومت شد توانست با قدرت نظامی که داشت سرزمینهای وسیعی را در عراق و شام تحت کنترل خود در آورد. قبل از آن زمانی که حکومت عراق اسلامی اعلام شد، جماعت القاعده به امیری ابوحمزه المهاجر انحلال القاعده ی بلاد رافدین در عراق را اعلام نموده ودر دولت اسلامی عراق حل گردید؛ پس در این مناطق سازمانی به نام القاعده باقی نماند.

به دنبال کشته شدن ابوعمر بغدادی و ابوحمزه مهاجر نوبت به امیری ابوبکر بغدادی رسید. دولت عراق اسلامی به امیری ابوبکر بغدادی برای مردم سوریه شخصی به اسم ابومحمد جولانی که دارای منهج سلفیت علمای نجد بود را با نصف بیت المال تعیین کرد، اما جولانی زمانی که امیرش ابوبکر بغدادی دولت اسلامی در عراق و شام را اعلام کرد و خواهان پیوستن تمام نیروها تحت قرماندهی واحد شد دچار غدر و خیانت شد و جهت پوشش این خیانت و مدیریت نیروهایش ابتدا به الظواهری (که منهج القاعده را از منهج سید قطبی شیخ اسامه به منهج سلفیت علمای نجد تغییر داده بود) بیعت داد، اما چیزی نگذشت که به الظواهری هم خیانت کرد و الظواهری او را خائن نامید که هنوز از این سخن خود بر نگشته است.

جولانی مرحله ی دوم خیانتش به جماعت دوله را با اتحاد با سایر گروههای سکولار و غیر سکولار جهت تحمیل جنگ بر دوله شروع کرد. همین اقدام خائنانه ی جولانی که بوی نواقض اسلام از آن به مشام می خورد باعث جدا شدن تعداد زیادی از مخلصین گروهش و پیوستن مجدد به دوله شد.

ادامه خواندن عملکرد چهار مرحله ای گروه جولانی با جماعت دوله عبرتی برای اهل سنت

دارودسته ی جولانی و سرقت پس مانده های جیب فقراء اهل سنت سوریه

دارودسته ی جولانی و سرقت پس مانده های جیب فقراء اهل سنت سوریه

به قلم: مجاهد مهاجر

دارودسته ی جولانی که بیعت مرگ داده بودند نشان دادند که بیعت فرار به مناطق آمنة  و غیر جنگی را بسته و از نظر عسکری دچار فشل شده اند. اما این گروه تنها به این بسنده نکرده و در همین مناطق آمنة نیز اقدام به سرقت پس مانده های جیب فقراء کرده اند.

دارودسته ی جولانی نه تنها در این سرمای وحشتناک خيمة و چادری در اختیار آواره ها قرار نداده است بلکه امروز ۱۰ دولار  بر هر ماشینی فرض کرده که سبزیجات و مواد غذائی کمکهای مردمی از شهر الباب را به این آواره ها در  كفرلوسين می رساند. یعنی مردم فقیر و آواره یا باید برای کمکهای مردمی از جیب خودشان هزینه ی ماشینها را بدهند یا باید راننده ها متقبل شوند که معمولا بر گردن نیازمندان بیچاره می افتد.

این یکی از چره های دارودسته ی جولانی است. گروه جولانی و گروهکهای همسو با او را تنها کسانی خوب می شناسند که از نزدیک با آنها در ارتباط بوده باشند. جولانی با خیانت به امیرش و دهها گروه موجود در سوریه کارش را شروع و ادامه داده و هم اکنون نیز با خیانت به مسلمین فقیر و آواره به جنایات خود ادامه می دهد.

این گروه مافیائی انگار رحمی در دلش وجود ندارد.

خودتان گوش دهید و بدانید در این فصل سرد چه بر سر فقراء و نیازمندان آواره ی اهل سنت می آورند:

https://www.gulf-up.com/e1q09b9upq0a
https://www.gulf-up.com/vpnvmhc7zkjp

دارودسته ی جولانی، بیعت مرگ یا بیعت بر توبه

دارودسته ی جولانی، بیعت مرگ یا بیعت بر توبه

به قلم: ابوخالد کردستانی

دیدیم که یکروزه نزدیک به یکصد منطقه و کل حلب را دارودسته یجولانی و اقمار آن تسلیم حکومت مرکزی سوریه نمودند. این گروه قبل از این کلیپهائی را نشر می دادند که در آن از اعضای خود بیعت مرگ می گرفتند. یعنی تا سر حد مرگ بجنگند با این وجود آشکار شد که بیعت مرگ در منهج و اصول اینها یعنی تسلیم و فرار برای حفظ جان.

حتی بارها دیده ایم که در رسانه هایشان چنان نشان می دهند که مردم تحت کنترل آنها با آنها همراه و همسو هستند و مردم از آنها حمایت می کنند و به خاطر مردمداری حتی با کفار ناتو و احزاب سکولار و لیبرال نیز متحد شدند و… اما واقعیت نشان داده است که همیشه عکس این موضوع صادق بوده و در کلیپهای مختلف دیده ایم که چگونه مردم از خروج این گروهها خوشحالی کرده و حتی به استقبال دشمنان آنها (مثل جماعت دوله و حتی حکومت مرکزی سوریه و حتی ارتش سکولار ترکیه) رفته اند.

اگر این گروههای متفرق و آشفته با این کارنامه ای که برای خود نوشته اند براساس ادعای باطل خود در بین مردم مقبولیت داشتند پس این خوشحالی و شادی مردم برای چیست؟

جماعت دوله می آمد مردم شادی می کردند، ارتش ترکیه می آمد مردم شادی می کردند و هم اکنون که ارتش حکومت مرکزی سوریه آمده باز مردم در حال شادی و استقبال دیده می شوند.

دارودسته ی جولانی و سایر گروههای متحد با آن چکار کرده اند که مردم به هر چیزی غیر از آنها راضی هستند و اظهار خوشحالی می کنند؟!!

اما لازم است همه به برگی از کتاب قطور جنایت گروه جولانی و سایر گروههای مسلح تنها در حلب پی ببرند شاید علت شادی کردنهای مردم آشکار گردد. تنها در حلب به خاطر این گروههای آشفته منهج و آشفته حال  15 هزار مسلمان اهل سنت کشته و ۵۰ هزار معلول و زخمی یعنی ۶۵ هزار و کشته و زخمی و معلول از مردم به وجود آمد.

این است واقعیت و پشت پرده ی دارودسته  ی جولانی و سایر گروههای مسلح سوری که با جان و ناموس و مال و خاک و وطن اهل سنت در جهت حفظ منافع آمریکا و ناتو (از کانال حکومت سکولار ترکیه) در حال تجارت هستند.  با این وجود باز در رسانه های آنها از جوانان تحت نام جهاد و دفاع از ناموس اهل سنت و دهها شعار دیگر دعوت می شود که به آنها بپیوندند، اما دیگر کسی به آنها اعتماد ندارد. اهل سنت هم جنگها و کشت و کشتارهای داخلی آنها از گروههای مختلف اهل سنت را دیده اند و هم حاکمیت آلوده و پر از فساد آنها را.

پس به چه چیز آنها می توان اعتماد کرد؟ اینها با این کارنامه ی سیاهی که دارند چگونه جواب الله و مسلمین را خواهند داد؟

طرفداران جولانی و اقمار آن لازم است به خود آیند و با برگشت به منهج صحیح اهل سنت از تمام جرمهائی که در آن مشارکت داشته اند توبه کنند و بدانند که مسیر تفرق و فشل و بی ابهتی و شکست و ذلیلی را در پیش گرفته اند و باید دست از نمایشهای تبلیغی بیعت مرگ و شعارهای دروغین مردم داری و… بردارند که خیر همه در توبه ی آنهاست.

جنگ مسلحانه گروههای مسلح اهل سنت سوریه و تجربه ی سلفیت خاص نجدیت

جنگ مسلحانه گروههای مسلح اهل سنت سوریه و تجربه ی سلفیت خاص نجدیت

به قلم: کیوان مریوانی

اردوغان که ماهها برای دارودسته ی جولانی و سایر گروههای مسلح سلفی نجدی و حتی گروه سکولاری چون ارتش آزاد ادلب سینه چاک می کرد پس از گلایه های دروغینی از روسیه و درآوردن بازیهای رایج سیاسی سکولاریستها اعلام نمود که : «روند آستانه» که حدود سه سال پیش برای حل و فصل مسالمت‌آمیز مسائل سوریه تشکیل شد دچار فروپاشی شده است.

این سخنان در حالی گفته می شود که ارتش بشار اسد به پیشروی های خود در استان ادلب ادامه می دهد و گروه جولانی و اقمار او نیز منطقه ی استراتژیک معرة النعمان را تخلیه نموده و از بسیاری از مناطق اطراف آن نیز فرار کرده اند.

نتیجه ای که باید از گروههای سلفی نجدی سوریه گرفت این است که اینها بدترین اعمال را دارند و از مدخلی ها با اختلاف زیادی ضررشان بیشتر بوده است، چون اینها علاوه بر آنکه سبب ریخته شدن خون مسلمین می شوند و باعث و بانی تجاوز به ناموس هزاران زن و دختر اهل سنت آواره و تن فروشی آنها در ترکیه و سایر کشورهای اروپائی شده اند حتی باعث نصرانی شدن کودکان بی سرپرست در پرورشگاههای کودکان بی سرپرست اروپا و غیره گردیده اند.

اینها تنها مصیبتهائی غیر از ویرانی و نابودی سرزمین مسلمین و ناامید شدن اهل سنت از جهاد و حتی گرایش آنها به احزاب سکولاری می گردد که خیال می کنند اهل سنت یعنی همین عقاید و اعمال گروههای متفرق و متعدد و متضاد سلفی نجدی است که نه تنها در مسیر صحیح شرعی قدم بر نمی دارند بلکه آفت دین و دنیا هستند …

در این صورت باید گفت که تفکر سلفیت نجدی آزمایش خود را برای چندمین بار پس داده و به طور کامل فشل شده است. پس به کانال ها و اعضایشان نگاه نکن اینها هیچ وزنه ی عملی ندارند و کارشان به آخر رسیده است…

این تفکر که توسط ایمن الظواهری به عنوان تفکر رهبری القاعده انتخاب شد باز همان نقش تفرقه آفرینی و مخرب را بازی کرده است و نشان داد که اگر به هر جریان و جامعه ای تزریق شود تنها یک نتیجه در بر دارد: تفرق، جنگ داخلی، شکست و ذلیلی برای اهل سنت.