ادلب زندان بزرگ متفکرین و آزادیخواهان اهل سنت

ادلب زندان بزرگ متفکرین و آزادیخواهان اهل سنت

به قلم: مجاهد مهاجر

در حالی در ادلب و مناطق تحت کنترل گروه جولانی کمونیستها و سکولارهای لیبرال آزاد هستند و حتی در حکومت انقاذ تحت کنترل گروه جولانی حضور دارند، و در حالی که نصیری ها آزاد هستند اما روشنفکران و آزادیخواهان اهل سنت در یک زندان بزرگ به نام ادلب زندگی می کنند و یا توسط دارودسته جولانی دستگیر و وارد زندان اصلی گروه جولانی می شوند.‌
خانواده های این زندانیان به همراه سایر مردم چندین ماه است به خیابانها ریخته اند و بر علیه جولانی شعار می دهند و خواهان آزادی علماء و نزدیکان خود هستند.
در این زمینه شیخ عبدالرزاق المهدی بزرگترین شیخ ادلب می گوید:
قال رَسُولَ اللهِ ﷺ
 “اللَّهُمَّ مَنْ وَلِيَ مِنْ أَمْرِ أُمَّتي شَيْئًا فَشَقَّ عَلَيْهِمْ فاشْقُقْ عَلَيْهِ، وَمَنْ وَلِيَ مِنْ أَمْرِ أُمَّتِي شَيْئًا فَرَفَقَ بِهِمْ فَارْفُقْ بِهِ” (مسلم عن عائشة رضي الله عنها)
رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرماید: «خداوندا، هر کس به امری از امت من سپرده شود و بر آنان سخت باشد، بر او سخت باش و هر کس به امری از امت من سپرده شود و نسبت به آنان نرمی و مدارا کند، با او نرمی کن».(مسلم از عایشه رضی الله عنها)

ما از رهبری هیئت تحریر الشام می خواهیم که همه مظلومان، زندانیان عقیدتی و کسانی که در ارتباط با تظاهرات دستگیر شده اند را آزاد کند.
دستگیری برخی از افراد با نفوذ مشکل را حل نمی کند، بلکه کار را پیچیده می کند.
همانطور که می دانید پس از آزادی شیخ ابوالولید حنفی، ابو شعیب المصری، عصام خطیب و دیگران از سرعت تظاهرات کاسته شد و تعداد تظاهرکنندگان کاهش یافت و دیگر شاهد تظاهرات زنان نیستیم.
هنگامی که ابو شعیب، ابوالولید، شهم العلوان، الشریف ابو عبدالهادی و دیگران دوباره دستگیر شدند، سرعت تظاهرات افزایش یافت، تعداد تظاهرکنندگان افزایش یافت و زنان به تظاهرات بازگشتند همسران خواستار شوهر شدند
پس ای بندگان خدا از خدا بترسید و بر نگرانی ها و مصیبت های این مردم داغدیده اضافه نکنید!!”

اما نه تنها شیخ عبدالرزاق المهدی بلکه تمام مناطق تحت کنترل جولانی و درع فرات و غیره به مصیبت مردم این مناطق اضافه کرده اند و همه می دانند که هم اکنون از کانال درع فرات و جولانی سرزمینشان به اشغال آمریکا و ناتو در آمده است.
چون با چشم سر تانکها و نفربرها و سربازان ترکیه ( ناتو) و آمریکا را می بینند و می بینند که برای اهداف آمریکا و ناتو قربانی می شوند.

زنان زندانی در سرزمینهای اشغالی ناتو و تحت حاکمیت جولانی

زنان زندانی در سرزمینهای اشغالی ناتو و تحت حاکمیت جولانی

به قلم: مجاهد مهاجر

بخشهایی از شمال و شمال شرق سوریه به واسطه ی گروههای مختلف سکولار و غیر سکولار میان اهل سنت به اشغال مستقیم آمریکا و از کانال حکومت سکولار و مرتد ترکیه به اشغال ناتو درآمده است.
در این سرزمینهای اشغال شده شما آشکارا می توانید تانکها و نفربر ها و نیروهای زمینی آمریکا و ناتو را ببینید.
در ادلب هم نیروهای ترکیه آزادانه گردش مب کنند و از مزدورانشان در برابر مجاهدین و حکومت بشار اسد و متحدینش حمایت می کنند.
ادلب که تحت سلطه دارودسته جولانی است مرتکب ظلمهای بی شماری شده است و زندانها را پر از آزادیخواهان زن و مرد میان اهل سنت کرده است.
مردم بیدار شده اند و متوجه هستند که به نام انقلاب فریب خورده اند و در اختیار سیاستهای آمریکا و ناتو قرار گرفته اند به همین دلیل ماههاست راهپیمایی های علنی را بر علیه گروه مافیایی جولانی شروع کرده اند.
در این میان دختران و زنان ریادی هم دستگیر و زندانی شده اند .
شیخ عبدالرزاق المهدی در مورد این زندانی های زن می گوید:

زنان نباید دستگیر یا زندانی شوند، مگر در موارد معدودی و برای مدتی که طولانی نباشد، به خصوص اگر بین ۱۵ تا ۳۵ سال سن داشته باشند.
همچنین مرد بودن بازپرس یا زندانبان جایز نیست.
زندانیان انسان هستند و معصوم نیستند و زنان زندانی هم شاید دچار حرام شود!!
ما و مردم در مورد آزار و اذیت و تجاوز، حتی اگر اندک باشد، شنیدیم.
برخی از دادگاه ها این روزها حکم بازداشت و حبس طولانی مدت برخی از زنان را صادر می کنند… ماه ها یا سال ها!!

توضیح اینکه: دستگیری زنان و یا محکوم کردن آنها به حبس های طولانی در زمان پیشینیان هرگز اتفاق نیفتاده است، بلکه اختراع آن توسط ظالمان شرق و غرب بوده و ظالمان اعراب آن را از آنها گرفته اند، لذا آن را در دادگاه‌های دست‌ساخته‌شان اجرا کردند، و دادگاه‌های شرعی این روزها تحت تأثیر آن بودند.

اصل اساسی در مورد بازداشت زنان این است که فقط در مواردی و برای مدتی باشد که طولانی نباشد.
معلوم است که قصاص و مجازات و مجازات مستلزم بازداشت طولانی مدت نیست.
پس از اثبات محکومیت با ادله شرعی، یا قصاص یا مجازات یا مجازات شلاق و مانند آن است و زن به خانه خود باز می گردد.
شوراهای قضایی شرعی باید در موضوع بازداشت زنان تجدید نظر کنند و با در نظر گرفتن مفاسد ناشی از بازداشت طولانی مدت زنان به ویژه دختران، به آنچه که فقهای قدیم ملت تصمیم گرفته اند، عمل کنند، به خصوص که در عصری هستیم”
این گواهی بزرگترین شیخ موجود در ادلب است .
این چیزی است که امثال ابوقتاده جاسوس اردن و ملافتاحی و گروهش و مجازی های ناامید و به بن رسیده ی طرفدار جولانی قصد پنهان کردن آن را دارند.

واقعیتهائی مستند در چگونگی تولد فرقه ی نجدی «دوله» یا «داعش»(۵)

واقعیتهائی مستند در چگونگی تولد فرقه ی نجدی «دوله» یا «داعش»(۵)

به قلم: طاهرجان فرغانه ای

پس از کشته شدن ابی عمر البغدادی امیر بعدی دولت عراق اسلامی شیخ دکتر  ابوبکر الحسینی القریشی البغدادی تعیین گردید.

لازم به ذکر است تا زمانی که شیخ اسامه بن لادن مانده بود امرای جهادی در عراق مانند ابومصعب زرقاوی و ابوحمزه المهاجر و ابوعمر البغدادی هم چنان بر بیعت رسمی خود بودند اما پس از شیخ اسامه بن لادن امیر القاعده که کشته شدند و ایمن الظواهری امیر القاعده گردیدند هیچ گونه بیعت رسمی از جانب امیران دولت عراق اسلامی صورت نگرفته است و صرفا امرای دوله اسلامی جهت وحدت در صفوف مجاهدین و برای احترام گزاری به رسم سابق از لفظ امیر برای شیخ ایمن الظواهری استفاده می نمودند و در زمان امیری ایمن الظواهری در القاعده هیچ مستند رسمی و بیانیه کتبی مبنی بر بیعت ابی عمر بغدادی و ابوبکر البغدادی و پس از آن تا کنون با ایمن الظواهری وجود ندارد(البته شهادت فاسقینی مانند ابوماریه قحطانی هراری و ابوالحسن الکویتی از قضات شرعی دارودسته ی جولانی را شاهد می گیرند که هیچ باوری به این کذابین نداریم و شهادت صادقین است که برای ما حجت است).

خلاصه اگر از این مطالب بگذریم، ابوبکر بغدادی بعد از ابوعمر بغدادی به امارت رسیدند و سرانجام در سال ۲۰۱۴م از نظر خودشان شرایط برای تشکیل خلافت اسلامی بر پایه نبوت مساعد شده است به همین دلیل ابوبکر البغدادی اعلان خلافت نمودند و بر قدرت مجاهدین بیشتر و بیشتر افزوده شد و دولت عراق اسلامی با در دست داشتن قسمت اعظم عراق و سوریه و شکستن مرزهای سایس بیکو خلافت اسلامی تشکیل دادند و اسم دوله العراق الاسلامیه برای مدتی به دوله الاسلامیه فی العراق و الشام تغییر یافت و پس از مشورت های لازم در مجلس ابوبکر بغدادی این اسم بخاطر اعلان رسمی خلافت در ۲۰۱۴و در هم شکستن حدود و مرزها و ثغور به اسم (الدوله الخلافه الاسلامیه) یا (الدوله الاسلامیه) تغییر نام یافت.

این مختصری از چگونگی تشکیل فرقه ی نجدی «دوله» از ابتدا تا کنون بوده است و جولانی رهبر کنونی هیئت تحریر الشام نیز که دارای تفکرات نجدی است یکی از سربازان ابوبکر بغدادی بود که ابوبکر بغدادی با نصف بیت المالش و صدها مجاهد او را برای نصرت اهل شام به سوریه فرستاد اما جولانی به ابوبکر بغدادی خیانت کرد و بعد از آن به القاعده الظواهری خیانت کرد و الظواهری او را ناکث نامیده است و بعد از آن به دهها فرقه و جماعت دیگر نیز خیانت کرد و در نهایت به عنوان یکی از جاسوسهای ترکیه ( به گواهی شیخ ابومحمد ممقدسی) در آمد که تا کنون دستش به خون هزاران مجاهد و بخصوص مجاهدین مهاجر آلوده شده است و رسماً ارتش ناتو (از کانال حکومت سکولار ترکیه) را وارد ادلب و خاک سوریه کرده است و به قتال الفتنه و به جنگ فی سبیل ناتو و ترکیه مشغول است و شکی نیست که آینده ای بهتر از اربکی های افغانستان در انتظارشان نیست.

واقعیتهائی مستند در چگونگی تولد فرقه ی نجدی «دوله» یا «داعش»(۳)

واقعیتهائی مستند در چگونگی تولد فرقه ی نجدی «دوله» یا «داعش»(۳)

به قلم: طاهرجان فرغانه ای

۳-((سرایا انصار التوحید)):این گروه هم از گروههای اهل سنت عراق بودند که از روی روزنامه نگاری و عملیات استخباراتی و اخبار عملیاتهای خود ضعیف عمل می کردند و به همین خاطر است که زیاد اسمشان به گوش مردم نرسیده است.

۴-((سرایا الجهاد الاسلامی)): این گروه هم از گروههای سنی بودند که بر منهج سلف عمل می کردند.که این گروه هم چندان اخباری از کارها و عملیات های جهادی خود منتشر ننموده اند.

۵-((سرایا الغرباء)):این گروه امیر آن ابوعبدالله محارب الجبوری تقبله الله بود.که بعدا شیخ محارب الجبوری تقبله الله سخنگوی رسمی دولت اسلامی عراق شد.خداوند شهادتش را قبول کند.

۶-((کتائب الاهوال)):این گروه هم جمعی از جهادی های سنی سلفی بودند که از روی دادن اخبار عملیاتهای ضد احتلالی ضعیف عمل کردند ولیکن خیلی کوبنده جهاد می نمودند در میدان عمل.

۷-((جیش اهل السنه و الجماعه)):این گروه مسلح هم که امیر آن شیخ عبدالله الناصر بود از گروههای مجاهد در منطق اهل سنت بودند و علیه مرتدین مناطق خود در حال مبارزه های جانانه بودند.

۸-((کتائب المرابطین)):جمعی از اهل سنت جهادی بودند و نقش مهمی را ایفا می کردند.

۹-((کتائب الانبار)):سخنگوی این جماعت خطاب النجدی بعد از شهادت ابی مصعب زرقاوی بیعت خود را با هم چنین با ابی حمزه المهاجر تقبلهما الله اعلان نمودند.و اعلان نمودند بر هرچیزی که ((مجلس شوری المجاهدین ))رای بدهد بر آن گردن می نهند .این سخنان در ۱۵/۶/۲۰۰۶در شهر حدیثه استان الانبار اعلان شده است.آرم این مجلس را در زیر مشاهده نمایید:

بزرگترین اهداف و عملکردهای این مجلس:

۱-رهبری نمودن و اداره نمودن دفاع کردن در برابر اشغال گری امریکایی های صلیبی کافر و مبارزه با مرتدان و مزدوران محلی عراق که دست در دست امریکایی ها گذاشته بودند و با اسلام و مسلمین در یک صف واحد پیکار می کردند.

۲-متحد کردن مجاهدین در یک صف برای محقق شدن این آیه: وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا. ترجمه: به ریسمان محکم الهی چنگ بزنید و متفرق نشوید.و جلوگیری از فرقه فرقه شدن و گروه گروه شدن پراکنده برای تحقق این آیه شریفه: وَأَطِيعُواْ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُواْ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ.ترجمه:و از خدا و پيغمبرش اطاعت نمائيد و (در ميان خود اختلاف و) كشمكش مكنيد، (كه اگر كشمكش كنيد) درمانده و ناتوان مي شويد و شكوه و هيبت شما از ميان مي رود (و ترس و هراسي از شما نمي شود). شكيبائي كنيد كه خدا با شكيبايان است.(انفال ۴۶)

۳-اعلان نمودن منهج اشکار اسلام در برخورد جهادی با کفار تا اینکه مقصود الله محقق شود و شرک باقی نماند:(( وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلّه فَإِنِ انتَهَوْاْ فَإِنَّ اللّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ (انفال ۳۹)و با آنان پيكار كنيد تا فتنه اي باقي نماند (و نيروئي نداشته باشند كه با آن بتوانند شما را از دينتان برگردانند) و دين خالصانه از آن خدا گردد (و مؤمنان جز از خدا نترسند و آزادانه به دستور آئين خويش زيست كنند). پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند (و اسلام را پذيرفتند، دست از آنان بداريد، چرا كه) خدا مي بيند چيزهائي را كه مي كنند (و كيفرشان مي دهد).

نقدی بر پیام تسلیت ایاد قنیبی :سبحان الله تو همچنان بر همان پَستیِ خودت هستی.

نقدی بر پیام تسلیت ایاد قنیبی :
سبحان الله تو همچنان بر همان پَستیِ خودت هستی!

به قلم: معالم

طیف قاعدین فتنه‌گر که نزاع‌های داخلی را برجسته می‌کنند و با دروغ‌پراکنی به دنبال نجات اسرائیل هستند.

این طیف، خنجری هستند که از پشت به پیکر امت ضربه وارد کرده و پس از این نیز شاهد فتنه‌های آنان خواهیم بود.
فتنه‌هایی که دست سرویس جاسوسی دولت اردن در آنها برای من آشکار است.
همانطور که شهید ابودجانه خراسانی (تقبله الله) از یاران شیخ اسامه بن‌لادن بر آن تأکید داشت.
متأسفانه برخی جوانان ما از حقایق نامطلع هستند و نمی‌دانند ما چه کشیدیم از این طیف.

أیاد قنیبی نوشته است، مرگ اسماعیل هنیه در موقعیت خوبی نبودو…

تو چه می‌فهمی؟
نشسته‌ای در اردن حیاط خلوت رژیم صهیونیستی و زیر سلطۀ پادشاه مرتدی که به جای کمک به غزه، از اسرائیل پشتیبانی می‌کند، آنوقت علیه مجاهدان، لجن پراکنی می‌کنی؟!

یکی از فعالین رسانه ای اهل جهاد می گوید:

اياد قنيبي جاي يعزينا بالشيخ أبو العبد فبكتب جريدة زي وجهه انتقادات للشيخ وحتى كلمة شهيد ما كتبها…وبده يقلنا بشو بخالف الشيخ
يا اياد أنت قاعد وعالة على المجتمع مين مفكر نفسك؟
وتعزيتك مرفوضة ومنقبلهاش وقد ما حاولنا نحسن الظن فيك بهاي الحرب ولكنك سبحان الله على ديدنك بالوضاعة…

أنت انسان وضيع جدًا….

أیاد قنیبی آمده به ما تسلیت بگوید به خاطر شیخ  ابوالعبد (اسماعیل هنیه)، اما چند خطی نوشته برای انتقاداتی از اسماعیل هنیه و حتی کلمه شهید را هم (در وصف اسماعیل هنیه) ننوشته است. خواسته به ما بگوید ه چه دلیل مخالف شیخ (هنیه) بوده.
ای أیاد ! تو نشسته‌ای و سربار جامعه هستی، خودت را چه حساب کرده‌ای؟
پیام تسلیتِ تو مردود است و ما آن را نمی‌پذیریم. هرچه خواستیم در این نبرد به تو حُسن ظن (گمان خوب) داشته باشیم اما سبحان الله تو همچنان بر همان پَستیِ خودت هستی.
تو انسانی بسیار پَست هستی.

واقعیتهائی مستند در چگونگی تولد فرقه ی نجدی «دوله» یا «داعش»(۲)

واقعیتهائی مستند در چگونگی تولد فرقه ی نجدی «دوله» یا «داعش»(۲)

به قلم: طاهرجان فرغانه ای

۳-جماعه الفاتحین:امیر آن شیخ ابوسلمی البکری العراقی بود.که ۵گروه آن از دیاله و موصل زیر نام القاعده فی بلاد الرافدین یک گرفتند ویکی شدند.

۴-جماعة الأمر بالمعروف والنهی عن المنکر:امیر آن ابو اسامه البغدادی بود.که سه گروه آن زیر نام القاعده فی بلاد الرافدین یکی شدند.که تاریخ ۷ذی الحجه ۱۴۲۶برابر ۹/۱/۲۰۰۵بود.

۵-كتيبة الحسن البصري:به امیری شیخ ابوحذیفه العراقی بودند.آشکار است بیشتر در ناحیه بصره و جنوب ترکیز می نمودند.

۶-کتیبه الزبیر بن العوام:امیر آن ابو زبیده البابلی بود.که در تاریخ ۲۲دوشنبه ۱۴۲۶برابر ۲۶/۹/۲۰۰۵در زیر پرچم القاعده فی بلاد الرافدین یک گرفتند.

۷-جماعة البراء المجاهدة:امیر آن شیخ ابو فاروق العراقی بود.دو کتیبه آن در بغداد با دادن بیعت در زیر پرچم القاعده فی بلاد الرافدین در تاریخ ۲۶شوال ۱۴۲۶هجری قمری برابر با ۲۸/۱۱/۲۰۰۵یکی شدند.

متخصصان نظامی بر این باورند که قدرتمند ترین جماعت در منطقه بوده و مسولیت بیشترین فعالیت های ضد احتلالی و تروریستی امریکا و مزدوران محلی اش را برعهده داشته است. از آن جمله :

بعد از این بیعت ها همه یک جماعت واحد در عراق شدند.این جماعت استقلال تمام از جماعتی که در خراسان بود داشت ولی نزد شیخ ابو مصعب زرقاوی این رای کنونی مبنی بر دولت بودن را در آن زمان نداشت لذا در زیر پرچم همان القاعده خراسان ماندند تا اتحاد در صفوف مجاهدین بماند.

بهرحال شیخ ابو مصعب زرقاوی تحت بیعت شیخ اسامه بن لادن ماند و تفکر خلافت اسلامی را در سر می پروراند و می خواست جهاد اسلامی را گسترده تر کند نتوانست محقق کند و قدر خدا بر این بود که در ۷تموز۲۰۰۶ توسط کفار سکولار آمریکائی کشته شود.

بعد از احمد الخلایه (ابی مصعب زرقاوی) این جماعت بدون امیر ماند تا اینکه عبدالمنعم عزالدین علی البدوی ملقب به ابوحمزه المهاجر(۱۹۶۸-۲۰۱۰) به امیری تنظیم القاعده در عراق در آمد.

در۱۵/۲/ ۲۰۰۶ (مجلس شوری المجاهدین فی العراق)اعلان تشکیلش به امارت عبدالله بن رشید البغدادی صورت گرفت،این مجلس تشکیل شده بود از مشارکت تعدادی از گروههای مسلح و جماعات جهادی که نقش مهمی در مبارزه با احتلال و اشغال گری کفار حربی امریکایی داشتند و اینگونه در مورد آن سخن گفته شده که مغز متفکر این اقدام شیخ ابی مصعب زرقاوی بوده است.(یعنی در زمان حیاتش این ایده را مطرح کرده بوده و در زمان ابوحمزه المهاجر از فکر به عمل مبدل شد).

گروههایی که این مجلس را بنیان نهادند:

۱-(تنظیم القاعده فی بلاد الرافدین):با گروههایی که به آنها بودند و اسمشان ذکر گردید که به امیری شیخ ابی مصعب زرقاوی و سپس شیخ ابی حمزه المهاجر تقبلهما الله بودند.

۲-(جیش الطائفه المنصوره): به امیری  شیخ ابوعمر الانصاری. این گروه از قدرتمندترین گروهها در الانبار و چند جای دیگر بغداد بودند.

واقعیتهائی مستند در چگونگی تولد فرقه ی نجدی «دوله» یا «داعش»(۱)

واقعیتهائی مستند در چگونگی تولد فرقه ی نجدی «دوله» یا «داعش»(۱)

به قلم: طاهرجان فرغانه ای

ابن تیمیه می گوید:« سخن گفتن درباره مردم باید از روی علم و عدالت باشد نه از روی جهل و ظلم چنانکه این حال اهل بدعت است»[۱] شناخت بسیاری از برادران مجاهد ما از فرقه نجدی دوله بسیار ناقص است به همین دلیل گاه دیده می شود که رهبران قبل از ابوبکر بغدادی توسط عده ای مدح می شوند و از ابوبکر بغدادی به بعد به بدی از آنها یاد می شود در حالی که منهج و فکر و عقیده ی همه «نجدی» و ثابت بوده اما چون در دورانی تنها با شیعه بد بودند از آنها راضی هستند اما زمانی که نوبت خودشان رسید بد می شوند و این نشانه ی جهل و در صورت آگاهی نشانه ضعف در ایمان و انحراف آشکار از منهج صحیح مذاهب اسلامی است. 

در اینجا سعی می کنم به صورت مستند به تاریخ پیدایش این فرقه ی نجدی بپردازم به امید آنکه مسلمین فریب خورده و نا آگاهی که در این مسیر انحرافی قرار گرفته اند با بررسی دقیق نجدیت به عنوان یک آفت در میدانهای دعوت و جهاد بار دیگر به منهج صحیح اسلامی برگردند.

دولت اسلامی کیست؟چگونه بنیان گذاری شد؟

در تاریخ ۹/۴/۲۰۰۳ که احتلال آمریکای سکولار و انگلیس سکولار آغاز گردید و آمریکایی های کافر سکولار به همراه متحدین آنها وارد خاک اسلام شدند و صدام حسین را سرنگون کردند در این هنگام بود که احمد الخلایه (ابو مصعب زرقاوری) با تفکراتی نجدی جماعتی را بوجود آورد به نام (جماعه التوحید و الجهاد).این گروه مسلح نجدی در بین سالهای ۲۰۰۳تا ۲۰۰۴درست شد. در هنگام اشغال و احتلال خاک عراق توسط آمریکای سکولار این گروه مسلح نجدی نقش بسیار بزرگی در برخورد با کفار اشغالگر سکولار و مزدوران محلی آن داشتند.

در این دوران شیخ اسامه بن لادن دستور داده بودند که همه ی مسلمین با هم بر علیه کفار اشغالگر به رهبری آمریکا به عنوان سر افعی متحد شوند به همین دلیل ابومصعب زرقاوی در کنار سربازان شیعی صدر و به عنوان سربازی از سربازان آنها در کربلا و نجف و غیر بر علیه اشغالگران آمریکائی جنگید. 

در تاریخ ۱۷/۴/۲۰۰۴م احمد الخلایه(ابو مصعب زرقاوی) بیعت خود را با شیخ اسامه بن لادن اعلان کرد. بخاطر همین بیعت در زمان شیخ اسامه بن لادن این گروه مسلح به عنوان بخشی از جریان جهادی القاعده در سرزمین عراق محسوب می شد.به همین خاطر نامش به القاعده فی بلاد الرافدین عوض شد.و چند گروه مسلح جهادی دیگر بیعت خود را با القاعده فی بلاد الرافدین ضمن القاعده خراسان اعلان نمودند.از جمله:

۱-كتيبة أبی اليمان المدائنی:امیر آن ابو محمد العراقی بود که در تاریخ ۴صفر ۱۴۲۶برابر با ۱۴/۳/۲۰۰۵بیعت خود را اعلان کردند و غالب فعالیت آنان در منطقه مدائن (سلمان بیگ) بود.

۲-جماعة سرايا الغضب الإسلامی:امیر آن شیخ ابوجندل العراقی بود که در تاریخ ۵صفر۱۴۲۶برابر با۱۵/۳/۲۰۰۵بیعت خود را اعلان کردند.این گروه بیشتر با یک ویدئو به نام الذروه شهرت دارند.


[۱] منهاج السنة النبوية (٤ / ١٨٣)

چرا بعضی از علماهایی که در ایران می گویند اهل جماعتند اما در دستگاههای حکومتی وارد نمی شوند؟

چرا بعضی از علماهایی که در ایران می گویند اهل جماعتند اما در دستگاههای حکومتی وارد نمی شوند؟

به قلم: ابوعبدالله جاف جوانرو

اهل جماعت شدن یا به اصطلاح، حکومتی شدن در برابر دوری از فرقه بازی و تفرق و حزب بازان قرار گرفته است و شخص می تواند اهل جماعت و حکومتی باشد اما در نظام حاکمیت مسئولیتی اجرائی نداشته باشد، در میان اصحاب و در میان تابعین و پس از آنها هم افرادی از اهل فقه و علم وجود داشته اند که ضمن اهل سنت و جماعت بودن و دعوت و روشنگری، از نظام اجرائی حکومتی فاصله گرفته اند.

متاسفانه عده ای جاهل به فهم شریعت و منهج اهل سنت و جماعت و بخصوص جاهل به فقه جهاد را می بینیم که در یک نظام ظالم حاکم بر الجماعة مسلمین، با دستاویز قرار دادن بخشی از سخنان امثال ابن مبارک، و نادیده گرفتن کلیت منهج و عمل این عزیزان، جنگ ایزائی خود را بر یک خیاط نظامی دوز و یک رفته گر و فراش مدرسه حکومتی و حافظ محیط زیست و تقریباً بر هر کسی که کوچکترین ربطی به حاکمیت الجماعة و دارالاسلام دارد تحمیل می کنند؛ در حالی که خود امام ابن مبارک و ابوحنیفه و جعفر صادق و سایرین برخورد متمایزی با افراد موجود در نظام حاکم بر دارالاسلام و الجماعة داشتند و اصلاً کشتن و ترور خود حکام و مسئولین عالی رتبه ی ظالم حاکم بر الجماعة و دارالاسلام در منهج دعوت و جهاد اسلامی مومنین محلی از اعراب ندارد چه رسد به سایر زیر دستان و خدمه و…این حکام،[۱] چنین ترورها و حرکات ایزائی، کار حشیشی های اهل بدعت اسماعیلی و خوارج اهل بدعت و سایر فرقه های اهل بدعت است نه اهل سنت و جماعت.

در کنار این ائمه که همگی اهل الجماعة بودند و در روش دعوت و جهاد و امر به معروف و نهی از منکر نیز تابع اصول و قواعد ثابت مورد پذیرش اهل سنت بودند ما شاهد دسته ای دیگر از اهل سنت و جماعت چون قاضی ابویوسف شاگرد ابوحنیفه هستیم که در زمان سه شاه عباسی: مهدی (۱۵۸-۱۶۹ه) هادی  (۱۶۹-۱۷۰ه) و‌ هارون الرشید (۱۷۰- ۱۹۳ه) منصب قاضی و قاضی‌القضات (یا وزیر قوه ی قضائیه) را داشت.[۲] یا امام محمد حسن شیبانی که شاگرد امام ابوحنیفه و مالک و قاضی ابویوسف و اوزاعی و یکی از اساتید امام شافعی بود مدتی قاضی رقّه می شود و تا زمان مرگش به همراه هارون الرشید حاکم عباسی بود،[۳] یا امام شافعی در یمن تا زمانی که از سوی حکومت عباسیان برکنار نشده بود شغل قضاوت را بر عهده می گیرد،[۴] یا صالح فرزند امام احمد بن حنبل شغل قضاوت را در اصفهان بر عهده می گیرد[۵] یا کسی چون علی بن موسی مشهور به امام رضا ولایتعهدی مامون معتزلی عباسی را می پذیرد.[۶]و می بینیم که صلاح الدین ایوبی ابتدا وزیر اعظم و فرمانده ارتش حکومت فاطمی ها می شود و …

مومن اهل جماعت چه در دستگاه اجرائی حاکمیت باشد یا خارج از آن مهم برایش اطاعت از قوانین شریعت الله است. ابن تیمیه حنبلی مذهب می گوید: فَطَاعَةُ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاجِبَةٌ عَلَى كُلِّ أَحَدٍ، اطاعت از الله و رسولش بر هر شخصی واجب است؛ و اطاعت از صاحبان امر و مسئولین حکومتی نیز به دلیل امر و دستور الله تعالی مبنی بر اطاعت از آنها واجب است، وَطَاعَةُ وُلَاةِ الْأُمُورِ وَاجِبَةٌ لِأَمْرِ اللَّهِ بِطَاعَتِهِمْ؛ پس کسی که با اطاعت از رهبر و مسئولین حکومتی از الله و رسولش اطاعت می کند اجرش با الله است. فَمَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ بِطَاعَةِ وُلَاةِ الْأَمْرِ لِلَّهِ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ، و کسی که از رهبریت و مسئولین حکومتی اطاعت نمی کند مگر زمانی که از ریاست و پست و مقام یا مال چیزی بگیرد و چنانچه به او بدهند از آنها اطاعت می کند چنانچه به او ندهند سرپیچی و نافرمانی می کند: چنین شخصی در آخرت بهره‌ای (از پاداش الله) ندارد.‏ فَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ.[۷]


[۱]  يوسف بن حسن بن أحمد بن حسن ابن عبد الهادي الصالحي، جمال الدين، ابن المبرد الحنبلي (المتوفى: ۹۰۹هـ)، محض الصواب في فضائل أمير المؤمنين عمر بن الخطاب (۱/ ۲۷).

[۲]  ابن سعد، محمد بن سعد بن منیع بصری، الطبقات الکبری، ج۷، ص۳۳۰

[۳] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۳۳۶/ ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، المعارف، ص۵۰۰

[۴]  محمد ابوزهره، الشّافعی، ص ۹۹-۱۰۷ الطبعه الثانیه (بی جا، دارالفکر العربی، ۱۹۴۸-۱۳۶۷)

[۵]  ابن خلکان، وفیات الأعیان، بیروت، ج۱، ص۶۵

[۶]  عزالدین علی بن الاثیر.الکامل.عباس خلیلی.انتشارات کتب ایران.ص۱۹۰٫ج۱۰٫/ علی بن ابن باویه صدوق.عیون اخبارالرضا.علی اکبر غفاری.صدوق.۷۳٫ .ج۲٫ص۱۴۸ح۸/ جواد قیومی. صحیفه امام رضا(ع). موسسه نشر اسلامی.چ اول.۷۳٫ .ص۲۳ / یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۴۶۵ / اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج۳، ص۱۲۳-۱۳۸، تبریز مکتبه بنی هاشم، ۱۳۸۱ه. ش./ مفید، الارشاد، ۱۴۲۸ق، ص۴۵۵-۴۵۶

[۷] ابن تیمیه، مجموع الفتاوى (۳۵/ ۱۷)

جایگاه قرآن در فقه جعفری امامی

جایگاه قرآن در فقه جعفری امامی

به قلم: خالد هورامی

زندگی ائمه ی شیعه درطول تاریخ نسخة متحركی ازقرآن كریم بوده است، پس در شناخت جریان فراگیر و وسیع شیعه ی علی  نادرست است كه ما بخواهیم آنها را از طریق دشمنان داخلی و خارجی اش بشناسیم، همچنین معقول نیست که اجتهاد یکی از پیروان این جریان عظیم را معیار قرار داده و اصل جریان را زیر سوال ببریم .

زمانی که : از امام علی رضی الله عنه  روایت شده است که فرمود: «پس آنچه که با کتاب خدا موافق باشد، برگیرید و آنچه که مخالف آن باشد، واگذارید»[۱]. و از از جعفر صادق‏ علیه السلام نیز چنین روایت شده است: «از خدا بترسید و هیچ حدیثى از ما را نپذیرید که با فرموده‏هاى پروردگار ما و سنّت پیامبرمان، محمد مخالف باشد، آنگاه که مى‏گوییم: قال اللّه وقال الرسول!»[۲]. و یا همین جعفر صادق می گوید : «هر حدیثی كه از ما به شما رسید بر قرآن عرضه كنید هر چه با قرآن موافق بود به آن عمل كنید و آنچه با قرآن مخالف بود به دیوار بزنید»

چند نکته ی اساسی را آموزش می دهد:

  1. دین الهی بویژه بخش اعتقادات خارج از دائره تقلید است وهیچ مسلمانی درهیچ اصلی ازاصول اعتقادی نباید مقلد كس دیگری باشد.
  2. چنانچه از زبان فلان امام  یا حتی رسول الله صلی علیه وسلم مطلبی گفته شود كه مخالف با قرآن باشد به هیچ عنوان قابل قبول نیست، چون هیچ شخصی بشمول رسولالله صلی علیه وسلم نمی‌تواند مطلبی برخلاف قرآن بگوید، اگر چنین چیزی به ما رسید حتما دروغ است نه اینكه آن شخصیت دروغ گفته باشد بلكه از زبان او دروغ ساخته‌اند.
  3. محوری که همه مسلمین را می توان به آن وصل و متحد نمود فقط قرآن است .از حاشیه‌ی محور كه سنت است هرگز مستغنی نخواهیم بود، اما فقط آن قسمت از روایات و احادیث را می‌پذیریم كه با قرآن كریم سازگار باشد.
  4. محوریت قرآن به این مفهوم که از روایات برای آن مثال و شاهد و نمونه و تأیید بیاوریم نه اینكه احادیث محور باشد و برای مطلب از پیش تعیین شده‌ای كه توسط روایات جعلی و دروغین اساسش گذاشته شده است آیات قرآن را هر جوری كه لازم بود قیچی كنیم و با تأویل و تفسیر خلاف واقع به آن بچسپانیم، این كار نه تنها تحقیق نیست كه بازی كردن بانصوص وحی و بلكه بازی كردن با عقل انسان‌های آزادمنش و خدا جوست كه همواره بر قوت استدلال تكیه دارند و می‌خواهند برای همه معتقداتشان از قرآن دلیل واضح و روشن داشته باشند.
  5. هر اصل اعتقادی حتما باید در قرآن با صراحت ثابت شده باشد، ناممكن است كه چیزی جزو اصول اعتقادی باشد اما در قرآن آشكار بیان نشده باشد، بنابراین هر آنچه كه در قرآن باصراحت نیامده باشد عقیده نیست.

 برای توضیح بیشتر به مثال ذیل توجه فرمایید: اگر كسی از نبوت منكر شود كافر می‌شود چون در قرآن باصراحت و مفصل ثابت شده است اما اگر كسی از ولایت یا امام زمان یا عصمت ائمه  منكر شود كافر نمی‌شود، چون ثبوت این موضوعات (البته برای كسانی كه به آنها معتقدند) اجتهادی است یا حداكثر بوسیله روایات ثابت شده و روایات احتیاج به بحث و تحقیق مفصل دارد.


[۱] أمالى، شیخ طوسى، ج‏۱، ص‏۲۳۷٫

[۲] رجال الکشى، ص‏۱۹۵٫

آسمان مناطق تحت فرمان گروه جولانی و ترور مخالفین جولانی و اربابان جولانی دست کیست؟

آسمان مناطق تحت فرمان گروه جولانی و ترور مخالفین جولانی و اربابان جولانی دست کیست؟

به قلم : مجاهد مهاجر

جولانی سالهاست برای صادقین اهل دعوت و جهاد و همچین برای عقلای اهل بدعت و گروههای سکولار همچون فردی خائن و جاسوس و تاجری در امر جهاد و خاک و مال و نوامیس اهل سنت شناخته شده است.
یکی از این معامله و تجارتی که جولانی با اربابان آمریکایی و ناتو و ترکیه انجام داده حذف مخالفین خود از طریق پهبادها و هواپیماهای بدون سرنشین است.
به همین دلیل هر چند وقت یکبار ما شاهد ترور یکی از مجاهدین مخالف آمریکا و ناتو و گروه جولانی هستیم بدون آنکه کوچکترین صدمه ای به دارودسته جولانی و خود جولانی که با برنامه های از پیش اعلام شده در مراسمات مختلف و عمومی مشارکت دارند، برسد.
در این زمینه باز شیخ عبدالرزاق المهدی می گوید:

” چرا به پهپادها در مناطق آزاد شده اجازه پرواز می دهند؟ و در ارتفاعات پایین پرواز می کنند بدون اینکه کسی متعرض آنها شود؟!
هر روز می شنویم که پهپاد یک خودرو، یک موتور سیکلت، یک تراکتور یا مواردی از این دست را هدف قرار داده است.
معلوم است که جناح ها از اول انقلاب به دلیل نداشتن ضدهوایی امکان دسترسی به هواپیماهای نظامی را ندارند.
اما در مکرد این پهبادها، بعضی از برادران به من اشاره کردند که وقتی ارتفاع آن کم است، می توان با تک تیرانداز یا حتی با تفنگ قناص… شلیک کرد یا اگر در معرض آتش شدید قرار گرفت، حداقل از رسیدن به اهدافش جلوگیری کرد.
چرا اینهمه سهل انگاری؟
و مسئولیت نپذیرفتن؟ و….”

شیخ عبدالرزاق و همه می دانند که آسمان این مناطق طی معامله ای به اربابان جولانی تعلق دارد و برای همه روشن شده است که جولانی دستورات را از آمریکا و ناتو از کانال حکومت سکولار ترکیه می گیرد و ربطی به مسئولیت پذیر بودن جولانی در قبال مردمان تحت سلطه اش ندارد بلکه جولانی در برابر دستورات اربابانش مسئولیت دارد.