بدعت ذبح کردنهائی که هیچ شفائی برای اهل قبله در برنداشته است

بدعت ذبح کردنهائی که هیچ شفائی برای اهل قبله در برنداشته است

به قلم: ابوصلاح الدین الکوردی

به یاد دارم که در میان مسلمین اولین نمایشهای ذبح کردن اسرا و تصویر برداری از این کار توسط انصارالسنه در عراق شروع شد . به دنبال آن سایر گروهها نیز از این بدعت غیر اسلامی استفاده کردند  تا اینکه دوله آن را با اسلوبهای متخلفش تکامل بخشید و این بدعت نامبارک را تحویل صحوات شام و مزدوران آمریکا و ناتو داده است که هم اکنون آن را بر سر خودشان آزمایش و تکرار می کنند .

البته گروههای مزدور شام قبلا هم از این بدعت غیر اسلامی استفاده کرده بودند از سربریدن کودکان و تصویر برداری از آن گرفته تا نوجوانان و پیران و جوانانی که همه ی آنها دارای خانواده های مسلمانی بوده اند .

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی در این زمینه می گوید: “رسول الله صلی الله علیه وسلم در عین شدت  برخورد وقاطعیت با دشمنان جایگاههای ترحم و مهربانی و گذشت وعطوفت و مدارا و نرمش را در جای خودش فراموش نمی کرد. زمان فتح خیبر و اسارت صفیه دختر حُیَّی بن اخطَب یهودی و دخترعمویش، بلال رضی الله عنه که آنان را از داخل قلعه ها بیرون آورد و آنها را از کنار بستگان کشته شده آنها عبورداد. زنی که همراه صفیه بود فریاد کشید و بر صورت خود زد. رسول الله صلی الله علیه وسلم از اقدام بلال رضی الله عنه  ناراحت شد و به او فرمود: مگر رحمت از دل تو بیرون رفته است؟[۱]

رسول الله صلی الله علیه وسلم با این اقدام و انکار نمایش چنان صحنه های وحشتناکی به بازماندگان، دنیای جدیدی را در دل هزاران نفر مثل صفیه کاشت، و دیدیم به محض ارائه ی اسلام بر صفیه ایشان اسلام را پذیرفت و شد ام المومنین صفیه رضی الله عنها .

این یک طرف قضیه ست که نامشروع و ناپسند بودن نمایش کشته ها بر بازماندگان جامعه ی کفار را نشان می دهد حالا چه رسد به نمایش چگونگی کشتن اسرای آنها در میدانهای جنگ. الان برویم سراغ جامعه ی مسلمین .  الله تعالی به صراحت می فرماید: هَاأَنتُمْ أُوْلاء تُحِبُّونَهُمْ وَلاَ یُحِبُّونَکُمْ (آل عمران/۱۱۹) هان! (ای مؤمنان !) این شمائید که آنان را (به خاطر قوم و خویشی یا دوستی و…) دوست می‌دارید، و ایشان شما را دوست نمی‌دارند .

بر همین مبنای دوستی ماست که کسی چون عمر بن خطاب رضی الله عنه سفارش می کند که اسرای جنگی که از قریش گرفته اند هر کسی قوم و خویشهای خودش را بکشد نه دیگران، و بر اساس همین مبنای دوستی است که کسی چون عبدالله فرزند عبدالله بن ابی به رسول الله صلی الله علیه وسلم سفارش می کند که اگر قصد کشتن پدرش را دارد اجازه بدهد که خودش این کار را بکند نه یک مسلمان دیگر.  چون ممکن است به خاطر شدت دوستیش نسبت به پدرش کینه ی یک مسلمان را به دل بگیرد و در نهایت دستش به خون همان مسلمان آلوده بشود و یک مسلمان را به خاطر یک کافر بکشد و اینطوری قیامت خودش را از دست بدهد .

خوب حالا شما که در جلو دوربینهای فیلم برداری هزاران نفر مثل عبدالله ابن ابی را جلو چشم همسر و فرزند و خواهر و برادر و سایر خویشان مسلمان آنها به فجیع ترین شیوه ی ممکن می کشید چه شفائی برای صدور اینها وجود دارد؟ چرا این بخش از مسلمین را به کلی نادیده می گیرید؟ و کینه نسبت به خوتان را در دلشان می کارید؟ وغیر مستقیم آنها را به جنگ با خودتان و حتی به پیوستن به دشمن هل می دهید؟

در این جور نمایشها نه شفائی برای این دسته از مسلمین وجود دارد و نه پیام خوبی برای جامعه کفار در بر دارد و چهره ای بی رحم از مسلمین را به آنها نشان می دهد که به صراحت توسط رسول الله صلی الله علیه وسلم نهی شده  است و بر این باورم که کاری است که مفاسد آن بیشتر از منافعش است و بر خلاف سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم است .

لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیراً ‏(احزاب/۲۱) سرمشق و الگوی زیبائی درپیغمبر خدا برای شما است. برای کسانی که (دارای سه ویژگی باشند:) امید به خدا داشته، و جویای قیامت باشند، و خدای را (با پیروی از قوانینش در تمام مراحل زندگی) بسیار یاد کنند .”

 

حالا لازمه که طرفداران این بدعت نامبارک از خود بپرسند که با این تحریفی که انجام داده اند چند سال باید برای اصلاحش تلاش کرد؟ آیا با این کار به جهاد و مجاهدین و تبلیغ برای تطبیق قانون شریعت الله خدمت کردید یا اسبابی شدید برای نشان دادن الگوهای غیر اسلامی از مجاهدین و تنفر بیشتر از جهاد و مجاهدین و نشان دادن تصویری از بی رحمی و تنفر از جهاد و دلسرد شدن عامه ی مسلمین از اهل جهاد؟

مسلمین باید بدانند که این سبک هرگز در منهج اهل سنت وجود نداشته است به همین دلیل است شما هیچ نشانه ای از این رفتارهای ضد اسلامی و بدعی را در کارنامه ی جهادی شیخ اسامه بن لادن و شیخ عبدالله عزام و امثالهم نمی بینید بلکه کارنامه ی کفار سکولار جهانی در الجزائر و لیبی و آفریقا و غیره مملو از این نمایشهای ضد اسلامی است که عده ای  تحت نام جهاد و مجاهد از آن الگو برداری کرده اند .

 

…………………….

[۱]. دلائل النبوه، احمد بن حسین بیهقی (م ۴۵۸)؛ ج ۴، ص ۲۳۲٫بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۵ ق.

زمانی که یک جوان اهل سنت مهاجر در سوریه در همان مسیر مرتدین سکولار کورد ایرانی قدم بر می دارد

زمانی که یک جوان اهل سنت مهاجر در سوریه در همان مسیر مرتدین سکولار کورد ایرانی قدم بر می دارد

به قلم: کارزان شکاک

زمانی که مسیر اشتباه باشد هرکسی با هر عقیده ای که در آن قدم بگذارد  قطعا به جائی غیر از آنچه که  مورد نظرش است می رسد. البته ممکن است کسانی هم باشند که به عنوان رهبر  آگاهانه زیر دستان  جاهل خود را در مسیر غلط قرار دهند . در این حالت دومی رهبران یا به قول رسول الله صلی الله علیه وسلم «ائمه المضلین» و «دعاه علی ابواب جهنم» تصوراتی برای خودشان دارند و زیر دستان جاهل آنها هم بر اثر تبلیغاتهای سوء این رهبران برای خودشان تصورات و خواب و خیالهای توهمی ساخته اند .

در اوایل انقلاب ۵۷ ایران سکولاریستهای مرتد کوردستان با شعارهای دروغین و رنگاررنگ ملی گرایانه و اقتصادی عده ی زیادی را دور خود جمع کردند اما بعدها مشخص شد که رهبران این احزاب سکولار و مرتد به صورت مستقیم در اختیار صدام حسین قرار گرفته اند و جنگ آنها با حکومت ایران  و قربانی کردن جوانان کورد هم تا زمانی بود که  صدام حسین می خواست و دیدیم که با صلح صدام حسین جنگ این مزدوران مرتد هم خاتمه یافت .

بعد از چند دهه و در جنگ اخیر سوریه باز ما شاهد تکرار چنین سناریوئی هستیم . اما این بار مجریان این سناریو مسلمانان مهاجر و اهل جهادی هستند که به نیت دفاع از قانون شریعت الله و تطبیق آن در زمین و دفاع از نوامیس و وطن مسلمین به این سرزمین مهاجرت کرده اند.

این برادران ما با چنین نیتی خود را در اختیار رهبرانی قرار داده اند که این رهبران چون جولانی و عبدالرزاق مهدی و ابوقتاده فلسطینی و ابوبصیر طرطوسی و… مستقیما فی سبیل آمریکا و ناتو(از کانال حکومت سکولار ومرتد ترکیه) در حال قربانی کردن زیر دستان خود هستند .

در این سناریوی جدید به جای یک سکولار مرتد یک مسلمان قرار گرفته است و در جای صدام حسین هم  آمریکا و ناتو نشسته و رهبریت کلان جنگ را بر عهده گرفته اند و گرنه مسیر همان مسیر اشتباه است . انگار تاریخ دارد برای کسانی که از آن عبرت نمی گیرند تکرار می شود .

  • اگر درمیان آنها غیر از مفتی های تحت حمایت یکی از طاغوتها رهبر فکر و حتی نظامی شایسته ای وجود ندارد مگر اینهمه رهبر شایسته در تاریخ اهل سنت وجود ندارد که این قدرت تشخیص را به آنها بدهد که فریب کسانی چون جولانی خائن و زیر دستاهایش را  نخورند؟
  • اگر جوانانی از دور و به واسطه ی رسانه های رنگارنگ فریب خورده اند مگر خود مهاجرین پشت پرده ی این احزاب رنگارنگ و جنایات آنها را ندیده اند؟
  • اگر جوانانی از دور و در رسانه های اجتماعی با مغالطه کاری و دوری از اسلوبهای علمی اهل سنت قادر به پاسخ گوئی به تناقضات آشکار این جماعتها نیستند و بیشتر تمایل دارند بر بی سوادی و جهالت خود سرپوش بگذارند آیا این مهاجرین از نزدیک واقعیت را ندیده اند؟ و سرپوش گذاشتن بر این واقعیتها، کتمان حقیقت و خیانت به دین الله و بندگان الله نیست؟
  • آیا این رهبران فکری و میدانی ارزش اینهمه تقلید کورکورانه را دارند؟
  • آیا بر جوان اهل سنت لازم نیست که به خود آید و ساده لوحانه خودش را  فی سبیل طاغوتهائی چون آمریکا و ناتو  قربانی نکند؟

الله تعالی به ما فهم شرعی جهاد در راه خودش را عنایت فرماید  و ما را در مسیر مجاهدین افتخار آفرینی چون خالد بن ولید و محمد فاتح و صلاح الدین ایوبی و اسامه بن لادن قرار دهد  و اهل جهاد را از شر تاجران جهاد حفظ فرماید .

خائنینی که جهاد شام را به فساد کشیدند و  هم اکنون در حال مانوردهی هستند

خائنینی که جهاد شام را به فساد کشیدند و  هم اکنون در حال مانوردهی هستند

به قلم: ابوخالد کوردستانی

زمانی که حکومتهای مختلف و رنگارنگ کفار سکولار جهانی به همراه حکومتهای طاغوتی محلی بر علیه مجاهدین شریعت گرا و قانون شریعت الله  متحد شده اند و به صورت هماهنگ بر علیه مجاهدین – بدون در نظر گرفتن مذهب مجاهدین- وارد جنگی وحشیانه شده اند به هر عاقلی هشدار می دهد که طرف مقابل مجاهدین فرد نیست که به صورت فردی بتوان با آن روبرو شد، همچنین طرف مقابل مجاهدین گروه و جماعت خاصی نیست که بتوان با گروه و جماعت با آن درگیر شد بلکه قدرتهای بزرگی به نام حکومت هستند که جهت مقابله با آنها تنها با وحدت تمام مجاهدین و تشکیل امت واحدی می توان به پیش رفت و این قدرت امت هم تنها از طریق ۳ ابزار  به وجود می آید :

  • حکومت اسلامی علی منهاج نبوه
  • حکومت بدیل اضطراری اسلامی
  • مجلس واحد شورای مجاهدین .

زمانی که در شام حکومت دوله وجود داشت لازم بود که تمام گروهها با آن متحد می شدند، اما دیدیم علاوه بر آنکه این اتفاق نیافتاد و هر گروهی ساز خودش را می زد و خودش را به یکی از طاغوتهای محلی و جهانی وابسته کرد و در راستای منافع این کفار جهانی و منطقه ای وارد جنگ با همدیگر و حکومت مرکزی سوریه شدند، از درون دوله هم خیانتها یکی پس از دیگری شروع شد .

ابتدا جولانی با غدر و خیانت به امیر خود اولین ضربات را به دوله وارد کرد، به دنبال آن مفتی های ساکن در دارالکفر و دارالحربها مثل ابوبصیر طرطوسی و ابوقتاده فلسطینی و طارق عبدالحلیم و ابو محمد مقدسی و هانی و.. یکی پس از دیگری با صدور فتواهای دروغین خوارج و مرتد خواند دوله ضربات بعدی را بر پیکره  ی این قدرت بزرگ مسلمین وارد کردند، اما ضربات اصلی را اندیشه های «سلفیت خاص نجدیت» و غلات تکفیری بر دوله وارد کردند که آخرین ضربات را از درون بر دوله وارد کردند و زمینه را برای از هم پاشیدن این قدرت حکومتی فراهم نمودند .

هم اکنون که دیگر ما شاهد حکومتی تحت عنوان دوله نیستیم و از پس مانده های آن جماعتی مثل سایر جماعتها و بلکه کوچکتر از بعضی از جماعتها باقی مانده است، همین خائنین دیروز مثل جولانی و اشرار الشام و….  که با پشتیبانی کفار سکولار جهانی به رهبری آمریکا و ناتو(از کانال حکومت سکولار و مرتد ترکیه) به شکار مجاهدین دوله می پردازند و بدترین جنایات را در سکوت کامل مفتی های فاسد کننده ی ساکن در دارالکفرها و نوچه های شبهه شرعی جماعتها مرتکب می شوند .

ما حتی اگر، به فرض محال، منهج دولت اسلامی را منهج خوارج مارقین می دانستیم  باز در این صورت با گروهی مسلمان گناهکار طرفیم نه با دسته ای کافر. أخرج ابن أبي شيبة في مصنفه ( ۱۵ / ۳۳۲ ) عن طارق ابن شهاب قال كنت عند علي بن أبي طالب رضي الله عنه فسئل عن أهل النهر أهم مشركون؟ قال: «من الشرك فروا ». قيل: فمنافقون هم؟ قال:«إن المنافقين لا يذكرون إلا قليلا »، قيل: فما هم؟ قال: «قوم بغواعلينا .»

یعنی : ابی شیبة در مصنف خود ( ۱۵ / ۳۳۲ ) از طراق بن هشام  آورده است   که  : من در نزد علی بن ابی طالب رضی الله عنه بودم  که از وی در مورد مردمان اطراف رودخانه ( نهروان ) پرسیده شد که آیا آنها مشرک هستند ؟ ادامه خواندن خائنینی که جهاد شام را به فساد کشیدند و  هم اکنون در حال مانوردهی هستند

قورباغه  ابومحمد مقدسی و مردم سوریه

قورباغه  ابومحمد مقدسی و مردم سوریه

به قلم: ابوخالد  کوردستانی

قاعده ی مورد پذیرش نزد اهل سنت این است که در هر امری از کسی طلب فتوا می شود که در آن مورد فقه و تخصص لازم را داشته باشد . چون ممکن است شخصی در صرف و نحو و بلاغه یا در اموری از شریعت تخصص داشته باشد اما در اموری تخصص نداشته باشد . مثلا شخصی در امر حدیث شناسی تخصص داشته باشد اما در قضاوت فاقد تخصص و زیرکی لازم باشد .

در کنار این اموری وجود دارند که تخصص در آنها حالت عمومیت دارد مثل پزشکی و مهندسی و اسلحه سازی و  جنگ  و… . در این امور الله تعالی قوانین و حدود کلی لازم را صادر کرده است اما تطبیق این کلیات و علم در جزئیات آن بر عهده ی متخصصن امر است و چنانچه کسی در این زمینه ها تخصص ندارد به طریق اولی حق ندارد در آن دخالت کند .

امور جهادی و جنگ مسلحانه هم یکی از این مواردی است که در آن  فقط از علمای صادقی که به علم نظامی خود عامل هستند استفتاء می شود. يعنی از عالمی که در صحنه ی جهاد حضور دارد یا لا اقل در امور نظامی خبره است و قدرت مدیریت جنگ مسلحانه در مکان مورد بحث را دارد. اگر یک پزشک متخصص تنها در مورد جان یک انسان تصمیم می گیرد یک فرمانده و رهبر نظامی در مورد جان و ناموس و مال و وطن و دنیای هزاران انسان تصمیم می گیرد که ممکن است سالهای سال اثرات این تصمیمش بر نسلهای متعددی باقی بماند . پس تنها کسانی می توانند در این زمینه تصمیم بگیرند که تخصص آنها بسیار دقیقتر از تخصص یک متخصص پزشکی باشد .

شيخ الاسلام ابن تيميه می گويد: واجب است در امور جهاد رأی علمایی که اهل دين صحيح ، و خبره در امور دنيا هستند مورد اعتبار قرار گيرد نه علمايی که نظر به ظاهر دنيا در آنها غالب شده است پس رأی چنين عالمی گرفته نمی شود و همچنين رأی عالمی که در مورد امور دنيا خبره نيست نيز گرفته نمی‌شود و در مورد کسی که از او در مسائل جهاد سوال می‌شود شرط است از کسانی باشد که قادر به استنباط (در دين) هستند و همچنين مخلص وآگاه به  طبيعت جنگ باشند و اهل جهاد را هم بشناسند.[۱]

بر خلاف این نگرش اهل سنت ما هم اکنون شاهد مفتی های کتابخانه ای ساکن در دارالکفرها و دارالحربها هستیم که در کنار یکی از طاغوتهای محارب هزاران کلیومتر آنطرفتر به سر برده و متناسب با نیاز طاغوتها برای مریدان خود فتوا بسته بندی و صادر می کنند .

این مفتی های کتابخانه ای و مجازی چنان از امور نظامی و اصول و قواعد جنگ مسلحانه و حتی واقعیتهای میدانهای جهاد و مردمان درگیر در ساحه جنگ مسلحانه غافل هستند که شخص به راحتی می تواند متوجه شود که اینها در فضائی خیالی سیر می کنند و جهاد و واقعیت سرزمینهای جهاد هم در مسیر دیگری در حرکت است . ادامه خواندن قورباغه  ابومحمد مقدسی و مردم سوریه

 عدم عذر به جهل در شرک اکبر و تکفیر عاذر از اسباب تکفیر ائمه و علمای اهل سنت

 عدم عذر به جهل در شرک اکبر و تکفیر عاذر از اسباب تکفیر ائمه و علمای اهل سنت

به قلم: ابوابراهیم هوارمی

فقه سلفیت نجدی  که به عنوان یک مذهب در برابر سلفیت اهل حدیث ابراز وجود نموده است علاوه بر تعریف خاص خود از اصطلاحاتی چون مشرک و مشرکین ، بدعت و اهل بدعت، عذرهای شرعی برای اهل قبله، ارتداد و مرتدین و… اساس فقه خود را بر مشغول کردن مسلمین به مسلمین  و  بخصوص غلو در تکفیر و تشریک مسلمین قرار داده است که بر اساس این فقه و مذهب خاص نجدیت اکثریت قاطع ائمه ی اهل سنت و حتی اکثریت قاطع مسلمین کنونی جهان هم تکفیر می شوند .

زمانی که یک شخص از مذهب سلفیت نجدی بر خلاف منهج اهل سنت در شرک اکبر برای مسلمین عذرهای شرعی قائل نیست در واقع در  این بخش از تفکراتش هم مسیر با معتزله شده است و ربطی به اهل سنت ندارد . کسی که از یکی از مذاهب رایج مسلمین دست کشیده و این مذهب نجدی را می پذیرد ناچارا  به مصیبت تکفیر علمای اهل سنت کشیده می شود که یکی از تبعات این مذهب و فقه نجدی است  که به نام سلفیت و اهل حدیث به ناحق معرفی شده است .

این واضح است که بسیاری از علمای اهل سنت مثل ابن حجر و نووی و غیره با برداشتها و تأویلات خاصی که از آیات و روایات رایج در زمان خود داشته اند قائل به اموری بوده اند که اگر عذرهای شرعی را برایشان در نظر نگیریم همگی آنها باید طبق این مذهب نجدی تکفیر شوند و اگر کسی در این مذهب باقی بماند و علما را تکفیر نکند در واقع بنا به منافعی که ممکن است داشته باشد دچار تقیه شده است .

بخش دوم و مهمتر این منهج خطرناک به تکفیر عاذر بر می گردد که امروزه آن را به حازمیها نسبت می دهند  و بر این باورند که هر شخصی که انجام دهنده ی شرک اکبر را تکفیر نکند و برایش عذرهائی مثل عذر به جهل یا عذر به تأویل و… بیاورد خود این شخص عاذر هم کافر می شود . با این بخش از عقاید این اشخاص به صورت یقینی باید گفت که کل ائمه ی اهل سنت و  تمام آن دسته از علمای اهل سنتی که مانده بودند هم تکفیر می شوند.

این فقه و مذهب التقاطی به گونه ایست که شاید بتوان گفت در میان اهل قبله به این شکل تا به حال وجود نداشته است و انگار به شیوه ای طراحی شده است که تنها هدفش ایجاد تفرق بیشتر میان مسلمین و تولید جنگهای داخلی و مشغول کردن مسلمین به مسلمین و رها کردن دشمنان اصلی مسلمین و خدمت کردن به کفار اصلی اشغالگر و طاغوتهای دست نشانده ی آنهاست.

در این صورت باید آشکارا گفت که این تفکرات آفتها و علفهای هرزی هستند که به جان جهاد و  وحدت مسلمین و حتی موجودیت مسلمین افتاده اند و لازم است مجاهدین شریعت گرا به چنین انحرافاتی در صفوف خود توجه و دقت جدی داشته باشند و بدون ایجاد کوچکترین درگیری لفظی، دلسوزانه به سبک اسلامی آن به درمان برادران و خواهران آلوده و بیمار خود بپردازند .

زمانی که سلفیت نجدی و علمای ساکن در دارالکفر ولاء و براء و دشمن شناسی ارائه می دهند

زمانی که سلفیت نجدی و علمای ساکن در دارالکفر ولاء و براء و دشمن شناسی ارائه می دهند

به قلم: ابوابراهیم هورامی

درمنهج ابوبصیر طرطوسی (ساکن انگلیس) و هانی السباعی(ساکن انگلیس) و طارق عبدالحلیم (ساکن کانادا) و ابوقتاده فلسطینی و ابومحمد مقدسی (ساکنین اردن حیات خلوت اسرائیل و مرکز جاسوسی آمریکا در خاورمیانه) و علمای درباری آل سعود،  مجاهدین دوله آن زمان که حکومت و قدرتی داشتند خوارج بودند و کشتن آنها بهتر از کشتن کفار اصلی معرفی می شد.

از دیدگاه طارق کانادا نشین سربازان دوله همگی کافر و مرتد هستند. ابوقتاده هم تمام سربازان گروههای مخالف هیئت تحریر جولانی را مرتد معرفی می کند. در برابر ابوبصیر هم گروه جولانی را سگهای جهنم و کشتار آنها را مقدم بر کشتار کفار اصلی می داند.

ابوبصیر قبلا در کتابی سراسر دروغ و افترا با مخلوط نمودن ناشیانه ی عقاید غلات و روافض با عقاید شیعه، تمام شیعیان جهان را مرتد معرفی نموده و قطعا جنگ با اینها را مقدم بر جنگ با کفار اصلی معرفی می کند که هم اکنون یکی از بندهای منهجی گروههای سلفی نجدی شده است.

از نگاه سلفیون نجدی دوله هم علاوه بر تمام شیعاین جهان تمام گروههای مخالف از جمله القاعده ی الظواهری و طالبان و…  همگی مرتد هستند و حکم اینها سنگین تر از حکم کفار اصلی  مثل آمریکا و انگلیس و اسرائیل و نصارا و یهود و ارتش ناتو و…  است .

در این صورت تمام این علمای ساکن در دارالحربها و سلفیت نجدی عملا قتال و جنگ مسلحانه با گروههای اطراف خود را بر قتال با آمریکا و ناتو و اسرائیل و روسیه و سایر کفار اصلی ترجیح می دهند . و حتی  چنین توجیه می کنند که چون عداوت و سنگینی حکم مرتد بیشتر از حکم کافر اصلی است پس دفع این مرتدین به دست کفار اصلی به صلاح است و حتی در مواردی هماهنگ با کفار اصلی با این گروههائی که آنها را خوارج یا مرتد می دانند وارد جنگ می شوند.  در اینجا واضح است که این گروههای کج فهم و فریب خورده آشکارا خواهان پیروزی کفار اصلی بر گروههای مخالف خود هستند که به صورت غیر شرعی حکم خوارج بودن یا ارتداد آنها را صادر کرده اند و به پیروز شدن کفار اصلی بر این گروهها خوشحال می شوند .

این علمای ساکن در دارالکفر ها و دارالحربها همواره با مسلمانان در حال در گیری و بگو مگویند و میان مسلمانان جدائی ایجاد می کنند ولی برای کفار اصلی و ستمکاران دوستان خوبی هستند و یاریشان می رسانند . رسول الله  صلی الله علیه و سلم می فرماید: «یَقْتُلُونَ أَهْلَ الْإِسْلَامِ وَیَدَعُونَ أَهْلَ الْأَوْثَانِ» (صحیح البخاری – و صحیح مسلم)؛ یعنی مسلمان را می کشند و بت پرستان را به حال خود وا می گذارند. بت پرستان همان مشرکین هستند که امروزه به نام سکولاریستها مشهور شده اند .

این یکی از صفات و نشانه های خوارج است که آشکار در میان این مفتی های ساکن در دارالحربها مشاهده اش کرده ایم و گروههای زیادی از مسلمین را نیز به خود آلوده کرده اند .پس هوشیار باش که  اینها برای کفار بهترین و سودمندترین گروه اهل بدعتند. زیرا باعث پراکنده شدن مسلمانان و ایجاد جنگ و درگیری در میان اهل قبله می شوند .خدمت اینها به کفار اصلی و اشغالگران سکولار(مشرک) خارجی بی نظیر است . کفار اصلی همیشه این خادمین را حمایت کرده اند و می بینیم که آنها را زیر پروبال خود نگه داشته اند .

ای برادر مجاهد و دلسوزم  تو بیدار شو و هوشیار باش و فریب نخور. حیف است دنیا و قیامت خودت را به خاطر تنفر و کینه از فلان قوم و گروه یا حسادت  در چنین مسیری هدر دهی.

یک بام وچند هوای بلندگوی رسانه ای تمکین در برخورد با دیدگاههای ابوقتاده ی فلسطینی (قسمت سوم و پایانی )

 

یک بام وچند هوای بلندگوی رسانه ای تمکین در برخورد با دیدگاههای ابوقتاده ی فلسطینی (قسمت سوم و پایانی )

به قلم : ابوخالد کردستانی

آنچه  از درجه بندی  مرتدین سکولار ترکیه و انتخاب اخف الضررین توسط ابوقتاده فلسطینی و اشاره به آیه ی ««لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آَمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ»» به دست می آید می تواند ما را به نوعی از درجه بندی دشمنان راهنمائی کند .

در اینجا الله تعالی به در جه بندی سه دسته از کفار و دشمنان مسلمین اشاره دارد . یهود و مشرکین( به زبان امروزین = سکولاریستها) را دشمنان شماره یک و سرسخت ترین دشمنان قرار می دهد. همین مشركين و سکولاریستها در همان دوره مكي هم دشمن شماره يك مسلمين بودند و در دوره مدني و كسب قدرت و حكومت توسط مسلمين هم باز دشمن شماره يك بوده اند، و با تصويب قرآن تا روز قيامت دشمن شماره يك مسلمين باقي می مانند، و تنها موقعیت و میزان قدرت مسلمین و روش برخورد آنهاست كه تعيين مي‌كند هم پيمان باشند يا دشمن جنگي. چون به صورت عموم و کلی و بدون در نظر گرفتن استثنائات تا روز قیامت دیپلماسی و زبان گفتگوی سکولاریستها با مسلمین زبان جنگ و اسلحه ست تا زمانی که مسلمین دست از آن ۴ مفهوم و معنی و محتوای دین بکشند که قدرت و حاکمیت، قانون و شریعت، اطاعت پذیری از این قانون و حکومت و در نهایت مجازات و پاداش بر مبنای این قانون و شریعت است که از قانون و شریعت الله منبعث می شود . وَلاَ يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىَ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُواْ .

اینها تا زمانی که ما تابع حکومت و قانون و سیستم مجازات و پاداش آنها نشویم و از آنها اطاعت نکنیم با ما خواهند جنگید. زمانی که دست از قدرت حکومت اسلامی و قانون شریعت الله و اطاعت کردن از قانون شریعت الله و مجازات و پاداش دادن بر اساس قانون شریعت الله کشیدیم آنوقت است  که دست از جنگ با ما می کشند . چون ما را چیزی مثل خودشان کردند و تابع حکومت و قانون خودشان کردند و یک اسلام تو خالی برایمان  جا گذاشتند.

به این شیوه الله تعالی، هم دشمنان شماره یک ما را معرفی میکند و هم اینکه بیان می کنند که سکولاریستها که دسته ای از این دشمنان شماره یک ما هستند به صورت مداوم با مسلمین «قتال» می کنند، یعنی جنگ و کشت و کشتار؛ تا کی؟ تا زمانی که مسلمین دست از اون مفاهیم چهارگانه ی دین و محتوای دین بردارند و انار به ظاهر سالمی را در اختیار داشته باشند که محتوایش را خالی کردند.   ادامه خواندن یک بام وچند هوای بلندگوی رسانه ای تمکین در برخورد با دیدگاههای ابوقتاده ی فلسطینی (قسمت سوم و پایانی )

یک بام وچند هوای بلندگوی رسانه ای تمکین در برخورد با دیدگاههای ابوقتاده ی فلسطینی (قسمت دوم)

یک بام وچند هوای بلندگوی رسانه ای تمکین در برخورد با دیدگاههای ابوقتاده ی فلسطینی (قسمت دوم)

به قلم : ابوخالد کردستانی

ابوقتاده فلسطینی به دنبال این احکام صریح، در مورد حکامی مثل اردوغان، که قانون شریعت الله را با قوانین سکولاریستی و تولید شده توسط بشرعوض نموده اند، آشکارا حکم ارتداد کسانی را هم صادر می کند که به همراه ارتش سکولار ترکیه بر علیه مسلمین می جنگند و می گوید: وقلت بأن من ذهب يقاتل مع الجيش التركي المرتد الكافر ضد جماعة مسلمة تحت راية هذا الجيش حكمه حكم هذا الجيش، … فكان الحكم الذي اعتقده والذي عليه إجماع الناس أن من ذهب ليقاتل تحت راية الجيش التركي العلماني المرتد أنه مثله، فهو كافر مرتد.[۱]

علاوه بر این در مبحثی تحت عنوان «هل یعذر من لم یکفر اردوغان» با اشاره به اختلافات فقهی در ارکان فتوا و اشاره به دیدگاههای مرجئه، کفر صریح و بواح اردوغان را با کفر ابولهب مقایسه می کند.

ابوقتاده می گوید: جنگیدن تحت پرچم حکومت سکولار و مرتد ترکیه منجر به رسیدن این مرتدین به اهدافشان و مستحکم شدن و برقراری قدرت حکومتی و دین آنها می شود که دین سکولاریسم است .[۲] و ارتش ترکیه ارتشی سکولاریست است که احکام این دین شرکی را اجراء و پیاده می کند همچنانکه در کشورش پیاده کرده و سکولاریسم بدون شک دینی است که هیچ مسلمانی در کفر و شرک بودن آن شکی ندارد .[۳] و الله تعالی از موافقت در کوچکترین موارد دین سکولاریسم و سایر کفار ما را نهی کرده است : وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ . و رسول الله صلی الله علیه وسلم از گرایش به دین مشرکین ( سکولاریسم) هر چند که ناچیز هم باشد نهی کرده است : وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا * إِذًا لَأَذَقْنَاكَ ضِعْفَ الْحَيَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ عَلَيْنَا نَصِيرًا

در ادامه در مورد اردوغان می گوید که: اردوغان به نسبت سایر حکام مرتدی که بر مسلمین حاکمیت دارند بیشتر با اهل اسلام موافق است اما با این وجود در مواردی با دین مشرکین( سکولاریستها) موافق است و همین امر باعث خروج او از دایره ی کفر نمی گردد و باز او هم کافر مرتدی است مثل سایر حکام سکولار و مرتد و این حکم الله تعالی است . [۴]

در اینجاست که ابوقتاده فلسطینی با تأکید بر سکولاریست بودن ارتش ترکیه و اردوغان، به تقسیم انواع سکولاریسم می پردازد و سخن از سکولاریسم تند رو راستگرای قومی و سکولاریسم معتدل و نرم اردوغان می راند. و این سکولاریسم نرم را برای مسلمین بهتر از سکولاریسم رادیکال و تندرو می داند.[۵] و تأکید می کند که این تند رو بودن یا میانه رو بودن تفاوتی در اصل حکم کفر دین سکولاریسم و ارتداد سکولاریستها ندارد. و هر کسی که تحت پرچم ارتش مرتد ترکیه بجنگد حکمش ارتداد و کفر است[۶]

به دنبال این تقسیم بندی سکولاریستهای موجود در ترکیه است که آیه ی : «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آَمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ» را می آورد که در واقع هیچ ربطی به این تقسیم بندی ندارد بلکه از تقسیم بندی دیگری صحبت می کند که در آن یهود و مشرکین (سکولاریستها) دشمنان شماره یک مسلمین هستند و نصارا در درجات بعدی قرار می گیرند.[۷]

در هر صورت با آنکه ابوقتاده مسأله ی دشمن شناسی و درجه بندی دشمنان را به شیوه ی شرعی آن متوجه نشده است اما با تقسیم سکولاریستهای ترکیه و آوردن این آیه از نوعی درجه بندی دشمنان صحبت می کند که هر چند در ابتدای راه قرار گرفته است اماجای امیدواری و قدمی رو به جلو محسوب می شود .

بر این اساس است که ابوقتاده فلسطینی به نسبت سکولاریسم ارتدادی و تندرو راستگرای قومی،  سکولاریسم ارتدادی و نرم اردوغان را برای مسلمین ترکیه بهتر می داند و می گوید: در وضعیتی که اکنون قرار داریم در لیست انتخاب هایمان گروهی اسلامی بر مبنای خلافت راشده وجود ندارد و جای اردوغان را زندیق ها خواهند گرفت.”[۸] و نمونه های چین و میانمار را می آورد که اگر حکومتی کافر معتدل تری سر کار بیاد که به مسلمین اجازه ی فعالیت دینی بیشتری بدهد باز بهتر از آنی است که الان وجود دارد  و می گوید: اگر همچنین دولتی بیاید ما خوشحال خواهیم شد اما آیا این سبب می شود که ما آن را دولتی اسلامی بنامیم؟! .. میان این دو تفاوت وجود دارد.

با این نگرش ابوقتاده ی فلسطینی – که امثال تمکین او را به عنوان یکی از منابع فکری خودشان انتخاب کرده اند – اگر به فعالیتهای تبلیغی و بلندگوی رسانه ای تمکین که زبان حال انصارالاسلام فعلی محسوب می شود نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که به نسبت حکومت شیعه مذهب ایران و سکولاریستهای مرتدی که ازآنها در برابر این حکومت شیعه مذهب حمایت تبلغی می کند نوعی تضاد و پارادوکسی آشکار با دیدگاههای ابوقتاده وجود دارد که تمکین آن را ترویج می دهد.

این جایگزینهائی که سایت تمکین از آنها بر علیه حکومت شیعه مذهب ایران حمایت تبلیغی می کند تماماً سکولاریست و کافر و مرتد هستند. از سلطنت طلبان سکولار بگیر تا مرتدین حزب دمکرات کوردستان ایران و سایر مرتدین کوردی و غیر کوردی که همگی اپوزیسیون مخالف با حکومت شیعه مذهب ایران را تشکیل داده اند که چندی پیش در آمریکا کنفرانس مشترکی را تحت نظارت وزارت امور خارجه ی آمریکا انجام دادند .

اگر برادران کورد ما در انصارالاسلام و بخصوص در پایگاه رسانه ای خودشان تمکین حتی به درجه بندی ابوقتاده هم راضی نیستند و نمی توانند درک کنند که چرا ابوقتاده کافر مرتدی مثل اردوغان را برای مسلمین ترکیه بهتراز کافر مرتد تندروقومگرا می داند، آیا جنایات سکولاریستهای مرتد دمکراتها و کومله ها و بارزانی ها و طالبانی ها و اوجالان ها و… را تجربه نکرده اند؟ آیا دوران چند ماهه ی حکومت کوردهای سکولار و مرتد کومله ها و دمکراتها در کوردستان ایران را فراموش کرده اند؟ مگر همین الان جنایات کوردهای سکولار و مرتد در سوریه را نمی بینند؟ آیا هم اکنون تفاوت فاحش وضعیت آزادی های عقیدتی و رفتاری کوردهای اهل سنت در ایران را نمی توانند با کوردهای اهل سنت در سوریه و عراق و ترکیه مقایسه کنند؟

در این صورت این جایگزینهای کلاً کافر و مرتدی که امثال تمکین و جبهه ی باسامی از آنها حمایت تبلیغی می کنند چه توجیه شرعی و حتی عقلی برایش دارند؟ آیا حاکمیت یافتن کوردهای مرتد و سلطنت طلبان و سایر کفار مرتدی که «تمکین» از آنها حمایت تبلیغی می کند برای اهل سنت ایران مفیدتر بوده است یا حاکمیت یافتن حکومت شیعه مذهب ایران؟

زمانی که بلندگوی رسانه ای «تمکین» دیدگاههای ابوقتاده در برخورد با انواع سکولاریستهای کافر و مرتد در ترکیه را بیان می کند و اردوغان را به عنوان یک کافر مرتد معتدل برای مسلمین ترکیه بهتر می داند با چه استدلالی سکولاریستهای کافر و مرتد کوردی و غیر کوردی – که کارنامه ی خونین و ننگینی در برخورد با اهل سنت داشته اند-  را بر علیه حکومت شیعه مذهب ایران حمایت تبلیغی می کنند؟

بلند گوی رسانه ای تمکین هنوز تکلیف خودش را با قانون شریعت الله در دشمن شناسی و درجه بندی دشمنان که ارتباط مستقیمی به ولاء و براء دارد مشخص و یکسره نکرده است. حتی نمی تواند تکلیف خودش را با دیدگاههای ابوقتاده ای که خودش را مروج آن می داند روشن کند . این نشان از نوعی سرگردانی آشکار و جایگزنی تنفر و کینه ی نابجا به جای عدالت است که الله تعالی ما را از چنین بیماری نهی کرده است : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ ۖ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ۚ اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ  (مائده/۸) ای مؤمنان ! بر ادای واجبات خدا مواظبت داشته باشید و از روی دادگری گواهی دهید، و دشمنانگی قومی شما را بر آن ندارد که ( با ایشان ) عدالت و دادگری نکنید. عدالت و دادگری کنید که دادگری (به ویژه با دشمنان) به پرهیزگاری نزدیکتر است . از خدا بترسید که خدا آگاه از هر آن چیزی است که انجام می‌دهید

ادامه دارد …. ان شاء الله

 

………………

[۱] https://www.watanserb.com/2016/07/30/%D8%A3%D8%A8%D9%88%D9%82%D8%AA%D8%A7%D8%AF%D8%A9%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%84%D8%B3%D8%B7%D9%8A%D9%86%D9%8A%D8%A3%D8%B1%D8%AF%D9%88%D8%BA%D8%A7%D9%86%D9%85%D8%B1%D8%AA%D8%AF%D9%91-%D9%88%D8%A7/

[۲] كما يعلم كل طالب علم هذا الحكم في القتال تحت راية كفرية لتحقيق غايتها من إقامة سلطانها ودينها.

[۳] والجيش التركي جيش علماني يقيم أحكام هذا الدين الشركي كما هو في بلده، أي العلمانية، وهي دين لا يشك مسلم أنه كفر وشرك،

[۴] أردوغان يوافق أهل الإسلام في أمور أكثر من غيره من حكام المسلمين المرتدين ولا شك، لكنه يوافق المشركين في بعض دينهم، فهذا وإن جعله أقل كفراً منهم، لكن لا يخرجه من دائرة الكفر كما هو حكم الله تعالى.

[۵] فالجيش التركي جيش علماني، وحاكم تركيا اليوم أردوغان حاكم علماني، هو بعلمانيته اللينة خير من علمانية الأحزاب التركية اليسارية والقومية،

[۶] ولهذا كل من قاتل تحت راية الجيش التركي المرتد فحكمه الردة والكفر.

[۷] به درس پنجم مقدماتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی مراجعه شود .

[۸] ▫️ (https://b.top4top.net/p_906b4idf1.jpg)@Tammkeen | تمکین

 

یک بام وچند هوای بلندگوی رسانه ای تمکین در برخورد با دیدگاههای ابوقتاده ی فلسطینی (قسمت اول)

یک بام وچند هوای بلندگوی رسانه ای تمکین در برخورد با دیدگاههای ابوقتاده ی فلسطینی (قسمت اول)

به قلم : ابوخالد کردستانی

حکومت سکولار و طاغوتی ترکیه با کارنامه ی سیاهی که در اشغال و کشتار مسلمین در صومالی، لیبی، افغانستان، سوریه،عراق و… دارد به عنوان یکی از اعضای فعال و بازوان اصلی ارتش سکولاریستهای کافر اتحادیه ی اروپا( ناتو) در سرزمینهای مسلمان نشین عمل کرده است. بر این اساس، تا به حال، با توجه به عقاید کفری و ارتدادی حکومت سکولار ترکیه و شرکت در ارتش کفار در جنگ برعلیه مسلمین و پیمانهای امنیتی با رژیم صهیونیستی و حدیث « مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ فَهُوَ مِنْهُمْ »[۱] هیچ شریعت گرا و مجاهدی در کفر و ارتداد این حکومت سکولار و طاغوتی شک نکرده است .

در این زمینه لازم می دانم تنها به فتواهای ابوقتاده ی فلسطینی در این زمینه اشاره کنم که در کتابی  تحت عنوان «لماذا کفرت الحکومات» به صورت مفصل به علت تکفیر حکومتها می پردازد. در این کتاب به دلایلی در تکفیر حکام اشاره می کند که مهمترین آنها را می توان چنین برشمرد:

  • ارتکاب کفر بواح توسط حاکم به دلیل ورود حکومت و دولت ها  به تشکلات سکولاریستی بین المللی[۲]
  • التزام حکومت به شریعت کفری سکولاریستی [۳]
  • عدم فرق بین مسلمان و غیر مسلمان در کشورهای تحت حاکمیت این حکام[۴]

ابوقتاده فلسطینی، در توضیح علت کفر بواح این حاکمان مسلط بر سرزمینهای مسلمان نشین که حول و حوش قوانین سکولاریستی و بشری آنها می چرخد می گوید: «آیا کفری آشکارتر از این است که حاکمان ملتزم به قوانین بشری و غربی شده‌اند که به هر وجهی با اسلام مخالف است و با حکم خدا تعارض دارد؟    [۵]

در اینجا واضح است آنچه سبب ارتداد این حکومتها می شود قوانین سکولاریستی و غیر شرعی است که این حکام برای خود انتخاب کرده اند و ابوقتاده به این دلیل تمام این حکومتها را تکفیر می کند و حکم ارتداد آنها را صادر می کند و می گوید: «هنگامی که حاکم مرتد شود بر همه مسلمانان واجب است علیه او خروج کنند و این حکمی است که همه مذاهب اهل سنت بر آن متفق‌اند.[۶] و در جای دیگری  در مورد تمام حکامی که قانون شریعت الله را با قوانین سکولاریستی و بشری عوض نموده اند می گوید: «نعتقد أن الحاکم و طائفته المبدلین للشریعة هم کفار مرتدّون والخروج علیهم بالسلاح والقوّة فرض عین علی کل مسلم؛ ما معتقدیم حاکم و گروه وابسته به او، که مبدل شریعت هستند، کافر و مرتدند و خروج با سلاح و قوا علیه آنها بر هر مسلمانی واجب است[۷]  

ابوقتاده در مورد حکومتهای مختلفی به صورت معین و مشخص صحبت کرده است اما آنچه در «وضع موجود» لازم است به آن اشاره شود موضع گیری های او در برابر حکومت سکولار و کافر ترکیه و حتی شخص اردوغان می باشد . او «در برهه ای از زمان» در مورد رجب طیب اردوغان سکولار می گوید: او از اسلام چیزی نمی فهمد[۸].  و در جای دیگری باز در مورد وی و ارتش سکولار ترکیه و تمام مزدورانی که در صف آنها می جنگند می گوید:  ” افرادی که تلاش می کنند اردوغان را به اسلام ملحق کنند، جاهل هستند و کلام آنها باطل است و در علم ارزش ندارد. بنابراین همه کسانی که زیر پرچم ترکیه قتال می کنند مرتد و کافر هستند و کسانی که ارتداد اردوغان را رد می کنند نسبت به شرع جاهل بوده و اصحاب هوی هستند. ما این افراد را آزمایش کردیم و  آنها جاهلانی هستند که به این افراد ملحق شده اند و برای آنها اوصافی مانند شهامت، دین و تقوی بیان می کنند.”

 

ادامه دارد ….. إن شاء الله

 

………………

[۱] رواه أبو داود (اللباس / ۳۵۱۲) قال الألباني في صحيح أبي داود : حسن صحيح . برقم (۳۴۰۱)

[۲] ابو قتاده فلسطینی، لماذا کفرت الحکومات، ص ۷٫

[۳] ابو قتاده فلسطینی، لماذا کفرت الحکومات، ص ۱۰٫

[۴] ابو قتاده فلسطینی، لماذا کفرت الحکومات، ص ۹٫

[۵] «ألم یروا دلائل الکفر المبین البواح فاشیا؟ ماذا یسمی هؤلاء دخول هؤلاء الحکام و هذه الحکومات منظمات الکفر التی التزموا قوانینها التی تخالف الإسلام من کل وجه و تعارض حکم الله و تعارض دینه و تعارض أحکام الشریعة التی لا یختلف فیها المسلمون؟» (ابوقتاده فلسطینی، «لماذا کفّرت الحکومات»، ص۶).

[۶] ابو قتاده فلسطینی، معالم الطائفة المنصورة فی عقر دار المؤمنین  (بلاد الشام ص۱۵٫

[۷] همان، ص۵٫

[۸] http://www.watanserb.com/2016/07/30/% … D8%AF%D9%91-%D9%88%D8%A7/

زمانی که دوری اهل سنت از منهج صحیح آنها را اسباب بازی دست شیوخ ساکن در دارالکفر قرار می دهد

زمانی که دوری اهل سنت از منهج صحیح آنها را اسباب بازی دست شیوخ ساکن در دارالکفر قرار می دهد

به قلم : ابوخالد کوردستانی

می دانیم که اهل سنت برای تکفیر یک شخص یا گروه اهل قبله و مسلمان ۴ فیلتر قرار داده است:

۱- اثبات جرم

۲- تأئید جرم توسط الله و رسولش

۳- شروط تکفیر

۴- موانع تکفیر

اما زمانی که شخصی به نام ابوبصیر طرطوسی ساکن در دارالکفر و دارالحرب انگلیس بدون در نظر گرفتن این ۴ فیلتر حکم ارتداد تمام شیعیان را صادر کرده و کتاب «الروافض طائفة الشرک و الردة» را می نویسد، و بدتر از ان اینکه تمام شیوخ ساکن در دارلکفر و غیره هر یک به دلیلی در برابر این خیانت و جرم آشکار سکوت می کنند، این سناریو و عنوان این کتاب یکی از عقاید و از پایه های منهج جماعت ابومصعب زرقاوی و بعد از وی می شود .

اما این برای هر طلبه ای واضح و روشن بود که دروغی بیش نیست و حکایت از سناریوئی دارد که تنها به دشمنان قانون شریعت الله چون انگلیس و حکومت سکولار ترکیه و در کل تنها به ناتو و متحدین ناتو خدمت می کند. موضع گیری های بعدی ابوبصیر در برابر درع فرات و غیره مبین این روند بود. بر این اساس به خاطر زمزمه هائی که از جانب برادران ما در فاش نمودن این توطئه انجام شد شخصی مثل ابوقتاده ی فلسطینی که کارنامه ی سیاه او در جهاد الجزائر برکسی پوشیده نیست با یک قدم عقب نشینی در این زمینه گفت: شیعیان ۱۲ امامی در واقع نصیریه هستند !!

در برابر این دروغ و سناریوی خائنانه هم باز اهل سنت به خاطر تنفر از شیعیان عدالت را کنار نهاده و سکوت کرده اند و می بینیم تا کنون همه غیر از برادران هم مسیر ما ساکت شده اند . باز همین طیف بدون درک جایگاه «مشرک و مشرکین»[۱] در قرآن و سنت صحیح و آثار صحابه و ائمه ی اربعه و خیر القرون حکم صدار کردند که صوفیها «مشرک» هستند و دیدیم که انفجارات در مکانهای عبادی صوفیها در افغانستان و پاکستان و یمن و مصر و … شروع شد و صداها نفر را به کام مرگ فرو برد اما باز از مفتیان و حتی گروههای مسلحی که تمایل به «نجدیت» دارند صدایی شنیده نشد .

تمام این کارها توسط برادران ما که از سلفیت «نجدیت» تبعیت می کنند به مرحله ی اجراء درآمده هر چند حکم آن توسط مفتی های ساکن در دارالحربهای انگلیس و کانادا و اردن و آل سعود و… صادر شده است . اما این هم تنها یک مرحله از این پروسه ی مسلمان کشی و گسترش تفرق و ذلیلی در میان مسلمین است و حالا که این گروههای مسلح به قدرتی دست یافته اند نوبت اینهاست که نابود شوند .

به همین دلیل ابتدا همین مفتیها چون ابوبصیر و ابوقتاده و ابومحمد مقدسی و …. به مجریان مخلص فتواهای خودشان لقب خوارج دادند و دیدیم که هزاران نفر از آنها را به این تهمت به قتل رسانده اند و به ناموس صدها زن و دختر مهاجر تجاوز نمودند، اما اینهم ظاهرا کفایت نمی کرد و می بینیم که در کمال ناباوری طارق عبدالحلیم مفتی کانادانشین هم فتوا تولید و بسته بندی می کند مبنی بر اینکه:  دوله جماعتی «کافر و مرتد» است که ریشه آنها باید قطع شود .

جالب اینجاست در برابر این گفتار ضد اسلامی و غیر شرعی این شخص باز می بینیم دشمنان دوله به خاطر تنفر از دوله عدالت را کنار نهاده و مرتکب «خیانت سکوت» شده اند و هیچ اعتراضی از آنها در برابر این جرم آشکار شنیده و دیده نمی شود و شاهد تکرار همان سناریوی خیانت آمیز ابوبصیر در مورد ارتداد تمام شیعیان هستیم.  در حالی که الله تعالی به صورت عام امر کرده است که : وَلَا يجرمنكم شنئان قوم على أَلا تعدلوا اعدلوا هُوَ أقرب للتقوى (مائده/۸)

آیا چنین انسانهائی که چنین آشکارا عدالت را در برابر اهل قبله دور انداخته و به چنین خیانت سکوتی در برابر اهل قبله زلیلانه تن در می دهند شایستگی و لیاقت پیروزی و عزت از طرف الله تعالی را دارند؟ آیا نهائی که هیچ رحمی نسبت به مخلوقات الله تعالی ندارند با چه روئی از الله تعالی درخواست رحم می کنند؟ در حالی که فرمان است که: ارْحَمُوا مَنْ فِي الأَرْضِ يَرْحَمْكُمْ مَنْ فِي السَّمَاءِ [۲].

ما به این امیرانی که از لحاظ فکری و فتوا یا از لحاظ نظامی فرماندهی و امارت عده ای از اهل قبله را بر عهده گرفته و چنین مسیری را طی می کنند هشدار می دهیم که رسول الله صلی الله علیه وسلم  می فرماید: «مَا مِـنْ وَالٍ يَلِي رَعِيَّــةً مِنَ الْمُسْلِمِيـنَ فَيَمُـوتُ وَهُوَ غَاشٌّ لَهُــمْ إِلاَّ حَـرَّمَ اللَّهُ عَلَيْـهِ الْجَنَّــةَ.»«هر فرمانروایی که مسئولیت گروهی ازمسلمانان را به عهده بگیرد و در حالی بمیرد که به آنان، خیانت کرده است، خداوند بهشت را بر او حرام می‌گرداند.»[۳]

پس اهل سنت بار دیگر لازم است که بیدار شود و خودش را از چنگال این مفتی های اجاره ای ساکن در دارالکفر و دارالحربها نجات دهد و بدانند که همه چیز به تصمیم آنها بستگی دارد . إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ  مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا  مَا بِأَنْفُسِهِمْ (رعد/۱۱)

  • همسر فرعون تصميم گرفت که عوض شود ؛ و شُد یکــی از زنــان والای بهشتــی …
  • پسر نوح تصميمــی برای عوض شدن نداشتــ …غرق شد و شُد درس عبرتــی برای آیندگان…

اولی همسر يک طغيانگـــــر بود و دومی پسر يک پيامبـــــر…!!! برای عوض شدن هيچ بهانه‌ای قابل قبول نیست .اين خودت هستــی که تصميم می‌گيری تا عوض شوی . پس یکبار برای همیشه این «ائمه المضلین» و «الرویبضه» و «دعاه علی ابواب جهنم» را دور بریز و بار دیگر به منهج صحیح اسلام برگرد .

 

…………………….

[۱] «مشرک»  به زبان امروزین یعنی سکولار و مشرکین یعنی سکولاریستها . در هیچ کجای قران و سنت صحیح یهود و نصارا و مجوس و صابئین مشرک و مشرکین نامیده نشده اند و این کفار تنها تکفیر شده اند نه تشریک و مشمول حکم مشرکین نشده اند ( جهت توضیح بیشتر به در سهای مقدماتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی مراجعه شود)

[۲] البخاري في الأدب المفرد ، وأبو داود ، والترمذي ، وآخرون ،…..

[۳] صحیح بخاری/ ۷۱۵۱