دولت نجات ملی گروههای سوری و ارتش ملی متحدین سابق جولانی در یک نگاه (قسمت دوم)

دولت نجات ملی گروههای سوری و ارتش ملی متحدین سابق جولانی در یک نگاه (قسمت دوم)

به قلم: عبدالله موحد

آنها چقدر  علیه اهل توحید جنگیدند و برای رضایت طاغوت ها و پشتیبان ها و داعم های خود با مسلمین بی گناه جنگیدند، و چقدر موحدها و شیخ ها و عالم ها و مجاهدهایی که شهید کرده و چقدر بزرگان و علما را کشته و به چاه ها انداختند همچون شهید بزرگوار ابوعبدالعزیز القطری تقبله الله و رحمه الله تعالی.

آنها همان از اول ورودشان به مجلس عسکری و تصریح به دموکراسی و مظاهرت هییت ارکان (که رئیسش سلیم ادریس بود) علیه مسلمین، از طرف مسلمین تکفیر شدند و مردم و جنودشان بر حذر شدند و دعوت به توبه و رجوع گشتند!! بسیاری توبه کردند و دسته ی باقی عناد کرده و سرکشی نمودند.

ولی احبار و رهبان جولانی و دارودسته اش مسلمین را متهم به خوارج بودن و رافضی بودن کرد، و از شرق و غرب زبان ها علیه  اهل اسلام دراز شد و مخالفت ها بسیار شد اما مخالفت مخالف برای اهل اسلام ضرری نمی رساند و خذلان خاذل و خائن هم خسارتی برای اهل توحید پیش نمی اورد هر چند که در دنیا ممکن است جبهه ی کفر و اشغالگران سکولار خارجی و نوکران محلی آنها را تقویت کند.

اهل اسلام ثابت و شامخ و راسخ و سربلند باقی می ماند بدون اینکه به سوی جماعت های دموکراسی خواه و وطنی خواه مایل گشته و یا اینکه با انها برادری کند. اهل اسلام ثابت می ایستد بدون اینکه از طواغیت پولی بگیرد و یا کفار را علیه مسلمین نصرت دهد ولس مخالفانش سقوط کردند و هرکدام به نوعی مفتضح شدند و گمراه و گمراهتر گشتند و حتی خوارج و غلات و نوکران حازمی (که خودش نوکر آل سلول است) که داخل صفوف مسلمین  نفوذ کرده بودند و هر آن مانند گرگ گرسنه در انتظار استفاده از فرصت بودند نتوانستند  به مسلمین  ضربه زده و یا ان را نابود کرده و یا عقیده اش را خراب کنند.

همان زمان که جبهه الاسلامیه بخاطر ان کفرهای ذکر شده تکفیر شد، جماعت جولانی به جای بر حذر بودن از جبهه الاسلامیه، از اهل اسلام برحذر شد و بلکه انها را علیه اهل اسلام نصرت داده و برای انها اظهار موافقت و اخوت کرده و با انها برادری نمود با انها به یک جماعت و اندماج و در یک جیش الفتح و در یک حلف وارد شدند و انها را علیه اهل خود در سوریه کمک کرد و همراه با انها علیه اهل اسلام جنگید به زعم اینکه مخالفین خوارج و رافضی و …. است ولی هم پیمانانش از حبهه الاسلامیه و بقیه همگی مسلمانند مگر انهایی که مصلحت جماعت جولانی در تکفیرشان باشد که تکفیر کردند!! ادامه خواندن دولت نجات ملی گروههای سوری و ارتش ملی متحدین سابق جولانی در یک نگاه (قسمت دوم)

دولت نجات ملی گروههای سوری و ارتش سکولار ملی آنها در یک نگاه (قسمت اول)

دولت نجات ملی گروههای سوری و ارتش سکولار ملی آنها در یک نگاه (قسمت اول)

به قلم: عبدالله موحد

فصائل سوریه (حلفا و دوستان و هم پیمانان جولانی) بعد از مدت زمانی از خیانت و گمراهی و انحراف و تمایل به طرف طواغیت و تنفیذ قرارات و پایبندی به برنامه ها ی آنان، قدم تازه ای در تکمیل پرونده ی سیاه خود برداشتند.

آنها بعد از اینکه در مجلس عسکری عضو شده و هیئت ارکان را علیه سایر اسلامگراها نصرت داده و به صراحت با زبان خود اعلام کردند که یک حکومت  دموکراسی می خواهند و غیر اسلامی ها را در بین حرکت خود می پذیرند و اقرار کردند که با کشورهای منطقه دیدار دارند و با انها ارتباط برقرار می کنند.

بعد از اقرار به میثاق شرف سوری که یک میثاق بی شرف و خائنانه و وطنی بود و بعد از شرکت در موتمرات ژنو و پس از شرکت در موتمر ریاض و استانا و عضویت در محاکم دارالعدل که با قانون عربی موحد حکم می کند‌.

و بعد از تبریک به تحالف ترکیه ی سکولار با سکولارهای جهانی علیه گروههای مسلح اسلامی مخالف خود و بعد از تایید اقدامات ترکیه ی سکولار در منطقه ی شمال سوری برای ایجاد  منطقه ی عازله برای عقب راندن مخالفین ترکیه از مرزهای ترکیه و بعد از داخل شدن در حلف ترکیه به نام  درع الفرات تا  مخالفین دولت سکولار ترکیه را از شهرها بیرون کنند!

و بعد از این اقدامات ، حکومت موقت سوری و هیئت ائتلاف را به مناطق پس گرفته شده آوردند تا در آنجا حکومت سکولاریست و لاییک و کفری خود را برپا کرده و محاکم و دادگاه ها را بر اساس  قانون  سکولاریستی به راه بندازد و مدارس را به دست سیستم اموزشی ترکیه ی سکولار بسپارد و برنامه های غیر اسلامی در مدارس تدریس گشته و دادگاه ها به  شریعت اسلام حکم نکردند.

انها بعد از چندین بار تایید نتایج و مخرجات موتمر ریاض و  ژنو و  آستانا و و بعد از چندین بار تبریک و تایید به  انتخابات کفری و شرکی سکولاریستی  ترکیه و بعد از چندین بار صراحت به اینکه با ترکیه ی سکولاریست در یک  حلف هستند و او را حلیف و صدیق ثوره خود دانسته و با او علیه مسلمین همکاری کردند. ادامه خواندن دولت نجات ملی گروههای سوری و ارتش سکولار ملی آنها در یک نگاه (قسمت اول)

ایزوله شدن مهاجرین شام مقدمه ای جهت تکرار فاجعه ی افغانستان

ایزوله شدن مهاجرین شام مقدمه ای جهت تکرار فاجعه ی افغانستان

به قلم : ابوخالد کردستانی

در زمان حمله ی سکولار سوسیالیستهای اشغالگر شوروی  به خاک افغانستان، مهاجرین از سراسر دنیا جهت یاری مسلمین آنجا و دفع اشغالگران شتافتند. مهاجرین که کلا سلفی جهادی بودند نتوانستند با مردم مذهبی و اکثرا دیوبندی افغانستان مخلوط شوند و حتی از جواب دادن به سوالات شرعی مردم عوام هم پرهیز می کردند. در مواردی هم که مجبور می شدند با بومی های افغانستان مخلوط شوند سعی می کردند در عبادات ظاهری هم خودسانسوری داشته باشند و از هر گونه بحث و مناظره ای نیز پرهیز می کردند .

تمام این اقدامات باعث شد که مهاجرین در افغانستان گروهی مجزا از مردم باشند که هرگز نتوانستند همچون سلمان فارسی یا بلال حبشی یا صهیب رومی با مسلمین آنجا مخلوط شوند، چون در افغانستان اختلافات مذهبی و بخصوص قومیت گرائی پشتونیسم و تاجیکیسم و ازبکیسم به عنوان مانعی نفوذ ناپذیر اجازه نمی دادند که به این راحتیها غریبه ها را در میان خود بپذیرند. به همین دلیل حتی بعد از آنکه ملاعمر رحمه الله حاضر نشد شیخ اسامه بن لادن رحمه الله را تحویل آمریکائیهای سکولاریست دهد، اما پس از حمله ی نیروهای متحد سکولار به افغانستان این مهاجرین به همراه خانواده هایشان مثل بنزین روی آب نتوانستند با مردم محلی مخلوط شوند و با زدن اولین جرقه های جنگ در آتشی وحشتناک سوختند .

آنچه در قلعه ی جنگی رخ داد و آنچه ژنرال دوستم در تونهای گاز و دود بر سر مسلمین مهاجر در آورد و انچه که آمریکائیها در تانکرهای نفت و زندان بگرام بر سر اسرای مهاجر آوردند تنها صحنه هائی از جنایات اشغالگران خارجی و مزدوران و مرتدین محلی بود که همه دیدند، اما آنچه که در راه وزیرستان و بلوچستان بر سر این مهاجرین و خانواده های آنها آمد (که خود من شاهد آن بودم) و آنچه در هنگام و پس از تحویل این مهاجرین به کشورهایی که از آنجا مهاجرت کرده بودند رسیده است صحنه هائی هستند که کمتر کسی آنها را بازگو نموده است.

اخیرا بیانیه ای از طرف جمعی از گروههای مهاجر موجود در شام منتشر شده است که انگار بازگو کننده ی افغانستان قبل از حمله ی اشغالگران سکولاریست آمریکاست، با این تفاوت که در میان گروههایی که این افراد در میان آنها زندگی می کنند هرگز کسی چون ملا عمر رحمه الله یافت نمی شود که حاضر باشد به خاطر آنها خودش و کشورش را نیز در معرض خطر قرار دهد.

این گروههای مهاجراکثرا غیر عرب، هر چند که بی طرفی خود را در جنگ میان گروههای بومی سوری اعلام کرده اند اما این گروهها که بارها و بارها به همدیگر خیانت کرده اند هیچ ضمانتی وجود ندارد به آنها نیز خیانت نکنند و این بی طرفی آنها نیز برایشان فایده ای نخواهد داشت.

اگر کسانی چون مصلح العلیانی و محیسنی و ابوعبدالرحمن مصری را در میان امضاء کنندگان این بیانیه می بینیم می خواهد این پیام را برساند که اینها با وجود عرب بودن و حتی «ادعای» سلفی جهادی بودن نیز نتوانسته اند با سوری ها مخلوط شوند و همان بنزین روی آبی هستند که ایزوله شده اند و با کوچکترین جرقه های خیانت یکی از گروههای موجود در سوریه یا حکومت نجات ملی سوریه، احتمال آتش گرفتن و سوختن دارند .

 

 

 

بیانیه هیئت جولانی در فساد داخلی ، همگام با تشکیل حکومت نجات ملی توسط مزدوران آمریکا

بیانیه هیئت جولانی در فساد داخلی ، همگام با تشکیل حکومت نجات ملی توسط مزدوران آمریکا

به قلم : ابوخالد کردستانی

در سوریه گروههایی هستند که به صورت مستقیم در صف دشمنان ملت خود چون اتحادیه اروپا و ناتو (از کانال حکومت سکولار ترکیه ) و آمریکا (از کانال رژیم فاسد آل سعود، قطر، امارات، اردن و غیره) قرار گرفته اند و به صورت رسمی و علنی در راستای منافع آنها و تشکیل جامعه ای سکولار لیبرال فعالیت می کنند .

در کنار این طیف گسترده، که اخیرا حکومت نجات ملی در سوریه را اعلام کردند، شاهد گروههایی چون دارودسته ی جولانی هستیم که به صورت غیر مستقیم و با ادبیاتی شبه جهادی در همان مسیر گروه اول در حرکت است .

گروه جولانی با شعار تشکیل حکومت اسلامی و مبارزه با سکولاریستها برای خودش پیرو جمع می کند، و این در حالی است که ۹۰درصد خاک ادلب و مناطق اطراف آن در اختیار آنهاست و هنوز نتوانسته اند قانون شریعت الله را در آن پیاده کنند که ادعایش را دارند، و علاوه بر آن ارتش سکولاریستهای ناتو را اسکورت نموده و وارد خاک سوریه نمودند .

این تضاد آشکار نتیجه اش  شیوع و ازدیاد انواع گناه و معصیت به صورت آشکارا در ادلب و مناطق تحت کنترل آنهاست، به گونه ای که  که مردم از شکایت کردن خسته شده اند .

گروه جولانی می گویند برای تحکیم شرع جهاد می کنند اما این کار را نمی کنند و در میان سربازانش آشکارا معصیت کردن، مهاجره به معصیت مد و باب شده ، چه رسد به مردمان عادی. آشکارا گناه کردن گروه جولانی را بر آن داشته که بیانیه ای را صادر نماید که طی آن به همین بسنده کرده که اگر کسی مرتکب گناهی به صورت آشکار شود او را تا زمان اصلاح از گروه خود اخراج می کنند . یعنی نه اقامه ی شرعی در کار است نه حدودی .

به دیگر سخن یعنی : چنانچه اشخاص به صورت پنهانی مرتکب گناهی شوند و آشکارش نکنند از این اخراج شدن موقتی هم معاف خواهند بود .

آیا قلم بدستان و کانالهائی که از این خائنین دمدمی مزاج حمایت می کنند از الله و بندگان الله شرم نمی کنند؟ آیا نمی ترسند الله متعال آنها را با چنین جنایتکاران خائنی محشور گرداند؟ جنایتکارانی که دستشان به خون هزاران مسلمان بی گناه آلوده شده و در پایمال شدن ناموس هزاران خواهر مسلمان و نابودی آنهمه ممتلکات مسلمین و رواج اینهمه فساد دست داشته اند .

 

 

اختلافات بین القاعده و جولانی یا اختلافات ابوقتاده و مقدسی یا فسادی داخلی و طرحی خارجی جهت نابودی ؟

اختلافات بین القاعده و جولانی یا اختلافات ابوقتاده و مقدسی یا فسادی داخلی و طرحی خارجی جهت نابودی ؟

به قلم: ابوخالد کردستانی

گروه جولانی متشکل از دسته های مختلفی است که هر کدام  مرید یکی از شیوخ و مفتی های ساکن در دارالکفر و حتی دارالحرب می باشند . گروهی مرید ابوقتاده فلسطینی ساکن در حیات خلوت اسرائیل یعنی اردن هستند و دسته ای هم مرید طارق عبدالحلیم ساکن در کانادا و عده ای هم مرید هانی السباعی ساکن در انگلیس و در نهایت گروهی نیز مرید ابومحمد مقدسی سا کن در همان حیات خلوت اسرائیل یعنی اردن شده اند .

البته در میان کسانی چون محیسنی و سایر شرعی ها موجود یا فراری هم طرفدارانی داشتند اما سهم بیشتر با همان مفتی های ساکن در دارالکفر چون ابوقتاده و ابومحمد مقدسی است که در میان زن و فرزندان خود در امنیت کامل به سر برده و با دین، خون، ناموس، مال و وطن مریدانشان و سایر مسلمین در خاک سوریه متناسب با منافع و مصالح کفار بازی می کنند.  چون اگر مخالفتی در این زمینه با منافع این طاغوتها داشته باشندو در مسیر اهداف آنها حرکت نکنند، بدون شک اینها را دوباره روانه ی زندانها می کنند .

در مراحلی مصلحت کشورهای ذی نفع در سوریه در این بود که گروه جولانی متحد بماند و حتی با سایر گروهها بر علیه دوله متحد شود، در مراحلی جنگ میان گروه جولانی با این گروهها منافع این کشورها را تأمین می کرد و هم اکنون چند دستگی میان گروه جولانی توسط این مفتی ها خدمت بیشتری به منافع این کشورها می کند .

تمام مفتی های ساکن در دارالکفر به نسبت خود تلاشهائی را صورت دادند اما بیشترین نقش را ابوقتاده و ابومحمد مقدسی  بر عهده گرفتند . در این چند روز گذشته شایعاتی بالا گرفته بود مبنی بر اینکه گروه جولانی و گروه منشق شده از وی تحت عنوان القاعده ی سوریه قصد دارند دوباره با هم متحد شوند و حتی تبلیغ می کردند که این دو شخص هم در این مبادره ی صلح شرکت دارند ، اما این نمی تواند صورت پذیرد، آنهم به سه دلیل عمده :

  • اربابان این مفتی ها به مصلحتشونه که این تفرق باقی بماند و به تدریج تبدیل به جنگ مسلحانه میان آنها شود . تا زمینه برای حمله ی نهائی به این گروه خائن هم فراهمتر شود . در نتیجه این مفتی ها در چنین مبادره ی صلحی شرکت نخواهند کرد
  • اصل اختلاف گروه جولانی با گروهی که خود را القاعده ی سوریه نامیده بر می گردد به : شکستن بیعت با القاعده ی مادر، قضیه حسام اطرش،  قضیه اتحاد با گروه  نورالدین زنکی،  مساله اشغال ادلب توسط ارتش سکولار ترکیه (نماینده ی ناتو) با همکاری جولانی، عدم ولاء و براء، و عدم تطبیق کامل شریعت . و هیچ یک از این موارد نیز حل نشده اند و اختلاف و تفرق همچنان به قوت خود باقی است.
  • گروه جولانی با آنکه خود را پیرو اهل سنت و قانون شریعت می داند اما دروغ می گوید و تابع سیاست ماکیاولیسم است و خیانت کردن برای او هم استرتژی شده هم تاکتیک . به همین دلیل معیار مشخصی ندارد که دیگر گروهها را با خود متحد کند .

زمانی که شرعی جماعت جولانی ؛ ابوشعیب طلحه المصری گفته که :” نباید در مبادره ی (والصلح خیر) بندی تحت عنوان (فصائلی که تحکیم شریعت می خواهند)  باشد چرا که موجب می شود بعضی فصائل را مخالف تحکیم شریعت دانست و برخی دیگر را موافق!”؛ این یعنی کنار نهادن آشکار شریعت الله و زمانی که ابوطلحه اردنی یکی از فرماندهان جماعت جولانی که با دخالت نظامی ترکیه در ادلب مخالف می کند، چند ساعت پیش و به صورت مشکوکی در معردبسة شرق ادلب تحت کنترل جولانی در اثر انفجار بمبی در ماشینش کشته می شود و یکی دیگر از فرماندهان مخالف جولانی با گلوله ی افراد ناشناس  در غرب  خان شيخون در حومه إدلب به قتل می سد و… ، یعنی حذف مخالف خودی به کثیف ترین شیوه ی ممکن .

در این صورت آیا امیدی به این گروههای مزدور و خائن شبهه مافیائی برای اهل سنت وجود دارد؟ آیا زمان آن فرا نرسیده که طرفداران  اهل سنت آنها کمی بیاندیشند و بیدار شوند؟

گروه جولانی در سوریه و استفاده ی ابزاری از ملاها و شیوخ وابسته به آن

گروه جولانی در سوریه و استفاده ی ابزاری از ملاها و شیوخ وابسته به آن

به قلم : ابوصلاح الدین الکوردی

همه می دانند که که جولانی استراتژی مشخصی در جنگ و مبارزه ندارد . این شخص از خیانت به امرای خود در دوله و القاعده کار خود را شروع کرده  و به  صورت نوبتی با گروههائی چون حزب کارگران اوجالان pkk ، ارتش آزاد ، جیش الاسلام ، گروه نورالدین زنکی، احرار الشام  و غیره توافقاتی موقتی داشته و سپس با همه ی اینها وارد جنگ شده است .

با درع فرات که خیلی از این متحدین سابق در آن بودند به فتوای مقدسی و ابوقتاده و طارق عبدالحلیم و محیسنی و دیگران وارد جنگ شد ، آنهم به این بهانه که از ارتش سکولار ترکیه حمایت کرده اند؛ اما هم اکنون خودش زره پوشها و چکمه پوشهای ارتش سکولار ترکیه را در دو نوبت به اطراف ادلب  اسکورت می کند.

زمانی که ارتش سکولار ترکیه قصد ورود به خاک سوریه را داشت مفتی گروه  جولانی (علی الدج) از ۹۰۰ نفر بیعت مرگ گرفته بود که اگر ترکیه وارد ادلب شد همگی تا لحظه مرگ با ارتش ترکیه خواهند جنگید ! حتی می گفت؛ ای ارتش ترکیه والله جئناکم بالذبح ! . این بیچار (چون محیسنی و امثالهم)  نمی دانست که  جولانی خائن در پشت پرده توافقاتی با حکومت سکولار ترکیه کرده است و فتواهای او همگی باد هواست.

بعد از گذرِ مسیری حافل از خیانت و انحراف و کجی و دروغ و غدر، گروه جولانی پیش به سوی اموراتی رفت که حتی اعضای جماعتش و بلکه شرعی هایش نیز به انحراف و گمراهی آن پی برده اند! هرکسی که احداث و اخبار این جماعت را پیگیری و متابعت کند می داند که اختلاف و شکاف عمیق و جوهری و ریشه ای در بین کبار و قادات و شرعی های این جماعت پیش آمده است.

البته این شکاف و اختلافات میان گروه جولانی تنها به جولانی و مفتی ختم نمی شود بلکه خطیبهای وابسته به این گروه و شرعی را نیز شامل شده است . تا جاییکه؛ ابوانس مصری یکی از شرعی های جماعت و یکی از خطیب های ادلب می گوید؛وقتی که آنها را (یعنی طرف مقابل خود) مطالبه به لوازم توحید می کنی و یا اصلا آنها را به سوی اصل توحید‼️ دعوت می کنی، تو را متهم می کنند!! ادریسی (یکی دیگر از شرعی های جولانی) هم پیام او را عکس گرفته و در مورد او گفته؛ ابوانس همچون  خوارج است‼

برای جولانی هیئت شرعی و مفتی  و خطیب و ملا و شیخ تنها جهت توجیه سیاستهایش برای مریدانش است. همچون رژیم فاسد آل سعود باید مفتی توجیه گر سیاستهای شاه باشد نه شاه تابع فتواهای مفتی و شریعت. جولانی کاریکاتوری از رژیم فاسد آل سعود است که اهل سنت سوریه را قربانی سیاستهای ماکیاولیستی خود کرده است.

دفاع از جولانی و گروههائی چون گروه جولانی دفاع از خیانت و غدر و جنایت به اسم اهل سنت و ضربه زدن به اهل سنت است .

گروههای مسلح سوریه از کانال طواغیت و کفارخارجی به چه هدفی می رسند ؟

گروههای مسلح سوریه از کانال طواغیت و کفارخارجی به چه هدفی می رسند ؟

به قلم: ابوخالد کردستانی

سید قطب رحمه الله می گوید:  “با یک روش خبیثانه و پلید نمی توان به یک هدف شریف رسید” .

ما در سوریه شاهد گروههای مسلح مختلفی بوده ایم که چنین به مردم گفته اند که هدف آنها جهاد در راه الله و تشکیل حکومت اسلامی است ، اما عملا دیده ایم که روشی که این گروهها برای رسیدن به چنان هدفی از خود نشان داده اند از طریق کفر و شرک سکولاریسم ، قانون سکولاریستی جامعه ی عرب و از طریق کفار و طاغوتهایی چون ترکیه و رژیم فاسد آل سعود و سایر طاغوتهای دست نشانده ی خلیج و اردن بوده است .

آنچه که مسلمین در این بازی جنون آمیز از این گروهها دیده اند این بوده است که علاوه بر آنکه هدفی که می گفتند فراموش شده و کنار نهاده شده است، بلکه علاوه بر آن، هزاران کشته و زخمی و بیوه زن و یتیم و مفقودالاثر و پایمال شدن نوامیس و ویرانی سرزمین مسلمین از ثمرات ابتدائی این شعارهای دروغین آنها بوده است .

به این هم بسنده نکردند و هم اکنون حاضر شده اند که شرافت خود را نیز به طاغوتهائی بدتر از بشار اسد چون رژیم فاسد آل سعود و حکومت سکولار ترکیه بفروشند. این گروهها مگر نمی دانستند که حکومت سکولار ترکیه به عنوان بخشی از ارتش کفری ناتو در افغانستان و صومالی و لیبی چه جنایاتی کرده است؟ این گروهها مگر نمی دانند که رژیم فاسد آل سعود مرتکب چه جنایاتی در سراسر جهان اسلام شده است ؟ مگر با هزینه ی آل سعود آمریکا و انگلیس به عراق حمله نکردند؟ مگر با هزینه ی آل سعود و امارات فرانسه به مالی حمله نکرد؟ مگر با هزینه ی آل سعود آمریکا در صومالی و یمن و لیبی و افغانستان و… مسلمین را قتل عام نمی کند؟

آیا این گروهها می خواهند از کانال کفار و مرتدین، و یا روشنتر، از کانال شیطان به هدفی چون حکومت اسلامی دست یابند؟  اینها خود را فریب می دهند یا مردم را احمق فرض کرده اند.

 

 

گروههای تحت پوشش «دار العدل الحوران» و تلاش جهت تحکیم قانون سکولاریستی عربی موحد

گروههای تحت پوشش «دار العدل الحوران» و تلاش جهت تحکیم قانون سکولاریستی عربی موحد

به قلم : عبدالله مهاجر

اخیرا مشاهده نمودیم که گروههائی در بیانیه‌ای که دار العدل الحوران که بهتر است بگوییم دار الظلم الحوران، منتشر کرده است، بیان می‌کنند که دار العدل در الحوران به قانون عربی موحد به عنوان مرجعی عام اعتماد کرده و به آن حکم می‌کنند. سپس در بیانیه‌ای دیگر اعلام می‌دارند که هرگونه اعتراض و مخالفت با دار العدل الحوران یعنی اعلان جنگ با کسانی که به این قانون اعتماد کرده‌اند.

گروه‌های جیش الیرموک، احرار الشام، لواء المهاجرین و الأنصار، جیش الاسلام و الویة الفرقان که زیر این بیانیه را امضا و مهر نموده‌اند، همه‌ی نیروهای انسانی وسربازی خود را تحت تصرف دار العدل قرار داده‌اند.

کتاب القانون العربی الموحد که دار العدل حوران به آن تحکیم می‌کند کتابی مخالف شرع است و شرع اسلام را تغییر و تبدیل و تعطیل نموده و با قوانین سکولاریستی و کفری ترکیب کرده است که جالب است بدانید شخصی همچون  ابو بصیر الطرطوسی که یکی از مفتی های ساکن در دارالکفر انگلیس و مورد بعضی از دشمنان مجاهدین است  نیز در کتاب  دَفتر الثَّورة والثُّوار  جلد دوم درباره کتاب « القانون العربي الموحَّد » بر مخالف بودن این کتاب با شرع شهادت می‌دهد و چنین می‌گوید:

جهات خارجی در ائتلاف سعی در راضی نمودن  سیستم‌های عربی و غیر آنها دارند، با فرض گرداندن کتاب قانون عربی موحد در محاکم شرعی در سوریه و اعتماد نمودن به احکام و مراجع آن و فیصله نمودن مشکلات در بین مردم با این کتاب؛ به اعتبار اینکه این قانون برگرفته از شریعت اسلامی‌است! ادامه خواندن گروههای تحت پوشش «دار العدل الحوران» و تلاش جهت تحکیم قانون سکولاریستی عربی موحد

گروههای مسلح سوریه به دنبال قانون شریعت الله هستند یا تحکیم قانون سکولاریسم؟

گروههای مسلح سوریه به دنبال قانون شریعت الله هستند یا تحکیم قانون سکولاریسم؟

به قلم: اسعد کردستانی

زمانی بود که تحت تأثیر شبکه های کلمه و نور و وصال و… خیال می کردم که گروههای مسلح سوریه چون ارتش آزاد، جیش الاسلام، گروه نورالدین زنکی ، احرار شام و غیره به دلیل برپائی حکومت اسلامی و تحکیم قانون شریعت الله قیام کرده اند و اینهمه ویرانی و نابودی را به وجود آورده اند . اما هم اکنون متوجه می شوم که اینها خواهان تحکیم قانون سکولاریستی به سبک آمریکائی و سرمایه داری آن هستند آنهم تحت شعار قانون مدنی جامعه ی عربی و دموکراسی .!!

برایم جالب بود زمانی که از آنها پرسیده می شود که در سرزمینهای تحت حاکمیت خود که توانائی دارید چرا قانون شریعت الله را اجراء نمی کنید؟ در پاسخ می گویند: ما توانائی و تمکین نداریم! و هنوز واجد شرایط تمکین و تحکیم نشدیم .

اگر این گروههای وابسته به ترکیه ی سکولار و حکومت دست نشانده ی آل سعود و قطر و … راست می گویند که توانائی و تمکین قوانین شریعت الله را ندارند پس چرا واجد شرایط تمکین قوانین وضعی سکولاریستی  آستانه و مؤتمر ریاض و قانون سکولاریستی عربی موحد هستند؟!!  این نشان می دهد که راستگو نیستند.  چون اگر قرار باشد تمکین برای اجرای قوانین وجود نداشته باشد نباید بین قوانین الله با قوانین کفار فرقی وجود داشته باشد و نباید هر دو اجراء شوند ؛ اما می بینیم که این تمکین تنها شامل قوانین الله نمی شود و شامل تمام قوانین کفری دیگر می گردد .

پس شبهه شان از اساس باطل است. برای اینکه آنها مادام قدرت و تمکین تحکیم قوانین غیر شرعی را دارند، پس قدرت تحکیم شرع را هم داشتند ولی نکرده اند. و اگر به بهانه عدم تمکین ، تحکیم شریعت را متوقف می کردند، باز مجال داشت، ولی اینها با متوقف کردن تحکیم شریعت، قوانین وضعی سکولاریستی کفری دیگر را تحکیم کردند.

همه ی ما می دانیم که رسول الله صلی الله علیه وسلم در مدینه تمکین داشت بلافاصله حکم الله را اجرا می کرد. الان هر یک از این گروهها ده ها برابر مدینه آن زمان، زمین در دست دارند اما حکم الله را در آن اجرا نمی کنند. کسی که می گوید پس از تسلط بر اینهمه سرزمین مسلمان نشین تمکین ندارد خودش را هم فریب می دهد دیگر چه برسد به بقیه.

عده ای از این گروههای مسلح در سوریه  نه تنها به قانون شریعت عمل نمی کنند، بلکه بسیاری از آنها اصلا اعتقادی به تحکیم شریعت الله ندارند، بلکه برای دین سکولاریسم و دموکراسی می جنگند. مثل ارتش آزاد .

درسهائی که از ترکستان شرقی تحت اشغال چین و نهضتهای اسلامیش باید آموخت

درسهائی که از ترکستان شرقی تحت اشغال چین و نهضتهای اسلامیش باید آموخت

ارائه دهنده :  معتصم  هورامی

بسم الله الرحمن الرحیم

سپاس و ستایش مخصوص خداوند بی همتاست و سلام و درود خداوند بر خاتم پیامبران (صلی الله علیه و سلم)، اما بعد؛

کلمه ی  ترکستان مصطلحی است که از دو بخش « ترک » و « ستان » به معنی «سرزمین ترک» تشکیل می شود كه این سرزمین به دو قسمت ترکستان شرقی و ترکستان غربی تقسیم شده است. در حال حاضر ترکستان شرقی تحت اشغال نیروهای اشغالگر چین سکولار ـ  سوسیالیست قرار گرفته است و چینی ها نام جدیدی با عنوان «سین کیانگ» به معنای «تبعه ی جدید» به آن داده اند.

ترکستان شرقی سرزمینی است واقع در وسط آسیا که از شمال با روسیه و از جنوب با افغانستان و پاکستان و کشمیر و تبت و از شرق با جمهوری خلق چین و از غرب با جماهیر  تاجیکستان، قرقیزستان، قزاقستان و بالاخره از شمال شرق با مغولستان هم مرز می باشد.

ترکستان شرقی دارای مساحتی بالغ بر ۱،۸۲۸،۴۱۷ کیلومتر مربع می باشد که  ۵۱ مساحت کشور چین را تشکیل می دهد . زبانی که غالب مردم مسلمان ترکستان شرقی با آن صحبت می کنند، «ایغوری» می باشد.

چین و ترکستان
در سال ۱۰۲۶ هـ (۱۶۱۶ م ) خانواده ”مانجو“ در چین به قدرت و حکومت رسیدند و بدنبال آن دورانی از آزار و شکنجه برای مسلمانان ترکستانی شروع شد، به گونه ای که مسلمانان، ناگزیر، به دفاع از خود برخاستند و این حدود ۱۳۲ سال بعد از سر کار آمدن این خانواده بود و بعد از آن هم صدها هزار مسلمان در کشتارگاههای دسته  جمعی جنگجویان و سوارکاران چینی قتل و عام شدند بدون اینکه احدی از آنها سخنی بشنود.

در سال ۱۱۷۳ هـ ( ۱۷۵۹ م) چینی ها بطور کامل بر ترکستان شرقی مسلط شدند و مسلمانان از مقابله با آنها عاجز ماندند و در خلال آن، حدود یک میلیون مسلمان کشته شدند.  چین سیاست اسکان را در پیش گرفت به گونه ای که توده ای از جمعیت چینی به سرزمین ترکستان انتقال یافتند، و بعد از آن بود که مسلمانان دست به قیام های سختی علیه چینی ها زدند که مشهورترین آنها قیام ”سعید جهانگیر خوجا“ در سال ۱۲۳۶ هـ (۱۸۲۰ م ) بود که مدت ۸ سال به طول انجامید. سپس در سال ۱۲۸۲ هـ (۱۸۶۵ م) قیام دیگری به رهبری ”یعقوب بک“ به وقوع پیوست که مدت ۱۵ سال به طول انجامید و پس از آن مسلمانان توانستند به ترکستان شرقی استقلال ببخشند اما این استقلال به دلایل متعددی کامل نشد، از جمله این دلایل

اولاً:  پیوستن ”یعقوب بک“ به خلافت عثمانی.
ثانیاً: مطلع شدن روسیه از نامه  ی”یعقوب بک“ که در آن اقدام به یاری دادن دولت  ” قوقان اسلامی“ علیه روسها کرده بود.
ثالثاً:  نگرانی انگلیسی ها از نفوذ قیام ”یعقوب بک“ در دولت های اسلامی باقی مانده تحت استعمار انگلیس و تحریک آنها برای حرکت به سمت استقلال.
ادامه خواندن درسهائی که از ترکستان شرقی تحت اشغال چین و نهضتهای اسلامیش باید آموخت