گروههای مسلح سوریه به دنبال قانون شریعت الله هستند یا تحکیم قانون سکولاریسم؟

گروههای مسلح سوریه به دنبال قانون شریعت الله هستند یا تحکیم قانون سکولاریسم؟

به قلم: اسعد کردستانی

زمانی بود که تحت تأثیر شبکه های کلمه و نور و وصال و… خیال می کردم که گروههای مسلح سوریه چون ارتش آزاد، جیش الاسلام، گروه نورالدین زنکی ، احرار شام و غیره به دلیل برپائی حکومت اسلامی و تحکیم قانون شریعت الله قیام کرده اند و اینهمه ویرانی و نابودی را به وجود آورده اند . اما هم اکنون متوجه می شوم که اینها خواهان تحکیم قانون سکولاریستی به سبک آمریکائی و سرمایه داری آن هستند آنهم تحت شعار قانون مدنی جامعه ی عربی و دموکراسی .!!

برایم جالب بود زمانی که از آنها پرسیده می شود که در سرزمینهای تحت حاکمیت خود که توانائی دارید چرا قانون شریعت الله را اجراء نمی کنید؟ در پاسخ می گویند: ما توانائی و تمکین نداریم! و هنوز واجد شرایط تمکین و تحکیم نشدیم .

اگر این گروههای وابسته به ترکیه ی سکولار و حکومت دست نشانده ی آل سعود و قطر و … راست می گویند که توانائی و تمکین قوانین شریعت الله را ندارند پس چرا واجد شرایط تمکین قوانین وضعی سکولاریستی  آستانه و مؤتمر ریاض و قانون سکولاریستی عربی موحد هستند؟!!  این نشان می دهد که راستگو نیستند.  چون اگر قرار باشد تمکین برای اجرای قوانین وجود نداشته باشد نباید بین قوانین الله با قوانین کفار فرقی وجود داشته باشد و نباید هر دو اجراء شوند ؛ اما می بینیم که این تمکین تنها شامل قوانین الله نمی شود و شامل تمام قوانین کفری دیگر می گردد .

پس شبهه شان از اساس باطل است. برای اینکه آنها مادام قدرت و تمکین تحکیم قوانین غیر شرعی را دارند، پس قدرت تحکیم شرع را هم داشتند ولی نکرده اند. و اگر به بهانه عدم تمکین ، تحکیم شریعت را متوقف می کردند، باز مجال داشت، ولی اینها با متوقف کردن تحکیم شریعت، قوانین وضعی سکولاریستی کفری دیگر را تحکیم کردند.

همه ی ما می دانیم که رسول الله صلی الله علیه وسلم در مدینه تمکین داشت بلافاصله حکم الله را اجرا می کرد. الان هر یک از این گروهها ده ها برابر مدینه آن زمان، زمین در دست دارند اما حکم الله را در آن اجرا نمی کنند. کسی که می گوید پس از تسلط بر اینهمه سرزمین مسلمان نشین تمکین ندارد خودش را هم فریب می دهد دیگر چه برسد به بقیه.

عده ای از این گروههای مسلح در سوریه  نه تنها به قانون شریعت عمل نمی کنند، بلکه بسیاری از آنها اصلا اعتقادی به تحکیم شریعت الله ندارند، بلکه برای دین سکولاریسم و دموکراسی می جنگند. مثل ارتش آزاد .

درسهائی که از ترکستان شرقی تحت اشغال چین و نهضتهای اسلامیش باید آموخت

درسهائی که از ترکستان شرقی تحت اشغال چین و نهضتهای اسلامیش باید آموخت

ارائه دهنده :  معتصم  هورامی

بسم الله الرحمن الرحیم

سپاس و ستایش مخصوص خداوند بی همتاست و سلام و درود خداوند بر خاتم پیامبران (صلی الله علیه و سلم)، اما بعد؛

کلمه ی  ترکستان مصطلحی است که از دو بخش « ترک » و « ستان » به معنی «سرزمین ترک» تشکیل می شود كه این سرزمین به دو قسمت ترکستان شرقی و ترکستان غربی تقسیم شده است. در حال حاضر ترکستان شرقی تحت اشغال نیروهای اشغالگر چین سکولار ـ  سوسیالیست قرار گرفته است و چینی ها نام جدیدی با عنوان «سین کیانگ» به معنای «تبعه ی جدید» به آن داده اند.

ترکستان شرقی سرزمینی است واقع در وسط آسیا که از شمال با روسیه و از جنوب با افغانستان و پاکستان و کشمیر و تبت و از شرق با جمهوری خلق چین و از غرب با جماهیر  تاجیکستان، قرقیزستان، قزاقستان و بالاخره از شمال شرق با مغولستان هم مرز می باشد.

ترکستان شرقی دارای مساحتی بالغ بر ۱،۸۲۸،۴۱۷ کیلومتر مربع می باشد که  ۵۱ مساحت کشور چین را تشکیل می دهد . زبانی که غالب مردم مسلمان ترکستان شرقی با آن صحبت می کنند، «ایغوری» می باشد.

چین و ترکستان
در سال ۱۰۲۶ هـ (۱۶۱۶ م ) خانواده ”مانجو“ در چین به قدرت و حکومت رسیدند و بدنبال آن دورانی از آزار و شکنجه برای مسلمانان ترکستانی شروع شد، به گونه ای که مسلمانان، ناگزیر، به دفاع از خود برخاستند و این حدود ۱۳۲ سال بعد از سر کار آمدن این خانواده بود و بعد از آن هم صدها هزار مسلمان در کشتارگاههای دسته  جمعی جنگجویان و سوارکاران چینی قتل و عام شدند بدون اینکه احدی از آنها سخنی بشنود.

در سال ۱۱۷۳ هـ ( ۱۷۵۹ م) چینی ها بطور کامل بر ترکستان شرقی مسلط شدند و مسلمانان از مقابله با آنها عاجز ماندند و در خلال آن، حدود یک میلیون مسلمان کشته شدند.  چین سیاست اسکان را در پیش گرفت به گونه ای که توده ای از جمعیت چینی به سرزمین ترکستان انتقال یافتند، و بعد از آن بود که مسلمانان دست به قیام های سختی علیه چینی ها زدند که مشهورترین آنها قیام ”سعید جهانگیر خوجا“ در سال ۱۲۳۶ هـ (۱۸۲۰ م ) بود که مدت ۸ سال به طول انجامید. سپس در سال ۱۲۸۲ هـ (۱۸۶۵ م) قیام دیگری به رهبری ”یعقوب بک“ به وقوع پیوست که مدت ۱۵ سال به طول انجامید و پس از آن مسلمانان توانستند به ترکستان شرقی استقلال ببخشند اما این استقلال به دلایل متعددی کامل نشد، از جمله این دلایل

اولاً:  پیوستن ”یعقوب بک“ به خلافت عثمانی.
ثانیاً: مطلع شدن روسیه از نامه  ی”یعقوب بک“ که در آن اقدام به یاری دادن دولت  ” قوقان اسلامی“ علیه روسها کرده بود.
ثالثاً:  نگرانی انگلیسی ها از نفوذ قیام ”یعقوب بک“ در دولت های اسلامی باقی مانده تحت استعمار انگلیس و تحریک آنها برای حرکت به سمت استقلال.
ادامه خواندن درسهائی که از ترکستان شرقی تحت اشغال چین و نهضتهای اسلامیش باید آموخت

‌ طارق عبدالحلیم و دیگر مفتی های صحوات شام درکجا ایستاده اند؟

طارق عبدالحلیم و دیگر مفتی های صحوات شام درکجا ایستاده اند؟

به قلم : ابوخالد کردستانی

ائتلافات موقت شیوخ صحوات در دوره هایی خاص بر علیه یکی از گروههای مسلح سوریه یا بر علیه حکومت بشار اسد و سایر طرفهای درگیر در ساحه ی شام بیانگر واقعیت تلخی است که ممکن است برای عده ای از برادران آگاه قابل لمس باشد .

ما در دوره ای ابومحمد مقدسی و ابوبصیر و ابوقتاده و طارق و هانی را دریک جبهه بر علیه نیروهای دوله می بینیم، سپس ابوبصیر و عبدالرزاق مهدی را در برابر ابومحمد مقدسی و هانی و طارق ، و در مرحله ای ابوبصیر را در برابر همه و به همین ترتیب طارق را در برار همه و…

زمانی که واکنشهای متضاد و رنگارنگ این افراد را می بینیم بیشتر آن را شبیه به اعمال متغییر سیاستمداران سکولار شبیه است تا اعمال مسلمانی که از منهجی ثابت پیروی می کند. و این یعنی اینکه این مفتی ها تابع سیاستهای دولتهائی هستند که در آن ساکنند و مطابق میل سیاستمداران سکولار فتواهای خود را تنظیم می کنند و هر روز در حال تغییر و تحول می باشند . در نتیجه می توان دید اینها در همان جایی ایستاده اند که حاکمان سکولار و در نهایت اربابان این حکام چون آمریکا و ناتو از آنها می خواهند و عملا در صف آنها و بر علیه اهل سنت شام و تمام مسلمین جهان ایستاده اند .

در آخرین پیام طارق عبدالحلیم آمده است که ابومحمد مقدسی و اتباع وی چون گروه جولانی را نادان و از فلول فکری حروریه به حساب آورده است که سخنان ترکیه را حجت می دانند که کار آنها تنفیذ بندهای آستانه است. و ادامه می دهد: مثل اینکه این افراد نمی دانند که سیاستمدارها حقیقت را نمی گویند. و در پایان ابومحمد مقدسی و ابوبکر بغدادی را در یک صنف قرار داده و جزو خوارج به حساب اورده است .

حالا ممکن است عده ای تعجب کنند که این شخص در کجا ایستاده است ؟  در واقع امر افرادی همچون طارق درهمه جا ایستاده و در هیچ جا نایستاده اند. اینها تابع سیاستهای اربابان خود هستند، این اربابها هستند که به آنها می گویدند که در کجا قرار بگیرند و خودشان منهج ثابتی ندارند. تا دیروز با مقدسی بودند و… بر علیه دوله، حالا که نوبت مقدسی و اتباعش رسیده بر علیه او شده اند ..

این واقعیت علمای منتسب به اهل سنت است که یا در شبکه های ماهواره ای چون نور و کلمه و وصال و غیره فعالیت دارند و غیر مستقیم در جنگی روانی و نرم در نابودی اهل سنت مشارکت دارند، یا اینکه چون مفتی های صحوات مستقیما در کشتار و ویرانی مناطق اهل سنت مشغول انجام وظیفه هستند . اما واقعیت تلخ این است که هر دو طیف برای یک ارباب خدمت می کنند، حالا یا از کانال ترکیه باشد یا رژیم فاسد آل سعود و اردن و قطر و غیره؛ که در نهایت نوکری و خدمت رسانی آنها به آمریکا و سایر متحدین جهانی اش چون اسرائیل ختم می گردد .

گروه جولانی از دوله تا ناتو

گروه جولانی از دوله تا ناتو  

به قلم: ابوخالد کردستانی

اخیرا مشاهده کردیم که گروه جولانی نیروهای ناتو( به نمایندگی ترکیه) را جهت ورود به حوالی ادلب محافظت و پشتیبانی نمودند . این در حالی صورت گرفت که گروه جولانی قبلا کسانی را که مرتکب چنین همکاری با حکومت سکولار ترکیه شده بودند را به عنوان مناصرین طاغوت و مناصرین کفار بر علیه مسلمین تکفیر نموده و حکم ارتداد آنها را صادر نموده بودند . البته الرویبضه ی انگلیس نشین (هانی السباعی) کانادا نشین(طارق عبدالحلیم) و اردن نشین(ابومحمد مقدسی و ابوقتاده) آنها نیز به نوبه ی خود این گروهها را تکفیر کرده بودند .

به همین دلیل هم اکنون طرفداران آنها در شوک عجیبی فرو رفته اند و نمی توانند این چرخش و خیانت آشکار را توجیه کنند . اینها شاهد بودند که :

  • ابوجلیبیب خیانت جولانیِ غادر را فهمید
  • ابوخدیجه خیانت جولانیِ مکار را فهمید
  • سامی خیانت جولانیِ رنگارنک را فهمید
  • طوفان خیانت جولانیِ بیعت شکن را فهمید
  • محیسنی غوغاسالار خیانت جولانی ماکیاولیست را فهمید
  • و…

اما با اینکه همه این تاجر جهاد و تاجر خون و مال مسلمین را شناخته بودند ،با این وجود، به نام گروه مدافع اهل سنت از آن حمایت می کردند و سرشان را داخل برف کرده بودند تا حقایق اطراف را نبینند. من به کسانی که از اهل سنت ایران طرفدار این مجرم رنگ عوض کن و نان به نرخ روز خور شده اند می گویم :

بهتر است تا دیر نشده به خودتان بیائید، اینها و دهها مورد دیگر اتفاقاتی است که خودتان دیده اید؛ اما کارنامه ی این شخص زمانی که زیر مجموعه ی دوله بود هم سیاه بود . این شخص زیردست و سرباز دوله بود و دوله او را بهتر از هرکسی می شناخت و به همه گفت که این شخص چه جور آدمی است، اما به دلیل تنفر از دوله انگشت در گوش کردید تا نشنوید.

ابوعلی الانباری ۳ و نیم سال پیش غرفه های جولانی را بازررسی کرد و به ابوبکر بغدادی نامه ای نوشت که طی آن گزارش داد : حولانی با دین سربازانش بازی می کند و چیزی جز شهرت خودش برایش مهم نیست.!

بله ،این شخص برایش مهم نبود که با ایمن الظواهری و القاعده ی او هم، مثل اسباب بازی کودکانه، بازی کند. اینها فتنه گرانی هستند که در تاریخ نمونه های زیادی داشته اند و زمانی که فتنه به سراغ مسلمین می آید علمای داخل ثغور زودتر از همه به آن پی می برند، و مدتها پس از رفتن فتنه است که ملاهای خانه نشین و جهال به آن پی می برند .

برادران گرامی: ما دوتا زندگی نداریم تا یکی را برای تجربه کردن صرف کنیم ، بلکه ما تنها یک زندگی داریم ، مواظب باشید که آن را در چه راهی صرف می کنید؟  قبل از آنکه پشیمانی به سراغتان بیاید.

 

چرا شیوخ و ملاهای اهل سنت به راحتی در مسیر نقشه های کفار قرار می گیرند؟

چرا شیوخ  و ملاهای اهل سنت به راحتی در مسیر نقشه های کفار قرار می گیرند؟

به قلم : ابوابراهیم هورامی

ما افراد زیادی را دیده ایم که ادعا داشته اند بر علیه آمریکا و نوکران او در حال جنگند، یا کسان زیادی چون ابوبصیر، ابومحمد مقدسی ، ابوقتاده، هانی، عبدالرزاق، علی باپیر، عبدالحمید عالی و…  را دیده ایم که ساعتها در مورد طاغوت و کفر به طاغوت صحبت کرده اند اما در نهایت خودشان درپناه طاغوتها حامی طاغوتها شده اند و…

علاوه بر اصل «انما الاعمال بخواتیمها»، نکته ی بسیار ظریفی که در این آشفتگی عده ای دیده می شود به این قاعده ی فقهی بر می گردد که «در چیزی که علم نداری وارد نشو» . مبارزه، قیام و جهاد هم علم است همچون علم پزشکی یا مهندسی بلکه بسیار مهمتر و دقیقتر از آنها.

چون اگر کسی در علم پزشکی تخصص نداشته باشد در نهایت جان و مال یک نفر را در معرض خطر قرار می دهد اما اگر کسی در علم مبارزه، قیام و جهاد تخصص نداشته باشد به آسانی دین، جان، ناموس و مال و کاشانه ی هزاران و بلکه میلیونها انسان را طی سالیان متمادی در معرض خطر و نابودی قرار می دهد . این همان چیزی است که ما بارها و بارها در سرزمینهای مختلف شاهدش بوده ایم و هم اکنون نیز در سوریه و عراق و افغانستان و یمن و… شاهدش هستیم .

دانستن چند کلمه ی صرف و نحو وبلاغه و تاریخ چند روائی، انسان را در حد ابوجهل هم قرار نمی دهد؛ حالا چه رسد به اینکه در جایگاه رهبر مسلمین قرار دهد. زمانی که الله متعال به بی سوادهائی چون بلا و سمیه و یاسر و غیره «عالم» می گوید و پیامبرش صلی الله علیه وسلم پروفسروهای آن زمان چون ابوالحکم را ابوجهل و پدر نفهمی می نامد، از علمی غیر از صرف و نحو وبلاغه صحبت می کند؛ به همین دلیل به صراحت در هنگام مقایسه این دو دسته می پرسد :« قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ» ؟

کسانی چون ابوبصیر،ابومحمد مقدسی ، ابوقتاده، علی باپیر و عبدالحمید عالی هنوز نمی دانند که چرا الله متعال دشمنان ما را دسته بندی نموده است و می فرماید: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَ الَّذينَ أَشْرَکُوا وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ قالُوا إِنَّا نَصاري‏  …» (مائده/۸۲)

اینها نمی دانند که مشرکین اهل کتاب و غیر اهل کتاب چه جایگاهی در شریعت الله دارند؟. و نمی فهمند که در همین آیه منظور از «مشرکین» که ما بین یهود و نصارا قرار گرفته است همان مشرکین غیر اهل کتاب و به زبان امروزین همین سکولاریستها هستند. به همین دلیل به همین سادگی در دامان دشمنان شماره یک خود یعنی سکولاریستهای جهانی و سکولاریستهای مرتدی چون ترکیه قرار می گیرند و در عوض بر علیه سایر فرق اسلامی مخالف خود زبان درازی می کنند .! اینها دشمن اصلی را رها نموده و خواسته و ناخواسته در صف آن قرار گرفته اند .

اگر به آیات اولیه سوره ی روم و تفسیر علمائی چون امام شهید سید قطب – تقبله الله – نگاه کنیم متوجه می شویم که مسلمین «بی سواد» اما «عالم» عصر نبوت از دشمن شناسی بسیارعالی برخوردار بودند. و رهبریت نیز با پشتوانه ی وحی علاوه بر دشمن شناسی از دانش مبارزاتی والائی برخوردار بود؛ چیزی که این عالم نماها  و «باسوادهای جاهل» بوئی از آن نبرده اند. به همین دلیل اینهمه فاجعه می آفرینند.

اینها به چیزی که ندارند تظاهر می کنند و چنان در صف کفار و طاغوتها قرار گرفته اند که نمی توان میان آنها با منافقان و تاجران دین، جان، ناموس، مال و کاشانه ی مسلمین فرق گذاشت. اینها همگی در یک دسته بر علیه مسلمین می جنگند .

 

 

دارودسته ی هیئت جولانی و استفاده ی ابزاری از احکام شرعی

دارودسته ی هیئت جولانی و استفاده ی ابزاری از احکام شرعی

به قلم: ابوخالد کردستانی

هیئت تخریب و فروش شام با محوریت جولانی، اخیرا پس از اینکه ترکیه رسما اعلام نمود که با پشتیبانی روسیه وارد ادلب خواهد شد، بر علیه دوستان و متحدین سابق خود در  سپر فرات و ارتش آزاد به رهبری ترکیه ( ناتو) بیانیه ی صادر نموده که طی این بیانیه  آنها را  به مزدور و جیره خوار بودن و ” ارتداد از دین اسلام” متهم می کند.

نکته ی قابل توجیه اینکه  همین دوستان سابق قبلا نیز تحت پوشش و حمایت و تأیید گروه جولانی و جبهه ی آن در جاهایی چون باب و حومه ی شمالی حلب با پشتیبانی آمریکا، روسیه و ترکیه( ناتو) بر ضد مسلمین می جنگیدند . در آن زمان چون این حملات بر علیه خودشان نبود  ” ابو ماریه قحطانی ” عضو مجلس شورای هیئت جولانی بارها بر جایز بودن کار گروه های درع فرات تصریح نموده است، همانطور که مسئول شرعی سعودی “عبدالله محیسنی” پیروزی هایی را که این گروهها کسب کردند تایید نموده و آن را برای ” انقلاب و انقلابیون” یک پیروزی برشمرد .

البته آنها تنها به تأئید این ائتلاف و بازی با احکام شریعت بسنده ننمودند، بلکه از لحاظ لجستیکی، حراست و تامین امنیت برای عبور کاروان های این گروهها ( درع فرات) و متحدین آن از ادلب خدمات شایانی انجام دادند به گونه ای که فعالان آن را تناقض بزرگ و بازی با فتوای شرعی و استخدام آن برای منافع شخصی هیئت جولانی بشمار آوردند .

این یک بام و چند هوای شریعت دین فروشان و خائنینی است که دین الله و شعور زیر دستانشان را به بازی گرفته اند و سرانجام تمام کسانی است که جاهلانه با خون ، دین ، ناموس، مال و کاشانه ی مسلمین در راستای اهداف آمریکا و متحدینش در حرکت اند که جهت عوام فریبی این خیانت آشکار را با الفاظی به ظاهر شرعی پوشش می دهند .

اهل سنت تا کی قرار است توسط این مجرمین به سوی نابودی و کشت و کشتار حرکت کند؟

از علامات شناسایی مزدوران دین فروش و بازرگانان فتوا

از علامات شناسایی مزدوران دین فروش و بازرگانان فتوا

کاتب : ابوابراهیم هورامی

البته هیچ شکی وجود ندارد که طرف مورد بحث ما نه مرتدین سکولارند و نه ملاهای وعاظ السلاطین که تریبون های رسمی مساجد را عهده دارند که در میان آن ها اخوانی ، مکتبی ، سلفی ، صوفی ، درویش و غیره یافت می شوند، بلکه طرف ما کسانی اند که خود را از مخالفین اتحاد سکولاریستهای صلیبی- صهیونی و دولت های مزدور آن ها می دانند و در نهایت تعجب پس از کمی دقت همین ها را منافقین و عوامل نفوذی دشمن در میان مردمی مخالف می یابیم.

مزدوران رسمی برای طبقه ای خاص از جامعه، و این ها هم برای آنانی که دم از مخالفت با سیستم طاغوتی موجود می زنند؛ که در نهایت انرژیشان را یا نابود می کنند یا به انحراف می کشانند.

و اما علایم ابتدایی شناسایی این منافقین ساخته شده ی به ظاهر مدافع حقوق دینی و ملی مردم:

۱- زمانی که بگویید « و من لم یحکم بما انزل الله فأولئک هم الکافرون » و هر حاکمی که حکم بما انزل الله نکند کافر است و عدم حکم بما انزل الله یکی از نواقص اسلام است. خیلی موزیانه به دفاع از طواغیت عالم پرداخته و به مجادلات گاه تند و خشن می پردازند و از هر حیله ای جهت عذر تراشی برای مرتدین و کفار استفاده می کنند. ادامه خواندن از علامات شناسایی مزدوران دین فروش و بازرگانان فتوا

اخوان الشیاطین تونس ازدواج زن مسلمان با مرد کافر را قانونی کرد

اخوان الشیاطین تونس ازدواج زن مسلمان با مرد کافر را قانونی کرد

به قلم: ابوخالد کردستانی
پس از آنکه اخوان الشیااطین ترکیه حقوق هم جنس بازها را به رسمیت شناخت اینبار اخوان الشیاطین تونس نیز در اقدامی مشابه و بر خلاف صریح شریعت الله، اقدام به قانونی نمودن ازدواج زن مسلمان با مرد کافر نمود و علاوه بر آن در صدد برابر نمودن ارث زن و مرد است. اقداماتی که اخوان الشیاطین در حال انجام دادن آن است هیچ کافری در سرزمینهای مسلمان نشین جرئت گفتنش را نیز نداشته است چه رسد به اینکه آن را قانونی و با زور اسلحه اجراء نماید.
سخنگوی ریاست جمهوری تونس روز پنجشنبه ۱۵ سپتامبر ضمن اعلام این خبر به زنان تونس به خاطر دستیابی به حق انتخاب همسر تبریک گفت. پیش از این طبق قوانین حکومتهای غیر اخوانی تونس مرد غیر مسلمان برای ازدواج با زن مسلمان ناچار به تغییر دین خود بود. قانون جدید پس از آن به تصویب رسید که محمد باجی قائد سبسی، رئیس جمهوری رسما از پارلمان این کشور خواست که قوانین مربوط به ممنوعیت ازدواج زن مسلمان با مرد غیر مسلمان را لغو کند. قائد سبسی در استدلال خود گفت که قانون ممنوعیت ازدواج با مرد غیر مسلمان که از ۱۹۷۳ اجرا شده، ناقض قانون اساسی جدید تونس است که از ۲۰۱۴ و پس از بهار عربی به تصویب رسید.
گروه‌های سکولار به اصطلاح مدافع حقوق بشر در تونس نیز برای لغو قانون ممنوعیت ازدواج زن مسلمان با غیر مسلمان فعالیت‌های زیادی کردند و آن را مغایر با حقوق اولیه بشر از جمله حق انتخاب همسر می دانستند.این قانون فورا به اجرا گذاشته می شود و زوج ها می توانند در دفاتر دولتی ازدواج خود را به ثبت برسانند. رئیس جمهوری تونس اخیرا از ضرورت برابری ارث زن و مرد نیز سخن گفته بود که مورد استقبال گروه‌های سکولار فعال در زمینه حقوق بشر قرار گرفت، اما پارلمان این کشور هنوز قوانین ارث را بازنگری نکرده است.

رهبران اشرار الشام سوریه گروهی کودن ، خائن و عمیل یا…؟

رهبران اشرار الشام سوریه گروهی کودن ، خائن و عمیل یا…؟

به قلم: ابوخالد کردستانی

گاهی حرکت و حزبی با اهدافی مشروع به وجود می آید اما به واسطه ی جهل در علم انقلاب و مبارزه در مسیر غلطی  قرار می گیرد و در این مسیر غلط به تدریج مجبور به انجام اعمال و فعالیتهائی می گردد که نه تنها آن را به اهدافش نزدیک نمی کند بلکه علاوه بر آن چنین حرکتی را در برابر اهداف یاد شده و سایر مبارزینی که چنین هدفی را در مسیر صحیح آن در پیش گرفته اند قرار می دهد . حرکت احرار الشام الاسلامیه در سوریه یکی از این جنبشهائی بود که هم اکنون با طی مسیر غلط در راستای اهداف آمریکا و سایر دشمنان قانون شریعت الله در حرکت است .

مجاهد دیرانیه که یکی از نظریه پردازان درون صحوات سوریه است درباره قیادات حرکة احرار الشام می گوید: حرکة احرار الشام بزرگترین فصیل در ثوره است که شامل نخبه ای از مجاهدین اخیار است که قیادت آن را گروهی کودن و خائن و عمیل در دست دارد.

در برابر این افشاگری، مفتی وابسته به حکومت سکولار ترکیه عبد الرزاق المهدی به رد این سخن پرداخته و به این کلمات اکتفاء کرده است که : مجاهد دیرانیه برعلیه قیادات احرار جنگی را به راه انداخته است و ادامه می دهد: قیادات احرار خائن نیستند. این کلام  باطل و مردود است. بلکه شرایط و احوال است و جندی های احرار هم از ریختن خون تورع می کنند.”

بله، کسی که در مسیر غلط و در راستای اهداف شیطان و دشمنان قانون شریعت الله و مسلمین حرکت می کنند بدون شک مجبور به کارهائی می گردند که اربابانشان از آنها می خواهند . اربابان واقعی حرکتها و احزاب مختلف فعال در سوریه، آمریکا و اسرائیل هستند که از کانال ترکیه، آل سعود، قطر، امارات، کویت و اردن بر آنها اعمال قدرت می کنند . کسی که جو می کارد نباید انتظار داشته باشد گندم درو کند .

مفتی انگلیس و ناتو جنبش اشرار شام در سوریه را به عنوان گروهی معتدل تآئید کرد

مفتی انگلیس و ناتو جنبش اشرار شام در سوریه را به عنوان گروهی معتدل تآئید کرد

 

به قلم: ابوخالد کردستانی

ابو بصیر الطرطوسی مفتی ناتو که در انگلیس لنگر انداخته و در راستای اهداف اتحادیه ی اروپا از کانال ترکیه فتوا صادر می کند در مطلبی با عنوان “احرار الشام یا ملح البلد”  جنبش اشرار الشام (احرار) را به عنوان حرکتی معتدل و وسطی معرفی نموده و نوشت:

” من در صدد این نیستم که اشتباهات حرکة احرار الشام را ذکر کنم که بدون شک خطاهایی وجود دارد… اما هر چه از خطاهای احرار الشام گفته شود اما این حرکت منهج معتدل را نشان می دهد که اهل شام از آن رضایت دارند. احرار الشام تصور اسلامی که میان فقه واقع و فقه ممکن جمع می بنند را نشان می دهد… در میان صفوف احرار افراد نخبه و عامه وجود دارند و حرکت نخبگان و شعبی است… حرکت احرار بیشتر صدق و انسجام با ثوره را دارد…بنابراین اهل غلو سعی می کنند که این حرکت را از ساحت خارج کنند. ”

لازم به ذکر است که جنبش احرار الشام با نام دفاع از قانون شریعت الله بر علیه حکومت سکولار بشار اسد قیام نمود و پس از ترور مشکوک رهبران بنیانگذار خود به صورت تدریجی در راستای اهداف ترکیه، ناتو و سپس آمریکا قرار گرفت . این جنبش در کمال بیشرمی هم اکنون با عوض نمودن پرچم، پاک نمودن شعار توحید بر آن، پاک نمودن کلمه «اسلامی» از اسم حزبی خود و… ادعای دموکراسی ، تطبیق قانون طاغوتهای دست نشانده ی عربی موحد را دارد که توسط فراماسونها و نوکران غرب نوشته شده است .

این جنبشهای خائن قصد آزاد کردن مسلمین اهل سنت سوریه را ندارند بلکه درصدد آن هستند که آنها را به صورت تدریجی به صورت بردگان آمریکا و اتحادیه ی اروپا درآورند . تمام فتواهای مفتی های خائن آنها در انگلیس، کانادا، اردن، آل سلول و ترکیه نیز در همین راستا است. ای کاش اهل سنت قبل از فاجعه بیدار شوند و جلو ضرر این مزدوران دست نشانده را بگیرند .