چرا بعضی از علماهایی که در ایران می گویند اهل جماعتند اما در دستگاههای حکومتی وارد نمی شوند؟

چرا بعضی از علماهایی که در ایران می گویند اهل جماعتند اما در دستگاههای حکومتی وارد نمی شوند؟

به قلم: ابوعبدالله جاف جوانرو

اهل جماعت شدن یا به اصطلاح، حکومتی شدن در برابر دوری از فرقه بازی و تفرق و حزب بازان قرار گرفته است و شخص می تواند اهل جماعت و حکومتی باشد اما در نظام حاکمیت مسئولیتی اجرائی نداشته باشد، در میان اصحاب و در میان تابعین و پس از آنها هم افرادی از اهل فقه و علم وجود داشته اند که ضمن اهل سنت و جماعت بودن و دعوت و روشنگری، از نظام اجرائی حکومتی فاصله گرفته اند.

متاسفانه عده ای جاهل به فهم شریعت و منهج اهل سنت و جماعت و بخصوص جاهل به فقه جهاد را می بینیم که در یک نظام ظالم حاکم بر الجماعة مسلمین، با دستاویز قرار دادن بخشی از سخنان امثال ابن مبارک، و نادیده گرفتن کلیت منهج و عمل این عزیزان، جنگ ایزائی خود را بر یک خیاط نظامی دوز و یک رفته گر و فراش مدرسه حکومتی و حافظ محیط زیست و تقریباً بر هر کسی که کوچکترین ربطی به حاکمیت الجماعة و دارالاسلام دارد تحمیل می کنند؛ در حالی که خود امام ابن مبارک و ابوحنیفه و جعفر صادق و سایرین برخورد متمایزی با افراد موجود در نظام حاکم بر دارالاسلام و الجماعة داشتند و اصلاً کشتن و ترور خود حکام و مسئولین عالی رتبه ی ظالم حاکم بر الجماعة و دارالاسلام در منهج دعوت و جهاد اسلامی مومنین محلی از اعراب ندارد چه رسد به سایر زیر دستان و خدمه و…این حکام،[۱] چنین ترورها و حرکات ایزائی، کار حشیشی های اهل بدعت اسماعیلی و خوارج اهل بدعت و سایر فرقه های اهل بدعت است نه اهل سنت و جماعت.

در کنار این ائمه که همگی اهل الجماعة بودند و در روش دعوت و جهاد و امر به معروف و نهی از منکر نیز تابع اصول و قواعد ثابت مورد پذیرش اهل سنت بودند ما شاهد دسته ای دیگر از اهل سنت و جماعت چون قاضی ابویوسف شاگرد ابوحنیفه هستیم که در زمان سه شاه عباسی: مهدی (۱۵۸-۱۶۹ه) هادی  (۱۶۹-۱۷۰ه) و‌ هارون الرشید (۱۷۰- ۱۹۳ه) منصب قاضی و قاضی‌القضات (یا وزیر قوه ی قضائیه) را داشت.[۲] یا امام محمد حسن شیبانی که شاگرد امام ابوحنیفه و مالک و قاضی ابویوسف و اوزاعی و یکی از اساتید امام شافعی بود مدتی قاضی رقّه می شود و تا زمان مرگش به همراه هارون الرشید حاکم عباسی بود،[۳] یا امام شافعی در یمن تا زمانی که از سوی حکومت عباسیان برکنار نشده بود شغل قضاوت را بر عهده می گیرد،[۴] یا صالح فرزند امام احمد بن حنبل شغل قضاوت را در اصفهان بر عهده می گیرد[۵] یا کسی چون علی بن موسی مشهور به امام رضا ولایتعهدی مامون معتزلی عباسی را می پذیرد.[۶]و می بینیم که صلاح الدین ایوبی ابتدا وزیر اعظم و فرمانده ارتش حکومت فاطمی ها می شود و …

مومن اهل جماعت چه در دستگاه اجرائی حاکمیت باشد یا خارج از آن مهم برایش اطاعت از قوانین شریعت الله است. ابن تیمیه حنبلی مذهب می گوید: فَطَاعَةُ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاجِبَةٌ عَلَى كُلِّ أَحَدٍ، اطاعت از الله و رسولش بر هر شخصی واجب است؛ و اطاعت از صاحبان امر و مسئولین حکومتی نیز به دلیل امر و دستور الله تعالی مبنی بر اطاعت از آنها واجب است، وَطَاعَةُ وُلَاةِ الْأُمُورِ وَاجِبَةٌ لِأَمْرِ اللَّهِ بِطَاعَتِهِمْ؛ پس کسی که با اطاعت از رهبر و مسئولین حکومتی از الله و رسولش اطاعت می کند اجرش با الله است. فَمَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ بِطَاعَةِ وُلَاةِ الْأَمْرِ لِلَّهِ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ، و کسی که از رهبریت و مسئولین حکومتی اطاعت نمی کند مگر زمانی که از ریاست و پست و مقام یا مال چیزی بگیرد و چنانچه به او بدهند از آنها اطاعت می کند چنانچه به او ندهند سرپیچی و نافرمانی می کند: چنین شخصی در آخرت بهره‌ای (از پاداش الله) ندارد.‏ فَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ.[۷]


[۱]  يوسف بن حسن بن أحمد بن حسن ابن عبد الهادي الصالحي، جمال الدين، ابن المبرد الحنبلي (المتوفى: ۹۰۹هـ)، محض الصواب في فضائل أمير المؤمنين عمر بن الخطاب (۱/ ۲۷).

[۲]  ابن سعد، محمد بن سعد بن منیع بصری، الطبقات الکبری، ج۷، ص۳۳۰

[۳] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۳۳۶/ ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، المعارف، ص۵۰۰

[۴]  محمد ابوزهره، الشّافعی، ص ۹۹-۱۰۷ الطبعه الثانیه (بی جا، دارالفکر العربی، ۱۹۴۸-۱۳۶۷)

[۵]  ابن خلکان، وفیات الأعیان، بیروت، ج۱، ص۶۵

[۶]  عزالدین علی بن الاثیر.الکامل.عباس خلیلی.انتشارات کتب ایران.ص۱۹۰٫ج۱۰٫/ علی بن ابن باویه صدوق.عیون اخبارالرضا.علی اکبر غفاری.صدوق.۷۳٫ .ج۲٫ص۱۴۸ح۸/ جواد قیومی. صحیفه امام رضا(ع). موسسه نشر اسلامی.چ اول.۷۳٫ .ص۲۳ / یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۴۶۵ / اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج۳، ص۱۲۳-۱۳۸، تبریز مکتبه بنی هاشم، ۱۳۸۱ه. ش./ مفید، الارشاد، ۱۴۲۸ق، ص۴۵۵-۴۵۶

[۷] ابن تیمیه، مجموع الفتاوى (۳۵/ ۱۷)

جایگاه قرآن در فقه جعفری امامی

جایگاه قرآن در فقه جعفری امامی

به قلم: خالد هورامی

زندگی ائمه ی شیعه درطول تاریخ نسخة متحركی ازقرآن كریم بوده است، پس در شناخت جریان فراگیر و وسیع شیعه ی علی  نادرست است كه ما بخواهیم آنها را از طریق دشمنان داخلی و خارجی اش بشناسیم، همچنین معقول نیست که اجتهاد یکی از پیروان این جریان عظیم را معیار قرار داده و اصل جریان را زیر سوال ببریم .

زمانی که : از امام علی رضی الله عنه  روایت شده است که فرمود: «پس آنچه که با کتاب خدا موافق باشد، برگیرید و آنچه که مخالف آن باشد، واگذارید»[۱]. و از از جعفر صادق‏ علیه السلام نیز چنین روایت شده است: «از خدا بترسید و هیچ حدیثى از ما را نپذیرید که با فرموده‏هاى پروردگار ما و سنّت پیامبرمان، محمد مخالف باشد، آنگاه که مى‏گوییم: قال اللّه وقال الرسول!»[۲]. و یا همین جعفر صادق می گوید : «هر حدیثی كه از ما به شما رسید بر قرآن عرضه كنید هر چه با قرآن موافق بود به آن عمل كنید و آنچه با قرآن مخالف بود به دیوار بزنید»

چند نکته ی اساسی را آموزش می دهد:

  1. دین الهی بویژه بخش اعتقادات خارج از دائره تقلید است وهیچ مسلمانی درهیچ اصلی ازاصول اعتقادی نباید مقلد كس دیگری باشد.
  2. چنانچه از زبان فلان امام  یا حتی رسول الله صلی علیه وسلم مطلبی گفته شود كه مخالف با قرآن باشد به هیچ عنوان قابل قبول نیست، چون هیچ شخصی بشمول رسولالله صلی علیه وسلم نمی‌تواند مطلبی برخلاف قرآن بگوید، اگر چنین چیزی به ما رسید حتما دروغ است نه اینكه آن شخصیت دروغ گفته باشد بلكه از زبان او دروغ ساخته‌اند.
  3. محوری که همه مسلمین را می توان به آن وصل و متحد نمود فقط قرآن است .از حاشیه‌ی محور كه سنت است هرگز مستغنی نخواهیم بود، اما فقط آن قسمت از روایات و احادیث را می‌پذیریم كه با قرآن كریم سازگار باشد.
  4. محوریت قرآن به این مفهوم که از روایات برای آن مثال و شاهد و نمونه و تأیید بیاوریم نه اینكه احادیث محور باشد و برای مطلب از پیش تعیین شده‌ای كه توسط روایات جعلی و دروغین اساسش گذاشته شده است آیات قرآن را هر جوری كه لازم بود قیچی كنیم و با تأویل و تفسیر خلاف واقع به آن بچسپانیم، این كار نه تنها تحقیق نیست كه بازی كردن بانصوص وحی و بلكه بازی كردن با عقل انسان‌های آزادمنش و خدا جوست كه همواره بر قوت استدلال تكیه دارند و می‌خواهند برای همه معتقداتشان از قرآن دلیل واضح و روشن داشته باشند.
  5. هر اصل اعتقادی حتما باید در قرآن با صراحت ثابت شده باشد، ناممكن است كه چیزی جزو اصول اعتقادی باشد اما در قرآن آشكار بیان نشده باشد، بنابراین هر آنچه كه در قرآن باصراحت نیامده باشد عقیده نیست.

 برای توضیح بیشتر به مثال ذیل توجه فرمایید: اگر كسی از نبوت منكر شود كافر می‌شود چون در قرآن باصراحت و مفصل ثابت شده است اما اگر كسی از ولایت یا امام زمان یا عصمت ائمه  منكر شود كافر نمی‌شود، چون ثبوت این موضوعات (البته برای كسانی كه به آنها معتقدند) اجتهادی است یا حداكثر بوسیله روایات ثابت شده و روایات احتیاج به بحث و تحقیق مفصل دارد.


[۱] أمالى، شیخ طوسى، ج‏۱، ص‏۲۳۷٫

[۲] رجال الکشى، ص‏۱۹۵٫

آسمان مناطق تحت فرمان گروه جولانی و ترور مخالفین جولانی و اربابان جولانی دست کیست؟

آسمان مناطق تحت فرمان گروه جولانی و ترور مخالفین جولانی و اربابان جولانی دست کیست؟

به قلم : مجاهد مهاجر

جولانی سالهاست برای صادقین اهل دعوت و جهاد و همچین برای عقلای اهل بدعت و گروههای سکولار همچون فردی خائن و جاسوس و تاجری در امر جهاد و خاک و مال و نوامیس اهل سنت شناخته شده است.
یکی از این معامله و تجارتی که جولانی با اربابان آمریکایی و ناتو و ترکیه انجام داده حذف مخالفین خود از طریق پهبادها و هواپیماهای بدون سرنشین است.
به همین دلیل هر چند وقت یکبار ما شاهد ترور یکی از مجاهدین مخالف آمریکا و ناتو و گروه جولانی هستیم بدون آنکه کوچکترین صدمه ای به دارودسته جولانی و خود جولانی که با برنامه های از پیش اعلام شده در مراسمات مختلف و عمومی مشارکت دارند، برسد.
در این زمینه باز شیخ عبدالرزاق المهدی می گوید:

” چرا به پهپادها در مناطق آزاد شده اجازه پرواز می دهند؟ و در ارتفاعات پایین پرواز می کنند بدون اینکه کسی متعرض آنها شود؟!
هر روز می شنویم که پهپاد یک خودرو، یک موتور سیکلت، یک تراکتور یا مواردی از این دست را هدف قرار داده است.
معلوم است که جناح ها از اول انقلاب به دلیل نداشتن ضدهوایی امکان دسترسی به هواپیماهای نظامی را ندارند.
اما در مکرد این پهبادها، بعضی از برادران به من اشاره کردند که وقتی ارتفاع آن کم است، می توان با تک تیرانداز یا حتی با تفنگ قناص… شلیک کرد یا اگر در معرض آتش شدید قرار گرفت، حداقل از رسیدن به اهدافش جلوگیری کرد.
چرا اینهمه سهل انگاری؟
و مسئولیت نپذیرفتن؟ و….”

شیخ عبدالرزاق و همه می دانند که آسمان این مناطق طی معامله ای به اربابان جولانی تعلق دارد و برای همه روشن شده است که جولانی دستورات را از آمریکا و ناتو از کانال حکومت سکولار ترکیه می گیرد و ربطی به مسئولیت پذیر بودن جولانی در قبال مردمان تحت سلطه اش ندارد بلکه جولانی در برابر دستورات اربابانش مسئولیت دارد.

روش برخورد علنی گروه جولانی با نوامیس اهل سنت در ادلب

روش برخورد علنی گروه جولانی با نوامیس اهل سنت در ادلب

به قلم: مجاهد مهاجر

قبلا افرادی چون محیسنی که از متحدین حولانی بود گواهی داد که گروه حولانی به نوامیس اهل سنت و بخصوص زنان و دختران مهاجر تجاوز کرده اند.
شیخ عبدالرزاق المهدی هم بارها به ظلم و ستم به زنان و دختران و حتی کودکان در زندانهای جولانی شهادت داده است .
در تازه ترین اقدام گروه جولانی هم دیدیم که افراد جولانی در ماشینی آخرین سیستم یک خواهر مسلمان و بانقاب اهل سنت را زیر گرفت.
دختری مسلمان به نامِ  «اسلام، عبدالفتاح العُمَر» در ادلب سوریه که برای اعتراض به ظلم‌های حکومت دست نشانده دارودسته ی جولانی (هیئت تحریر الشام)، همراه دیگر زنان به صورت مسالمت‌آمیز حضور یافته بود.
شیخ عبدالرزاق المهدی در واکنش به این ظلم آشکار گروه مافیایی جولانی گفت:


من اخیراً فیلمی از زیر گرفتن دختری از بنش با ماشین را تماشا کردم، بدون اینکه جنایتکار متوقف شود…. (به دلیل وحشتناکی که اتفاق افتاد ویدیو را نشان ندادم)
الله اکبر، الله اکبر
چه چیزی دارد اتفاق می افتد و چه خبر است؟
تحکیم و حاکمیت شریعت کجاست؟
آیا شرع اجازه می دهد که زن و مرد مسلمانان را زیر بگیرند؟ وحسبنا الله ونعم الوكيل.”


این واقعیت دارودسته جولانی است. تمام این زنان و دختران معترض اهل سنت دارای نقاب و اهل توحید هستند که شوهران و فرزندان و خودشان و جامعه ی آنها مورد انواع ظلمهای گروه جولانی گرفته است.
مردم اهل سنت ادلب و اطراف آن متوجه شده اند که جولانی مزدور کشورهای غربی و از کانال حکومت سکولار و حیله گر ترکیه است و می بینند ترکیه در حال معامله بر سر آنها با حکومت مرکزی سوریه است ، به همین دلیل می خواهند از شر جولانی و اربانش خلاص شوند و خودشان برای آینده خودشان تصمیم بگیرند.

سالگرد مرگ رحیم حقانی تلنگری برای بازگشت به مسیر

سالگرد مرگ رحیم حقانی تلنگری برای بازگشت به مسیر

به قلم: رحیمداد بدخشانی

کاملا دو سال قبل  بود که بدن رحیم حقانی از مولوی های مشهور افغانستان توسط خالد توته توته شد.

رحیم حقانی با آنکه در پاکستان و سپس در افغانستان مخالفتهای زیادی با تفکر نجدیت کرده بود اما این مخالفتها تا حدی بود که به تفکرات خودش و امارت اسلامی افغانستان ضرر می رساند؛ در بقیه موارد حتی می توان گفت یک نجدی زده بود و سخنان نجدیت را تکرار می کرد بخصوص در مورد اصطلاح مشرک و مشرکین و اینکه شیعه ها را مشرک می دانست و…

علاوه بر این رحیم حقانی گاه چنان در جهالت فرو رفته بود که با فتوای خود صحابه، سلف و خلف امت و حتی رسول الله صلی الله علیه وسلم را تکفیر  می کرد. (والعیاذ بالله) چنانچه گفته بود: هرکسی که عقیده داشته باشد که الله بالای عرش است او کافر است!

در حالی که تمام مذاهب اهل سنت و جماعت بر اساس احادیث صحیح رسول الله صلی الله علیه وسلم معتقد هستند که الله تعالی بالای عرش است.

اینکه یک شیعه دارای تاویل خاص خودش باشد فرق دارد و مذهب خودش است با مختصات خاص خودش و این با یکی از حنفی ها و… که بر خلاف امام خودش عمل کند چون امام ابوحنیفه کسانی که این عقیده حقانی را داشتند تکفیر کرده بود.

مرگ رحیم حقانی تلنگری برای کسانی است که به ناحق  مسلمین مخالف خود را تکفیر می کنند یا به ناحق به مسلمین مخالف خود می گویند خوارج و رافضی و مشرک و… و خون این مسلمین را برای خود حلال کرده اند.

مسلمینی که تنها به دلیل داشتن رای مخالف با رای دارودسته جولانی زندانی شده اند

مسلمینی که تنها به دلیل داشتن رای مخالف با رای دارودسته جولانی زندانی شده اند

به قلم: مجاهد مهاجر

عده ای خیال می کنند دارودسته ی جولانی جهت آزادی عقیده و فکر برای اهل سنت و جماعت سوریه جنگ کرده اند، اما زمانی که واقعیت را نگاه می کنیم آزادی عقیده و فکر در حاکمیت بشار حمار برای اهل سنت بسیار بیشتر از آزادی آنها نزد جولانی جاسوس و عمیل ناتو و ترکیه در ادلب و ریف ادلب است.
در این منطقه یک ترانه خوان مسلمان صرفا به دلیل نقد جولانی در ترانه هایش زندانی و شکنجه می شود یا یک عالم و دانشمند صرفا به دلیل نقد بعضی از عملکردهای دارودسته حولانی زندانی می شود، پس به نظر شما فرق جولانی با خائن الحرمین در عربستان چیست؟
فرق در این است که آل سعود به نمایندگی از آمریکا و ناتو بر یک کشور حکم می کند و جولانی به نمایندگی از آمریکا و ناتو بر یک استان.
شیخ عبدالرزاق مهدی که از نزدیک با وقایع ادلب در ارتباط است در تازه ترین پیام خود می گوید:
” آزادی جوانان معترض در راهپیمایی ها از مردم بنیش با وساطت سرشناسان بنیش..
سپس آزادی آوازخوان ابو رعد الحمصی با وساطت برخی از سرشناسان قبیله نعیم و مردم بنیش خبر از آزادی قریب الوقوع شیوخ برجسته ی می دهد مثل: ابوالولید حنفی، ابو شعیب المصری، ابویحیی جزایری و دیگر زندانیان عقیدتی مانند شریف ابوعبدالهادی، شهم العلوان و دیگران.
صراحتاً می گویم: فکر می کردم ابو رعد الحمصی به دلیل فعالیت در جنبش و تظاهرات و شعارهایش که جولانی رهبر هیئت را هدف گرفته بود، تا مدتی و با شکنجه شدید آزاد نمی شود.

خدایا همه زندانیان مظلوم در زندانهای مناطق آزاد شده را آزاد کن..
خدایا زندانیان زن و مرد ما را در زندانها و سلولهای رژیم دست نشانده آزاد کن.”

هم شیخ عبدالرزاق و هم تمام دوستان و دشمنان مردم سوریه می دانند که ادلب و اطراف آن آزاد نشده بلکه از چنگ حاکمیت بشار بیرون آمده و تحت حاکمیت آمریکا و ناتو از کانال حکومت سکولار ترکیه درآمده است.

ففط کافی است تانکها و نفربرها و نیروهای زمینی آمریکا و ترکیه در منطقه را ببینید.

البته این مزدوران مثل اربکی های افغان و کوردهای عراق در حال واگذاری و فروش هستند.

آنکه در جبهه ی مسلمین غزه می جنگد برحق است، بیدار شوید

آنکه در جبهه ی مسلمین غزه می جنگد برحق است، بیدار شوید

به قلم: مسعود سنه ای

زمانی که که اینهمه جنایت در غزه را دیدید و احساس کردید که فقط نظاره گر و تماشاچی شده اید فکر نکردید که مسیر را گم کرده اید؟ بدتر از آن: زمانی که با زبان یا دست یا قلب بر علیه یاری کننده های راستین مردم غزه چون اتحادیه ی شافعی ها و زیدی های یمن و دارالاسلام ایران و سایر اعضای جبهه ی مقاومت بودید عملاً در جبهه ی صهیونیستها و آمریکا و سایر دشمنان مجاهدین غزه قرار گرفته اید؟!

عده ای مسلمان نما از دارودسته ی منافقین بدون توجه به جنایات صهیونیستهای سکولار، یک صدا با کفار سکولار جهانی و مرتدین سکولار محلی، تطبیق شریعت و جهاد فی سبیل الله و آرزوی دیرینه بیرون راندن اشغالگران سکولار را جنایت و توحش می دانید و با کفار سکولار جهانی هم صدا شده اید و قومیت و دنیا و حب آن را بر آزادگی و عزت ترجیح می دهید.

آیا ما می گوییم دارالاسلام ایران و جبهه ی مقاومت آن چون حماس و جهاد اسلامی و …؟ نه به الله یگانه قسم . خطا و اشتباه را هر کس غیر پیامبر ممکن است مرتکب شود و ما نباید بخاطر انتقاد و صرف دیدن خطا و گناه ولو کبیره هم باشد دارالاسلام ایران و جبهه ی مقاومت را منکر شویم و در صفشان نایستیم و این صفت خوارج بوده است که با دیدن گناه، خلیفه و امام را نفی می کردند و لزومی به آن نمی دیدند.

شما را به الله از خواب بیدار شوید و بیایید همگی یک صدا در بر افراشتن این پرچم توحید و مبارزه با مستکبرین و طواغیت سکولار جهانی به رهبری آمرییکا و ناتو و مزدوران محلی آنها یک صدا شویم و شریعت و حکم الله را بر سرزمین الله جاری سازیم و با کفار و طواغیت سکولار جهانی و مرتدین سکولار محلی تا بیرون راندن آنها از سرزمینهای اسلامی و تا اعتلای کلمه «لا اله الا الله» مبارزه و پیکار و جهاد کنیم به هر شیوه ای که در توانمان است.

الله مي فرماید: وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ(نور۵۵)  خداوند به كساني از شما كه ايمان آورده اند و كارهاي شايسته انجام داده اند، وعده مي دهد كه آنان را قطعاً جايگزين (پيشينيان، و وارث فرماندهي و حكومت ايشان) در زمين خواهد كرد (تا آن را پس از ظلم ظالمان، در پرتو عدل و داد خود آبادان گردانند) همان گونه كه پيشينيان (دادگر و مؤمن ملّتهاي گذشته) را جايگزين (طاغيان و ياغيان ستمگر) قبل از خود (در ادوار و اعصار دور و دراز تاريخ) كرده است (و حكومت و قدرت را بدانان بخشيده است). همچنين آئين (اسلام نام) ايشان را كه براي آنان مي پسندد، حتماً (در زمين) پابرجا و برقرار خواهد ساخت، و نيز خوف و هراس آنان را به امنيّت و آرامش مبدّل مي سازد، (آن چنان كه بدون دغدغه و دلهره از ديگران، تنها) مرا مي پرستند و چيزي را انبازم نمي گردانند. بعد از اين (وعده راستين) كساني كه كافر شوند، آنان كاملاً بيرون شوندگان (از دائره ايمان و اسلام) بشمارند (و متمرّدان و مرتدّان حقيقي مي باشند) .

چه با هجرت چه با قتال چه با هم صدایی چه با رساندن اخبار صحیح چه با دعوت فی سبیل الله و اگر هم هیچکدام در توانتان نیست حداقل قلبا با آنانی باشید که در جبهه ی مقاومت هستند و با دعا برایشان طلب سربلندی کنید(الدعاء سلاح المومن).

رسول الله صلي الله عليه و سلم مي فرمايد: لَا تَزَالُ طَائِفَةٌ مِنْ أُمَّتِي يُقَاتِلُونَ عَلَى الْحَقِّ ظَاهِرِينَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ قَالَ فَيَنْزِلُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَيَقُولُ أَمِيرُهُمْ تَعَالَ صَلِّ لَنَا فَيَقُولُ لَا إِنَّ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ أُمَرَاءُ تَكْرِمَةَ اللَّهِ هَذِهِ الْأُمَّةَ (مسلم۱۵۶) گروهي از امت من همواره براي دفاع از حق مي جنگد و پيروز مي شود. اين جنگ تا قيامت ادامه خواهد داشت.

 شما بگوئید آیا دارالاسلام ایران و جبهه ی مقاومت مشمول این حدیث هست یا خیر؟ کسانیکه برای حق با آمرییکا و ناتو و صهیونیستها می جنگند نه براساس هوای نفسانی .کسانیکه همه کفار سکولار جهانی و مرتدین و گمراهین بر ضدش صف بسته اند و تحالف می بندند و….

بیایید شریعت و دین را با یک امام واحد اقامه کنیم و دست از تعصب بر حزبها و گروه بازی و فرقه بازی و مذهب بازی برداریم و در راه الله قدممان را فراخی بخشیم.الان الان جاء القتال.

الان که آمریکا به عنوان سرافعی به همراه متحدینش در سرزمیینهای اسلامی در تنگناه قرار گرفته اند بیشتر از هر زمان اهمییت وضرورت اتحاد و تمرکز بر این دشمن اصلی احساس می شود.

زمانی که اهل سنت ادلب به شیوخ همراه با دارودسته جولانی فحش و ناسزا می دهند و بر صورتشات تف می اندازند

زمانی که اهل سنت ادلب به شیوخ همراه با دارودسته جولانی فحش و ناسزا می دهند و بر صورتشات تف می اندازند

به قلم : مجاهد مهاجر

اگر مجازی های غیر عرب وابسته به دارودسته جولانی و همسو با گروهک چند نفره ملافتاحی بتوانند شعور مخاطبین خود را به بازی بگیرند اما اهل سنت ادلب و مناطق تحت کنترل دارودسته جولانی و گروههای همسو با آن واقعیتهایی را نشان می دهند که ثمره چندین سال خیانت و جنایتهای دارودسته ی جولانی و گروههای همسو با آن در سوریه است.
امروزه که آمریکا و ناتو در حال فروش دارودسته ی جولانی و سایر گروهها به حکومت بشار هستند اعتراضات شکلی خشن به خود گرفته است.
کار به جایی رسیده که اهل سنت ادلب و سایر مناطق تحت اشغال این گروهها آشکارا به مولوی ها و شیخهای همسو با جولانی و سایر گروهها فحش می دهند و توهین می کنند و حتی اگر فرصت پیدا کنند بر صورتشان تف می اندازند.
این مولوی ها و شیخها با بازی با آیات و احادیث مردم را منحرف کرده و با نام اهل سنت مردم را برای قربانی شدن در راه اهداف آمریکا و ناتو از کانال حکومت سکولار و مرتد ترکیه بسیج و خرج کردند.
شیخ عبدالرزاق المهدی که یکی از همین شیوخ است غروب امروز جمعه ۲۲ تیر ۱۴۰۳ش در کانال رسمی خود نوشت:
حسبنا الله و نعم الوکیل
بعضی ها شیوخ را مسخره می کنند و آنها را مسخره می کنند!! برخی نه تنها به تمسخر می پردازند، بلکه از طریق گروه های خود فحش، توهین و تهمت می زنند! و هیچکس او را سرزنش یا منع نمی کند؟!!
من پاسخ مناسبی نمی یابم جز اینکه خداوند متعال می فرماید: و بندگان خداى رحمان كسانى هستند كه در روى زمين با خضوع راه مى‏روند و چون جاهلان آنها را خطاب كنند مى‏گويند سلام.
[الفرقان: ۶۳]

گروههای اهل سنت مخالف جولانی و شیخهای همسو با جولانی نیز توهینهای خود را آشکار کرده اند، ادلب و اطراف آن در آینده شاهد اتفاقات مصیبت باری خواهد بود.

بعد از ۹ ماه جهاد دلیرانه، خنجری زنگ زده و کهنه بر جهاد اهل غزه تولید شد

خنجری زنگ زده و کهنه بر جهاد اهل غزه تولید شد

به قلم: خالد سیف الله المسلول

بعد از آنکه پس از ۹ ماه جنایات مشترک کفار سکولار جهانی و صهیونیستهای سکولار با همکاری مرتدین محلی بر مسلمین غزه و بعد از آنکه محاهدین غزه متحدا توانسته اند این جبهه ی جنایت پیشگان سکولار را در مرداب غزه زمینگیر کنند و قدمهای بزرگی به سمت پیروزی برداشته می شود باید شاهد تولید تفرق و ضربه زدن به این وحدت و پیروزی مجاهدین توسط فرقه نجدیت باشیم.

امروز ۱۴۰۳/۴/۲۱ ش در غزه گروهی مسلح تحت عنوان لواء التوحید با نشر ویدئویی درباره ایدئولوژی خود اعلام موجودیت کرد.
آنها در این ویدئو خود را سلفی معرفی کردند و با کنایه هایی به حماس و جهاد اسلامی گفتند بر خلاف سایر گروه ها از شریعت راهنمایی می شوند و آن را صرفاً یک حکم مستحبی نمی دانند و هدفشان برقراری قدرت شرعی در فلسطین است.
آنها همچنین خاطرنشان کردند که از همه گروه هایی که از چنین اعتقادی پیروی نمی کنند جدا می شوند و فاصله می گیرند.

این فرقه نجدی مسلح خاطرنشان کردند که در حال حاضر مسلمانان بین  دشمنانی همچون- مسیحیان ملحد و یهودیان غرب، و همچنین سکولارها و روافض شرق” قرار دارند.

این گروه نجدی که در شدت جهاد با صهیونیستهای سکولار در صف مجاهدین تولید تفرق کرده و در حال تضعیف جبهه مومنین است آشکارا در حال خدمت به آمریکا و صهیونیستهای سکولار است.

این گروه مثل بسیاری از نجدیت خود را پیرو ابن تیمیه می داند اما با بررسی این اقدام آنها می توانید بگوئید اینها دروغ می گویند، ابن تیمیه در زمان حمله مغولهای سکولار و اشغالگر در صف کسانی جنگید که آنها را اهل بدعت می دانست و همه مسلمین را به وحدت عمل دعوت کرد ، اما این گروه نجدی دقیقا برعکس ابن تیمیه عمل می کند، زمانی که مسلمین با هم متحد شده اند و دشمن سکولار اشغالگر را بعد از دادن آنهمه شهید و زخمی و… به مرز شکست رسانده اند، در صف مجاهدین تولید تفرق می کنند!

نجدیت یعنی همین.


نجدیت یعنی: زمانی که حکومت عثمانی ها با کفار اروپایی و روس در حال جهاد است با بهانه کردن مسائلی چون توسل و وجود گنبد بر قبور و مسائلی از این دست از پشت به آن خنجر بزند و اهل بغی شود.
نجدیت یعنی: زمانی که مجاهدین در برابر آمریکا و انگلیس در یمن و مالی و سوریه و عراق و… در حال جهاد هستند مسلمین را چند دسته کرده و لوله اسلحه ها را در نهایت به سوی مومنین هم نشانه روند.
نجدیت یعنی: مشغول کردن مسلمین به مسلمین و باز کردن جبهات انحرافی
نجدیت یعنی: تفرق، سستی و در نهایت شکست و ذلیلی برای مسلمین

و در یک کلام: نجدیت یعنی آفتی برای اهل دعوت و جهاد

در اندونزی، گروه (جماعة اسلامیه) وابسته به القاعده نجدی ایمن الظواهری سلاح خود را به زمین گذاشت و تسلیم دولت سکولار اندونزی شد

در اندونزی، گروه (جماعة اسلامیه) وابسته به القاعده نجدی ایمن الظواهری سلاح خود را به زمین گذاشت و تسلیم دولت سکولار اندونزی شد. 

به قلم: خالد سیف الله المسلول

در کشور سکولار اندونزی، گروه (جماعة الاسلام) که بخشی از القاعده نجدی ایمن الظواری است، در ۳۰ جون با تشکیل یک اتحاد کامل با دولت سکولار اندونزی موافقت کرد.

۱۶ تن از اعضای عالی رتبه از جمله سرکرده این گروه (ابو رسدان) در ویدئویی این موضوع را گفته و افزوده اند که این تصمیم تصمیم همه اعضای ارشد و همفکران القاعده در اندونزی بوده است.
اما دلیل اصلی این تصمیم هنوز مشخص نیست، اما خود ابورسدان رهبر این گروه گفته:
“ما آماده ایم نقش فعالی در تامین آزادی ایفا کنیم تا ملت اندونزی به کشوری توسعه یافته و با استعداد تبدیل شود. همچنین آماده هستیم تا قوانین موجود را رعایت کنیم.”

این حرکت ممکن است نتیجه ایدئولوژی و انحطاط جناحی القاعده نجدی باشد که مدت هاست نتوانسته است وحدت را در شاخه های خود حفظ کند و در حال حاضر از تشویق برای انجام فعالیت های ستیزه جویانه استفاده می کند.
القاعده نجدی الظواهری که جایگزین القاعده شیخ اسامه بن لادن با تفکرات اخوانی سید قطب شد لحظه به لحظه در حال انشقاق و ذوب شدن و بازی در جبهه دشمنان بوده است. فقط کافی است ادلب سوریه و یمن را از نزدیک ببینید.
اگر القاعده در بخشهایی از سومالی و مالی و غرب اسلامی پیشرفتی داشته به دلیل پایبندی به منهج سید قطبی شیخ اسامه بن لادن و دوری از تفکرات نجدیت بوده است.
دلیل دیگر تسلیم شدن القاعده نجدی الظواهری در اندونزی ، جذب رهبران زندانی این گروه نیز است، همانطور که در مورد بخشهایی از رهبران طالبان در افغانستان نیز چنین بود.
شایان ذکر است که در این ویدیو، خود ابورسدان و حداقل ۲ تن دیگر از رهبران القاعده نجدی تنها چند سال پیش از زندان آزاد شدند و تحت تأثیر اطلاعات اندونزی در زندان قرار گرفته اند.

نجدیت یک آفت برای دعوت و جهاد بوده است .