ابوبصیر طرطوسی جولانی را عامل کشت و کشتار میان مجاهدین می داند

ابوبصیر طرطوسی جولانی را عامل کشت و کشتار میان مجاهدین می داند

به قلم : ابوخالد کردستانی

با انکه ابوبصیر الطرطوسی خودش یکی از مفتی های ساکن در انگلیس و از کانال ترکیه  در اختیار سیاستهای ناتو در خاک سوریه می باشد، جزو اولین کسانی است که جنگ میان شیعه و سنی و به دنبال آن جنگ میان سنی و سنی در عراق و شام را شعله ور گردانید. با این وجود و پس از شعله ور کردن جنگ ، در صورت عدم نیاز اربابان، مجریان فتواهایش را به بدترین شیوه ی ممکن ترور شخصیتی نموده است . جولانی یکی از این قربانیان می باشد . او خطاب به جولانی می گوید :

خوشحال باش جولانی!

خوشحال باش جولانی! خوشحال… تو موفق شدی مجاهدین را وادار به کشتن یکدیگر کنی… چقدر طاغوت نصیری جنایتکار با تو خوشحال است… چقدر دشمن، با تو خوشحال است… آنچنان به آنان خدمت کردی که حتی ارتش آنان چنین خدمتی به آنان نکرده است!!! چه بد نصرتی، نصرتی که تو برای اهل شام آوردی…!

با آنکه جولانی به عنوان یک فرمانده ی نظامی یکی از عوامل کشت و کشتار میان گروههای موجود در سوریه بوده است اما او و امثال او قدم به قدم مجری فتواهای امثال ابوبصیر و ابوقتاده و مقدسی و مشابهین بوده اند . امثال جولانی سربازان و مجریان جنگی نیابتی  و د در اختیار مفتی هایی هستند که در دارالحرب و دارالکفر در راستای سیاستهای مشخصی فتوا صادر می کنند .

شیخ عبدالرزاق المهدی و کناره گیری و جدائی از هیئت تازه تأسیس تحریر الشام

شیخ عبدالرزاق المهدی و کناره گیری و جدائی از هیئت تازه تأسیس تحریر الشام

 

به قلم : ابوخالد کردستانی

شیخ عبدالرزاق المهدی از شیوخ با نفوذ گروههای مسلح نزدیک به ترکیه (ناتو) در شام که گرایش به جماعت احرار الشام (اشرار شام) داشت، بعد از تشکیل هیئت التحریر به آن پیوست ، اما پس از چندی با قرار گرفتن گروههای موجود در هیئت در صف آمریکا و رفتار ناپسند و ظالمانه ی فرماندهان این گروههای به ظاهر متحد در حق مردم و دیگر مجاهدین موجود، از آنها کناره گیری نموده و طی اعلامیه ای جدائی خود را اعلام کرد که به شرح زیر می باشد :

” این روزها تخلفات برخی افراد وابسته به هیئت تحریر الشام افزایش پیدا کرده است و بسیاری از صاحبان حقوق از من خواسته اند که حقوق آنان را بازگردانم. همچنین برخی دیگر من را سرزنش کرده و مسئولیت بر عهده من می دانند.

از آنجایی که من نمی توانم رفع ظلم کرده و حقوق صاحبان آنان را بازگردانم، بر خود واجب دیدم که اعلام نمایم من از هیئت تحریر الشام خارج شده ام. از الله تعالی مسئلت دارم که گره از کار اهل شام و مسلمین در هر کجا که هستند باز نماید.”

در جایی که قانون شریعت الله حاکم نباشد و هر گروهی به نمایندگی از یک قدرت سکولار و دست نشانده ی خارجی  جنگی نیابتی را در راستای منافع اربابان خود به پیش برد، بدون شک ظلم و تعدی به حقوق مردم و حتی اعضای دست چندم این گروهها، از ابتدائی ترین دستاوردهای آن است .

 

طارق عبد الحلیم در خطاب به ابو بصیر الطرطوسی: تو یک انسان بی ارزش، بچه خرگوش و یک گاو کهنسال هستی!!!

طارق عبد الحلیم در خطاب به ابو بصیر الطرطوسی: تو یک انسان بی ارزش، بچه خرگوش و یک گاو کهنسال هستی!!!

به قلم : ابوخالد کردستانی

ابو بصیر الطرطرسی مطلبی تحت عنوان “آیا پاداش جنایتکار و پاداش مجاهد زاهد اینگونه است؟ ” را در کانال تلگرام خود منتشر کرد. دکتر طارق عبد الحیلم ساکن کانادا و یکی از شیوخ صحوات که قصد دارد در قحط الرجالی میان صحوات خود را یکی از مفتی های آنها جا بزند بر این مطلب پاسخی نوشت که آن را با هم می خوانیم:

ای کاش فردی دیگری جز تو این حرف را می زد ای طرطوسی!!!

به خدا قسم نمی دانیم که امروز باید به دنبال کدام آدم شاذ در عرصه شام باشیم… معتقد بودیم که البغدادی دشمن است، اما کینه و حسادت دیگران بیشتر از اوست همانطور که در حسن الدغیم مشاهده کردیم و همانگونه که هاروش، شریفه و نعیب بر آن منوال بودند و همانگونه که پیشتر این ابا بصیر حقیر بر آن منوال بود و بر اسیاد مجاهد و مخلص خود تعدی نمود.

ابو بصیر حقیر به اندازه دو سطل چرک بالا آورده و آن را ” آیا پاداش جنایتکار و پاداش مجاهد زاهد اینگونه است؟ ” گذاشته است و دوم اینکه “دو تن همدیگر را به ستوه آورده و هر گونه راه حل سیاسی را نمی پذیرند” را نوشته است. در این دو مطلب وی به طور شخصی به الجولانی حمله کرده و می گوید:”در شریعت الجولانی” این بچه خرگوش فراموش کرده است که امیر جماعت ابو جابر الشیخ است و نه الجولانی. این کینه و حقدی است که از النصره به دل گرفته زیرا النصره نیت او را فهمید و او را در هیچ منصبی قرار نداد و حق سخن گفتن را از او گرفت.

ای کاش فرد دیگری جای تو این حرف را می زد ای طرطوسی. سلامتی تو در حد گاو کهنسال است!!! تو در دهه پنجم عمرت هستی اما همچنان شور جوانی داری. درهای کشور تو در مقابلت باز است و برای دیدن مادرت به سفر می روی.یک روز پاهای خود را در خاک میگذاری و سپس خاک آن را تکانده تا کفش پاشنه بلند پا کنی! و مادرت را مثل یک ترسوی فراری در آنجا می گذاری. حالا داری از الجولانی حرف می زنی و او را با بشار مقایسه می کنی. من می دانستم انسان حقیری هستی اما اکنون به ته حقارت رسیده ای.تو مانند فراری ها هاروش، شریفه و هم دستان آنها هستی. تو از الخولی دفاع می کنی که سردسته مزدوران است…

دوستان گرامی به میزان ادب و گفتار این به اصطلاح مفتی دقت کنید که مخالف کنونی خود و متحد سابقش را  در همین چند سطر چگونه خطاب می کند :

حقیر، دو سطل چرک بالا آورده، بچه خرگوش، کینه توز، حاقد، گاو کهنسال ، کفش پاشنه بلند پا کنی (کنایه از کفش زنانه)، ترسوی فراری،مدافع مزدوران …

 

افراد ترکیه نشین و شیوخ فساد و انحراف و مزدورانی که خود را با دین و مشروع اسلامی پوشانده اند در پیام ابوقتاده الفلسطینی به هیئت التحریر الشام و احرار الشام

افراد ترکیه نشین و شیوخ فساد و انحراف و مزدورانی که خود را با دین و مشروع اسلامی پوشانده اند در پیام ابوقتاده الفلسطینی به هیئت التحریر الشام  و احرار الشام

به قلم : ابوخالد کردستانی

چندی پیش ۵ گروه مسلح در سوریه با نامهای «جبهه الجولانی یا النصره سابق» ، «نورالدین الزنکی»، «جیش السنة»، «جبهة أنصار الدین» و «لواء الحق» اعلام کردند که از این به بعد تحت یک ائتلاف واحد موسوم به «هیأت تحریر الشام» خواهند بود. جماعت نورالدین الزنگی به کرات حمایت خود از سازمانهای بین المللی سکولاریستی و جنگ با گروههایی که سکولاریستهای آنها را تروریست می نامند اعلام نموده است و جبهه احرار شام (اشرار شام ) نیز پایبندی خود به دموکراسی و سکولاریسم را اعلام نموده و در اکثر کنگره های سازماندهی شده توسط ترکیه(ناتو) و آل سعود (عامل دست نشانده ی آمریکا) حضور داشته است .

حالا ابوقتاده فلسطینی نیز همچون ابوبصیر و ابومحمد مقدسی تصمیم گرفته است مفتی عده ای از گروههایی گردد که در سوریه در قالب دهها اسم رنگارنگ به کشت و کشتار همدیگر مشغول گشته اند . در این رابطه ضمن انکه به  هیئت التحریر الشام  و احرار الشام پیامی می فرستد به کسانی اشاره می کند که یا در ترکیه نشسته اند و یا شیوخ فساد و منحرف و مزدورانی هستند که خود را با دین و مشروع اسلامی پوشانده اند . وی می گوید:

“تعریف های برادران از واقعیت هیئت(تحریر الشام) و احرار منصفانه است و من گمان می کنم که ما در مقابل تحولات بزرگی در داخل شام قرار گرفته ایم.

هیئت آغازی ترسناک داشت که سمت و سوی آن به طرف قتال در شام بود. ناصحان به هیئت درباره گرفتار شدن در این مسیر هشدار داده بودند مبادا به گونه ای گرفتار آن شود که راه خروجی نداشته باشد. هیئت باید به عملیات جهادی بر علیه رژیم مشغول باشد که این امر مشروعیت هیئت برای كنترل اوضاع و دیگر امور را به همراه خواهد. بنابراین انتظار این بود که هیئت در این باتلاق داخلی ایجاد شده از خصومت ها که آتش آن توسط افراد ترکیه نشین و شیوخ فساد و انحراف و مزدورانی روشن شده است که خود را با دین و مشروع اسلامی پوشانده اند، اما همه این ادعاها دروغ است.

مقصود این است که هیئت خود تصمیم می گیرد که در دام افراد خبیث گرفتار نشود تا اینگونه گرفتار خصومت با دیگر فصائل شود. بنابراین اگر هیئت به این مسئله گرفتار شود، نسبت دادن فساد به شیطان نشانه حکمت و عقل نیست بلکه باید آن را به نبود حکمت انسان صالح و جهل او برای مدیریت معرکه دانست.

من از هیئت انتظار دارم که خود را با قدرت مشغول رژیم کند و به درگیری کسانی که به دنبال شر هستند توجه نکند. ”

حالا  این افراد خبیث، شیوخ فساد و انحراف و مزدوران چه کسانی هستند ؟ و چه کسانی غیر از مریدان ابو بصیر طرطوسی و …برای این هیئت دنبال شر هستند؟

 

پیام ابوبصیر الطرطوسی یکی از شیوخ صحوات ترکیه و ناتو به جولانی و القاعده

پیام ابوبصیر الطرطوسی یکی از شیوخ صحوات ترکیه و ناتو به جولانی و القاعده

به قلم : ابوخالد کردستانی

عده ای از مسلمین متاسفانه هنوز نتوانسته بودند ماهیت و اهداف مفتی های کتابخانه ای ساکن در دارالکفر و دارالحرب را به خوبی دریابند به همین دلیل مدتها ابزار دست این موجودات شده بودند و با فتوای این افراد هزاران انسان بی گناه را به قتل رسانده و یا از قتل عام این افراد حمایت کردند . اما اگر خدا بخواهد و زنده باشیم به مرور چیزهای تازه تری از این دسته از مفتی ها برای عموم آشکار می گردد . در زیر پیام ابوبصیر به جولانی را می خوانید که زمانی به دستور ترکیه (ناتو) جهت ایجاد جنگ میان مسلمین مفتی همین جماعت هم بود .

”  الجولانی جنایتکار!

همه بدون استثنا می دانند که اگر الجولانی نبود، داعش نیز در سوریه به وجود نمی آمد. همه می دانند که القاعده و اهل غلو آن در سوریه نبودند اگر الجولانی نبود. همه می دانند اگر الجولانی نبود سطو و بغی دائمی علیه فصائل، مقر و سلاح آنها و اخراج مبارزان و فرماندهان آنان از سوریه وجود نداشت. هرکس که بخواهد داعش و القاعده را به خاطر جنایت آنان بر علیه شام، اهل آن و انقلابش محاسبه نماید و به وظیفه اصلاح و تصحیح روند انقلاب چشم داشته باشد، باید الجولانی جنایتکار هم پیمان البغدادی را محاسبه نماید و در غیر این صورت چنین فردی ترسو و دروغگوست است و نه با خودش، خانواده اش و ملتش و نه با انقلاب و دین خود صداقت دارد! من از محاسبه یک جبهه و یا هیئت حرف نمی زنم خیر. خیر هزار بار خیر. من تنها از محاسبه یک فرد حرف می زنم که نام او الجولانی جنایتکار است!”

ابو بصیر و امثال او به اصطلاح علمایانی بودند که عده ای از برادران عدم مشورت با آنها در امور را جرم می دانستند! و به مجاهدین طعنه وارد می کردند. … الله تعالی به انسان ها قدرت تفکر داده تا بیاندیشید ولی طرفداران صحوات  منتظر احبار و رهبانشان هستند تا برایشان حلال و حرام بکنند و فتوای جایز بودن اتحاد با جیش امریکایی را می دهند و آن را جهاد فی سبیل الله می نامند … این صحوات فحس شده علمایشان چی شدند؟ عبدالرزاق مهدی کجا رفت؟ چرا از هیئت تحریر الشام جدا شد؟ … سامی عریدی کجاست که الان فتوای ارتداد احرار الشام را صادر می کند؟ … مقدسی چی؟ اون که از همه بیشتر بر ارتداد درع الفرات پافشاری می کند … کجا رفت پرچمتان ….. پس کجا رفت غیرتتان …. پس کجا رفت عزتتان …. مانند منافقان نشسته اید فقط کارتان شده طعنه زدن به مجاهدین راستینی که با آمریکا و متحدینش می جنگند .  به همه ی دل مریض ها می گوییم موتوا بغيظكم

 

ابومحمد مقدسی درنده ، دیوانه و سردسته سگ های خارجی این دوران است یا ابوبصیر سردسته مرتدین ؟!

ابومحمد مقدسی درنده ، دیوانه و سردسته سگ های خارجی این دوران است یا ابوبصیر سردسته مرتدین ؟!

 

به قلم : ابوخالد کردستانی

اخیرا به دلیل تحالف و اتحاد صحوات فحس شده با آمریکا و ترکیه میان علمایشان اختلافات فاحشی در حد جام جهانی به وجود آمده است به گونه ای که یکی آن دیگری و مریدانش را مرتد و دیگری رقیب و مریدانش را خوارج و سگ نامیده است . پس از آنکه ابوبصیر جهاد فی سبیل ترکیه و ناتو را بهترین جهاد فی سبیل الله نامید ابومحمد مقدسی مجریان چنین اتحادی را به صراحت مرتد نامید . در بیانیه ی وی چنین آمده است : ” کثر السوال عن حکم القتال تحت قیاده و توجیه الجیش الترکی و طیران أمریکا فی جرابلس لتحکیم حکومه الائتلاف الوطنی فیها، فأقول  : هذا العمل ردۀ  عن الاسلام ”

و قال : سیف علی رضی الله عنه استبدل حکم الخوارج بحکم الشریعه، و سیفکم المدعوم استبدل حکم البغدادی بحکم أتاتورک و الحکومه الموقته ”

 

ابوبصیر نیز در گفتمانی به سبک خودشان کاملا” مودبانه و …. جواب ابومحمد مقدسی را چنین داد :

” حرف ‌هاي بدون فایده المقدسی

سوال: ممکن است شما از مقاله المقدسی با عنوان “لا یغرنکم الإرهاب الفکري وشقشقات الکهان” مطلع شده باشید که پاسخی به مقاله و فتوای شما با عنوان “حکم القتال في درع الفرات” است.

پاسخ: الحمد لله رب العالمين. هیچ فردی همانند المقدسی مخالفان خود را ترور فکری نمی کند. وی برای ارعاب آنان شتاب زده مخالفان را متهم به کفر، ارتداد، ارجاء و مزدوری برای طاغوت می کند تا آخر این فهرست مستهجن او ادامه دارد و مقاله مذکور بهترین دلیل برای این موضوع است.

مقاله مذکور به سه حقیقت دلالت دارد:

اول:جهل شدید و مرکب این مرد نسبت به واقعیت این مسئله

دوم:وی به شدت به مسلمین سوء ظن دارد و به شدت با مخالفان مسلمان خود برخورد می کند!

سوم: وی سردسته سگ های خارجی این دوران است. ادامه خواندن ابومحمد مقدسی درنده ، دیوانه و سردسته سگ های خارجی این دوران است یا ابوبصیر سردسته مرتدین ؟!

اخوان الشیاطین با طرح ترکیه ای- سعودی در حال تکرار فاجعه ای نابخشودنی در سوریه

 

اخوان الشیاطین با طرح ترکیه ای- سعودی در حال تکرار فاجعه ای نابخشودنی  در سوریه

به قلم : ابوخالد کردستانی

قال رسول الله صلی الله علیه وسلم : لا یلدغ المومن من حجر واحد مرتین . رواه البخاری

در انقلاب سالهای هشتاد میلادی اخوان المسلمین در عراق اقدام به تشکیل تحالف و اتحادیه ملی برای آزادی سوریه نمود، بر این اساس با کمونیستها، بعثیها و ملی گراهای سکولار جهت برپا نمودن یک نظام دمکراسی سکولار متحد شدند و شخصی دروزی سکولار به نام حمود الشوفی را به عنوان امین عام و رهبر این اتحادیه برگزیدند تا به این شیوه  هم نیت خود در وحدت ملی را نشان دهند و هم رضایت و پشتیبانی سایر جناحهای ملی گرا و منطقه ای و جهانی را به دست آورند .

اما نتیجه چه شد ؟

جوانان مسلمان سوری پس از مدتی متوجه شدند که جان فدائی و پایداری آنها در راه الله و تحکیم شریعت الله نیست بلکه خون و مال آنها به تشکیل حکومتی سکولار و دموکرات یاری می رساند که این هم هیچ ارتباطی با قانون شریعت الله ندارد و جان و مال و ناموس آنها برتر از این هدف بی ارزش و ضد اسلامی می باشد . به همین سادگی انقلاب متوقف گشته و خاتمه یافت . و جماعت مذکور به جماعات کوچکتر تقسیم گشت و در مقابل جناح سکولار با غدر و خیانت خود را بر مردم مسلمان سوریه تحمیل نمود .

آیا قرار است بار دیگر این سناریو توسط جناحهایی از اخوان الشیاطین به رهبریت خلیفه خردوغان و رژیم فاسد آل سعود بر مسلمین آزمایش گردد ؟ آیا مسلمین ابزار دست این دین فروشان فتنه جو خواهند گشت؟ آیا احتمال دارد در نیمه ی راه مثل مسلمین دهه هشتاد جلو ضرر را بگیرند و از این تحالف سکولار ضد اسلامی بکشند کنار ؟

نامه ای باز به ابومحمد مقدسی / جنگ زرگری و واقعیت شیوخ ساکن در دارالکفر و دارالحرب

نامه ای باز به ابومحمد مقدسی / جنگ زرگری و واقعیت شیوخ ساکن در دارالکفر و دارالحرب

 

الشيخ عبد الرزاق المهدي الدمشقي یکی از شیوخ صحوات شام به نقل از الشيخ بدر العتيبي یکی دیگر از هم مسیرانش رساله ای باز به ابومحمد مقدسی ارسال نموده که در آن ضمن روشن نمودن پاره ای از مسائل روز جایگاه این دسته از مفتی های بازی کننده با دین ، جان ، ناموس ، مال و وطن مسلمین را نشان می دهد .

در این نامه آمده است :

” به ابومحمد مقدسی …..

پس از آنکه برای ما حکم اردوغان و حکومتش و ارتشش را روشن نمودی …. خواهشمندیم به جای آنکه ما را به کتابهای گذشته ات ارجاع دهی به سوالاتی که در وضع موجود در بین مجاهدین شام رایج شده ما را به جوابی روشن در کانالت سودمند گردان. لطفا بفرمائید حکم هر یک از اینها چیست ؟ :

  • پادشاه مملکت اردن هاشمی عبدالله بن حسین الهاشمی (بعينه)؟
  • حکومت اردن که به حکم شریعت حاکمیت نمی کند ؟
  • ارتش اردن (طائفةً وأعياناً) که با مجاهدین می جنگد و با ارتش اسرائیل همکاری و تعاون دارد ؟
  • عملیات بر ضد سفارتها و مصالح بین المللی در اردن و خصوصا مصالح و سفارت اسرائیل ؟
  • نماز در مساجد و پشت سر خطیبهایی که برای شاه اردن دعا می کنند ، آیا این افراد اگر انجامش دادند معذور هستند ؟

اگر از جواب دادن طفره رفتی و خودت را با منافع خاص خودت در اردن معذور دانسته و پاسخی ندادی، پس از باب اولی باید برای جماعتهایی که صدها هزار مسلمان در پشت سرشان است و شرایط ترکیه به مصلحت عامه ی آنهاست عذر بیاوری …

چنانچه برای تو پاسخ ندادن عذر است در حالی که تو در کشورت در امنیت به سر برده  و از لحاظ جسمی سالم و از خوراک روزانه ات بهره مندی، پس برای کسی که امنیتش را از  دست داده  و از جسمی مریض و ناقص برخوردار بوده و در فقر به سر می برد عذر نیست ؟ ”

 

دوستان گرامی :

این جنگ زرگری و واقعیت شیوخ ساکن در دارالکفر و دارالحرب است که هر یک در برابر حکام طاغوتی سرزمین محل سکونتشان به قول رسول الله صلی الله علیه وسلم «شیطان لال» گشته اند. یکی جنگ فی سبیل ترکیه ( یعنی ناتو) را صحیح می داند و دیگری فی سبیل آمریکا و متحدینش(چون اردن و کانادا و انگلیس و امارات و قطر و عربستان و….) را !!! .

این یکی از واقعیتهای تلخ آشوب جنگ نیابتی گروهکهای دست نشانده در سوریه است که مسلمین با خون و مال خود هزینه ی این حماقتها و مزدوری ها را پرداخت می کنند .

 

 

 

 

 

به خدا سوگند این دعوت شوخی نیست که مفلسان عهده دار امر آن شوند

به خدا سوگند این دعوت شوخی نیست که مفلسان عهده دار امر آن شوند

 

مؤلف: ابومحمد عاصم
مترجم: ا . صدوقی

بسم الله الرحمن الرحیم

این دعوت، دعوتی عظیم است، و این جهاد، کالایی گرانبها و نفیس است که هر کسی توان به دوش کشیدن آن را ندارد. مگر کسی که به حق آن را اخذ کرده و نسبت به حقیقت آن بصیرت داشته و تکالیـف آن را بشناسد و از هر دو جنبه علم شرعی و علم واقع بر آن احاطه داشته باشد.

«قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللّهِ عَلَى بَصِیرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِی» یوسف/۱۰۸

«بگو: این راه من است كه من (مردمان را) با آگاهی و بینش به سوی خدا می خوانم و پیروان من هم (چنین می باشند).»

همانا در بیان راه و طریق ابراهیم، هر عاقلی را آگاه ساخته ایم که این طریق با گُل و ریحان فرش نشده و یا با راحتی و آسایش پوشیده نشده، بلکه با سختی ها و اذیت و آزمون ها پوشیده شده، و با خون ها و زندان ها و بازداشتگاه ها، گل کاری شده، و این راهی است که در آن جدایی دوستان از هم و سر از گردن جدا شدن ها وجود دارد، و به همین دلیل کسی نمی تواند تکالیف این راه را به حق ادا کند، جز شیران بیشه و عقاب های تیزپرواز، نه پرندگان کندپرواز و نه دراویش.
اما بعضی از کسانی که این موضوع را درک نکرده و به آن توجهی نداشته اند و به نیرنگ دشمنان دین و اوج خشم و کینه ی آنها نسبت به دعوت و جهاد و مجاهدان، بصیرت ندارند چه بسا لباس این دعوت را به تن کنند و خود را بدان نسبت دهند بدون آنکه توانایی احقاق آن را داشته باشند. بطوریکه شخص خام و بی تجربه گمان می کند که این دعوت، تفرجگاهی است که در آن تفریحی می کند یا نوعی بازی است که با آن آرامشی می یابد.
پس متهورانه و بدون فکر به درون ساحه ی دعوت داخل می شود و پای به میدان و مرکز آن می نهد بدون اینکه نسبت به آن دعوت و ارکان آن بصیرتی داشته باشد و بدون اینکه حقیقت آن و حقیقت تکالیفش را بشناسد… و بدون اینکه راه دشمنان این دعوت را آشکار و واضح نموده باشد.
سپس هنگامی که مبتلا به بعضی از تکالیف دعوت می شود، صدمه ای که به او می رسد آنقدر بر او سخت است که ممکن است کمرش را بشکند و گاهی ممکن است که او را از بین ببرد، و سرش را بر زمین بکوبد و ممکن است مرتدگردد… چه مصیبت هایی را در زندان ها مشاهده نموده ام خصوصاً در بعضی از آن پرونده هایی که دشمنان خداوند آنها را بزرگ نشان داده وآنها را طوری نشان می دهد، به نحوی که اینها پرونده های تروریستی جدی و خطرناکی هستند، در حالی که در بسیاری از اوقات افراد این پرونده ها، جوانان کم سن و سال یا افراد خام و بی تجربه ای هستندکه هیچ خطر حقیقی را برای طواغیت و اربابان آمریکاییشان ایجاد نمی کنند، و دشمن نیز این را می داند اما با وجود آن، باز هم آنها را بزرگ و عظیم نموده تا بر پشت آنها خود را بالا بکشد و مزد از بین بردن توطئه های – به گمان خودشان – خطرناک و زشت آنها و به شکست رسانیدن نقشه های ترسناکی – که اکثرشان از خواب های بیداری و بافته های خیال است- را از اربابانشان دریافت کنند، و نیز چنین افکاری را از همان مهد وجود، زنده به گور نمایند، از ترس اینکه نکندکه فهم و درک صاحبان این افکار بیشتر گشته وآنها را تغییر داده و به حقایق تبدیل کنند.
ادامه خواندن به خدا سوگند این دعوت شوخی نیست که مفلسان عهده دار امر آن شوند

مجاهدین و هم مسیران فرقه ی ناجیه بين جائز و بهترین و بين مشروع و پرمنفعت­ترین

مجاهدین و هم مسیران فرقه ی ناجیه بين جائز و بهترین و بين مشروع و پرمنفعت­ترین

 

مؤلف:  ابومحمد عاصم
مترجم: ا. صدوقی

بسم الله الرحمن الرحیم

«براستی كه این قرآن به سوی اصلح (بهترین و ارزشمندترین) امور هدایت می­دهد»

یکی از دوستانم در زندان، که با هم در یک بند قرار داشتیم، در مورد، نشان دادن تصویر سر بریدن شهروند آمریکایی اسیر توسط مجاهدان، و نمایش آن در مقابل دوربین­ها و پخش آن در صفحات اینترنت، از من سئوال کرد و نظرم را جویا شد. بطوریکه تمام دنیا این تصاویر را مشاهده کرده و داستان آن بر زبان دور و نزدیک جاری می­شود تا جایی­که بر جنایات و رسوایی­های آمریکاییان و مدعیان حقوق بشر در زندان ابوغریب پرده گذاشته می­شود و کمتر از آن صحبت می­شود.

گفتم: اين امر را تأييد نمی­كنم و بدان از آن خرسند نمی­شوم، با وجود آنكه می­دانم (آن مجاهد) چنین فعلی را به خاطر شوق و علاقه­اش به دین خداوند سبحانه و تعالی انجام داده و حرص او برای اعزاز دین و دردمند گشتن وی به هنگام ديدن درد امت و غيظ او از اعمال دشمنان عليه امت، موجب گشته تا اين كار را انجام دهد و همه­ی اين اسباب موجب گشته تا در اعلان و انتشار خبر اين عمل شتاب نمايد، ولی با تمام اين وجود تأكيد می­كنم كه اين كار را نمی­پسندم و آرزو می­كنم كه ­ای كاش او چنين كاری را علنی نمی­كرد و انجام نمی­داد .. برای كسی كه به مدرسه­ی جهاد عظيم اسلامی می­پيوندد، اولی و شايسته است اعمالی را كه بر جهاد پاك اسلامی ضربه می­زنند، علنی انجام ندهد و از تمامی اموری كه آوازه­ی جهاد را لکه­دار می­سازند، دوری نمايد، و از انجام هر آنچه كه دشمن می­تواند از آن به نفع خود بهره­برداری، و در به هم زدن معادلات میدان و گمراه­سازی افکار عمومی از آن استفاده نموده و چهره­ی مجاهدان را مخدوش و اهداف خود را با آن محقق نماید، أکیداً اجتناب ورزد.

این دوست ما دوباره پرسید:
از این سخن شما متعجبم، چرا اين عمل شما را مسرور نمی­سازد، مگر اين عمل جايز نيست؟!

در پاسخ گفتم:
برادر عزیزم، وقتی که می­گويم بدان خشنود نيستم، این نشانه­ای برای مخالفت و خرده­گيری نيست، نزد من هيچ چيز از موافقت و الفت با خير، محبوب­تر نيست .. و اين (ناخرسندي) تنها حرص من برای دور نمودن آن چيزی است كه جهاد و آوازه­اش را به خطر می­اندازد، آنهم در زمانی كه جنگ، تنها در قتال خلاصه نمی­گردد، بلكه رسانه­ها در جنگ نقش بزرگی دارند، انتخاب من چنين است كه پاك­ترين و نافع­ترین امر برای دعوت و جهاد و مسلمانان در چنين شرايطی اتخاذ شود.
ادامه خواندن مجاهدین و هم مسیران فرقه ی ناجیه بين جائز و بهترین و بين مشروع و پرمنفعت­ترین