شناختی بر بخشی از جهاد تا که راه کجروان آشکار و روشن شود

 

شناختی بر بخشی از جهاد تا که راه  کجروان  آشکار  و روشن  شود      

نویسنده: ابومحمد عاصم
مترجم: ا . صدوقی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

برای کسی که به مقابله با دشمنان دین برمی خیزد و سعی در از بین بردن و ریشه کن ساختن باطل آنها دارد، شایسته نیست که قبل از این تقابل و رویارویی، درباره شناخت و معرفت  احکام خداوند در مورد آنها اهمال و کم کاری به خرج دهد، و در دیدگاهش نسبت  به آنها بی بصیرت باشد و نسبت به آنها حسن ظن داشته باشد، یا اینکه آنها را داخل در دایره اسلام گمان کند ..

جوانانی را می شناسم که شور و حماسه ، آنها را به  سمت جهاد با دشمن و تهیه اسلحه و برنامه ریزی برای جهاد واداشته است، اما هنگامی که (توسط دشمن) بازداشت شدند، شوکه شدم آنگاه که باخبر شدم آن جوانان  با کسانی که آنها را دستگیرکرده اند، طوری (رفتار) نموده اند که گویا مسلمانند و وعده هایشان را تصدیق نموده و از دروغ گفتن با آنها و فریب دادنشان در هنگام  بازجویی و تحقیق  دچار حرج شده  و احساس گناه نموده اند! از این رو صادقانه اعتراف نموده و همه چیز را همراه جزئیات به آنها گفته اند، به این گمان که آنها نسبت به مؤمنان رئوف و رحیم هستند ..که سرانجام این اعترافات این شد که به احکام ظالمانه طولانی مدتی در زندان دچارشدند ..

لذا عدم شناخت این جوانان نسبت به راه مجرمان و حکم خداوند متعال درباره آنان و عدم بصیرتشان به اخلاص این مجرمان برای اولیاء کافرشان و به اینکه آنها هیچ گونه سوگند و عهد و پیمانی را در مورد هیچ مؤمنی رعایت نمی کنند و جهل این جوانان به خیانت ها و پیمان شکنی های مجرمان در حق مجاهدان و اینکه اصل در آنان و در اخلاق آنان غدر (پیمان شکنی) و کذب و خیانت است، آنها را بر این داشته که به آن مجرمان اعتمادکنند ..

یکی از حافظان قرآن را می شناسم که از کسانی است که صاحب صبر و استقامت است .. او اذیت و آزار شدیدی داده شده تا اعتراف کند تا در نتیجه ی آن اعترافات حکم بر زندانی شدن او برای مدت طولانی داده شود اما علی رغم آن اذیت و شکنجه ی شدیدی که متحمل شد، ثابت قدم ماند و اعتراف ننمود، از این رو بازداشت کنندگانش این بار در مورد او متوسل به سیاست حیله و فریب و خیانت شدند .. از آنجا که این برادر قبل از بازداشت شدنش امام جماعت یکی از مساجد بود، او را به بازپرسی تحویل دادند که در همان مسجد و پشت سر او نماز می خواند پس خود را به آن برادر معرفی کرده و نماز خواندنش به همراه او و در مسجد را به یاد او آورده و برای او شدیداً و مؤکداً سوگند خورده بود که اگر اعتراف کند حتماً او را یاری دهد، و اینکه او را به محکمه و دادگاه واگذار نکند پس آن برادر با اعتماد بر وعده هایی که آن بازپرس به او داده بود برای او اعتراف نمود بدون اینکه حتی یک ضربه هم به او بزند و او را اذیتی برساند، و بعد از آنکه شکنجه هایی را تحمل نمود که کمتر کسانی تاب تحمل آن را دارند، با حیله و مکر و وعده ها و سوگند های دروغین ضربه ای به او زدند که با اذیت و شکنجه نتوانستند چنین کاری بکنند .. بنابراین پاداش اعتمادش به آنها و تصدیق وعده ها و پیمانهایشان این شد که آنها او را به زندان ابد محکوم کردند ..
ادامه خواندن شناختی بر بخشی از جهاد تا که راه کجروان آشکار و روشن شود

ادبیات رسانه ای دعوت و جهاد ؛ ما بین افراط و تفریط ( ۲ )

ادبیات رسانه ای دعوت و جهاد ؛ ما بین افراط و تفریط  ( ۲ )

 

مؤلف: ابومحمد عاصم
مترجم: ایمان  . ص

بدین ترتیب هیچگونه مصلحت و مفسده­ای رعایت نمی­­شود و هیچ توجهی به أهم و مهم و راجح و مرجوح و فاضل و مفضول نمی­­شود.

در اثری كه امام مسلم رحمه الله از عبدالله بن مسعود رضی الله عنهما روایت می­­كند، آمده است كه «اگر تو برای قومی­ سخن گفتی و آن قوم، فهم گفتـه­های تو را نـداشتند (عقلشان بدان نرسید) آنان را دچار فتنـه نموده­ای.» [۱۵]

و عبدالرحمن بن مهدی می­­فرماید: «مرد به درجه­ی امامت نمی­­رسد که به وی اقتدا نمود، مگر اینكه بعضی از چیزهایی را كه می­­شنود در نزد خویش نگه دارد.» [۱۶]

از یکی از علما در مورد مسئله­ای علمی سئوال شد، ایشان پاسخ ندادند. سائل گفت: مگر این حدیث را نشنیده­ای «كسی كه علمی­ داشته باشد وآن را كتمان نماید روز قیامت، به افساری آتشین بسته خواهد شد؟» [۱۷] ایشان فرمودند: افسار را رها كن و برو، هرگاه كسی آمد و فقه و فهم آن را داشت و من از چنین كسی علمم را كتمان نمودم، مرا به افسار ببند.

فعالیت جهادی و دعوی نیز اگر عقلِ آماده و پخته­ای برایش مهیا نشده باشد، و خطاب تبلیغاتی روشن و هوشیارانه­ای نداشته باشد و برنامه­ای مشخص برای كمك به اصحاب خود و عموم مردم نداشته باشد، دشمنان، از آن برای رسیدن به اهـداف خویش استفاده کـرده و آن را به نحـوی رنگ و جلـوه می­­دهند كه خود می­­خواهند، و در سایه­ی خباثت خود و سطحی­نگری صاحبان چنین خطابی، هر ثمره و دستاورد خبیثی كه دوست داشته باشند، برمی­­چینند.

مثال­های فراوانی از این نوع، شنیده و دیده­ایم. جوانانی حماسی­ را دیده­ایم که به محض دسترسی به دوربین­ها و ابزارهای تبلیغاتی مانند تلویزیون و رادیو و روزنامه و غیره، خطاب­هایشان را به نحوی منتشر می­کنند که عملاً به تأمین منافع دشمن کمک می­کند، منافعی همچون تحریک مردم علیه مسلمانان و شوراندنشان علیه علما و کمک به جمع­آوری توجیهات و بهانه­های لازم برای قلع و قمع مسلمانان و اعمال فشار برآنها و … تا آنجا كه مشاهده نموده­ایم، جوانانی که برخی وسائل تبلیغاتی برایشان فراهم شده است، از طریق کانال­های ماهواره­ای و تلویزیونی و اینترنتی، در مورد مین­های پرنـده­­ای كه بدست جماعت و تنظیمش ساخته شده، صحبت می­­نماید.
ادامه خواندن ادبیات رسانه ای دعوت و جهاد ؛ ما بین افراط و تفریط ( ۲ )

ادبیات رسانه ای دعوت و جهاد ؛ ما بین افراط و تفریط ( ۱ )

ادبیات رسانه ای دعوت و جهاد ؛ ما بین افراط و تفریط  ( ۱ )

مؤلف: ابومحمد عاصم
مترجم: ایمان  . ص

بسم الله الرحمن الرحیم

در سیره­ و زندگانی پیامبرمان ­صلی الله علیه وسلم فـوائد فـراوانی وجــود دارد كه دعوت و جهـاد را پربار و غنی می­­نماید، و استفاده از این فوائد موجب می­­شود تا راه داعی و مجاهد محكم­تر شده و اسباب توفیق وی در دعوت و جهاد فراهم شود، و ثمرات و دستاوردهای بزرگی نصیبش گردد كما اینكه مفاسد و نتایج زیان ­­بار را از وی دور می­­نماید ..

و محقق هوشیار و آگاه و فكور، در سیره­ی معطـر و عظیم (كه بر صاحبش بهترین و كاملترین سلام­ها باد) متوجه می­­شود كه خداوند متعال، پیامبرش ­صلی الله علیه وسلم را توجیه و راهنمایی می­­نماید تا اینكه خطاب دعوی و اعمال و انتخاب­های ایشان نقی گشته و اولیات رعایت شوند.

– پیامبر ­صلی الله علیه وسلم، بنا به طبیعت مخاطب و زمینه­ی فكری و عقیدتی و اخلاقی او درباره­ی مردم و مردان و عشائر و خو و سرشت آنها معرفت کافی داشتند.

– ایشان احوال مخاطب را از این جهت كه آیا وی معاند دعوت و محارب دین است یا اینكه محارب و معاند نیست، مراعات می­­نمود.

– و برخی اوقات ایشان را می­­بینی كه امكانات دعوت و تعداد مؤمنان یا طبیعت مرحله و شرایط مكانی و زمانی را مورد توجه و رعایت قرار می­دادند.

بطوریکه تمامی­ این امور را با میزان شرع سنجیده و پس از آن مصالح بزرگ­تر را مقدم داشته و مفاسد را نیز دور نموده است، بدون اینكه ثوابت و اصول شرعی و اركان دین و «عروة الوثقی» را مختل نماید و یا تغییری در آن بدهد ..

برای مثال، به مراعات ایشان در مورد مخاطب و احوال اعتقادی و فكری و اجتماعی وی، و تكریم و مقدم شمردن مكارم و محاسن توجه كنیم ..
ادامه خواندن ادبیات رسانه ای دعوت و جهاد ؛ ما بین افراط و تفریط ( ۱ )

حق نشناسی در قبال دعوت (فِصامیون)

حق نشناسی در قبال دعوت (فِصامیون)

 

مؤلف:  ابومحمد عاصم
مترجم: ا . صدوقی

بسم الله الرحمن الرحیم

بسیار ناراحت و محزون شدم آن روزی که در بند مخصوصم در زندان با یكی از همین فصامیون [۱] كه اخیراً از یکی از جبهات برگشته و جنگ آنجا او را به هیجان آورده بود، روبه­رو شدم و او مرا با لحنی انکارآمیز خطاب قرار داد و گفت: «شما در این مناطق نشستید که مثلاً چیکار کنید؟!»

و این حرف او پاسخ متشنجی بود به برخی خاطرات که برایش تعریف کردم خاطراتی درباره­ی تحریک و تشویق جوانان جهت سفر به آن جبهه و در نتیجه خالی شدن میدان دعوت از دعوتگران و فعالان.

به او گفتم: «اگر این حرف را می­گفتی و من در خانه­ام همراه با زنان و فرزاندانم بودم هیچگاه ناراحت نمی­شدم.» با وجود اینكه به فضل الله من تمام زندگیم را برای دعوت گذاشته­ام و زنان من نیز می­دانند كه دعوت به توحید شریك سوم زندگی آنان شده است، بلكه توحید بر آنان مقدم بوده و إعلا و سیادت ازآن توحید است. امید و رجایم به خداوند متعال است كه او را ملاقات نموده در حالی كه متمایل و ملتزم به توحید هستم و این میل و حب من نسبت به توحید به گونه­ای نیست كه خانواده­ام از آن رنجور باشند بلكه به فضل خداوند متعال بسیار بر آن راضی و خوشحالند.

اما او، من را در حالی با آن كلام مخاطب قرار داد كه بنده در پشت ستون­ها و میله­های زندان بودم و فكر می­كنم كه این گفته­ی او ناشی از غفلت و عیب و نقص وی بود ..

من در اینجا نمی­خواهم كه با به رخ کشیدن مصیبت و اسارتم، بر دین و دعوتم منت گذارم و از این امر به خداوند ­متعال پناه می­برم و از او طلب مغفرت دارم و می­خواهم كه تمام اعمالمان را قبول فرماید .. اگر منت و فضل خداوند متعال بر ما نبود ‌هدایت نیافته و دعوت و جهاد نیز نمی­نمودیم و نمی­توانستیم در زندان و هر جای دیگری ثبات داشته باشیم ‌اما می­خواستم كه توجهی به این شخص مخاصم داشته باشم كه جایگزین آن جبهاتی كه شما به آن تحریض و نفیر می­نمایید و ما نیز از آن ترغیت و تحریض، حفاظت می­نماییم هرگز خواب و نشستن و میل نمودن به سوی اولاد و ازدواج و دنیا نمی­باشد چنانكه این فصامیون یا ـ بهتر بگوییم ـ خصامیون (اهل دشمنانگی) می­بینند و می­اندیشند؛ چرا كه آنان نوعی عداوت عجیب و غریب و جدایی تیره و تاری را میان دعوت و جهاد ابداع و اختراع نموده­اند!!

به همین خاطر ناراحتی و رنجش من از خطاب این دوستمان نه بخاطر شخص خودم بلکه بیشتر بخاطر دعوتم می­باشد. دعوتی که تصورم بر این است و در نزد خداوند سبحان چنین احتساب می­کنم که تنها بخاطر آن پشت میله­های زندان افتاده­ام حال همنشینم مرا به خاطر اشتغال به آن تحقیر کرده و سبک می­شمارد.
ادامه خواندن حق نشناسی در قبال دعوت (فِصامیون)

قتال تحت امارت امیر فاجر مابین افراط و تفریط

قتال تحت امارت امیر فاجر مابین افراط و تفریط 

 

نویسنده: ابومحمد عاصم

مترجم: ا . صدوقی

مسأله­ ی جایز بودن قتال تحت امارت امیر فاجر برای دفع کافر هنگامی که امیر صالح برای دفع آن موجود نباشد و جز با امیر فاجر جهاد ممکن نباشد، مسأله ­ای معلوم در نزد اهل سنت و جماعت می­باشد.

این مسأله در نزد اهل سنت و جماعت مشهور است و در کتب فقه به کرات ذکر آن آمده است. همچنین در کتب عقیده هم برای مخالفت با اهل بدعت آن را ذکر نموده ­اند و این مسأله­ای است که بر قاعده­ ی دفع مفسده­ ی بزرگ از میان دو مفسده با متحمل شدن مفسده­ ی کوچکتر «دفع أعظم المفسدتین باحتمال أدناهما» بناء شده است که قاعده­ ای معروف از قواعد فقه است.

شیخ­الإسلام ابن تیمیه (رحمه­الله) در مجموع الفتاوی (۲۸/۵۰۶) می­فرماید: «مسأله­ی جهاد تحت امارت هر امیر فاجر و نیکوکار از اصول اهل سنت و جماعت است چرا که خداوند متعال این دین را با فرد فاجر و اقوامی که هیچ نصیبی از خیر و اجر اخروی عائد آنها نمی­شود، نصرت می­دهد، همانگونه که پیامبر صلی الله علیه وسلم از آن خبر داده است، زیرا اگر جهاد جز به همراه اُمرای فاجر و یا سپاهی که فسق و فجور آن زیاد است ممکن نبود، در این حالت در بین یکی از این دو امر قرار خواهیم داشت: یا ترک جهاد به همراه آن امیرفاجر؛ که این امر تسلط افراد دیگری از کفار یا افرادی فاجرتر را بدنبال دارد که ضررشان برای دین و دنیا بزرگ­تر است و یا جهاد به همراه امیر فاجر؛ که بدینوسیله دفع فاجرتر یا کافر و بازگرداندن اکثر احکام اسلام ـ هرچند که نتوان همه­ی این احکام را اقامه کرد ـ حاصل می­شود که این عمل ـ غزوه تحت امارت امیر فاجر ـ در این حالت و تمامی حالات مشابه آن، امری واجب می­باشد، بویژه اینکه بسیاری از غزوه­های بعد از خلفای راشدین جز به این شیوه نبوده است». ا.هـ

و امام طحاوی (رحمه­الله) می­فرماید: «وحج و جهاد تحت امارت ولی امر مسلمین، چه نیکوکار باشد و چه فاجر، تا قیامت باقی می­ماند و چیزی آن را باطل و نقض نمی­کند» ا.هـ

ادامه خواندن قتال تحت امارت امیر فاجر مابین افراط و تفریط

اشتباهاتی در جهاد که به هیچ وجه سکوت در برابر آنها جایز نیست

اشتباهاتی در جهاد  که به هیچ وجه سکوت در برابر آنها جایز نیست

 

نویسنده: شیخ ابومحمد عاصم

مترجم: ا . صدوقی


در این زمان چقدر نیازمند وجود مردانی امثال «محمد عطاء» و «زیاد الجراح» و «مروان الشحی» و «احمدالغامدی» و برادرانشان هستیم .. نه بخاطر شجاعتشان، که در شجاعتشان شکی ندارم، و امروز امت اسلام از وجود افراد شجاع کمبودی ندارد و نه بخاطر فداکاری و جان فدائیشان، چرا که در امت ما بسیارند کسانی که تمنا دارند ای کاش فرصتی برایشان فراهم می­آمد تا به کاری مانند آنچه که آنها انجام دادند اقدام کنند و به مانند آنها جان خود را در راه دین قربانی کنند .. بلکه به خاطر کار گروهی منظم و با برنامه­ی مداومشان که با تغییرات و تحولات ظروف و شرایط و تغییرات احوال متأثر نگشت. امروز ما از مشکل و بحران عدم وجود کار گروهی جدی و با برنامه و منضبط و پیوسته و خالی از اضطراب و بی­قراری و انقطاع، رنج می­بریم.

اینکه گروهی مانند گروه مبارک آن برادران، هدف مشروع خود را برای چندین سال حفظ کرده، از مقصد و هدفی که برای خود مشخص نموده دور نگردیده و در طول سال­ها آموزش و تمرین پرواز با هواپیما و امور دیگری که برای آن عمل نیاز داشته، زبانشان را از حرافی و اطاله­ی کلام حفظ نموده و آموزش جدی و خودسازی مداومشان را ادامه داده و علی رغم تغییرات و تحولات احوال و ظروف و شرایط و حوادث بی­المللی پیرامونشان، کار مستمر خود را قطع نکرده و به عمل دیگری نپرداخته، تا به هدف مطلوب خود رسیده و هدف و مقصد خود را تحقق بخشند، این امر، امری نادر در کار جمعی و گروهی اسلامی در زمان ماست و واجب است به این خصلت­ها توجه نموده و بر آنها ترکیز شود، زیرا نبود این خصلت­ها در میان مجاهدان و عاملین این دین، نقایص بسیاری ایجاد می­کند.

هر کس که در میادین جهاد زندگی کرده و از جوانان امت اسلامی دوری نگزیده باشد و در عمل دعوی یا جهادی گروهی شرکت کرده یا با اهل دعوت و جهاد و جماعت­های آن اختلاط کرده باشد، می­داند که ما از نقص و کمبود افراد شجاع و یا صالح و یا افراد متقی و صاحب ورع، یا کسانی که استعداد قربانی دادن و فداکاری در راه خداوند را داشته باشند، رنج نمی­بریم چرا که در امت اسلام مردان بسیاری هستند که در عهد و پیمانشان با خداوند متعال صادقند و زندگیشان را برای نصرت دین خداوند تخصیص داده­اند و مرگ در راه خداوند از بزرگ­ترین آروزهای آنهاست، که بعضی از آنها عهد خود را به سر بردند و به آرزوی خود رسیدند و بعضی دیگر از آنان هنوز منتظرند و هیچ تغییر و تبدیلی در آنها حاصل نشده است.

ادامه خواندن اشتباهاتی در جهاد که به هیچ وجه سکوت در برابر آنها جایز نیست

آیا نیکی جزایی جز نیکی دارد؟

آيا نيكي جزائي جز نيكي دارد [۱]

مؤلف: شیخ ابو محمد عاصم
مترجم: ايمان. ص

بسم الله الرحمن الرحيم

 

هنگامیکه [در زندان] از دنیا دور شده و از دیدن خانواده و پیگیری اخبار و کلاً ارتباط با دنیا منع می­­شدیم، در سلول انفرادی خود کسی جز نمایندگان صلیب سرخ و کبوتر و گنجشکهایی را نمی­دیدم که کنار پنجره سلولم به دنبال چند تکه نانی بودند که برایشان می­ریختم تا به نغمه و آوازشان انس بگیرم.

اما عملکرد نمایندگان صلیب سرخ چگونه بود؟ سرکشی و بازدید این نمایندگان از ما، موجی از خوشحالی و سرور را برای ما به همراه داشت، چرا که این سرکشی به معنی اخبار جدید از خانواده و نامه­­های عاطفی از سوی دوستان بود و همچنین اینکه در بسیاری از اوقات، برای کم کردن فشارهایی که مسئولان زندان بر تعداد زیادی از زندانیان وارد می­ساختند، جهد و تلاش می­کردند.

حتی بعضی اوقات کتاب­هایی را به ما می­دادند که از شوق آن در کنج عزلت خود پرواز می­کردیم. مسئولین کتاب را ممنوع کرده بودند و این هیئت صلیب سرخ تلاش خاصی را [برای دادن کتاب] به ویژه در مورد من که به خاطر شرایط خاصی که به علت گذراندن مدتی طولانی در انفرادی داشتم، انجام می­­دادند.

هر کس که من و علاقه­ام به کتاب و مطالعه را بشناسد، می­داند که بدترین مجازات من در زندان، محروم کردنم از آن است و مسئولین زندان این را خوب می­دانستند و در مورد من به کار می­بردند و از کتاب محرومم می­کردند و در این زمینه بسیار تنگ نظری به خرج می­دادند یا اینکه کتابها را از من مصادره می­کردند در حالیکه خیلی از امکانات کم اهمیت را فراهم می­آوردند.

نمایندگان صلیب سرخ تلاش خود را در این زمینه به کار بستند تا محدودیت­های به وجود آمده برای من در این زمینه را برطرف کنند و چنان صادقانه تلاش می­کردند که هرگز از یاد نمی­برم. از تمام توان خود و انواع راه­ها استفاده کردند تا آن محدودیت­ها را بردارند. نهایتا موفق شدند و توانستند یک مجله در مورد انسان، که از سوی هیئت صلیب سرخ و بصورت فصلی به چاپ می­رسید را به دستم برسانند.

این اولین نگاه ما به دنیای خارج از زندان بود، هر چند این نگاه از خلال اشاراتی بود که ضمن خبرهای مربوط به فعالیت­های صلیب سرخ صورت می­گرفت. هیچ کس مانند ما قدر این مجله را نمی­­دانست چرا ­که به خاطر در دسترس نبودن اخبار دنیا با شوق و اشتیاق منتظر رسیدن آن بودیم. این درحالی بود که این مجله، مجله­ی خبری نبود بلکه مربوط به فعالیتهای صلیب سرخ بود اما عزلت و غربتی که ما در آن به سر می­بردیم، آن را برای ما اولین و بهترین مجله­ی خبری نموده بود.

تلاش نمایندگان صلیب سرخ ادامه داشت تا اینکه توانستند کتاب­های صلیب سرخ و انواع انتشارات آن، مانند خاطرات سولفرینو از هنری دونان و قانون حکومتی انسان در اسلام و مانند آنها را که چاپ صلیب سرخ بودند به دستمان برسانند.

ادامه خواندن آیا نیکی جزایی جز نیکی دارد؟

چگونه جنگ مذهبی « خودکشی » مجاهدین و خدمت به اشغالگران خارجی و مرتدین محلی است ؟

چگونه جنگ مذهبی « خودکشی » مجاهدین و خدمت به اشغالگران خارجی و مرتدین  محلی است ؟

ارائه دهنده : دکتر م .هورامی  { پزشک عمومی }

چندی پیش مطلبی راهبردی از یکی از منابع تبلیغاتی اشغالگران آمریکائی و غربی را خواندم که از اهمیت و بزرگی یک توطئه ی مهم علیه مسلمین خبر میداد.

« «نیوزویك» به مقامات آمریكایی توصیه كرده است، بدون گرفتن جانب یك طرف در  درگیری‌ها ی مذهبی میان مسلمین ، تلاش كند این درگیری ادامه یابد تا مسلمانان و از جمله «القاعده» به جای حمله به غرب، مشغول اختلافات داخلی خود باشند.
در این تحلیل آمده است: این روند به همین شكل یادآور دوره اصلاحات مسیحی است. »

در قرون وسطی و اوایل رنسانس در غرب ، شاخه‌های گوناگون مسیحیت برای اثبات درستی تفسیرهای خود از مذهب به كشتار یكدیگر پرداختند. و دامنه ی اختلاف را به حدی گسترش دادند که جناح بسیار اندک و ناچیز سکولار جامعه توانستند نظر و رای  مردمان مذهبی را به خود جلب کنند .   مردم که از جدالها و درگیریهای ویرانگر میان رهبران و جناحهای مختلف مذهبی  از یکطرف و فقر و تنگدستی و دیکتاتوری حکام وابسته به مذهبیون  از دیگر سو به تنگ آمده بودند ؛ تسلیم تبلیغات سکولارهایی را خوردند که مذهب را در خود شخص محدود کرده و دست دلالان و توطئه گران مذهبی و حکام ظالم را از سر مردم کوتاه نمایند. مردم را اختلافات داخلی مذهبیون و فقر وظلم حاکم بر جامعه به طرف سکولاریستها کشاند نه حقانیت عقاید و برنامه های سکولاریستها.

ادامه خواندن چگونه جنگ مذهبی « خودکشی » مجاهدین و خدمت به اشغالگران خارجی و مرتدین محلی است ؟

ميشه بفرماييد ارتداد چيست و مرتد كيست ؟ و دليل ارتداد شيعيان چيست ؟ ( ۲)

ميشه بفرماييد ارتداد چيست و مرتد كيست ؟ و دليل ارتداد شيعيان چيست ؟ ( ۲)

ما به كرات از رهبران و بزرگان دولت اسلامي در عراق و شام و بعضي از فرق القاعده در يمن وغيره شنيده ايم كه شيعيان مرتد هستند ، ميشه بفرماييد ارتداد چيست و مرتد كيست ؟ و دليل ارتداد شيعيان چيست ؟

(سلسله درسهاي : پرسش از ما و شما ،  پاسخ  از استاد مجاهد : ابوحمزه المهاجر هورامي )

عمل اصحاب رسول الله صلي الله عليه وسلم و اجماع شان در باره ي كافر شدن مرتدين و كشتن آنها

همچون جنگ و كشتار آنها بر عليه آنهايي كه ادعاي نبوت و پيامبري مي كردند ، يا آن قبايلي كه  نماز مي خواندند ، روزه مي گرفتند ، حج مي رفتند و ساير احكام شرعي را انجام مي دادند اما از دادن زكات به دولت اسلامي امتناع مي نمودند  . نكته اي كه در اين جا لازم است ياد آور شوم اينكه در ابتدا اصحاب رسول الله صلي الله عليه وسلم آغازگر جنگ بودند نه مرتدين ، يعني به گونه اي نبوده است كه مرتدين ابتدا جنگ را شروع نموده باشند و اصحاب رسول الله صلي الله عليه وسلم در موضع دفاع قرار گرفته باشند ، بلكه كاملاً بر عكس بوده ؛  آغازگر جنگ اصحاب رسول الله صلي الله عليه وسلم بودند و احاديث هم در اين باره آشكار هستند .

ابوهريره رضي الله عنه مي فرمايد زماني كه رسول الله صلي الله عليه وسلم وفات نمود و ابوبكر به عنوان خليفه انتخاب شد ، بسياري از مردمان عرب دوباره كافر گشتند . ( صحیح البخاري / ۷۲۸۵ )

عمر رضي الله عنه هم به ابوبكر رضي الله عنه گفت : چگونه جنگ و كشتار با قومي را انجام مي دهي در حالي كه رسول الله صلي الله عليه وسلم فرموده است : أمرت أن أقاتل الناس حتي  يقولوا لا اله الا الله ، فمن قال لا اله الا الله عصم مني ماله و نفسه الا بحقه و حسابه علي الله  ” . متفق عليه .

يعني :

ابوبكر رضي الله عنه هم فرمود : والله با هر كسي كه ميان نماز و زكات جداي بياندازد خواهم جنگيد ، چون زكات حق مال است ؛ والله اگر قبلاً رسول الله صلي الله عليه وسلم آن طنابي كه پاي شتران را با آن مي بندند را به عنوان زكات از آنها گرفته باشد ، به خاطر ندادن آن طناب آماده ام با آنها بجنگم .

عمر رضي الله عنه هم گفت : سوگند به الله به همان اندازه طول كشيد كه ديدم كه الله متعال است كه دل ابوبكر را براي اين جنگ هدايت داده است به همين دليل فهميدم كه بر حق است . (  متفق علیە .)

ادامه خواندن ميشه بفرماييد ارتداد چيست و مرتد كيست ؟ و دليل ارتداد شيعيان چيست ؟ ( ۲)

ميشه بفرماييد ارتداد چيست و مرتد كيست ؟ و دليل ارتداد شيعيان چيست ؟ ( ۱ )

ميشه بفرماييد ارتداد چيست و مرتد كيست ؟ و دليل ارتداد شيعيان چيست ؟ ( ۱ )

ما به كرات از رهبران و بزرگان دولت اسلامي در عراق و شام و بعضي از فرق القاعده در يمن وغيره شنيده ايم كه شيعيان مرتد هستند ، ميشه بفرماييد ارتداد چيست و مرتد كيست ؟ و دليل ارتداد شيعيان چيست ؟(سلسله درسهاي : پرسش از ما و شما ،  پاسخ  از استاد مجاهد : ابوحمزه المهاجر هورامي )

بسم الله والحمد لله
اما بعد :

ج : قبل از پرداختن به اصل موضوع و سپاردن قضاوت به خوانندگان ، لازم است جهت روشن شدن اين موضوع مقدمه اي تاريخي در باره ي جهاد در عراق بيان شود كه مي تواند كمك مفيدي باشد :

در ۱۱ فوریه ۲۰۰۳  امام شهيد  – باذن الله – اسامه بن لادن تقبله الله در نامه ای به مردم عراق ، که از طریق شبکه الجزیره پخش شد به آنها هشدار داد که خود را برای یک جنگ صلیبی با هدف اشغال یکی از پایتختهای قدیمی جهان اسلام ، چپاول ثروتهای مسلمانان ، و روی کار آوردن یک رژیم دست نشانده برای پیروی از دستورات واشنگتن و تل آویو به منظور صاف کردن راه تاسیس ” یک اسرائیل بزرگ ” آماده کنند. او به مردم عراق توصیه کرد برای یک جنگ طولانی علیه صلیبیون و بویژه درگیر شدن در یک جنگ شهری و خیابانی آماده شوند ، در ضمن روی اهمیت عملیاتهای شهادت طلبانه ای که ضربات و آسیبهای بی سابقه ای را بر پیکر آمریکا و اسرائیل وارد کرده تاکید نمود.
بن لادن رحمه الله حتی جهادگران عراقی را تشویق نمود تا تحت یک ” همگرایی منافع” با ” سوسیالیستها ی کافر” مثل بعثی ها و دیگر گروهها ، علیه صلیبیون همکاری کنند . ارسال این پیام آشکاربن لادن –  تقبله الله – آنهم پنج هفته قبل از تهاجم نیروهای آمریکایی و انگلیسی به عراق ، با اقدامات فعالانه تری همراه شد.
نیروهای القاعده ،در همان اوایل امر حمله آمریکا به عراق، به همراه نیروهای صدر شیعه مذهب وبه دفاع ازمردمان شیعه ونهضت  آنها  ، متحداً در شهرهای شیعه نشین به جنگ با آمریکا به عنوان دشمن مشترک می پرداختند وصدها جوان خود را در این راه فدا نمودند . اما زمانی که رهبران شیعه مذهب عراق  به همراه اخوان الشياطين و بعضي از عشاير اهل سنت با آمریکا متحد شدند وبر علیه مجاهدین وتحت رهبریت سکولارهای مرتد اهل سنت وشیعه وارد جنگ با آنها گردیدند، جنگي ناخواسته بر مبارزين آزاديخواه  تحميل گردید.

ادامه خواندن ميشه بفرماييد ارتداد چيست و مرتد كيست ؟ و دليل ارتداد شيعيان چيست ؟ ( ۱ )