تئوری دید و کار گروهی در اسلام از نگاه سید قطب رحمه الله (۳)

تئوری دید و کار گروهی در اسلام از نگاه سید قطب رحمه الله (۳)

به قلم: شیخ شهید ، سید قطب رحمه الله

ترجمه :ج. جوانرودی

۲- فرمانبرداری و بندگی و خدمت گذاری و اطاعت و قبول کردن فرمن و تحت فرمان قدرت بودن:

می گویند: (دِنتهُم فدانُوا) آنها را مجبور کردم و زیر فرمان گرفتم و آنها هم فرمانبرداری کردند. (دِنتُ الرَّجُل) : به آن مرد خدمت کردم. در حدیث هم آمده: (اُرِیدُ مِن قُرَیشٍ کَلِمَه‌ً تُدِینُ بها العربُ) یعنی: گفته ای از قریش می خواهم که در نتیجه عرب در برابرشان فرمانبردار و مطیع شوند.

باز به این معنی کلمه ی (دین ) در حدیث مخصوص به خوارج آمده که پیامبر گرامی اسلام- صلی الله علیه وسلم- فرمودند: ( ێمْرُقُونَ مِن الدِّینِ مُرُوقَ السَّهْمِ مِن الرَّمِیَّه‌ِ ) یعنی:خوارج خیلی با سرعت از فرمانبرداری امام خارج می شوند آنچنان که تیر از کمان خارج می شود.

۳- شریعت و قانون، قانون و برنامه، راه و روش، آداب و رسوم:

وقتی می گویند: (فازال ذلک دینی و دَیدَنی) یعنی :هنوز آن آداب و رسوم و عادت من است، یا این که کسی بر نیکوکاری عادت کرده یا بدکاری عادت کرده می گویند(دان).

خداوند متعال می فرماید:) مَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِهِ إِلاَّ أَسْمَاء سَمَّیْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَآؤُکُم مَّا أَنزَلَ اللّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلّهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیَّاهُ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ ) یوسف۴۰

شما به جاى او جز نامهایى [چند] را نمى‏پرستید که شما و پدرانتان آنها را نامگذارى کرده‏اید و خدا دلیلى بر [حقانیت] آنها نازل نکرده است فرمان جز براى خدا نیست دستور داده که جز او را نپرستید این است دین درست ولى بیشتر مردم نمى‏دانند

یا (أَمْ لَهُمْ شُرَکَاء شَرَعُوا لَهُم مِّنَ الدِّینِ مَا لَمْ یَأْذَن بِهِ اللَّهُ )الشوری۲۱

آیا براى آنان شریکانى است که در آنچه خدا بدان اجازه نداده برایشان بنیاد آیینى نهاده‏اند

در حدیث نیز آمده که: (کانت قُرَیشُ ومَنْ دانَ بِدِینِهم ) یعنی: قریش و آنچه بر راه و رسم قریش بود از این معنی در وصف پیامبر- صلی الله علیه وسلم- آمده که (کانَ على دینِ قَومِهِ) یعنی بر عادت و راه و رسم قوم خود بود. این هم واضح است که ازدواج و طلاق و موضع گیری و سیاست هم شامل می شود.

۴- عقوبت و پاداش، بشارت و محکوم کردن و حساب:

در ضرب المثل عرب آمده که: (کَما تُدینُ تُدانُ) هر چه را که بر سر مردم بیاوری، همان بر سر خودت خواهد آمد.

خداوند متعال می فرماید: (مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ )الفاتحه۴ یعنی:خداوند روز جزا و عقوبت و پاداش.

یا این که قرآن کریم گفتار کفار را – بدین معنی – نقل می کند و می فرماید: (و انّا لمدینون) یعنی:آیا از ما سئوال می کنند و ما را به علت کارهای بد خود عقوبت خواهند داد؟!

اینجا کلمه ی (الدّیّان) به معنی قاضی و دادور دادگاه می باشد، لذا وقتی از یکی از علما درباره ی علی ابن ابی طالب – رضی الله عنه- سئوال شد.در جواب گفت: (إنه کان دیان هذه الأمة بعد نبیها) یعنی:او بزرگوارترین قاضی این امت بعد از پیامبرش بود..

پس دین از دید اسلام یک جنبه ی تئوری می باشد: یکتا پرستی که در سه مصطلح (ایمان، خداپرستی و شریعت) پدیدار می شود که مایه ی به وجود آمدن جنبه ی علمی اسلام بر آن می شود، که همان به وجود آمدن عملی مسلمانان و نظم جماعی و عملی نمودن دینشان در زندگی و در یک وجود سیاسی اجتماعی واقعی. این هم نیازمند شناخت و دانستن سه مصطلح دیگر می باشد که همانا (اسلام، امت و نهضت ) می باشد.

تئوری دید و کار گروهی در اسلام از نگاه سید قطب رحمه الله (۲)

تئوری دید و کار گروهی در اسلام از نگاه سید قطب رحمه الله (۲)

به قلم: شیخ شهید ، سید قطب رحمه الله

ترجمه :ج. جوانرودی

پس آن طور که باید با – صراحت – به اعتقادی درست و صحیح و بدور از رسوبات شرک به یکتاپرستی پایبیند باشیم، آن طور که باید – با صراحت- به یکتاپرستی در نماز و روزه و دیگر عبادات پایبند باشیم.. همان طور که در این دو میدان معتقدیم که براساس تعلیمات ربانی ایمان آورده ایم و او را می پرستیم، باید به همین ترتیب با صراحت به تمام قواعد و قوانین شریعت اسلام پایبند باشیم… سپس آن طور که با صراحت به احکام مهریه و طلاق و میراث و حلال و حرام غذا پایبند هستیم، باید همان طور هم به احکام سیاست و اقتصاد و جنگ و صلح پایبند باشیم..چون اسلام – نزد مسلمانان – قرآن و شمشیر،عقیده و نظام حکم، عبادت و سیاست و مسجد و قدرت است.. در یک کلمه دین و دولت است.. چون قرآن مصطلح (دین ) را بر حسب معانی آن در زبان عربی برای چندین معنی به کار گرفته. تمام معانی را نیز به هم پیوست داده تا همه با هم مصطلح (دین) را بیان کنند.

کلمه ی (دین) در قرآن و حدیث و فرهنگ های زبان بدین معانی آمده:

۱- مجبور کردن و قدرت و حکمرانی و فرمان دادن، مجبور کردن کسی به فرمانبرداری، همچنان استعمال نیروی اجبار کننده (sovereignty) بروی و به بندگی و فرمانبرداری کشیدنش. می گویند: (دانَ الناسَ) یعنی مردم را مجبور به فرمانبرداری کرد. وقتی می گویند: (دِنتُهم فدانوا) یعنی: من آنها را مجبور کردم و آنها هم فرمانبرداری کردند . یا (دانَ الرجلُ) یعنی: آن مرد صاحب عزّت گردید و سرافراز شد. یا (دِنتُ الرجُلَ) آن مرد را مجبور به کاری کردم که از آن متنفر است. و (دیِّنَ الرجُلُ) یعنی: مجبور گردید کاری را که دوست ندارد انجام دهد (دِنتُهُ) امور او را اداره نمودم و به دست گرفتم.(دَیَّنتُهُ القومَ) یعنی: سیاست و امور اداری آنها را به دست او سپردم.(الی یئه) شاعر هنگامی که با مادرش صحبت می کند می گوید:

(لَقَـْد دَیَّنْتِ أمرَ بَنیـکِ حَتَّـى تَرَکْتِهِمْ أَدَقَّ مِن الطَّحِینِ )

یعنی: سیاست تو درباره ی امور بچه هایت به گونه ای بود، هنگامی آنها را ترک کردی از آرد خُردتر شدند..

خدای متعال می فرماید: (أَفَغَیْرَ دِینِ اللّهِ یَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا وَإِلَیْهِ یُرْجَعُونَ )آل عمران۸۳ یعنی:آیا جز حاکمیت خدا چیز دیگری را می خواهند؟! در حالی که هر آنچه را که در آسمان ها و زمین است – بخواهند یا نخواهند – فرمانبردار خداوند متعال اند.

پیامبر هم می فرماید: (الکَیِّسُ مَنْ دانَ نَفْسَهُ وَعَمِڵ لِمَا بَعَْدَ المَوتِ) یعنی:عاقل و هوشیار کسی است که نفس خویش را فرمانبردار و مقهور و رام کند و برای آخرت کار کند.

به همین علت کسی را که بر منطقه ای یا ملتی یا تیره و عشیره ای چیره و حاکم است (دیّان) می گویند.أعشاالحرماز شاعرکه مخاطبش پیامبر- صلی الله علیه وسلم- بود می گفت: (یا سیِّد الناس و دیّانَ العرب) یعنی:ای سرور همه ی مردم وای کسی که بر تمام عرب سروری می کنی!

بر این اساس به برده (مَدین) می گویند و به کنیز(مدینة) و (ابن المدینة) پسر کنیز (الأخطل) شاعر می گوید:

رَبَت و رَبا فی حِجرِها ابنُ المَدینةِ یعنی: پسر کنیزی در آغوشش پرورش یافت.

در قرآن هم آمده که (فَلَوْلَا إِن کُنتُمْ غَیْرَ مَدِینِینَ . تَرْجِعُونَهَا إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ )الواقعه ۸۶-۸۷ یعنی : اگر راست می گوئید شما زیر حیطه ی قدرت خدا نیستید و در مورد اعمالتان سؤال نمی شود، پس اگر چنین است چرا جان را به لاشه ی مرده بر نمی گردانی و می گذارید بمیرد.

تئوری دید و کار گروهی در اسلام از نگاه سید قطب رحمه الله (۱)

تئوری دید و کار گروهی در اسلام از نگاه سید قطب رحمه الله (۱)

به قلم: شیخ شهید ، سید قطب رحمه الله

ترجمه :ج. جوانرودی

یکی از نقاط بنیادی تفاوت ها در میان اهل اسلام و سکولاریستهای مناطق مسلمان نشین، تعریف مصطلح (دین ) می باشد..

هر فلسفه و مدرسه ی فکری، هر ایدئولوژی و عقیده ی سیاسی دید خاص خود را درباره ی انسان و زندگی و جهان دارد، نیز هر یک دارای درباره ی مفردات حرکت و تغییر و تحول ملت ها تعریف خاص خود را دارد، و در نتیجه هر یک از آنان تعریف خاص خود را درباره ی (دین) دارد.

وقتی که درباره ی اسلام – مانند یک دین – سخن به میان می آوریم عدالت این است که بگذاریم اسلام از دیدگاه خودش خود را تعریف کند، نه این که بگذاریم کسانی را که مسلمان نیستند با دید خاص خود اسلام را تعریف کنند که متعلق به اسلام نیست.. همچنان که عدالت و تحلیل علمی نیست، اگر مصطلح (دمکراسی ) را بدون در نظر گرفتن زبان یونانی اصلی خود معنی کرد. و ما از طرف خود معنی و تعریف خاصی را – از دید و نظر خود – بسازیم و به مردم بگوییم و آنها را مجبور کنیم که: معنی و تعریف دمکراسی همین است!! در نتتیجه این ظلم است و مورد قبول نخواهد بود و هیچ عاقل و با انصافی آن را قبول نمی کند. معنی و تعریف اسلامی اسلام، هم همان طور است، علت بنیادی جور و ستمی که بر اهل اسلام روا می دارند همین است.

اهل اسلام به حکام کشورهای خود و به دشمنان خود می گویند: چرا شما نمی گذارید ما اهل اسلام دین خود را تعریف نماییم؟! چرا نمی گذارید ما خودمان دین و امت و حرکت اسلامی خود را بیان کنیم؟! چرا اصرار دارید که باید همان تعریفی را که شرق و غرب برای دین دارند بر ما تحمیل نمایید؟! چرا ما را مجبورمی کنید ما هم یک بار مانند چپ گرایان بگوییم: (دین تریاک ملت ها است) و بار دیگر هم مانند غرب زدگان بگوییم: (دین مسأله ای شخصی است و ربطی به سیاسیت ندارد). چرا به خود اجازه می دهید از دید غرب ما را بنگرید و با القاب زشتی که غربی ها به مسلمانان نسبت می دهند، ما را صدا بزنید؟ چرا این مصطلحات خشونت آمیز را به ما نسبت می دهید؟!

مسلمانان این را درک می کنند که حکام و اُمَرای کشورهای ما، غرب آنها را – به کوری چشم ما – بر ما به سلطنت رسانده و آنها دانسته یا ندانسته آنچه را که غرب درباره ی اسلام و مسلمانان و حاکمیت و تمدن آنها می گوید همان را بازگو می کنند ! و همان نقشه های غرب را – بدون کم و زیاد – به مورد اجرا می گذارند که از دیرباز و نیز هم اکنون برای مقابله با اسلام و مسلمانان آن را کشیده اند. بدون توجه به مواردی که اسلام در مورد آن با دین های دیگر اختلاف دارد، یا موارد اختلاف میان مسلمانان و غیر مسلمانان… و این که چون در غرب دین و دولت از هم جدا شده حتماً باید در کشورهای اسلامی هم اسلام از سیاست جدا باشد..این هم اولین جبهه ی اختلاف و جنگ میان مسلمانان و حکام و اُمرای کشورشان و سیاست مداران و روشن فکران طرف آن کسانی که سرزمین های اسلامی به آنها مبتلا شده می شود..

تمام مسلمانان معتقدند که توحید (یکتاپرستی) تمام جوانب عبادت و معامله را در بر می گیرد، یعنی عبارت است از عقیده و عبادت و قواعد و قوانین، جدا نمودن این سه رکن از هم دیگر غیر ممکن و نامناسب است.

آن طور که مسلمان باید معتقد باشد که خدای متعال در امر خلق و ملک تک وتنها و شریکی ندارد و نباید با او شریکی قرار داد، یعنی فقط باید او را پرستید و بس. همان طور که نباید با خداوند در خلق و عبادت شریکی ورزید، نباید در قانون گذاری و حاکمیت هم هیچ نوع شریکی به او ورزید.. پس نباید کسی در آن سه رکن دینی شریک خداوند باشد..

از ریشه های حمایتهای ایران از حماس:  نواب صفوی شیعه ۱۲ امامی اولین رهبر اخوان المسلمین در ایران

از ریشه های حمایتهای ایران از حماس:  نواب صفوی شیعه ۱۲ امامی اولین رهبر اخوان المسلمین در ایران

به قلم: شیعه علی

واقعیتهای تاریخی و طوفان الاقصی و حمایتهای محور مقاومت از قیام مسلمین در غزه به رهبری گروه حماس که خود را دارای منهج اخوان المسلمین معرفی می کند ما را به ریشه های تاریخی جریان کنونی حاکم بر ایران با اخوان المسلیمن می رساند.

به گواهی تاریخ اولین رهبر اخوان المسلمین در ایران ” نواب صفوی ” از روحانیون شیعه مذهب و بنیانگذار گروه فدائیان اسلام بود که رزم آرا و منصور را ترور کردند، و بعدها الگوئی برای رهبران ایران چون آیت الله خمینی و بخصوص آیت الله خامنه ای شد.

در مورد نواب صفوی می خوانیم که: ” وقتى نواب صفوى از سوریه دیدن كرد و با شیخ مصطفى السباعى دبیركل اخوان‌المسلمین در آن كشور ملاقات نمود، سباعى نزد وى گله كرد كه بعضى از جوانان شیعه به حركت‌هاى لائیك و ملى ملحق مى‌شوند! و به حركت اسلامى نمى‌پیوندند، و نواب صفوى بالاى منبر رفت و در برابر جمعى از شیعیان و سنیان گفت:

«هر كس مى‌خواهد شیعه جعفرى واقعى باشد، به صفوف اخوان‌المسلمین بپیوندد»

آیت الله خامنه ای از مترجمین اولیه ی آثار سید قطب از رهبران برجسته ی اخوان المسلمین است، سید قطب هم در متنی تکان دهنده برای جاهلین مغرض در مورد نهضت شیعیان جعفری ایران در زمان خودش می گوید:

«… باید گفت امروز تنها اخوان المسلمین نیستند که خواستار اتحاد مسلمانان و ایجاد حکومت واحد اسلامی است.. این خواسته آیت الله کاشانی، رهبر مذهبی ایران هم هست که بر سر «انگلیسی های سگ» فریاد می زند که نه تنها از ایران، بلکه از کل جهان اسلامی بیرون بروند. او پیمان تشویق و رهنمودهای خود را برای نخست وزیر مصر می فرستد و در خیابان های ایران راه پیمائی هایی به نفع مصر و آرمان عادلانه آن برپا می دارد… این خواسته احمد حسین، رهبر حزب سوسیالیست مصر نیز هست که در نامه گرم خود خطاب به آیت الله کاشانی رهبر ایران، آن را مطرح می سازد که با شمشیر اسلام بر پیکر انحصار نفت ضربه زد. این بیداری است… هدایت است… نور است. وجدان تمامی امت است که بیدار می شود و راه می گشاید و نور می افشاند. این یک سروش آسمانی است.. سید قطب ـ قاهره ذیحجه ۱۳۷۰ هـ»

نواب صفوی در ضمن مصاحبه ای با یک خبرنگار پاکستانی که متن آن در ماهنامه «المسلمون» (ارگان اخوان المسلمین شماره اول سال پنجم، چاپ دمشق ـ سوریه)، نقل شده است، می گوید:

«.. آیا زمان آن فرا نرسیده که مسلمانان حقایق را دریابند و جناح بندی شیعه و سنی را کنار بگذارند و همگی به کتاب خداوند تمسک بجویند؟ البته وجود مذاهب اسلامی، یک امر طبیعی است و ما نمی توانیم آنها را کنار بگذاریم، ولی با بهره برداری از این وضع به نفع دشمنان، باید مبارزه کنیم».

بعدها که نواب صفوی توسط حکومت سکولار پهلوی کشته شد، اخوان المسلمین جهانی از او تحت عنوان «شهید اخوان» نام برد.

واضح است ارتباط حماس شافعی مذهب با ایران شیعه جعفری منهجی و راهبردی است نه موقتی و تاکتیکی.

کلیاتی از مسیر جهادی مومنین اهل جماعت

کلیاتی از مسیر جهادی مومنین اهل جماعت

نوشته: حسن البنا رحمه الله
ترجمه: صفیه مخدومی
برادرانم!
برای ما واجب است که حد و مرزهای اسلام را به طور واضح و کامل و بدون زیادت و نقصان برای همه‌ی مردم بیان کنیم، این بخش نظری اندیشه‌ی ماست.
باید از همه بخواهیم که خواسته‌های شریعت را اجرا کنند و آنان را وادار کنیم که به آن عمل نمایند و این بخش عملی این اندیشه است.
مرجع ما در همه‌ی امور قرآن است که هیچ سخن باطلی در آن راه ندارد و نیز سنت صحیح و ثابت از رسول‌ الله صلی الله علیه و سلم و سیرت مطهر سلف صالح می‌باشد.
و هر عملی که انجام می‌دهیم فقط بخاطر رضایت الله متعال و ادای مسؤوليت و هدايت بشر و رهنمایی مردم باشد.
در راه محقق ساختن اندیشه‌ی اسلامی تلاش خواهیم کرد و تا زنده‌ایم بخاطر آن مبارزه خواهیم کرد و مردم را به سوی آن دعوت خواهیم داد و از هیچ تلاشی دریغ نمی‌ورزیم و با آن آبرومندانه زندگی خواهیم نمود و یا آبرومندانه خواهیم مرد.
و شعار همیشگی ما این است:
الله هدف و مقصد ماست
پیامبر رهبر و پیشوای ماست.
قرآن قانون ماست.
جهاد راه ماست.
و مرگ در راه خدا بزرگترین آرزوی ماست.

جنایات صهیونیستهای سکولار بیدار باشی در برابر دسیسه های زنجیر وار سکولاریستها

جنایات صهیونیستهای سکولار بیدار باشی در برابر دسیسه های زنجیر وار سکولاریستها

به قلم: فضل احمد هراتی

پس از جنایاتی که در این چند روز گذشته با چشم سر از کفار سکولار صهیونیست و حمایتهای بی دریغ سایر کفار سکولار مثل آمریکا و انگلیس و فرانسه و غیره از این جنایتکاران سکولار دیدیم ایجاب مى نماید که تمامى مسلمانان جهان ، حساسیت معنوى و اعتقادى مسئله را با همۀ عمق و فراز و نشیب آن به خوبى درک نموده و تصمیم قاطع، همه جانبه و بنیادى خویش را بخاطر سرکوبى این عساکر سکولار موجود در سرزمینهای اسلامی و در رأس آن امریکا گرفته و مسئولیت هاى ایمانى شانرا در ضربه زدن به این متجاوزین سفاک و ضد دین، ادا و ایفا نمایند.

آرى! هرچند که ایشان به همکارى غلامان و مزدوران شان در کشور هاى اسلامى در جهت بدست آوردن اهداف شوم و خطرناک شان بنابر حساسیت هاى جدى اعتقادى و اجتماعى، همواره از موضوعات جانبى و غیر مرتبط به اغراض اصلى که در سینه هاى پرکینۀ شان مى پرورانند، حرف زده ولى گاهگاهى، هم در لفظ و هم در عمل، شراره هایى از این قلب هاى تیره و آتشین علیه مسلمانان، به بیرون سرزده و از ذخیرۀ آتش هاى نهانى خشم و غضب شان در برابر مسلمین، دیگران را مطلع ساخته اند. که غرض اثبات مدعاى خویش و آگاهى مسلمانان جهان بر موارد آتى اشاره مى تواند کرد:

١_ هتک حرمت به قرآن عظیم الشان به انواع مختلف و گوناگون از طرف کفار سکولار در زمان حال و در گذشته توسط عساکر امریکایى هم در عراق و هم در افغانستان ، چه در ملاء عام و یا هم در میان زندانیان گوانتانامو، ابوغریب و بگرام در پیشروى زندانیان مسلمان ، غرض آزار و اذیت روحى ومعنوى ایشان .

٢_ نوشتن کلمۀ طیبه در توپ فوتبال و آنرا به تعداد کثیرى چاپ، تهیه و به نحو فتنه انگیزى آماده نموده و از فراز آسمان از طیاره ها بر زمین و میان قرا و قصبات در میان دست و پاى اطفال و بچه هاى خورد سال انداختن، حکایت از چه مى کند؟

٣_ طرح برنامۀ انتخاب و گزنیش نوجوانان میان سنین ١٢-١٦ از طرف وزارت خارجه امریکا، از کشور هاى اسلامى آنهم از میان مناطق، اقوام و فامیل هائیکه روحیه ضد امریکایى دارند، انتقال آنها تحت عنوان تربیه علمى ولى در اصل بخاطر شتشوى مغزى در امریکا، جز آخرین شکار هاى کفار سکولار در امر انحراف نسل آیندۀ جوامع اسلامى و استخدام تخمینى آنها در فردا هاى پس از شکست ، دیگر چه مفهومى را افاده مى کند؟

٤- کارتونهاى اهانت آمیز نسبت به پیامبر صلى الله علیه وسلم که تمسخر بر اسلام و تمامى مسلمانان جهان بود، که  از طریق دنمارک در همۀ جهان پخش وتوزیع شده واحساسات همۀ مسلمانان دنیا را خدشه دار نمود.

انجام همۀ این امور به صورت زنجیره اى و سلسله وار، بازگو کنندۀ دسایس و توطئه هاى عمیق سکولاریستهای جهانى ، علیه مسلمانان دنیا مى باشد!!

بلى ! ای مؤمنین رنجدیده !

همۀ این متجاوزین سکولار غاصب ومخصوصاً صهیونیستها و امریکایى ها، باچنین پلانهاى شوم وهمچو طرزتفکر هاى مزخرف جهت برپانمودن آشوب ها وایجاد فتنه هاى اینچنینى بر سرزمینهای اسلامی ما تجاوز نموده اند. هر روزى  جنایات بى سابقۀ را مرتکب شده و خون هاى پاک مزیدى را، از هموطنان مؤمن ما اعم از عوام وخواص، برزمین مى ریزند.

وقتیکه باوجود این همۀ تلفات، خسارات و مصارف همراه بارسوایى هاى جهانى، خود را از اهداف و مقاصد شوم شان خیلى ها دور وحتى محروم احساس مى کنند، اینجاست که آتش بغض وحسد شان هر چه بیشتر شعله ورشده و دست به چنین کارهاى منافى اصول اخلاقی می زنند.

نیاز مبرم همه انسانها به داشتن نظام اسلامی

نیاز مبرم همه انسانها به داشتن نظام اسلامی

به قلم: نثار احمد اعتمادی

بدون شک بهترین نظام و به‌طور مطلق، برای امت اسلامی و کل بشریت، نظام حکومت اسلامی است که از آن به‌امامت کبرا و حکومت اسلامی عنوان و تعبیر می‌شود که حقوق و آزادی‌ انسان‌ها، در زیر لوای آن، بسیار عادلانه و منصفانه تأمین می‌گردد و امت مسلمه با داشتن چنین دین غنی، جامع و کامل به‌هیچ برنامه و نظام سیاسی دیگری مجتاج نیست؛ حتی می‌توان گفت   «نظام اسلامی» همانا راهنمایی مردم جهت اصلاح‌شان به طرف راه درست و کامیابی در دنیا و آخرت.

اهداف حکومت‌داری پایدار و موفق: 

هدف از اقامه حکومت اسلامی، نگهبانی دین و سیاست دنیا به آن است و به طور واضح‌تر مقصد از برپای نظام اسلامی موفق، در دو چیز اساسی می‌باشد:

۱. جلوگیری از هرج و مرج و ایجاد اداره و نظم که در ساحه آن خون، مال و آبروی مردم حفاظت شود و امنیت تأمین گردد.
۲. تطبیق احکام شر عی و باز ساختن فضا برای دعوت و عبادت.

در نتیجه می‌توان گفت، یگانه نظامی که در آن، حقوق انسان‌ها در آن تامین می‌شود و مال و سرمایه آنان محفوظ است، نظام اسلامی می‌باشد و دین اسلام یک دین جامع و فراگیر بوده و برای تمام جوانب زندگی اصول و قواعد همچون مسایل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تعلیم و تربیت برنامه دارد، هیچ مسئله‌ای در زندگی وجود ندارد؛ مگر آنکه حکم آن در یکی از احکام تکلیفی اسلام«واجب، مستحب، حرام، مکروه، مباح» وجود دارد که در هیچ نظام دیگر این ویژگی‌ها یافت نمی‌شود.

اگر خواسته باشیم در یک کلام ارزش و مقام نظام اسلامی را بیان کنیم  و با بیانی شیوا به تصویر بکشیم، می‌توانیم بگوییم که  حکومت اسلامی یعنی: راه روشن، سعادت، سربلندی انسان و در نتیجه نظام خوب برای خوب‌ها. 

دعوت رسمی نماینده حماس برای کمک به مردم مظلوم غزه از طریق جبهه جهانی شباب المقاومة

دعوت رسمی نماینده حماس برای کمک به مردم مظلوم غزه از طریق جبهه جهانی شباب المقاومة

خالد القدومی نماینده حماس:غزه در چند روزگذشته متحمل بدترین خسارت ها در ۷۰ سال قبل شده است؛

وی افزود: جبهه شباب المقاومة برنامه خاصی برای کمک به مردم مظلوم غزه دارد؛از همه خیرین دعوت میکنم که کمک های خود را از طریق مجموعه شباب المقاومة که مورد اعتماد ما و همه نهاد ها است به غزه برسانند.

جهت کمک به مردم مظلوم فلسطین و سایر اموراجتماعی کمک‌های خود را به شماره کارت زیر

????????????

۶۰۳۷۹۹۷۷۵۰۰۰۴۳۴۴

بنام «جبهه جهانی شباب المقاومة»واریز نمایید.

ما باید بدون اتخاذ موضع عذرخواهی، واضح و روشن از حق دفاع کنیم

ما باید بدون اتخاذ موضع عذرخواهی، واضح و روشن از حق دفاع کنیم

اثر: انور العولقی ( امیر انصار الشریعه یمن)‌

“آری! ما باید قطعاً بلند شده و حق را صاف و شفاف اقرار کنیم و برای حق (در هر جبهه) بجنگیم، از سوی دیگر ما باید کاملاً مطمئن باشیم هر کاری دشمنان خدا انجام دهند باز هم در نهایت پیروزی از آن مسلمانان خواهد بود زیرا در حدیث قدسی، الله تعالی می فرماید : 

«من عادى لي وليا فقد اذنته بالحرب»
“هر  شخصی با دوستان من دشمنی بکند بنابراین من با او جنگ خواهم کرد” [بخاری]

آمريكا با دوستان الله دشمنی کرده است لهذا او (آمریکا) با الله متعال مي جنگد و نتيجه و عاقبت معلوم است كه چه خواهد شد!
اما ما چگونه باید با این وضعیت روبرو شویم؟

این در جای خود درست است که دین الله (به حکم او) پیروز خواهد بود اما ما نیز می خواهیم در این (پیروزی) سهمی داشته باشیم، ما می خواهیم در اجر سهیم باشیم! ما نمی خواهیم مثل تماشاچیان فقط در یک گوشه نشسته و تماشا کنیم …!    اگر آمریکا آشکارا بدون احساس هیچ شرمی این سخن را می گوید که می خواهد اسلام را تغییر دهد، پس وظیفه ماست که تلاش خود را برای دفاع از دین خود در برابر این فساد افزایش دهیم .

برادران و خواهران!  ما باید موضع اسلام را در مورد امور تنازع به وضوح ارائه دهیم،  ما باید در مورد موضع (صرفاً اسلامی) خود در مورد حکومت اسلامی بر روی زمین و اعلاءکلمة الله و خلافت به وضوح و آشکارا صحبت کنیم، ما باید دیدگاه خود را نسبت به دموکراسی و جایگاه آن در اسلام واضح سازیم که این یک نظام غیر اسلامی است! ما باید اسلام را برای شوری در نظر بگیریم و اینکه چه چیزی را نمایندگی می کند، در این موارد ما باید سخن بگوییم، ما باید دیدگاه خود را در مورد قانون حدود در اسلام را مطرح کنیم، ما باید در مورد مسائلی مانند تعدد زوجات، “فمینیسم”، حقوق بشر و … صحبت کنیم که موضع ما در قبال آنها چیست! ما باید بدون عذرخواهی و صادقانه در مورد این مسائل بیان کنیم و آن را برای عموم مسلمانان واضح سازیم تا مبادا چنین شود که فریب برنامه های غرب را بخورند”

پیامی مختصر به بلوچهای جاهلی که مولوی ها را به جای الله به اربابی گرفته اند و بازیچه دست آنها شده اند

پیامی مختصر به بلوچهای جاهلی که مولوی ها را به جای الله به اربابی گرفته اند و بازیچه دست آنها شده اند

به قلم: براهندک بلوچ

مدتهاست در فضای مجازی از فعالیت در هر گروهی که تابع استدلال و منهج صحیح اهل سنت و جماعت نیستند و عدالت و انصاف را کنار گذاشته اند  صرفنظر کرده ایم و هیچ تمایلی به کل کل کردن و مشاجره با هیچ اهل قبله ای نداریم؛ اما سخنان جاهلانه ی عده ای از مریدان مولوی ها من را بر آن داشت نکاتی را عرض کنم. فقط دقت کنید ببینید امام ابوحنیفه رحمه الله و دیگر بزرگان ما چه می گویند:

امام ابوحنیفه رحمه الله سخت نگران اختلافات مذهبی مسلمانان بود و ضمن دعوت مردم به تحصیل العلم (قرآن و احادیث) و فقه و بینش، آنان را از تقلید جاهلانه و کورکورانه از سران فرقه‌ها وگروه‌های مختلف برحذر می‌داشت؛ (العالم و المتعلم، ج۱، ص۳۲ به بعد،)

و در روایتی از ایشان نقل شده است: حَرامٌ عَلى مَن لَمْ يَعْرِفْ دلیلی أن يُفتَی بکلامی؛ (ابن عابدین در حاشیه اش بر «البحر الرائق» ج ۶، ص ۲۹۳ و در «رسم المفتى»، ج ۷، ص ۲۹ و ۳۰) حرام است بر كسى كه دليل مرا نداند و با اقوال من فتوى بدهد.

یا می گوید: لا يَحِلُّ لِأَحَدٍ أَنْ يَأْخُذَ بِقَولنا مَا لَمْ يَعْلَمْ مِن أینَ أخَذناهُ؛ (ابن قیم در «اعلام الموقعین» (۲/۳۰۹)) برای احدی جایز نخواهد بود که سخن ما را بدون اینکه بداند ما آن را کجا گرفته‌ایم، بپذیرد.

به عنوان مثال اخیراً و رد بحبوحه ی جنایات رژیم صهیونیستی در غزه،  مولوی عبدالحمید زاهدان سخنانی زده که بر اساس آن حاکمیت اشغالگران سرزمینهای اسلامی در سرزمینهای اشغالی مسلمین به رسمیت شناخته می شود در حالی که بر اساس تمام مذاهب اسلامی جهاد با این اشغالگران مثل نماز و روزه فرض عین است…  

انصاف و عدالت داشته باشید؛ یا بگوئید بر اساس منهج اهل سنت و جماعت نمی دانیم حکم متجاوز و اشغالگر چه هست تا برایتان توضیح داده شود یا بگوئید می دانیم و این مولوی بر اساس این دلایل بر اساس فقه مذهب خودمان عمل کرده یا این مولوی بر اساس فقه مذهب خودمان اشتباه کرده…. مگر اینها کی هستند که سخنشان مطلق است و کسی نمی تواند به آنها ایراد بگیرد؟

به قول ابن عباس و عقبه و مجاهد و امام مالک و امام احمد بن حنبل و دیگران: لَيْسَ أَحَدٌ بَعْدَ النَّبِيِّ صلی الله علیه وسلم إلَّا وَ يُؤْخَذُ مِنْ قَوْلِهِ وَ يُتْرَكُ إلَّا النّبی صلي الله عليه و سلم. (ابن عبدالبر در «الجامع» (۲/۹۱) و ابن حزم در «اصول الأحکام» (۶/۱۴۵)) به جز شخص پیامبر صلي الله عليه و سلم ، کسی دیگری از انسان‌ها چنین نیست که حتماً سخنش پذیرفته شود، بلکه می‌توان سخنش را پذیرفت یا ترک کرد.

من دلیل شما بر اساس منابع فقهی اهل سنت و جماعت را می خواهم چون امام ابوحنیفه رحمه الله می گوید: حرامٌ على مَن لم يعرف دليلي أن يُفتي بكلامی؛ (الدهلوي، الإنصاف،  ص۱۰۴)حرام است بر كسى كه دليل مرا نداند و با اقوال من فتوى بدهد.

متوجه هستید حرام یعنی چه؟

یعنی امام ابوحنیفه کسانی را که دلیل او را از قرآن و احادیث صحیح رسول الله صلی الله علیه وسلم یا از اجماع یا از قول صحابی یا از قیاس صحیح نمی‌دانند از پذیرش تقلید کورکورانه آراء  خودش منع می کند چه رسد به شاگردانش یا مولوی های دست چندم قرون بعدی؛ به همین دلیل باید از مولوی ها و خطبای مساجد که تعدادی از آنها دارودسته ی منافقین مخرب هستند و از دادن دلیل فراری هستند برای هر سخنشان دلیل خواست که مرجع این سخنت از منابع مورد پذیرش خود امام ابوحنیفه چیست؟ چون خود امام ابوحنیفه باز می گوید: إِذَا قُلْتُ قَوْلاً يُخَالِفُ كِتَابَ اللهِ تَعَالَى وَ خَبَرَ الرَّسُولِ صلی الله علیه وسلم فَاتْرُكُوا قَوْلِي. (الفلانی، الایقاظ، ص ۵۰) هر گاه سخن من با کتاب الله و حدیث رسول الله صلي الله عليه و سلم، مخالفت داشت، آن را ترک کنید.

ما باید بیاموزیم که از خطبا و علما دلیل از ادله الفقه مذهب خودمان بخواهیم و گرنه به سادگی دارودسته ی منافقین با عقاید و خود ما بازی می کنند و مثل یهود و نصارا به سادگی در پرستش رهبان و احبار می افتیم . اتَّخَذُواْ أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَاباً مِّن دُونِ اللّهِ (توبه/۳۱) هودیان و نصرانی ها علاوه از الله، علماء دینی و پارسایان خود را هم به خدائی پذیرفته‌اند (چرا که علماء و پارسایان، حلال الله را حرام، و حرام الله را حلال می‌کنند، و خودسرانه قانونگذاری می‌نمایند، و دیگران هم از ایشان فرمان می‌برند و سخنان آنان را دین می‌دانند و کورکورانه به دنبالشان روان می‌گردند) پناه بر الله.