الهه های قوم گرائی و حزبگرائی و….  مدرن و تازه هستند یا باستانی و کهنه اند؟

الهه های قوم گرائی و حزبگرائی و….  مدرن و تازه هستند یا باستانی و کهنه اند؟

به قلم: عبدالحمید الخراسانی

زمانی که ما می گوئیم لا اله الا الله یعنی ما الله های مختلفی را رد می کنیم و بعد به الله اقرار می کنیم . این یعنی اله و خدایان باطلی وجود دارند که توسط جاهلین تولید شده اند که ابتدا باید این خدایان باطل انکار و رد شوند بعد به الله واحد اقرار شود.

در کل، خدا: عبارت است از آن سرچشمه اي كه منهج و قانون زندگي ات را از آن گرفته يا اين كه يكي از عبادت هايت را برايش انجام داده اي، حالا آن خدا خداي حق باشد يا باطل.

خداي حق: يعني الله؛ ذاتي كه من و شما و تمام موجودات را خلق كرده، مالك تمام جهان است، رازق، اداره كننده، ميراننده و زنده كننده ي من و شما بوده و بهشت و جهنم نيز در اختيار وي است و بر همه چيز قدرت مطلق و نامتناهي دارد.  در اين صورت، خدايي كه صاحب آن همه عظمت و قدرت باشد، تنها همين خدا شايسته ي آن است كه پرستيده شده و از او حرف شنوي شود. به همين دليل اين الله براي آفريده هايش برنامه، قانون و شريعتي قرار داده است كه اسلام است و به ما امر نموده كه تمام عبادت هايمان در این دنیا (يعني كار، زندگي شخصي، خانوادگي، اجتماعی، حکومت، اقتصاد، آموزش و پرورش و …) و حتی روش مرگمان نيز مختص او باشد. قُلْ إِنَّ صَلاتي‏ وَنُسُکي‏ وَمَحْيايَ وَمَماتي ‏لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ (انعام/۱۶۲) بگو: نماز و عبادت و زيستن و مردن من از آن خدا است كه پروردگار جهانيان است.

در این صورت هر موجودي كه نتوانست خالق شود حق هم ندارد كه آمر (امر و نهي كننده) باشد، بايد الله آمر باشد چون خالق است، خودش هر چيزي را به مقدار و كيفيتي معين خلق كرده و مشكلات و راه حل هاي اين موجودات را مي داند و تنها خودش چگونگي اداره و كنترل آن ها را مي داند؛ در اين صورت كس ديگري غير از وي حق قانون گذاري و فرمانراويي ندارد.

خداي ناحق و باطل هم  که باید انکار شوند عبارت است از: تمام خطوات، قانون، برنامه، كانال و عبادت هايي كه از جانب غير الله به وجود آمده اند. هم چون:

  1. انديشه ي خويشاوندي و ملي گرائي و ناسیونالیسم
  2. حزب و مرامنامه ي حزبي . یکی دیگر از نامهای مشرکین یا سکولاریستها در قرآن احزاب است . یعنی وجود حزبهای مختلف .
  3. عوض نمودن قانون الله با قانون و برنامه اي ديگر. قانون ساخته شده توسط بشر كه عيناً چيزي مثل شرع و دين است. برنامه و قانون مكتوب شده اي بر خلاف قانون شريعت الله است كه در آن راه و رسم اداره ي زندگي فردي، اجتماعي، اقتصادي، سياسي، آموزش و پرورش، امر و نهي، حد و حدود، ارزش و ضد ارزش، مجازات و … دقيقاً معين گشته است.

كساني كه چنين قانوني را نوشته و يا در تدوين چنين قانوني مشاركت داشته اند در اين صورت به خود صفت خدايي داده و تبديل به خدا گشته اند، چون چنين كاري تنها حق الله است؛ آن هايي هم كه به چنين قانوني رأي داده اند مثل اين است كه بگويند دين و قانون الله به دردمان نمي خورد و آن را نمي خواهيم و به خدايي غير از الله اعتراف نموده اند كه براي شان قانون نوشته اند.اینها به اضافه تمام این الهه ها و خدایان دروغینی که جاهلها برای خود تراشیده اند همگی باستانی و کهنه هستند که عده ای در قالب امروزی بودن بیان می کنند. تمام پیامبران و منجمله رسول خاتم صلي الله عليه و سلم برای مبارزه با این کهنه پرستان آمده اند . به همین دلیل پیامبر خاتم مي فرمايند: من قال«لا إله إلا الله»، وكفر بما يعبد من دون الله؛ حرم ماله، ودمه، وحسابه على الله. (مسلم- الإيمان ۲۳) هر كسي بگويد لا اله- الا الله (همين كافي نيست) سپس كافر و بي باور گردد نسبت به تمام آنچه غير از الله عبادت مي گردد، در اين صورت است كه خون و مالش بر مسلمين حرام مي گردد و داخل قلبش هم امري است مربوط به الله و ما چيزي از آن نمي دانيم.

پس اگر كسي قصد دارد مسلمان گردد ابتدا بايد «لا اله» را بر زبان رانده و از تمام  خدايان دروغين و باطل مثل ملی گرائی و نژاد گرائی و حزب بازی و تمام مسیرهای غیر شرعی  برائت و بيزاري جسته و به طاغوت کافر گردد و به دنبال آن«الا الله» را بر زبان رانده و اهل توحيد گردد.

آنهایی که قانون شریعت الله راضی نیستند و دنبال قوانین سکولاریستی می گردند

آنهایی که قانون شریعت الله راضی نیستند و دنبال قوانین سکولاریستی می گردند

به قلم: محمد اسامه

یکی از مصیبتهای مرجئه در عصر ما این است که دروازه ها را برای ورود عقاید کفری سکولاریستی در بین مسلمین باز کرده است همچنانکه به قول وکیع رحمه الله در گذشته دروازه ها را برای جهمیه باز کرد.

سکولاریسم یعنی حاکم کردن قوانین تولید شده توسط بشر به جای قوانین الله در امور حکومتی و جامعه و حتی در امور خانوادگی.

شیخ الإسلام ابن تیمیه می گوید:

” لیس لأحد أن یحکم بین أحد من خلق الله؛ لا بین المسلمین، ولا الکفار، ولا الفتیان، ولا رماه البندق، ولا الجیش، ولا الفقراء، ولا غیر ذلک؛ إلا بحکم الله ورسوله، ومن ابتغى غیر ذلک؛ تناوله قوله تعالى: أَفَحُکْمَ الْجَاهِلِیَّهِ یَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْمًا لِّقَوْمٍ یُوقِنُونَ [ المائده:۵۰ ] ، وقوله تعالى: فَلاَ وَرَبِّکَ لاَ یُؤْمِنُونَ حَتَّىَ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لاَ یَجِدُواْ فِی أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُواْ تَسْلِیمًا [ النساء:۶۵ ] ؛ فیجب على المسلمین أن یحکِّموا الله ورسوله فی کل ما شجر بینهم.” [ مجموع الفتاوى : ۳۵/ ۴۰۷-۴۰۸ ]

 “برای هیچ احدی روا نیست در میان مردم قضاوت کند مگر اینکه باید به حکم الله و رسولش قضاوت کند ، حال چه میان مسلمانان قضاوت کند یا کفار و یا کودکان ، یا تفنگچیان و سپاهیان ، ویا فقیران  و هر کس غیر از این را انجام داد  مشمول این آیات الهی قرار می گیرد

🔹 أَفَحُکْمَ الْجَاهِلِیَّهِ یَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْمًا لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ [ مائده : ۵۰ ]

آیا آن ها حکم جاهلیت را می خواهند؟! چه کسی بهتر از الله، برای گروهی که یقین دارند، حکم می کند؟!”

🔹 فَلَا وَرَبِّکَ لَا یُؤْمِنُونَ حَتَّىٰ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لَا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُوا تَسْلِیمًا [ نساء : ۶۵ ]

 “نه، سوگند به پروردگارت که آنها ایمان نمی آورند، مگر اینکه در اختلافات خویش تو را داور قرار دهند، و سپس از داوری تو، در دل خود احساس ناراحتی نکنند و کاملاً تسلیم باشند.”

پس بر مسلمانان واجب است که الله و پیامبرش را در هر اختلافی که میانشان رخ می دهد حکم قرار دهند.”

پس شرط مومن بودن حاکم کردن قوانین شریعت الله در زندگی است بخصوص در حاکمیت که با زندگی عمومی انسانها سروکار دارد.

مومنین اهل دعوت و جهاد و محافظت از اسرار

مومنین اهل دعوت و جهاد و محافظت از اسرار

به قلم: خالد سیف الله المسلول

اهل دعوت و جهاد با آنکه اهل جماعت شده اند و از مشکلات اهل تفرق دور هستند الحمد لله، اما باز لازم است به مساله ی محافظت از اسرار بخصوص در مبارزه با مفسدین اجرائی و اهل بدعت در فضای حقیقی دارالاسلام و در فضای مجازی اهمیت دهند.

قدیم می گفتند، حرفی به ۳۰ دندان برسد به ۳۰ خانه هم می رسد و هر سر و رازی که به بیش از دو نفر برسد پخش خواهد شد و این امر در رابطه با اسرار زناشویی، دو شریک، کارگر و کارفرما و کارمند و مدیر و … صدق می کند اما رازی که پیش تو هست بهترین تعریف برای نگه داری از آن این است:

نیک بدان که چنین رازی اگر به بیش از دو لب برسد همه جا پخش خواهد شد، یعنی به محض به زبان آوردن آن دیگر راز باقی نمی ماند، باید راز را در سینه ات نگه داشته و آن را به زبان نیاوری تا به گوش دیگری برسد و حتی نباید گوش خودت آن را بشنود.

سیدنا علی مرتضی رضی الله عنه فرمودند:راز اسیر تو است، اما اگر از آن سخنی به میان آوردی تو اسیر آن خواهی شد.

اما در اوقات اضطراری فرد مجبور می شود که فردی را از اسرارش باخبر کند بنابراین بر او لازم است که دوستی صادق، وفادار، امانت‌دار و مخلص پیدا کند

امام ابوالحسن ماوردی رحمه‌الله در کتاب ادب الدنیا و الدین گفته‌اند: رای خبر کردن فرد از اسرار باید دوست صمیمی و مشاوری دلسوز انتخاب کرد

فرد عاقل برای رازش فرد امانت‌داری برگزیند و در انتخاب امانت‌داری هم باید تلاش کند.

هر فردی که در اموال امانتدار است، در نگه داری اسرار امین نیست، پاکدامنی از اموال آسان تر از پاکدامنی از نشر اسرار است چون انسان با اشتباه زبان راز خودش را هم نشر می کند.

این مسائل چرا برای اهل دعوت و جهاد در دارالاسلام نیز لازم است؟

  • چون در حال تکامل دارالاسلام به « ثم تكون خلافة على منهاج النبوة » حکومت اسلامی بر منهاج نبوت هستیم که رسول الله صلی الله علیه وسلم وعده ی آنرا داده است.
  • چون در حال تصفیه و تربیت در دارالاسلام هستیم و برای تصفیه مسئولین فاسد باید اسرار را حفظ کرد
  • چون باید کارنامه ی خود را برای قیامت آماده کنیم .

ضرب المثل جاهلی که گاه بوی کفر می دهد / عیسی به دین خودش موسی به دین خودش

ضرب المثل جاهلی که گاه بوی کفر می دهد / عیسی به دین خودش موسی به دین خودش

به قلم: آغسار تورکمن

یکی از این ضرب المثلهای بی شناسنامه ای که مشخص نیست چه کسی تولید کرده و بر زبان مردم می چرخد این است که می گویند: عیسی به دین خودش موسی به دین خودش

این سخن جایز نیست چون :

  • دین تمام پیامبران توحید و اجتناب و دوری از طاغوت بود: وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ[النحل ۳۶] یقیناً ما در (میان) هر امتی پیامبری را فرستادیم که : خدای یکتا را بپرستید ، و از طاغوت اجتناب کنید  
  • و‌اینکه میان پیامبران فرقی نیست: قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَىٰ وَعِيسَىٰ وَالنَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ [آل عمران ۸۴] بگو: «به خداوند و آنچه بر ما نازل شده، و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط (= فرزندان یعقوب) نازل گردیده و آنچه به موسی و عیسی و (دیگر) پیامبران از جانب پروردگارشان داده شده؛ ایمان آوردیم، میان هیچ یک از آنان فرقی نمی گذاریم، و ما او را فرمانبرداریم.
  • لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ [البقرة ۲۸۵] میان هیچ یک از پیامبرانش فرق نمی گذاریم.

شبه ایجاد نشه که پس فرقی بین دین ها نیست و هرکس هر دینی بگیره درسته این سخن کفر است چون با آمدن اسلام و بعثت رسول الله صل الله علیه وسلم تمام دین های نسخ شد و اسلام دین مقبول نزد الله شد و بر هیچ کس جایز نیست دینی بجز اسلام بگیرد

(وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ)[آل عمران ۸۵] و هر کس که دینی غیر از اسلام بر گزیند، هرگز از او پذیرفته نخواهد شد، و او در آخرت از زیانکاران است.

إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ) [آل عمران۱۹] همانا دین(حق) نزد خدا، اسلام است.

جنگ کفار سکولار و اشغالگر چینی در ترکستان شرقی بردوام است

جنگ کفار سکولار و اشغالگر چینی در ترکستان شرقی بردوام است

به قلم: عثمان باتور

در سال۱۳۲۶ش ( ۱۹۴۹) ترکستان شرقی توسط کفار سکولار چینی و با حمایت مزدوران و مرتدین داخلی اشغال شد همچنانکه در سال ۱۳۲۷ش (۱۹۴۸) اشغال فلسطین صورت گرفت.

پس از اشغال ترکستان شرقی، بزرگترین مصیبت برای مسلمین فعالیتهای عقیدتی و فرهنگی ضد اسلامی کفار سکولار و اشغالگر چینی و مرتدین سکولار محلی بوده است که مستقیماً ایمان مسلمین را مورد هدف قرار داده اند.

در این راستا تخریب مساجد و اماکن مذهبی یکی از فعالیتهای ضد اسلامی آنها بوده است که اخیراً تخریب و پلمپ صدها مسجد در مناطق “نینگ شیا” و “گانسو” نمونه ی بارز این جنگ همه جانبه بر اسلام در ترکستان شرقی بوده است. 

دیده بان حقوق بشر (HRW) در گزارش اخیر خود نوشت: مقامات چین صدها مسجد را در مناطقی در نینگ شیا و گانسو در شمال این کشور که محل زندگی بیشترین جمعیت مسلمانان پس از مناطق اویغورها هستند را پلمپ و یا تخریب کرده است.

لازم به ذکر است صدها مسجد در مناطق اویغورها و تاجیکها و قزاقها توسط نظام سکولار چین بسته و یا تخریب شده اند همچنین یک میلیون مسلمان ایغوری با شکنجه های وحشیانه این حکومت در اردوگاه های کار اجباری زندانی هستند .

همیشه باید دقت داشته باشید که تمام این جنایات کفار سکولار و اشغالگر خارجی با همراهی مرتدین بومی و محلی صورت گرفته می گیرد.

در جهاد و مبارزات خود این مرتدین و خائنین داخلی را نادیده نگیریم.

نوجوانان را با شوق جهاد و شهادت پروش بده

نوجوانان را با شوق جهاد و شهادت پروش بده

به قلم: محمد اسامه

دکتر عبدالله عزام به مادران سفارش می کرد که فرزندانی مثل شیر تربیت کنید که بتوانند از خودشان و جامعه حمایت کنند و در فکر پرورش مرغهایی مصنوعی نباشید که برای ذبح توسط کفار آماده باشند.

امروزه کفار با استعمار فرار نو خود و از کانال شبکه های مختلف ماهوراه ای و مجازی فرزندان ما را ذبح کرده و از ما گرفته اند و مادران نیز تنها در فکر نوع خوراک و پوشاک و دروس مدرسه ای آنها هستند دروسی که هیچ رنگ و بوئی از تربیت اسلامی ندارند و کلاً دروسی سکولاریستی و به دور از آموزشهای اسلامی هستند.

لازم است به این مادران و پدران نمونه هایی از تاریخ اسلام را ذکر کنیم که در آن چه نوجوانان و جوانانی پروش یافته بودند؟

 وقتی مسلمانان به سوی «بدر» حرکت کردند، نوجوان کم سن و سالی بنام: «عُمَیْر بْن أَبِی وَقَّاصؓ» که شانزدهمین بهار عمرش را پشت سر گذاشته بود، در جمع مسلمانان، به سوی «بدر» خارج شد‌ او می‌ترسید مبادا رسول اکرم ﷺ او را به دلیل کم بودن سنش رد نماید ۔ می‌کوشید تا از نگاه مردم پنهان شود.

 برادر بزرگترش « سَعْد بْن أَبِی وَقَّاصؓ» از وی پرسید: چرا خودت را پنهان می‌کنی؟ «عمیرؓ» گفت: می‌ترسم مبادا رسول اکرم ﷺ مرا بازگرداند در حالی که من به شدت علاقه‌مندم که در جنگ شرکت کنم ۔ شاید پروردگار، شهادت نصیبم گرداند.

 حدس «عمیرؓ» درست بود  زیرا وقتی رسول اکرم ﷺ اطلاع یافت، تصمیم گرفت این نوجوان شانزده ساله را بازگرداند؛ امّا «عمیرؓ» بشدت گریست، طوری که رسول اکرم ﷺ دلش برای او سوخت و به وی اجازه شرکت در جنگ را مرحمت فرمود ۔ «عمیرؓ» در جنگ شرکت کرد و به مقام رفیع شهادت نایل آمد.[۱]

اینها ثروت واقعی والدین هستند که دنیا دوستانی که قیامت را فراموش کرده اند از این ثروتها غافل مانده اند.

به فرزندان خود بعد از آموزش کفر به طاغوت و ایمان به الله و مختص کردن عبادت در هر ۵ جزء آن برای الله و بعد از آموزش نماز به آنها یاد بدهیم که در دارالاسلام اهل جماعت شوند و در پناه این جماعت به جهاد و رسیدن به وعده هایی که الله به شهید داده است برسند.


[۱]  أسد الغابة، ج: ۴ ص: ۱۴۸

شجاعت و سخاوت را به فرزندت هدیه بده

شجاعت و سخاوت را به فرزندت هدیه بده

به قلم: آغسار تورکمن

هنگام خارج شدن از مسجد، متوجه نمازگزاری شدم که دست کودک چهار، پنج ساله‌اش را گرفته بود و در حال بیرون آمدن از مسجد بود، با دیدن محل جمع آوری صدقه، مبلغی از کیف پولش در آورده و به کودکش داد تا آن را صدقه کند و خودش با فاصله راه خروج از مسجد را در پیش گرفت، به کودک توجه کردم، با وقار و متانت رفته و با لبخندی مبلغ را بر مکان مخصوص گذاشت و به پدرش پیوست…

سبحان الله چه منظر زیبایی بود، و این چنین منظرهایی کم نیستند و پدران زیادی فرزندان خردسال خود را با این عمل زیبا آشنا کرده و به آن تشویق می‌کنند.

چه تربیت نیکی از این پدر، از کودکی فرزندش را بر صدقه و نیکی و کار خیر تربیت و تشویق می‌کند‌، فرزندان از بزرگترین سرمایه های ما هستند

نسبت به تربیت و آموزش آنها بی‌تفاوت نباشیم.

به صدقه و خیرات اهتمام ورزیم و کودکان را به آن تشویق کنیم، چون دشمنان کاملاً برنامه ریزی شده و سیستماتیک با این عملِ خیر مبارزه می‌کنند، چون صدقه و خیرات، کمک بزرگی برای انجام اعمال خیر و فرائض دیگری است.

قال الإمام الذهبي: الشجاعة والسخاء أخوان، فمن لم يَجُدْ بماله فلن يجود بنفسه.

امام ذهبی رحمه‌الله می‌فرمایند شجاعت و سخاوت برادرند فردی که در مال سخاوت نداشته باشد نمی‌تواند جانش را قربان کند.

سخاوت، صفات والای زیادی در وجود انسان تقویت می‌کند.

شهادت اسامه بن لادن طبیعت رهروان این مسیر

شهادت اسامه بن لادن طبیعت رهروان این مسیر

به قلم: خالد سیف الله المسلول

شهادت رموز اهل دعوت و جهاد نمادی جهت ماندگار شدن منهج حرکتی آنهاست. ابن تیمیه می گوید: دستیابی به نصرت و پیروزی منافی آنچه که در این راه از قتل و جرح روی می دهد نیست، چرا که تمام خلق در مسیر مرگ گام بر می دارند، و کشته شدن شهیدان چیزی بیش از آنچه که طبیعت و عادت زندگی بنی آدم است نیست.

آنکس که کشته شدن در راه خداوند را مصیبتی مخصوص جهاد بداند، از نادان ترین مردمان است . .  مرگ امری است مکتوب بر بنی آدم و کسانی که در جنگ و معرکه به سر می برند بیش از آنان که نمی جنگند، با آن مواجهه نیستند و تجربه نشان داده است که در بسیاری اوقات موضوع برعکس این بوده است.  با این وجود مرگ شهید از جهت آسانی که خداوند برای آن مقرر نموده، قابل مقایسه با مرگ های دیگر نیست. [۱]

شیخ اسامه بن لادن با آنکه کفار سکولار و اشغالکر آمریکایی‌ها عکسی از جسد ایشان نشر نکردند و در خاطرات باراک اوباما آمده که جسد ایشان را در دریا انداختند و یا در جایی دیگر آمده بود که درگیری خونینی در خانهٔ شیخ اسامه رحمه الله صورت گرفته است اما همسر ایشان گفت که  شیخ اسامه با آمریکایی‌ها درگیر شده و در آخر با واسکت انفجاری، جسد  خود را فدای شریعت غراء کرده و فقط قطعات گوشت غیر قابل تفکیک از بدن ایشان باقی مانده است.

اگر سلاح باشد، اکثر مجاهدین خصوصا چنین بزرگوارانی که اسارت‌شان کفار جهان را شادمان می‌کند، راه و منهج آن ۱۱ صحابی از ۱۳ را پیشهٔ خود می‌کنند که در سریه‌ای محاصره شدند و شهادت را بر اسارت ترجیح دادند.

با آمریکا نباید سازش کرد.

آمریکا به قول شیخ اسامه «سر افعی» است که باید در منطقه پهن شود و با پهن شدن سر افعی دهها حاکمیت مرتد و خائن و صدها حزب سکولار و مرتد نیز خودبه خود توسط خود مسلمین نابود می شوند و سرزمینهای اسلامی آزاد می شوند.


[۱]  قاعدة الحبة ص ۱۴۹، خزائن العلم ۸۸۹۱

ملی گرایی کُردهای سکولار مشکل کُردها

ملی گرایی کُردهای سکولار مشکل کُردها

به قلم: مُلا خلیل مهابادی

هنوز برای عده ای از مردم ما جای سوال است که بعد از اینهمه شکست احزاب سکولار ملی گرا و بعد از اینهمه جنگ داخلی این احزاب سکولار ملی گرا و سوسیالیست و بعد از این کارنامه ی ننگینی که این احزاب از خود به جا گذاشته اند آیا مشکل امروز کوردستان ایران ملی گرایست؟! یا ملی گرایی خودش مشکل برای کوردهای مسلمان درست کرده است ؟ و یا ملی گرای کوردی ابزاریست در دست سران و رهبران خود خوانده احزاب سکولار کورد برای تحقق آرمان های سکولاریستی و سوسیالیسم و لیبرالیسم در کوردستان به اسم دفاع از حقوق کورد؟

می دانیم که — تنوع در خلقت انسان (از لحاظ زبانی…رنگ و …) نشانه‌ای از قدرت الله خالق متعال است و این نشانه‌ها مایه برتری بر هیچ کس نیست… این نشانه‌ها باید بدون افراط و تفریط حفظ شوند به این معنی که حقوق ملی هر ملت و قومی باید رعایت شود…

«قوم گرایی» مفهومی نزدیک به «نژادپرستی» دارد. قوم گراییِ ناپسند، قوم گرایی ای است که به خاطر آن، حقی که الله معرفی کرده است نادیده گرفته شود و گرنه بر اساس شرییعت الله دفاع از خانواده و قوم و ملت مسلمانت یک ارزش و عبادت زبانی و عملی است.

هنگامی که از پیامبر اکرم(ص) از قوم گراییِ [مذموم] پرسیدند، فرمود: أن تُعینَ قَومَک عَلَی الظُّلمِ؛[۱] آن است که قوم و قبیله ی خود را در راه ستم یاری رسانی.

هر شعاری و عملی که با اصل اسلام و قرآن فاصله بگیرد و معیار آن نژاد، وطن، مذهب و طریقه باشد از امور جاهلیت و ظلم به دین و مسلمین است؛ هنگامی که بین دو نفر از مسلمانان یک مهاجر و یک انصار مشاجره ای در گرفت و هر کدام گروه خود را به کمک طلبید، رسول الله صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّم فرمود:« أَبِدَعْوَی الجَاهِلیةِ وأنا بَیْنَ أَظْهُرِکُمْ »[۲] آیا در حالی که من بین شما هستم فریاد جاهلانه سر می دهید؟» پیامبر صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّم با مشاهده ی این موضوع بسیار ناراحت شد.[۳]

همچنین در جای دیگر پیامبر خدا(ص) می فرماید: لَیسَ مِنّا مَن دَعا إلی عَصَبِیةٍ، و لَیسَ مِنّا مَن قاتَلَ (عَلی) عَصَبِیةٍ، و لَیسَ مِنّا مَن ماتَ عَلی عَصَبِیةٍ؛[۴] از ما نیست کسی که به قوم گرایی دعوت کند و یا در این راه بجنگد و یا با چنین تفکری از دنیا برود.

برادران و خواهران گرامی امروزه در میان کُردها احزاب و گروهایی سکولار هستند که خود را تنها مدافعان ملت کورد معرفی میکنند ولی کارنامه ی آنها و واقعیت امر رسانده که اینها دشمنان ملت کورد هستند و اینها خودشان از مشکلات ملت کورد هستند که باید برداشته شوند اگر خواهان کرامت و عزت و شرافت اسلامی هستیم.


[۱]  سنن أبی داوود، ج ۴، ص ۳۳۱، ح ۵۱۱۹

[۲]  تفسیر ابن کثیر ۱/۳۹۰

[۳]  مجموع الفتاوی  28/328 ، ۳۲۹

[۴]  سنن أبی داوود، ج ۴، ص ۳۳۲، ح ۵۱۲۱

دمکراسی : حکومت قوانین مردم بر مردم بجای حکومت قوانین الله بر مردم

دمکراسی : حکومت قوانین مردم بر مردم بجای حکومت قوانین الله بر مردم

به قلم: آغسار تورکمن

به صورت ساده در عنوان مطلب، تعریف دموکراسی را آوردم اما دوست دارم این مفهوم را با چند آیه توضیح دهم.

حکومت مردم:منظور از آن، اين است که تشريع و قانون‌گذاری حق مردم است و به اللّه و‌قانون الله در دموکراسی جایی ندارد، پس مردم و نماینده ها با قانون‌های که می‌گذارند، حکم می‌کنند

هرچه را بخواهند حلال و هرچه را بخواهند حرام میکنند و اين از طريق نمايندگانی  که در مجالس قانون‌گذاری کفری هستند.

الله متعال میفرماید :

  • إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّه [یوسف ۴۰]حکم و فرمانروایی از آن الله است
  • أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ[الأعراف: ۵۴]آگاه باشيد که آفرينش و فرمانروايي از آنِ او است، پر برکت (و به غايت بزرگ) است خداوندي که پروردگار جهانيان است.
  • وَ رَبُّكَ يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ يَخْتارُ ما كانَ لَهُمُ اَلْخِيَرَةُ سُبْحانَ اَللّهِ وَ تَعالى عَمّا يُشْرِكُونَ[القصص: ۶۸]و پروردگارت هرچه را بخواهد مي‌آفريند و بر مي‌گزيند و آن‌ها را اختياري نيست، اللّه منزه و فراتر از آن چيزي است که شريک (او) مي‌سازند.
  • أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ شَرَعُوا لَهُم مِّنَ الدِّينِ مَا لَمْ يَأْذَن بِهِ اللَّهُ  وَلَوْلَا كَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ  وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[الشوري: ۲۱]آيا براي آن‌ها شريکاني هست که برايشان از دين، چيزي را که الله بدان رخصت نداده تشريع کرده‌اند؟ و اگر آن سخن (مهلت) قطعي نبود مسلّماً ميان آن‌ها حکم مي‌شد و قطعاً برای ظالمان، عذابی دردناک است.

باید برایت روشن شده باشد:

شخص یا مسلمان است و تابع قوانین شریعت الله یا کافری است سکولار و تابع قوانینی که توسط این مردم به جای قوانین الله تولید شده اند.