چگونگی انتخاب امام و رهبر دارالاسلام در منهج اهل سنت و جماعت
به قلم: خالد هورامی
رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: علَيكُم بالجماعةِ وإيَّاكم والفُرقةَ فإنَّ الشَّيطانَ معَ الواحدِ وَهوَ منَ الاثنَينِ أبعدُ، مَن أرادَ بَحبوحةَ الجنَّةِ فلْيلزَمُ الجماعةَ.[۱]بر شما پیوستن به جماعت لازم و ضروریست، و برحذر باشيد از تکروی و جدايي و تفرق، که شيطان به همراه يک نفر تنها و تکرو است و از دو نفر دور تر است، هرکه خواستار وسط بهشت است حتماً همراه و پايبند جماعت باشد.
این جماعت واحدی که بر دارالاسلام حاکم می شود هم بر اساس فرمایش رسول الله صلی الله علیه وسلم تنها در سه شکل و قالب ظاهر می شود:
- حکومت اسلامیعَلَى مِنْهَاجِالنُّبُوَّةِ که بهترین و سالم ترین کانال و مطلوب نهائی مومنین است و ما به بازگشت دوباره خلافت مطابق منهج و روش رسول الله، ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ[۲] وعده داده شده ایم و باید بار دیگر به آن برسیم.
- اگر نبود، در حالت ضرورت و اضطرار، حکومت بدیل اضطراری اسلامی به عنوان دومین ابزار، بهترین جایگزین است هر چند جائر و مستبدانه باشد: ثُمَّ تَكُونُ مُلْكًا عَاضًّا، ثُمَّ تَكُونُ مُلْكًا جَبْرِيّاً
- و اگر این هم وجود نداشت در بدترین حالت تنها وحدت آگاهانه و هدفمند در یک مجلس شورای واحد تمام فرقه ها و جماعتهای مجاهد است که می تواند در ردیف سوم قرار بگیرد.
این «سه کانال» در واقع «سه ابزار» و سه قالبی هستند که «جماعت» مومنین به وسیله ی آنها و در شکل آنها نمود ظاهری پیدا می کند اما در هر یک شیوه ی انتخاب رهبریت فرق می کند.
در «خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ» که اصل شورا و نظارت همگانی حاکم است امام و رهبر جامعه به دو شیوه انتخاب می شود:
- انتخاب آزاد با شرکت تمام افراد مکلفي که در امت وجود دارند، اعم از مردان و زنان مسلمانان برای انتخاب مردی که صفات و شروط امامت در حق او کامل شود و انتخابش بکنند.مانند:تعیین ستادهای انتخاباتی عمومی مسلمانان برگزار گردد. نص بر این امر این آیه قرآن است: { وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ } . (الشورى/۳۸) و کارهایتان را با شورا بین خودتان انجام دهید.
- به وسيلة انتخاب غير مستقيم توسط مردم و این امر به وسیله بیعت نمایندگان ملت(اهل حل و عقد و خبرگان رهبری) انجام می شود مانند: مجلس خبرگان و شورای رهبری.مانند نحوه خلیفه شدن عثمان رضی الله عنه توسط مجلس نمایندگان صحابه از طریق شورا.
در حاکمیتهای «مُلْكًا عَاضًّا» و «مُلْكًا جَبْرِيّاً» نیز امام و رهبر دارالاسلام کلاً از طریق غلبه و قهر با شمشیر صورت گرفته است.
قاضي أبو يعلى از امام أحمد در نامه عبدوس بن مالك می گوید: ومن غلب عليهم بالسيف حتى صار خليفة وسمي أمير المؤمنين لا يحل لأحد يؤمن بالله أن يبيت ولا يراه عليه إماماً عادلاً كان أو فاجراً فهو أمير المؤمنين.[۳] کسیکه بر آنها با شمشیر(اسلحه)غلبه پیدا کرد و امیرالمومنین نامیده شد بر احدی که ایمان به الله دارد حلال نیست و صحیح نمی باشد که بماند و امام عادل یا ستم کاری را نبیندش .پس او امیر المومنین است(ولو اینکه با شمشیر هم امیر شده باشد).
پس امام و رهبر از این دو طریق می تواند حاکم بر دارالاسلام شود و قرار نیست اگر به روشی غیر از روش انتخاب توسط شورای حل و عقد یا انتخاب مستقیم مومنین حاکم شدن از امامت و رهبریت بر دارالاسلام بیافتد و اسبابی جهت توجیه تفرق و حزب بازی و ضرار سازی شود.
[۱] صحيح الترمذي: ۲۱۶۵ / ابن ماجه، أحمد
[۲] مسند أحمد ابن حنبل ۱۸۱۲۳ / تَكُونُ النُّبُوَّةُ فِيكُمْ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ تَكُونَ، ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ يَرْفَعَهَا، ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ ، فَتَكُونُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ تَكُونَ، ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ يَرْفَعَهَا، ثُمَّ تَكُونُ مُلْكًا عَاضًّا، فَيَكُونُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ يَكُونَ ، ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ الله ُأَنْ يَرْفَعَهَا ، ثُمَّ تَكُونُ مُلْكًا جَبْرِيّاً ، فَتَكُونُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ تَكُونَ ، ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ يَرْفَعَهَا ، ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ ، ُثمَّ سَكَتَ.
[۳] المعتمدا في أصول الدين ص ۲۳۸- الأحكام السلطانية لأبي يعلى /۲۰-طبقات الحنابلة لأبي يعلى (۱ / ۲۴۱، ۲۴۶)- في اعتقاد أهل السنة- اللالكائي (۱ / ۱۶۰)