عذر به تأویل از موانع تکفیر (۲)
به قلم : مجاهد دین
تأویل فاسدِ مردود (غیر مستساغ)
تأویل فاسدِ مردود یا تأویل غیر مستساغ یا تأویل غیر سائغ، یا تأویل ناجایز، تأویلی است که در آن تأویلکننده، لفظ را بر معنایی حمل میکند که اصلاً به هیچ وجه احتمال چنین معنایی را ندارد یا احتمال آن معنا را دارد اما مرجوح است و دلیلی که مقتضای چنین معنایی باشد ندارد، یا اصلاً اهلیت اجتهاد کردن را ندارد، یا تأویلش در اصل دین یا اصول اعتقادی باشد نه در فروعات.
مثلاً جایز نیست که در تعداد رکعات نمازها یا در واجببودن حج و روزه، یا اینکه الله یکی است و ند و همتایی ندارد، یا اینکه مردگان در قیامت زنده میشوند یا در وجود داشتن ملائکه و… اجتهاد و تأویل کرد.
مثلاً در قرآن لفظ «الصلاة» آمده است و الصلاة در لغت به معنای دعا میباشد، پس جایز نیست کسی تأویل کند و بگوید مراد از نماز، فقط دعا است و آن نمازی که با شروط و ارکان و فرایض و سنّتها و هیئتهایش که انجام میشود را همگی رد کند و بگوید منظور از نماز «الصلاة»، تنها دعا است؛ سپس بگوید من برای این دیدگاهم تأویل دارم و اجتهاد کردهام!
یا کسی این آیه ﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّكۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ٩﴾ [الحجر: ۹]
«همانا ما قرآن را نازل کردیم و قطعاً ما نگهبان آن هستیم».
را تأویل کند و بگوید کلمات ﴿إِنَّا﴾ و ﴿نَحۡنُ﴾ و ﴿نَزَّلۡنَا﴾ همهیشان بر جمع دلالت دارند، پس در نتیجه تعدد خدایان را ثابت کند و معتقد باشد که بیش از یک اله وجود دارد! برای اینکه چنین تأویلی، باعث هدم کل اساس دین که بر توحید استوار است میشود، و به عبارتی دیگر، چنین کسانی را باطنیه میگویند که تمام آیات و مفاهیم اسلامی را منقلب نموده و به ادعای خود باطن آیات را جستجو کرده و به زندقه و الحاد کشیده شدهاند.
پس چنانکه گفتیم، تأویل در اصل دین و اصول اعتقادی اسلام جایز نمیباشد، برای اینکه چنین تأویلی مصادم با خود اسلام بوده و شخص را از دایرهی اسلام خارج میکند. ادامه خواندن عذر به تأویل از موانع تکفیر (۲)