پیام شیخ اسامه بن لادن رحمه الله درمورد ایجاد تغیرات آب و هوایی جهان و خطرات آن و وظیفه ما

 

پیام شیخ اسامه بن لادن رحمه الله درمورد ایجاد تغیرات آب و هوایی جهان و خطرات آن و وظیفه ما

 

ستایش وسپاس برای الله است،آن کس که کائنات را برای پرستش خالصانه خود خلق کرد و آنها را به اتباع خیر و اجتناب شر فرمان داد و آنان را از فساد وخرابکاری در خشکی ودریا نهی نمود. اما بعد…

این نامه سرگشاده ای است خطاب به تمامی مردم جهان درباره مسببین(عامدان یا غیر عامدان) ایجاد تغیرات آب و هوایی جهان و خطرات آن و وظیفه ما در این وضعیت.

سخن گفتن از تغییرات آب و هوایی سرگرمی فکری نیست بلکه حقیقتی واقعی می باشد و کوشش برخی صاحبان طمع کار ابرشرکت ها برای مشوش کردن این قضیه،مانع برزو حقیقت نخواهد شد.آثارگرم شدن زمین تمام قارات دنیا را در بر گرفته است، از سویی قحطی و بیایان افزایی روز به روز بیشتر می شود و از سوی دیگر طغیان آب رودخانه ها و سیل آبهای تند و تند بادهای مهیب که قبلا در هر چند دهه بیشتر از یک بار دیده نمی شد اما اکنون درهر چند سال تکرار می شود علاوه بر جزایری که با سکوت و آرامش در آب غرق شده و زیر اقیانوس ها مدفون می شوند و اوضاع طبیعت  با سرعت در همین مسیر پیش می رود. 

ادامه خواندن پیام شیخ اسامه بن لادن رحمه الله درمورد ایجاد تغیرات آب و هوایی جهان و خطرات آن و وظیفه ما

جهاد ، تنها حرکت تدافعی که به مفهوم ضیق (جنگ تدافعی) دانسته می شود نیست

جهاد ، تنها حرکت تدافعی که به مفهوم ضیق (جنگ تدافعی) دانسته می شود نیست

نویسنده: امام شهید سید قطب(رحمه الله)
یگانه نکته ای که از طبیعت دین اسلام دانسته می شود این است که کسی که ماهیت و طبیعت این دین را درک کند حتما و قطعا شیوه ی آزادیبخش آن را نیز تحت عنوان جهاد با شمشیر در کنار جهاد با بیان شناخته و می داند که این جهاد ، حرکت تدافعی که به مفهوم ضیق که امروز در اصطلاح (جنگ تدافعی) دانسته می شود نیست . چنان چه کسانی که در مقابل فشار واقعی امروز در برابر جبر قرنِ حاضر و تهاجم مستشرقین (شرق شناسان) مکار شکست خورده اند اراده دارند که حرکت جهاد در اسلام را حرکتی تدافعی ترسیم نمایند . غافل از این که جهاد ، حرکت مستمر و دائمی است که با واقع بینی درست در زمان های مختلف با وقائع و حوادث و مسائل بشری مواجهه گشته است .
بنا ، قسمی تصور می شود که در مقابل دشمن ، گاهی از استراتیژیکی به پلان تبدیل می شود و هرگاه چاره ای جز این که حرکت جهادی اسلام را حرکت تدافعی نامگذاری نماییم نباشد . فلهذا ناگزیرا مفهوم کلمه ی دفاع را تغییر می دهیم و آن را دفاع از انسان (خود انسان) علی الرغم تمام عواملی که آزادی آن را مقید و معلق ساخته ، اعتبار می نماییم .
این عواملی که تمثیل در معتقدات و تصورات شده ، چنان چه در نظام های سیاسی شده بود که بر حواجز اقتصادی ، طبقاتی و نژادی قایم بوده و در روزی که اسلام آمد ، گسترده در همه ی نقاط زمین بود و نظام هایی که همین طور در این زمان ها ، در جاهلیت حاضر ، نیز اشکالی از آن همیشه گسترده است . همین تمدن زیبنده که بر آن نام نهاده شده با این توسعه ای که در مفهوم دفاع دادیم ، در توان ما هست که ساده تر با حقائق روبرو شویم و حقیقت بواعث انطلاق اسلامی در زمین را به جهاد توجیه نماییم می توان با طبیعت ذات اسلام رویارو گردید که آن عبارت از اعلان عمومی آزادی انسان از بندگی بندگان و تثبیت تنها الوهیت و ربوبیت خدا بر جهانیان و واژگونی فرماندهی خواهشات بشری در روی زمین و استوار نمودن مملکت و سلطه ی شریعت الهی در جهان بشری است . ادامه خواندن جهاد ، تنها حرکت تدافعی که به مفهوم ضیق (جنگ تدافعی) دانسته می شود نیست

پيام شیخ اسامه بن لادن – تقبله الله – خطاب به ملت فرانسه

پيام  شیخ اسامه بن لادن – تقبله الله – خطاب به ملت فرانسه

ارائه دهنده  : معتصم هورامی 

 

بخشهایی از پيام صوتي شیخ اسامه بن لادن رحمه الله خطاب به ملت فرانسه :

در ابتدا می گویم آنچه از اسارت دانشمندانتان در نیجر که تحت حمایت و امان نمایندگانتان در آنجا بودند، روی داده است، پاسخی به ظلمهایتان در قبال امت اسلامیمان است.
چگونه در اشغال سرزمين ما سهيم هستيد و آمريكايي*ها را در كشتار كودكان و زنان ما ياري مي*دهید و مي*خواهيد در امنيت و سلامت به سر ببريد.
و چگونه در امور مسلمانان و بوِیژه مسلمانان شمال و غرب آفریقا مداخله می کنید و نمایندگانتان را علیه ما یاری می دهید و بوسیله معاملات مشکوک ثروتهای ما را به غارت می برید، در حالی که اهل ما در آنجا در انواع فقر و بدبختی به سر می برند.

و اگر سوء استفاده کردید و حق خود دانستید که زنان آزاده را از داشتن حجاب منع مي*كند آیا حق ما نیست که جنگجویانتان را با زدن گردنشان بیرون برانیم؟
البته، معادله ای ساده و واضح است.
همانگونه که می کشید، کشته می شوید. و همانگونه که به اسارت می گیرید، به اسارت گرفته می شوید و همانگونه که امنیت ما را از بین می برید، امنیتتان را از بین می بریم و شروع کننده، ظالم تر است.
پس راه حفظ امنيتتان رفع همه مظالمتان و اثرات آنها از امت اسلاميمان است و مهمترین آنها خروج شما از جبهه جنگ شوم بوش در افغانستان است و زمان آن رسیده که آنچه استعمار مستقيم و غيرمستقيم نامیده می شود، به سر آید و زمان آن رسیده که از اوضاع آمريكا به دنبال این جنگ ظالمانه که منجر به شکست آن در تمامی زمینه ها و محور ها گشته، عبرت بگیرید. و به اذن خداوند آمریکا به زودی به آنسوی اقیانوس اطلس بازخواهد گشت.

و خوشبخت کسی است که از سرگذشت دیگران عبرت بگیرد.
و السلام علي من إتبع الهدي.

 

درسهایی که از ترکستان شرقی تحت اشغال چین و نهضتهای اسلامیش باید آموخت

درسهایی که از ترکستان شرقی تحت اشغال چین و نهضتهای اسلامیش باید آموخت

ارائه دهنده : معتصم هورامی
بسم الله الرحمن الرحیم
سپاس و ستایش مخصوص خداوند بی همتاست و سلام و درود خداوند بر خاتم پیامبران (صلی الله علیه و سلم)، اما بعد؛
کلمه ی ترکستان مصطلحی است که از دو بخش « ترک » و « ستان » به معنی «سرزمین ترک» تشکیل می شود كه این سرزمین به دو قسمت ترکستان شرقی و ترکستان غربی تقسیم شده است. در حال حاضر ترکستان شرقی تحت اشغال نیروهای اشغالگر چین سکولار ـ سوسیالیست قرار گرفته است و چینی ها نام جدیدی با عنوان «سین کیانگ» به معنای «تبعه ی جدید» به آن داده اند.
ترکستان شرقی سرزمینی است واقع در وسط آسیا که از شمال با روسیه و از جنوب با افغانستان و پاکستان و کشمیر و تبت و از شرق با جمهوری خلق چین و از غرب با جماهیر تاجیکستان، قرقیزستان، قزاقستان و بالاخره از شمال شرق با مغولستان هم مرز می باشد.
ترکستان شرقی دارای مساحتی بالغ بر ۱،۸۲۸،۴۱۷ کیلومتر مربع می باشد که ۵۱ مساحت کشور چین را تشکیل می دهد . زبانی که غالب مردم مسلمان ترکستان شرقی با آن صحبت می کنند، «ایغوری» می باشد.
چین و ترکستان
در سال ۱۰۲۶ هـ (۱۶۱۶ م ) خانواده ”مانجو“ در چین به قدرت و حکومت رسیدند و بدنبال آن دورانی از آزار و شکنجه برای مسلمانان ترکستانی شروع شد، به گونه ای که مسلمانان، ناگزیر، به دفاع از خود برخاستند و این حدود ۱۳۲ سال بعد از سر کار آمدن این خانواده بود و بعد از آن هم صدها هزار مسلمان در کشتارگاههای دسته جمعی جنگجویان و سوارکاران چینی قتل و عام شدند بدون اینکه احدی از آنها سخنی بشنود. ادامه خواندن درسهایی که از ترکستان شرقی تحت اشغال چین و نهضتهای اسلامیش باید آموخت

سخني با……..ملت آمريکا ***** شير اسلام شيخ اسامه بن لادن تقبله الله

سخني با……..ملت آمريکا ***** شير اسلام شيخ اسامه بن لادن تقبله الله

ستايش وسپاس خداوندي را سزاست که خلق را براي پرستش وعبادت خالق خلق کرد وآنها را به عدالت فرمان داد واجازه داد که مظلوم ظالم را به اندازه ظلمش قصاص کند. اما بعد:

اي ملت آمريکا ! سخن من با شما حول اسباب واقعه يازده سپتامبر وتبعاتش چون جنگهاي بعد از آن و راه ريشه کن کردن اين مشکلات مي باشد.و مخصوصا مصيبت زدگان اين حوادث را مخاطب قرار مي دهم که چندي پيش خواستار تحقيق درباره علل بروز اين حوادث شده بودند واين اولين قدم در مسير صحيح است بر خلاف گامهاي ديگري که درخلال هشت سال اخير عمدا در مسير اشتباه برداشته شد و هيچ نتيجه اي در بر نداشت.

و بهتر است تمام ملت آمريکا مانند آنها عمل کند چراکه تاخير در کشف اسباب حقيقي اين حوادث خرجهاي زيادي را بر شما تحميل کرده است بدون اينکه فايده اي در بر داشته باشد،واگر کاخ سفيد که يکي از طرفين اين نزاع است در سالهايي که گذشت اين طور براي شما وانمود کرد که جنگ براي تامين امنيت شما ضروري است،شرط عقل در نزد عقلاء اينست که به طرف ديگر نزاع هم گوش فرا دهند تا حقيقت را دريابند، پس به من گوش بسپاريد.

ابتدا مي گويم:ما بيش از دو دهه است که بارها وبارها گفتيم واعلان کرديم که علت اختلاف ما با شما،حمايت وهمکاري وکمک شما به هم پيمانتان رژيم صهيونيستي است که سرزمينمان فلسطين را اشغال کرده است ادامه خواندن سخني با……..ملت آمريکا ***** شير اسلام شيخ اسامه بن لادن تقبله الله

درسها و تجربیاتی از اتحاد نوچه های آمریکا و اعلان جنگ برعلیه زیدی های یمن

درسها و تجربیاتی از اتحاد نوچه های آمریکا و اعلان جنگ برعلیه  زیدی های یمن

به قلم : ابوسلیمان هورامی

چندی قبل از حمله ی سکولاریستهای جهانی به رهبری آمریکا – انگلیس و همکاری مرتدین محلی  در سال ۲۰۰۳ میلادی  به امارت اسلامی هورامان غربی و رژیم سکولار صدام حسین ، تبلیغات وسیعی درمیان بود که امارت اسلامی هورامان وابسته به ایران و دست نشانده ی این حکومت می باشد . البته وجود مصالح مشترک و استراتژیهای مشترکی که میان امارت اسلامی هورامان و حکومت ج . ا . ایران  وجود داشت باعث اتخاذ راهکارهایی گشته بود که دامنه ی این اتهامات را وسیع تر می نمود .

در این زمان زمان شیخ ابومصعب زرقاوی  – تقبله الله – نیز یکی از سربازان امارت اسلامی هورامان به شمار می رفت و پس از حملات هوایی آمریکا  و یورشهای زمینی مشترک سکولاریستهای مرتد کوردستان و سربازان آمریکایی  به هورامان و خیانت کسانی چون علی باپیر در واگذاری پایگاههایش به کفار جهانی و مرتدین محلی و مشارکت در این یورش بی شرمانه ، عده ای از مجاهدین دولت اسلامی همچون کاک عبید و یارانش بیعت مرگ دادند و تا آخرین قطرات خونشان با کفار و مرتدین محلی جنگیدند  ؛ اما عده ای دیگر همچون ابوعبدالله شافعی  – فک الله اسره – هیمن بانی شاری ، ابومصعب زرقاوی و دیگران به سمت ایران عقب نشینی نموده و ابومصعب زرقاوی مدتی نیز در مریوان به سر برد، تا اینکه بار دیگر به همراه دیگر مهاجرین از طریق مرزهای ایران وارد عراق گشته و جنگ با آمریکا و نوکرانش را ادامه دهند و بدین ترتیب سرچشمه ی پیدایش دولت اسلامی در عراق و شام را باید در هورامانی جستجو نمود که ، علاوه بر آنکه هر گونه جنگ مذهبی با حکومت شیعه مذهب ایران در مرزهای تحت کنترل خودش را ممنوع نموده بود بلکه از ورود دیگر مخالفین مسلح ایران نیز جلوگیری می کرد . جنگ مشهور امارت اسلامی هورامان با سکولاریستهای مرتد حزب کارگران اوجالان مبین این واقعیت است .

در برابر این سیاست روشن امارت اسلامی هورامان ؛ حکومت شیعه مذهب ایران نیز اجازه نمی داد که سکولاریستهای مرتد کوردستان ( بخصوص مرتدین اتحادیه ی میهنی طالبانی )  از طریق مرزهایش و از پشت سر به امارت اسلامی هورامان یورش ببرند .  در این معامله ، تا آخرین روزهای امارت اسلامی در هورامان  ، هر دو طرف سود بردند . ادامه خواندن درسها و تجربیاتی از اتحاد نوچه های آمریکا و اعلان جنگ برعلیه زیدی های یمن

اشتباهاتی در جهاد که به هیچ وجه سکوت در برابر آنها جایز نیست

       

   اشتباهاتی در جهاد  که به هیچ وجه سکوت در برابر آنها جایز نیست

نویسنده: ابوعاصم مقدسی

مترجم: ا . صدوقی

من ­لی ­بمثل ­مشیک ­المدلّل * تمشی ­رویداً و تجی­ بالأوّلِ

کیست همچو سیر زیبایت ؛ آهسته روان شود و لیکن اول آید

در این زمان چقدر نیازمند وجود مردانی امثال «محمد عطاء» و «زیاد الجراح» و «مروان الشحی» و «احمدالغامدی» و برادرانشان هستیم .. نه بخاطر شجاعتشان، که در شجاعتشان شکی ندارم، و امروز امت اسلام از وجود افراد شجاع کمبودی ندارد و نه بخاطر فداکاری و جان فدائیشان، چرا که در امت ما بسیارند کسانی که تمنا دارند ای کاش فرصتی برایشان فراهم می­آمد تا به کاری مانند آنچه که آنها انجام دادند اقدام کنند و به مانند آنها جان خود را در راه دین قربانی کنند .. بلکه به خاطر کار گروهی منظم و با برنامه­ی مداومشان که با تغییرات و تحولات ظروف و شرایط و تغییرات احوال متأثر نگشت. امروز ما از مشکل و بحران عدم وجود کار گروهی جدی و با برنامه و منضبط و پیوسته و خالی از اضطراب و بی­قراری و انقطاع، رنج می­بریم.

اینکه گروهی مانند گروه مبارک آن برادران، هدف مشروع خود را برای چندین سال حفظ کرده، از مقصد و هدفی که برای خود مشخص نموده دور نگردیده و در طول سال­ها آموزش و تمرین پرواز با هواپیما و امور دیگری که برای آن عمل نیاز داشته، زبانشان را از حرافی و اطاله­ی کلام حفظ نموده و آموزش جدی و خودسازی مداومشان را ادامه داده و علی رغم تغییرات و تحولات احوال و ظروف و شرایط و حوادث بی­المللی پیرامونشان، کار مستمر خود را قطع نکرده و به عمل دیگری نپرداخته، تا به هدف مطلوب خود رسیده و هدف و مقصد خود را تحقق بخشند، این امر، امری نادر در کار جمعی و گروهی اسلامی در زمان ماست و واجب است به این خصلت­ها توجه نموده و بر آنها ترکیز شود، زیرا نبود این خصلت­ها در میان مجاهدان و عاملین این دین، نقایص بسیاری ایجاد می­کند. ادامه خواندن اشتباهاتی در جهاد که به هیچ وجه سکوت در برابر آنها جایز نیست

کار را به کاردان بسپار (جهاد را به اهلش بسپار)

کار را به کاردان بسپار (جهاد را به اهلش بسپار)

نویسنده: شیخ ابوعاصم مقدسی
مترجم: ا . صدوقی

بسم الله الرحمن الرحیم
در «تأمل اول» ذکر کردیم که يكي از معاني فرموده ی پروردگار در مورد نتایج قتل غير عمد مسلمانان «فَتُصِيبَكُم مِّنْهُم مَّعَرَّةٌ بِغَيْرِ عِلْمٍ» می باشد یعنی به وجود آمدن مفسده اي كه متعاقب آن مشركان می گویند مسلمانان یکدیگر را مي كُشند و بدين وسيله بر مسلمانان عيب جویی مي کنند، و در احاديث نيز از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت شده است هنگامي كه اصحاب اجازه ي كشتن منافقان را درخواست نمودند ايشان خودداري نمودند و فرمودند: «آنها را به حال خود رها كنيد، اگر ما آنها را بكشيم مردم خواهند گفت كه محمد اصحاب خود را مي كُشد». اين امر، مفسده اي است كه شارع مقدس در مورد آن به ویژه قبل از تمكين و قدرت بر روی زمين، هشدار داده است، بنابراين بر مجاهدان واجب است كه با انتخاب بهترين و مفیدترین اهداف به نسبت جهاد و اسلام و مسلمانان و سنگین ترین و شدیدترین آنها به نسبت دشمنان، این مساله را مراعات کنند و اهدافی را برگزينند كه از بدنام شدن جهاد، و در هم ریخته شدن افكار و پراكندگي و تفرق در ميادين مبارزه خودداري و پرهيز نمايند.
و اگر كسي برخي از اين عملياتها كه صورت مي پذيرند و در اولويت نيستند و نا به جايند را مورد توجه قرار دهد، متوجه خواهد شد كه انجام دهندگان اين عملياتها در زمینه فقه و شناخت واقع (درك عميق و شایسته از وقايع و رويدادهاي روز) و يا در فقه شرع و يا در هر دوي آن ها دچار نقص و مشكل هستند، زيرا پرهيز از اين مفسده را رعايت نمي كنند و به هنگام انتخاب اهداف و زمان بندي امور، نگاهي متخصصانه و كاوشگرانه به وقایع ندارند و اخبار و احوال اطراف خود را پيگيری نمی کنند تا نسبت به شرایط و تهدیدات زمان خويش و قدرت دشمن، اطلاع یابند و توانایی لازم برای مقابله با آنها را کسب نمايند و بدين طريق بتوانند سودمندترین اعمال براي دينشان و مفيدترين آنها براي اسلام و جهادشان را انتخاب نمايند.

در حالی كه مسلمانان و غیر آنها اخبار القاعده و طالبان را پیگیری می کنند و متوجه مي گردند كه آنها در حال پيكار و مبارزه با صليبي ها و لائیکها و ملحدان هستند، و هنگامی که ایستادگی و پايداري مجاهدان چچن و از بين بردن مهمات خانه هاي روس و از بين بردن جبروت و ريختن آبروي آنان با کشیدن میدان معركه از مناطق دور دست چچن به قلب مسكو را مشاهده مي كنند، و هنگامی که مبارزه طلبی کودکان و جوانان فلسطيني در برابر تانك هاي يهودي و سلاح هاي سنگین آنها را نظاره می کنند و با چشمان خود می بینند كه چگونه يهودي سلاح به دست، از ترس سنگ ريزه هاي پرتاب شده ي کودک مسلمانی پشت نموده و فرار می كند، در همان حال افرادی را می بینیم که گویی در زمان حال زندگی نمی کنند و متعلق به این عصر و دوره نیستند، به گونه ای که نمازگزاران در برخی از مساجد سودان را به آتش گلوله می بندند و يا برخي ديگر مسجدي از مساجد شيعيان را در دهكده اي از ده هاي پاكستان را منفجر می کنند، و يا برخي ديگر از اين ها شيفته و دلباخته ی منفجر نمودن اتوبوس های مملوء از مردان و زنان و کودکان از عوام مسلمانان در خيابان هاي كراچي و لاهور هستند.  ادامه خواندن کار را به کاردان بسپار (جهاد را به اهلش بسپار)

قتال تحت امارت امیر فاجر مابین افراط و تفریط

قتال تحت امارت امیر فاجر مابین افراط و تفریط

 

نویسنده: شیخ عاصم مقدسی
مترجم: ا . صدوقی

 

مسألهی جایز بودن قتال تحت امارت امیر فاجر برای دفع کافر هنگامی که امیر صالح برای دفع آن موجود نباشد و جز با امیر فاجر جهاد ممکن نباشد، مسألهای معلوم در نزد اهل سنت و جماعت میباشد.
این مسأله در نزد اهل سنت و جماعت مشهور است و در کتب فقه به کرات ذکر آن آمده است. همچنین در کتب عقیده هم برای مخالفت با اهل بدعت آن را ذکر نمودهاند و این مسألهای است که بر قاعدهی دفع مفسدهی بزرگ از میان دو مفسده با متحمل شدن مفسدهی کوچکتر «دفع أعظم المفسدتین باحتمال أدناهما» بناء شده است که قاعدهای معروف از قواعد فقه است.
شیخالإسلام ابن تیمیه (رحمهالله) در مجموع الفتاوی (۲۸/۵۰۶) میفرماید: «مسألهی جهاد تحت امارت هر امیر فاجر و نیکوکار از اصول اهل سنت و جماعت است چرا که خداوند متعال این دین را با فرد فاجر و اقوامی که هیچ نصیبی از خیر و اجر اخروی عائد آنها نمیشود، نصرت میدهد، همانگونه که پیامبر صلی الله علیه وسلم از آن خبر داده است، زیرا اگر جهاد جز به همراه اُمرای فاجر و یا سپاهی که فسق و فجور آن زیاد است ممکن نبود، در این حالت در بین یکی از این دو امر قرار خواهیم داشت: یا ترک جهاد به همراه آن امیرفاجر؛ که این امر تسلط افراد دیگری از کفار یا افرادی فاجرتر را بدنبال دارد که ضررشان برای دین و دنیا بزرگتر است و یا جهاد به همراه امیر فاجر؛ که بدینوسیله دفع فاجرتر یا کافر و بازگرداندن اکثر احکام اسلام ـ هرچند که نتوان همهی این احکام را اقامه کرد ـ حاصل میشود که این عمل ـ غزوه تحت امارت امیر فاجر ـ در این حالت و تمامی حالات مشابه آن، امری واجب میباشد، بویژه اینکه بسیاری از غزوههای بعد از خلفای راشدین جز به این شیوه نبوده است». ا.هـ
و امام طحاوی (رحمهالله) میفرماید: «وحج و جهاد تحت امارت ولی امر مسلمین، چه نیکوکار باشد و چه فاجر، تا قیامت باقی میماند و چیزی آن را باطل و نقض نمیکند» ا.هـ
و در این باره حدیث «الجهاد ماض مع البر و الفاجر» یعنی «جهاد باقی میماند تحت امارت هر امیر فاجر و نیکوکاری» روایت شده است، که ابوداود و ابویعلی آن را به صورت مرفوع و موقوف از ابوهریره رضی الله عنه روایت نمودهاند و ابن حجر عسقلانی در فتحالباری (-۱ «فتح الباری ـ تعلیق ابن باز» ـ باب: «الْجِهَادُ مَاضٍ مَعَ الْبَرِّ وَالْفَاجِرِ» ـ صـفحه ۵۶ ـ شماره ۲۸۵۲) میفرماید: «مشکلی در راویان آن نیست جز اینکه مکحول از ابوهریره حدیث نشنیده است و او را ندیده است».
همانطور که گفتم این مسأله امری معلوم در نزد اهل سنت و جماعت است و بسیاری از جوانان زمان ما در بسیاری از جبهات قتال، جهادشان را بر همین اساس بنا نمودهاند. اما مسئلهای که پاسخ آن بر بسیاری از جوانانمان مخفی مانده و دوست دارم که نسبت به آن آگاهی دهم، این است که مقصود از «امیر فاجر» که اهل سنت و جماعت، جهاد و قتال تحت امارت او برای دفع دشمن کافر را در حالت عدم امکان دفع آن مگر به همراه آن فاجر، جایز دانستهاند، چیست؟ ادامه خواندن قتال تحت امارت امیر فاجر مابین افراط و تفریط

حق نشناسی در قبال دعوت (فِصامیون)

حق نشناسی در قبال دعوت (فِصامیون)

 

مؤلف: شیخ عاصم مقدسی
مترجم: ا . صدوقی

بسم الله الرحمن الرحیم
بسیار ناراحت و محزون شدم آن روزی که در بند مخصوصم در زندان با یكی از همین فصامیون [۱] كه اخیراً از یکی از جبهات برگشته و جنگ آنجا او را به هیجان آورده بود، روبهرو شدم و او مرا با لحنی انکارآمیز خطاب قرار داد و گفت: «شما در این مناطق نشستید که مثلاً چیکار کنید؟!»
و این حرف او پاسخ متشنجی بود به برخی خاطرات که برایش تعریف کردم خاطراتی دربارهی تحریک و تشویق جوانان جهت سفر به آن جبهه و در نتیجه خالی شدن میدان دعوت از دعوتگران و فعالان.

به او گفتم: «اگر این حرف را میگفتی و من در خانهام همراه با زنان و فرزاندانم بودم هیچگاه ناراحت نمیشدم.» با وجود اینكه به فضل الله من تمام زندگیم را برای دعوت گذاشتهام و زنان من نیز میدانند كه دعوت به توحید شریك سوم زندگی آنان شده است، بلكه توحید بر آنان مقدم بوده و إعلا و سیادت ازآن توحید است. امید و رجایم به خداوند متعال است كه او را ملاقات نموده در حالی كه متمایل و ملتزم به توحید هستم و این میل و حب من نسبت به توحید به گونهای نیست كه خانوادهام از آن رنجور باشند بلكه به فضل خداوند متعال بسیار بر آن راضی و خوشحالند.

اما او، من را در حالی با آن كلام مخاطب قرار داد كه بنده در پشت ستونها و میلههای زندان بودم و فكر میكنم كه این گفتهی او ناشی از غفلت و عیب و نقص وی بود ..

من در اینجا نمیخواهم كه با به رخ کشیدن مصیبت و اسارتم، بر دین و دعوتم منت گذارم و از این امر به خداوند متعال پناه میبرم و از او طلب مغفرت دارم و میخواهم كه تمام اعمالمان را قبول فرماید .. اگر منت و فضل خداوند متعال بر ما نبود ‌هدایت نیافته و دعوت و جهاد نیز نمینمودیم و نمیتوانستیم در زندان و هر جای دیگری ثبات داشته باشیم ‌اما میخواستم كه توجهی به این شخص مخاصم داشته باشم كه جایگزین آن جبهاتی كه شما به آن تحریض و نفیر مینمایید و ما نیز از آن ترغیت و تحریض، حفاظت مینماییم هرگز خواب و نشستن و میل نمودن به سوی اولاد و ازدواج و دنیا نمیباشد چنانكه این فصامیون یا ـ بهتر بگوییم ـ خصامیون (اهل دشمنانگی) میبینند و میاندیشند؛ چرا كه آنان نوعی عداوت عجیب و غریب و جدایی تیره و تاری را میان دعوت و جهاد ابداع و اختراع نمودهاند!!

به همین خاطر ناراحتی و رنجش من از خطاب این دوستمان نه بخاطر شخص خودم بلکه بیشتر بخاطر دعوتم میباشد. دعوتی که تصورم بر این است و در نزد خداوند سبحان چنین احتساب میکنم که تنها بخاطر آن پشت میلههای زندان افتادهام حال همنشینم مرا به خاطر اشتغال به آن تحقیر کرده و سبک میشمارد. ادامه خواندن حق نشناسی در قبال دعوت (فِصامیون)