از اثرات ایمان به روز آخرت

از اثرات ایمان به روز آخرت

 

ارائه دهنده : ا .م . بانه ای[طلبه علوم دینی]

ايمان به روز آخرت تاثيراتي دارد كه عبارت است از:

۱- زندگي شرافتمندانه:

اگر هر كدام از ما ايمان راسخ و كامل به روز قيامت داشته باشد، بدون شك و ترديد به عبادت خداوند روي مي آورد و مشغول عبادت مي شود و از گناه و زشتيها پرهيز مي نمايد و در نتيجه شرافتمندانه و خوشبخت زندگي مي كند.

شاعر مي گويد:

ولست أري السعادة جمع مال         ولكن التقي هو السعيد

سعادت و خوشبختي را در گردآوري مال مشاهده نمي كنم بلكه انسان پرهيزگار تنها سعادتمند مي باشد.

شاعر شيرين سخن سعدي چنين مي گويد:

بزرگي نه به مال است پيش اهل كمال

مال تالب گور است و بعد از آن اعمال

خداوند مي فرمايد:

﴿مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً…﴾. (النحل: ۹۷).

هر كه عمل نيك انجام داد، مرد باشد يا زن در حاليكه مومن و مسلمان است هر آئينه زنده داريمش زندگي پاكيزه …

۲- سنجش و دقت در گفتارو كردار:

شخصي كه به روز آخرت ايمان دارد و مي داند كه در برابر هر چيزي محاسبه مي شود، شكي نيست كه در هر كردار و گفتار خويش مي انديشد و دقت مي نمايد، هيچ عملي انجام نمي دهد و هيچ سخني نمي گويد مگر اينكه راست و درست باشد زيرا كه مي داند خداوند در قرآن فرموده است:

﴿وَلا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً﴾. (الإسراء: ۳۶).

يعني: آنچه به آن علم و يقين نداري پيروي نكن، زيرا كه گوش و شنوائي و چشم و بينائي و دل و قلب و شعور، از همه اينها انسان مسئوليت دارد و پرسيده مي شود.

ادامه خواندن از اثرات ایمان به روز آخرت

ریـبــــازی ســــه لـــه ف و سه له فی دروستکراو له لای خؤمان

ریـبــــازی ســــه لـــه ف  و سه له فی دروستکراو له لای خؤمان

 

هه ر که سیك که میك له میژوی خویندبیت و شاره زایی له ژیانی پیاوانی پیشینی ئه م ئومه ته هه بیت باش ده زانیت که ریبازی ئه وان بؤ ساتیکیش دور نه بوه له جیهاد و به ره نگار بونه وه ی کافران و خوین رشتن، زؤربه ی ناودارانیشیان یان هیچ که س نازانیت قه بریان له چی جیگاو مه کانیکه، یان جه سته کانیان له غه ریبی و له ولآتانی عه جه م و دوره ده ست نیژراون!
به لآم ئيسته کؤمه لیك مورته دی به ناو سه له فی دروستکراو له لای خؤمان ئه و میژوه ته زویر ده که ن و هه ستاون هه رچی کویر و کاسه لیسی طاغوتانى ولآتانى که نداوى عه ره بیه له بؤ گه نجانی ئيمه یان کردون به سه له ف و پییان ده گه یه نن که ریبازی سه له ف واته پیاو خه ستاندن و چلیسی کردنی به ر ده رگای (مباحث) و ئاسایش و نؤکه رایه تی کردنی ده سه لآت داره سیکولاره کان !!

ئه گه ر قسه که م وانیه پیم خؤشه ئيوه جوابم بده نه وه ؟

آداب اساسی در اختلاف فکری و…

آداب اساسی در اختلاف فکری و…

 

د.عوض بن محمد

ترجمه:م . دوروزی

 

شیخ الاسلام ابن تیمیه (رض) درباره ائمه چنین می فرماید:«موارد اتفاق آن بزرگواران حجت برّان، و اختلافشان رحمت بی کران است.»[۱]

اگر این اختلاف،آداب شرعی خود را از دست دهد_پناه بر خدا_ازرحمت به مصیبت و خصومت تبدیل می گردد.

مهمترین آدابی که همۀ کسانی که با هم اختلاف دارند باید مراعات نمایند عبارتند از:

۱ – اخلاص، و دوری از هوی و هوس

زیرا اخلاص شرط پذیرش هر کاری است، خداوند می فرماید: «

فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صَالِحاً وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَداً »‏(کهف/۱۱۰)

معنی«پس هركس كه خواهان ديدار خداي خويش است ، بايد كه كار شايسته كند ، و در پرستش پروردگارش كسي را شريك نسازد .‏»

و یا می فرماید:« وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ» (بینه/۵)

معنی«‏در حالي كه جز اين بديشان دستور داده نشده است كه مخلصانه و حقگرايانه خداي را بپرستند.»

و پیامبر(صلی الله علیه وسلم) میفرماید:« ثواب هر کاری به قصد و نیت آن بستگی دارد.»[۲]

بر هرکسی که خداوند منزلتی در علم و دعوت بدو ارزانی داشته واجب است که هنگامسخن از قضایای دینی و مسائل شرعی از هوی و هوس دوری گرفته ،و انگیزه او از این کار عاقلانه به بروز نموده، و پیروزی بر دیگران نباشد، زیرا هم چنان روایت شده.«کسی که علمرا به این منظور فرا گیرد که با آن به مناظره با علما برخیزد، یا در دل نا آگاهانه شبهه و تردید ایجاد کند، یا مردم را متوجه خود نماید، خداوند او را داخل آتش می گرداند»[۳]

ادامه خواندن آداب اساسی در اختلاف فکری و…

چگونه اختلافات را کنار بگذاريم؟

چگونه اختلافات را کنار بگذاريم؟

 

تألیف :دکترعائض‌بن عبدالله

ترجمه : ع . بلوچ

 

نمونه‌هاي عملي:در زمان حيات نبي اکرم -صلى الله عليه وسلم- نمونه‌هاي خوبي از اين حوادث، بوقوع پيوست که صحابه رضوان‌الله‌عليم اجمعين آنها را ثبت کرده‌اند. برخي از آنها عبارتند از:

۱) اختلاف ميان بلال و ابوذر -رضی الله عنهما-

ابوذر -رضي الله عنه- بلال را به خاطر مادرش، توهين کرد. بلال نزد نبي اکرم -صلى الله عليه وسلم- از او شکايت نمود. سپس، ابوذر پشيمان شد و چهره‌اش را بر زمين گذاشت و به بلال گفت: سوگند به خدا تا پايت را روي چهره‌ام نگذاري، آن را از زمين برنمي‌دارم. سرانجام، يکديگر را در آغوش گرفتند و با هم مصافحه کردند.

۲) اختلاف ميان مهاجرين و انصار

مهاجرين و انصار بعد از اينکه مسلمان شده بودند، در برابر يکديگر، شمشير کشيدند و آماده‌ي کارزار شدند و نزديک بود با يکديگر بجنگند. در اين هنگام، رسول خدا -صلى الله عليه وسلم- نزد آنان رفت و گفت: «مَا بَالُ دَعْوَى الْجَاهِلِيَّةِ». (چرا دعوت جاهليت سر داده‌ايد).

سپس فرمود: «دَعُوهَا فَإِنَّهَا مُنْتِنَةٌ»[۱](اين سخنان را کنار بگذاريد زيرا سخناني بدبويند).

با شنيدن اين جمله، به گريه افتادند و شمشيرهايشان را به زمين انداختند و يکديگر را در آغوش گرفتند.

بلي، اين همان اخوت اسلامي است که خداوند آن را به مسلمانان ارزاني داشته و به وسيله‌ي آن بر آنان منت نهاده است. و اين، نعمتي است که خداوند آن را فقط به بندگان محبوبش عنايت مي‌کند. و فقط اسلام است که قلب‌هاي متنفر از يکديگر را کنار هم قرار مي‌دهد طوري که کينه‌هاي تاريخي، انتقام‌هاي قبيله‌اي، خواسته‌هاي شخصي و پرچم‌هاي نژادپرستي در برابر اخوت اسلامي، احساس حقارت مي‌کند.

﴿وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَلا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا﴾ (آل عمران: ۱۰۳)

ادامه خواندن چگونه اختلافات را کنار بگذاريم؟

به خداسوگند(این دعوت) شوخی نیست که مفلسان عهده دارامرآن شوند

 

به خداسوگند(این دعوت) شوخی نیست که مفلسان عهده دارامرآن شوند

 

نویسنده: عاصم مقدسی

مترجم: ایمان  . ص

بسم الله الرحمن الرحیم

این دعوت، دعوتی عظیم است،واین جهاد،کالایی گرانبهاونفیس است که هر کسی توان به دوش کشیدن آن را ندارد. مگر کسی که به حق آن را اخذ کرده و نسبت به حقیقت آن بصیرت داشته و تکالیـف آن را بشناسد و از هر دو جنبه علم شرعی و علم واقع بر آن احاطه داشته باشد.

«قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِي» یوسف/۱۰۸

«بگو: اين راه من است كه من (مردمان را) با آگاهي و بينش به سوي خدا مي­خوانم و پيروان من هم (چنين مي­باشند).»

همانا در بیان راه و طریق ابراهیم،هرعاقلی راآگاه ساخته­ایم که این طریق باگُل و ریحان فرش نشده و یاباراحتی وآسایش پوشیده نشده، بلکه باسختی­هاواذیت و آزمون­هاپوشیده شده،وباخون­هاوزندان­هاوبازداشتگاه­ها،گل­کاری شده،واین راهی است که درآن جدایی دوستان ازهم وسرازگردن جداشدن­ها وجود دارد،وبه همین دلیل کسی نمی­تواند تکالیف این راه رابه حق اداکند،جزشیران بیشه وعقاب­های تیزپرواز،نه پرندگان کندپروازونه دراویش.

امابعضی ازکسانی که این موضوع رادرک نکرده وبه آن توجهی نداشته­اندوبه نیرنگ دشمنان دین و اوج خشم و کینه­ی آنها نسبت به دعوت و جهاد و مجاهدان،بصیرت ندارند چه بسا لباس این دعوت را به تن کنند وخودرابدان نسبت دهندبدون آن که توانایی احقاق آنراداشته باشند. بطوریکه شخص خام وبی تجربه گمان می­کندکه این دعوت، تفرجگاهی است که درآن تفریحی می­کندیا نوعی بازی است که باآن آرامشی می­یابد.

ادامه خواندن به خداسوگند(این دعوت) شوخی نیست که مفلسان عهده دارامرآن شوند