جهل ابومحمد مقدسی به اسلام ابزاری جهت ترور شخصیتی شیخ عبدالله عزام تقبله الله

جهل ابومحمد مقدسی به اسلام ابزاری جهت ترور شخصیتی شیخ عبدالله عزام تقبله الله

ارائه دهنده:  ابوعبدالله جاف جوانرو

زمانی که ابومحمد مقدسی شیخ عبدالله عزام را مدافع قبر پرستان و دموکراسی پرستان و مشرکین معرفی می کند در واقع با ادبیات سلفیت خاص نجدیت در حال حمله بر منهج اهل سنت است . ادبیاتی که با برداشت اشتباه از اصطلاح مشرک و مشرکین و با برهم زدن دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان  صف بین دوست و دشمن، مسلمان و غیر مسلمان را بر هم ریخته و آشکارا مسلمین را به مسلمین مشغول نموده که این تفرق و جنگ داخلی و مسلمان کشی خدمت واضح و آشکاری به دشمنان مسلمین بوده است .

ابومحمد مقدسی می گوید که شیخ عبدالله عزام مدافع مشرکین بوده و از دعوت به توحید جلوگیری کرده است و در برابر دعوت به توحید سد بوده است . اما با یک بررسی کوتاه لازم است بدانیم که این شخص بسیار از حقیقت اسلام و منهج اسلامی دور است .

” الله جل جلاله می فرماید :  وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی‏ کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت‏ (نحل/۳۶)، ما در ميان هر ملّتی پيغمبری را فرستاده‌ايم (و محتوای دعوت همه‌ی پيغمبران اين بوده است)كه خدا را بپرستيد و از طاغوت دوری كنيد.

مسلم و بخاری هم روایت کرده اند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است که: ما پیامبران فرزندان یک خانواده ایم، دین همه ی ما یکی است.[۱]

یعنی نقطه مشترک تمام پیامبران  «لا اله الا الله» است . برای همین بود که رسول الله صلی الله علیه وسلم به اهل کتاب همین دو نقطه ی مشترک را جهت وحدت بیان می کند و می فرماید: قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ ۚ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (آل عمران/۶۴) بگو : ای اهل کتاب ! بیائید به سوی سخن دادگرانه‌ای که میان ما و شما مشترک است ( و همه آن را بر زبان می‌رانیم ، بیائید بدان عمل کنیم ، و آن این ) که جز خداوند یگانه را نپرستیم ، و چیزی را شریک او نکنیم ، و برخی از ما برخی دیگر را ، به جای خداوند یگانه ، به خدائی نپذیرد . پس هرگاه ( از این دعوت ) سر بر تابند ، بگوئید : گواه باشید که ما مسلمان هستیم .‏

کفر به طاغوت و ایمان به الله یا همان «لا اله الا الله» طرح و نقشه ای ثابت، اصل دین اسلام در طول تاریخ بشریت و خطوط کلی بوده که روح مطلب دین اسلام و رسالت همه ی پیامبران را تشکیل داده، و هیچ پیامبری با دیگری در این طرح کلی اختلاف نداشته است، اما متناسب با وسعتی که انسانها داشته اند یا طبق حکمت الهی، امورعبادی جزئی و فروع عملی که مردم بایستی بعد از کفر به طاغوت انجام می دادند با همدیگر در مواردی فرق داشته؛ یعنی مال پیامبری با پیامبر دیگر فرق داشته که از آن به اختلاف در شرایع یا اختلاف در شریعتها یاد شده است. وقتی می گوییم یهود و نصارا، این ها شریعت های منحرفی از اسلام هستند و دین آن ها همان دین اسلام است اما، شریعت های آنان با هم فرق دارد و الان منحرف شده اند منظور همین است.

یعنی نقطه ی مشترک تمامی پیامبران کفر به طاغوت و عبادت الله «لا اله الا الله» است آن هم بدون شریک که به آن «اسلام عام» هم گفته اند، هرچند احکام شرعی و روش‌های مختلفی داشته‌اند. همان‌گونه که الله جل جلاله می‌فرماید: لِکُلٍّ جَعَلْنَا مِنکُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا (مائده/۴۸)، برای هر ملّتی از شما راهی و برنامه‌ای قرار داده‌ايم. شرعه و منهاج همین است.

در این صورت قالب کلی دین اسلام و توحید همان است که قبلاً بوده، ثابت و بدون تغییر. اما محتوای بخش دوم آن، یعنی اعمال عبادی جزئی انسان، تا به پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم رسیده دچار تغییراتی شده است، و از زمان رسول الله صلی الله علیه و سلم تا قیامت این جزئیات هم ثابت می مانند.

 الله متعال تکمیل این بخش از شریعت را در قالب تکمیل شریعت دین اسلام بیان کرده و می فرماید: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا … (مائده/۵-۳)، نعمت خود را بر شما تكميل کردم و اسلام را به عنوان دین برای شما برگزيدم. اینجاست که قسمت شریعت آن تکمیل می شود و به این اسلام می گویند : اسلام خاص .

حالا، اگر یک کافر مشرک(سکولار) یا یهودی یا نصرانی یا مجوس یا صابئی بگوید من الله را قبول دارم و می خواهم مسلمان شوم بایدچکار کنم؟ باید به زبان ساده به او بگویید: می توانی که از هرآنچه مربوط به دین سکولاریسم و مخالف با شریعت الله است دست بکشی و بعد خودت را تسلیم قانون شریعت الله کنی؟ اگر گفت: بله و قبول کرد، تمام است. همین تسلیم شدن کافی است و این شخص مسلمان است. که علما به آن گفته اند «اسلام حکمی» و همین برای دنیا کافی است حالا شخصی مومن بوده و اسلام حقیقی داشته یا منافق بوده و ریا کرده، تشخیص این بخش به قیامت و الله بر می گردد .

بله، به همین سادگی شخص با «اسلام حکمی» وارد دایره ی اسلام می شود. ابتدا هر آنچه غیرالله باشد را رد کند، و بعد همه چیز زندگی اش را به حکم و فرمان الله بسپارد. حالا مهم نیست که همه ی آنچه غیر الله یا طاغوت است را بشناسد و بر همه ی طاغوتها آشنائی داشته باشد یا نه. و مهم هم نیست که بر همه ی حکم و فرمانهای الله که باید در عبادت هایش از آن استفاده کند آشنائی دارد یا نه؛ مهم این است که قبول کرده هرچه طاغوت است و مخالفت با حکم الله دارد را رد نموده و آن را انکارکرده و زیر پایش گذاشته و در عوض تسلیم حکم و قانون الله شده است. چون کسانی مثل سمیه و یاسر و امثالهم، که جزء سابقون الاولون بودند و اجر و پاداش آن ها بسیار بیشتر از کسانی بود که بعداً ایمان آوردند، زمانی شهید شدند یا وفات کردند که اکثر قوانین اجرائی حکومتی شریعت الله نازل نشده بودند.

حالا، اگر کسانی تصور کنند که رسول الله صلی الله علیه وسلم هرکسی را که می آمد مسلمان شود و می خواست ایمان بیاورد را می نشاند و این مسلمان را از زیر و بمهای کفر به طاغوت و ایمان به حکم و قوانین الله، که الان چندین کتاب در مورد این ها مثل زیر و بمهای ذات الله و توحید الوهیت و ربوبیت، اسماء و صفات، حاکمیت، امور مربوط به قبر و رستاخیز، بهشت و جهنم و سایر امور اعتقادی آگاه می کرد، بدون شک کسی که چنین تصوری داشته باشد، در اشتباه فاحشی است.

مسلمین با گرفتن کلیات دین و تسلیم شدن در برابر کلیات اسلام، به صورت تدریجی با مسائل جزئی عقیده و احکام مربوط به آن آشنا می شدند؛ و حتی در این زمینه دچار اشتباهات فاحشی هم می شدند که توسط رسول الله صلی علیه وسلم و پس از آن توسط حکومت اسلامی و شورای حاکم بر آن اصلاح می شدند.

ادامه خواندن جهل ابومحمد مقدسی به اسلام ابزاری جهت ترور شخصیتی شیخ عبدالله عزام تقبله الله

نگرش جدید اردوغان ولی نعمت عالی و فتاحی و توحیدی به احکام شریعت اسلام

 نگرش جدید اردوغان ولی نعمت عالی و فتاحی و توحیدی به احکام شریعت اسلام

کاتب : ابوبکر الخراسانی

اردوغان که چندین سال است بر ترکیه حاکم شده و به عنوان یکی از هم پیمانان امنیتی رژیم صهیونیستی و عضو فعال ناتو  جنایات متعددی نسبت به مسلمین افغانستان و سومالی و سوریه و عراق و لیبی و… مرتکب شده است. این شخص مجرم  در تازه ترین اظهارات خود به صراحت می گوید : اسلام نیاز به هماهنگ شدن با امروز را دارد و امکان ندارد احکام اسلام ۱۴-  15 قرن گذشته را امروز اجراء کرد و تطبیق داد . آیا شکی در کفر و ارتداد کسی باقی می ماند که بگوید احکام اسلام برای این زمان به درد نمی خورد و متعلق به زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم و شرایط آن زمان اعراب مکه و مدینه است ؟!

به نظر شما اردوغان چه احکامی غیر از قوانین دین سکولاریسم را تطبیق داده است ؟

  •  اردوغان در این مدت توانست فاحشه گری را قانونی کند در حالی که قبلا قانونی نبود و همینجوری انجام میشد
  • اردوغان به حقوق هم جنس بازها اقرار کرده و… در حالی که نزد ترکهای سکولار قبل از او مثل آتاتورک و غیره حتی تصور گفتن چنین سخنی هم  نمی رفت چه رسد به اینکه آن را قانونی کنند و..
  • اردوغان آشکارا با رژیم صهیونیستی پیمان امنیتی بسته و آشکارا مسلمین را در افغانستان و سومالی و سوریه و عراق و … قتل عام می کند و تصمیمات ناتو را بر علیه مسلمین اجرا می کند
  • اردوغان پایگاه انجرلیک را برای مسلمان کشی در اختیار آمریکا قرار داده
  • و…   

این همان اردوغانی است که اخوان المفلسین (شاخه ی انحرافی اخوان المسلمین) و ساحرانی چون ابوبصیر طرطوسی و عبدالرزاق مهدی و قرضاوی و  امثالهم قصد دارند او را به عنوان یکی از رهبران اسلامی!! مسلمین معرفی کنند و حتی فتوای جنگ در کنار ارتش ترکیه را صادر کرده اند که در واقع فتوای جنگ در کنارارتش ناتو بر علیه مسلمین صادر شده است .

این همان اردوغانی است که امثال عبدالحمید عالی و مسعود توحیدی و دارودسته ی جولانی و گروه چند نفره ی فتاحی به آن دل بسته اند و زندگی و امنیت خود و خانواده هایشان را به چنین دجالی سپرده اند؛ و در پناه چنین مجرمی همچون سایر علمای ساکن در دارالکفرها و دارالحربها به تبلیغ بر علیه مسلمین و ایجاد تفرق بیشتر و آشوب طلبی در میان مسلمین مشغول هستند . اینها بخشی از ستون پنجم ارتش ناتو در میان مسلمین و مجریان جنگ روانی ناتو بر علیه مسلمین هستند .

عملکرد یکسان سلفیت خاص نجدیت و فاش نمودن نقش ابومحمد مقدسی در زمان شیخ عبدالله عزام تقبله الله به عنوان یک عبرت (قسمت دوم)

عملکرد یکسان سلفیت خاص نجدیت و فاش نمودن نقش ابومحمد مقدسی در زمان شیخ عبدالله عزام تقبله الله به عنوان یک عبرت (قسمت دوم)

به قلم: ابوصلاح الدین الکوردی

ابومحمد مقدسی که عده ای سابقه ی چند روزه ی او در یکی از اردوگاههای پیشاور را به عنوان سابقه ای شکوهمند برای او به حساب می آورند و به او اجازه می دهند که در امور مجاهدین دخالت و… کند در خاطراتی تحت عنوان «من ذاكرة أفغانستان» به ذکر حقایقی پرداخت که بسیار قابل توجه و تامل است و می تواند برای مجاهدین در شناخت بخشی از سابقه ی این تفکر و برخورد با سلفیت خاص نجدیت درس عبرت بزرگی باشد.

ابومحمد مقدسی بیان می کند قبل از ورود به این پادگان آموزشی عده ای از دوستان گفتند : من نمی توانم وضع حاکم بر این پادگاه را تحمل کنم . منهج طاغی حاکم بر پادگاه منهج اخوان المسلمین بود که خطاهای افغانی ها در نواقض توحید و عقیده ی صحیح نادیده گرفته می شدند، علاوه بر این از صحبت کردن در مورد این خطاها و تبلیغ بر علیه این خطاها و انکار آنها دیگران را نیز منع می کردند  و مانع صحبت کردن در این موارد می شدند . عبدالله عزام تا زمان مرگش از این روش دست نکشید و بر این روش ماند .  ولم يتراجع عنه إلى يوم مقتله.  با این وجود قبل از ورود به افغانستان بر رفتن به پادگان صدی اصرار کردم و این اولین آموزش نظامی من بود .[۱]

 علت خارج شدن او از پادگان صدی که پادگان شیخ عبدالله عزام بود را به این دلایل می داند که بسیار قابل تامل هستند :

  • دکتر عبدالله عزام قبرپرستان و  کسانی که از تمیمه و تعویذ و طلسم استفاده می کردند را مجاهد می نامید .
  • عبدالله عزام بندگان دموکراسی و برادران طواغیت چون ربانی و احمد شاه مسعود و غیره را در میان برادران مجاهد راه می داد.
  • –          شیخ عبدالله عزام مانع انکار شرکیات منتشر شده بین افغانها بود و از ما می خواست در برابر این قبرپرستان و شرکیات آنها سکوت کنیم.[۲] اما من بعد از نماز مغرب و در جلو همه با او در منع انکار شرکیات در میان افغانها با او مناقشه کردم .[۳]
  • در برابر منکرات و امور باطل افغانها سکوت می کرد و حتی به تعریف و تمجید و تزکیه ی آنها می پرداخت با آنکه برادران طواغیت و بندگان دموکراسی بودند.[۴]
  • او موحدین و مشرکین (یعنی افغانها) را یکسان مورد خطاب قرار می داد و همه ی آنها نزدش مجاهد بودند .[۵]  و این ثمره ی  خبیث تاخیر توحید است [۶]
  • در آن زمان در برابر کتاب دکتر عبدالله عزام که جهاد را مهمترین فرض عین معرفی کرده بود دکتر سفر الحوالی به برکات تعلیمات دعوت نجدی توحید را مهمترین فرض عین دانست و…[۷]

 ابومحمد مقدسی بیان می کند که به این دلایل پادگان آموزشی عبدالله عزام را ترک کرده است و می دانیم بعد از این چند روزی که تماما در درگیری با منهج سید قطبی حاکم بر پادگان و شخص عبدالله عزام تقبله الله به عنوان نماینده ی  این منهج می گذرد دیگر خبری از حضور ابومحمد مقدسی در میان مجاهدین نیست.

بعد از این دوره ی چند روزه ی پر تنش کلا زندگی ابومحمد مقدسی صرف این منهج سلفیت خاص نجدیت و مبارزه با منهج اشخاصی چون عبدالله عزام تقبله الله و منهج جهادی سید قطب تقبله الله و سایر مجاهدین اهل سنت حنفی و شافعی و… و جایگزین نمودن تدریجی منهج سلفیت خاص نجدیت می گذرد که در نهایت از کانال ابومصعب زرقاوی به تدریج این منهج قدرت می گیرد تا به الان دوله و دارودسته ی جولانی و امثالهم رسیده است.  

 اینها همان اشخاصی هستند که شیخ عبدالله عزام در حین تفسیر سوره ی  توبه از آنها گله و شکایت داشت و به عنوان یک مانع و آفت از آنها یاد می کرد .

اگر برادران مجاهد ما هم اکنون به تبلیغات براردان دوله بر علیه مجاهدین امارت اسلامی افغانستان و سایر گروههای جهادی مثل القاعده نگاه کنند دقیقا متوجه خواهند شد که فرقی بین اتهامات اینها با اتهامات ابومحمد مقدسی به عبدالله عزام و مردم افغانستان و مجاهدین آن زمان افغان وجود ندارد .

ادامه خواندن عملکرد یکسان سلفیت خاص نجدیت و فاش نمودن نقش ابومحمد مقدسی در زمان شیخ عبدالله عزام تقبله الله به عنوان یک عبرت (قسمت دوم)

ابومحمد مقدسی و پشت پرده تلاش مشکوک سلفیت آمریکائی- سعودی در ترور شخصیتی عبدالله عزام، عطیه الله لیبی و… (قسمت اول)

ابومحمد مقدسی و پشت پرده  تلاش مشکوک سلفیت آمریکائی- سعودی در ترور شخصیتی عبدالله عزام ، عطیه الله لیبی و…  

به قلم : ابوصلاح الدین الکوردی

اخیرا متوجه شدیم که ابومحمد مقدسی یکی از علمای سلفیت نوع سوم که در دارالکفر اردن (حیات خلوت اسرائیل و آمریکا) سکونت دارد با ذکر بیاناتی ما را به سالها قبل و زمان شیخ عبدالله عزام رحمه الله کشاند .

ابومحمد مقدسی به صراحت در این بیانات مجاهدین افغان را دسته ای مشرک و قبرپرست و… معرفی می کند که برای ما تازگی ندارد اما آنچه برای عده ای تازگی دارد این است که  شیخ عبدالله عزام را مدافع قبر پرستان و مشرکین و دموکراسی پرستان و مانعین اهل توحید و… معرفی می کند که واکنشهای مختلفی را در برداشت و پیام واضحی برای اهل خرد و اندیشه در برداشت .  

برای آشنائی بیشتر جوانان با عمق و هدف ابومحمد مقدسی از این گفته هایش لازم است در این زمینه توضیحات مفصلتری داده شود تا برای همه ی عزیزان مشخص شود این تفکرات از کجا سرچشمه گرفته اند و چهره ی اصلی این اشخاص که پشت کلی گوئی های آنها و تهاجماتشان به طاغوتهای سایر سرزمینها پنهان شده چگونه است؟

بارها عرض شده است که سلفیت خاص نجدیت و بخصوص آنچه امروزه از کانال آل سعود ارائه می گردد به عنوان یک مذهب انعطاف ناپذیر تمامیت خواه – که خود را برابر با اسلام و اهل سنت می داند و مخالفین خود را مخالف با اسلام و اهل سنت معرفی کرده است – همیشه سعی کرده با اتهامات مختلف ابتدا به ترور شخصیتی مخالفین و تشکیک در باورها و اعمال آنها پرداخته و سپس با زدن اتهامتی چون مشرک و اهل بدعت و … و در نهایت صدور حکم کفر و ارتداد، و در صورت وجود قدرت فیزیکی، سعی در حذف این مخالفین به صورت مستقیم و یا پشتیبانی از طاغوتها جهت حذف این مخالفین نموده اند .

 و این یعنی مطلق انگاری و دیکتاوری محض سلفیت مسخ شده ای از نوع خاص نجدیت و بت کردن رای اغلب اشتباه علمای یکی دو قرن اخیر نجد و بخصوص رای هر یک از علمای پیرو این تفکر در زمان حال که به نحوی با آنچه آمریکا و آل سعود تولید نموده اند آلوده شده اند .

البته سلفیت مسخ شده نیز خودش به دهها فرقه و شعبه تقسیم می شود که هیچ یک آن دیگری را قبول ندارد و هر ملاء و شیخی در این تفکر خودش تبدیل به مرجع تقلید جداگانه با مریدان جداگانه ای می باشد .

 ابو محمد مقدسی یکی از شیوخ و ملاهای این تفکر است که برای خودش دارودسته ای کاملا متمایز راه انداخته است که تحت هیچ شرایطی سایر ملاها و شیوخ این تفکر را نیز قبول ندارند حالا چه رسد به علمای سایر فرق و مذاهب اسلامی؛ البته آنها نیز او را قبول ندارند . اما وجه مشترک تمام این جریان سلفیت تولید شده توسط آمریکا و آل سعود جنگ روانی و سرد و تبلیغی و گاه جنگ گرم با مخالفین افکار خودشان است .

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی در کتاب ارزشمند « روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم» در تاریخچه ی مختصر سلفیت نوین آمریکا – آل سعود  با ارجاع به آثار شیخ عبدالله عزام رحمه الله از سابقه ی این جریان سخن گفته و می نویسد:

 …برخي بر اين باورند كه سرآغاز پيدايش اين فرقه به جنگ دوم خليج فارس در سال ۱۴۱۱ بر مي گردد ….اما پس از بررسي و تحقيق در سخنرانيها و مقالات دكتر عبدالله عزام آشکار می گردد كه این جریان قبل از جنگ دوم خليج درست شده است و با تاكيد بر چند سال آخري كه از جهاد افغانستان بر عليه حكومت سوسياليستي شوروي مانده بود در مي يابيم كه اینها به شهر پيشاور مي رفتند و جوانان را از جهاد مسلحانه بر عليه اشغالگران سوسياليست در افغانستان سرد مي نمودند، وعلاوه بر آن در كشورهاي خليج فعاليت داشتند و با آوردن بهانه ها و شبهات متعددي از جمله اينكه :

–  مردم افغانستان مشرك و قبر پرست و… هستند

– و جنگ افغانستان جنگي اسلامي نيست

– و بسياري از رهبران جنگ افغانستان از نظر عقيده سالم نبوده و يا با بعضي از كشورهاي خارجي در ارتباط هستند

و با چندين شبه و بهانه ي ديگر مردم را از دادن كمكهاي مادي هم منصرف مي كردند و عاملي شدند جهت سرد نمودن بسياري از مردم از پشتيباني كردن و ياري رساندن به جهاد افغانستان در سالهاي پاياني اش  .

دكتر عبدالله عزام رحمه الله از كار اينها بسيار گله داشت و نمي دانست كه اين فرقه ي گمراه ثمره ی کار مشترک سی .آی . ای  آمریکا و سازمان اطلاعات سعودي بوده و از فرزندان نامشروع این دو منبع فساد می باشد. همچنان كه قاديانيها از فرزندان انگليس بود و توسط آنها توليد شده اند .

ادامه خواندن ابومحمد مقدسی و پشت پرده تلاش مشکوک سلفیت آمریکائی- سعودی در ترور شخصیتی عبدالله عزام، عطیه الله لیبی و… (قسمت اول)

سلسلۀ جنایات و جرایم محمد بن عبد الوهّاب در حق مسلمانان (۶)

? سلسلۀ جنایات و جرایم محمد بن عبد الوهّاب در حق مسلمانان (۶)

? نویسنده: مجاهد دین

▫️در قسمت قبل گفتیم که سلیمان بن عبد الوهاب کتابی در رد برادرش محمد بن عبد الوهاب نوشت و آن را برای مردم شهر عیینه فرستاد. سلیمان خودش در شهر حریملاء بود که یک سال بعد از نوشتن آن کتاب، محمد بن عبد الوهاب به حریملاء حمله کرده و آنجا را به اشغال خودش در می‌آورد و سلیمان به عبد الوهاب از آنجا فرار کرده و به شهر سدیر می‌رود.

▫️ابن بشر در حوادث سال ۱۱۶۸، می‌نویسد که شهر حریملاء را در طی یک سری عملیات و جنگ‌ها، فتح! می‌کنند و سلیمان بن عبد الوهاب که در آن شهر بود، فرار کرده و به شهر سدیر می‌رود.

?نکته‌ای که حائز اهمیت است، نوع نگاه محمد بن عبد الوهاب به برداشت خودش از دین است. او هرگز گمانش این نبود که راه و روش و برنامۀ او،  اجتهادی و خطاپذیر باشد، بلکه بر این باور بود که راه او دقیقا همان راه الله و رسولش است و هرکسی با او مخالفت کند، با او مخالفت نکرده است بلکه با الله و رسولش مخالفت کرده است. لذا خودش و پیروانش را مسلمین می‌نامید، و مخالفانش را به عام کافر و مشرک می‌دانست. و ما برای نمونه، یکی از مخالفان محمد بن عبد الوهاب را مثال زدیم که برادرش بود، و کتاب او اکنون موجود است و از پیروان محمد بن عبدالوهاب می‌خواهیم به ما نشان بدهند که عقیدۀ سلیمان بن عبد الوهاب که در کتابش آمده است چگونه از عقیدۀ مشرکان زمان پیامبر صلی الله علیه وسلم بدتر بوده است؟ مشرکانی که برای خداوند زن و همسر قائل بودند و برایشان شریک و ولی و ظهیر و اولیاء من الذل قائل بودند، مشرکانی که در مقام دفاع از إله هایشان به الله دشنام می‌دادند، مشرکانی که منکر قیامت و زنده شدن بودند. اما متاسفانه محمد بن عبد الوهاب نه شرک و عقیدۀ مشرکان زمان پیامبر صلی الله علیه وسلم را شناخته بود، و نه توحید پیامبران را. و با فهم خوارج مآبانه‌اش و ظاهرگرایی و عدم تفقه در دین، آیاتی که دربارۀ مشرکان نازل شده بود را برای مسلمانان به کار می‌برد.

?اکنون به بعضی دیگر از غارت گری‌ها و کشتارها و تخریب‌ها و جنایت‌های محمد بن عبد الوهاب و پیروانش در حق مسلمانان نگاه کنید.

?ابن بشر در وقایع سال ۱۱۷۳ می‌گوید: «سار عبد العزيز بجنود المسلمين الى جهة منيخ فواقع أهل المجمعة وحصل بينهم مناوشة قتال فقتل من أهل المجمعة علي بن دخان وأربعة رجال غيره وعقروا عليهم كثيراً من الدواب».

?ترجمه: «عبد العزیز با لشکر مسلمانان به سمت منیخ رفت و با اهل المجعمه روبرو شده و بینشان درگیری  درافتاد و از اهل المجمعه، علی بن دخان و چهار مرد دیگر کشته شدند و بسیاری از چهارپایانشان زخمی شدند».

?عنوان المجد، ص ۸۳٫

?و در مان سال می‌نویسد: «وقصد الدلم والخرج، وقاتل أهلها من فزع أهل البلد سبعة رجال وغنم عليهم إبلا كثيرا».

?ترجمه: «عبد العزیز به سمت شهر الدلم و الخرج رفت و با اهل آنجا جنگید و هفت نفر از ترسویانشان را کشت و شتران بسیاری را به غنیمت گرفت».

عنوان المجد ، ص ۸۳٫

?و در دامه می‌نویسد: «وركب الشيخ إلی العيينة فأمر بهدم قصر بن معمر، فهدم ثم غزا عبد العزیز منفوحة، و أشعل في زرعها النار».

?ترجمه: «و شیخ محمد بن عبد الوهاب به عیینه رفت و دستور به ویران کردن قصر عثمان بن معمر داد و قصرش را ویران کردند، سپس عبد العزیز با شهر منفوحه جنگید و مزارعش را به آتش کشید».

ادامه خواندن سلسلۀ جنایات و جرایم محمد بن عبد الوهّاب در حق مسلمانان (۶)

سلسلۀ جنایات و جرایم محمد بن عبد الوهّاب در حق مسلمانان (۵)

? سلسلۀ جنایات و جرایم محمد بن عبد الوهّاب در حق مسلمانان (۵)

? نویسنده: مجاهد دین

در این قسمت، مطالب دیگری از تاریخ ابن بشر نقل شده است که چهرۀ حرکت محمد بن عبد الوهاب را بهتر نشان می‌دهد، یعنی اعمالی که شبیه راهزنی و قطّاع طریق و دزدان سر گردنه بودن است را به نمایش می‌گذارد و از این اعمال زشت، به اسم جهاد و غزوه نام می‌برد!

?برای مثال در وقایع سال ۱۱۶۱ می‌نویسد: « ولما خرج المسلمون من البلاد اجتمعوا خارجها فهدموا جدران البنية والمربعة والمبنية وقصدوا.. بلدانها».

?ترجمه: «هنگامی‌که مسلمانان [منظورش از مسلمانان، پیروان محمد بن عبد الوهاب است] از شهر [منفوحه] بیرون آمدند، در بیرون شهر جمع شدند و دیوارهای منیه و مربعه و مبنیه را ویران کردند و به شهرهایشان برگشتند».

?عنوان المجد في تاريخ النجد از ابن بشر، ص ۵۷٫

?و در وقایع همان سال دربارۀ واقعۀ «الخریزة» که مکانی در نزدیکی شهر ریاض است می‌گوید: «وصرموا أربعة نخيل ثم رجعوا إلى بلدانهم».

?ترجمه: «و چهار درخت خرما را بریدند سپس به شهرهایشان برگشتند».

?عنوان المجد، ص ۵۸٫

?و همچنین در وقایع همان سال می‌نویسد: «وفيها أيضًا ساروا إلى بلد ثرمدا ودمروا الزرع وانقلبوا راجعين».

?ترجمه: «و نیز در این سال به سوی شهر ثرمدا رفتند و مزارع را تخریب کردند و سپس برگشتند».

?عنوان المجد، ص ۵۹٫

?چنانکه مشاهده می‌کنید، در سال ۱۱۶۱ بعضی از حمله‌ها و هجوم‌های وهابیان بر شهر ریاض و اطراف آن را می‌بینیم که بر آنان کمین می‌کنند و افرادشان را می‌کشند و سپس به نام جهاد فی سبیل الله، مزارع کشاورزی و درختان را آتش زده و از بین می‌برند. و محمد بن عبد الوهاب با فهم اشتباه خود از توحید و شرک، مشرکان زمان پیامبر صلی الله علیه وسلم را موحد در ربوبیت می‌خواند و شرک آنان را تطهیر می‌کرد و مردم مسلمان زمان خودش را بد تر و مشرک‌تر از مردمان زمان پیامبر می‌دانست و با این اعتقاد و باور، با مردم می‌جنگید.

?چنانکه محمد بن عبد الوهاب هنگام ملاقات با محمد بن سعود، دربارۀ نجد و اقطار آن اینگونه می‌گوید: «وأنت ترى نجداً كلها وأقطارها أطبقت على الشرك والجهل، والفرقة، والاختلاف والقتال لبعضهم بعض».

?ترجمه: «و تو می‌بینی که همۀ نجد و اطراف آن بر شرک و جهل و تفرقه و اختلاف و جنگ، منطبق شده است».

?عنوان المجد، ص ۴۱٫

ادامه خواندن سلسلۀ جنایات و جرایم محمد بن عبد الوهّاب در حق مسلمانان (۵)

موقف اخوان جدید و مجاهدین در برابر همدیگر و کفار سکولار جهانی و مرتدین سکولار محلی

موقف اخوان جدید و مجاهدین در برابر همدیگر و کفار سکولار جهانی و مرتدین سکولار محلی

به قلم : ابوعبدالله جاف جوانرو

 اخوان جدید یعنی اخوانی که از منهج امام شهید سید قطب و حسن البناء فاصله گرفته و اسباب بازی دست کفار شده اند . این اخوان تقلبی و جعلی بعد از آنکه سیسی سکولار ۹ نفر از جوانان اسلام را اعدام کرد تصمیم گرفتند که از او  انتقام بگیرند ؛ اما متاسفانه مثل همیشه به جای آنکه بسیج عمومی برای جهاد را اعلام کنند از مریدان خود خواستند که کمپین به اصطلاح صلح آمیز «صفارة إنذار» را بیاندازند!! پاک و منزه است کسی که در کتاب عزیزش فرموده : مَن يُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّكْرِمٍ  (حج/۱۲) و خدا هركه را بي‌ارزش كند، هيچ كسي نمي‌تواند او را گرامي دارد.

در برابر کفار سکولار و مرتد، عزت تنها از طریق جهاد و جنگ مسلحانه به دست می آید ؛ اما رهبران مسخ شده  ی اخوان المفلسین نفسشان را به بقاء و ماندن در ذلت و بی ارزشی  و هماهنگ شدن با ظلمهای متعدد کفار سکولار و مرتدین سازگار کرده اند .

  عده ای می گویند به اخوان بد و بیراه نگوئید و از قضیه ی آنها در برابر سیسی کافر و سکولار دفاع کنید و آنها را یاری دهید !! می گوئیم : نعوذ بالله از اینکه دهان خود را به بد و بیراه گفتن آلوده کنیم ؛ این جوانانی که این کافر سکولار با قوانین کفری سکولاریستی و توجیهات ساحران دین فروش اعدامشان کرده است برادران ما هستند و ما آنها را جزو شهداء به حساب می آوریم بإذن الله، و ما آنها را با نصیحتهایمان و جنگ با کفار سکولار و مرتدین محلی یاری می دهیم؛ اما مشکل اینجاست که اخوان نه نصیحت می خواهند و نه یاری دادنشان  و نه حتی جنگیدن با این کافر سکولار و مرتد را، بلکه حتی جهاد مجاهدین بر علیه این طاغوت سکولار و مرتد و امثالهم را نیز محکوم نموده و در برابر آن شروع به جنگ روانی و حتی فیزیکی می کنند . حسبنا الله و نعم الوکیل .

اینها ماندن تحت تسلط این کفار و مرتدین سکولار و شرکت در بازیهای سیاسی سکولاریستی و ذلت و خواری را می خواهند نه دفاع و یاری ما را . شعار سلمیه ی آنها یعنی پذیرش ذلت و سازش و معامله بر ارزشها و مصلحت تراشیها و در نهایت زندان و شکنجه و اعدام برای اعضای مخلصشان .

اینها از مجاهدین و حتی تمام حکومتها و امارتهائی که بر اساس اسلام اداره شوند اعلام برائت کرده اند. از چچن و افغانستان و صومالی و یمن بگیر تا لیبی و تونس وعراق و کوردستان عراق و ترکیه و…. اینها هرگز با این مسلمین سازشی نکرده اند بلکه یا در کنار کفارسکولار بر علیه این دسته از مسلمین  جنگیده اند یا وطن را ترک کرده اند و از دور شروع به جنگ روانی بر علیه مسلمین نموده اند .

همین الان از تمام جماعتهای جهادی از آنها سوال شود فورا از آنها اعلام برائت می کنند و آنها را با کلماتی چون تروریست و تند رو و متشدد و غیره نام می برند . ما آنچه  که مورسی  تحت شعار دموکراسی و مبارزه با تروریسم  بر علیه مسلمین انجام داد را از یاد نمی بریم؛ کارها و افعالی را انجام داد که اسبابی شدند علمای زیادی از جهان اسلام چون الشيخ سليمان العلوان او را تکفیر کنند . چون آگاهانه، عمدا و به میل خودش با دلبستن به آمریکا دچار نواقض اسلام شده بود .

 از الله متعال خواستاریم که برادران ما را بر کفار سکولار جهانی و مرتدین سکولار محلی پیروز گرداند و شکست خوردگان روحی و قلبی را از ذلت و پذیرش خواری تحت عناوین فریبنده ی السلمية به عزت جهاد فی سبیل الله  تحت پرچم یکی از «۳ابزار» راهنمائی فرماید .

آل سعود در ۶ بهمن ۹۷ نوشیدن و خرید و فروش مشروبات الکلی و اختصاص مکانی برای آن را آزاد و حلال کرد

آل سعود در ۶ بهمن ۹۷ نوشیدن و خرید و فروش مشروبات الکلی و اختصاص مکانی برای آن را آزاد و حلال کرد

به قلم : ابوصلاح الدین الکوردی

آل سعود که مدتها جنایات خود در حق مسلمین و خیانت و دشمنی با قرآن و قانون شریعت الله و مجاهدین شریعت گرا را  با پوشش رسانه ای و منابر سلفی های درباری و ساحران دین فروش مخفی کرده بود، هم اکنون و به تدریج که قدرتی پیدا کرده است آشکارا اهداف ضد اسلامی خود را در راه سکولاریزه کردن سرزمین وحی به پیش می برد .

ابتدا روابط امنیتی و حتی فرهنگی خود با رژیم صهیونیستی و اعطای کمکهای مالی و تروریست خواندن و تحت تعقیب قرار دادن  دشمنان این رژیم اشغالگر را علنی کرد و به دنبال آن با اسلحه و دلارهای خود هر جا مجاهدی شریعت گرا وجود داشته به دشمنی و کشت و کشتار آنها برخواسته .

نزدیکترین اقدام این رژیم فاسد آزاد و حلال کردن یکی از حرامهای اسلام است که در تاریخ ۶ بهمن ۱۳۹۷ اتفاق افتاد و آنهم صدور فرمانی است که بر اساس آن در کنار آزادی  برگذاری انواع کنسرتها و سالنهای رقص زنان و مردان داخلی و خارجی، به صراحت مشروبات الکی را حلال و آزاد نموده و حتی اجازه ی تاسیس اماکنی  برای خرید و فروش آن را نیز صادر کرد .

این همان رژیم فاسد و دست نشانده ی ضد اسلامی است که  سلفیون مسخ شده ی شبکه های کلمه و نور و  … برای اهل سنت به عنوان الگو معرفی کرده اند. پس نباید تعجب کنیم که چرا دست اندرکاران این شبکه ها همیشه در باره ی جامعه ی  دموکراتیک و دموکراسی و حتی سکولاریسم صحبت می کنند .  ارمغان اینها برای اهل سنت در نهایت از بین بردن قانون شریعت الله و تحکیم دین کفری سکولاریسم و دموکراسی است .

سلسلۀ جنایات و جرایم محمد بن عبد الوهّاب در حق مسلمانان (۴)

 سلسلۀ جنایات و جرایم محمد بن عبد الوهّاب در حق مسلمانان (۴)

    ?نویسنده: مجاهد دین

▫️چنانکه پیشتر گفتیم، بعد از وفات پدر محمد بن عبد الوهاب رحمه الله در سال ۱۱۵۳، محمد بن عبد الوهاب جرأت اظهار عقایدش را پیدا می‌کند و برای اینکار به شهری که در آن به دنیا آمده یعنی «عیینه» برمی‌گردد و نزد حاکم شهر «عیینه» عثمان بن حمد بن معمر می‌رود و عقاید و برنامۀ خود را به او عرضه می‌کند.

▫️حاکم عیینه ابتدا عقیدۀ محمد بن عبد الوهاب را قبول می‌کند، اما بعداً توسط علامه شیخ محمد بن عفالق الحنبلی (https://t.me/rad_shobahat/1546) رحمه الله هوشیار می‌گردد و متوجه انحراف و خروج محمد بن عبد الوهاب از جاده اهل سنت می‌شود. در نتیجه حاکم عیینه محمد بن عبد الوهاب را طرد کرده و با او مخالفت می‌کند.

▫️سپس محمد بن عبد الوهاب در سال ۱۱۵۸ نزد امیر شهر «درعیه» محمد بن سعود می‌رود و عقیدۀ خود را برای او عرضه می کند و محمد بن سعود با گذاشتن شروطی عقیدۀ او را قبول می‌کند که عموما این شروط تنها در راستای حفظ کرسی و سلطنت موروثی و حکومت کردن بر مردم بود. و به این شکل محمد بن عبد الوهاب با محمد بن سعود تحالف و پیمان می‌بندد و به او بیعت می‌دهد بر اینکه سلطۀ سیاسی از آن آل سعود باشد و سلطۀ دینی برای محمد بن عبد الوهاب باشد.

▫️به این شکل محمد بن عبد الوهاب که داعیۀ سنت و روش سلف بود، به جای آوردن خلافت بر منهاج نبوت، پادشاهی و حکومت موروثی آل سعود را پذیرفت.

▫️و بعد از اینکه محمد بن سعود در سال (۱۱۷۹) وفات یافت، فرزندش عبد العزیز حکومت را به ارث برد و عبد العزیز نیز در حین حیاتش برای فرزندش سعود ولیعهدی گرفت.

?محمد بن عبد الوهاب بخاطر اینکه حاکم عیینه، عثمان بن حمد با او مخالفت کرده بود، از او کینۀ بسیار زیادی در دل گرفته بود. محمد بن عبد الوهاب نمی‌گفت که عثمان بن حمد با من مخالفت کرده است، بلکه معتقد بود که عثمان بن حمد با دین الله و رسولش مخالفت کرده و لذا مرتد شده است! یعنی در نزد محمد بن عبد الوهاب اینگونه بود که هرکس با او مخالفت می‌کرد، پس با الله و رسولش مخالف کرده است، و هرکس با او جدال می‌کرد پس با الله و رسولش جدال کرده است.

?به این شکل محمد بن عبد الوهاب، عثمان بن حمد را تکفیر کرد، و او را در نماز جمعه ترور کرد و به قتل رساند!

?چنانکه عثمان بن بشر در حوادث سال ۱۱۶۳ می‌گوید: «فلما فرغت صلاة الجمعة وخرج سرعان الناس قتل في المسجد».

ادامه خواندن سلسلۀ جنایات و جرایم محمد بن عبد الوهّاب در حق مسلمانان (۴)

وعده های مقامات اماراتی به رئیس سازمانهای یهودی در آمریکا

 وعده های مقامات اماراتی به رئیس سازمانهای یهودی در آمریکا

نوشته ی : سید احمد . م. / ارومیه

مالكولم هوين یهودی آمریکائی و رئیس سازمانهای یهودی آمریکائی می گوید : به همراه ۷۰ نماینده از سازمانهای یهودی به امارات متحده ی عربی رفتم ، مسئولین و مقامات عالی رتبه ی اماراتی به ما وعده  دادند  که آنها در راستای تغییر منهج تحصیلی مراکز علمی خود وارد عمل می شوند و در حال حاضر برای آزادی زنان و تغییر جامعه ی خود از داخل مشغول خواهند بود .

همچنین می گوید که ما وعده های زیادی از مقاماتی دریافت نمودیم که با آنها ملاقات داشتیم ، آنها آماده ی ارتباط علنی با ۷۰ نفری بودند که به امارات سفر کرده بودند . همچنین مقامت اماراتی برای نشان دادن میزان تسامح خود به صورت علنی از اسم اسرائیل استفاده می کردند و وزير التسامح الإماراتي با نمایندگان یهودی در منزل شخصی اش دیدار و پذیرائی کرد .

  این مقام یهودی آمریکائی اضافه می کند :”  جالب این است که مقامات اماراتی به شدت با تطرف و بنیادگرائی در حال جنگ هستند ، و ایران رمز این تند روی و تطرف است ؛ مقامات اماراتی از تطرف و تند روی داخل اسلام هم صحبت کردند و این جدیت را من قبلا از آنها ندیده بودم . .. علاوه بر این مقامات اماراتی به مستحکم کردن و ادامه دادن روابط خود با عربستان و آمریکا تاکید کردند . ”

این حال و وضعیت اماراتی است که شبکه های ماهواره ای کلمه و نور و وصال و… در آن به نام اهل سنت مشغول فعالیت هستند . به نظر شما اسلامی که اینها معرفی می کنند چگونه اسلامی است ؟

یا اسلامی که امثال یاسر الخبیث و شیطان یاری و دهها شیعه ی انگلیسی نشرش می دهند چگونه اسلامی است ؟

پناه می بریم به الله از شر تسنن آمریکائی و تشیع انگلیسی  که همان اسلام منافقین است