غلو در دین توسط مومنین ابزار دست کفار در ضربه زدن به اهل دعوت و جهاد

غلو در دین توسط مومنین ابزار دست کفار در ضربه زدن به اهل دعوت و جهاد

به قلم: ابوعبدالله موکریانی

الله تعالی می فرماید: قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ (مائده/۷۷) بگو : ای اهل کتاب ! به ناحق در دین خود راه افراط و تفریط را طی نکنید. یعنی چیزی غیر از آنچه الله در شریعتش قرار داده اضافه نکنید.

یکی از مواردی که عده ای به ناحق در آن دچار زیاده رویی و غلو می شوند تکفیر به ناحق مسلمین است. این دسته ظوابط تکفیر و فیلترهای ۴ گانه در مورد تکفیر را رعایت نمی کنند و به سادگی دست به تکفیر مسلمین می زنند و باعت تفرقه و تولید جنگ داخلی در میان مسلمین می شوند.

دشمنان نیز از این تفکرات و از این افراد به عنوان یک ابزار جهت تولید تفرق و جنگ داخلی بیشتر و ضربه زدن به اهل دعوت و جهاد راستین استفاده می کند. فقط کافی است به تجربیات جنگ الجزائر دقت کنید تا عمق فاجعه را متوجه شوید.

ای اهل توحید از الله بترسید و هیچگاه غلو نکنید و از افراط در صدور احکام بپرهیزید مبادا با یک کلمه ی شما عصمت یک مسلمانی شکسته و مال و خون و ناموس و آبرویش از بین برود، از الله بترسید و مدام الله را بر کلمات خود مراقب بدانید و یقین داشته باشید که بابت تک تک کلماتتان فردای قیامت پاسخ خواهید داد!!

از ابن مسعود روایت است که رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمودند: ” هَلَكَ الْمُتَنَطِعُونَ قَالَهَا ثَلَاثًا ” : سه بار فرمودند متجاوزین از حد و اهل غلو نابود شوند. (صحیح مسلم / ۲۰۰۰) .

این غلو کننده ها نه تنها خودشان بلکه اسباب ضربه زدن به دعوت و جهاد مسلمین و خدمت به دشمنان را نیز فراهم می کنند.

ریشه های سکولارهای «پان» در میان قومیتهای تُرک و کُرد و بلوچ و عرب وفارس و … ایران زمین

ریشه های سکولارهای «پان» در میان قومیتهای تُرک و کُرد و بلوچ و عرب وفارس و … ایران زمین

به قلم: ابوعبدالله جاف جوانرو

هیتلر که شخصی سکولار با نگرشی قوم پرستی و سوسیالیستی بود با برجسته کردن قومیت سیستمی را به وجود آورده بود که بعدها از سوی مللی که با او در جنگ جهانی همسو شده بودند به شکلهای مختلفی پذیرفته شد.

در امپراطوری عثمان سرانجام شخصی چون آتاتورک را پرورش داد و در ایران هم رضاخان تولید شد.

رضا خان با همان دیدگاههای سکولاریستی و قومیت گرائی در سال ۱۳۱۷سازمان پرورش افکار عمومی را با تاسی از دستگاه تبلیغاتی هیتلر نازی به وجود آورد. رئیس این اداره جدید، احمد متین دفتری وزیر دادگستری بود که نخست وزیر شد.

تفکرات ناسیونالیستی سکولاریستی رضا خان با محوریت اساتید دانشگاهها  از طریق مجله، جزوه، روزنامه، کتاب درسی، و برنامه‌های رادیویی در بین مردم گسترش پیدا کرد.

ثمره ی آن این شد که نژاد و خاک با پشتوانه ی تفکرات سکولاریستی را با ارزشتر و برتر از عقیده و دین مردم و قومیتهای دیگر میدانند.

قومیت گرائی و سکولاریسم دو بیماری ویرانگری بودند که از طریق آتاتورک و رضا خان در میان قومیتهای مختلف ایران زمین رایج شدند و در میان قومیتهای کُرد و آذری و عرب و بلوچ و … ایرانی هم جوجه ناسیونالیستهای قومیت گرائی به وجود آمدند که تا کنون مسبب بدترین صدمات فرهنگی و عقیدتی و اخلاقی و رفتاری در میان این قومیتها شده اند.

نکته ی جالب و ظریف این پانها این است که اگر به آنها بگوئی عقاید تو کپی عقاید هیتلر است انگار به او توهین کردی، یا اگر بگوئی که آتاتورک و رضا خان و صدام حسین هم دقیقا همفکر تو هستند و اینها بودند که با پشتوانه ی آمریکا و سایر قدرتهای سکولار جهانی تفکرات قومیت گرائی سکولاریستی را در میان ملت ما رایج کردند و امثال تو فرآورده ی زحمات اینها هستی، چنان هیجان زده و عصبانی می شود که انگار بدترین تهمت را به او زده ای.

اما واقعیت را نمی توان تغییر داد.

 این موجودات سکولار نژاد پرست حاکم بر ایران و ترکیه و عراق بودند که این جوجه پانها را در میان قومیتهای ایرانی تولید کردند و امروزه هم فضای مجازی و … به آن دامن زده است.

 حدو وحدود احترام متقابل در برابر کفار سکولار

 حدو وحدود احترام متقابل در برابر کفار سکولار کنونی

به قلم: صلاح الدین هورامی

نزدیک به چند قرن است که بزرگترین مصیبت پیروان تمام شریعتهای آسمانی تمام جهان قدرت گیری کفار سکولار است.

در سرزمینهای اسلامی هم سکولاریم و سکولاریستها تبدیل به سرطانی شده اند که بزرگترین ضربات را به عقیده و فرهنگ و آداب و رسوم و بدن جامعه ی اسلامی مسلمین زده اند.

 یکی از بزرگترین حییله های این سکولاریستها این است که می گویند ما به عقاید و افکار شما احترام می گذاریم و شما می توانید در مسائل شخصی و فردی خود آزاد باشید و شما هم در عوض به عقاید و باورهای ما احترام بگذارید و در امور اجتماعی و عمومی تابع قوانین سکولاریستی شوید.

با آنکه این حد از آزادی در مسائل عقیدتی و فردی هم که شعارش را می دهند برای مسلمین وجود ندارد و در امور فردی هم تا زمانی یک مسلمان آزاد است که مخالف قوانین سکولاریستی عمل نکند با این وجود هیچ سازشی بین یک مسلمان با یک کافر سکولار وجود ندارد.

سالهای نخست دوره طلایی اسلام دوره مکی بود، دعوت اسلام با گذشت روزها وسعت پیدا می‌کرد و درد سر مشرکین بیشتر می‌شد، مشرکین هر نوع حربه‌ها را استفاده کردند، اما کامیاب نشدند، بالآخره هیئتی را نزد رسول‌اللهﷺ فرستادند و فلسفه (احترام متقابل) را آوردند و گفتند: اگر مال می‌خواهی، مالها را برایت جمع خواهیم کرد، اگر رهبری می‌خواهی رهبرت خواهیم کرد، اگر زن می‌خواهی آن را هم برایت می‌گیریم اما به معبودان ما بدگویی نکن و یا احترام متقابل داشته باش، ما با معبود تو کاری نداریم تو با معبود ما کاری نداشته باش، ما یک مدت پرستش معبود تو را می‌کنیم، تو همچنین یک مدت بندگی معبودان ما را بکن. یک مدت قوانین تو باشد و یک مدت قوانین ما و…

رسول اللهﷺ این معامله شان را رد کرده و نپذیرفت و سورة الکافرون نازل شد که جدائی کامل از قوانین و برنامه های ضد اسلامی کفـار سکولار در آن است.

اما متاسفانه امروزه این تفکر در سرزمین مسلمین به شکل وسیع منتشر شده است و این سخنان باطل از طرف کفار سکولار خارجی و بالعکس از سوی زمامداران سکولار در سرزمینهای اسلامی رد و بدل میشود که می‌گویند روابط من و شما بناء بر احترام متقابل باشد و از شما هم می‌خواهیم که بر اساس همین احترام متقابل روابط تان را با ما تامین کنید!

از نظر شریعت اسلام احترام متقابل در مورد “دین و اعتقاد” هیچ اعتبار ندارد و اگر بنا باشد به دین و اعتقاد  کفار سکولار احترام گذاشته شود، پس رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله و سلم و اصحاب فداکار او رضی‌الله‌عنهم به چه دلیلی این همه جنگ و جهاد را علیه ‌کفار سکولار قریش و سایر کفار سکولار برپا کرده‌اند؟

الله در مییان تمام انسانها کفار سکولار را نجس نامیده است و می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ (توبه/۲۸) ای یکسانی که ایمان آوردیه اید به درستی که تنها سکولاریستها نجس هستند.

باید با قاطعیت بگوئیم: یا اسلام یا سکولاریسم و سکولاریستها با عقایدشان هیچ احترامی نزد ما ندارد.

کشف نقشه ی اصلی و باستانی کُردستان بزرگ توسط هه فال كوباني

کشف نقشه ی اصلی و باستانی کُردستان بزرگ توسط هه فال كوباني

به قلم: شاهو سنه ای

برای اولین بار نقشه ای توسط  کُردهای سکولار از کُردستان بزرگ با مناطق مختلف آن به اضافه ی قاره ی کُردی که دریاسالار کُرد هه فال كرمنجوس كولومبس  آنرا کشف کرده است رونمایی شد.

بعد از تحقیقات زیاد توسط زبانشناسان سکولار و ناسیونالیست کُرد روشن شد که دریاسالار كريستوف كولمبوس اصالتاً کُرد است که جد او كولومبس از روستای فیلیپوس (فیلقوس) اطراف دریاچه ی زریوار مریوان به غرب کوچ کرد.

دلیل اصلی این زبانشناسان سکولار کُرد مبنی بر کُرد بودن كولومبس این است که حرف اول اسمش با «ک» شروع می شود و این نشان می دهد که او کُرد بوده است چون کُرد هم با حرف «ک» شروع می شود!

این واقعیت بسیاری از توهماتی است که ناسیونالیستهای سکولار کُرد و غیر کُرد در برابر هویت اسلامی قوم خود می بافند به این امید که هویتی نژادی را جایگزین هویت اسلامی کنند.

زمانی که نضر بن حارث داستانها و تاریخ ایران باستان را جهت ناچیز نشان دادن قرآن ارائه می داد الله تعالی از این تاریخ باستان ایران زمین تحت عنوان « لَهْوَ الْحَدِيثِ » (لقمان/۶)  افسانه های بیهوده و سخنان یاوه و پوچ و سرگرم کننده از آن یاد می کند اما تمام سکولارهای ناسیونالیست پهنه ی ایران زمین این سخنان پوچ و بی یارزش را همچون حقیقتی خدشه ناپذیر به مریدان جاهل خود می قبولانند.

به صورت مشخص و در این زمینه ی خاص کُردستان بزرگ باید گفت در طول تاریخ هرگز کشوری به نام کُردستان بزرگ که قوم گراهای سکولار کُرد نقشه اش را ارائه داده اند وجود نداشته است. هرگز. اگر در تارییخ افسانه ایی خودشان از گوتی ها و لولوبی ها و کاسی ها و اورارتویی ها و مادها و خاخام منشی ها و سلوکی ها و پارتها و ساسانیان وجود داشته ارائه دهند تا همه سود ببرد.

کُردها مثل تمام قومیتهای ایران زمین دارای ولایتها و خان نشینها و امارتهای متعدد منطقه ای خاص خود بوده اند در کنار سایر قومیتهای ایران زمین که گاه بین این امارتها جنگهای طولانی هم وجود داشته مثل جنگ بین امارت بابان با امارت اردلان.

 سکولارهای سرزمینهای اسلامی انتهای جهالت و توهم و خرافات هستند به همین دلیل است که در دنیای عقیده ی سکولاریسم هم از این موجودات یک متفکر سکولار پیدا نمی شود که نظریات و کتابش مرجع و دارای ارزش باشد بلکه کلا منتاژ کننده دیدگاههای سکولار غربی به زبان محلی خود هستند. مقلد مثل میمون.

سکولار (مشرک) حال و عملش به سادگی سخنش را تکذیب می کند

سکولار (مشرک) حال و عملش به سادگی سخنش را تکذیب می کند

به قلم: ابوعبدالله موکریانی

کفار از زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم تا روز قیامت پنج دسته هستند: الَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَىٰ وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا (حج/۱۷)  یهودی ها – منداِئیان – مسیحی ها – زرتشتی ها – مشرکین(سکولاریستها)

پس با آنکه تمام کفار دچار شرک می شوند اما الله تعالی تنها دسته ای از آنها را مشرک نامیده است که امروزه به آنها می گوییم سکولار.

ابن قیم رحمه الله که در آثار خودش به صراحت این تفکیک را آورده است در مورد مشرکین ( سکولاریستها) که معمولا مثل بسیاری از سکولارهای اطراف ما بعضی از آداب اسلامی یا یهودی یا مسیحی و… را نیز انجام می دهند گفته است:

«مشرک را می‌بینی که حال و عملش، سخنش را تکذیب می‌کند! می‌گوید: ما آنها را مثل الله دوست نداریم، و آنها را با الله همسان نمی‌گردانیم، اما برای آنها و حرماتشان بیشتر از اینکه برای الله خشمگین شود، خشمگین می‌شود! اگر کسی معبودانشان را یاد کند، شاد می‌شوند و بشاشت می‌یابند؛ مخصوصاً وقتی چیزی ذکر شود که در آنها نیست مثل اینکه بگویند آنها یاری‌رسان و اندوه‌بر و برآورده‌کننده‌ی حاجات و واسطه‌ی میان خداوند و بندگان هستند… اما اگر الله به تنهایی و توحید خالص نزد آنها یاد شود، دچار وحشت و ضیق و سختی می‌شوند! به الله سوگند که این را آشکارا از آنها دیدیم و حجتی جز اینکه مانند برادرانشان (یعنی مشرکین مکه) بگویند “عاب آلتهنا” (به معبودانمان عیب گرفته‌اند) نداشتند؛ گفتند از قدر مشایخ و ابواب حاجتمان کاسته‌اید! در قرآن پر از امثال و نظائر اینهاست ولی بیشتر مردم گمان می‌کنند که آنچه در قرآن آمده، شامل اینها نمی‌شود و درباره‌ی نوع و مردمی است که رفته‌اند و وارثی به جا نگذاشته‌اند؛ درحالیکه اگر مشرکین عصر ظهور اسلام رفته باشند، کسانی وارثشان شده و جایشان را گرفته‌اند که مثل، یا بدتر یا پایین‌تر از آنها باشند!»[۱]

این واقعیتی است که همه داریم می بینیم، نزد این سکولاریستها اگر به تمام پیامبران و به الله و تمام مقدسات مسلمین و آیات و پیامبر و اصحاب و … توهین شود برایشان اشکالی ندارد و تحت شعار آزادی بیان و آزادی های شخصی و… آنرا توجیه می کنند اما مثلا زمانی که به بتشان قاضی محمد مرتد و قاسملو و اوجالان و… توهین کنی انگار موی پس گردنشان را کنده ای فورا نیم متر می پرند رو هوا و….

سکولاریسم یک دیکتاوری بر قوانین شریعت الله است و برای قوانین شریعت الله که مخالفتی با قوانین سکولاریستی داشته باشند هیچ گونه آزادیی وجود ندارد  و مسلمین هم تا زمانی می توانند به قوانین شریعت الله عمل کنند که عمل آنها مخالف قوانین سکولاریستی نباشد.

پس ادعای آزادی که سکولاریستها شعار آنرا می دهند در عمل دروغی بیش نیست و تنها برای کسانی آزادی وجود دارد که بر اساس قوانین سکولاریستی آنها عمل کند و به این شکل باز عمل و حال آنها سخنانشان را تکذیب می کند و عملشان می گوید که سخنانمان دروغ است.


[۱]  مدارج السالكين، الناشر: دار الكتاب العربي، ج ۱، ص ۳۵۱

ای دعوتگر سست اراده!!

ای دعوتگر سست اراده!!

ارائه دهنده: آغسار تورکمن

راه رسیدن به بهشت و امکانات گرانبهایش نه تنها با گل و ریحان چیده نشده که دشواری خاص خود را داشته و مشکلات و گرفتاری بسیاری نیز سر راه مؤمنان راستین قرار دارند، از این رو پروردگار حکیم و دانا جهت تشخیص سره از ناسره و مسلمانان صادق و متقلب از یکدیگر راههای و ابزارهایی مقرر فرموده است:

 (آيا مردمان گمان برده‌اند همين كه بگويند ايمان آورده‌ايم (و به يگانگي الله و رسالت پیامبر اقرار كرده‌ايم) به حال خود رها مي‌شوند و ايشان (با تكاليف و وظائف و رنجها و سختيهائي كه بايد در راه آئين آسماني تحمّل كرد) آزمايش نمي‌گردند؟! ‌‏ما كساني را كه قبل از ايشان بوده‌اند (با انواع تكاليف و مشقّات و با اقسام نعمتها و محنتها) آزمايش كرده‌ايم…).  ‏العنكبوت: ١ – ٣

بنابراین لازم است انسان مسلمان در راستای نیل به اهداف دیرینه و پا نهادن به سرزمین مبارک و ستودنی بهشت با گرفتاریها و پیچیدگیهای سر راه دست و پنجه نرم کرده و با شیطان و سایر دشمنانی که همواره در فکر ایجاد مزاحمت برایش هستند، مبارزه سخت و بی امانی شروع نماید و از شهوات و آرزوهای نامشروع نفسانی فاصله بگیرد؛ چون دست یافتن به چنین هدف بزرگ و با عظمت و آرمیدن در سایه رحمت پروردگار نیازمند یقینی ثابت، عزمی راسخ و پولادین و قلبی پالوده از زنگار گناه و معصیت می باشد.

یکی از بزرگان می گوید: به هلاک رفتن سرگردانها جای تعجب نیست، ولی نجات یافتن رادمردان سرافراز انسان را به تعجب وا می دارد و باید بدان اندیشید. چون حقیقتا علل و عوامل بی شماری از سوی اهریمن، نفس و هواپرستی، عرف و عادات و روشهای پیشینیان و جوامع کنونی در راستای به انحراف کشاندن انسانها دست به دست هم داده و شبانه روز در فکر کناره گیری آنان از مسیر درست بندگی و نیل به رضوان الهی، هستند. [۱]


[۱]  العقیدة الصافية، ص: ۱۰۰/ تفسیر عون المنان، سوره‌ی توبه

سرنوشت گروه ملافتاحی تابع جولانی و خاتمه ی به ذلت و ناامیدی آنها، آینده گروههای بلوچ پاکستان نشین

سرنوشت گروه ملافتاحی تابع جولانی و خاتمه ی به ذلت و ناامیدی آنها، آینده گروههای بلوچ پاکستان نشین

به قلم: ابوخالد کُردستانی

مُلافتاحی سالهاست که از دور برای جهاد با صهیونیستها شعار می داد و تنها مانع را حکومت بشار اسد معرفی می کرد، بعد از آنکه این مانع برداشته شد، صهیونیستها خودشان وارد خاک سوریه شدند و در برابر نیروهای جولانی قرار گرفتند.

مُلافتاحی نه تبعیت از اربابش جولانی دُم خود را داخل پاهای خود کرده و با سکوتی ذلیلانه و به تبعیت از دستورات ترکیه و آمریکا از دور نظاره گر اشغالگری صهیونیستها شدند و بعد از آنهم تا کنون نه جولانی و نه هیچ یک از مسئولین حکومت جدید جرئت نکرده اند یک کلمه در دفاع از مردم مظلوم غزه بزنند که روزانه در حال قتل عام شدن هستند.

رژیم صهیونیستی طبق توافقی که با جولانی مزدور کرده تمام زیرساختهای علمی و نظامی مردم سوریه را نابود کردند، حتی دیروز تانک‌های اسرائیلی  وارد قنیطره سوریه شدند و پس از بازگشت به منطقه حائل، یک پایگاه قدیمی رژیم جدید را با خاک یکسان کردند.

آن پهلوان پنبه ای که سالها در ادلب با نام «رباط» فاصولیا می خوردند و شعار می دادند هم اکنون که آمریکا و ناتو و صهیونیستها حاکمیت را به اربابشان جولانی سپرده است و این ارباب جدید هم اعلام کرده که گروههای مهاجر مهمان هستند و باید حدوحدود مهمان بودن خود را بدانند و… با چنین کارنامه ی ذلیلانه و البته خونباری که آنهمه جوان را با حماسه ی جهاد و تشکیل حکومت اسلامی قربانی کردند چگونه این ذلت و خفتی که در آن افتاده اند را دوباره توجیه می کنند؟

اینها برای اهل دعوت و جهاد راستین توجیهی ندارند چون از همان سالهایی که چهره ی خائنانه ی جولانی توسط امثال دکتر ایمن الظواهری و شیخ ابومحمد المقدسی و شرعی های جولانی  و… آشکار شد همه می دانستیم که جولانی یک خائن و جاسوس ترکیه و آمریکاست.

این خاتمه ی به ذلت تمام گروههایی است که  پرچمدار «اسلام آمریکائی – صهیونی جدید» هستند و این گروهها فرقی ندارد در سوریه فعال باشند یا در بلوچستان پاکستان یا هر جای دیگری؛ خروجی تمام فعالیتهای آنها خدمت به اهداف و نقشه های آمریکا و صهیونیستها و ضربه زدن به  اهداف اهل دعوت و جهاد راستین است.

‍ تأثیر مستقیم وحدت بر زندگی درونی و ظاهری مسلمین

‍ تأثیر مستقیم وحدت بر زندگی درونی و ظاهری مسلمین

به قلم: محمد اسامه

خطرناکتر از بمب اتم و تجهیزات نظامی و تکنولوژیهای پیشرفته برای کفار اتحاد و وحدت اسلامی ما و تشکیل دارالاسلام و جماعت در ایران بوده است و الحمدلله این اتحاد و دارالاسلام ما پابرجاست، یک لحظه از  جماعت و دارالاسلام و اهل جماعت شدن غافل نخواهیم بود، با خونمان آبیاریش خواهیم کرد تا اینکه شاخ و بر گهایش بر این کره خاکی سایه افکند. باذن الله.

 اگر مجتمعی اسلامی را دیدی که در آن با وجود تفاوتهای مذهبی و حتی قومیتی از هر گونه درگیری مذهبی و نژادی پرهیز می کنند، و با اطاعت از الله و رسولش صلی الله علیه وسلم در حفظ وحدت و پرهیز از منازعه و تفرق اسباب« فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ريحُکُمْ» را فراهم نکرده اند، بدانید که قدرت و شکوه و حتی معنویت و شادی و طراوت هم در میان آنها بیشتر است.

بعد از اینهمه جنایات دشمنان و تاراج منابع مادی و حتی تهاجم بر عقاید و فرهنگ مسلمین، وحدت اسلامی همان چیزی است که هم اکنون دنیای اسلام به شدت نیازمند آن است. زمانی که مسلمین با هم متحد می شود قدرتی به وجود می آید که باعث دلگرمی آنها شده و مرعوب دشمنان نمی گردند.

اگر می بینی که فلان مسلمان یا فلان گروه و جماعت و حکومت و ملت مرعوب کفار سکولار و اشغالگر خارجی شده است به دلیل این است که در دام تفرق افتاده و احساس سستی و تنهائی و بی پشتیبانی می کند .

اولین تأثیرات این تفرق بر آنها این است که باطنش را تهی می کند و به گونه ای بی ابهت می گردد که الله تعالی تحت عنوان «تَذْهَبَ ريحُکُمْ» از آن نام می برد.

 زمانی که مسلمین با قدرت وحدت اسلامی به هم دلگرم می شوند به تدریج ترس و رعبی که در قلب مسلمین جای می گیرد از بین رفته و احساس قدرت و شکوه و عزت نفس و نشاط به آنها دست می دهد و با این قدرتی که تولید کرده اند ترس به دل دشمنان الله و مسلمین منتقل می گردد و الله تعالی به تولید چنین ترسی در دل دشمنان امر می کند و می فرماید: تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ (انفال/۶۰)

 تا به حال از خود پرسیده ای که در چه مسیری در حرکت هستی ؟ در مسیر وحدت و اهل جماعت شدن  با آنهمه ثمراتی که برای خودت و سایر مسلمین دارد ؟ یا در مسیر تفرق که آنهمه مصیبت برای خودت و سایر مسلمین به ارمغان آورده است؟

آیا زمان آن فرا نرسیده  که به هوش بیائیم ؟

آمریکا از اسلام  آل سعود سود می برد یا می ترسد؟

آمریکا از اسلام  آل سعود سود می برد یا می ترسد؟

ارائه دهنده : کیوان سنندجی

هیچ مسلمانی شک ندارد که سلفی های آل سعود با هر اندازه ریش و سیواک و پاچه شلوار آزادند در هر نقطه ای از جهان به حیات ذلیلانه و ننگین خود به صورت آزادانه  ادامه دهند ، حتی در میانماری که مسلمین در آن تحت حاکمیت سکولاریستهای سوسیالیست قتل عام می شوند ،  اینها در آزادی کامل به سرمی برند و در روسیه و چین و اسرائیل و انگلیس و آمریکا و دیگر کشورهای سکولار و کافر جهان و حتی سرزمینهای مسلمان نشین هم برایشان بهترین مساجد ساخته می شود و علاوه بر آن سعی می شود امامت بیشتر مساجد هم تا زمانی که صدای مردم در نیامده است در اختیار این موجودات قرار بگیرد .

البته باید گفت در سراسر اروپا و آمریکا و استرالیا و قسمت اعظم آفریقا و آسیا هم کسی به جرم اینکه نماز می خواند و روزه ( غیر از مورد چین سکولار سوسیالیست ) می گیرد و سیواک می زند و پاچه شلوارش را بالا می کشد و آداب توالت و حیض و نفاس و دیگر امور شخصی را رعایت می کند مورد اذیت و آزار قرار نمی گیرد و کسی هم تنها به دلیل رعایت این موارد از او ترسی ندارد .

اما آنچه که جالب است جنگ زرگری سلفی های آل سعود است ، که با تمام رسوایی و خیانتی که در برابر مسلمین مرتکب شده اند باز در کمال پررویی ادعا می کنند که « همه کس از آمریکا می ترسد و آمریکا هم از اسلامی که ما معرفی نموده ایم » ! . من از شما خواننده ی محترم می پرسم  :

آمریکا غیر از منفعت چه ضرری از جانب این علمای حیض و نفاس و دستشویی آل سعود دیده است ؟آیا از کانال همینها جنگهای فرقه ای و مذهبی را شعله ور نکرده و باعث تفرق و ذلیلی مسلمین نگشته است ؟آیا همینها نیستند که تمام هم و غم خود را مصروف گیر دادن به مسائل ریز مسلمین و اهل بدعت و گمراه و ضلالت مسلمین کرده اند و در برابر تمام کفار جهان از دست و زبان آنها در امان هستند ؟آیا با فتوای همینها سرزمین وحی را اشغال ننموده اند ؟آیا با فتوای اینها و پول ولی امرهای مرتدشان آمریکا مسلمین را در عراق و سوریه و یمن و صومالی و غیره قتل عام نکرده است ؟

پاسخ به این نمونه سوالات و نگاهی به وضعیت سلفی های آل سعود در اطراف خودتان واقعیت و ماموریت پلید آنها را بر ملا خواهد کرد هر چند که در بازی زرگری با طاغوتها تلاشهایی هم جهت عوام فریبی داشته باشند .

‌‌اعتراض کولبران نسبت به باج گیری حزب دمکرات کردستان ایران از آنها

‌‌اعتراض کولبران نسبت به باج گیری حزب دمکرات کردستان ایران از آنها

به قلم: کیوان مریوانی

زمانی که احزاب فسیل شده ی کنونی کومله ها و دمکراتها در برخی از شهرهای استانهای آذربایجان غربیی و کُردستان و رمانشاه برو بیایی داشتند تحت عنوان «یارمه تی = کمک» از مردم و بخصوص از صاحبان صنایع و ثروتمندان باج گیری می کردند.

در این دوران معمولاً از ثروتمندان باج گیری می کردند و کسانی که احساس می کردند توانائی مالی خوبی دارند اما بعد از آنکه از ایران بیرون ریخته شدند از ضعیفترین قشر جامعه یعنی از کولبرانی که با جانشان نان در می آورند باج می گیرند.

شبکه فارسی صدای آمریکا مستندی را پخش کرد که در آن اعضای حزب دمکرات کُردستان ایران در کمال پرروئی می گویند که ما در مرز «کناره» از کولبران تحت عنوان «گمرگ» پول می گیریم!

کسی نیست به این جانیان دزد بگوید اسم باج را با گمرک عوض کردی مگر در ذات دزدی شما تفاوتی ایجاد کرده؟ مگر شما کشور عراق یا ایران هستید که از کولبر بیچاره گمرک می گیرید؟

ایران و عراق از کولبر گمرک نمی گیرند آنوقت این دزدهای حزب دمکرات کُردستان ایران از آنها با نام گمرک «باج» می گیرند.

بۆ چی کۆڵبەر چەنێکی دەست ئەکەوێ کە ئێوە پارەی لێ ئەسێنن ؟

بەداخەوە ئێوە بوونەتە ڕزگارکەری (خەیاڵاوی) هەندێک مێشک منداڵی خەڵەفاو

این احزاب سکولار و مرتد تا کی قرار است مثل زالو خون مردم مسلمان کُرد را بمکند؟

مسئولین نظامی و امنیتی دارالاسلام ایران همچنانکه دارودسته ی خائن رجوی را از عراق فراری دادند لازم است شر این نوکران قدیم صدام و مزدوران جدید اسرائیل و آمریکا را از نیز از سر مردم مسلمان کُرد بردارند یا اجازه دهند مومنین مجاهد به صورت مردمی اینها را به کلی از صفحه روزگار جارو کنند.

‌‌‌‌