یکی از دستاوردهای سکولاریسم: اگر همسایه‌ها زنگ نزنند؛ تقریبا هر روز در برلین یک مومیایی کشف می‌شود

یکی از دستاوردهای سکولاریسم: اگر همسایه‌ها زنگ نزنند؛ تقریبا هر روز در برلین یک مومیایی کشف می‌شود

به قلم: سلیمان عبدالرحمن

به گزارش تاگس اشپیگل، در برلین تقریبا هر روز پلیس یا پزشکان قانونی با اجساد متلاشی، مومیایی یا اسکلتی در آپارتمان‌ها روبر‌و می‌شوند. این افراد معمولا در تنهایی، انزوا و بی‌خبری همسایگان و بستگان دنیا را ترک می‌کنند و گاهی هفته‌ها، ماه‌ها یا حتی سال‌ها طول می‌کشد تا جسدشان پیدا شود.

به عنوان نمونه، جسد یک زن ۴۸ ساله در تمپلهوف برلین پس از دو سال پیدا شد. کسی در این مدت سراغی از او نگرفته بود. جسد این زن در حمام پیدا شد. یا در دسامبر سال ۲۰۱۸ یک شرکت املاک که برای تخلیه آپارتمان آمده بود، جسد در حال تجزیه مرد مستأجر را در منطقه مارتسان در آشپزخانه پیدا کرد. تخمین‌زده می‌شود که او در سال ۲۰۱۴ فوت شده است.

سالانه حدود ۳۸ هزار نفر در برلین می‌میرند که به حدود ۲۴۰۰ پرونده، دستور کالبدشکافی داده می‌شود. تنها ۵ درصد موارد قتل است.

بیش از نیمی از برلینی‌ها مجرد هستند. طبق اعلام اداره آمار فدرال، حدود ۲/۱ میلیون بزرگسال در برلین مجرد هستند و این در حال افزایش است. ۳۰ درصد متأهل و ۵ درصد مطلقه هستند.

چهره‌ی واقعی تمدن غربی با تمام زرق‌وبرق ظاهری‌اش، چه اندازه تاریک و اندوه‌بار است.

در کشوری مثل آلمان، که خود را «مهد پیشرفت، آزادی و انسانیت» معرفی می‌کند، هر روز اجساد انسان‌هایی در آپارتمان‌ها پیدا می‌شود که سال‌ها در تنهایی مرده‌اند؛ نه همسایه‌ای خبر داشته، نه دوستی سراغی گرفته، نه خانواده‌ای جست‌وجو کرده است. این صحنه هولناک، نتیجه‌ی زندگی در جامعه‌ای است که خانواده و پیوندهای انسانی و معنوی را قربانی فردگرایی و لذت‌پرستی کرده است.

سکولاریسم، با بریدن ریشه‌های ایمان و محبت، انسان‌ها را از خدا، از خانواده و از جامعه جدا کرده است. این همان «جاهلیت مدرن» است که سید قطب رحمه‌الله می‌گفت: تمدنی که ماشین و تکنولوژی دارد، اما قلب و روح ندارد.

اسلام جامعه‌ای را می‌خواهد که در آن:

همسایه از حال همسایه غافل نباشد.

صله‌رحم و دیدار با خویشاوندان عبادت باشد.

مهربانی با والدین، یتیمان و نیازمندان بخشی از ایمان باشد.

اما در لجنزار تمدن مادی غرب، انسان تنها و بی‌پناه می‌میرد و جسدش پس از سال‌ها به شکل مومیایی پیدا می‌شود.

این همان «مرگ تمدن» است؛ مرگی که از درون آغاز می‌شود، پیش از آن‌که از بیرون نابود گردد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *