قاعده دربارۀ جماعت و تفرقه، و علّت و نتیجۀ آن (۳)

قاعده دربارۀ جماعت و تفرقه، و علّت و نتیجۀ آن (۳)

 

مؤلف: تقي الدين أبو العباس أحمد بن عبد الحليم الحراني (المتوفى: ۷۲۸هـ)[۱]

مترجم:مجاهد دین

 

فصل: دربارۀ حدیث سه چیز که قلب مسلمان در آن غل و خیانت روا نمی‌دارد.

پیامبر صلی الله علیه وسلم در حدیث مشهوری که در سنن آمده است، به روایت دو تن از فقیهان صحابه یعنی عبد الله بن مسعود و زید بن ثابت، می‌فرماید: «ثَلَاثٌ لَا يَغِلُّ عَلَيْهِنَّ قَلْبُ مُسْلِمٍ إخْلَاصُ الْعَمَلِ لِلَّهِ، وَمُنَاصَحَةُ وُلَاةِ الْأَمْرِ وَلُزُومُ جَمَاعَةِ الْمُسْلِمِينَ؛ فَإِنَّ دَعْوَتَهُمْ تُحِيطُ مِنْ وَرَائِهِمْ»؛ «سه چيز است كه قلبِ هيچ مسلمانى در آن‌ها خيانت و نا راستى روا نمى‌دارد: خالص گردانيدن عمل براى خدا و خيرخواهى و نصیحت برای صاحبان امر و همراهى با جماعت مسلمانان؛ زيرا دعاى آن‌ها، ايشان را از هر سو در ميان گرفته است».

و در حدیث محفوظ ابو هریره آمده است: «إنَّ اللَّهَ يَرْضَى لَكُمْ ثَلَاثًا: أَنْ تَعْبُدُوهُ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا، وَأَنْ تَعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا، وَأَنْ تَنَاصَحُوا مَنْ وَلَّاهُ اللَّهُ أَمْرَكُمْ»؛ «با انجام اين سه مورد خداوند از شما راضی می‌شود: الله را عبادت نماييد و برايش شریک قرار ندهيد، به ريسمان خداوند چنگ زنيد و متفرق نشويد، برای آن کس که خداوند او را سرپرست شما قرار داده، خيرخواه باشيد».

در این احادیث سه خصلت جمع شده است: اخلاص عمل برای خداوند و خیرخواهی برای صاحبان امر و همراهی با جماعت مسلمانان و این سه مورد، اصول دین و قواعد آن و حقوقِ مربوط به خداوند و نیز حقوق مربوط به بندگانش را در خود جمع کرده و مصالح دنیا و آخرت را تنظیم می‌کند.

توضیح اینکه حقوق دو دسته‌اند: حق خداوند و حق بندگان، حق خداوند این است که او را عبادت کنیم و چیزی را شریک او قرار ندهیم، چنانکه لفظ آن در یکی از دو حدیث آمده و این همان معنای اخلاص عمل برای خداوند است که در حدیث دیگری آمده است.

و حقوق بندگان دو بخش است، خواص و عوام، خواص همانند نیکی‌کردن هر انسانی به والدینش، و حق همسرش و همسایه‌اش و این‌ها از فروع دین می‌باشند برای اینکه الْمُكَلَّفَ قَدْ يَخْلُو عَنْ وُجُوبِهَا عَلَيْهِ و برای اینکه مصلحت آن بطور خاص، فردی می‌باشد. ادامه خواندن قاعده دربارۀ جماعت و تفرقه، و علّت و نتیجۀ آن (۳)

قاعده دربارۀ جماعت و تفرقه، و علّت و نتیجۀ آن (۲)

 

قاعده دربارۀ جماعت و تفرقه، و علّت و نتیجۀ آن (۲)

 

مؤلف: تقي الدين أبو العباس أحمد بن عبد الحليم الحراني (المتوفى: ۷۲۸هـ)[۱]

مترجم: مجاهد دین

 

خداوند به پاکی قلوب و بدن‌ها امر می‌کند

خداوند هم امر به طهارت قلب و هم به طهارت بدن کرده است و هر دو طهارت جزو دینی است که خداوند به آن دستور داده و واجب کرده است. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ﴾ [المائدة: ۶] «خداوند نمی‌خواهد بر شما دشواری قرار دهد، بلکه می‌خواهد شما را پاک سازد و نعمتش را بر شما تمام کند».

و می‌فرماید: ﴿فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ﴾ [التوبة: ۱۰۸] «در آن مردانی هستند که دوست دارند که پاکیزه شوند، و خداوند پاکیزگان را دوست دارد»

و می‌فرماید: ﴿إنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ﴾ [البقرة: ۲۲۲] «به راستی که خداوند توبه کنندگان را دوست می‌دارد و(نیز) پاکان را دوست می‌دارد».

و می‌فرماید: ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا﴾ [التوبة: ۱۰۳] «از اموال آن‌ها صدقه (و زکات) بگیر، تا بوسیله‌ی آن، آن‌ها را پاک سازی و تزکیه شان کنی»

و می‌فرماید: ﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ﴾ [المائدة: ۴۱] «آن‌ها کسانی هستند که خدا نخواسته دل‌هایشان را پاک کند»

و می‌فرماید: ﴿إنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ﴾ [التوبة: ۲۸] «بی‌گمان مشرکان پلیداند»

و می‌فرماید: ﴿إنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾ [الأحزاب: ۳۳] «خداوند قطعاً می‌خواهد پلیدی را از شما اهل بیت دور کند و چنانکه باید شما را پاک سازد».

پس می‌بینیم که بسیاری از اهل فقه و عبادت، تنها همّ او فقط طهارت بدن است و بیشتر از آن مقدار که مشروع است به آن توجه و عمل می‌کند، ولی طهارت و پاک نمودن قلب را که به انجام آن امر ایجابی یا مستحبی شده است، ترک می‌کند و از واژه‌ی «طهرات» جز آنچه که انجام می‌دهد را نمی‌فهمد. ادامه خواندن قاعده دربارۀ جماعت و تفرقه، و علّت و نتیجۀ آن (۲)

قاعده دربارۀ جماعت و تفرقه، و علّت و نتیجۀ آن (۱)

قاعده دربارۀ جماعت و تفرقه، و علّت و نتیجۀ آن (۱)

 

مؤلف: تقي الدين أبو العباس أحمد بن عبد الحليم الحراني (المتوفى: ۷۲۸هـ)[۱]

مترجم: مجاهد دین

 

الله تعالی می‌فرماید: ﴿شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ﴾ [الشوری: ۱۳] «دینی را برای شما تشریع کرد، از همان گونه که به نوح توصیه کرده بود، و از آنچه بر تو وحی کرده‌ایم و به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کرده ایم، که دین را بر پا دارید و در آن فرقه فرقه نشوید».

خداوند سبحان خبر داده است که، [دینی] از نوع آنچه که برای نوح توصیه کرده، و از آنچه که به محمد صلی اله علیه وسلم وحی کرده است و به آنچه که آن سه نفرِ ذکر شده را به آن سفارش کرده است، برایمان تشریع کرده است. و آن‌ها الو العزمی هستند که در این فرموده‌اش از آنان میثاق گرفته شده است:

﴿وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنْكَ وَمِنْ نُوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ﴾ [الأحزاب: ۷] «و (ای پیامبر گرامی‌! به یاد آور) هنگامی ‌را که از پیامبران پیمان‌شان را گرفتیم و (همچنین) از تو و از نوح و ابراهیم و موسی و عیسی بن مریم، و از همه‌ی آنان پیمان محکمی‌گرفتیم»،

و این فرموده‌اش: ﴿مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ﴾ [الشوری: ۱۳] «از همان گونه که به نوح توصیه کرده بود، و از آنچه بر تو وحی کرده‌ایم و سفارش کرده‌ایم».

در حق محمد، نام و لفظِ «وحی» آمده است، ولی درباره‌ی سایر پیامبران، لفظ «وصیت». در ادامه می‌فرماید: ﴿أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ﴾؛ «که دین را بر پا دارید» و این، تفسیر کننده‌ی «وصیت» است و ﴿أَنْ﴾ِ مفسّره‌ای که بعد از فعل [فعل وصیت و وحی] می‌آید، جزو معنای سخن است، نه جزو لفظ آن. چنان که در این فرموده‌اش آمده است: ﴿ثُمَّ أَوْحَيْنَا إلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ﴾ [النحل: ۱۲۳] «سپس به تو (ای پیامبر!) وحی کردیم که پیروی کن». ﴿وَلَقَدْ وَصَّيْنَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَإِيَّاكُمْ أَنِ اتَّقُوا اللَّهَ﴾ [النساء: ۱۳۱] «و ما به کسانی که پیش از شما کتاب (آسمانی) به آن‌ها داده شدند و (نیز) به شما سفارش کردیم که: از خدا بترسید»،

و معنایش [و منظورش از وحی و وصیت]، «به آنان گفتیم: از الله بترسید» است، و به همان شکل این فرموده‌اش: ﴿أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ﴾ [الشوری: ۱۳] «که دین را بر پا دارید»، به این معنا است که فرمود: برای شما دینی است که رسولانمان را به آن (دین) سفارش کردیم، گفتیم اینکه دین را بر پا دارید و در آن فرقه فرقه نشوید. پس آنچه برای ما تشریع شده است، آن چیزی است که وصیت شده و وحی شده است و آن ﴿أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ﴾، «که دین را بر پا دارید» است. ادامه خواندن قاعده دربارۀ جماعت و تفرقه، و علّت و نتیجۀ آن (۱)

ارمغاني به بندگان از فضائل جهاد با دشمنان/ فضائل هجرت در راه الله تعالي (۱)

ارمغاني به بندگان از فضائل جهاد با دشمنان/  فضائل هجرت در راه الله تعالي (۱)

مؤلف : شیخ عبدالله بن يوسف عزام رحمه الله تعالي

 

فصل دوم:

فضائل هجرت در راه الله تعالي

استمرار داشتن هجرت تا روز قیامت «إِنَّ الْهِجْرَه لَا تَنْقَطِعُ مَا دَامَ الْجِهَادُ .»: «همانا هجرت پايان نمي يابد تا زماني که جهاد بر پا است»

و در حديث ديگری مي فرمايد:« لَنْ تَنْقَطِعَ الْهِجْرَه مَا قُتِلَ الْکُفَّارُ .» «به هیچ وجه هجرت قطع نميشود مادامي که با کفار جهاد مي شود.»

و اين نشان مي دهد که هجرت به جهاد مرتبط است و در حقیقت اينگونه است که جهاد را نمي توان از هجرت جدا کرد و هجرت تا قیامت باقي است چون جهاد تا روز قیامت باقي است.

امر به هجرت

«إِنَّ اللَّهَ أَمَرَ يَحْیَى بْنَ زَکَرِيَّا بِخَمْسِ کَلِمَاتٍ وَأَنَا آمُرُکُمْ بِخَمْسِ کَلِمَاتٍ أَمَرَنِي اللَّهُ بِهِن:َّ الْجَمَاعَه، وَالسَّمْع،ِ وَالطَّاعَه، وَالْهِجْرَه، وَالْجِهَادِ فِي سَبِیلِ اللَّهِ» .« الله تعالي يحیي بن زکريا علیهم السلام را به پنج کلمه امر کرد و من نیز شما را به پنج کلمه ای که الله سبحانه و تعالي مرا به آن امر کرده است امر مي کنم: جماعت(يعني همراه جماعت مسلمانان بودن) شنیدن و اطاعت کردن، و هجرت، وجهاد در راه خدا .»

امام عیني رحمه الله تعالي مي گويد: هجرت در شرع يعني ترک کردن سرزمین کفار به قصد سرزمین اسلام از ترس افتادن در فتنه و به خاطر برپايي دين در سرزمین اسلام. و امام ابن حجر رحمه الله تعالي مي گويد هجرت در اسلام به دو صورت رخ مي دهد:

۱- انتقال از سرزمیني که در آن امنیت نیست به سرزمیني که در آن امنیت بر قرار است همانطور که در هجرتِ حبشه رخ داد.

۲- انتقال از سرزمین کفر به سرزمین ايمان و اين در زماني رخ داد که رسول الله صلي الله علیه وسلم در مدينه استقرار يافت. ادامه خواندن ارمغاني به بندگان از فضائل جهاد با دشمنان/ فضائل هجرت در راه الله تعالي (۱)

ارمغاني به بندگان از فضائل جهاد با دشمنان/ فضل شهادت (۴)

ارمغاني به بندگان از فضائل جهاد با دشمنان/  فضل شهادت (۴)

مؤلف : شیخ عبدالله بن يوسف عزام رحمه الله تعالي

 

جهاد در دريا

«غَزْوَه فِي الْبَحْرِ خَیْرٌ مِنْ عَشْرِ غَزَوَاتٍ فِي الْبَر،ِّ وَمَنْ أَجَازَ الْبَحْر،َ فَکَأَنَّمَا أَجَازَالْأَوْدِيَه کُلَّهَا، وَالْمَائِدُ فِیهَا کَالْمُتَشَحِّطِ فِي دَمِهِ.»[۱]

«غزوه ای در دريا بهتر از ده غزوه در خشکي است، کسي که دريا را برای جهاد سیر و سفر کند، مانند کسي است که تمام وادی ها را گشته وکسي که در دريا دچار سرگیجه و تهوع شود مانند کسي است که در خشکي شهید شده و در خون خود بغلتد(نشان از شهادت با فضیلت تر).»

گناهان شهید

«يُغْفَرُ لِلشَّهِیدِ کُلُّ ذَنْبٍ إِلَّا الدَّيْنَ »[۲] « تمام گناهان شهید، بخشیده مي شود إلا قرض» امام قرطبي رحمه الله تعالي مي فرمايد: قرضي که باعث مي شود صاحبش از  بهشت محروم بماند –والله اعلم- قرضي است که بعد از خود چیزی از مال به ارث بگذارد ولي وصیت به ادای قرضش نکند يا اينکه قادر به ادای آن باشد ولي آن را ادا نکند يا اينکه مال باقي مانده را در چیز بي مورد و غیر واجبي صرف کند ولي اگر در واجبي يا مشکلي صرف کند و بمیرد و چیزی از خود به جای نگذارد، إن شاءالله خداوند سبحان او را از بهشت محروم نمي کند.

و اما شهیدی که از جنت محروم مي شود روحش بر کنار رودی بهشتي به نام بارق بر در بهشت در قبه ای سبز که روزيشان شب و روز از بهشت برايشان خارج مي شود قرار می گیرد-والله اعلم-

و اينجا سوالي که پیش مي آيد اين است که: کدام يک از اينها برای قرض دار افضل است آيا در راه الله تعالي برای جهاد خروج کند يا اينکه کار کند تا قرضش را ادا کند و سپس خروج کند ؟

جواب: بدهکار بايد نگاه کند به شرايط اگر نتواند قرض خود را ادا کند برای جهاد خارج شود و منتظر ادای قرض نباشد ولي اگر بدهکار بداند که همزمان با ادای دينش به صاحب قرض او، آن قرض را در راه جهاد به کار مي برد، واجب است که قرض خود را ادا کند برای به دست آوردن دو مصلحت: ۱- ادای قرض  ۲- جهاد (کمک به جهاد، چون فايده ی ادای قرض او باز به مجاهدان باز مي گردد) و شیخ الاسلام امام مجاهد ابن تیمیه رحمه الله تعالي مي گويد: بر زنان وکودکان جهاد با اموالشان واجب است، اگر مالشان اضافه است(از نیازشان،) زيرا زماني که دشمن هجوم کند ويورش آورد دفع ضررشان از دين، جان و حُرمات(ابرو و…) اجماعاً واجب است.

شهیدی که برای الله يک رکوع هم نکرد ادامه خواندن ارمغاني به بندگان از فضائل جهاد با دشمنان/ فضل شهادت (۴)

ارمغاني به بندگان از فضائل جهاد با دشمنان/ فضل شهادت (۳)

ارمغاني به بندگان از فضائل جهاد با دشمنان/  فضل شهادت (۳)

مؤلف : شیخ عبدالله بن يوسف عزام رحمه الله تعالي

 

ارواح شهداء از ثمرات بهشت مي خورد

 

« إِنَّ أَرْوَاحَ الشُّهَدَاءِ فِي طَیْرٍ خُضْرٍ تَعْلُقُ مِنْ ثَمَارِ الجَنَّه » .[۱] « ارواح شهداء در چینه دان پرنده ی سبز رنگي که از میوه های بهشت مي

خورد، قرار دارد.»

کشته ها (شهدای مسلمین)را در جاهايي که شهید مي شوند دفن کنید

«ادْفِنُوا الْقَتْلَى فِي مَصَارِعِهِمْ .»[۲]« کشته ها (شهدای مسلمین) را در محل کشته شدنشان، دفن کنید.»مخالفت اين سنت باعث چه مشکلاتي که نشده است مثلا برادر افغاني شهید مي شد و مجاهدان برای نجات جسدش از میدان جنگ اصرار مي کردند و عده ای از مجاهدان در اين عملیات کشته مي شدند.

« فَبَیْنَمَا أَنَا فِي النَّظَّارِينَ إِذْ جَاءَتْ عَمَّتِي بِأَبِي، وَخَالِي عَادِلَتَهُمَا عَلَى نَاضِحٍ، فَدَخَلَتْ بِهِمَا الْمَدِينَه لِتَدْفِنَهُمَا فِي مَقَابِرِنَا، إِذْ لَحِقَ رَجُلٌ يُنَادِی: أَلَا «إِنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ يَأْمُرُکُمْ أَنْ تَرْجِعُوا بِالْقَتْلَى، فَتَدْفِنُوهَا فِي مَصَارِعِهَا حَیْثُ قُتِلَتْ» ، فَرَجَعْنَا بِهِمَا فَدَفَنَّاهُمَا حَیْثُ قُتِلَا فَبَیْنَمَا أَنَا فِي خِلَافَه مُعَاوِيَه بْنِ أَبِي سُفْیَانَ إِذْ جَاءَنِي رَجُلٌ فَقَال:َ يَا جَابِرُ بْنَ عَبْدِ اللَّه،ِ وَاللَّهِ لَقَدْ أَثَارَ أَبَاکَ عُمَّالَ مُعَاوِيَه، فَبَدَا فَخَرَجَ طَائِفَه مِنْه،ُ فَأَتَیْتُهُ فَوَجَدْتُهُ عَلَى النَّحْوِالَّذِی دَفَنْتُهُ، لَمْ يَتَغَیَّرْ إِلَّا مَا لَمْ يَدَعِ الْقَتْلُ – أَوِ الْقَتِیلُ – فَوَارَيْتُهُ ، فصارت سنه الشهداء أن يدفنوا في مصارعهم».

« جابر رضي الله عنه مي گويد من در حال انتظار بودم که ديدم عمويم جنازهی پدرم و دايیم را آورد و من نیز آنها را بر شتر قرار دادم به گونه ای که يکي را به اين طرف شتر و ديگری را به طرف ديگر قرار دادم تا تعادل حفظ شود و وارد مدينه شدم تا در مقابرمان(مقابر مسلمین) دفن کنم تا اينکه مردی آمد در حالي که ندا مي داد که متوجه باشید که رسول الله صلى الله علیه وسلم به شما امر مي کند که کشته ها را برگردانید و در جايي که کشته شده اند، دفن کنید، ما اجساد را برگردانديم و آنها را آنجايي که کشته شده بودند دفن کرديم. و در زمان خلافت معاويه بن ابي سفیان رضي الله عنهما روزی مردی نزدم آمده و گفت: ای جابر کارگران معاويه باعث شده اند که جسد پدرت پیدا شود و قسمتي از آن بیرون بیايد جابر رضي الله عنه مي گويد: رفتم و آنها را همانگونه که دفن کرده بودم، يافتم و ديدم که چیزی از اجسادشان تغییر نکرده بود مگر آنچه که به سبب کشته شدن تغییر کرده بود(يعني همانگونه مانده بودند که دفن کرده بودم) سپس اجسادشان را با خاک پوشاندم، اينگونه شد که دفن کردن شهدا در جايي که کشته شده بودند سنت شد.»

پنج چیز که هرکس با يکي از آنها بمیرد، شهید است ادامه خواندن ارمغاني به بندگان از فضائل جهاد با دشمنان/ فضل شهادت (۳)

ارمغاني به بندگان از فضائل جهاد با دشمنان/ فضل شهادت (قسمت اول) (۲)

ارمغاني به بندگان از فضائل جهاد با دشمنان/  فضل شهادت (قسمت اول) (۲)

مؤلف : شیخ عبدالله بن يوسف عزام رحمه الله تعالي

 

فصل اول:

فضل شهادت

بوی خونش…مانند بوی مسک است

عَنْ أَبِي هُرَيْرَه- رضي الله عنه- : اَن رَسُولَ اللَّهِ- صلى الله علیه وسلم- قَال:َ«وَالَّذِی نَفْسِي بِیَدِهِ لا يُکْلَمُ أَحَدٌ فِي سَبِیلِ اللَّهِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَنْ يُکْلَمُ فِي سَبِیلِهِ إِلاَّ جَاءَ يَوْمَ الْقِیَامَه وَاللَّوْنُ لَوْنُ الدَّمِ وَالرِّيحُ رِيحُ الْمِسْکِ.»[۱] ابوهريره – رضي الله عنه – روايت مي کند که رسول الله – صلى الله علیه وسلم – فرمود: «سوگند به ذاتي که جانم در دست اوست، هرکس، در در راه خدا زخمي شود ـ وخدا بهتر مي داند چه کسي در راه او زخمي مي شود ـ روز قیامت، درحالي حشر مي شود، که رنگ زخمش، رنگ خون، و بوی آن، بوی مشک خواهد بود.»

سبحان الله، اين مورد را در خیلي از شهداء ديديم که بوی خونشان مانند بوی مسک بود، مانند يحیي سنیور از شهر جده و هشام الديلمي از يمن و عبدالواحد بغماني، و در جیبم نامه ای از عبدالواحد داشتم که روی آن خونش ريخته شده بود، دوماه نزدم باقي ماند و همچنان بويش مانند بوی مشک بود.

دوست داشتني ترين قطره ها در نزد الله تعالي

وعن أبي أُمامه صُدَی بْنِ عَجلانَ الباهِلي، رضي اللَّه عنه، عن النبي صَلّى اللهُ عَلَیْهِ وسَلَّم قال: « لَیْسَ شَيءٌ أَحَبَّ إِلى اللَّه تعالى من قَطْرَتَین وأَثَرَيْنِ: قَطْرَه دُمُوعٍ من خَشیَه اللَّه وَقَطرَه دَمٍ تُهرَاقُ في سَبِیلِ اللَّه تعالى، وأما الأثران فأثر في سبیل الله تعالى وَأَثَرٌ في

فَرِيضَه منْ فَرَائِضِ اللَّه تعالى» «ابو امامه صدی بن عجلان باهلي رضي الله عنه روايت مي دارد که: پیامبرصلي الله علیه وسلم فرمود: هیچ چیز نزد خداوند دوست داشتني تر از دو قطره و دوعلامت نیست: قطره ی اشکي که از ترس الله تعالي مي ريزد و قطره ی خوني که در راه خدا، ريخته مي شود، اما دو علامت و نشانه ،علامت جهاد در راه خدا (مانند غبار و جراحت و ..). و علامتي که در فريضه ای از فرائض خداوند است (يعني يا سردی که از وضو مي چشد و يا در پیشاني يا زانو از کثرت سجود آشکار گردد).»

و آنچنان که ابن رشد رحمه الله تعالي ميگويد: زماني که کلمه ی جهاد اطلاق مي شود فقط يعني قتال با شمشیر علیه کفار تا اينکه اسلام بیاورند يا با دستشان در حالي که خوار و ذلیلند، جزيه بدهند.[۲]

فقط شهید دوست دارد که به دنیا باز گردد

قَالَ سَمِعْتُ أَنَسَ بْنَ مَالِکٍ رَضِي اللَّهُ عَنْهُ عَنْ النَّبِي صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ مَا مِنْ عَبْدٍ يَمُوتُ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ يَسُرُّهُ أن يَرْجِعَ إِلَى الدُّنْیَا وَأَنَّ لَهُ الدُّنْیَا وَمَا فِیهَا إِلَّا الشَّهِیدَ لِمَا يَرَى مِنْ فَضْلِ الشَّهَادَه فَإِنَّهُ يَسُرُّهُ آن يَرْجِعَ إِلَى الدُّنْیَا فَیُقْتَلَ مَرَّه أُخْرَى وفي لفظ :(فیقتل عشر مرات لما يرى من الکرامه.) [۳]«هیچ بنده ای نیست که بمیرد و در نزد الله تعالي برای او خیر باشد بازگشتن به دنیا او را شاد کند و دنیا و هر آنچه که در آن است برای اوست إلا شهید به اين خاطر که فضل شهادت را مي بیند (و مي بیند که الله تعالي برای شهیدان چه چیزی از نعمت آماده کرده است) و دوست دارد که به دنیا باز گردد و دوباره در راه الله تعالي کشته شود» و در لفظ ديگر:« زيرا بواسطه ی کرامتي( نعمتهايي که به عنوان پاداش به او میدهند) که مي بیند، آرزو مي کند که بدنیا بازگشته و ده بار کشته شود.» ادامه خواندن ارمغاني به بندگان از فضائل جهاد با دشمنان/ فضل شهادت (قسمت اول) (۲)

ارمغاني به بندگان از فضائل جهاد با دشمنان (۱)

 

ارمغاني به بندگان از فضائل جهاد با دشمنان (۱)

مؤلف : شیخ عبدالله بن يوسف عزام رحمه الله تعالي

 

مقدمه مترجم………………………………………… ۵

فصل اول: فضل شهادت …………….. ۱

فصل دوم: فضائل هجرت در راه الله تعالي……………… ۴۳

فصل سوم: آمادگي و تیراندازی ………….. ۵۱

فصل چهارم: جهاد زنان…………………… ۶۶

فصل پنجم: رباط(نگهباني در راه الله تعالي)……………. ۸۶

فصل ششم: بیعت به هنگام جنگ………………… ۶۱

فصل هفتم: جنگ در بین خود مسلمانان……………. ۱۶

فصل هشتم: جنگ و جهاد با دشمنان ……………… ۹۳۴

فصل نهم: کمک به خانوده مجاهدين و شهدا …………….. ۹۶۸

فصل دهم: حرمت همسران مجاهدان ………………. ۹۸۴

فصل يازدهم: از انواع جهاد …………….. ۹۸۸

فصل دوازدهم: نیت و اسباب نصرت…………………… ۹۶۶

فصل سیزدهم: عهدها سفیرها……………………. ۳۹۶

فصل چهاردهم: نصرت مجاهدين ………………… ۳۳۶

 

ادامه خواندن ارمغاني به بندگان از فضائل جهاد با دشمنان (۱)

مسلمان، به مسلمان ظلم نمي كند و او را تسليم ظالمان نمي نمايد

مسلمان، به مسلمان ظلم نمي كند و او را تسليم ظالمان نمي نمايد

 

عنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ عُمَرَ رَضِي اللَّه عَنْهمَا: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ – صلى الله عليه وسلم – قَالَ: «الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ، لا يَظْلِمُهُ، وَلا يُسْلِمُهُ، وَمَنْ كَانَ فِي حَاجَةِ أَخِيهِ كَانَ اللَّهُ فِي حَاجَتِهِ، وَمَنْ فَرَّجَ عَنْ مُسْلِمٍ كُرْبَةً، فَرَّجَ اللَّهُ عَنْهُ كُرْبَةً مِنْ كُرُبَاتِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ، وَمَنْ سَتَرَ مُسْلِمًا سَتَرَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ».

ترجمه: از عبدالله بن عمر رضي الله عنهما روايت است كه رسول الله – صلى الله عليه وسلم – فرمود: «مسلمان، برادر مسلمان است. بدينجهت به او ظلم نمي كند و او را تسليم (ظالم) نمي نمايد. هركس، در صدد برآورده ساختن نياز برادر مسلمانش باشد، خداوند در صدد رفع نيازهاي او بر مي آيد. هر كس، مشكل برادر مسلمانش را برطرف سازد، خداوند مشكلي از مشكلات روز قيامت او را بر طرف خواهد كرد. و هر كس كه عيب برادر مسلمانش را بپوشاند، خداوند عيب هاي او را در روز قيامت، خواهد پوشاند». (بخارى:۲۴۴۲)

هجرت و جایگاه آن نزد اهل سنت

هجرت و جایگاه آن نزد اهل سنت

ارائه دهنده: عبدالسلام اوزی

فضیلت هجرت:

الله سبحانه تعالی می فرماید:

{ وَمَنْ يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً ۚ وَمَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ ۗ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}[النساء_۱۰۰]

و کسی که در را الله هجرت کند در زمین جاهای امن فراوان و گشایش (در رزق و روزی) می یابد. و کسی که به قصد هجرت به سوی الله و پیامبرش ، از خانه خود بیرون رود، آنگاه مرگش فرا رسد، قطعاً پاداشش بر الله ست. و الله آمرزنده ی مهربان است.

لزوم و وجوب نیت هجرت :

رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

{ فَمَنْ کَانَتْ هِجْرَتُهُ إلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ , فَهِجْرَتُهُ إلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ , وَمَنْ کَانَتْ هِجْرَتُهُ إلَى لدُنْیَا یُصِیبُهَا أَوْ امْرَأَةٍ یَنکحهَا , فَهِجْرَتُهُ إلَى مَا هَاجَرَ إلَیْهِ }.[متفق علیه] لذا هر کس هجرتش به سوی الله ورسولش بوده قطعاً هجرتش به سوی الله ورسولش است ، و هر کس هجرتش برای دنیا بوده تا بدان برسد و یا زنی بوده که با او ازدواج نماید پس هجرتش بسوی همان چیزی است که بدان سو هجرت نموده است .

پایان نا پذیری هجرت :

رسول الله صلی علیه وسلم فرمودند:

{ لا تنقطع الهجرة حتي تنقطع التوبة و لا تنقطع التوبة حتي تطلع الشمس من مغربها}[رواه ابو‌داود] «هجرت قطع نميشود تازمانيكه توبه قطع شود وتوبه قطع نميشود تااينكه خورشيد از مغرب طلوع كند».

هجرت: ادامه خواندن هجرت و جایگاه آن نزد اهل سنت