پدرم بعد از دو روز کاری فشردهی پر از جلسه و تماس به قصد متوقف کردن تجاوز و بعد از یکی از دورههای شدت یافتن درگیریها، خسته و کوفته به منزل برگشت هماویی که امانت یک ملت و امانت پاکترین مساله را به دوش می کشید. با لباسهای رسمیاش خوابید و من این عکس را از او گرفتم. چون میدانستم روزی خواهد آمد که پدرم از این دنیا خواهد رفت. پس از آنکه ادای امانت کرده و پرچم در حال اهتزاز را تحویل میدهد، خواهد رفت. پرچمی که هرگز ندانست آلودگی و تسلیم و سازش و اعتراف چیست. پرچم را تحویل داد در حالی که هیچ توافقنامهای را که کوچکترین کوتاه آمدنی از فلسطین در آن بوده باشد، امضا نکرد. رفت در حالیکه لشکر و مردان او در میدان بینی دشمن را به خاک میمالند. رحمت خداوند بر تو باد محبوب من. رحمت خداوند بر این جسمی که بر همه چیز صبر کرد بر هر بلایی و بر تلاشها برای از بین بردنش. پس اکنون زمان آن رسید که این جسم استراحت کند.
جماعة نصرة الإسلام و المسلمين شاخه [تنظـیم قاعـدة الجـهاد] الحمدلله در یك عملیات تعداد از کفار سکولار را در توگو به جهنم فرستادند و تعداد زیادی غنائم را بدست آوردند، و پایگاه کفار سکولار را به سیطره خود در آوردند.
بسم الله والحمدلله والصلاة والسلام على رسول الله وعلى آله وصحبه ومن والاه:
جماعة نصرة الإسلام و المسلمين در روز شنبه ۱۴ محرم الحرام برابر با ۲۰، ۲۰۲۴ م بر پایگاه نظامی نیروهای مزدور و سکولار توگو در کانکانتی در منطقه دابانغو شمال کشور حمله کردند و این پایگاه را بسیطره خود درآوردند، در این حمله حل اقل ۶ تن از نیروهای دشمن کشته شد و ۲ ماشین نظامی، ۲ دوشیکا، ۲۲ مسلسل ۱۶ میلی متری، ۲ کلاشینکف و ۴ هاوان و دیگر ذخائر و تجهیزات نظامی را بغنیمت گرفتند.
الحمدلله مجاهدین شجاع (جماعة نصرة الإسلام والمسلمين) شاخه (تنظـیم قاعـدة الجـهاد در بلاد مغرب اسلامي) چند ماه قبل مرزها را شکسته وارد کشور سکولار توگو شده بودند.. الحمدلله حالا مجاهدین در یك عملیات تعداد از کفار را به جهنم فرستادند و تعداد زیادی از غنائم را بدست آوردند، و پایگاه کفار را به سیطره خود در آوردند..
توگو کشوری سکولار هست که اکثر مردم اش بومی و مسیحی هستند و تعداد کمی مسلمان هستند..
عملیات مجاهدین تنظیم قاعـدة الجـهاد در بلاد مغرب اسلامی در (۱۰) کشور ادامه دارد، به قیادت شیخ أبوعبیدة یوسف العنابي -حفظه الله-
در بلاد مغرب اسلامی کفار سکولار و اشغالگر خارجی و بومی و مرتدین و گروه واگنر روسیه و طیاره های ارتش مرتد ترکیه.. مسلمانان را به نام تروریست قتل عام میکنند، اما رسانههای سازمان ملل کافر سکولار خاموش هستند، و مجاهـ.ـدین تنظیم قاعدة الجهاد که در آنجا از مردم مسلمان و مظلوم دفاع میکنند را تروریست معرفی میکنند!
این را بدانید که هر منطقه ای را که برادران مجاهدتان در -تنظيم قاعدة الجهاد- فتح كردند در آنجا به شرع الله حکم میکنند!
همزمان با این عملیات، سپاه پاسداران دارالاسلام ایران نیز یک نفتکش با پرچم توگو را در ۶١ مایلی دریایی بوشهر توقیف کرد. دارالاسلام ایران رهبر جبهه مقاومت در برابر آمدیکا و ناتو و مزدورانشان در سرزمینهای اسلامی است.
دارالاسلام ایران حتی به حکومت سودان در برابر مزدوران آمریکا و ناتو و امارات و آل سعود کمک پهبادی و نظامی می کند و بعد از هشت سال قطع ارتباط؛سفرای دو کشور تبادل و ارتباط دیپلماتیک را رسماً از سر گرفتند.
ای امت اسلام: بیدار شوید جهاد فرض هست! به یاری برادران مجاهدتان بیایید، خواهرانتان، و برادرانتان را از زندان های صلیبیها و مرتدین و رافضه آزاد کنید!
برادران مسلمانم: این را بدانید که مرگ که در میدان جهاد نصیب تان میشود هزار بار بهتر هست از مرگ که در بستر نصیب تان شود!
مردم غزه شما اسوه صبر وتقوا و ازنسل اصحاب اخدود و سابقین اولین انبیاء امت ها هستيد، شما اسوههایی از صبوری، استقامت، شهامت و تقوا در روزهای سخت نسل کشی و محاصره توسط کفر جهانی می باشید
با نام و یاد خدای مقتدر
…مَن يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ …هر کس تقوا پیشه کند، و شکیبایی و استقامت نماید، (سرانجام پیروز میشود؛) چرا که خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمیکند!»(۹۰ یوسف)
مردم خوب غزه شما در عصر حاضر معلم آزادیخواهان و مظلومان جهان هستید و دنیا ازاین همه توانمندی باشکم گرسنه و لب تشنه و ایستادگی در برابر جنگی نابرابر در مواجه با سلاحهای کشتار جمعی منادیان دروغین حقوق بشر درحیرت مانده است بیش از همه درس تحمل و بردباری را به آدمیان می آموزید و تحمل شکنجههای دژخیمان صهاینه که برای بسیاری از مردم جهان سخت و غیرقابل تحمل است ستودنی است، شما نزدیک به یک قرن است اسیر نقشه های پلید استعمارگران اتاق فکر یهود شده اید.
سالهای سال انواع شکنجههای جسمی و روحی را با هدف دفاع از سرزمین خویش و حفظ ارزشهای اسلام عزیز تحمل کرده و خم به ابرو نیاورده اید.
وعده خدا حق است و این انتظار سخت با سرانجامی شیرین همراه خواهد شد و چشم داغدیدگان غزه قهرمان به یاد سرافرازان دوران دفاع از حریم مسجدالاقصی روشن خواهد شد.
با ایمان وایقان به نصرت الهی این روزهای سخت و طاقت فرسا پایان خواهد یافت و یا به عبارتی زمستان سرد و یخبندان تمام می شود و روسیاهی به زغال می ماند.
شجاعت و استقامت مردم محبوب غزه از یک سو شعار کذایی و ادعاهای پوچ غربیان متوحش را در خصوص حقوق بشر، حقوق زنان، حفاظت از کودکان، حاکمیت قانون، دموکراسی، آزادی و … درگورستان دفن و چهره واقعی مدعیان دمکراسی را برملا و از سوی دیگر سرسپردگی و خباثت سران کشورهای عربی بالاخص : آل سعود، بن زاید ، سیسی و بشار که همگی مجوسی و دست آموز اتاق فکر یهودند رسوای عام و خاص نمود.همچنین دهن کجی طرفداران صهاینه و همجنسگرایان غربی را درمیان اقوام مسلمان عرب وعجم بی اثر کرد،
سلام و رحمت و برکات خدا برشما مردم جان برکف غزه که ۱۴۴۶ سال بعد از هجرت رحمة للعالمین حضرت محمد المصطفی (ص) وشاگردان باوفایش درس عملی ایمان و عقیده را باخون خودتان به ماامت استراحت طلب ومصلحت خواه آموختید
اللهم انصر أهلنا في غزة، وأهلِك عدوّنا وعدوّهم يا ربّ العالمين
جهاد مثل اجرای حدود و بسیاری از امور دیگر تنها از کانال جماعت و قدرت جماعت انجام می شود نه از کانال فرقه ها و احزاب مختلف . در کل می توان گفت وجود اسلام کامل هم به وجود جماعت بستگی دارد چنانچه عمر بن خطاب می گوید: :لاَ إِسْلاَمَ إِلاَّ بِجَمَاعَةٍ، وَلاَ جَمَاعَةَ إِلاَّ بِإِمَارَةٍ، وَلاَ إِمَارَةَ إِلاَّ بِطَاعَةٍ.[۱] قطعاً اسلام وجود ندارد مگر با جماعت و جماعت وجود ندارد مگر با رهبریت و رهبریت وجود ندارد مگر با فرمانبرداری و اطاعت.
جماعت یعنی حاکمیت بر دارالاسلام که در شکل یک رهبر مسلمان خودش را نشان می دهد و زمانی که گفته می شود شخص مسلمان باید اهل جماعت شود و ما اهل جماعت هستیم به این معنی نیست که مثلاً ما در نمازهای جمعه و جماعت شرکت می کنیم بلکه به این معنی است که ما اهل اطاعت از حاکمیت و جماعت مسلمین در غیر معصیت الله تعالی هستیم و اطاعت خودمان را در خیر و در غیر معصیت الله به این جماعت حاکم بر دارالاسلام داده ایم.
امروزه جهاد در زیر پرچم جماعت و دارالاسلام بر مسلمانی واجب عینی است چون سرزمینهای مختلف اسلامی توسط کفار اشغال شده اند.
زمانی که جهاد فرض کفایه بود اما رهبریت دستور جهاد عمومی داده بود کعب بن مالک رضی الله عنه یک بار بخاطر تخلف بدون عذر در جنگ، ۵۰ روز رسول الله صلی الله علیه و سلم و صحابه با او حرف نمی زدند تا الله تعالی در مورد توبه آنان آیه نازل فرمود.
حال و وضعیت آن کسی که در طول عمرش یک بار هم به جهاد نرفته باشد چطور است؟
الان یکی بیاید و بگوید من جهاد را قبول ندارم
الله المستعان
[۱] سنن الدارمي، مقدمة باب في ذهاب العلم، ۲۵۷- ۲۶۵/ ئەبوداوود (۳۶۶۴)، ئەحمەد (۲/۳۳۸)، داریمی (۲۵۷)، ابن عبدالبر، جامع بیان العلم وفضله ۳۲۶
داستان یک استشهادی مهاجر در لوگر افغانستان بر اشغالگران آمریکایی
به قلم: بنت المجاهد
داستانِ استشهادی مجاهد قهرمانی را میخواهم حکایت کنم.، اسم اش جعفر از یکی از کشور های عرب بود تازه از سفرِ مملو از خطر ها رسید پدر ام به استقبال اش راهی یکی از ولایات افغانستان شد تا او را به این مدرسه که مرکز هم بود بیاورد. اینجا رسیدند و در قسمتِ منزلِ اول اینجا ما و چندی دیگر از خانواده های عرب مهاجر بودیم.، پدرم آن مهمان پُر برکت را به خانه وارد کرد و مستقیم به سمتِ مدرسه رفتند آنجا امیرانِ دیگر نیز حضور داشتند که بعضی عرب و بعضی افغان و بعضی دیگر از پاکستان بودند. چند روزی در اینجا گذشتاند و پسرِ جوانی بود که نکاح هم نکرده بود. بعد چند وقتی تنظیمِ عملیات اش را شروع کردند و کامیاب نیز شدند عملیات در یکی از ولایت های افغانستان به نامِ لوگر انجام میشد
روز استشهاد اش فرا رسید و شب را کاملاً خواب نکرده بود از بس خوشحالی بیش.. در آن روز از آن کتابچه های خاطرات که ذکر کرده بودم آن را گرفته و سطر ها را از خوشی های که احساس میکرد نوشت.
ساعاتِ بعد بارِ سفر اش را که یک موتر بم به رنگِ سبز بود بست و حرکت به سمتِ هدف اش کرد. پدرم از اینکه او را اسیر بگیرند بیم داشت و خود اش نیز از عقب اش حرکت کرد با یکی از امیر های عرب.
وقتی نزدیک به ساحهی عملیات شدند هدف چهار تانکِ آمریکائی ها بود پدرم گفت؛ زمانی که نزدیک شدیم من موتر ام را دور تر پایینِ یک تپه ایستاد کردم و خود ام و امیر بالای تپه بلند شدیم تا آن صحنه را تماشاء کنیم. یک دور بین با ما بود آن را گرفته موتر جعفر را تعقیب میکردم تا مشکلی پیش نیاید و با خود یک راکت را هم داشتیم بخاطر حالت اضطراری… وقتی نزدیک به تانک های آمریکائی ها شد عملیات را انجام نداد از شدتِ قهر به چهره ام رنگِ سرخ احاطه کرده بود و مدام میگفت ام ماذا يفعل هذا؟؟؟ یا الله ماذا یفعل؟؟ یعنی این چه کار انجام میدهد ثانیه های نگذشت که بین تانک ها که چهار عدد تانک بود در بین آنها محکم موتر را دور داده و عملیات را انجام داد و رستگار گردید..!
بارک الله ماشاءالله این تنها یکی از داستان های بود که از این مدرسه به یاد دارم میخواهم بیشتر از استشهادی هایش بنویسم مگر زمان نزد ام ضیق هست
ولی الحمدالله ماشاءالله این یکی از نمونه های شیر پسر های اسلام هست بارک الله فیهم.
شناخت مختصر در باره تنظيم قاعـ.ـدة الجـ.ـهاد یا القاعـ.ـدة
به قلم: ابومحمود کندزی
در سال (۱۹۸۸) ابتدأ تأسيس تنظـ.ـيم قاعـ.ـدة الجـ.ـهاد (القاعـ.ـده) بود…
تنظیم جهادي القاعـ.ـده توسط مشایخ جهاد وشیران اسلام پایه گذاری شد مِن جمله شیخ المجاهدين اسـ.ـامة بن محمد بن لـادن اليمني -تقبله الله- و شیخ مجاهد أبو حفـ.ـص الکمنـ.ـدان المصري -تقبله الله- وشیخ مجاهد أبو عبـ.ـیدة البنشـيري -رحمه الله- و شیخ مجاهد دکتور أبو محمد أیمـ.ـن الظـ.ـواهري المصري -قدس الله روحه- وديگر مشايخ…
مؤسسان تنظیم القاعـ.ـدة، مشایخ و بزرگان وتجاران بودند که از هیچ چیز دنیا کم نبودند..اما نتوانستند ظلم کفار سکولار اشغالگر و مرتدین محلی را تحمل کنند بر سر برادران مسلمان شان در دیگر مناطق، بخاطر فریضه مقدس جهاد في سبیل الله أهل و وطن و کاخ های خود را ترك کرده وارد سرزمین جهاد شدند و به یاردم مسلمین خودشان را رساندند…
مشایخ تنظیم قاعـ.ـدة کسانی بودند که در جهاد علیه روسهای سکولار هم شرکت داشتند، و هم در جهاد ضد سکولاریستهای آمریکایی وناتو ومرتدین، صفحات قهرمانی به خود نوشتند…
شیخ أسامة از يمن بود و شيخ أيمن از مصر و شيخ عطية الله از لیبیا و شیخ ابو عزام از آمریکا و شیخ مختار أبو الزبیر از صومال وشیخ أبو زید از کویت و شیخ أبو هاجر از عربستان و…. همه را جهاد في سبیل الله از مناطق مختلف دنیا جمع کرد وتحت پرچم توحید بر جهاد و هجرت بیعت نمودند…
الحمدلله امروز به برکات خون ایشان تنظیم قاعدة الجهاد سید قطبی شیخ اسامه بن لادن در بخشهایی از سومالی و مالی و غرب اسلامی در مقابل کفار سکولار اشغالگر خارجی ومرتدین سکولار محلی میجنگند و مناطق زیادی را بفضل الله به کنترل خود درآوردند و به کتاب الله وسنت رسول الله صلیاللهعلیهوسلم حکم میکنند… هر چند القاعده ی نجدز شیخ ایمن الظواهری هم در شمال سودیه و یمن در دام آنریکا و ناتو افتاده و در جبهه ای انحرافی قدم گذاشته است.
یکی از مشابهات القاعـ.ـدة با فرقه نجدی دوله یا داعش استفاده مشترک از پرچم سیاه ( رايـ.ـة العقـ.ـاب) است. باید بدانیم پرچم سیاه از رسول الله ﷺ هست نه از تنظیمات و فرقه های معاصر، وفاتح جهان امام مهدي هم ظهور كند همین پرچم را بلند خواهد كرد، فعلاً در این زمان اولین جماعت جهادي که پرچم سیاه بلند کردن مجاهدین تنظیم قاعدة الجهاد (القاعده) هست .
به صورت مختصر:
– القاعـ.ـده در کدام مذهب و عقیده هستند؟ (ج) القاعده شیخ اسامه بن لادن تقبله الله بر اساس تفکرات اخوانی سید قطب تقبله الله و القاعده شیخ ایمن الظواهری تقبله الله بر اساس تفکرات نجدیت .
* چرا غرب سکولار هنوز از القاعـ.ـده بسیار میترسند؟ (ج) چون القاعـ.ـده با همه کفار مشغول جنگ هستند و به خصوص از اهداف مهم القاعـ.ـده هدف قرار دادن رأس کفر آمریکا هست،
* آیا القاعـ.ـده شیخ اسامه برای بازگرداندن خلافت اسلامی میجنگند یانه؟ (ج) بله از اهداف مهم القاعـ.ـده شیخ اسامه بازگرداندن خلافت اسلامی و وحدت تمام مسلمین با تمام مذاهب اسلامی هست، در حالز که القاعده نجدی شیخ أبو محمد أيمن الظواهري مثل تمام نجدی ها خودش را بیشتر سرگرم جنگ داخلی و انحرافی با مسلمین کرده است.
* آیا در مناطق القاعـ.ـده شریعت تطبیق میشود؟ (ج) در مناطق تحت کنترل القاعـ.ـده شریعت (صد في صد) الحمدلله حاکم هست!
* آیا مردم مسلمان که در مناطق القاعـ.ـده زندگی میکنند از القاعـ.ـده خوشحال هستند؟ (ج) القاعـ.ـده به کتاب الله وسنت رسولالله(صلیالله علیهوسلم) حکم میکنند همه مردم از عدالت و اخلاق آنها خوشحال هستند، و القاعـ.ـده إداراتِ كمك رسانی ساختند که به طریق آن به فقراء مسلمانان کمك میکنند.
از القاعده ای که امثال شیخ اسامه بن لادن بر اساس تفکرات سید قطب ساخته اند چیزی غیر از این انتظار نمی رود.
در تاریخ می بینیم که حسین بن علی بن ابی طالب رضی الله عنهما حج را نیمه کاره رها کرد و به جهاد با بنی امیه جهت بازگرداندن حاکمیت به منهاج نبوت رفت، این تعارض بین دو واحب است، زمانی که میان جهاد و حج تعارض واقع گردد، پس کدام یکی مقدم میشود؟
برای آن سه حالت است:
اول- وقتی که جهاد فرض عین باشد: مانند عصر فعلی، پس جهاد بر حج مقدم میشود. [مشارع الاشواق: ۲۰۵/۱] و [السیل الجرار: ۱۸۵/۲]
دوم- وقتی که جهاد کفایی و حج نفلی باشد: پس جهاد بر حج مقدم میباشد، زیرا جهاد نسبت به حج افضل است و نفع جهاد عام بوده و از حج خاص است. [المغنی: ۱۰/۱۳] و [مجموع الفتاوی: ۳۵۳/۲۸]
سوم- وقتی که جهاد فرض کفایی و حج فرض عین باشد: پس در این صورت حج مقدمتر است. [المغنی: ۱۰/۱۳] وغیره .
تراشیدن یا کوتاه کردن ریش برای مجاهد که چهره خود را تغییر دهد، چه حکم دارد؟
به قلم: رحیم داد تاجیک
زمانی که مومنی اهل جماعت می شود و از سوی جماعت ماموریتی در دارالکفرها به او داده می شود کوتاه کردن ریش یا تراشیدن و بزرگ نمودن بروت (سیبیل) و مشابهت نمودن با کفار در شکل و لباس ظاهری از جهت مصلحت جماعت و دارالاسلام و جهادی که از سوی دارالاسلام به پیش می رود جایز است، هنگامی که به آن ضرورت باشد.
دلیل: در حدیث رسول الله ﷺ میفرماید: “الحرب خدعة” [رواه البخاری]ترجمه: جنگ فریب است. امام ابن حجر رحمه الله در [۱۱۹/۶] میگوید: ” قال النووي: “واتفقوا علی جواز خداع الکفار في الحرب کیفما أمکن إلا أن یکون فیه نقض عهد أو أمان فلايجوز”. ترجمه: امام نووی (رحمه الله) گفته است: فقهاء اتفاق دارند بر اینکه فریب دادن در جنگ به کفار جایز است، به هر اندازهای که امکان داشته باشد، اما اگر در آن وعده عهد یا امان کفار شکسته میشد، پس جایز نیست.
دلیل دوم: “عن عمار بن یاسر عن أبیه قال أخذ المشركون عمار بن ياسر، فلم يتركوه حتى سب النبي صلى الله عليه وسلم، وذكر آلهتهم بخير، ثم تركوه، فلما أتى رسول الله صلى الله عليه وسلم قال: ما وراءك؟ قال: شر يا رسول الله، ما تركت حتى نلت منك، وذكرت آلهتهم بخير. قال: فكيف تجد قلبك؟ قال: مطمئنا بالإيمان، قال: إن عادوا فعد.” [رواه البیهقي في سنن الکبري: ۳۶۲/۸] ترجمه: از عمار بن یاسر نقل شده که او از پدر خود نقل کرده میگوید: مشرکان عمار بن یاسر را گرفتند و رهایش نمیکردند، تا اینکه در مورد نبی (علیه السلام) سخنان بد گفت و معبودان آنان را به خوبی یاد کرد، سپس رهایش کردند، زمانی که نزد رسول الله ﷺ آمد ایشان پرسیدند که حالت چگونه بود؟ عمار بن یاسر (رضی الله عنه) گفت، ای رسول الله ﷺ حالتی بسیار بدی بالایم گذشت، من را رها نمیکردند تا اینکه در مورد شما بدگویی کردم و توصیف معبودان آنان را کردم، پس رسول الله ﷺ فرمود قلبت چگونه بود؟ گفت مطمعن بر ایمان، پس رسول الله ﷺ فرمود: اگر آنان دوباره تو را گرفتند و تحت فشار قرار دادند پس تو دوباره همین سخنان را بگو.
دلیل سوم: همینگونه عبدالله بن انیس (رضی الله عنه) نماز خود را کم کرده بود، بخاطر کشتن سفیان الهذلي. [رواه ابو داود، اسناده حسن] و رسول الله ﷺ یک سریه را برای کشتن کعب ابن اشرف فرستاده بود، که در این سریه محمد بن مسلمه و ابونائله (رضی الله عنهما) هم بودند، که به اینها اجازه گفتن سخنان غیر شرعی نیز داده بود، و این واقعهای مشهوری است.
پس هرگاه به سبب مصلحت جهاد اینقدر کارهای بزرگ جائز شدند، پس تراشیدن یا کوتاه کردن ریش به طریق اولیٰ جائز میباشد، بلکه به جز این غیره آن امور نیز از جهت مصلحت جهاد جائز هستند، که در اوقات عام منع شدید از آن صورت گرفته است، مانند: دراز کردن ناخون ها و دراز کردن بروت (سیبیل) ها و استفاده از خینه سیا، و استفاده از ابریشم و زنار که نشانه خاص نصاری است، پوشیدن آن و پوشیدن کلاه مجوس و غیره… جائز میباشند، پس از روایات فوق معلوم گردید، که در جهاد بعضی امور معصیت به سبب مصلحت جهادی جایز هستند، زمانیکه به آن نیاز شود.