حقوق بشر سکولاریستها؛ از فلسطین تا افغانستان
نویسنده: سائس سعیدی
امارت اسلامی بناء به مکلفیت و فرمودهٔ شریعت اسلامی قصاص، حدود و تعزیرات را در مراکز ولایات و نقاط مختلف کشور به مدت سه سال حاکمیتش اجراء نموده است که بعد از تطبیق این احکام منصوصی و فروض الهی سازمانهای تحت نام حقوق بشر به اجراء این احکام اعتراض نموده است، به تازگی بعد از اجراء تعزیرات در ولایت سرپل، دفتر حقوق بشر سازمان ملل و اکثر سازمانهایی که تحت پوشش حقوق بشر فعالیت دارند به اجراء این احکام به شدت اعتراض نموده و اجراء این فرامین الهی را «باعث ناراحتی شدید» این نهاد دانسته است. این دفتر گفته است که: مجازات بدنی مانند شلاق زدن، ناقض کرامت انسانی و تعهدات بینالمللی افغانستان است.
باید به دفتر حقوق بشر سازمان ملل و هر موسسه و سازمان که تحت هر نام و پوستینی به تطبیق این احکام انتقاد میکنند گفت که مبارزه و جهاد یک قرن افغانها بهویژه مجاهدت و قیام در برابر آمریکا و ناتو برای برچیده شدن اشغال و قیام حکومت مقتدر و کاملا اسلامی بوده است به همین اساس، امارت اسلامی به تطبیق قصاص، حدود و امثال آن اصرار دارد؛ زیرا اجراء این احکام فرمودهٔ صریح و قاطع ربالعالمین و آرزوی قاطبهٔ ملت مجاهد افغان بوده است تا روزی این اوامر ذات اقدس الهی در سرزمین خدا دوباره احیاء و اجراء شود و آرامش روحی و جسمی به ملتهای مسلمان باز گردد.
دفتر حقوق بشر سازمان ملل قبل از اینکه زبان انزجار و نفرت خود را در قبال احکام الهی بگشاید باید هدف اجرا این حکم و جایگاه آن را از منظر شریعت اسلام در نزد مسلمانها درک کند «که این احکام از منظر شریعت اسلام مایهٔ حیات بشریت و سد مستحکم در برابر جنایات و قتلهای کورکورانه است». بعد از آن، سنجیده و مدبرانه سخن گوید. تاختن دفتر حقوق بشر سازمان ملل بر احکام منصوص (حدود الهی) برای جهان اسلام قابل پذیرش و هضم نبوده و باید سازمانهای منتقد، از جهان اسلام به خاطر این اظهار نظرهای مخرب و انزجارآمیزشان پوزش و معذرت بطلبند.
به این سازمانهایی که مدعی دفاع از حقوق بشر اند باید گفت: اگر واقعا مدافع حقوق بشر هستید، با پوستین میش و خوی درندگان در جوامع اسلامی داخل نشده اید باید قانون «یک بام و دو هواء» در جهان دریده و شکسته شود. جای بسا تاسف و گریستن است به حال چنین سازمانهای که برای اجراء شدن حدود الهی که ضامن برچیده شدن فساد و گسترانیدن عدالت در سر زمین الهی است، اشک تمساح میریزد و آن را مسبب نقض کرامت انسانی میدانند؛ اما در کنف دیگر جهان که ملت مظلوم فلسطین به تمام معنی در حال انقراض و سلاخی شدن است، در طول هفت ماه ۳۷ هزار انسان به شهادت رسیده است، صد هزار انسان دیگر مجروح شده است و هر نوع ظلم و وحشتی که در سیطرهٔ قدرت اسرائیل و آمریکا وجود داشته است، نسبت به ملت مظلوم فلسطین مرتکب شدهاند. اما سازمانهای به نام حقوق بشر نتوانستند که حتی به قاتلین ملت مظلوم فلسطین بگویند چرا این ملت را سلاخی کردید و از حقوق اولیهای آنها را محروم ساختید.
پس آیا جز عمل منافقانه، چیز دیگری میتوان از چنین سازمانها با این اعمال دوگانهٔشان انتظار داشت!؟ قطعا نخیر! چون سرشت و سرنوشت این سازمانها در گرو سیاست قدرتهای مستکبر جهان، بالاخص آمریکا و اسرائیل میباشد، هر آنچه آنها دستور بدهند از حلقوم این سازمانها تراوش خواهند کرد، پس از این سازمانها انتظاری بیش از این نباید داشت، به حرف و تنقید آنها هم محلی نباید گذاشت.