پاسخ به شبهات: به روز بودن قوانین شریعت الله و حاکمیت اسلامی یا…؟! (۲)

پاسخ به شبهات: به روز بودن قوانین شریعت الله و حاکمیت اسلامی یا…؟! (۲)

به قلم: کارزان شکاک

۳        تاریخ علمی و ادبی و تمدنی ملت ما با ورود اسلام شروع می شود و تاریخ ملت ما قبل از آن چیزی نداشته است . تاریخ باستان تنها از زبان شاهان و یا نمایندگانشان بیان می شود . اسلام مخالف علم و پیشرفت و ترقی  مادی نیست بلکه مشوق ان است . اما متاسفانه شما با عینک انگیزاسیون و دادگاههای تفتیش عقاید قرون وسطایی نصرانیت دارید به اسلام می نگرید . شما در واقع از طرف نوسیندگان بعد از رنسانس اروپا الینه شده اید . آنها هرچه در مورد نصرانیت منحرف شده می گویند همان چیزها را ترجمه کرده و به اسلام می چسپانید . این ترفند و شعار پراکنی خیلی وقت است که دموده شده است .

۴        لیبرالیسم و دموکراسی  در سرزمینهای مسلمان نشین هرگز  حافظ حقوق اساسی و فردی افراد نبوده و  نخواهند بود و هرگز بر اساس رای مردم مسلمان استوار نبوده بلکه تنها بر اساس زور اسلحه و زندان و شکنجه و اعدام آنهم با پشتیبانی یکی از قدرتهای سکولار لیبرالیستی غربی یا سکولار کمونیستی شرقی بر مردم مسلمان تحمیل شده اند  .

 لیبرالیسم در الجرائر و مراکش و مصر و… چه بلائی بر سر مردم آوردند اکثر مردم الجزائر ومصر به اسلام و شریعت اسلام رای دادند اما دیدیم که فرانسویهای لیبرال به  همراه آمریکائیان لیبرالتر جه جنایتی در حق ملت الجزائر مرتکب شدند ملتی که با یک میلیون کشته تازه آزاد شده بود و دوباره دیکتاتوری سکولاریستی را بر آنها تحمیل کردند، مصر هم همینگونه شد و…

تمامی حکام سرزمینهای مسلمان نشین که دستشان به خون هزاران هم وطن خودشان آلوده است همگی سکولاریست و لیبرال بوده اند و در قوانینشان مدعی قوی ترین دموکراسیها بوده اند .ترکیه را نگاه کن، لیبی یا مصر یا الجزائر یا پاکستان و… را ببین . تاکی می خواهید تاریخ کثیف سکولاریستها را پنهان کنید؟ خیال کرده اید با برجسته نمودن اسماعیل پرستانی چون صفویه می توانید جنایات ننگین این سکولاریستهای مرتد محلی و سکولاریستهائی مثل هیتلر، موسولینی، استالین و لنین، مائو، جنگهای اول و دوم جهانی سکولاریستها جهت سود بیشتر و.. را پاک کنید یا جنایات سکولاریستهای محلی چون آتاتورک و پهلوی ها و صدام حسین و اوجالان و بارزانی و …را؟

معیار ما مسلمانان قران وسنت صحیح است به همین دلیل هرکسی که خارج از این چهار چوبه عمل کند ربطی به اسلام و مسلمین ندارد . شما و امثال شما نمی توانید جنایتکاران چگینی صفوی را به اسلام بچسپانید . اما سکولاریستها دو هدف بزرگ و دو راهنمای بزرگ دارند ۱ – سود بیشتر  2 – لذت بیشتر  . این چیزی است که لیبرلیسم ( لسه پاسه لسه فری ) بر ان استوار گشته است . بر همین مبنا است که اروپائیان و آمریکائیان  از هیچ جنایت و آدمکشی و دروغی جهت رسیدن به آن دو هدف دریغ نمی کنند . هیروشما و ناکازاکی را  آفریدند و فاجعه ی ویتنام و کامبوج و حلبچه و فلوجه و… آفریدند .

۵-  در مورد فرانسه هم حجاب در اماکن عمومی ممنوع شد دلیلش تندروی های امثال  ما نبود بلکه دلیلش را باید در سکولاریسم  جستجو کرد . اصول سکولاریسم بر مبنای سکولاریزاسیون کردن جامعه و ممانعت از نشان دادن هرنوع نماد دینی استوار است . و این ربطی به بازیهای فراسه یا ترکیه یا سوئد و بلژیک و دانمارک و… ندارد بلکه مستقیما به اصول سکولاریسم بر می گردد .

۶        – گفته اید که در جامعه لیبرال و آزاد شما هم می توانید از طریق رسانه های آزاد دیدگاه های خود را منعکس کنید ولی نه شما و نه هیچ کس دیگر برای تحمیل دیدگاه خود حق روآوردن به اسلحه را ندارد. اگر در یک جامعه توسعه یافته و با مردم تحصیل کرده در یک دوره محدود رای آوردید می توانید قوانین مورد نظر خود را به اجرا بگذارید. قبلا در مورد  انتخابات الجرائرعدم صحت گفته ی شما را ثابت کرده بودم و هم اکنون انقلاب مصر و تونس هم مبین آن است .

۷        شما مطمئنا تاریخ را نخوانده ای و نمی دانید که هیچ عقیده ای جهت غلبه بر زورگویان خون آشام و رهائی ستمدیدگان چاره ای جز پناه بردن به اسلحه و فدا کردن خون ندارد . تمام انقلابات دنیا  از این قانون مستثنی نیستند . هیچ  عقیده ی ظالمی با خواهش و التماس و خواست مردم کنار نرفته و نخواهد رفت . و اگر هم می بینیم که در گرجستان و قرقیزستان و… انقلاب مخملی رخ می دهد . این دروغی بیش نیست و هیچ ارتباطی به انقلاب ندارد بلکه تغیر و تحولاتی در درون یک سیستم سکولاریستی و یک نوع تغییر مدیریت است و بس .

ادامه دارد …. ان شاء الله

پاسخ به شبهات: به روز بودن قوانین شریعت الله و حاکمیت اسلامی یا…؟! (۱)

پاسخ به شبهات: به روز بودن قوانین شریعت الله و حاکمیت اسلامی یا…؟! (۱)

به قلم: کارزان شکاک

یکی از آشنایان خارج نشین ما که در ایران کارمند تامین اجتماعی بود و بعد از اختلاس و دزدیدن اموال مردم تحت پوشش یکی از احزاب سکولار کوردی به آلمان پناهنده شده و  فعلا در یک ساندویچی مشغول به کار است مطالبی را در یکی از گروههای عمومی برایم فرستاده بود که ضمن ارائه ی بخشی از مطالب این شخص (چون بسیار پراکنده صحبت کرده بود و تقریبا دو برگه ی تمام میشد)، جوابیه ی خودم را نیز ارائه می دهم که معمولا پاسخ به بعضی از شبهات سکولاریستهاست .

این شخص می گوید: ” من خودم را یک مسلمان می دانم اما حاکمیت خداوند یا حاکمیت کاهنان و ملایان تحت پوشش اسلام برای غارت و تاراج و جاهل کردن مردم؟ قرن ها عقب ماندگی و جنایت و حماقت تحت اسم اسلام و حاکمیت دینی بس نیست؟ واقعا جای تاسف است در قرن ۲۱ و دوران علم و فرهنگ و آزاد اندیشی هنوز عده ای جاهل فریب عده ای ملای سلفی (طرفدار پرتاب شدن به صدها سال قبل) را خورده اند. ان هم از ملتی که بدترین ضربه ها را از همین مزورین مذهبی خورده است. تا دیر نشده از این راه برگردید و نه خودتان و نه ملتتان را بازیچه دست عده ای کلاه بردار نکنید. راهی که فقط به حمام خونی منتهی می شود که خودتان را در آن غرق خواهید کرد…”

من هم در پاسخ گفته ام:

السلام علی من اتبع الهدی

دوباره با اجازه ی برادران و خواهرانم دوست دارم در چند نکته جواب شما را بدهم :

تمام نوشته ی شما مبین این است که شما یک سکولاریست هستید و از سکولاریسم  و لیبرالیسمی که بر ان بنا شده است حمایت می کنید. این مهم نیست، مهم این است که می خواهید با تحمیل عقیده ی خودت بر دیگران قالب فکری خودت را هم بهتر از دیگران بدانی و هم اینکه نمی خواهی مسلمین تو را جدای از خودشان بدانند.  

این یک واقعیت است که سکولاریستها احکام شریعت را متعلق به ۱۴۰۰سال قبل دانسته و معتقدند که به درد الان نمی خورد و باید از احکام و قوانین جامعه و نهادهای مختلف اجرائی حکومتداری حذف شده و به جایش احکام ساخته ی دست خودشان جایگزین شود.  در برابر مسلمین بر این باورند که این احکام الله برای تمام عصرها و کل تاریخ بشریت تا روز قیامت است.

یک سارق مسلح  قوانین خودش را دارد  و یک جنگجوی آزادیخواه هم قوانین خودش را. هر دو جنگجو و قصد کشتن دارند اما قوانینشان با هم فرق می کند.  شما چرا نمی خواهید این را بپذیرید؟ چرا اجازه می دهید که به فهم و شعور خودتان توهین کنید؟ رک وراست حرفهایتان را بزنید این افکار شما مال قرنهای گذشته است و چیز جدیدی ندارد. پس با خیال راحت اندیشه هایت را رو کن و دست از تقیه و خودسانسوری بردار. 

اما در مورد گفته هایت :

۱        اگر نظریات را نگاه کنید معمولا سکولاریستها اهل توهین کردن و فحاشی بوده اند چون دلیل و مدرکی ندارند . اما  آنچه که من مطمئنم این است که شما مقالاتی را که معرفی کرده ام را نخوانده ای  به همین دلیل است دلیل علت عدم جنگ مذهبی مجاهدین ما را نمی دانی . من دوباره همان مقالات را به شما پیشنهاد می کنم و اگر نظری داشتی در زیر همان مقاله آنرا ارائه بدهید و قطعا جوابت را خواهی گرفت . ان شاءالله

۲        تمام تلاش ما در این است که مردم را از جاهلیت موجود و تنها راه رستگاری بشریت که همان عقیده ی پاک اسلامی است آگاهشان کنیم و این سکولاریستهای متحد جهانی و سکولاریستهای مرتد محلی هستند که از این بیداری و آگاهی اسلامی مردم می ترسند و با اسلحه و زندان و تبلیغاتهای دروغین در صدد مبارزه با رشد آگاهیهای مردمند .

مردم ما مسلمان هستند و تلاش ما هم بر آن است که از یک طرف انها را با عقیده ی صحیح اسلامی آشنا کنیم و از دیگر سو ماهیت واقعی و پشت پرده ی لیبرالیسم و دموکراسی مورد نظر کاپیتالیستهای غربی و جامعه ی دموکراتیک کمونیستهای شرقی را به آنها بشناسانیم . زیر بنای هر دوی اینها بر اساس سکولاریسم و احکام ساخته ی دست بشر و کنار زدن احکام الله بنا شده است . این چیزی است که مردم ما باید بفهمند . آنها باید بین حکم الله و حکم سکولاریستهای مرتد یکی را انتخاب کنند . انقلابات کنونی جهان عرب علیه سکولاریستهای مرتد و قیام مردمی کوردستان عراق و ایمان آوردن اروپائیان به اسلام و احکام شریعت و…. نمایانگر ورشکستگی سکو لاریسم به صورت عام ولیبرالیسم در جهان و رشد بیداری اسلامی  انسانهای طالب حق و حقیقت است .

ادامه دارد …. ان شاء الله

‏ما قوم هستیم که الله متعال ما را با دین اسلام عزت بخشید؛ هرگاه …

عربی

نحن قوم أعزنا الله بالإسلام
فمهما ابتغینا العزة بغیره أذلنا الله.
عمر بن الخطاب رضی الله عنه

فارسی

‏ما قوم هستیم که الله متعال ما را با دین اسلام عزت بخشید؛ هرگاه عزت را در غیر اسلام طلب کنیم الله متعال ما را ذلیل خواهد کرد.

پشتو

‏موږ هغه قوم یو چې الله تعالی په اسلام سره عزت راکړی دی، که له اسلامه پرته بل څه کې عزت ولټوو الله تعالی به مو ذلیله کړي.

انگلیسی

Allah gave us honor through Islam If we ever seek honor through anything else, Allah will humiliate us.Umar Ibn Al-Khattab (may Allah be

اهمیت و ضرورت اخوت و همکاری بین مسلمانان، به ویژه در بین همسایه گان

اهمیت و ضرورت اخوت و همکاری بین مسلمانان، به ویژه در بین همسایه گان

ارائه: محمد داود مهاجر

در دین مقدس اسلام، عموم مسلمانان به خصوص همسایه ها حیثیت یک تعمیر را دارند، که هر خشت آن فردی از امت اسلامی است که در میان خود تکیه گاه و تقویه کننده یک دیگر اند. مسلمانان جهان اسلام در میان خود به منزله یک وجود، یکی به دیگری توسط ریسمان ایمان بسته شده اند که بدون اخوت اسلامی، هیچ رنگ، نژاد، قوم، زبان و منطقه را نمی شناسند و تنها به اساس ایمان یکی به دیگر وابسته اند.
رسول اکرم (ص) نیز در این مورد فرموده اند که مؤمن از برای مؤمن مانند یک تعمیر اند که یکی دیگری را محکم میسازد.(متفق علیه)
از دیدگاه آیات قرآن کریم تمام مسلمانان دنیا عموماً و به طور خاص همسایه ها با همدیگر برادران اند. اخوت اسلامی و برادری بین مسلمانان مرز را نمی شناسد و همه دولت های اسلامی را وطن و میهن اسلامی میدانند.
آنها تنها یک سخن را می شناسند و آن اینکه اخوت و برادری بین مسلمانان برادری دینی (اسلامی) است و حتا برادری اسلامی از برادری نسبی کرده بهتر است.
مسلمانان اگر در شرق زندگی میکنند یا در غرب و یا در همسایگی یکدیگر، باید یک فکر و درد داشته باشند؛ بدین معنی که اگر در شرق یا غرب بالای مسلمانان ظلم صورت گیرد، تمام مسلمانان جهان باید دردمند شده و در کنار آن ایستاده شوند.
رسول الله (ص) در این مورد فرموده اند که صفت مؤمنین در دوستی، محبت و عطوفت(مهربانی) مانند یک جسم است که وقتی یک عضو آن دردمند شود، سایر اعضاء آن نیز به درد می آورد.
الله تعالی نیز در آیت ۲ سوره المائده فرموده است، که مسلمانان باید باهم تعاون و همکاری نمایند و از تجاوز به مال و جان همدیگر پرهیز کنند. این آیه مبارک در تعاون و همکاری بین مسلمانان یک اصل بزرگ است که دلالت به اهمیت همکاری و اخوت بین مسلمانان می کند. امت اسلامی به سعادت و نیکبختی نخواهد رسید تا زمانیکه فرد فرد مسلمان و کشورهای اسلامی این فکر را داشته باشند که ما در قبال یکدیگر مسؤولیت داریم و باید برای سعادت و نیکبختی تمام مسلمانان و نیز دین مقدس اسلام تلاش نمائیم.
وحدت و مشترکات مسلمانان جهان قرار ذیل می باشد:
وحدت هدف: هدف تمام مسلمانان یکی است و آن اینکه بندگان یک پروردگار اند و عبادت آن رب العالمین را انجام دهند.
چنانچه الله متعال در آیه ۵۶ سوره الذاریات فرموده است که ما انس و جن را صرفاً برای عبادت خلق نموده ایم.
وحدت عقیده: تمام مسلمانان به یک پروردگار عقیده دارند و امت یک رسول هستند.
وحدت قیادت: قائد و رهبر همه مسلمانان یکی است و آن حضرت محمد (ص) می باشد که دراين کسی اختلاف ندارد.
وحدت تشریع: شریعت همۀ مسلمانان دین مقدس اسلام است و آن عبارت از قرآن و سنت پیامبر (ص) می باشد.
این مشترکاتی است که مسلمانان را امت واحد گردانیده است، طوریکه الله متعال در آیه ۹۲ سوره الانبیاء فرموده است که دین شما، دین یگانه است و من پرودگار شما هستم و امر کرده است تا تنها او تعالی را بپرستیم.
مسلمانانی که همسایه گان اند نسبت به عام مسلمانان یکی بر دیگری حقوق بیشتری دارند. کشور ما در جوار آن کشورهای اسلامی قرار دارند مانند: پاکستان، ایران، تاجکستان، ازبیکستان و ترکمنستان؛ پس مناسب است که ما کشورهای اسلامی و همجوار در بین خود محبت، دوستی، همدردی، غمشریکی و احترام متقابل داشته باشیم. الله تعالی در آیه ۳۶ سوره النساء بندگانش را به نیکی و کمک با همسایه های نزدیک و دور امر کرده است.
به اساس آیت فوق باشندگان کشورهای اسلامی با یکدیگر همسایه گان اند و لازم است که همه حقوق همسایگی را مراعات نموده و وحدت و همبستگی شان را حفظ کنند.
رسول اکرم (ص) فرموده اند که همسایه به سه قسم است، بعضی از آنها دارای سه حق می باشند، بعضی از آنها دارای دو حق می باشند و بعضی از آنها دارای یک حق. اول آنانیکه دارای سه حق اند، عبارت اند از همسایه مسلمان و خویشاوند(حق مسلمان بودن، حق همسایه بودن، حق خویشاوندی)؛ دوم همسایه مسلمان که دارای حق اسلامیت و همسایگی است، و سوم همسایه کافر که تنها دارای حق همسایگی می باشد.(حلیه الاولیاء، مسند الشامیین للطبرانی)

ادامه خواندن اهمیت و ضرورت اخوت و همکاری بین مسلمانان، به ویژه در بین همسایه گان

هدف نزدیک مجازی ها و احزاب سکولار ناسیونالیست و قومیت گرای محلی

هدف نزدیک مجازی ها و احزاب سکولار ناسیونالیست و قومیت گرای محلی

از نگاه اسلام شناسنامه و عامل هویت بخش انسانها عقاید آنهاست نه نژاد و زبان آنها؛ به همین دلیل الله تعالی انسانها را به کافر و مومن تقسیم کرده و بعد از آمدن پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم کفار آشکار میان انسانها را نیز به ۵ دسته ی اصلی : آشکارِ: «۱- الَّذِينَ هادُوا  2- وَ الصَّابِئِينَ ۳- وَ النَّصارى‌ ۴- وَ الْمَجُوسَ ۵- وَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا»(حج/۱۷) تقسیم کرده است.

در عقیده ی اسلامی فرقی بین اقوام و زبانها وجود ندارد و سرزمینی هم که این مومنین را دور هم جمع می کند و وطن آنها می شود «دارالاسلام»است  که قانون اساسی آن بر اساس اسلام است  و رهبر ان هم مسلمان است. در اینجا فرق ندارد این حاکم دارای چه مذهب اسلامی است مهم این است مسلمان باشد و مهم هم نیست که قانون اساسی بر اساس کدام مذهب اسلامی باشد.

در اینجا اولین هدف نزدیک سکولاریستها(= مشرکین= احزاب) این است که این انسجام را با معرفی کردن هویتی جعلی نژادی از بین ببرند و هویت عقیدتی و جهانی مومنین را تبدیل به هویتی جعلی نژادی و محلی و بومی کنند تا با تجزیه ی مومنین به راحتی آنها را تحت حاکمیت خود قرار دهند.

در عصر حاضر کفار سکولار جهانی و احزاب سکولار محلی بسیار تلاش کردند که این طرح را در ایران و افغانستان نیز پیاده کنند اما انقلاب در ایران و افغانستان پیروز شد و دارالاسلام ایران و امارت اسلامی افغانستان که همه ی اقوام و مذاهب اسلامی در آنها مشارکت داشتند شکل گرفت و کفار سکولار جهانی و منطقه ای و بومی از اینکه این قیامها تبدیل به جنگهای محلی و منطقه ای بکنند شکست خوردند.

تبدیل کردن انقلاب و جهاد اسلامی به حرکتی قومی و نژادی و جدا شدن از بدنه ی یکپارچه ی مسلمین که همه ی مومنین این انقلاب و این دارالاسلام را انقلاب خود و وطن خود ندانند یعنی حرکت در مسیر اهداف کفار و پذیرش شکست برای خود و تقدیم پیروزی به کفار سکولار داخلی و اربابان خارجی آنها.

پس فریب شعارهای نژادپرستان و قوم پرستان و حتی مذهب گرایان کوتاه فکر را نخوریم . هویت ما و شناسنامه ی همه ی ما اسلام و عقیده ی اسلامی ماست و وطن ما دارالاسلام.

جایگاه و موقعیت کفار اهل کتاب نزد مسلمین صدر اسلام و مقایسه آن با  رابطه موجود مذاهب اسلامی با همدیگر

جایگاه و موقعیت کفار اهل کتاب نزد مسلمین صدر اسلام و مقایسه آن با  رابطه موجود مذاهب اسلامی با همدیگر

ارائه دهنده : کارزان شکاک

اگر این تعبیر صحیح باشد، می توانیم بگوییم در ابتدای دعوت بین اسلام و نصرانیت و یهودیت پیمان آتش بس حاکم بود، و فضای نبرد با بت پرستی و سکولاریسم آغاز شده و به مسیر خود ادامه می داد و از دو جنبه می توانیم این مسأله را مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم :

۱- نمایندگان سکولاریست (مشرک)  که از مکه آمده بودند نزد یهودیان یثرب رفتند و از آنها پیرامون دین رسول الله صلی الله علیه وسلم  سؤال کردند؛ آنها جواب دادند که از محمد سه سؤال بپرسید اگر صحیح جواب داد فرستاده ی خداست وگرنه دروغگو و آنچه می گوید ساخته و پرداخته ی خودش است : ۱- درباره ی ذی القرنین ۲- اصحاب کهف ۳- روح. پیامبر خدا این سؤالها را جواب داد.

سکولاریستها حداقل دریافته بودندکه منشأ یهودیت و دین محمد صلی الله علیه وسلم یکی است. نزدیکی مسلمانان و اهل کتاب و حداقل وجود وجوه مشترک بین آنها نزد سکولاریستها یک حقیقت بدیهی بود و آنان شاهد بودند که هنگام پیروزی فارس بر روم مسلمانان اندوهگین شدند و سکولاریستهای قریش  خوشحال. تا این آیه ی قرآن ناز شد و خداوند فرمود :

:«… رومیان شکست خوردند، در نزدیک ترین سرزمین، ولی بعد از شکستشان، در ظرف چند سالی، به زودی پیروز خواهند گردید. فرجام کار در گذشته و آینده از آن خداست و در آن روز است که مؤمنان از یاری خداوند شاد می گردند. خداوند هر که را بخواهد یاری می دهد و او شکست ناپذیر و مهربان است». سورۀ روم آیۀ ۵-۱

سبب شادی مسلمانان به پیروزی رومیان و شکست ایرانیان این بود که در آن روز رومیان کفار اهل کتاب نصرانی (دشمنان شماره ۳مومنین) و فارس ها  کفار شبه اهل کتاب (دشمنان شماره ۲ مومنین)  بودند؛ چون یهود و سکولاریستها (مشرکین) دشمنان شماره یک مومنین هستند.

۲- جنبه ی دوم مربوط به ناحیه ی عملی با نمایندگان نصرانی است که جهت گفتگو با پیامبرصلی الله علیه وسلم  به مکه آمده بودند و ابن اسحاق خبر آن را چنین نقل کرده است :

پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم  در مکه بود. حدود بیست نفر از مسیحیان که از طرف مهاجران حبشه از نبوت او اطلاع یافته بودند به مکه آمدند. پیامبر را در مسجد دیدند. در حالی که اهل قریش به دور کعبه پراکنده بودند و آنها را می نگریستند. با پیامبر صلی الله علیه وسلم  به پرسش و پاسخ نشستند. همین که ندای روح بخش قرآن را شنیدند، چشمانشان پر از اشک گردید و به ندای پیامبر صلی الله علیه وسلم  لبیک گفتند، به پیامبر صلی الله علیه وسلم  ایمان آوردند و اورا تصدیق کردند. هنگامی که نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم  برخاستند، ابوجهل همراه عده ای از قریش راه را بر آنان گرفته خطاب به آنها گفتند: چه مردم بدی بودید! هم کیشانتان شما را فرستاده بودند که برایشان پیرامون این مرد خبر ببرید. شما هنوز با او ننشسته بودید که از دین خود پشیمان شدید و گفتارش را تصدیق کردید. اما گفتار قریش آن گروه را از پیروی محمد صلی الله علیه وسلم  و اسلام بازنداشت، بلکه خطاب به آنها گفتند : سلام بر شما ما جاهلانه با شما برخورد نمی کنیم. دین شما برای شما و دین ما برای ماست.[۱]

این روایت اگرچه ایمان آوردن این نمایندگان را می رساند اما وجود رابطه ی نزدیکی در اسلام با نصرانیت و یهودیت را در ضمن بیان می دارد، به ویژه که بقیه ی نصرانی های مکه بر حقانیت رسالت محمد صلی الله علیه وسلم  گواهی دادند. باید حرکت اسلامی نیز در هر جا صلاح ببیند آتش بس کند و پیمان دوستی ببندد؛ بدون اینکه به باطلی اقرار کند یا موافقت خود را با عقیده ی کافری اعلام نماید. وجه مشترک و مرکز تقاطع تمام شریعتهای آسمانی- صرفنظر از اختلافات جزئی و اینکه غیر از اسلام بقیه ی آنها دچار تحریف شده اند- این است که منشأ همه ی آنها خداست.

حالا که ما به اهمیت موضوع و رابطه ی بین شریعتهای نسخ شده ی اهل کتاب و اسلام و تاکید بر نقاط مشترک و یافتن راه حلی جهت مصالح خداپرستان پی برده ایم، عاقلانه تر نیست که در مورد مذاهب موجود در دایره اسلام نیز برخوردی اسلامی داشته باشیم؟ آیا نقاط مشترک بین شریعتهای نسخ شده ی اهل کتاب با اسلام بیشتر است یا نقاط مشترک بین مذاهب اسلامی با اسلام؟ آیا نقاط مشترک منحرفترین مذهب منتسب به اسلام بیشتراز مشترکات کفار اهل کتاب به اسلام نیست؟ آیا اینها به اسلام نزدیکتر نیستند؟

لطفا بیدار شویم، غفلت و در جا زدن بس است.


۱- السیره النبویه، ج ۲، ص ۳۲

 شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله :اگر دقت کنید اهل جهاد و مسلمین شريعت گرا دشمناني چون آمريكا و ناتو را در برابر خود دارند كه قدرت برتر دنيا هستند، چگونه مي توان با وجود اينها حكومت اسلامي تشكيل داد؟

اگر دقت کنید اهل جهاد و مسلمین شريعت گرا دشمناني چون آمريكا و ناتو را در برابر خود دارند كه قدرت برتر دنيا هستند، چگونه مي توان با وجود اينها حكومت اسلامي تشكيل داد؟

(سلسله درسهاي: پرسش از ما و شما،  پاسخ ساده از استاد مجاهد : ابوحمزه المهاجر هورامي )[۱]

بسم الله والحمد لله؛ اما بعد :

ج :  در همين ابتدا بايد  چند باره بگويم كه در هيچ جنگي – غير از غزوه حنين با درسهايي كه داشت –  مسلمين هرگز نه از نظر تعداد و نه از نظر تجهيزات نظامي بر دشمنانشان برتري نداشته و حتي مساوي هم نبوده اند. البته كساني كه از الفباي جنگ سر رشته اي داشته باشند و يا حداقل آثار كساني چون سان تزو را مطالعه كرده باشند خواهند فهميد كه قواعدي كلي بر جنگ حاكمند كه تاريخ بشريت را پوشش داده و در طول زمان و مكان تغييري نمي يابند و قواعد خاص جنگ هم تابع اسباب ويژه اي هستند كه  تنها كساني مي توانند در مورد آن صحبت كنند كه در قواعد كلي جنگ تخصص داشته باشند.

 صحبت در مورد جنگ  به صورت عمومي و جهاد و قتال به صورت اخص در اسلام گسترده است و از حوصله ي يك سوال چند سطري خارج مي باشد، اما آنچه لازم به ذكر است اينكه تمام كساني  كه  اين شبهات را پخش كرده و در برابر «الجماعة» و مجاهدين شريعت گرا قرار گرفته اند هيچ تخصصي در اين زمينه ندارند و مشتي درسخوانده ي كتابخانه اي و كاريكاتور ماهواره اي دين فروش و منافق و يا علماي ذليل در سرزمينهاي كفار و تحت كنترل احزاب مرتد سکولارهستند كه  از باز و بسته كردن يك اسلحه ي سبك هم عاجز بوده و حتي روش جنگيدن با يك چاقو را نيز بلد نیستند چه رسد به  اينكه از كاربرد يك نارنجك يا بمب يا موشك آگاه باشند و تنها چيزي كه به آنها رسيده است ترس و هراس و واهمه است و …. . اين در حالي است كه از الفباي فقه اسلامي اين است كه تنها كسي مي تواند در مورد چيزي فتوا دهد كه فقه و تخصص آن چيز را داشته باشد.

 به هر حال ، در غزوه ي احزاب (سکولاریستها) که به غزوه خندق هم مشور است، سكولاريستهاي قريش تمام متحدين خود را با خود همراه كرده بودند، از دين يهود و يهوديان و منافقين مسلمان نماي داخل مدينه و اطراف آن به عنوان يك ابزار و وسيله استفاده مي نمودند. يهوديان وظيفه ي جاسوسي را بر عهده گرفته بودند و منافقين نيز از دورن  در جنگ رواني و سست نمودن اراده و ايمان مسلمين  جهت جهاد و مبارزات مسلحانه فعاليت داشتند.

منافقين در هنگام محاصره همه جانبه ي مسلمين  با  آنكه در كندن خندق مشاركت داشتند و خود را به ظاهر شريك مسلمين در اين مصيبت مي دانستند اما به اصحاب مي گفتند رسول الله صلي الله عليه وسلم  وعده ي فتح روم وقيصر و كسرا را به ما مي دهد اما نمي توانيم برويم دستشويي !! .

با اين وجود ديديم كه مسلمين هم كسرا را فتح كردند هم روم و قسطنطنيه را و اسلام به سراسر دنيا رسيد ولاكن المنافقین لا یعلمون. منافقين كنوني هم  كه در قالب اخوان الشياطين و نجدی ها آل سعود و دين فروشان خورده پاي بومي منتسب به تصوف و غیره فرو رفته اند همان جملات را در قالب ديگري بيان مي كنند. اينها مي گويند تا زماني كه آمريكا وجود دارد و مي تواند ناتو و ساير قدرتها را با  خود همراه كند و تا زماني كه  ما اسلحه و مهمات آنها را نداريم  نبايد در برابر اشغالگريهاي آمريكا بايستيم و مثل عراق و كوردستان عراق و افغانستان و يمن و صومال و مصر و پاكستان وغيره هرچه از ثروت و ذخاير و ناموس و غيره  خواست در اختيارش قرار دهيم  و هر قانون و حكومتي هم كه بر ما تحميل كرد قبولش كنيم  تا كي؟ تا زماني كه دلش را به دست بياوريم و راضيش كنيم از طريق بازيهاي انتخاباتي قدرت را به قانون شريعت الله  واگذار نماند !. اما ديديم كه در كشورهايي مثل تركيه و عراق آمريكا را راضي نمودند و خودشان جانشين نوكران قبلي شدند،  اما هرگز قانون شريعت جايگزين قانون كفري سكولاريسم  نشده و نخواهد شد و بلكه خودشان به نوكراني وفادارتر براي آمريكا و خطرناكتر براي مسلمين تبديل گشتند.

براي اين منافقين سبك مغز دنيا دوست،  آمريكا و قدرت نظامي و مادي آن جايگزين الله متعال و قدرت بي كران آن گشته است. و العياذ بالله چنين مي پندارند كه بدون خواست و اراده ي امريكا هيچ تغييري در دنيا رخ نمي دهد. البته با آنكه بر زبان نمي رانند اما منظورشان اين است كه فقط مسلمين نمي توانند بر خلاف اراده ي آمريكا كاري انجام دهند و گرنه هوشي مينه در ويتنام و كاسترو در كوبا و ديگران مي توانند هر كاري بكنند اما مسلمين نه! چر ؟ چون در ميان مسلمين موجودات فاسد و خائن دنيا دوستي مثل آنها وجود دارد و بايد گفت تا زماني كه اين موجودات در راس کار هستند هيچ تغييري در زندگي مسلمين رخ نخواهد داد چه رسد به اينكه بتوانند دشمنان خارجي را بيرون برانند. چون جسمي كه از دورن فاسد و بيمار گشته باشد قدرت مقابله با دشمن خارجي را ندارد هر چند كه اين دشمن خارجي يك پشه يا مگس باشد.

اين منافقين و مرتدين سكولار از درون مسلمين را فاسد و بيمار كرده اند. اينها  عملاً به آمريكا  ايمان آورده و مومنين به طاغوت و آمريكا هستند نه الله متعال. اما مومنين مسلمان به الله اعتماد و اطمينان دارند و يقين دارند كه هركسي كه قانون الله را ياري برساند الله متعال نيز به اندازه ي شايستگيش به وي ياري مي رساند و در اين راه  بايد آزمايشاتي را نيز در آزمايشگاه قتال و جنگ مسلحانه بگذراند. الله متعال مي فرمايند: أَمۡ حَسِبۡتُمۡ أَن تَدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ وَلَمَّا يَأۡتِكُم مَّثَلُ ٱلَّذِينَ خَلَوۡاْ مِن قَبۡلِكُمۖ مَّسَّتۡهُمُ ٱلۡبَأۡسَآءُ وَٱلضَّرَّآءُ وَزُلۡزِلُواْ حَتَّىٰ يَقُولَ ٱلرَّسُولُ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ مَتَىٰ نَصۡرُ ٱللَّهِۗ أَلَآ إِنَّ نَصۡرَ ٱللَّهِ قَرِيب (البقرة:٢١٤)


[۱] تاریخ این پرسش و پاسخ به دهه ۸۰ شمسی بر می گردد.

انواع مولوی ها و مُلاها در برخورد با مغلولهای سکولار قدیم و جدید

انواع مولوی ها و مُلاها در برخورد با مغلولهای سکولار قدیم و جدید

به قلم: محمد اسامه

مغولهای قدیم تابع یهودیت و نصرانیت و مجوس و صابئین و اسلام نبودند بلکه در اصطلاح شرعی کسانی که تابع هیچ یک از این مذاهب نباشند تحت عنوان مشرک از آنها یاد می شود که امروزه با اسم سکولار شناخته می شوند.

سکولاریستها آشکارا می گویند که این قوانین و برنامه های ما از سوی الله نیامده بلکه خود ما مستقل از الله این قوانین را ساخته ایم و به این شکل به صورت مستقل از الله قانون تراشی می کنند هر چند بعضی از مسائل شریعتهای آسمانی را نیز قبول داشته باشند.

مغولها با دستچین کردن قوانین مختلف بودائی و شمنی و اسلام و نصرانیت و یهودیت و … قانونی برای خود تراشیدند که اسم آن را گذاشته بودند «یاسا» یا «یاسق». امروزه نیز سکولاریستها در پارلمانها قوانین مختلفی برای خود تراشیده اند همچنانکه مشرکین صدر اسلام در پارلمان خود «دارالندوه» برای خود قانون تراشی می کردند.

به هر حال هنگامی که خبر تصرف دروازه‌های شرقی مصر توسط مغولها (تاتار) به مردم رسید علما به دو دسته تقسیم شدند:

دسته‌ای از علما سکوت را برگزیدند چون می‌گفتند این امر فتنه است زیرا تاتارها هرگز توسط کسی شکست نخورده‌اند و دعوت برای جنگ با آنان مانند خودکشی کردن است.

دسته‌ی دیگری از علما فکر کردند که اشغال مصر توسط مغولها امری قطعی می‌باشد بنابراین تصمیم گرفتند که نصیحت کردن و روشنگری را ادامه دهند تا نسل جدیدی از جوانان را پرورش دهند که توانایی آزادسازی مصر را بعد از اشغال قطعی آن توسط مغولها داشته باشند و خود را «علمای تجدید» نام نهادند.

اما در آنجا فقط یک عالم وجود داشت که با هیچکدام از آن علما موافق نبود و دریافت که ترک مصر و تحویل دادن آن به مغولها، خیانت بزرگی است و سخن گفتن را در هیچ موردی از دین در این لحظه جایز نمی‌دانست مگر اینکه مردم را بدون هیچ ترسی برای جهاد و جنگ با مغولها وادارد زیرا جهاد در این شرایط بر تمامی مسلمانان فرض عین است. این عالم به تنهایی، فرماندهی این جنگ فکری و روانی را بر عهده گرفت تا ذلت و بی‌تفاوتی را از وجود مردم و ترس را از قلب‌هایشان و دنیادوستی را از ذهن‌هایشان بیرون بکشد.

اینگونه شد که تاریخ، علمایی را که در انجام وظایفشان کوتاهی کرده‌اند به فراموشی می‌سپارد در حالی که نام آن یک عالم را در بینشان جاودانه می‌کند، او «عز بن عبدالسلام» ملقب به «سلطان العلماء» است؛ کسی که فرمود: «هر کس در سرزمینی که زنا در آن رواج یافته است از حرام بودن ربا برای مردم حرف بزند خیانت کرده است».

نقش‌آفرینی علمای ربانی اسلام در هر مکان و زمانی این چنین است.با این وجود این روزها که همه شاهد هجوم بی سابقه ی جنگ سرد و گرم کفار سکولار (مشرک) جهانی و احزاب سکولار محلی و دارودسته ی منافقین (سکولار زده ها) به سرزمینهای اسلامی هستیم و حتی بسیاری از سرزمینهای اسلامی را مستقیم و غبر مستقیم به اشغال خود در آورده اند و  اثرات جنگ روانی و تبیلغی آنها را در اطرافیان خود و در جامعه ی خود مشاهده می کنیم عده ای از مولوی ها و مُلاهای فسل شده و تاریخ گذشته با تکرار مسائل اختلاف انگیز فقهی و تاریخی نه تنها باعث انحراف افکار عمومی می شوند بلکه از مردم برای خود نان و اعتبار می خرند.

?آیا حیف نیست امروزه نام برخی را عالم و خدمتگزار دین بگذاریم؟

مجاهدین در آزمایش شدید الهی

مجاهدین در آزمایش شدید الهی

به قلم: روز الدین

 طبق سنت الهی به هر اندازه ائیکه مجاهدین و داعیان راه الله سبحانه و تعالی مورد فشار و ظلم قرار گیرند به همان اندازه ثابت قدم و استوار میگردند. طوریکه مجاهدین علی رغم این همه فشار ها و قتل عام ها از طرف آمریکا و ناتو و سایرکفار علاوه برین که عقب نشینی نکرده اند، بلکه به صورت دوامدار به تعداد این مجاهدین افزوده میشود.

از طرفی ممالک غربی و شرقی از قبیل امریکا و متحدینش، روسیه، و غیره همواره در تلاش اند تا منافع سیاسی خود را در سرزمینهای اسلامی حفظ نمایند.  ولی نصرت الهی نزدیک است و همه روزه به تعداد مجاهدین افزوده میشود، این خود نمایانگر آن است که در آیندۀ نه چندان دور، تحولی عظیم در سرزمینهای اسلامی به وقوع خواهد پیوست.

واقعات شرق میانه نمایانگر آن است که امت اسلامی دیگر در خواب غفلت نبوده و بیدار میشود. این امت حدوداً یک قرن است که به خواب غفلت و بی خبری از نظام خالقش فرو رفته و درنتیجه الله سبحانه و تعالی کفار را برین امت غالب ساخت. اما اکنون که این امت بزرگ روبه بیدار شدن است، و درک کرده است که هیچ نظامی جز نظام اسلام در تحت خلافت اسلامی نمیتواند مشکلات دنیوی و اخروی آنان را حل نماید، بناً زود است که الله سبحانه و تعالی حالت رقت بار این امت را تغیر داده و آن را با حکومت خویش عزت بخشد. طوریکه وی سبحانه و تعالی چنین میفرماید:

إِنَّ اللّهَ لاَ یغَیرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یغَیرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللّهُ بِقَوْمٍ سُوءاً فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ ‏- سوره رعد آیه  11/خداوند حال و وضع هیچ قوم و ملّتی را تغییر نمی‌دهد (و ایشان را از بدبختی  به خوشبختی، از نادانی به دانائی، از ذلّت به عزّت، از نوكری به سروری ، و . . . و بالعكس نمی‌كشاند) مگر این كه آنان احوال خود را تغییر دهند.هنگامی كه خدا بخواهد بلائی به قومی برساند هیچ كس و هیچ‌چیزی نمی‌تواند آن را (از ایشان) برگرداند، و هیچ كس غیر خدا نمی‌تواند یاور و مددكار آنان شود.”

بناً ما مسلمانان باید موارد ذیل را درک نمائیم:

هیچکدام ازین حکام خائن و مستبد دلسوز شما نبوده و تا زمانی به شما آسیب نمی رسانند، که منافع شان تأمین باشد. اما به مجردیکه منافع آنان از مجرای دیگری متصور باشند، همین اشخاصب به عنوان خطرناک ترین دشمنان شما ظاهر خواهند شد. طوریکه برادران و خواهران ما در سرزمین های عربی و شرق میانه با آن دست و پنجه نرم میکنند.

هیچ یک از دولت های سکولار غربی و شرقی و حتی حکام خائن سرزمین های اسلامی نیز به شما دلسوزی نداشته و همواره در پی منافع خود میباشند. اینان اگر منافع خود را در موجودیت حکومت مستبد بر شما ببینند، همان حکومت را حمایت خواهند کرد، مثلاً باید سوال شود که امریکا یکی از حامیان نزدیک حکام شرق میانه، مصر و تونس بود، پس چرا هیچ گاهی از ظلم و ستم این حکام خم بر ابرو نمی‏آورد؟ جواب این است که منافع امریکا در موجودیت این حکام تأمین بود. اما زمانیکه مردم مسلمان از ظلم و ستم این حکام به ستوه آمدند و مقابل آنان قیام نمودند، اینجاست که امریکا درک کرد که نمیتوان از خیزش های این مسلمانان جلوگیری کرد. و خواهی نخواهی این حکومت ها سرنگون خواهند گردید. بناً امریکا و سایر ممالک غربی در پی سوق دادن این خیزش ها به نفع خود شدند. طوریکه در مصر چنین اتفاق افتاد.

امت اسلامی باید درک کنند که؛ همان طوریکه که گفته اند خائن خائف است، بناً حکام خائن از اتحاد و همدست شدن توده ئی ازین امت در هراس اند. اینان آنقدر از بیداری امت اسلامی در هراس اند که دعوت گران راه الله سبحانه و تعالی را به نام های مختلف برچسپ زده و در بند و زنجیر می‏اندازند. ولی تجارب بهار عرب نشان میدهد که هرگاه مردم باهم متحد شده و صرف خواهان تغیر نظام و تعویض آن با نظام الله سبحانه و تعالی گردند، مطابق آیۀ شریفۀ فوق و سایر آیات در قرآن الله سبحانه و تعالی حالت آنان را تغیر میدهد. یعنی این خیلی مهم است که امت اسلامی درک کند که تغیر امکان دارد، توقف ظلم و ستم، بی عزتی امت اسلامی، بی عزت شدن خواهرانمان، قتل عام اطفال و کودکانمان و تمام مشقات کاملاً ممکن میباشد، اما به شرطیکه خودمان خواستار آن شویم.

هیچ نظامی در زندگی نمیتواند مشکلات امت اسلامی را حل نماید، مگر نظامیکه از طرف خالق مان الله سبحانه و تعالی برای هدایت بشریت فرستاده شده است. و یگانه مرجعیکه میتواند اسلام را به صورت درست تطبیق نماید همانا خلافت اسلامی است و بس. پس بر ما مسلمانان فرض است که از نظام های ساختۀ دست بشر سرباز زده و برای اقامۀ خلافت اسلامی تلاش نمائیم.

جزاکم الله خیراً کثیرا

جلو دشمنان پنهان داخلی در لباس مولوی و آخوند و ماموستاهای تاجر دین و مردم را بگیریم

جلو دشمنان پنهان داخلی در لباس مولوی و آخوند و ماموستاهای تاجر دین و مردم را بگیریم

به قلم: ابوابراهیم هورامی

جهاد برای «بازگشتن به خویشتن و تغییر اساسی و ریشه ای مسلمین» با پیروی از اصل «إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ»(رعد/۱۱) و الگو برداری از نمونه ی رسول الله صلی الله علیه وسلم و سایر پیامبران جهت «عوض کردن وضع موجود» استراتژی خطیر و مهمی است که جنبش بیداری اسلامی نباید یک قدم از آن عقب نشینی کند و حق ندارد در این زمینه امتیازی به طاغوتها[۱] در معامله بر سر مفاهیم چهارگانه ی دین[۲] بدهد.

مومنین اهل دعوت خود را با این جهاد نفس گیر و پرمشقت در زیر پرچم دارالاسلام که نماینده ی «الجماعة» است همگام و هم سرنوشت می دانند و با اتحاد و وحدت با تمام کسانی که در این مسیر مبارک قدم گذاشته اند برای بازگشت به زندگی مومنانه و گرفتن مطالبات اسلامی خود با تمام نیرو جهاد و مبارزه می کنند.

بدون شک در این مسیر مبارک کسانی از دارودسته ی منافقین یا سکولار زده ها در لباس یکی از تفاسیر و مذاهب اسلامی و با ادبیاتی شبه اسلامی که خودشان را عاقلتر از پیامبر و اصحاب هم می دانستند چه رسد به امثال ماها «وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ ۗ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَٰكِنْ لَا يَعْلَمُونَ» (بقره/۱۳) پیدا می شوند که در برابر این مسیر شبه پراکنی می کنند و سعی دارند زندگی تحت جاهلیت موجود را تحمل بار و توجبه کنند و یا مسلمین را در مسیر اهداف سکولاریستی قرار دهند.

این گرایش مخرب داخلی بدون شک جزو اثر گذارترین مکانیسم های جاهلیت و بخصوص کفار سکولار جهانی و احزاب سکولار و مرتد محلی جهت منحرف و محصور کردن خواسته های اساسی مومنین در چهار دیواری بازی های سیاسی شبه اصلاح طلبانه در قالب جماعتها و فرقه ها و احزاب و دسته های مختلف و متفرق و خوشنود کردن مسلمین به حداقل تغییرات جزئی و روبنایی مثل ریش گذاشتن یا حجاب داشتن و سیواک زدن و … و تهی کردن مغز آنان از فکر  تغییر اساسی در خود و جامعه و رهائی از استثمار و بی عدالتی  و جاهلیت موجود است.

اگر این دشمنان پنهان داخلی و سکولار زده ها موفق به پیاده کردن چنین سناریو و پروسه ای در برابر بیداری اسلامی و حرکت رو به جلو «الجماعة» شوند و مسلمین هم به ماهیت مخرب این موجودات پی نبرند، همچنان بردگان جاهلیت و این دست از تاجران دین باقی می مانند و تمام فعالیتها و مبارزات اینها با نظامهای جاهلی نیز هر بار به سازش ختم می شود.

  چون در میان مسلمین حتماً کسانی هستند که به سخنان فریبنده و آتشین این تاجران دین گوش می دهند چنانچه الله تعالی می فرماید: وَفِيكُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ ۗ (توبه/۴۷) به این ترتیب هر اندازه دامنه ی فعالیت این دشمنان پنهان داخلی وسیع تر شود و افراد بیشتری از میان مسلمین را به خود جذب کنند به همان درجه جاهلیت و دشمنان دین و بخصوص کفار سکولار جهانی و احزاب سکولار و مرتد محلی با خیال آسوده تری به یارگیری در میان جوانان مسلمان و بهره کشی از آنها و خرج کردن آنها در راه اهداف ضد اسلامی و سکولاریستی خود می پردازند.

مسلمین باید بدانند که این سکولار زده هایی که در قالب شیخ و مِلا و مولوی و آخوند و ماموستا با ادبیات شبه اسلامی به تخدیر و هدایت آنها در مسیر اهداف کفار سکولار مشغول هستند دشمنانی هستند که باید از آنها حذر داشت: هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ (منافقون/۴) اینها خودشان دشمنند از آنان بپرهيز و حذر داشته باش خدا بكشدشان تا كجا منحرف شده و انحراف يافته‏ اند؟

پس برادر و خواهر اهل دعوت و جهادم این را بدان:  این دسته از انسانها همیشه وجود داشته و خواهند داشت و امر مختص زمان ما نیست اما هر چه مسلمین از این جریان مولوی ها و ماموستاها و آخوندهای خائن دورتر باشند، به همان اندازه طرح ها و سناریوهای دشمنان شکست می خورند و یأس کفار سکولار جهانی و احزاب سکولار و مرتد محلی نیز افزایش می یابد.


[۱] ظاغوت یعنی کافر. در میان انسانها کفار اصلی عبارتند از: ۱- الَّذِينَ هَادُوا ۲- وَالصَّابِئِينَ ۳- وَالنَّصَارَىٰ ۴- وَالْمَجُوسَ ۵- وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا

[۲]  1- قدرت حکومتی ۲- قانون و برنامه۳- اطاعت کردن و فرمانبرداری ۴- مجازات و پاداش