جوانان بلوچ و دام سکولاریستهای دارودسته ی رجوی و مجازی های سهابی

جوانان بلوچ و دام سکولاریستهای دارودسته ی رجوی و مجازی های سهابی

به قلم: عبدالرحمن براهوئی

نزدیک به ۸۰سال پیش سکولاریستهای انگلیسی به همراه سکولاریستهای پنجابی و بلوچهای سکولار بومی مردم مسلمان بلوچستان پاکستان را با شعارهای لیبرلیسم و فدرالیسم و غیره در مردابی فروبرده اند که با هر دست و پا زدنی بیشتر در آن فرو می روند و همه ی ما ثمره ی  اسفناک ۸۰ سال حاکمیت سکولاریستها و فدرالیسم را در این ایالت بلوچ نشین می بینم.  

در میان بلوچهای ایران نیز کسانی وجود دارند که گاه با نام دفاع از اهل سنت و گاه با شعار رسمی دعوت برای سکولاریسم و فدرالیسم سعی دارند کپی از بلوچستان پاکستان را برای بلوچهای ایران ارائه دهند.

حبیب سربازی که جوانی سکولار و مجازی و حراف است سالها برای جنگ روانی و تبلیغ سکولاریسم آنهم از کانال نافرمانی مدنی آنهم با پشتوانه ی رسانه ای شبکه های ماهواره ای وابسته به آل سعود و امارات چون کلمه و نور و غیره تلاش کرد؛ اما  اخیرا با گشتوانه ای که از دارودسته  سکولار رجوی به دست آورده است فعالیت و دعوت مدنی پوشالی خود را به مبارزه مسلحانه تبدیل کرده‌ است.

 حبیب سربازی و بهمن و مهیم و… تنها یک ابزار در دست دارودسته ی رجوی است و دارودسته ی رجوی نیز خودشان ابزار دست آمریکا و ناتو هستند که از سوی آل سعود حمایت مالی می شوند و هدف این گروه خائن و جنایتکار برای تمام ملت ایران و جهان مشخص شده است.

 جونان مسلمان بلوچ باید بدانند که این سکولاریستها با شعارهای دفاع از اهل سنت یا دفاع از قوم بلوچ در حال خرج کردن بلوچها در راه اهداف آمریکا و ناتو هستند و تفاله هایی چون حبیب و بهمن ومهیم و غیره که نسخه های اربابان غربی را به زبان بلوچی نشخوار می کنند بومی هایی هستند که در خیانت به دین و ملت و خاک خود شغل خیانت را انتخاب کرده اند، همان کاری که دارودسته ی جولانی در مدت ۸ سال جنگ ایران و عراق انجام می داد.  اینها منافقین آشکار شده ای هستند که: با گرگ‌ها میخورند،با سگ‌ها پارس می‌کنند و با چوپان گریه می‌کنند. پس باید خیلی مواظب بود.

بلوچهای مسلمان و پایبند به قوانین و شریعت الله باید بدانند که امروزه حق و باطل و صفهای جنگجوها برای همه واضح است؛ گروهی در راه خدا می‌جنگند و فعالیت داردند و گروهی در راه کفر سکولاریسم و طاغوت و اجیرانش همچنانکه الله جل جلاله می فرماید: الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ، «آنانی‌که مؤمن اند در راه خدا و آنانی‌که کافر اند در راه شیطان می‌جنگند».

پس هر کسی که برای دفاع از سکولاریستهای کافر جهانی و منطقه ای و محلی بجنگد حالا چه مستقیم سربازی از سربازان آنها باشد و چه با بهانه های قومیت گرائی و مذهب گرائی بخشی از جبهه ی آنها شود بدون شک در راه جاهلیت حرکت کرده است و رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرماید:«ومن قاتل تحت رايةٍ عَمِيَّةٍ ، يغضبُ لعَصَبِيةٍ ، أو يَدْعُو إلى عَصَبِيَّةٍ ، أو ينصرُ عَصَبِيَّةً ، فقُتِلَ ، فقَتْلُه جاهليةٌ (أخرجه مسلم ۱۸۴۸) کسی که زیر پرچمی بدون هدف(صحیح) بجنگد، بنابر تعصب خشم بگیرد یا به سوی قوم گرایی فراخواند یا از روی تعصب یاری رساند و در این مسیر کشته شود مرگ او بر جاهلیت آمده است.

نبرد و كشمكش حاصل بین سکولاریستهای قریش و بین مومنان نه به خاطر سلطه  بر تکه ای خاک بود و نه به خاطر سلطه ی سیاسی،  سلطه ی سیاسی به رسول خدا صلی الله علیه و سلم پیشنهاد شد اما از پذیرش آن خودداری کرد، و بر دعوتش به لا إله إلا الله اصرار كرد تا اینکه موفق به تشکیل دارالاسلامی در مدینه شد.

جوانان مسلمان بلوچ نباید با شعارهای قومی و ناسیونالیستی اشتباهی که بلوچهای پاکستان در ۸۰ سال قبل انجام دادند و فریب سکولاریستها را خوردند و یا اشتباهی که کوردها در سال ۱۳۲۴ در مهاباد مرتکب شدند تا به این ذلت کنونی رسیده اند را تکرار کنند و اجازه ندهند برای اهل باطل و دشمنان قانون شریعت الله و ملت خود قربان شوند که خسران دو جهان را برای خود جمع می کنند.

پس همیشه باید از خودمان بپرسیم که : برائت از سکولاریستها(مشرکین) یعنی چه؟ دارالاسلام کدام است؟  قانونگذار کیست؟  الله یا بشر؟ چه کسی منهج و برنامه زندگی را وضع می کند؟ الله یا بشر؟

جنگ روانی بنگاه تجاری دعوت و اصلاح ایران را نادیده نگیریم

جنگ روانی بنگاه تجاری دعوت و اصلاح ایران را نادیده نگیریم

به قلم: اسعد منگور ( دانشجوی عمران )

بعد از جلسه ی سخنرانی اینجانب در مورد شناسائی طاغوتهای میان انسانها و کفر به طاغوت در یکی از مساجد مهاباد یکی از حاضرین کلاً با صحبت کردن با کنار دستی اش و خنده های بیجا قصد بر هم زدن جلسه و لغو پراکنی در آن را داشت بعد از جلسه، پیامی برای بنده فرستاده که ضمن بیان عین پیام او به ذکر چند نکته نیز اشاره می کنم.

دادش اسعد: تعارف نکنی یه وقت ها ! یه بارکی بگو رتبت چند شده و شماره دانشجویتم میدادی!!! { دانشجوی عمران!!!!!!} اسعد جون تعیین کردن و نکردن فرقه ناجیه دست من و شما نیست اما تمییزنمودن کافر و مرتد و مومن در تخصص شما و برادرانتان است ، !!!! معذرت یادم نبود!!! در ضمن فرقه ناجیه صفات زیادی دارد و فقط حرکت عسگری نیست فدات ، لطفا راجب فرقه ای که فقط خود و دوستانتو جزوه اون میدونی بیشتر تحقیق کن.برادر من هیچ مسلمانی مخالف تحرک نظامی و جهاد علیه کفار نیست، اما بحث مربروط به چگونگی و کیفیت این جهاد است!نگذاریم جهاد بازیچه دست یهود و نصاری شود!!!

در پاسخ به این بزرگوار که در واقع نماینده ی یک جریان فکری دموکراسی خواه و به اصطلاح لیبرال است که آشکارا از اردوغان سکولار و دموکراسی خواه حمایت می کنند چند نکته را یادآوری کنم :

  1. بله من دانشجو هستم و با افتخار به اندازه ی دانشی که دارم و با رعایت حد و حدود خودم  در «دعوت عمومی» مشارکت کرده ام اما دوری شما و امثال شما از ادبیات گفتمانی اسلامی و آلوده شدن به مفاسد رقابتهای ناسالم سکولاریستی شماها را تبدیل به موجوداتی کرده است که با ادب و اخلاق اسلامی و اخوة اسلامی کاملاً بیگانه گشته اید .
  2. به قول شماها “این همه فلسفه بافی ” ثمره ی یک عمر تلاش قرضاوی است که شماها مثل بت به بعضی از نظریات شاذ و اشتباهش چسبیده اید . الفبای فقه اسلامی نزد ما به خط عیلامی نوشته نشده است بلکه به بن بست رسیده هایی مثل  شما خودتان را در برابر حقایق شرعی کور کرده اید . شما تابع هوای نفس و نظریاتی هستید که به خواهشهای پلیدتان جواب بدهد .

همچنانکه زمانی قرضاوی در زبان به جهاد مسلحانه در برابر اشغالگران خارجی  ومرتدین در عراق و افغانستان و.. فتوا داد اما هزاران نفر مثل شماها ککتان هم نگزید و تکانی هم به خودتان ندادید در حالی که جهاد به قول خودتان به در منزلهایتان نیز رسیده بود اما انجامش ندادید. مگر مرغهای مصنوعی که این تفکر پرورش داده توان جهاد دارند؟

البته خود قرضاوی هم در قطر و در کنار پایگاه نظامی آمریکائیان با حاکم قطر دوستی می کرد و با زنش دست می داد و از اردوغان حاکم حکومت سکولار ترکیه حمایت می کرد که عضوی از ارتش ناتو بود و اخوان الشیاطین عراق به رهبری صلاح الدین محمد و علی باپیر و محسن عبدالحمید  و… دوستی با اشغالگران خارجی  ومرتدین داخلی را پذیرفته و در برابر مجاهدین صف آرائی کردند . در افغانستان و سومالی و لیبی و .. هم همینطور .

زمانی که قرضاوی سکولاریستها را مرتد میداند امثال اردوغان مرتد را نمونه یک مسلمان امروزی شناسانده و به ریش تمام  فریب خورده های لیبرالش خندید . چرا ؟ چون مقلدینش را خوب می شناسد.

ادامه خواندن جنگ روانی بنگاه تجاری دعوت و اصلاح ایران را نادیده نگیریم

فرقه ی سعدی قریشی از بستر سازان یارگیری احزاب سکولار و مرتد در میان اهل سنت کردستان

فرقه ی سعدی قریشی از بستر سازان یارگیری احزاب سکولار و مرتد در میان اهل سنت کردستان

به قلم: مسعود سنه ای

اخیراً یکی از طرفداران فرقه ی سعدی قریشی از مکتب قرآن مطالبی را بر علیه مُلا حسن امینی رهبر مکتب قرآن کردستان نشر داده است که در واقع تنها نقد آقای امینی نیست بلکه تهاجمی آشکار به تمام شریعت گرایان مسلمان و دفاعی آشکار از یکی از احزاب سکولار و مرتد اردوگاه نشین است، به همین دلیل دوست دارم مطالبی را خدمت شما عزیزان برسانم.

  این طرفدار فرقه ی سعدی قریشی می خواهد چنان وانمودکند که شخصی مسلمان و کرد دوستی است که بی طرفانه و بدن غرض به نقد جریانات و اشخاص و احزاب برجسته ی اوایل انقلاب درکردستان و به خصوص جریان مکتب قرآن کردستان و افراد موثر در آن می پردازد . شایدکمترکسی فکرکند که این سناریو و سریال  ادامه دار تلاشی است نافرجام و بچه گانه جهت انحراف افکار عمومی کردهای مسلمان از یکطرف و تقدیس کردن مرتدین سکولاری که تاریخ ننگین جنایاتشان پس از سالها برای همگان روش و آشکار گشته است . سامان و همفکرانشان سعی دارند در زیر لفافه ی شعار (چون این اشخاص اغلب کارمند ادارات و حقوق بگیر دولت بوده و از بیشترین وامها وتسهیلات بانکی و… از جانب حکومت برخوردارند ) مخالفت با حکومت و تخریب  جماعتهای وشخصیتهای دینی تاثیر گذاری چون جماعتهای مجاهدین فرقه ی ناجیه ،  علوی ، کاک حسن امینی، خضر نژاد  و …در منطقه ،بر اندیشه ها و تفاسیر آلوده و متحجرانه ی خارج از اهل سنت و جماعت خود شان سرپوش بگذارند .

این شخص با آنکه مثل خوارج بر علما و اشتباهات احتمالی آنها می تازد ، مرتدین سکولاریستی همچون قاضی محمد مرتد و قاسملوی مرتد سکولاریست را، تا حد پیشوا وقهرمان کردها و بالاتر از آن تا حد شهید با لا می برد . اشخاصی که کارنامه ی ننگین و سیاهشان برهمگان مشهود و عیان گشته است .(و چنانچه خواننده ای خواست از این موجودات سکولاریست مرتد آگاهیهایی را به دست آورد در قسمت /تاریخ و کارنامه ی مرتدین دموکرات ، کومله ،پژاک و…/ همین سایت مطالب مستند و گویایی وجود دارد .) اما در عوض به کسی که خودشان هم آنرا مسلمان می دانند، اما در پاره ای موارد با وی اختلاف نظر دارند، القابی چون : فردی ابن الوقت و دروغگووبیمار مبتلا به درد شهرت طلبی ، خائن ، پررو ، این یارو، ازنوکران رژیم ، شریک وتایید کننده ی جنایتکاران، دروغ-مکر- ریا- قدرت پرستی و خیانت  ، دردسرساز ، نیرنگها وخدعه های امینی ، جسارت وبی ادبی ، دزدی و.. می دهند .  خواننده ی محترم در همین ابتدای امر باید بفهمد که با چه موجودی سروکار دارد .

ادامه خواندن فرقه ی سعدی قریشی از بستر سازان یارگیری احزاب سکولار و مرتد در میان اهل سنت کردستان

چرا نجدیت بر «اعمال» فرقه نجدی دوله (داعش) تمرکز کرده نه بر «عقاید» آن؟

چرا نجدیت بر «اعمال» فرقه نجدی دوله (داعش) تمرکز کرده نه بر «عقاید» آن؟

به قلم : ابوابراهیم هورامی

بعد از انفجارات کابل بر علیه شیعیان عزادار و کشتار آنهمه مسلمان و بعد از ترور چند عضو حنفی مذهب امارت اسلامی و دستگیری و کشتار چند عضو فرقه نجدی دوله (داعش) در کابل یکی از دوستان پرسید چرا داعش شیعیان و طالبان را می کشد؟

من رساله ای از ابی محمد عدنانی را به ایشان نشان دادم که پاسخ روشن را داده بود. عنوان رساله این بود: با آنها بجنگید چراکه مشرک هستند. در این رساله به صراحت گفته بود که : “مال، جان و ناموس روافض مباح است و کشتن آنها عبادتی است که شما را به الله نزدیک می‌کند.”

در اینجا واضح و روشن است که علت جنگ فرقه نجدی دوله (داعش) به مسائل عقیدتی برمی گردد نه صرف مسائل مادی و اختلافات دنیوی. حالا به نظر شما تنها فرقه نجدی دوله (داعش) به شیعیان و صوفی های اهل سنت و سایر مسلمین مخالف برداشتهای آنها از توحید و شرک و عبادت و توسل و … می گویند مشرک و حکم مشرکین را بر آنها تطبیق می دهند یا این عقیده ی تمام پیروان محمد بن عبدالوهاب و علمای نجد است؟

محمد بن عبدالوهاب در رساله هفتم خود ردی بر ابن سحیم و پیروان او را می دهد و آن ها را تکفیر میکند و از قول بهوتی می گوید: هرکس علی بن ابی طالب را به فریاد بخواند کافر است و هرکس در کفر او شک کند و او را تکفیر نکند کافر است پس حال آن شخص چگونه است که آن ها را مسلمان می داند و با موحدین به جدل می پردازد و موحدین را خوارج و کافر می نامد. (الدرر السنیه   ۱۰/۳۶)

الان فکر کن و اطراف خودت را نگاه کن، چند نفر می گویند یا شیخ عبدالقادر گیلانی، یا پیرو شیخ فلانی و…؟حالا با چنین برداشتی از توحید و شرک، چند درصد از مسلمین را باید تکفیر کرد؟

به دنبال این باز نجدیت معتقد است: ” کسی که مشرکین را از ملت اسلام خارج نداند در واقع تصدیق کننده ی قرآن نمی باشد چونکه قرآن مشرکین یعنی پرستش کنندگان غیراللە را از ملت اسلام خارج دانسته است وبه تکفیر واخراج آنها از ملت اسلام  وهمچنین به جنگیدن ودشمنی نمودن با آنها امرنموده است محمد بن عبدالوهاب رحمه الله در ناقض سوم اسلام گفته است : ” هر کس مشرکین را تکفیر ننماید ویا اینکه در خارج بودن آنها از ملت اسلام شک داشته باشد ویا اینکه مذهب وراه آنها را درست وصحیح بداند کافراست “.[الدرر السنية : ۲۹۱/۹]

شیخ عبدالطیف آل شیخ از بزرگان تفکر نجدیت می گوید: تکفیر کردن مشرک وکسی که میگوید تکفیرکردن مشرکین از اصول خوارج است و هیچ یک از علمای اهل سنت این کار را نکرده اند( این قول) ردی بر الله تعالی و پیامبر علیه صلاة والسلام و اجماع امت داده است و این فضیحت فقط با این رد کافی است و بر معترض همین که نمی داند بین دین پیامبران و مذهب خوارج تشخیص قائل نشده است.[مصباح الضلام   ۵۹۴-۵۹۳]

در بیانیه صادره از اداره مرکزی پیگیری دبیرخانه ها و هیئت های شرعی در فرقه نجدی دوله (داعش) و منتشر شده در مجله شماره ۷۶ نبأ آمده است: «بر هر مسلمان و مناصر دولت اسلامی واجب است که مشرکین را تکفیر  کند؛ آنانکه غیر الله را عبادت می کنند یا بخشی از عبادات را برای غیر الله قائل می شوند؛ همچون روافض و اهل تصوف ( صوفی گری ) و غیر آنان ، و از توقف در تکفیر این مشرکین بر حذر باشند تا انسان دچار لغزش و خسارتمندی نگردد.»

این است ثمره ی تفکر یهودی به توحید (حدیث) و عدم دشمن شناسی شرعی و برداشتن عذرهای معتبر شرعی برای مسلمین و تکفیر نابجای مسلمین و مشغول کردن مسلمین به مسلمین و ایجاد تفرق و جنگ داخلی میان مسلمین و ریختن به ناحق خون مسلمین.

حالا به نظر شما: آیا فرقه نجدی دوله (داعش) چیزی غیر از تفکرات محمد بن عبدالوهاب و علمای نجد را گفته یا در عمل نشان داده است؟ قطعاً خیر.

اینجاست که متوجه می شویم که چرا نجدی های غیر مسلح اطراف ما و یا سایر نجدی های مسلحی چون دارودسته ی جولانی بیشتر بر «اعمال» فرقه نجدی دوله (داعش) تمرکز می کنند و به مخالفت با آنها بر می خیزند و سعی می کنند نشان دهند صفات و اعمال آنها به فرقه خوارج نزدیک است اما در مورد «عقاید» آنها سکوت می کنند؟!؛ چون در عقیده همه یکی هستند و همه تابع تفکرات نجدیت هستند و تنها در تطبیق و عمل کردن به عقیده است که فرقه نجدی دوله (داعش) از صداقت بیشتری برخوردار است اما اینها یا تقیه می کنند و یا منتظر فرصت جهت اجرا کردن این عقاید تفکر نجدیت هستند.

هرکس با محمد بن عبدالوهاب مخالفت کند پس با الله و رسولش دشمنی کرده است!

? هرکس با محمد بن عبدالوهاب مخالفت کند پس با الله و رسولش دشمنی کرده است!

✍️نگارنده: مجاهد دین

▫️یکی از روش‌های محمد بن عبدالوهاب برای شستشودادن مغزی طرفدارانش این بود که خودش را پشت الله و رسولش پنهان می‌کرد و هرکس با دیدگاه افراطی و خوارجانۀ او مخالفت می‌کرد را متهم به مخالف با الله و رسولش می‌کرد.

?چنانکه در رد سلیمان بن سحیم می‌گوید: «أني وقفت على أوراق بخط ولد ابن سحيم، صنفها يريد أن يصد بها الناس عن دين الإسلام، وشهادة أن لا إله إلا الله، فأردت أن أنبه على ما فيها من الكفر الصريح، وسب دين الإسلام، وما فيها من الجهالة التي يعرفها العامة».

?ترجمه: «بر اوراقی به خط (سلیمان) پدر ابن سحیم دست یافتم که آن را نوشته و خواسته با آن مردم را از دین اسلام و شهادت به لا إله إلا الله باز دارد، و خواستم تا کفریات صریح او و دشنام دادنش به دین اسلام و دیگر جهالاتی که داشته و عوام آن را متوجه نمی‌شوند را گوشزد کرده باشم».

? الرسائل الشخصية (مطبوع ضمن مؤلفات الشيخ محمد بن عبد الوهاب، الجزء السادس) (ص ۸۸)

?چنانکه می‌بینید احساسات پیروانش را تحریک می‌کند و علمای مخالف او که بر او رد زده‌اند را متهم به دشمنی با الله و رسولش و باز داشتن مردم از اسلام و… کرده است. درحالی که آنان از علمای حنبلی مذهب بودند و فقط با غلوهای محمد بن عبدالوهاب مخالف بودند که مردم را همانند خوارج کافر و مشرک می‌دانست و آنان را می‌کشت و از آنان غنیمت می‌گرفت.

❓آیا محمد بن عبدالوهاب سخنگوی رسمی ‌الله و رسولش است؟

❓ آیا بر او وحی نازل می‌شد؟

❓آیا از آسمان نازل شده بود؟

تا اگر کسی با او مخالفت کند پس با الله و رسولش مخالفت کرده باشد؟

❓آیا برداشت او معصوم از خطا بوده است؟

درحالی که صدها اشتباه فاحش در نوشته‌های او وجود دارد که ما بسیاری از آنها را نشان داده‌ایم. پس چگونه اگر کسی بر اشتباهات او رد بزند را متهم می‌کند به بازداشتن مردم از دین اسلام و دشمنی با الله و رسولش و دشنام به دین اسلام و کفر صریح و مخالفت با لا إله إلا الله و…

التماس کمی تفکر

حسن امینی حاکم شرع گروه مکتب قران کردستان را در واکنش او به اعمال احزاب سکولار بشناسید

حسن امینی حاکم شرع گروه مکتب قران کردستان را در واکنش او به اعمال احزاب سکولار بشناسید

به قلم: مسعود سنه ای

حکومت سکولاری که حسن امینی پیام تبریک تشکیل انرا در بخشهایی از شمال عراق داد حکومتی است که بر اساس قوانین سکولاریستی و دموکراسی سکولاریستها عمل می کند، که طبق معمول تمام سرزمینهای اسلامی، این دست از حاکمیتها از یکطرف مزدور دشمنان خارجی و سرکوبگر مومنین شریعت گرای داخلی هستند و از دیگر سو  زمینه سازان رواج یافتن از انواع مفاسد اخلاقی و رفتاری و زمینه سازان انواع کفر گوئی ها در رسانه ها تحت عنوان آزادی های شخص هستند.

حکومت دو اداره ای اقلیم کردستان عراق که توسط بارزانی های سکولار در اربیل و اتحادیه میهنی سکولار در سلیمانیه و چندین حزب از دارودسته ی منافقین به ظاهر اسلامگرا اداره می شود علاوه بر این مفاسد یکی از دزدترین و خائن ترین حاکمیتها نیز هست. در این نیمچه حاکمیت سکولاریستهای کورد:

  1.  مریوان حلبچه ای و .. کتابهائی بدتر از آیات شیطانی سلمان رشدی در توهین به اسلام و قران و الله و پیامبر و کعبه نوشتند….. اما حسن امینی مفتتتتتی مکتب قرآن کردستان سکوت کرد
  2. در آشغالدانی شهر حلبچه قرآنی را پیدا کردند و زمانی که علمایان نستوه و تحت ستم اما با غیرت این شهر یکصدا بلند شدند، مسئولین حکومتی کفرستان عراق گفتند که کاری شخصی بوده ….. حسن امینی سکوت کرد
  3. به دنبال آن باز قرآن را در تولتهای مسجد خمخانه سلیمانیه ریختند و مسئولین حکومتی کفرستان عراق گفتند که کاری شخصی بوده ….. حسن امینی باز سکوت کرد
  4. در شهر اربیل هم باز براب چندین بار قرآنها را پاره شده و … در اماکن عمومی و غیره پیدا کردند باز مسئولین حکومتی کفرستان عراق گفتند که کاری شخصی بوده ….. حسن امینی سکوت کرد
  5. به دنبال این توهینها باز دیدیم که یکی از افسران پلیس حکومت سکولار اقلیم کفرستان عراق در شهر «باوه‌نوور» در جلو چشم نمازگذاران وارد مسجد شد و بدون ترس و از کسی  قرآنها را در داخل مسجد و جلو چشم اینهمه مسلمان خنثی شده پاره کرد … مردم شکایت این سرباز را پیش حاکمین سکولار کورد بردند و این شخص بعد از دو روز بازداشت دریک سوئیت امنیتی آزاد شد…. حسن امینی باز سکوت کرد و بیانیه ای نداد
  6. به دنبال این و چند روز بعد از ان سکولاریستها در هنگام نماز ظهر  همان توهین را اناجم دادند اما اینبار قرآنها را سوزاندند ……  حسن امینی مفتتتتتی باز سکوت کرد
  7. علاوه بر اینها در سالروز ژینوساید کوردهای مسلمان از ۱۹۸۷تا۱۹۸۸ توسط حکومت سکولار صدام حسین که تحت عنوان انفال از آن نام برده است، عده ای از این کوردهای سکولار باز آشکار از کانال احزاب سکولار اقدام به سوزاندن سوره ی انفال می کنند. اما باز مفتتتتتی حسن امینی سکوت کرد.
  8. ۷-      این خباثت سکولاریستها در کفرستان عراق و تحت پوشش حکومت سکولار کوردها به سایر کوردهای سکولار سرایت کرد و در اسلو پایتخت نروژ نیز باز همین کوردهای سکولار اقدام به سوزاندن سوره های انفال و نصر و فتح و نساء کردند و بیشرمانه آنرا در یوتیوب هم قرار دادند تا دنیا ببیند ((http://www.sarbast.com/dreja/2010/04/24/Quran-Sutandn)….  اما باز حسن امینی هم کور شد و ندید و هم لال شد تا بیانیه ای صادر نکند
  9. مزدوران حزب کارگران اوجالان به نماز و ام المومنین عایشه و قرآن و سایر مقدسات مسلمین توهین کردند و در سایتهای مختلف نشان دادند …. اما باز مفتتتتتی حسن امینی سکوت کرد.
  10. طرفداران احزاب سکولار در شهر مریوان یعنی بغل گوش حسن امینی قرآنها را در توالتهای مساجد ریختند و در مریوان و سنندج(محل اقامت حسن امینی) و سقز به الله و پیامبر و قران و کعبه و ناموس پیامبر فحاشی و توهین کردند …. اما باز مفتتتتتی حسن امینی سکوت کرد.
  11. و دهها مورد دیگر که در حد این متن مختصر نیست و خودتان بروید و بگردید

این واقعیت حسن امینی است؛ اما فقط کافی است یک مسلمان یک اشتباه کوچکی از او سربزند یا چیزی بگوید یا کاری انجام دهد که مخالف احزاب سکولار و مرتد کورد باشد آنوقت است که بیانیه پشت بیانیه به دفاع از این مرتدین سکولار ردیف می شود و…

آیا این واکنش یک مومن است یا یکی از دارودسته ی منافقین و سکولار زده ها ….؟ خودتان پاسخ دهید.

اسلام متحجر و لیبرال دو بال اسلام آمریکائی/ اینبار حسن امینی (قشلاق افغانان)

اگر مخالف فلان تفکر یا رفتار اهل قبله هستی با رعایت ادب اسلامی و با استناد به منابع شرعی و مستند تاریخی نقد کن نه فحاشی و توهین و بددهنی و نه تکفیر نابجای اهل قبله

لیبرال دو بال اسلام آمریکائی/ اینبار حسن امینی (قشلاق افغانان)

به قلم: کیوان مریوانی

بدون شک زیدی و حنفی ها و جعفری ها و شافعی و سایر مذاهب و حتی تفکرات و تفاسیر اسلامی در مواردی با هم اختلاف دارند همچنانکه خود ائمه ی این مذاهب هم با هم اختلافاتی داشته اند اما این اختلافات ریز با وجود آنهمه اشتراکات باعث نشده که این بزرگواران یا زبان به توهین و فحاشی بگشایند یا اینکه مرتکب تکفیر نابجای مسلمین شوند؛ بلکه مسیر مناصحه و مشاوره ی دلسوزانه را در گفتگوی با هم جهت رفع اختلافات و نزدیک کردن آراء خود به هم انتخاب کرده اند.

بر خلاف این منهج صحیح مسلمین در تعامل با هم این روزها ما به قول سید قطب رحمه الله شاهد «اسلامی آمریکائی» هستیم که دو بال دارد یکی متحجرین همسو با تفکرات نجدیت و دیگری لیبرالهای اسلامگرا.  همچنانکه تشیع انگلیسی هم دست کمی از اینها نداشته و ندارد.

زمانی که در عاشورای امسال عده ای از سربازان امارت اسلامی پرچمهای عزاداران شیعه را پائین کشیده و به جایش پرچم امارت اسلامی را قرار دادند، مسئولین امارت اسلامی فوراً پرچمهای امارت اسلامی را پائین کشیده و پرچم عزاداران شیعه را سرجایشان قرار دادند، خالد الحایک یکی از مفتی های تازه به دوران رسیده ی نجدیت که دوران اشغال افغانستان را  در آمریکا گذرانده و بعد در اردن مرکز جاسوسی آمریکا عنوان مفتی را به او داده اند و در برابر تمام جنایات آمریکائی ها و سایر کفار در افغانستان سکوت کرده فوراً فتوا داد: ” مسلمان نیست، کسیکه در برافراشته کردن پرچم (لبیک یا حسین) با روافض همکاری کند.” و به همین سادگی امارت اسلامی را تکفیر کرد.

در کنار این و در این ایامی که نزد شیعیان جعفری به عید غدیر خم معروف است یک تابلو در سنندج به همین مناسبت نصب شد همچنانکه در مناسبتهای مختلف دیگر شیعیان جعفری و یا مناسبتهای ملی هزاران پرچم و تابلو و عکس نوشته و … بر افراشته و نصب می شود؛ اما اینبار حسن امینی که در برابر فحش دادنهای سکولاریستهای کورد در دهه ی آخر ماه رمضان امسال به الله و رسول الله و قرآن و ناموس رسول الله و کعبه در کردستان عراق و شهرهای مریوان و سقز و همین سنندجی که در آن ساکن است سکوت می کند، و در برابر آنهمه فحاشی احزاب سکولار کورد در ماهواره ها و فضای مجازیشان به تمام قوانین شریعت الله و مقدسات اسلام سکوت می کند و …. در برابر کسانی که این بنر را نصب کرده اند کلماتی به کار  می برد که شایسته ی هر لات کوچه بازاری هست الا یک طلبه ی علوم دینی چه رسد به کسی که ادعای مفتی و حاکم شرع داشته باشد.

این شخص خطاب به شهردار و رئیس شورای شهر سنندج می گوید: ” راستی چه شخص یا اشخاصِ ضد مردم و بی‌شعور و تفرقەاندازی  دستور چنین کاری را به شما داده‌اند؟؟ آنان را معرّفی‌ کنید تا  خود آنها با اهل سنّت طرف شوند. انتظار می رود ضمن عذر خواهی از اهل سنت کوردستان، هر چه زودتر، بخاطر حفظ آرامش روحی آنان و دیگر اهل سنت ایران این بنرها جمع آوری شده و از تکرار چنین خیانتی خودداری گردد. در غیر اینصورت، مسئولِ تبعات آن، شما و دستوردهندگانِ  بی‌شعور و تفرقە انداز هستند.” 

رئیس گروه مکتب قرآن کردستان که خودش را دلسوز اهل سنت کردستان معرفی می کند و مدعی است برایش کُرد ایرانی و عراقی و… فرقی ندارد چرا در برابر کفر گوئی ها و توهینهای آشکار امثال مریوان حلبچه ای و جلال طالبان ملا کمتیار و… حتی یک بیانیه صادر نکرده، یا در مورد توهینهای احزاب سکولار به الله و قران و پیامبر و قرآن و کعبه و… سکوت کرده؟ مگر جرم نصب یک پرچم یا بنر در تبریک عید غدیر سنگین تر است یا توهین آشکار به الله و قرآن و پیامبر و سایر مقدسات مسلمین؟!

همین دیروز و هماهنگ با نصب این بنردر سنندج بود که شوان پرور عید قربان را به تمسخر گرفت و قربانی کردن را کار وحشی ها معرفی کرد و بارزانی های سکولار گروه زنان هاژه سنندج در هولیر را مورد تجاوز قرار دادند و … ؟

چرا در برابر تمام فحاشی ها و توهینها و جنایات کوردهای سکولار سکوت کرده ای و علاوه بر آن با هر سکولار کورد و غیر کوردی در دفاع از نهادهای سکولاریستی حقوق بشری سکولاریستی و احزاب سکولار و مرتد محلی بیانیه می دهی اما …؟ برای تو مساله ی اهل سنت مطرح است یا نژاد کورد بودن و گرایشات لیبرالیسی و دموکراسی خواهانه ی غربی ها؟ 

به نظر بنده مشکل از امثال شما نیست که با تاسیس صدها ضرار در حال ضربه زدن به اولویات اسلام و مسلمین و دفاع از احزاب سکولار هستید و سکوت در برابر تمام مفاسد اخلاقی و عقیدتی و رفتاری سکولاریستها را برگزیده اید اما زبانتان در برابر ریزترین مساله ی اختلافی با سایر تفاسیر و مذاهب  اسلامی دراز است بلکه مشکل از آنجائی است که حاکمیتی چون حاکمیت رسول الله صلی الله علیه وسلم وجود ندارد تا امثال شما و ضرارهایتان را مدیریت شرعی کند.

خالد الحایک را چرا مجازی های معلوم الحال علم کرده اند؟ (۳)

خالد الحایک را چرا مجازی های معلوم الحال علم کرده اند؟ (۳)

به قلم: ابوابرهیم هورامی  

یکی دیگر از دلایلی که این مفتی نجدی در تکفیر تمام شیعیان بیان می کند این است که شیعیان جعفری مثل آنها نماز نمی خوانند و می گوید:

  1. همچنین به طرز نماز ما نماز نمیخوانند و از سنت نبی ما اتباع نمیکنند, آیا بعد از تمامی اینها بگوییم: طبق اقوال (۶۰۰سال پیش) ابن تیمیه در تکفیر شیعیان اختلاف قائل شده است?!….بعد از تمام اینها بگوییم: علماء در تکفیرشان اختلاف دارند?! یا بگوییم: علماء در تکفیر علماء و عوامشان اختلاف دارند?!….قسم به الله که در کفر تمامی آنها (علماء و عوامشان) شک نمیکنیم -لعنهم الله- و هیچکس در کفرشان شک نمیکند مگر کسیکه الله چشمانش را کور کرده باشد.

ج: نجدیت با پیروی از تفکرات محمد بن عبدالوهاب با همین میزان از تنفر و کینه ی از سایر مسلمین بود که از همان ابتدا و توسط محمد بن عبدالوهاب آنهمه مسلمان شافعی یمن و عراق و مصر و آنهمه حنفی و حنبلی ها و جعفری های عربستان و عراق را قتل عام کردند و این جریان مسلمان کشی تا کنون نیز ادامه پیدا کرده است در حالی که نه محمد بن عبدالوهاب و نه هزاران درباری چون خالد الحایک تا کنون حتی یک تیر هم به سوی کفار اصلی پرتاب نکرده اند.

به هر حال اگر به شیوه ی نماز خواندن نگاه کنیم متوجه می شویم که شیوه ی نماز خواندن حنفی ها با شافعی ها و مالکی ها و حنبلی ها و نجدی ها فرق دارد، هم در شیوه ی دست گرفتن و هم اینکه در نماز و پشت سر امام سوره ی حمد نمی خوانند، یعنی در این مورد مثل شیعیان جعفری عمل می کنند.

علاوه بر این مالکی ها و زیدی ها و خوارج نیز دست بسته نماز نمی خوانند و مثل شیعیان جعفری هستند.

با آنکه همه مسلمین رو به سوی قبله ی واحدی می کنند و تعداد رکعات واحدی را می خوانند، آیا تنها به این دلیل چون این مسلمین مثل نجدی ها نماز نمی خوانند پس همگی کافر و مرتد هستند؟ یعنی در واقع چون اکثریت مطلق مسلمین جهاد چون یک اقلیت نجدی نماز نمی خوانند یا بر اسا تاویل خاصی که از شریعت دارند فلان سنت را در نماز رعایت نمی کنند یا فلان سنت را می دانند اما فراموش کرده اند پس همه کافر و مرتد هستند؟

این است چهره ی واقعی نجدیت زمانی که بدون تقیه ابراز وجود می کند و با همین بهانه های غیر شرعی است که تا کنون هزاران مسلمان را قتل عام کرده و می کنند.

  • خیال کرده اید نجدی ها به چه بهانه ای حنفی های امارت اسلامی افغانستان را قتل عام می کنند؟
  • یا به چه بهانه ای شافعی های یمن و سومالی و سینا و غزه را می کشند؟
  • یا علت کشتن آنهمه مسلمان مالکی مذهب در لیبی و الجزائر  توسط نجدی ها چه بوده؟
  • یا آنهمه قتل عام اهل سنت توسط دهها حزب نجدی در سوریه و عراق چه بوده؟

از خود پرسیده اید که چگونه نجدیت جهاد در چچن را نابود کرد و مسلمین شافعی مذهب چچن را به بهانه های پوچ و غیر شرعی مشرک و قبر پرست بودن تکفیر کرد و از اهل جهاد جدا کرد و آنها را در اختیار رمضان قدیراف مرتد و حکومت سکولار روسیه قرار داد که همین الان در اوکراین فی سبیل روسیه می جنگند همچنانکه گروه نجدی جولانی در سوریه فی سبیل ناتو و ترکیه در حال جنگ است؟  

آیا زمان آن نرسیده است که تمام مسلمین یک «نه» بزرگ به صدها شاخه ی مسلح و غیر مسلح نجدیت بگویند و آنها را با دلایل شرعی مورد نقد قرار دهند؟

امروز که در آفریقا سکولاریستها جنایت می کنند اما گروههای نجدی نصرانی ها را به ناحق قتل عام می کنند و شما سکوت کردی فردا نوبت به شیعیان می رسد و پس فردا نوبت به اهل سنت آنهم به اتهام دروغین مشرک و صوفی و ققبرپرستی و غیره.

خالد الحایک را چرا مجازی های معلوم الحال علم کرده اند؟ (۲)

خالد الحایک را چرا مجازی های معلوم الحال علم کرده اند؟ (۲)

به قلم: ابوابرهیم هورامی

در مورد خالد الحایک لازم است خدمت شما عرض کنم که این شخص اردنی تخصصش در رشته ی مهندسی است و تا سال ۱۹۹۶ در آمریکا بوده، یعنی در زمان اشغال افغانستان و عراق هم در این کشور اشغالگر و دارالحرب خدمت رسانی کرده و زمانی که به اردن (حیاط خلوت رژیم صهیونیستی و مرکز جاسوسی آمریکا) برمیگردد در دانشگاه دولتی اردن که برای علم شرعی تاسیس کرده اند درس می خواند و در سال۲۰۰۸ با ارائه یک پایان نامه ی خیلی ساده تحت عنوان «الراوي المجهول/ دراسة نظرية وتطبيقية في كتاب تقريب التهذيب لابن حجر» به او درجه دکترا در علوم حدیث می دهند.

این شخص با چنین سابقه ای چون بر زبان عربی مسلط بوده که زبان مادری اش است یک شبه می شود بزرگترین محدث برای نجدیت و یک شبه تبدیل می شود به فقیهی که حتی یک کتاب فقهی نخوانده و یک شبه تبدیل می شود به مفتی و فتواهای هدفمندی صادر می کند که ادامه ی مسیری است که نجدیت در گذشته و امثال ابوقتاده فلسطینی و طارق عبدالحلیم و مقدسی و هانی السباعی و امثالهم در زمان حاضر شروعش کرده اند و این روزها چند جوانک هم که کمی عربی یاد گرفته اند در این مسیر قدم گذاشته اند که نه تنها برای خودشان بلکه برای اهل دعوت و جهاد و تمام مسلمین مصیبت شده اند.

این شخص که مدعی است شیعیان جعفری کنونی همگی کافر هستند در مورد شیعیان کنونی صحبت می کند نه شیعیان زمان ابن تیمیه و می گوید:

 2- بسیاری از آنان معتقد به تحریف قرآن هستند,

ج: من از شما خوانندگان محترم می پرسم آیا در این عصر تنها یک مرجع شیعه را می توانید پیدا کنید که معتقد به تحریف قرآن باشد؟  در میان تمام شیعیان کنونی شما تنها یک منبع معتبر شیعه یا حتی یک مرجع تقلید را نشان دهید که معتقد به تحریف قرآن باشد. اگر پیدا نکردید که واقعاً هم وجود ندارد، پس این شخص چرا دروغ می گوید و چرا با پشتوانه ی این دروغ بزرگی که ساخته تمام شیعیان کنونی را تکفیر می کند؟

۳- این شخص باز مدعی می شود: و همانطور که میبینید اهل سنت را در هرجا که توان داشته باشند قتل عام میکنند, و زنانشان را غصب میکنند, و غیر آن!!

ج: آنچه که می بینیم این است در هر جا که نجدیت حاکم شده نه تنها شیعیان بلکه اهل سنت مخالف آنها قتل عام شده اند و زمانی هم که شیعیان انگلیسی با پشتوانه ی آمریکا و انگلیس در عراق قدرتی داشتند اهل سنت و سایر شیعیان قتل عام می شدند؛

اما زمانی که شیعیان جعفری در ایران حاکم شده اند شما کجا دیده اید که قتل عام کنند یا کجا دیده اید زمانی که اهل سنت حنفی در افغانستان حاکم شده اند شیعیان را قتل عام کنند؟ هرگز ندیده اید. اینکه اشخاصی از تشیع یا تسنن به خاطر جرمی که مرتکب شده اند مجازات می شوند ربطی به مذهب آنها ندارد بلکه به جرمی که مرتکب شده اند ربط دارند.

در مورد غصب زنان اهل سنت توسط شیعیانی که صاحب قدرت حکومتی هستند من باز از شما و تمام اهل سنت ساکن ایران می پرسم: آیا شیعیان که در ایران بیشتر از ۴ دهه است صاحب قدرت حکومتی هستند ناموس شما را غصب کرده اند؟ یعنی واقعاً این توهین بی شرمانه از سوی این نجدی بی حیا و مزدور را باید تحمل کنیم؟ یعنی واقعاً اهل سنت را بی غیرت و دیوث فرض کرده است که ببیند دیگران به ناموسش تجاوز می کنند و این نظاره گر باشد؟

به نظر شما آیا این سرباز جنگ روانی آمریکا و صهیونیستها از گفتن چنین اتهام و افک مبین و دروغی شرم و حیا نمی کند؟ حالا که این شخص شرم ندارد کسانی که این دروغ را در میان کسانی که فارسی متوجه می شوند نشر می دهند و می دانند دروغ محض است شرم نمی کنند؟ آیا نمی دانند نشر این دروغ توهین محض به اهل سنت است؟

ادامه دارد ….. ان شاء الله

خالد الحایک را چرا مجازی های معلوم الحال علم کرده اند؟ (۱)

ابوقتاده فلسطینی و الحایک .( پیدا کن پرتقال فروش را)

خالد الحایک را چرا مجازی های معلوم الحال علم کرده اند؟ (۱)

به قلم: ابوابرهیم هورامی

این روزها و در فضای مجازی منتسب به شیعیان انگلیسی و نجدیت و حتی در برخی از گروهها و کانالهای منتسب به شافعی ها و جعفری ها و حنفی ها و حتی گروهها و کانالهای متعلق به قومیتهای بلوچ و کورد و تورک و عرب و لُر و تورکمن و غیره افراد معلوم الحالی دیده می شوند که برای هر اهل علمی واضح و آشکار است که اینها دشمنان اهل سنت و تشیع و قومیتهای مختلف هستند اما دارند نقش بازی می کنند و از جهالت مخاطبین خود جهت برهم زدن وحدت و اتحاد میان مسلمین و تولید جنگ داخلی مطالبی را نشر می دهند.

دارودسته ی مرتدین رجوی که در خیانت به دین و ملت سرآمد سایر خائنین هستند و در فضای حقیقی جزو ورشکسته ها و بازنده ها به شمار می روند با پشتوانه ی آمریکا و حکام دست نشانده ی منطقه ای چون آل سعود و امارت و با استخدام مشتی پیرپاتال فسیل شده و تاریخ گذشته در فضای مجازی یکی از این دغل بازان فضای مجازی شده اند که در کنار مشتی نجدی کوتاه بین فریب خورده جهت خدمت به دشمنان شیعه و سنی مشغول انجام وظیفه هستند.

اینها از فتواهای شاذ هر شخصی جهت ضربه زدن به دارالاسلام ایران و تولید جنگ داخلی حنفی ها و شافعی ها و نجدی ها با شیعیان استفاده می کنند؛ زمانی فتواهای غیر شرعی علمای گذشته ی نجد، و از معاصرین، فتواهای کسانی چون ابوقتاده فلسطینی را نشر می دادند اما زمانی که مشخص شد نجدیت در این زمینه اشتباه کرده و این مفتی های کنونی ساکن در دارالکفرها نیز از مجریان جنگ روانی دشمن هستند که سخنانشان پایه و اساسی در شریعت الله ندارد و اهل سنت هم ارزشی برای این فتواها قائل نیستند به سراغ مفتی دیگری از همین قماش می روند.

یکی از این مفتی ها خالد الحایک نجدی است که در میان نجدیت به شیخ ابوصهیب نیز شناخته شده و چون در زمینه ی حدیث در دانشگاههای دولتی دارای مدرک دکتری شده حتی او را در حد بزرگترین محدث معاصر هم بالا کشیده اند. کاری که معمولا برای نجدیت عادی است که حتی از فقه نخوانده ای خائن و غدار چون جولانی هم شیخ جلیل القدر و عالم فرزانه و غیره بسازند و…

به هر حال فتوایی که این روزها از خالد الحایک در مورد تشیع بازنشر می شود ایراد گرفتن از استفاده از فتواهای ابن تیمیه در مورد تشیع است چون بر اساس تمام مذاهب اسلامی و کسانی چون ابن تیمیه که او هم حنبلی است فتواهای آنها در تکفیر شیعیان غیر شرعی است و خالد الحایک می گوید: جائز نیست که فتاوای (۶۰۰سال پیش) ابن تیمیه (در مورد رافضه) را بر حال الان آنها تطبیق کرد.

به دنبال این، دلیل آنرا اینگونه بیان می کند:

  1. “تمامی آنها امروز ?علماء و عوامشان? بر یک مذهب هستند.. برای الله شریک قائل میشوند و به سوی غیر او دعاء و نذار میکنند”

ج: نجدیت با برداشت اشتباهی که از مساله شرک و توحید دارد و در مورد توسل که مساله ای اختلافی در میان مسلمین در طول قرون گذشته بوده دچار انحراف آشکار شده است، به سادگی نه تنها شیعیان جعفری کنونی بلکه اکثریت مطلق حنفی ها و مالکی ها و شافعی ها و زیدی های کنونی و حتی علمای برجسته ی اهل سنت در طول قرون گذشته را نیز تکفیر می کنند و به صراحت بیان می کنند که قرنها قبل از محمد بن عبدالوهاب نیز تمام مسلمین اهل توحید نبوده اند و ….

اگر امروزه و به این بهانه های غیر شرعی ?علماء و عوام? شیعیان جعفری را تکفیر می کنند و شما به عنوان یک اهل سنت سکوت کردی باید مطمئن باشی که با همین بهانه ها تو را نیز تکفیر کرده اند اما هنوز نوبت شما نرسیده و منتظر فرصت هستند تا همچون افغانستان و پاکستان و یمن و غیره قدرتی گیرشان بیاید و آنوقت مساجد شما را با نمازگذارن داخل آن منفجر کنند.

مگر ندیدیم؟ پس چرا سکوت کرده اید؟

ادامه دارد …. ان شاء الله.