دلایل عدم تکفیر آشکار ابن باز و ابن عثیمین توسط جماعت بغدادی
ارائه دهنده : مُلاخلیل
برای کم هوش ترین مسلمان هم جای شک و شبهه باقی نمانده است که تفکرات نجدیت که از اندیشه های محمد بن عبدالوهاب ریشه می گیرد یعنی : تفرق و جنگ داخلی میان مسلمین و مشغول کردن مسلمین به مسلمین و تکفیر نابجای مسلمین و دهها بیماری و آلودگی دیگر که همه در این چند سال گذشته دیده ایم.
عده ای ممکن است بگویند که نجدیت تنها با پیروان سایر مذاهب اسلامی متحد نمی شود و مشکل دارد، اما واقعیت این است که این تفکر با خود نجدیت هم مشکل دارد و در بین خود به دهها فرقه و گروه متضاد تقسیم شده اند و بیشتر از آنکه از مذاهب دیگرا به قتل برسانند از خودشان را به قتل رسانده اند.
در زیر به سوال و جوابی از مفتی جماعت بغدادی اشاره می کنیم که در منابع همین جماعت نشر شده تا به علت عدم تکفیر آشکار بن باز و بن عثیمین (دو نماد برجسته ی نجدیت) پی ببریم.
? ” سوال: خوب شیخ! چرا در مورد ابن عثیمین و ابن باز توقف شده است ؟ آنها حمله ی آمریکا به عراق را مباح دانستند ؟
جواب: این توقف بنابر دستور شیخ ابومصعب الزرقاوی تقبله الله تعالی بود، ایشان در آن موقع امر کرد تا زبان خود را در مورد ابن باز و ابن عثیمین نگه داریم (یعنی سخنی نگوییم) !!
? چرا که برادرانی که از جزیرة العرب می آمدند، همانطور که می دانید این برادران در مساجد و نزد همین مشایخ تربیت شده بودند و آنها را از جملهی علما می دانستند.
و هنگامی که می آمدند و هجرت می کردند تا در راه الله جهاد کنند و وقتی که می شنیدند: فلانی مرتد است و فلانی مرتد است !! تعجب می کردند !!
و این موجب بسیاری از اشکالات در بعضی از مقرّات می شد و حتی بعضی از مجاهدان بخاطر همین می خواستند به جزیره العرب برگردند و میگفتند: چگونه این علماء را تکفیر می کنید؟
?لکن بعد از اینکه در جهاد ماندند و اتفاقات را با چشمانان خود دیدند ، فهمیدند قضیه از چه قرار است !! برای همین توقف شد در مورد این نفرات (یعنی؛ ابن باز و ابن عثیمین) . سائل از علامة أبوعلي الأنباري میپرسد: پس الان چرا در موردشان توقف کنیم؟
?امام أبوعلي الأنباري جواب مي دهد: ما هنوز هم در مورد (ابن باز و ابن عثیمین) سکوت کرده ایم !! سائل میپرسد: (بخاطر اینکه:) آنها قومی بودند که گذشتند و رفتند ؟ (قوم قد خلت) ؟؟
علامة أبوعلي الأنباري تقبله الله تعالی می گوید: أفضوا إلى ما قدموا ، أفضوا إلى ما قدموا (به سوی آنچه که از پیش برای خود فرستاده اند رفته اند).”
اهل سنت باید بدانند که نجدیت اگر به صراحت بسیاری از ائمه چون ابن حجر و نووی و … را تکفیر نمی کنند ریشه در تقیه و مصلحت طلبی دارد و باید بدانیم که نجدیت هم هرگز یک گروه نیستند، بلکه صدها گروه مختلف شده اند؛ فقط کافی است اطراف خودتان را نگاه کنید .
اگر دقت کنید اینها شیخهای خود را با اسامی چون «امام» «علامه» و… نام می برند و به این شکل به تعداد تمام گروهها و شیخها و دسته های ما شاهد «امامها» و «علامه ها» و مفتی ها و هیئتهای شرعی و… هستیم که همگی به نحوی فتوای مباح بودن خون و مال و آبروی همدیگر را صادر می کنند.
به نظر بنده اهل سنت باید این تفکر را از دلها و اندیشه ها و جامعه ی خودش دور بریزد و جارو کند و به جای آن دوباره به منهج صحیح اهل سنت برگردد.
ما بدون شک در این تفکر نجدیت موارد مثبتی می بینیم، اما همین موارد مثبت در آثار سایر ائمه ی اهل سنت وجود دارند بدون آنکه این موارد منفی و الودگی های نجدیت در آنها وجود داشته باشد.