ارائه جنس تقلبی از دین ابزاری جهت ستم پذیری (۱)

ارائه جنس تقلبی از دین ابزاری جهت ستم پذیری (۱)

ارائه دهنده: ابوعبدالله موکریانی

یکی از راه کارهای ستمکاران برای سلطه بر مردم، ذلیل نمودن آنها از طریق بستن دست و پای آنها با افکار تاریخ گذشته ی قرون و ده های گذشته و مبارزه با راهکارهای نوین جهت درمان بیماریها و مشکلات کنونی مردم می باشد .

 زمانی که عوام الناس به آنچه که در گذشته توانسته مشکلی از مشکلات مردم را حل نماید اما در وضع موجود قادر به انجام چنین وظیفه ای نبوده و تنها بر مشکلات مردم می افزاید ، در واقع زمانی که مردم به چنین راهکار اشتباهی تن می دهند گامی در جهت  سست کردن فرهنگِ خردورزی و خود باوری  برداشته و با دستان خود خود را ذلیل ، خوار و بی ارزش می گردانند .

این همان کاری بود که فرعون از طریق دین فروشانی چون بلعم باعورا انجام داد و توانست مردم را با خود و بر علیه سیدنا موسی متحد گردانده و آنان را از منزلت والا و کرامتی که در پرتو نگرشهای توحیدی داشتند، فرود آورد و به فرمانبرداری از خود وادارد : “فاستخف قومه فاطاعوه. ” (سوره زخرف، آیه ۵۱٫ )

پادشاهان و فرمانروایان مستبد و دست نشانده ی سرزمینهای مسلمان نشین ، از ابزار خرافه و تزویر و استفاده ی ابزاری از بخشهایی از دین برای رام کردنِ مردم استفاده می کرده و می کنند. مذهب سازی ( چون سلفیت مدخلی در عصر حاظر جهت مشغول نمودن مسلمین به همدیگر و حمایت از حکومتهای فاسد و دست نشانده ) و خرافه پراکنی از کارهای آنان برای خراب کردن مذهب اصیل و نابودی فرهنگِ ستم ستیزی و مبارزه با منکر بوده است. این گروه با استفاده از ساده اندیشی مردم، خود را بر آنان تحمیل می کنند . استفاده نابجا از آیه کریمه: “اطیعوا اللّه واطیعوا الرسول واولی الامر منکم. ” (سوره نساء، آیه ۵۹  )

به حاکمان جور و زور و چیره شدگان بر مردم، میدان می داد، قدرت خود را مشروع جلوه بدهند. چه شماری از علمای سوء وعاظ السلاطین دایره اولی الامر را بر همه حاکمان، از عادل و فاسق و مرتد  گسترش دادند و شماری از آنان، مانند سلفیون مدخلی و علمای اخوان المفلسین، با استشهاد به آیه شریفه  برای حاکمان سکولار و مرتد حق تشریع در دین و قانونگذاری نیز قائل  شده اند.

حاکمان ستم پیشه و بهره کش همیشه در تلاش بوده و هستند که از کانال علمای دست نشانده و در چارچوب اندیشه های سازماندهی شده  مردم خود را کوتاه فکر و محدود بین  بار آوردند که مردم گوسفندوار از آنان فرمان برند و هیچ انذار، هشدار و امر و نهی بیرون از دایره ای که آنان ترسیم کرده اند، نپذیرند. این دقیقاً همان چیزی است که سلفیون آل سعود در پی پیاده نمودن ان در سایر سرزمینهای مسلمان نشین بوده اند .

کسان و دستانی که نظامهایی چون حکومت جدید آل سعود را پی ریختند، این روش را  با هماهنگی دستگاه اطلاعاتی آل سعود و دین فروشان داخلی  و منطبق با سیستم سکولاریستی خودشان تولد نموده و گسترش داده اند.

علمای نجد و تکفیر نابجای مسلمین(۲)

علمای نجد و تکفیر نابجای مسلمین(۲)

به قلم: ابوابراهیم هورامی

چنانچه می دانیم شیخ محمد بن عبدالوهاب در ناقض سوم می گوید: الناقِض الثالث: من لم يُكَفِّر المشركين أو شَكَّ في كُفرهم، أو صحَّح مذهبهم. اما واقعاً این قاعده اصلش چگونه است و چرا شیخ محمد و پیروانش آن را تغییر داده اند؟!

قاضی عیاض مالکی مذهب در کتابش «الشفاء» می گوید: ولهذا نكفر من دان بغير ملة المسلمين من الملل، أو توقف منهم أو شك أو صحح مذهبهم، وإن أظهر الإسلام واعتقده، واعتقد إبطال كل مذهب سواه فهو كافر بإظهار ما أظهر من خلاف ذلك.

همچنین در کتاب «القناع» البهوتی  حنبلی مذهب نیز امده است: من لم يكفر من دان أي تدين بغير الإسلام كالنصارى واليهود أو شك في كفرهم أو صحح مذهبهم فهو كافر.

در این صورت واضح است که اصل قاعده این است: من لم یُکَفِّر الکافرَ  او شکَّ فی کفره فقد کَفَرَ؛

 اما تبدلیش کرده اند به : من لم یُکَفِّر المشرکین او شَکَّ فی کفرهم او صَحَّحَ مَذهبَهم کَفَرَ

با تعاریفی که شیخ محمد و علمای نجد از مشرکین کرده اند و با ترکیباتی چون مشرکین منتسب به اسلام که تولید کرده، و هزاران مسلمان را به خاطر این ترکیب غیر شرعی تا کنون قتل عام کرده اند، باید متوجه شده باشیم که علت تغییر این قاعده توسط سلفیت نوع سوم نجد در واقع ترفندی جهت دور زدن ظوابط شرعی تکفیر و توجیه این جنایات بر علیه مسلمین بوده است. اما چگونه؟

می دانیم که رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: لَا يَحِلُّ دَمُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ يَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وأَنِّي رَسُولُ اللَّهِ، إِلَّا بِإِحْدَى ثَلَاثٍ: الثَّيِّب الزَّانِي، والنَّفْس بِالنَّفْسِ، والتَّارِك لِدِينِهِ الْمُفَارِق لِلْجَمَاعَةِ.[۱] جایز (مباح) نیست خون شخص مسلمانی که شهادت می دهد معبودی برحق بجز خداوند نیست و من رسول الله هستم مگر به یکی از این سه چیز ؛ نفس در برابر نفس (قصاص) ، رجم زانی ( زن و مرد ی که ازدواج کردند و مرتکب زنا شدند) و مرتدی که از جماعت مسلمانان خارج شده است

در این صورت واضح است که باید پرسیده شود خون مسلمین را به کدامیک از این ۳ جرم می ریزند؟

 بدون شک اینها نمی توانند بگویند به دلیل قصاص یا رجم. چون در این زمینه همه چیز واضح است. در مورد ارتداد نیز باز نمی توانند به آسانی خون مسلمین را بریزند چون مسلمین برای تکفیر شخص مسلمان دارای ظوابط و شروط و موانعی هستند و شخص مسلمان تنها زمانی تکفیر می شود که ۱- آگاهانه ۲- عمداً ۳- به میل خودش و اختیاری دچار مکفره ای شده باشد .

در اینجاست که سلفیت نوع سوم نجد با بکار بردن عبارت مشرک و مشرکین برای مسلمین تمام این قواعد اهل سنت را دور زده و ظالمانه حکم کفار مشرک را بر مسلمین تطبیق می دهد.

یعنی در واقع بدون آنکه کلمه ی مرتد را بر زبان بیاورند مسلمین را از دایره ی اسلام خارج  و تکفیر نموده و حکم مرتدین را نیز بر مسلمین اجرا می کنند.

آیا زمان آن نرسیده است که مریدان این منهج اشتباه به خود آیند و بدانند که :

 لزوال الدنيا أهون عند الله من قتل رجل مسلم[۲] نابودی دنیا آسان تر است نزد خداوند از قتل فرد مسلمان


[۱] صحيح البخاري:۴/۳۱۷٫ ومسلم۵/۱۰۶، ومسند أحمد:۱/۳۸۲، وابن ماجة ۲/۸۴۷٫ وأبي داوود ۲/۳۲۷، والترمذي ۲/۴۲۹)

[۲] سنن النسائي الكبرى ۲ / ۲۸۴ ح ۳۴۴۸؛ سنن الترمذي ۴ / ۱۶ ح ۱۳۹۵

علمای نجد و تکفیر نابجای مسلمین(۱)

علمای نجد و تکفیر نابجای مسلمین(۱)

به قلم: ابوابراهیم هورامی

اهل علم گفته اند که اگر شخص مسلمان هزار کافر را به اشتباه جزو مسلمین بداند بهتر از آن است که به اشتباه تنها یک مسلمان را از اسلام خارج کند و کافر بداند.  إن الخطأ في إدخال ألف كافر في الإسلام خير من الخطأ في إخراج مسلم واحد من الإسلام.

یکی از بزرگترین اسبابی که باعث تکفیر نابجای میلیونها مسلمان توسط پیروان علمای نجد و ریخته شدن خون میلیونها مسلمان در این دو قرن گذشته شده است برداشت اشتباه و غیر قرآنی از اصطلاح مشرک و مشرکین است.

شیخ محمد بن عبدالوهاب سومین ناقض از نواقض الاسلام را تکفیر نکردن مشرکین می داند و می گوید: الناقِض الثالث: من لم يُكَفِّر المشركين أو شَكَّ في كُفرهم، أو صحَّح مذهبهم؛ کسی که مشرکان را تکفیر نکند، یا در کفر آنان شک کند، یا مذهب مشرکین را صحیح بداند، به اجماع، کافر می شود.

به دنبال این به وصف مشرکینی می پردازد که الله تعالی آنها را کافر دانسته است و می گوید: لأن الله – عزَّ وجلَّ – كفَّرهم في آياتٍ كثيرة، وَأَمَرَ بعداوتهم؛ لافترائهم الكذبَ عليه، ولا يُحْكَم بإسلام المرء حتى يكفِّر المشركين، فإن توقَّف في ذلك أو شكَّ في كفرهم مع تبيُّنه؛ فهو مثلهم. أما مَنْ صحَّح مذهبهم، واستحسن ما هم عليه من الكفر؛ فهو كافرٌ بإجماع المسلمين؛

تا اینجا تمام مسلمین چنین اعتقادی دارند و همگی معتقد هستند که مشرکین کافر هستند و کسی در کافر بودن امثال ابوجهل و ابولهب و امثالهم شک نکرده است، اما تفکر شیخ محمد و علمای نجد از آنجا مسیرش با منهج قرآن و سنت صحیح و آراء ائمه ی اهل سنت به انحراف می رود که عبارت مشرک را برای مسلمین به کار می برد و مسلمین را با اصطلاحات بدعی چون مشرکین منتسب به اسلام مشمول حکم مشرکین می کنند و حتی حکم می دهند که :

” کسی که مشرکین را از ملت اسلام خارج نداند در واقع تصدیق کننده ی قرآن نمی باشد چونکه قرآن مشرکین یعنی پرستش کنندگان غیراللە را از ملت اسلام خارج دانسته است وبه تکفیر واخراج آنها از ملت اسلام  وهمچنین به جنگیدن ودشمنی نمودن با آنها امرنموده است “.[۱]

در این صورت واضح است که حکمی که مختص کفار مشرک است را بر مسلمین تطبیق داده اند و این یکی از صفات خوارج بوده است چنانچه ابن عباس رضی الله عنهما می گوید: لا تكونوا كـ(الخوارج) تأوّلوا آيات القرآن في أهل القبلة، وإنما نزلت في أهل الكتاب والمشركين، فجهلوا علمها، فسفكوا الدماء، وانتهبوا الأموال.[۲] و از ابن عمر رضی الله عنهما نیز روایت است که می گوید: إِنَّهُمُ انْطَلَقُوا إِلَى آيَاتٍ نَزَلَتْ فِي الكُفَّارِ ، فَجَعَلُوهَا عَلَى المُؤْمِنِينَ[۳]

اما زمانی که بر پیروان علمای نجد گوشزد می شود که در این صفت به سمت خوارج گرایش یافته اید کسانی چون شیخ عبدالطیف آل شیخ  فورا می گویند: تکفیر کردن مشرک وکسی که میگوید تکفیرکردن مشرکین از اصول خوارج است و هیچ یک از علمای اهل سنت این کار را نکرده اند( این قول) ردی بر الله تعالی و پیامبر علیه صلاة والسلام و اجماع امت داده است و این فضیحت فقط با این رد کافی است و بر معترض همین که نمی داند بین دین پیامبران و مذهب خوارج تشخیص قائل نشده است.[۴]

اینجاست باید به مریدان علمای نجد بازآموزی شود که کافر دانستن مشرک کافری که الله تعالی در شریعتش آن را کافر دانسته فرق دارد با کافر دانستن مسلمینی که به ناحق در دایره ی کفار مشرک قرار داده اید.

اجماع مسلمین مبنی بر کافر دانستن کفار مشرک یک واقعیت است همچون اجماع مسلمین بر کافر بودن یهود و نصارا، اما این اجماع چه ربطی به مشرک یا یهودی و نصرانی دانستن مسلمان و تکفیر مسلمان دارد؟

هر مشرک و یهودی و نصرانی و مجوس و صابئی کافر است و زمانی که گفته می شود فلان مسلمان مشرک است یعنی مثل این است گفته شود فلان مسلمان یهودی یا نصرانی و مجوس و صابئی است. مگر چنین چیزی ممکن است؟

شخص یا مسلمان است یا کافر «هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ فَمِنْكُمْ كافِرٌ وَ مِنْكُمْ مُؤْمِنٌ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ» (تغابن/۲) و ترکیب مسلمان و کافر جهت تکفیر نابجای مسلمین از ابداعات علمای نجد بوده است . و لله المستعان


[۱] الدرر السنية : ۲۹۱/۹

[۲]  صحیح بخاری

[۳] فتح الباري: ۱۲ / ۲۸۲

[۴] مصباح الضلام   ۵۹۴-۵۹۳

آنها را دشمن بدان و از آنها حذر کن و مواظب باش

آنها را دشمن بدان و از آنها حذر کن و مواظب باش

به قلم : کیوان مریوانی

اگر به دقت به شبکه های ماهواره ای و حتی بسیاری از رسانه های مجازی اجتماعی نگاه کنیم دسته هائی را مشاهده خواهیم کرد که با نام دین و اسلام جهت تخریب مسلمین شریعت گرا و قدرتهای اسلامی دست به اقداماتی می زنند که مخالف صریح منهج اسلامی و باعث تعجب است.

البته به کار گیری  راهکارها و ابزار های  پست برازنده ی انسانها و اهداف پستی است که تمام تلاش  و شگرد آنها نگه داشتن سیستم ظالمانه ایست که  در خدمت  اندیشه ی طبقه ی فاسد حاکمه  و بر علیه منافع شرعی  ستمدیدگان  انجام وظیفه می کند.

 این قاعده ی کلی تاریخ جریانات فاسد ضد اسلامی  و بخصوص سکولاریستها در طول تاریخ بشریت از سیدنا آدم تا کنون بوده و خواهد بود.

اما متاسفانه، توسط همین سکولاریستها و در میان مسلمین نیز،  افرادی  به این ویروس سکولاریستها مبتلا گشته اند که  از به کار بری هیچ وسیله ی پستی چون دروغ، تهمت، توطئه، شایعه پراکنی، ترور شخصیت مخالفین، تولید شبهات و عوام فریبی جهت رسیدن به اهداف مورد دلخواه سکولاریستها  کوتاهی نمی کنند. البته از کوزه همان تراود که در اوست.

پس اگر دیدی که عده ای با نام اهل سنت یا تشیع برای اینکه دموکراسی و لیبرالیسم سکولاریستها را در میان مسلمین جا بیندازند از هیچ دروغ و تهمت و شایعه سازی بر علیه مسلمین شریعت گرا و حکومتهای بدیل اضطراری اسلامی صرفنظر نمی کنند باید متوجه شد که هدف اصلی آنها ضربه زدن به قانون شریعت الله و ممانعت از تشکیل حکومتهای اسلامی و جلوگیری از اصلاح کمبودها و نارسائیهای این مجتمعات اسلامی است که اکثراً توسط کفار سکولار جهانی بر مسلمین تحمیل شده است.

اینها سربازان جنگ روانی دشمنان آشکار مسلمین و ستون پنجم دشمن هستند که قصد دارند از درون به عقیده و ارزشهای مسلمین ضربه بزنند و مسلمین را برای پذیرش کفریات جامعه ی جاهلی آماده سازند.

اینها هدفشان این است که شما را و حتی الله را فریب دهند : «يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا» اما الله تعالی اینها را فریب می دهد«وَ هُوَ خادِعُهُمْ» و لازم است ما هم هوشیار باشیم.

اینها دشمنانی هستند که الله تعالی آنها را لعنت کرده «وَ لَعَنَهُمُ اَللّٰهُ» پس سخن الله تعالی را گوش بده که می فرماید: «هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ ۚ» و آنها را دشمن بدان و از آنها حذر کن و مواظب باش.

قرنهاست آمده اند فریبت دهند، فریب نخور

قرنهاست آمده اند فریبت دهند، فریب نخور

به قلم: مسعود سنه ای

مسائل مذهبی  و فرق و تفاسیر مذهبی و حتی  مسائلی همچون مسائل زبانی، نژادی و وقومیتی،  برای مناسبات سکولاریستی تنها بازیچه ای جهت تامین منافع اقتصادی و سرکوب مستقیم قانون شریعت اسلام و مسلمین شریعت گرا می باشد و برجسته کردن یا سرپوش نهادن بر تفاوتهای یک مذهب و فرقه ای ارتباط مستیقیم و زنده با منافع سکولاریستهای جهانی و مرتدین محلی اش دارد .

 از یک سو سکولاریسم جهانی از طریق مرتدین محلی و دارودسته ی منافقین،  برای رهایی از شریعت گرایان و کسب منافع اقتصادی مورد نظرش، دست به تهییج احساسات مذهبی، ناسیونالیستی مردم منطقه  و برجسته نمودن نکاتی می زند که در مواردی با آنچه مخالفینشان می گویند اختلاف دارند .

 در این میان سایر کشورهای سکولاریستی  مشترک المنافع و به ویژه همسایگان فرصت طلب، هر کدام به اقتضای منافع خود، در این درگیریها دخالت مستقیم و غیر مستقیم می نمایند. اما در تمام موارد بار سنگین چنین کشمکش مصنوعی و درگیرهای ساختگی ادواری  تنها بر دوش مردمان ستمدیده و آزادیخواهان شریعت گرا بوده است و بس.

سیستم پلید سکولاریستی همیشه در طول تاریخ  از اختلافات و احساسات مذهبی مردم همچون یک ابزار سودمند بهره جسته است. سکولاریستی چون فرعون و سکولاریستهایی چون قریش نمونه های بارز این حقه ی قدیمی هستند.

در این صورت اگر می بینید که در کنار کفار سکولار جهانی و در پناه رژیم فاسدی چون آل سعود و امارات و … شبکه های ماهواره ای چون کلمه و وصال حق و غیره و مجریان شبکه های مجازی چون سهاب و جبهه سنت و غیره از جانب اهل سنت و شبکه هائی چون مرجعیت و اهل بیت و … از جانب تشیع آزادانه به تفرق میان مسلمین و مشغول نمودن مسلمین به مسلمین مشغول هستند باید متوجه شد که این تاکتیک جدید نیست بلکه آنچه جدید است جهل مسلمین به مجریان چنین توطئه های است.

قالب و محتوای قالب، امری که سلفیون نجدی را به تکفیر نابجا کشانده

قالب و محتوای قالب، امری که سلفیون نجدی را به تکفیر نابجا کشانده

به قلم: ابوبکر الخراسانی

سلفیون نجدی جماعت دوله زمانی که طالبان در مجله ی الصمود برای حکومت ایران از لفظ “دولت اسلامی ایران” استفاده کرد و زمانی که با شیعیان افغانستان نیز متحد شد فوراً شروع کردند به تکفیر نابجای طالبان؛ تکفیری که هیچ جایگاهی در هیچ یک از مذاهب اهل سنت نداشته و ندارد.

بعد از آن باز اخیراً می بینیم زمانی که طالبان از لفظ جمهوری اسلامی ایران استفاده می کند فوراً به مخاطبین خود می گویند: ” تا اینجای کار بسنده نکردند و چند گام به پیش شتافته دین جمهوریت را نیز مهر تایید گذاشتند و به آن ایمان دارند، در حالی که نظام جمهوری در تضاد با اسلام بوده و یک نظام سراپا کفری می باشد.”

باور بفرمائید در هیچ جای دنیا نیامده که قالبی به نام جمهوری یا قالبی به نام ملوک الطوایفی یا قالبی به نام فدرالیسم و پادشاهی و… به نام دین قلمداد شده باشد که اینها چنین می گویند.

این اشخاص سلفی نجدی جاهل و کینه جو باید بدانند که قالب جمهوری مثل لیوان است. مهم نیست این لیوان را چه کسی ساخته است و از کجا آمده است مهم این است که داخل این لیوان چه می ریزی؟

زمانی که سهیل شاهین در تویترش می نویسد: (‏نن (نومبر ۲۶) دا.ا.امارت سیاسي مرستیال او دسیاسي دفتر مشرمحترم ملا برادر اخند او ورسره هئيت یې د ایران د اسلامی جمهوریت د خارجه وزیر جواد ظریف او ورسره هئيت سره په تهران کې وکتل. دواړو خواوو د افغانستان د مسئلې په سوله ایز حل او د سولې  د پروسې په هکله تفصیلي خبرې وکړې.)”(امروز ۲۶نومبر)ملابرادر معاون امارت و رییس دفتر سیاسی با هیئت همراه اش با جواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران و هیئت همراه او در تهران دیدار نمودند. طرفین در مسایل راه حل  مسالمت‌آمیز افغانستان و در مورد پروسه صلح با تفصیل صحبت کردند. “

در اینجا منظور از جمهوری قالبی است که در آن اسلام ریخته شده است. زمانی که می گوئیم  جمهوری خلق چین یا جمهوری کره ی شمالی یا جمهوری ویتنام  یعنی قالبی که در آن سکولاریسم از نوع کمونیسم  در آن ریخته شده است و زمانی که می گوئیم جمهوری آمریکا، فرانسه، ترکیه، اتریش، برزیل، چاد، شیلی، گرجستان، اندونزی و … یعنی قالبی که در آن سکولاریسم از نوع لیبرال در آن ریخته شده است.

امیدوارم طرفداران سلفی نجدی دوله فرق بین قالب و محتوای قالب را فهمیده باشند و با جهالت خود باعث تکفیر نابجای مسلمین نشوند.

ابن القیم جوزی رحمه الله  گفته است: هرگاه مردم گناهی را دیدند و جلوی آن را نگرفتند، بزودی الله متعال مجازات آن را عمومی خواهد کرد .

آیا گناهی بالاتر از تکفیر نابجای مسلمان وجود دارد؟!! پس همه ی ما باید جلو این گناهکاران را بگیریم قبل از آنکه الله متعال با اینها مثل سوریه و عراق و یمن و افغانستان و الجزائر و سرزمین حرمین و غیره ما را مجازات کند.

امام شافعی رحمه الله علیه و سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم

امام شافعی رحمه الله علیه و سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم

به قلم : محسن صادقی/سقز

امام شافعی رحمه الله که از او به عنوان واضع علم اصول فقه یاد می کنند به همراه امام مالک و امام حنبل و سایر ائمه ی خیر القرون به عنوان نمایندگان سلفیت نوع اول شناخته می شوند .

سلفیت نوع دوم نیز شامل ابن تیمیه و ابن قیم و ابن کثیر می گردد و سلفیت نوع سوم نیز محمد بن عبدالوهاب و ادامه دهندگان راهش را شامل می شود. در این صورت زمانی که از سلفیت صحبت می شود باید نگریست منظور کدام دسته از سلفیت منظور ماست.

مردی درباره ی مسئله ای از امام شافعی رحمه الله علیه سئوال کرد. ایشان گفتند: پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم درباره ی آن چنین کرده اند. مرد گفت شما چه می گویی؟ امام شافعی رحمه الله علیه گفتند: سبحان الله، آیا من در عهد بیعت هستم یا این که در میان نصرانی ها هستم؟! من به تو می گویم پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم چنین حکم داده اند و شما در جواب (با تعجب) می گویی: شما چه می گویی؟[۱]

شافعی رحمه الله علیه دوباره می گوید: «هر گاه حدیث صحیحی را از پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم روایت کردم و به آن عمل ننمودم پس به شما اعلام می کنم که عقلم بر باد رفته است».[۲]

حالا :

  • ما می گوئیم الله و رسولش در مورد مشرک و مشرکین این را گفته اند اما مروجین سلفیت نجدیت می گویند شیخ فلانی و فلانی این را گفته اند .
  • ما می گوئیم الله و رسولش چنین عذرهای معتبری را برای مسلمین قرار داده اند و نباید الکی مسلمان را تکفیر کرد اما اینها می گویند فلان شیخ و فلان شیخ این را گفته اند.
  • ما در دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان می گوئیم الله اینگونه دستور داده و رسولش و ائمه ی خیر القرون و حتی امثال ابن تیمیه و شاگردانش اینگونه برخورد کرده اند اما اینها می گویند فلان شیخ و فلانی این را گفته اند و….

 به نظر شما اگر امام شافعی رحمه الله زنده بود به اینها چه می گفت؟


[۱] . «شرح العقیده الطحاویه» علی بن علی بن ابی العز الحنفی (ص ۳۹۹-۴۰۰) چاپ المکتب الاسلامی .ط.الرابعه ۱۳۹۱ هجری بیروت.

«الرساله» امام شافعی رحمه الله علیه (ص ۴۱۰) تحقیق احمد شاکر ، مطابع المختار الاسلامیه ، چاپ دوم ۱۳۹۹ هجری

«مختصر الصواعق المرسله علی الجهمیه و المعطّله» (۲/۳۵۰) ابن قیم ، مختصر آن شیخ محمد بن الموصلی.

[۲] . «مختصر الصواعق علی… » (۲/۳۵۰)

بهانه های بنی اسرائیلی عده ای از مسلمین در باب توحید و سوگند خوردن

بهانه های بنی اسرائیلی عده ای از مسلمین در باب توحید و سوگند خوردن

به قلم: ابوبکر الخراسانی

در حدیث صحیح از رسول الله صلی الله علیه وسلم می خوانیم که یهودیان به رسول الله صلی الله علیه وسلم و سابقون الاولون رضی الله عنهم اشکالاتی در باب توحید و سوگند خوردن می گرفتند و آنها را به شرک متهم می کردند که هم اکنون عده ای از پیروان مدرسه ی علمای نجد هم در همان مسیر یهودیان نسبت به مسلمین قرار گرفته اند و همان اشکالاتی را می گیرند که یهود از خیر البشر و صحابه می گرفتند.

عبد الله بن يسار عن قتيلة بنت صيفي الجهنية قالت: ” أتى حبر من الأحبار رسول الله صلى الله عليه وسلم فقال: يا محمد! نعم القوم أنتم لولا أنكم تشركون! قال: سبحان الله! وما ذاك؟ . قال، تقولون إذا حلفتم: والكعبة، قالت: فأمهل رسول الله صلى الله عليه وسلم شيئا ثم قال: إنه قد قال، فمن حلف فليحلف برب الكعبة، قال: يا محمد! نعم القوم أنتم لولا أنكم تجعلون لله ندا! قال: سبحان الله! وما ذاك؟ قال: تقولون ما شاء الله وشئت. قالت: فأمهل رسول الله صلى الله عليه وسلم شيئا ثم قال: إنه قد قال، فمن قال: ما شاء الله فليقل معها: ثم شئت “.[۱]

عبد الله بن یسار از قتیله بنت صیفی الجهنیه که گفت:  حبری (عالمی) از احبار (علمای یهود) نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمد و گفت: ای محمد شماها چه قوم خوبی می بودید  اگر شرک نمی ورزیدید. فرمود: سبحان الله چه شرکی؟ گفت: وقتی سوگند می خورید می گویید: سوگند به کعبه. پیامبر صلی الله علیه وسلم درنگی کرد سپس فرمود: هرکس از شما سوگند خورد پس به پروردگار کعبه سوگند بخورد. سپس آن یهودی گفت: ای محمد، شماها چه قوم خوبی بودید اگر برای خداوند همتایی قرار نمی دادید. گفت: سبحان الله! یهودی گفت: می گویید: اگر خدا و فلانی بخواهند. پس پیامبر صلی الله علیه وسلم درنگی کرد سپس فرمود: آنچه در گذشته می گفتید هیچ، اما از این به بعد هرکس گفت: «اگر خدا بخواهد»، پس به همراه آن بگوید: «سپس تو بخواهی»

تمام این ایراد گیری ها و متهم کردنها به شرک به دلیل برداشت نادرست، فهم غلط و عدم شناخت از بیان رسول الله صلی الله علیه وسلم و سابقون الاولون رضی الله عنهم بود که هم اکنون سلفیون خاص نجد هم در آن افتاده اند.

بدون شک نمی توان قبول کرد که رسول الله صلی الله علیه وسلم و سابقون الاولون رضی الله عنهم توحید را متوجه نشده باشند و تا زمانی که این خاخام یهودی تذکر داده اینها برای الله تعالی ند و همتا قرار داده باشند و دچار شرک اکبر شده باشند و این یهودی توحید را به مسلمین یاد داده باشد، بلکه باید گفت که این یهودی از ظاهر بیان رسول الله صلی الله علیه وسلم و سابقون الاولون رضی الله عنهم برداشت و فهم غلط کرده بود.

درواقع منظور رسول الله صلی الله علیه وسلم و سابقون الاولون رضی الله عنهم از ماشاء الله و شئت همان ماشاء الله و ثم شئت بوده است اما رسول الله صلی الله علیه وسلم بیانش را با ادبیات و دیپلماسی یهودی ها تغییر داد تا این کفار از بیان مسلمین سوء استفاده نکنند.

در این صورت باید دید که سابقه ی این سوء برداشتها و سوء فهمها به زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم و سابقون الاولون رضی الله عنهم بر می گردد و شایسته نیست مسلمین قدم در جای پای یهودی ها بگذارند.


[۱] سلسله الحادیث صحیحه البانی جلد ۳ صفحه ۱۵۴

رهبران مذاهب اسلامی کشیش های مسیحی و خاخام های یهودی هستند و پیروانشان اهل شرک یا…

 رهبران مذاهب اسلامی کشیش های مسیحی و خاخام های یهودی هستند و پیروانشان اهل شرک یا…  

به قلم: ابومحمود کندزی

ما گزارش مخصوص وزارت امور خارجه فرانسه در مورد مذاهب اسلامی را که دیدیم متوجه شدیم که این دشمنان سکولار جهانی تا چه اندازه مخالف دستاوردهای اصیل دانشمندان این مذاهب هستند. در کنار این دشمنان آشکار و سکولار جهانی ما شاهد افرادی عالم نما با تفکرات سلفیت نجدی هستیم که تحت پوشش همین کفار در امنیت کامل در قسمت جنگ روانی بر علیه مسلمین و جهاد مبارکشان فعالیت می کنند.

در انگلیس کسانی چون ابوبصیر طرطوسی و هانی السباعی و … در کانادا کسانی چون طارق عبدالحلیم و در اردن کسانی چون ابوقتاده فلسطینی و ابومحمد مقدسی و در رژیم فاسد آل سلول و لیبی و مصر و…هم صدها مزدور رسمی فعالیت دارند.

یکی از این سلفی های نجدی و مجریان جنگ روانی فرانسه بر علیه مسلمین که بدون تقیه در مورد مذاهب اسلامی صحبت کرده شخصی به اسم دکتر “مروان القیسی” است که برای خدمت به کفر و جلب اعتماد کشور سکولار فرانسه، پیشوایان مذاهب اسلامی را مورد حمله قرار داد، و امامان این مذاهب را به کشیش های مسیحی و خاخام های یهودی تشبیه و پیروان شان را چون کافران مسیحی و یهودی تلقی نمود.

بفرما با چشم خود ببینید که این گمراه شده در صفحات ۱۶۱ و ۱۶۲ از چاپ سوم کتابش به نام : ” معالم الهدی إلی فهم الإسلام ” می گوید: “أخیرا فإن القول أن المذهبیة أسلم، و انه لابد من الإلتزام بآراء مذهب ماء هو قول خطیر یتضمن ما یتضمن من الشرک، فإن الله تعالی لم یتعبد أحد من خلقه بإتباع أحد مهما سما قدره فی العلم مادام غیر معصوم و هنا فلیس من باب التکرار أن أعید ما ورد أن عدی بن حاتم سمع النبی ص یقرأ هذه انعبدوهم، قال ص ألیس یحرمون ما احل الله فتحرمونه، و یحلون ما حرم الله فتحلونه؟ فقلت: بلی. قال: فتلک عبادتهم”.

” قولی که می گوید مذهبی بودن بهتر، و پایبندی به یکی از مذاهب لازم است یک گفته خطرناک و شرک آمیز است، زیرا خدای تعالی هیچ کس را به پیروی از کس دیگری و لو این که از رتبه ی بسیار عالی علمی هم برخوردار باشد موظف نکرده مادامی که معصوم نباشد. و در اینجا تکرار رخ نمی دهد، اگر به ذکر حدیثی بپردازیم که میگوید: عدی پسر حاتم این آیه را از پیامبر شنید، که خداوند می فرماید: “مسیحی ها و یهودی ها علاوه بر خدای بزرگ، پیشوایانشان را به خدایی پذیرفته اند”. (توبه/۳۱) عدی گفت: ما علمای خویش را نمی پرستیم، پیامبر ص فرمود: آیا اگر یک حلال خدا را بر شما حرام کنند آنرا حرام نمی دانید؟ و آیا اگر یک حرام خدا را بر شما حلال نمایند، آن را حلال نمی دانید؟ عدی گفت: بلی. پیامبر ص فرمود: پس این پیروی کردن همان عبادت کردن است”.

آری! ای جوان مسلمان، این سلفی نجدی گمراه شده و مجری جنگ روانی کفار سکولار ، مسلمانان هزارو سیصد سال را به خاطر پایبندی به یکی از مذاهب اسلامی، مشرک می داند. (خداوند پاداش این حرفش را به او بدهد ) .

سپس جناب دکتر مروان شرمی از دروغش نکرده و می گوید: ” خداوند هیچ کسی را به عبادت کردن، یعنی پیروی کردن از کسی دیگر ملزم نکرده است”. بسیار جای تعجب است پس جایگزین این شخص به جای مذاهب اسلامی چیست؟ پیروی از خودش ؟ مگر نمی بینیم که سلفی های نجدی خودشان دهها گروه شده اند در حالی که مذاهب فعلی اسلامی بسیار کمتر از تعداد فرقه ها و گروههای مختلف و متضاد سلفی نجدی هستند و اختلافات مذاهب رسمی اسلامی هم بسیار کمتر از اختلافات فرقه های سلفی نجدی است.

پس اگر دکتر مروان و امثال او راست می گویند و حرفشان دروغ نیست، نمونه ای از حلال و یا حرام خدا را که به اجماع حلال و یا حرام باشد، ذکر نماید که این مذاهب علیه خدای تعالی اولی را حرام و دومی را حلال کرده باشند. (دروغ گو روسیاه باد).

ای جوان مسلمان، آشکار است این رهبران مذاهبی که دکتر مروان آنان را چون اسقف ها و خاخام ها به شمار می آورد همگی دانشجویان دانشگاه پیامبر صلی الله علیه وسلم و بر منهج سلف صالح پرورده شده اند و شجره نامه ی علمی ایشان طی چهار مرحله، به آن بزرگوار منتهی میگردد. ولی جناب دکتر(گمراه) از کدام دانشگاه فارغ التحصیل شده است؟ وی در صفحه ۱۸ از کتاب مذکور می نویسد که :”شاء الله له أن یرتحل إلی بریطانیا لنیل شهادة الدکتوراه من إحدی جامعاتها”، با این جمله برای ما روشن می سازد، که مؤلف گمراه از دانشجویان دانشگاه (دارالکفر) برطانیا، بر منهج انگلیس کافر پرورده و برای ضربه زدن به اسلام و بر هم زدن صف مسلمانان گواهی دکترا به او داده شده است. اکنون باید گفت، تا کفر همچون نوکرانی داشته باشد چرا اسلحه کشتار جمعی را علیه مسلمانان بکار گیرد؟

مذاهب اسلامی سرمایه های ارزشمند شورای اولی الامر واحد مسلمین هستند که باید تلاش کرد همه ی این مذاهب را در این شورای واحد جمع کرد و مسلمین را تابع اجماع واحد آنها کرد، نه اینکه به بهانه ی برداشتن این مذاهب اسلامی سعی کنند برداشت و تاویلات غلط خودشان را جایگزین این مذاهب کنند و دهها مذهب بی قواره تولید کنند که تنها وظیفه ی آنها مشغول کردن مسلمین به مسلمین و تولید جنگ داخلی و خدمت به کفار سکولار جهانی بوده است.

جنگ مسلحانه گروههای مسلح اهل سنت سوریه و تجربه ی سلفیت خاص نجدیت

جنگ مسلحانه گروههای مسلح اهل سنت سوریه و تجربه ی سلفیت خاص نجدیت

به قلم: کیوان مریوانی

اردوغان که ماهها برای دارودسته ی جولانی و سایر گروههای مسلح سلفی نجدی و حتی گروه سکولاری چون ارتش آزاد ادلب سینه چاک می کرد پس از گلایه های دروغینی از روسیه و درآوردن بازیهای رایج سیاسی سکولاریستها اعلام نمود که : «روند آستانه» که حدود سه سال پیش برای حل و فصل مسالمت‌آمیز مسائل سوریه تشکیل شد دچار فروپاشی شده است.

این سخنان در حالی گفته می شود که ارتش بشار اسد به پیشروی های خود در استان ادلب ادامه می دهد و گروه جولانی و اقمار او نیز منطقه ی استراتژیک معرة النعمان را تخلیه نموده و از بسیاری از مناطق اطراف آن نیز فرار کرده اند.

نتیجه ای که باید از گروههای سلفی نجدی سوریه گرفت این است که اینها بدترین اعمال را دارند و از مدخلی ها با اختلاف زیادی ضررشان بیشتر بوده است، چون اینها علاوه بر آنکه سبب ریخته شدن خون مسلمین می شوند و باعث و بانی تجاوز به ناموس هزاران زن و دختر اهل سنت آواره و تن فروشی آنها در ترکیه و سایر کشورهای اروپائی شده اند حتی باعث نصرانی شدن کودکان بی سرپرست در پرورشگاههای کودکان بی سرپرست اروپا و غیره گردیده اند.

اینها تنها مصیبتهائی غیر از ویرانی و نابودی سرزمین مسلمین و ناامید شدن اهل سنت از جهاد و حتی گرایش آنها به احزاب سکولاری می گردد که خیال می کنند اهل سنت یعنی همین عقاید و اعمال گروههای متفرق و متعدد و متضاد سلفی نجدی است که نه تنها در مسیر صحیح شرعی قدم بر نمی دارند بلکه آفت دین و دنیا هستند …

در این صورت باید گفت که تفکر سلفیت نجدی آزمایش خود را برای چندمین بار پس داده و به طور کامل فشل شده است. پس به کانال ها و اعضایشان نگاه نکن اینها هیچ وزنه ی عملی ندارند و کارشان به آخر رسیده است…

این تفکر که توسط ایمن الظواهری به عنوان تفکر رهبری القاعده انتخاب شد باز همان نقش تفرقه آفرینی و مخرب را بازی کرده است و نشان داد که اگر به هر جریان و جامعه ای تزریق شود تنها یک نتیجه در بر دارد: تفرق، جنگ داخلی، شکست و ذلیلی برای اهل سنت.