چگونگی اداره امارت اسلامی و ریشه یابی علت جنگ دوله بر علیه آن و مسلمین افغانستان

چگونگی اداره امارت اسلامی و ریشه یابی علت جنگ دوله بر علیه آن و مسلمین افغانستان

به قلم: ابوبکر الخراسانی

سرزمین افغانستان از همان قرون اولیه ی اسلامی با وجود نفوذ مذاهب اسلامی دیگری چون شوافع و … اما در نهایت تابع مذهب حنفی گردید و تا کنون این مذهب نقش اول را در زندگی مسلمین این دیار و بسیاری از سرزمینهای اطراف آن بازی می کند .

امارت اسلامی افغانستان نیز متشکل از علمای کرام این مذهب است هر چند مجاهدین سایر مذاهب نیز در کنار آن بر علیه دشمن مشترک می جنگند اما در نهایت مذهب حنفیت نقش اول را بازی می کند . در این صورت می توان گفت : بنا هر چیز اصل آن می باشد بنا امارت اسلامی از علماء کرام مذهب حنفیت تشکیل شده و قیادت امارت اسلامی هم به دست علماء کرام این مذهب است و حقانیت امارت به اصل دین شروع شده تا فی الحال هم  هیچ چیز از اصول شریعت بر اساس مذهب حنفیت در محاکم امارت اسلامی  ترک نشده است؛ هر چند به خاطر شرایط اضطرار جنگی ممکن است تطبیق احکام شریعت به شکل عادی آن یا به تاخیر افتاده باشد یا شکلش عوض شده باشد اما در هر صورت انکار نشده است که این هم باز تطبیق شریعت در شرایط خاص جنگی است .  

 پس امارت اسلامی هم به صورت شورائی از علمای کرام و هم بر اساس مذهب حنفی اداره می شود که با اضطرار و شرایط جنگی مواجه است.

در چنین وضعیتی دسته ای از مسلمین افغانستان به دلیل داشتن مذهب سلفیت خاص نجدی و اختلافاتی که این مذهب با مذهب رایج مسلمین افغانستان دارد از صف واحد مسلمین جدا شده و برای خودشان گروه جداگانه ای تشکیل داده اند، و حتی غیر از این تفرقی که ایجاد کرده اند، طبق مذهب خودشان اقدام به تکفیر امارت اسلامی افغانستان و حتی طبق مذهب خودشان با مشرک و قبرپرست خواندن اهل سنت افغانستان اقدام به تکفیر مسلمین اهل سنت افغانستان نموده اند و چندین مکان مذهبی مسلمین ستمدیده و جنگ زده ی این دیار را به بهانه های قبر پرست و صوفی و مشرک بودن منفجر کرده و دهها مسلمان را قتل عام کرده اند.

این تفرق قبیحی که به خاطر اختلافات مذهبی به وجود آورده اند باعث صدمات زیادی به مسلمین در بخشهائی از افغانستان شده است و کمترین صدمات آن محقق شدن مفاد این آیه ی قرآن است که می فرماید : ‏ وَأَطِيعُواْ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُواْ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ ‏(انفال/۴۶) ‏و از خدا و پيغمبرش اطاعت نمائيد و ( در ميان خود اختلاف و ) كشمكش مكنيد، ( كه اگر كشمكش كنيد ) درمانده و ناتوان مي‌شويد و شكوه و هيبت شما از ميان مي‌رود ( و ترس و هراسي از شما نمي‌شود ) . شكيبائي كنيد كه خدا با شكيبايان است .‏

در این صورت باید بدانیم که علت کشمکش و جنگ طلبی های دوله بر علیه صف واحد جهاد افغانستان و ایجاد تفرق و انشقاق در آن به دلیل اختلافات مذهبی سلفیت خاص نجدیت با مذهب حنفی رایج در میان مسلمین این دیار است و تمام بهانه های دیگر آنها تنها برای پنهان کردن این واقعیت است .

بهانه هائی چون عدم اعلام مرگ عمر ثالث رحمه الله توسط شورای رهبریت امارت اسلامی، تعامل با شرایط اظرار جنگی و تطبیق شریعت بر اساس این شرایط جنگی ، روابط با کشورها و مذاهب مختلف جهت تمرکز بر دشمن اصلی و قریش زمان که آمریکاست وبه همراه ناتو سرزمین افغانستان را به خاک و خون کشیده اند و…

این روش تعامل مذهب سلفیت خاص نجدی با مسلمین تمام مذاهب اسلامی از زمان پیدایشش تا کنون بوده است و این مذهب (که ادعای اهل سنت بودن واقعی را دارد)هر جا رفته باعث فساد جهاد آن دیار و حتی نابودی جهاد در سرزمینهائی شده است که این مذهب قددرتی پیدا کرده است؛ چون با تولید تفرق و مشغول کردن مسلمین به مسلمین و انجام دادن جنایات وحشیانه در قبال مسلمین در نهایت جبهه ی واحد مسلمین را دچار تزلزل و سستی و بی ابهتی نموده و مسلمین را از جهاد دلسرد و ناامید کرده و به سوی کفار و طاغوتها کشانده است .

این است واقعیت مذهب سلفیت خاص نجدیت و ثمرات آن در میان مسلمینی که مذهبی غیر از این مذهب خودشان را دارند، امیدوارم مسلمین از سابقه و تاریخ این مذهب از زمان پیدایش آن تا کنون عبرت بگیرند و دست از جنگ داخلی و شرک تفرق بردارند، چون تفرق کل زیانش به مسلمین و کل سودش به کفار و دشمنان مسلمین بر می گردد .

سیاست آمریکا و متحدینش در تثبیت دین سکولاریسم و دموکراسی در میان مسلمین

سیاست آمریکا و متحدینش در تثبیت دین سکولاریسم و دموکراسی در میان مسلمین

به قلم : ابوعبدالله جاف جوانرو

آمریکا به عنوان پرچمدار فعلی مشرکین(سکولاریستها) هم اکنون در جایگاه قریش و امثال ابوجهل و ابولهب قرار گرفته است . مشرکین یا به تعبیر امروزین سکولاریستها ، دین خود را همیشه با زور اسلحه بر ما تحمیل کرده و می کنند و تا زمانی با ما می جنگند که ما دست از مفاهیم ۴ گانه ی  دین خود بکشیم . یعنی  دینی داشته باشیم که از:

  1. قدرت حاکمیت
  2. ۲-      قانون و برنامه
  3. ۳-     اطاعت کردن از این قانون و حاکمیت
  4. ۴-      پاداش دادن و مجازات کردن با این قوانین و توسط این حاکمیت اسلامی ؛

 خالی و تهی باشد و در این ۴ مورد تابع دین آنها شویم . 

خداوند در باره ی این سیاست همیشگی سکولاریستها(مشرکین) در برابر مسلمین می فرماید : وَلا یَزَالُونَ یُقَاتِلُونَکُمْ حَتَّى یَرُدُّوکُمْ عَنْ دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَمَنْ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَیَمُتْ وَهُوَ کَافِرٌ فَأُوْلَئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَهِ وَأُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ (البقره:۲۱۷ )

چنانچه مشاهده نمودیم الله تعالی می فرماید: «پیوسته و همیشه» با شما خواهند جنگید تا اگر بتوانند شما را از دینتان بربگردانند.  زمانی که محتوای دین را از ما گرفتند و محتوای دین خودشان را جایگزینش کردند در واقع ما را از دینمان برگردانده و تابع دین خودشان کرده اند . و هر کسی که ۱- آگاهانه ۲- عمدا ۳- به میل خودش  تابع دین آنها شود حکم مرتد را دارد . و لله المستعان

این سیاست مشرکین (سکولاریستها) قریش در برابر رسول الله صلی الله علیه وسلم و اصحابش بود چنانکه امام طبری می فرماید :  حدثنا أبو عاصم قال : حدثنا عیسى عن ابن أبی نجیح عن مجاهد فی قول الله عز وجل : ” ولا یزالون یقاتلونکم حتى یردوکم عن دینکم إن استطاعوا ” ، قال : کفار قریش . 

هم اکنون نیز آمریکا برای چند دهه است که پرچمدار مشرکین (سکولاریستها) جهان و جایگزین قریش شده است، و با زور اسلحه و به کارگیری انواع تهدیدات نظامی و استفاده از انواع اسلحه های اتمی و شیمیائی و فسفوری و… مستقیما به جنگ نظامی با مسلمین شریعت گرای تمام مذاهب اسلامی اقدام کرده است و در کنار این جنگ نظامی آشکار و گرم در بخش جنگ نرم و سرد نیز سرمایه گذاری هنگفتی کرده است .

آمریکا و متحدینش قصد دارند دین سکولاریسم را با جنگ روانی و نرم از کانال رسانه های خود و بخصوص از کانال منافقین (سکولار زده ها) و مزدورانشان به تدریج جایگزین مفاهیم و محتوای دین اسلام کنند و دین مسلمین را از آن چهار مفهوم و محتوای اصلیش خالی و تهی کنند .

ادامه خواندن سیاست آمریکا و متحدینش در تثبیت دین سکولاریسم و دموکراسی در میان مسلمین

تاملی در اعدام گروهی و دسته جمعی ۳۷ جوان اهل سنت توسط آل سعود

تاملی در  اعدام گروهی و دسته جمعی ۳۷ جوان اهل سنت توسط آل سعود

به قلم : کیوان مریوانی

بدون شک در این دو قرن گذشته در زیر این آسمان آبی حکومت و نظامی کثیف تر از آل سعود برای اهل سنت وجود نداشته و ندارد . این حکومت مزدور و دست نشانده جنایاتی را در حق اهل سنت سراسر جهان و بخصوص اهل سنت سرزمین وحی مرتکب می شود که حتی اربابان او چون آمریکا و انگلیس هم از انجام دادن آشکار آن ابا دارند و آزادی هائی را از اهل سنت عربستان گرفته است که اربابان او این آزادی های بیان را در کشورهایشان به اهل سنت داده اند .

البته این را هم بدانید که هر جا آمریکا و انگلیس و سایر کفار و طاغوتهای جهانی و محلی جنایتی را بر علیه اهل سنت مرتکب می شوند حتما آل صهیود و امارات و قطر و کویت هزینه های آن را پرداخت کرده و حتی در کشتار اهل سنت نیز با این کفار همکاری نموده اند .

آل سعود که دوسال پیش ۴۸ عالم بزرگ و دانشجوی اهل سنت را در برابر سکوت جهان به صورت دسته جمعی اعدام کرد و  در سال ۲۰۱۸ نیز ۱۴۹  نفر را اعدام نمود و  دیروز نیز ۳۷ دانشجو و طلبه ی علم را به صورت گروهی و دسته جمعی به اتهامات موهوم در شهرهای مکه و مدینه وریاض و …  اعدام کرد .

 نکته ی قابل تامل این است : آل سعود زمانی که اینگونه اهل سنت خود را قتل عام نموده و در قتل عام اهل سنت یمن و سوریه و عراق و سومالی و مصر و لیبی و الجزائر و چچن و افغانستان و غیره دست دارد حالا چگونه است که به شبکه های ماهواره ای منتسب به اهل سنت ایران کمک مالی می کند و شیوخ درباریش که فتوای قتل عام این علماء و دانشجویان و طلبه ها را صادر می کنند  برای این شبکه های ماهواره ای تبلیغ می کنند؟

در تکفیر نابجای اهل قبله برادران دوله صادقند یا سلفی های مخالف آنها ؟

   در تکفیر نابجای اهل قبله برادران دوله صادقند یا سلفی های مخالف آنها ؟

به قلم : ابوعایشه مریوانی

با شناختی که از مسلمین سراسر جهان داریم می دانیم اکثریت مطلق این مسلمین به شیوه های مختلفی و با تاویلاتی که دارند احترام خاصی برای قبور کسانی قائل هستند که یا در منطقه و روستای آنها جزو بزرگان و خادمین دین شمره می شوند یا در میان تمام مسلمین جزو بزرگان دین به شمار می روند .

 این مسلمین گاه به دلایل مختلفی چون نبود حکومت یکپارچه ی اسلامی و نرسیدن حقایق از طریق دعوتگران شورای اولی الامر این حکومت  و… دچار اشتباهات غیر عمدی می شوند . سلفیت خاص نجدیت بدون در نظر گرفتن عذرهای معتبر شرعی برای مسلمین فورا سراغ تکفیر این مسلمین می روند که بیشتر از ۹۰ درصد مسلمین جهان را تشکیل می دهند .

در کتاب الدرر السنیه می خوانیم :   قال جماعة من أئمة الدعوة -رحمهم الله-:”‏لا تصح إمامة من لا يكفر الجهمية، والقبوريين، أو يشك في تكفيرهم”

 دسته‌ای از پیشوایان دعوت -رحمهم الله- می گویند: “امامت (پیش نمازی) کسی که جهمیه و قبر پرستان را تکفیر نکند، یا در تکفیرشان شک دارد، صحیح نیست”

دقت کردید چه شد؟ اینها به همین راحتی به اتهام قبوری بودن اینهمه مسلمان را تکفیر می کنند و بعد هر کسی هم که در تکفیر اینهمه مسلمان شک کند پشت سرش نماز نمی خوانند و امامتش را صحیح نمی دانند .

این است سلفیت خاص نجدیتی که در گروههای مختلف خودشان را موحد و اهل توحید می دانند انگار که دیگران اهل شرک و بدعت و … هستند .

 پس زمانی که برادران دوله به صراحت دست به تکفیر می شوند و مسلمین را به جرم صوفی بودن و مشرک بودن و قبرپرست بودن و… می کشند در واقع دارند به مبانی اصلی سلفیت خاص نجدیت عمل می کنند و در این مسیرِ عمل به سلفیت خاص نجدیت انسانهائی صادق و بی ریا هستند .

بقیه ی کسانی که ادعای سلفیت خاص نجدی را دارند اما دوله را خوارج و اهل تکفیر می دانند که مسلمین را می کشد باید بدانند که خودشان یا جاهل به سلفیت نجدی هستند که پذیرفته اند یا ریاکاران و حقه بازان نان به نرخ روز خوری هستند که عقاید اصلی خود را پنهان نموده و تنها به خاطر قدرت و حسادت و حسابات دنیوی با دوله مخالفند نه چیز دیگری .

کارنامه ی حکمتیار و ماموریت آن در افغانستان

کارنامه ی حکمتیار و ماموریت آن در افغانستان

به قلم : ابومحمود کندزی

حکمتیار زمانی می گفت اگر من به افغانستان وارد شوم و آمریکا در آنجا باشد پس من بر امت محمد نباشم و همراهان با امریکا و ناتو را مزدور خطاب می کرد و نيروهاي خود را به مبارزه مسلحانه به منظور نابودي امريكا، فرا می خواند .

حکمتیار رهبر حزب اسلامی که تا چند سال پیش یکی از دشمنان سرسخت نیروهای خارجی خصوصا امریکا در افغانستان بود و زمانی هواداران و نيروهاي خود را به ادامه مبارزه مسلحانه به منظور نابودي امريكا، بریتانیا و رژيم صهيونيستي و آزاد ساختن سرزمين‌هاي فلسطين، عراق و افغانستان فرا می خواند و خود را یکی از دشمنان سرسخت نیروهای امریکایی در افغانستان وآنمود می کرد.
بر اساس مستنداتی که آژانس خبررسانی فرانسه نشر کرده است رهبر حزب اسلامی گفته بود جنگ بر ضد افغانستان و عراق جنگ صليبي دوم بوده با اين تفاوت كه ايتاليا اولين جنگ صليبي را هدايت و رهبري مي كرد ولي حمله كنوني را امريكا رهبري مي كند. او حتی سوگند یاد کرده بود که تا هنگامی که امریکایی ها در افغانستان حضور دارند، دست از مبارزه با آنها نخواهد کشید.

حکمتیار که پیشتر همراهان با امریکا و ناتو را مزدور خطاب می کرد گویا اکنون خود به این مزدوری افتخار می کند و اکنون زانو به زانوی آنان نشسته است.
همانطور که بر همگان آشکار است گلبدین حکمتیار نه تنها به اصول فکری و عقیدتی خود مبنی برمبارزه با اشغالگران در افغانستان پابند نمانده است بلکه با ماموریت دامن زدن به اختلافات قومی، زبانی، نژادی و مذهبی به افغانستان آمده است.

​حکمتیار در طول حیات سیاسی خود همواره با دامن زدن به اختلافات قومی، زبانی و مخصوصاً مذهبی یک طرف نزاع و معضل در افغانستان بوده است و بار دیگر با این ماموریت وارد افغانستان شده است و برای خشنودی آمریکا، اسرائیل و آل سعود به نفاق دامن زده و  قصد دارد دشمنش ناسی شرعی  مسلمین را بر هم زده و توجه مسلمین را از دشمن اصلی به خود مسلمین متمرکز کند به همین دلیل جهت مخالفت با سیاستهای وحدت طلبانه ی امارت اسلامی در خاموش کردن جنگ مذهبی بین شیعه وسنی علیه شیعیان هزاره افغانستان و جمهوری اسلامی ایران موضع گیری می‌کند.

کار حکمتیار به اندازه ی مضحکه و آشکار است که سایر مزدوران  و رسانه های کفار نیز به آن پی برده اند . «عبدالطیف پدرام»  نماینده بدخشان در پارلمان دست نشانده ی افغانستان و رهبر حزب کنگره ملی در گردهمایی در کابل، «گلبدین حکمتیار» را به دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی متهم کرد و گفت :موضع گیری  حکمتیارعلیه شیعیان و جمهوری اسلامی ایران برای خوشحال کردن آمریکا، اسرائیل و برخی از کشورهای عربی انجام می‌گیرد.
رهبر حزب کنگره ملی افغانستان همچنین با اشاره به تهدیدهای انجام گرفته از سوی حکمتیار گفت اگر رهبر حزب اسلامی قدرت داشته باشد،جنایات جنگی را که در گذشته مرتکب شده دوباره انجام خواهد داد.وی افزود: حکمتیار از سوی دولت آمریکا برای راه اندازی جنگ و کشتار مردم به کابل آمده است.

برای کسانی که اهل عقل سالم و دلی حق پذیر باشند همین کافی است تا به توطئه های آمریکا در منطقه پی ببرند و اگر سخنان اهل جهاد در مورد مزدوران را نمی پذیرند باید سخنان و افشاگریهای مزدوران در مورد مزدوران را قبول کنند .

سیاست و مصلحتی که دارودسته ی منافقین (سکولار زده ها) با آن به جنگ اسلام و مسلمین آمده اند

سیاست و مصلحتی که دارودسته ی  منافقین (سکولار زده ها) با آن به جنگ اسلام و مسلمین آمده اند

به قلم : مسعود سنه ای

بارها و بارها شنیده ایم که دارودسته ی جولانی و بخصوص مجریان شبکه های ماهواره ای چون کلمه و وصال و.. و گروههای مسلحی چون جیش العدل و الفرقان و…گفته اند که : سیاست اقتضا می کند که فعلا در راستای مصلحت و مسائل راهبردی با کفار سکولار و مرتدین محلی روابط  و اتحادهائی بر علیه فلان گروه یا حزب اسلامی داشته باشیم.

زمانی که این شبکه ها و احزاب و گروهها از طرف مسلمین مورد اتهام مزدوری برای کفار منطقه ای و مرتدین محلی و خیانت به قانون شریعت الله  قرار می گیرند این سخنان عوامفریبانه گفته می شوند.

زمانی که این شبکه های و گروهها دلیلی قوی از قانون شریعت الله برای این خیانت آشکار خود نمی بینند معیارشان می شود سیاست سکولاریستها و می گویند سیاست اقتضا می کند نه فلان آیه یا حدیث یا فلان حکم شریعت الله که مجموعه ی اینها می شود سیاست شرعی .

بعد از این حیله، مساله ی  مصلحت را پیش می کشند تا خیانتها و اعمال ضد شرعی خود را لاپوشانی کنند و به قول سید قطب رحمه الله : این گروهها از کلمه ی مصلحت بتی ساخته اند که به جای الله پرستیده می شود .

نکته ی جالب این سناریو این است که گفتن «سایت اقتضا می کند» و «مصلحت چنین است» تنها در انحصار همان گروه و شبکه است و اگر مثلا یک گروه یا شبکه ی دیگر از ان استفاده کند می شود خیانت و مزدوری و ظلم و….

به عنوان مثال دارودسته ی جولانی مزدوری برای ناتو از کانال حکومت سکولار ترکیه را با استناد به این جملات توجیه می کند، اما زمانی که احرار شام و جیش الحر و… با همین ادبیات برای همان ترکیه و آمریکا و غیره مزدوری می کنند تبدیل می شوند به مزدور و خائن به انقلاب و …

یا شبکه های ماهواره ای چون کلمه  و نور و … که با تمام کفار جهانی و سکولاریستهای مرتد محلی برای تثبیت کفر دموکراسی و آشتی دادن مسلمین با کفر سکولاریسم بر علیه فلان گروه اسلامی چون طالبان و القاعده و دوله و ایران و شباب صومالی و تمام مجاهدین اهل سنت متحد شده اند می شود «سایت اقتضا می کند» و «مصلحت چنین است» اما اگر یک مسلمان با یک تفسیر اسلامی بر علیه کفار سکولار و جنایتکار و اشغالگر خارجی و مرتدین و دست نشاندگان آنها متحد شود این عمل مساویست با خیانت و …

زمانی که الله تعالی می فرماید مکر شیطان ضعیف است  «انّ کید الشیطان کان ضعیفاً » باید ایمان داشت که مکر مریدان او هم ضعیف است به شرطی که مسلمین هوشیار باشند .

ما باید بگوئیم قانون شریعت الله اقتضاء می کند که سیاست اسلامی است نه قانون کفری سکولاریسم و دموکراسی که سیاست شیطان است و انسان را به سمت کفر و خدمت به کفار و مزدوران آنها می کشاند .

اهل سنت باید بیدار باشند و اجازه ندهند منافقین (سکولار زده ها) آنها را در مسیر اهداف کفری سکولاریستها و دموکراسی خواهان خرج کنند

در برابر رایج شدن مُد بیزاری جستن و غُرزدن دارودسته ی منافقین(سکولار زده ها) و جاهلین چه باید کرد ؟

در برابر رایج شدن مُد بیزاری جستن و غُرزدن دارودسته ی منافقین(سکولار زده ها) و جاهلین چه باید کرد ؟

به قلم : ابوعبدالله موکریانی

با رشد تبلیغات رسانه ای کفار سکولار جهانی و منافقین(سکولارزده ها)ی داخلی، جنگی روانی و سرد بی سابقه ای بر تمام جریانات شریعت گرا و تفاسیر و مذاهب اسلامی که موفق شده اند در برابر این کفار و منافقین بایستند، در حال جریان است .

در این گیرودار بسیاری از مسلمین نیز به آلودگی های جنگ روانی این دشمنان آشکار و پنهان داخلی گرفتار شده اند که ناخواسته در مسیر دشمنان خود بر علیه مسلمین قدم بر می دارند .

در این مرحله دشمنان موفق شده اند، چرا؟ چون کمترین ثمره ی اینهمه جنگ روانی آنها این است که این مسلمین فریب خورده بر علیه آنها در کنار سایر مسلمین قرار نگرفته اند؛ بلکه هر فرقه ی اسلامی بر علیه فرقه و گروه و مذهب و تفسیر دیگر دلچرکین و حتی متنفر و گاه در حال جنگ روانی و حتی گرم و مسلحانه است . این یعنی پیروزی دشمن در بخش جنگ روانی بر علیه مسلمین در بر هم زدن دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان و ایجاد تفرق میان مسلمین .

کمترین درجه از آلودگی های ناشی از جنگ روانی در میان مسلمین مُد بیزاری جستن از مسلمین مخالف به خاطر مسائل بسیار ریز و جزئی فقهی و غُرزدنهای بی پایانی است که به صورت شگفت انگیزی عده ی کثیری از مسلمین را ناخواسته در توهمات و در مسیر اهداف دشمنانشان قرار داده است.

در اینجا دو گروه از هم جدا می شوند :

  1. کفار آشکار خارجی و مزدوران محلی آنها و تمام مسلمینی که فریب تبلیغات اینها را خورده اند، و به بهانه های نفسانی دچار شرک تفرق و جنایت جنگ داخلی شده اند، و در برابر سایر مسلمین در حال جنگ روانی یا مسلحانه هستند.
  2. مسلمینی که دارای فرق و مذاهب و تفاسیر مختلفی هستند اما با پرهیز از هر گونه تفرق و جنگ داخلی بر دشمنان سکولار و اشغالگر خارجی و نوکران محلی آنها تمرکز نموده اند . یعنی از دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی و صحیح دشمنان برخوردارند و ضمن حفظ وحدت اسلامی بر دشمن اصلی تمرکز نموده اند.

پس بر پشتیبانان اسلام و مسلمین لازم است که ولاء خود را با این جریان جهادی و مبارک دومی که از همه‌ی جریان ها پاکتر و به صفت طائفه منصوره اولی‌تر است، اعلام کنند؛ ما اگرچه خود را به نام خاصی نامگذاری نکردیم و مردم بر ما نامهای مختلفی اطلاق کرده‌اند حتی مثلا ارهابی و تروریست نامی شده است که هرکس که به راه سکولاریسم و دموکراسی کفر ورزد و راه قانون شریعت الله و جهاد را به عنوان منهج، بخاطر نصرت دین و اقامه ی آن انتخاب کند را تمییز می‌دهد؛ لذا ما از این مسمی بیزار نیستیم و برای ما ناراحت کننده و جای نگرانی هم نیست؛ بلکه با استناد به فرمان الله تعالی که می فرماید : « وأعدوا لهم ما استطعتم من قوة ومن رباط الخيل ترهبون به عدو الله وعدوكم» طرفداری خود را این فرمان الله برای ترساندن دشمنان الله و خودمان اعلام کرده و با کسانی که کینه‌ی این جریان را در دل دارند، دشمنی می کنیم .

پس در طرفداری از حامیان وحدت میان مسلمین و جهاد تردید نکن و از طرفداری ممیعی ها از مدافعان سکولاریستها و دموکراسی خواهان و طواغیت نگران نباش این سنت خداوند در پاکسازی و جدایی صفوف است.

مالک بن دینار به مغيرة بن حبيب گفت : ای مغیره هر دوست و رفیق و برادرت را نگاه کن اگر از او برای تو در دینت خیری به تو افاده نمی‌کند، دوستی اش را ترک کن در حقیقت او دشمن تو است.

و گفت : ای مغیره مردم به اشکال و انواع مختلف هستند؛ کبوتر با کبوتر باز با باز و صعوه با صعوه و هرچیز با همجنس خود است.

ما به اهل سنت آشکارا اعلام می کنیم که در این شبکه های ماهواره ای چون کلمه و وصال و نور و… و در این گروههای مسلحی چون جیش العدل و الفرقان و… که با شعارهای به ظاهر اسلامی برای دموکراسی سکولاریستها و متحد شدن با مرتدین و خدمت به اهداف کفار سکولار جهانی خدمت می کنند هیچ خیری نه برای ایمانت وجود درد و نه برای دنیا و قیامتت . پس اینها را ترک کن در حقیقت او دشمن توست .

تشابه جنگ محمد بن عبدالوهاب با حکومت عثمانی و جنگ دوله با طالبان

تشابه جنگ محمد بن عبدالوهاب با حکومت عثمانی و جنگ دوله با طالبان

به قلم : ابومحمود کندزی

کسی که از نوشته ها و فتاوای  دعوت نجد درباره ی دولت عثمانی مخصوصا در فتره ای که با آنها در نجد جنگید، مثل رساله ی حمد بن عتيق تحت عنوان «اسبيل النجاة والفكاك من موالاة المرتدين والأتراك» آگاهی د اشته باشد و یا بر کتاب ناصر الفهد در رساله اش تحت عنوان «الدولة العثمانية وموقف دعوة الشيخ محمد بن عبد الوهاب منها» آگاهی داشته باشد متوجه می شود که محمد بن عبدالوهاب به جرم مشرک بودن (یعنی بدترین دسته از کفار که از یهود و نصرا هم بدترند و حکم سنگین تری دارند) و همچنین به جرم مرتد بودن و به کار بردن کلماتی چون عبادت قبور و تصوف و..  هیچ کسی غیر از همفکران خودش را موحد نمی دانست و دقیقا به همین بهانه ها حکومت عثمانی را هم با همین الفاظ دولت قبوری، مشرک و قبرپرست و صوفی و… از زمان نشئت گرفتنش  تا زمان خودشان مشرک و مرتد می دانستند والله المستعان.

 اگر با دقت نگاه کنی همین الان  دوله هم با همین الفاظ و صفات امارت اسلای طالبان را مشرک و قبوری و در نهایت مرتد می داند . پس مشکل در منهج سلفی نجدی است نه در افراد . این تفکر به هر کسی برسد او را آلوده و نامتعادل می کند .

البته ممکن است پرسیده شود چرا دکتر عبدالله عزام و شیخ اسامه بن لادن اینگونه نبودند؟ باید گفته شود : چون اینها پرورش یافته های منهج سید قطب رحمه الله بودند نه محمد بن عبدالوهاب نجدی .  پاسخ همینجاست .

به همین دلیل بود که سلفی های نجدی چون ابومحمد مقدسی مجاهدین افغان را مشرک و قبوری و کسانی چون دکتر عبدالله عزام را مدافع مشرکین و مخالف دعوت توحید معرفی می کرد . یعنی تکفیر شیخ عبدالله عزام و تمام مجاهدین افغان به سبک خودش .

پس سلفی های نجدی الان با همان برچسبها و شبهات سلفی های نجدی زمان محمد بن عبدالوهاب بر علیه حکومت اسلامی عثمانی در حال جنگ با امارت اسلامی طالبان هستند .

بی رحمی و شقاوت سلفیون خاص نجدی در تعامل با همدیگر پیامی آشکار به انصار آنها و سایر مسلمین

بی رحمی و شقاوت سلفیون خاص نجدی در تعامل با همدیگر پیامی آشکار به انصار آنها و سایر مسلمین

به قلم : آغسار تورکمن

سلفیت خاص نجدیت از زمان پیدایشش تا کنون به شهادت برادر محمد بن عبدالوهاب و سایر کتب تاریخی، با مشرک خواندن و تکفیر نابجای مسلمین، در چهار دور خود مسلمان کشی کرده اند، و ثابت کرده اند که کمترین رحم و شفقتی نسبت به مسلمین مخالف خود ندارند .

اما این سنگدلی و برچسب زنی را تنها به غیر سلفی های نجدی محدود نکرده اند، بلکه مثل یک فرهنگ و ادبیات خاص همه ی مخالفین خود را مشمول این پدیده ی ضد اسلامی کرده اند، حتی اگر مخالف آنها یکی از سلفی های نجدی هم باشد .

همه ی ما دیدیم که در جلو چشمان گروه سلفی نجدی جولانی و سایر گروههای سلفی نجدی موجود در ادلب و شمال سوریه آمریکا و کوردهای ملحد اوجالان روزانه صدها و بلکه هزاران زن و مرد و پیرو جوان از سلفیون نجدی موجود در باغوز را قتل عام نموده و با بمبهای فسفوری و.. سوزاندند، و هزاران خواهر مسلمان و کودک و مرد طرفدار دوله که همگی دارای مذهب سلفی نجدی بودند نیز خود را تحویل نیروهای آمریکائی و مزدوران آن تحویل دادند .

در واکنش به این فاجعه ی عظیم گروه سلفی نجدی جولانی گردانی برای جستجو و ذبح اعضای دوله تشکیل داد تا کسی جرئت آمدن به ادلب و مناطق تحت کنترل او را نداشته باشد و سلفیون نجدی ساکن در دارالکفرها نیز شروع به جنگ روانی و دادن فتواهای وحشیانه و سنگدلانه بر علیه این مسلمانان هم مذهب خود کردند .

طارق عبدالحلیم از سلفیون نجدی ساکن در کانادا گفت : ” (اعضای دوله) حکمشان کشتن و به قتل رساندن است در باغوز و غیر باغوز، زنانشان هم همینطور، و تمام کسانی از آن ها که در زندان هستند هم باید به قتل رسانده شوند … هیچگونه رحمی به آنها نکنید و زنانشان از خودشان بیشتر خارجی هستند … ? قسم به الله ملحدان  قسد (نیروهای کمونیست اوجالان)هزار مرتبه دینشان و اخلاقشان با فضیلت تر است از دین و اخلاق آن (مجاهد و زنان اعضای دوله)”.

این سلفی نجدی به جای اینکه به صلاح مسلمانان اسیر هم مذهب خود حرفی بزند و فکری برای زنان مسلمان اسیر بکند می گوید: “آنان در حکم یکی هستند، فرق نمی کند چه زن باشد و یا مرد، و بنظر من همه ی آنان باید کشته شوند حتی آن زنانی که نزد ملحدان قسد(نیروهای کمونیست اوجالان) اسیر اند”.

 البته لازم و ضروری است که بدانید سلفیون نجدی چون ابومحمد مقدسی و خالد الحایک و … تنها در برابر این سخن طارق واکنش نشان دادند که گفته بود دین ملحدین اوجالان بهتر از دین سلفی های نجدی دوله است که اسلام می باشد اما در برابر فتوای قتل عام و کشتن زنان و مردان دوله حتی اسرای آنها چیزی نگفته اند و سکوت کرده اند. حسبنا الله ونعم الوکیل، از اینهمه سنگدلی و کینه و نفرت و سیاه دلی سلفیون نجدی در برابر مسلمین مخالف خود شکایت خود را به الله تعالی می بریم .

ای سلفیون نجدی، همگی شماها را می گویم، حتی کسانی که در این سایت بنیان جهاد علیه سکولاریسم ممکن است مشغول فعالیت باشند، آیا وقت آن نرسیده است که کمی تاریخ این مذهب را بدون تعصب از زمان پیدایش آن توسط محمد بن عبدالوهاب بخوانید و به این واقعیت پی ببرید که این مذهب :

  • یعنی تنگ نظری،
  • یعنی ایجاد تفرق میان مسلمین،
  • یعنی تکفیر نابجای مسلمین با الفاظی چون مشرک و قبرپرست و…،
  • یعنی مشغول کردن مسلمین به مسلمینو رها کردن دشمنان اصلی،
  • –          یعنی اسبابی برای انهدام حکومت یکپارچه ی عثمانیها به بهانه های غیر شرعی و کمک به پارچه پارپه کردن مسلمین به دهها حکومت دست نشانده و ضعیف،
  • یعنی تقویت کفار اصلی چون انگلیس و آمریکا و فرانسه و …در سرزمینهای مسلمین،
  • یعنی سنگدلی و بی رحمی نسبت به مسلمین 
  • و در یک کلام یعنی علفی هرز در میان اهل جهاد که از زمان شیخ عبدالله عزام و شیخ اسامه بن لادن رحمهما الله در حال جان گرفتن دوباره بود تا اینکه در زمان ابومصعب زرقاوی تا کنون قدرتی به هم رسانده است .

? ای انصار سلفیت نوع سوم یا همان سلفیت نجدی آیا فکر نمی کنید؟ آیا الان هم مقلد این نوع علماها هستید؟ اگر به حرف آنان گوش می دهید ببینید که آن ها در مسیری غیر از مسیر اهل سنت و مسیری غیر از مسیر عزت و قدرت برای مسلمین در حرکت هستند  آیا شما هم با آنها هم مسیر می شوید و به خاطر کینه ای که در دلهای شما نسبت به مسلمین مخالف کاشته اند سخنان آنها را طوطی وار تکرار می کنید⁉️

آیا وقت آن فرا نرسیده است که به منهج صحیح اهل سنت برگردید؟  حتی اگر ادعای سلفیت دارید آیا وقت آن نرسیده که به سلفیت نوع اول و دوم  آن برگردید و دست از این سلفیت بی رحم و منجمد نوع سوم بردارید ؟

این را بدانید که اهل سنت همه ی شماها را خوب شناخته است ، چه آن دسته از سلفی های نجدی که در اختیار طاغوتهائی چون آل سعود و سیسی و حفتر و دهها طاغوت دیگر  قرار گرفته اند، چه آنهائی که شبکه های ماهواره ای چون کلمه و وصال و… زده اند، چه دهها گروه مسلح سلفی نجدی دیگری چون دوله و گروه جولانی و احرار الشام و …..را . پس به خود آئید و یکبار برای همیشه بگوئید ادامه دادن این مسیر ذلت بار و بی برحم بس است، و گرنه رو سیاه درگاه الله تعالی و تاریخ مسلمین می شوید .

اللهم هل بلغت ؟ اللهم فاشهد .

چگونگی تعامل طارق عبدالحلیم مفتی سلفی نجدی و ساکن کانادا با خط ابوقتاده فلسطینی از سلفیونی نجدی ساکن اردن

چگونگی تعامل طارق عبدالحلیم مفتی سلفی نجدی و ساکن کانادا با خط ابوقتاده فلسطینی از سلفیونی نجدی ساکن اردن

به قلم : ابوبکر الخراسانی

همه می دانیم که سلفیت خاص نجدی که ادعا می کند اسلام یکی است و نباید چهار مذهب اهل سنت وجود داشته باشد و باید همه یکی باشیم و… اما می بینیم که خودش به دهها فرقه و گروه و بلکه به صدها فرقه تقسیم شده است و هر شیخی برای خودش فرقه و مذهبی درست کرده و جالبتر اینجاست که هیچ کدام آن دیگری را قبول ندارند و انواع برچسبها را به همدیگر می چسبانند.

 ابوقتاده ی فلسطینی مثل بعضی از سلفیون نجدی که ادعای جهاد بر علیه کفار و مرتدین را دارند اما در دامان و تحت پوش کفار و مرتدین زندگی می کنند دارای گروه خاص خود هستند که در مسیر اهداف خاص دشمنان به آنها خط فکری و برنامه ی عقیدتی می دهند .

ابوقتاده در سوریه از گروه جولانی حمایت می کند و به همراه شاگردش ابومحمود در لندن هم برعلیه ابومحمد مقدسی یکی دیگر از شیوخ سلفی نجدی ساکن اردن و  طارق عبدالحلیم از سلفیون نجدی ساکن کانادا نیز بر علیه هر دوی اینها .  خلاصه همه بر علیه همدیگر هستند .

 طارق عبدالحلیم  در مورد أبو قتاده  و جولانی میگوید: “آیا جولانی که یک فرد جوان عاشق سلطه و پادشاهی و منحرف از نظر عقیده است؛ شیخش (که ابو قتاده) است را فریب داده و یا ابو قتاده این اقدامات جولانی را یک منهج جدید و خوب می بیند؟ ولی به گمان من ابو قتاده فریب شاگردش را خورده است”.

البته طارق عبدالحلیم در جدیدترین نظرات خودش اذعان نمود که: “جولانی مکار دولتی دموکراسی بر راه و شیوه ی اردوغانی به پا می نهد”.

و باز در مقاله ی “عملاء لا علماء”  می گوید:”ابو قتاده فلسطینی و ابو محمود فلسطینی به تمام معنی عمیل و جاسوسان طواغیت هستند … الله تعالی شر آن جاسوس و عمیلها را بر ما و مسلمانان کم کند”.

این سبک علماء و گروههای مختلف سلفی نجدی در برخورد با مخالفین خود است . آیا چنین منهجی که نمی تواند دو عالم سلفی نجدی را کنار هم قرار دهد که مثل آدم با هم صحبت کنند می تواند کل مسلمین با اینهمه مذهب و تفاسیر مختلف را در کنار هم قرار دهد ؟ کلا و رب الکعبه .

هدف نهائی اینها در نهایت حاکم گردنیدن کفار سکولار جهانی و مرتدین محلی بر مسلمین و ایجاد تفرق و جنگ داخلی و ضعیف نمودن مسلمین بوده است .

پس اهل سنت افغانستان و تاجیکستان و ایران مواظب باشند که شبکه های ماهواره ای منتسب به اهل سنت چون کلمه ونور و غیره با سلفیت خاص نجدی خود در پی چنین اهدافی هستند و با مطرح کردن شعارهای سکولاریستی و دموکراسی خواهانه عملا در حال دشمنی با قانون شریعت الله و آماده کردن اهل سنت برای پذیرش کفار و مرتدین و سکولاریسم کفری آنها هستند .

فریب شعارهای شبه اسلامی که برای  ایجاد تفرق و جنگ داخلی میان مسلمین و در خدمت به سکولاریسمو دموکراسی کفری بیان می کنند را نخورید .