آنچه از سخنان طارق عبالحلیم در باره ی ابوقتاده فلسطینی و شاگردش ابومحمود باید فهمید

 آنچه از سخنان طارق عبالحلیم در باره ی ابوقتاده فلسطینی و شاگردش ابومحمود باید فهمید

به قلم: ابوبکر الخراسانی

از زمانی که ایمن الظواهری امیر فعلی سازمان بین المللی القاعده منهج صحیح جهادی شیخ عبدالله عزام و شیخ اسامه بن لادن تقلهما الله را به سمت و سوی منهج سلفیت خاص نجدیت متمایل ساخته است متاسفانه آلودگی این منهج را نیز به بدن این جماعت بین المللی تزریق کرده است که از آنجمله می توان به وجود علماهائی نجدی ساکن در دارالکفرها اشاره کرد که هر یک خود را حنفی و شافعی و حنبل و  ابن تیمیه و… ی زمان و حتی بالاتر از آنها دانسته و هیچ یک آن دیگری را نیز قبول ندارد.

آفت این شیوخ سلفیت خاص نجدیت بر هیچ کسی پوشیده نیست . این شیوخ ضمن آنکه هیچ یک آن دیگری را قبول ندارد از نوعی بی رحمی و سنگدلی خاصی نسبت به مخالفین نیز برخوردارند که غیر قابل انکار است . گوشه هائی از جنایات گروههای مسلح نجدی در سوریه را همگی مشاهده کرده ایم .

شیوخ این منهج به سهولت مخالفین نجدی و غیر نجدی خود را تکفیر می کنند و به سهولت فتوای قتل عام آنها را به سبک قوم عاد و… نیز صادر می کنند و مریدانی ساخته اند نامتعادل و نامیزان و تقریبا می توان گفت :نسبتا وحشی .

  طاریق عبدالحلیم  ساکن دارالحرب کانادا و ابوبصیر طرطوسی و هانی السباعی ساکن دارالحرب انگلیس و ابوقتاده فلسطینی  و ابومحمد مقدسی ساکن دارالکفر اردن و عبدالرزاق مهدی ساکن سوریه و امثالهم  ازجمله کسانی هستند که کارنامه ی آنها در جهاد افغان و الجزائر و… بر کسی پوشیده نیست.

این انسانهای کوچک بزرگ شده توسط کوچکان و جاهلان، سخنان زیادی در مورد همدیگر گفته اند که علاوه بر عموم اهل سنت خودشان نیز از زبان همدیگر در امان نبوده اند . چرا؟ چون اربابان مختلف با منافع مختلفی دارند .

در تازه ترین موضع گیری می بینیم که طارق عبدالحلیم به صراحت ابوقتاده  اردن نشین و شاگرد لندن نشین اورا در مقاله ای تحت عنوان   “عملاء لا علماء”  تکفیر می کند و می گوید :

“ابو قتاده فلسطینی و ابو محمود فلسطینی به تمام معنی عمیل و جاسوسان طواغیت هستند … الله تعالی شر آن جاسوس و عمیلها را بر ما و مسلمانان کم کند”.

این سخن کسی است که زمانی تاج سر گروه فتاحی و اقمار جولانی بود ؟ چرا چون بر علیه مخالفین آنها مثل دوله فتواهای وحشیانه می داد  بعد بعد ابومحمد مقدسی و بعد هانی السباعی و بعد عبدالرزاق مهدی شد شیخشان و مدتی هم هست که پس از موضع گیری این افراد به اصطلاح عالم در برابر گروه جولانی اینها کنار زده شدند و فعلا ابوقتاده ای را علم کرده اند که سابقه ی سوء او در الجزائر و عراق و سوریه و… بر کسی پوشیده نیست .

اما چرا ابوقتاده با این کارنامه ی سیاه را فعلا نگه داشته اند؟ چون این شخص فعلا بر علیه مخالفین گروه جولانی فتوا می دهد . همین و بس .

 اگر اینهم روزی منافع اردن (حیات خلوت اسرائیل و مرکز جاسوسی آمریکا در خاورمیانه) اقتضاء کند و بر علیه این گروه شود، آنوقت است که این گداهای مسکین از لحاظ منهجی، باید دنبال یک مرجع دیگری جهت تخدر زیر دستان و توجیه جنایات و مزدوری های خود بگردند .

 حداقل مریدان باید کمی بیاندیشند که : آیا دوری از منهج صحیح اهل سنت و چسبیدن به علماهای رنگارنگ و متنوع و متضاد مذهب سلفیت خاص نجدیت- با اینهمه جنایاتی که در حق مسلمین آفریده اند- ارزش پیروی دارند، یا لایشقان است که در زباله دانی موجودات مضر ریخته شوند و دوباره چسبید به منهج وحدت گرا و صحیح خیرالقرون؟

به مریدان می گویم: بیدار شوید و خود را از توهمات شبه اسلامی و مهلکه ای که این عالم نماهای الرویبضه برای شما ساخته اند نجات دهید قبل از آنکه آنها دنیا و قیامت شما را فدای اهداف اربابان خود کنند .

پس اجازه ندهید شما را در چنین مسیری خرج کنند .

دامن زدن به مد غر زدن و ایراد گیری ما را به دامان دین سکولاریستها(مشرکین) و دموکراسی آنها نکشاند

دامن زدن به مد غر زدن و ایراد گیری ما را به دامان دین سکولاریستها(مشرکین)  و دموکراسی آنها نکشاند

به قلم : کارزان شکاک

همه می دانیم که تفاوتهای زیادی بین نقد کردن و ایراد گیری وجود دارد . شخص اگر به نیت ایراد گیری به هر چیزی نگاه کند مطمئنا از نگاه خودش ایراداتی پیدا خواهد کرد . در ایراد گیری تنها عیبهای سلیقه ای یا واقعی دیده می شوند اما شخص نمی تواند جایگزینی برای آن قرار دهد . می تواند از یک نقاشی ایراد بگیرد اما نمی تواند آن را اصلاح کند . اما در نقد کردن، شخص ضمن بررسی موضوع جایگزین مناسبی هم برایش دارد .

هم اکنون  در کنار سکولاریستهای (مشرکین) اصلی کسانی پیدا شده اند که با شعارها و ادبیاتی  اسلامی شروع کرده اند به ایرادگیری و نفی آنچه که مسلمین با فداکاریهای قابل توجه به دست آورده اند . اینها تنها نفی می کنند و ایراد می گیرند و فقط دسته ای از آنها هستند که رسما سکولاریسم (دین مشرکین) و دموکراسی را به عنوان جایگزین معرفی کرده اند اما بیشتر آنها تنها ایراد می گیرند و مسلمین را به همان مسیر سکولاریستها(مشرکین) و دموکراسی خواهان سوق می دهند .

کار سکولاریستهای اصلی برای مسلمین و “قانون شریعت الله ” تمیزتر و پاکیزه‌تر است از این دسته ی دوم که با نقابی اسلامی  قصد بدنام ساختن‌ و تحریف آن و تغییر مسیر مسلمین را دارند . این دسته ی دوم را ما در ادبیات اسلامی تحت عنوان منافقین و فاسقین و ضالین می شناسم که امروزه در قالب سکولار زده ها جای گرفته اند .  

اهل سنت لازم است هوشیارباشند که این منافقین و سکولار زده ها در قالب شبکه های ماهواره ای و گروههای مسلح شبه جهادی به بهانه ی ایراد گیری از ایران و طالبان و القاعده و دوله و شافعی ها و حنفی ها و شیعه ها و صوفی ها و غیره آنها را به سمت کفر دین سکولاریسم (مشرکین) و دموکراسی کفری آنها نکشانند .

سحر این ساحران را به راحتی می توان باطل کرد به شرطی که مسلمین آگاهی و هوشیاری خود  نسبت به قانون شریعت الله و تشکیل حکومتی اسلامی و دارالاسلام را از دست ندهند .

شناخت منهج سکولارزده های به ظاهر مسلمان وواکنش شرعی به آن

 شناخت منهج سکولارزده های به ظاهر مسلمان وواکنش شرعی به آن

به قلم : کاوه مریوانی

امام عبدالله بن مبارک می‌گوید : « کسی که بدعتش بر ما پوشیده باشد، دوستان و آشناهایش بر ما پوشیده نیست.»(یعنی کسی که معلوم نبود که بدعتی است یانه، از طریق دوستانش شناخته می‌شود؛ اگر با اهل بدعت دوستی داشت بدعتی است و…)

به همین خاطر ما مردم و حال آنها را از کسانی که از آنها دفاع می‌کنند، می‌شناسیم و از گرایشات و جانبداری های شان آنها را  طبقه‌بندی کرده و جدا می‌کنیم؛ و کسی که سخنان صریحش بر ما پوشیده باشد، آنها را از طرز سخن گفتنشان و دفاع شان می‌شناسیم.

مدافعان دموکراسی و سکولاریسم که نقابی اسلامی بر چهره زده اند تنها خود را فاش و طبقه‌بندی نکردند بلکه همراه آنان هرکس که از باطل این مدافعان طواغیت دفاع کرد و آنها را تعظیم کرده و به آنها درخشش داد با آنکه می‌داند که آنها مدافع کفر سکولاریسم و دموکراسی هستند، طبقه‌بندی و آشکار شد.

این اشخاص دورو و متلون که تا دیروز قصد داشتند که برای آنها در میان جوانان جریان بیداری اسلامی که ستاره‌ی آن در حال صعود بود و بر بیشتری سرزمینها و جماعت ها تسلط و تفوق داشت، جایگاهی پیدا شود؛ ولی امروز بخاطر تمییع منهج شان و برگشت از این راه، علیه این جریان در حال دسیسه چینی هستند؛ و اینها آشکار و برملا شده و با دفاع شان از  دین سکولاریسم و دموکراسی سکولاریستها، حقیقت شان ظاهر می‌شود؛ حامیان دین سکولاریسم و دموکراسی آن عمامه داران که علم و عمر خود را در دفاع از سکولاریسم و سکولاریستها و بدنام ساختن کسانی که خواستار تشکیل جامعه ای اسلامی و دعوت به قیام علیه طواغیت کرده‌است، تسخیر کرده‌اند.

این دورو های متلون با مشاهده‌ی به صف پیوستن های شان و همزمان دشمنی شان با کسانی که از این مدافعان طواغیت پرده برداری می‌کنند، حال شان بر اشخاص باهوش پوشیده باقی نمی ماند.

و ما پایدار هستیم و با برملا ساختن افتضاحات و انحرافات عمامه های سؤ شان که از آنها دفاع می‌کنند، به شدت با آنها مقابله کرده و آنها را دفع می‌کنیم تا اینکه از باطل شان بیزاری اعلام کنند یا اینکه مثل بقیه به صراحت اعلام کنند که : « ما اصلاً از جریان حامیان قانون شریعت الله نیستیم و مثل سکولاریستهای مخلص از آن بیزار هستیم.»

وقت آن رسیده است که یا شبکه های به ظاهر اسلام گرای کلمه و نور و توحید و… و گروههای مسلحی چون جیش العدل و الفرقان و… دست از دین سکولاریسم و دموکراسی سکولاریستها و همراهی با سکولاریستهای مرتد و دشمنان قانون شریعت الله بر دارند  و به صف اهل سنت برگردند یا اینکه اهل سنت دست از این دشمنان پنهان بردارند که با هر کافر و مرتدی بر علیه قانون شریعت الله متحد شده اند .

تکفیر طالبان توسط ابومحمد مقدسی قبل از دوله

تکفیر طالبان توسط ابومحمد مقدسی قبل از دوله

به قلم : ابوبکر الخراسانی

اگر می بینید که برادران دوله واضح و آشکارا و بدون پرده اقدام به تکفیر طالبان کرده اند  به دلیل زمینه های قبلی است که امثال ابومحمد مقدسی فراهم کرده اند .

ابومحمد مقدسی در مورد طالبان می گوید :

أما بالنسبة لأوضاع أفغانستان والهجرة إليها على وجه الخصوص فالأمور لا تزال غير متضحة عندي وإن كان أكثر إخواننا الذين سافروا إلى هناك يثنون على الأوضاع الدينية الداخلية هناك ويرون أن هذه الفترة هي أحسن ما مرت به أفغانستان على المستوى الداخلي ويذكرون أن الطالبان جادون ويسددون ويقاربون في محاربة الشرك والنهي عن عبادة القبور هذا ما ينقله لنا بعض إخواننا الثقات هناك وهم مصدقون لدينا ونحن نذكره لك؛ مع تحفظنا بل وإنكارنا على سياسات وعلاقات الطالبان الخارجية المتناقضة من التكالب على مقعد في الأمم المتحدة الكافرة والحرص على خطب ود واعتراف الدول الطاغوتية فيما يسمى بالعالم الإسلامي والعربي والتي لا تمت إلى الإسلام بصلة وكان الأولى بالطلبة أن لا يعترفوا هم أصلا بهذه الدول؛ فضلا عن أن ينتظروا اعتراف تلك الدول الطاغوتية بهم، فإن العزة لله ولرسوله وللمؤمنين ولكن المنافقين لا يعلمون، والإسلام يعلو ولا یعلی…». |

«اما به نسبت اوضاع افغانستان و به طور خاص هجرت به سوی آن، هنوز هم امور آن نزد من غير واضح می باشد، اگر چه هم بیشتر برادرانمان که به آنجا سفر کرده اند بر اوضاع دینی داخلی آنجا ثنا گفته اند و معتقداند که این دوره بنا بر مستوای داخلی اش بهترین دوره ای بوده که بر افغانستان گذشته و ذکر کرده اند که طالبان در جنگیدن با شرک و نهی از عبادت قبور جدی و مصمم و مواظب هستند، این چیزی است که بعضی از برادران مورد اعتمادمان از آنجا برای ما نقل کرده اند و آنان نزد ما مورد تصديق هستند و ما برایت ذکر می کنیم: همراه با تذکر ما بلکه انکار ما بر سیاست ها و روابط خارجی متناقض طالبان از پیوستن به یک کرسی در امم متحدہ کافر و حرصش بر خطبه های دوستانه و اعتراف به دولت های طاغوتی در آنچه که به عالم اسلامی و عربی می نامد که ربطی به اسلام ندارند، در حالی که طلبه ها اصلا نباید به این دولت ها اعتراف کنند چه برسد به اینکه منتظر باشند تا آن دولت های طاغوتی به آنان اعتراف کنند. برای اینکه عزت برای الله و رسولش و مومنان است ولی منافقان نمی دانند و اسلام بالا است چیزی بر او بالا قرار نمی گیرد…».

ابومحمد مقدسی با این تفکرات خشک و انعطاف ناپذیر مذهب سلفیت خاص نجدیت به صراحت طالبان را مدافع شرک و عبادت قبور و مدافع امم ملحده و حکومتهای طاغوتی و مرتد و منافق و… می نامد .

در اینجا برادران دوله در بیان و عمل به سلفیت خاص نجدیت از صداقت بیشتری نسبت به ابومحمد مقدسی برخوردارند ، چون ابومحمد مقدسی در لفافه طالبان را تکفیر می کند و دوله واضح و آشکار و جالب است بدانید که با این وجود ابومحمد مقدسی نیز بهتر از ابوقتاده فلسطینی است .

ابوقتاده فلسطینی با همان تفکرات به مدح و ثنای طالبان می پردازد همچنانکه قبلا به مدح و ثنای موقتی بسیاری از جماعتها پرداخت و زمانی که وقتش رسید نقاب خود را کنار زده و اقدام به تبدیع و تفسیق و حتی تکفیر آنها نمود.

پس به تعریف و تمجیدهای این سلفیون نجدی هیچ اعتمادی نباید کرد .

علمای سوء و سلفیون مسخ شده ی آل سعود پاسخ دهند : ما خوارجیم یا شما مزدور؟

علمای سوء و سلفیون مسخ شده ی آل سعود پاسخ دهند : ما خوارجیم یا شما مزدور؟

به قلم : عبدالله مسلم

می دانیم خوارج دارای باورهای خاص خودشان هستند که هرگز نمی توان آنها در منهج جهادی ما پیدا کرد. حتی یک مورد از عقاید خوارج هم در میان برادران و خواهران ما پیدا نمی شود و کاملا مشخص است که ما در برابر کفار سکولار و اشغالگر جهانی و طاغوتهای محلی و مزدوران آنها ایستاده ایم .

در برابر، علمای سوء و درباری متعلق به آل سعود با شبکه های ماهواره ای چون نور و کلمه و وصال و … به همراه گروههای متفرق و رنگارنگ مسلح آنها که به شیوه های متفاوتی ادعای دموکراسی خواهی و لیبرالیسم سکولاریستی دارند و با شعاری شبه اسلامی در خدمت اهداف سکولاریستی قرار گرفته اند ، آشکارا در کنار کفار اشغالگر خارجی و طاغوتهای محلی در برابر قانون شریعت الله و تشکیل حکومتی اسلامی و مسلمین قرار گرفته اند .

  البته این یکی سنتهای الله تعالی است که مجاهدین مخلص در برابر این منافقین و مزدوران باید آزمایش شوند و سابقه ای طولانی در تاریخ مسلمین دارد هر اندازه ی که مردمان پاک و با عقیده ی راسخ در دنیا وجود داشته باشند، مردمان رجس و پلید هم بخاطر مقابله با آنها ظهور میکنند و بخاطر عدم نفوذ و بدنام ساختن آنها، از  روش های گوناگون استفاده می کنند. تهمت های که بالای ما بسته می شود همچو تهمت را به بالای حق پرستان در زمان سابق هم می بستند.

به عنوان مثال  در زمان جهاد علیه ایتالیا، عمر مختار را علمای درباری و سوء آن زمان خوارج خطاب می کردند. و ما را هم باوجود جنگیکه  با آمریکا و ناتو و تمام متحدینش دنیا میکنیم، خوارج خطاب می کنند. خوارج ما را بخاطری خطاب می کنند، که به اصطلاح و نزد آنها از قانون و قدرت آمریکا و نوکرانش خارج شده ایم. خوارج ما را بخاطری خطاب می کنند که مردم از ما متنفر شوند. خوارج ما را بخاطری می گویند که ما تنها قانون شریعت الله را می خواهیم .  بخاطر هستیم که ما مخالف تمام قوانین غیر شرعی هستیم. خوارج بخاطری هستیم که قانون شریعت الله را تطبیق می دهیم و تنها حکومت اسلامی می خواهیم نه حکومت کفری دموکراسی.  

مخالفت اردوغان خلیفه ی سکولار زده ها و دموکراسی خواهان با تبدیل شدن دوباره ی ایاصوفیه به مسجد

مخالفت اردوغان خلیفه ی سکولار زده ها و دموکراسی خواهان با تبدیل شدن دوباره ی ایاصوفیه به مسجد

به قلم : کارزان شکاک

زمانی که سرزمین فعلی ترکیه توسط مسلمین فتح گردید و شهر  اسلام بول (استامبول) بنا گردید به تدریج مردمان آن دیار مسلمان شدند و همچون سایر سرزمینهای آزاد شده معابد و کلیساهای آنها تبدیل به مسجد گردید . مسجدی که  همان تازه مسلمانان در آن به عبادت می پرداختند .

ایاصوفیه یکی از این کلیساهائی بود که تبدیل به مسجد شد اما با روی کار آمدن سکولاریستها و دموکراسی خواهان در ترکیه این مسجد تبدیل به موزه گردید .

حالا که افکار عمومی و مسلمین آن دیار خواهان تبدیل شدن مجدد این مکان به مسجد هستند اردوغان سکولار با آن مخالفت می کند . حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ

سکولاریسم یک دیکتاتوری به تمام معناست و دموکراسی خواهان در برابر قانون شریعت الله سرسخت ترین دشمنان هستند . حالا یکی مثل چین و روسیه و اتحادیه اروپا و … به صراحت در برابر قانون شریعت و حکومتهای اسلامی ایستاده اند و دیگری مثل اردوغان و جبهه منتسب به اهل سنت و گروههای مسلح بلوچ و شبکه های ماهواره ای مثل کلمه و نور و … به سبک منافقین و سکولار زده ها با ریاکاری و دروغپردازی و حقه بازی همان هدف را دنبال می کنند .

سلفیت خاص نجدیت اکثریت مطلق مسلمین را مشرک و خارج از اسلامی می دانند

سلفیت خاص نجدیت اکثریت مطلق مسلمین را مشرک و خارج از اسلامی می دانند

کاتب : ابوبکر الخراسانی

سلیمان بن سحمان که پیروان سلفیت خاص نجدیت از او به عنوان امام یاد می کنند در پاسخ به سوالی اکثریت ساکنان جزیره العرب را خارج از اسلام می داند و به راحتی تکفیرشان می کند .  

سوال :

با کسی که ظاهرش اسلام است چه معامله ای میشود؟ و کسی که ظاهرش نه اسلام است و نه کفر بلکه جاهل هست؟ و کسی که ظاهرش گناهان کمتر از کفر است؟ و  چه کسی از آنها ذبیحه اش مباح است؟و چه کسی از آنها ذبیحه اش مباح نیست؟و اندازه واجب در اسلام برای مباح قرار دادن ذبیحه چیست؟

جواب؛

“اینکه آنهایی که در جزیرة العرب هستند از همگی آنها نمیدانیم که بر چه اعتقادی هستند بلکه ظاهرا این است که اکثرشان بر اسلام نیستند، پس بر کفر همگی شان حکم نمیکنیم بخاطر احتمال اینکه در انها مسلمانی وجود داشته باشد.”[۱]

این واقعیت سلفیت خاص نجدیت در برخورد با مسلمین است.  سلفیت خاص نجدیت واقعا اکثریت مسلمین (غیر از همفکران) خودشان را مشرک و خارج از دایره ی اسلامی میداند . به همین دلیل است ابتدا شیعیان را مشرک خواندند و بعد صوفی ها را و بعد هر کسی که توحید را مثل خودشان نفهمیده باشد و تفسیری مثل آنها از توحید نداشته باشد را مشرک و طبعا خارج از دایره ی  اسلام  می دانند و تنها خودشان را اهل توحید و مسلمان قلمداد می کنند .

به همین دلیل هر جا در فضای مجازی دیدی که گفتن فلان برادر یا خواهر اهل توحید است یعنی دیگران اهل توحید نیستند بلکه مشرک و غیر مسلمان هستند اما جرئت ندارند به این صراحت افکار خود را بیان کنند .


[۱] الدرر السنیه؛ ۱۰/۴۶۹،۴۷۰

شبکه ی ماهواره ای کلمه و دشمنی آشکار با منهج اهل سنت و حکم آن در سلفیتی که به آن دعوت می دهد

شبکه ی ماهواره ای کلمه و دشمنی آشکار با منهج اهل سنت و  حکم آن در سلفیتی که به آن دعوت می دهد

به قلم : عبدالباسط بستکی

معیاری که شبکه های ماهواره ای کلمه و نور و امثالهم در برخورد با اهل سنت برای خود انتخاب کرده اند این است که اهل سنت را به خاطر مخالفت با حکومت شیعه مذهب ایران با کفار و مرتدین و عقیده ی کفری سکولاریسم و دموکراسی سازگار کنند و اهل سنت را برای پذیرش ارتداد و حکومتهای ارتدادی و کفری آماده کنند .

این شبکه ها با آنکه مبلغ نوعی از سلفیت خاص نجدیت و درباری آل سعود هستند اما در تضاد با آنچه که به آن اعتقاد دارند حرکت می کنند. چون تمام اهل سنت و تمام سلفی های نجدی و حتی درباری آل سعود فتوا داده اند که هر کسی به سکولاریسم و دموکراسی اعتقاد داشته باشد یا برای آن دعوت کند کافر و مرتد است.

شيخ ابن باز از بزرگترین علمای سلفیت خاص نجدی در كتاب (موقف المؤمن من الفتن) در صفحه ي (۱۵-۱۶) مي گوید ‌: ومعلوم أن حزب البعث و الشيوعية وجميع النحل الملحدة المنابذة للإسلام-كالعلمانية وغيرها-كلما ضد الإسلام، وأهلها أكفر من اليهود والنصارى،لأن اليهود والنصارى تباح ذبائحهم وتباح طعامهم ونسائهم المحصنات، والملاحدة لا يحل طعامهم ولا نسائهم، وهكذا عباد الأوثان من جنسهم لا تباح نسائهم، ولا يباح طعامهم.

فكل ملحد لا يؤمن بالإسلام هو شر من اليهود والنصارى فالبعثيون والعلمانيون الذين ينبذون الإسلام وراء الظهر و يريدون غير الإسلام، وهكذا من يسمون ب:(الشيوعيين)، ويسمون ب:(الإشتراكيين) كل النحل الملحدة التي لا تؤمن بالله ، ولا باليوم الآخر يكون كفرهم وشرهم أكفر من اليهود والنصارى.اه.

يعني : چيزمعلومي است كه حزب بعث ( سكولار سوسياليست ملي گرا ) و سوسياليسم و تمام آن جماعتهاي بي ايماني كه از اسلام دست كشيده اند و آنرا پشت گوش انداخته اند  – همچون سكولاريسم و غيره – همگي اينها برعليه حكم اسلامند ، و كساني كه داراي اينگونه افكار باشند از يهودي ها و مسيحي ها كافرترند ، زيرا حيوان ذبح شده و خواكيها و دختران و زنان پاكدامن آنان براي مسلمين حلال هستند ، اما بي ايمانان ملحد ( مانند سكولاريستها و سوسياليستها  و… )  ذبح آنان و دختران و زنانشان حلال نيست و به همان شيوه بت پرستان نيز از زمره ي اين ملحدين  به شمار مي روند و خوردن حيوان ذبح شده ي آنان و گرفتن همسر از آنان حلال نيست .

پس تمام ملحديني كه به قانون اسلام ايمان ندارند از يهود و مسيحيان بدترند ، بعثيها ( سكولار سوسياليستها ) و سكولاريستها كه اسلام را پشت گوش انداخته اند و همچنين آنهايي كه به آنها گفته مي شود : كمونيستها و سوسياليستها وتمام آن جماعتهاي بي ايماني كه به خداوند و روز قيامت ايمان ندارند كفر و شرشان از يهوديان و مسيحيان بيشتر است .

دكتر صالح فوزان یکی دیگر از علمای بزرگ سلفیت خاص نجدیت که هنوز در قید حیات است در كتاب (عقیدةالتوحید) در صفحه (۱۲۶) مي گوید :

 الإنتماء إلى المذهب الإلحادية كالشيوعية، والعلمانية، والرأسمالية، وغيرها من مذاهب الكفر، ردة عن دين الإسلام، فإن كان المنتمي إلى تلك المذاهب يدعى الإسلام، فهذا من النفاق الأكبر…)

يعني : هواداري و پشتيباني كردن از برنامه هاي بي ايمانان هچون  سوسياليسم ، و سكولاريسم ، و سرمايه داري ، و غير از اينها از ديگر برنامه و مذاهب كفري ، مرتد شدن ازدين اسلام است ؛ حالا اگر كسي كه خود را در رديف اين برنامه ها قرار داده باشد و ادعاي مسلمان بودن هم داشته باشد ، پس اين از نفاق اكبر مي باشد …. ( يعني : نفاقي كه با آن از اسلام خارج شده و مرتد مي گردد )

و همچنين در كتاب (دروس في شرح نواقض الإسلام) در صفحه ي (۳۳) از دكتر فوزان اينگونه سوالي شده است : نسمع في هذا العصر دعوى العلمانية وهي فصل الدين عن الدولة فهل أصحاب هؤلاء مرتدون؟

يعني : در اين عصر دعوت به سوي سكولاريسم را مي شنويم كه عبارت است از جدا نمودن دين از دولت ، آيا اينگونه افراد مرتد هستند ؟

ايشان هم در جواب مي فرمايند : لا شك أن أصحاب المذاهب المعاصرة الإلحادية مرتدون مثل:العلمانية،والحداثية، والقومية، والشيوعية لأنها مخالفة الإسلام.

يعني :هيچ شكي وجود ندارد كه صاحبان اين افكار و مذاهب الحادي  معاصر مرتد هستند مانند : سكولاريسم ، و ليبراليسم، و ناسيوناليسم، و سوسياليسم؛ چون اين برنامه ها برخلاف اسلام هستند .

برادر و خواهر گرامی حالا که واقعیت شبکه هائی چون کلمه و حکم آنها را فهمیدی پس مواظب ایمان خودت باش و هوشیار باش که این شبکه ها شما را آرام آرام به سوی کفر و ارتداد نکشانند .عمربن الخطاب رضی الله عنه  می گوید: ما مسلمانان امتی هستیم که اللهﷻ ما را به وسیله اسلام عزت بخشیده پس وقتی که عزت را در غیر از اسلام جستجو کنیم، الله ما را ذلیل خواهد کرد.

پس شک نداشته باشید اگر در مسیر کفر و ارتداد سکولاریسم و دموکراسی قدم برداریم یا حتی در دل نیتش را داشته باشیم طبق مذهب امام شافعی رحمه الله همین نیت هم ما را از دایره ی اسلام خارج می کند و دست خالی و ضررمند نزد الله تعالی بر می گردیم هر چند که سایر عبادتها را نیز به صورت کامل انجام داده باشیم .

عبدالرزاق مهدی عالم گروه فتاحی و بنای خلافت اسلامی توسط حکومت سکولار و مرتد ترکیه!

عبدالرزاق مهدی عالم گروه فتاحی و بنای خلافت اسلامی توسط حکومت سکولار و مرتد ترکیه!

به قلم: ابوعبدالله جاف جوانرو

لا حول ولا قوة إلا بالله !

معاذ الله که خلافت اسلامی توسط این  سکولاریستها(= مشرکین) برپا شود؛ کسی که بخواهد خلافت اسلامی را برپا کند از قوانین دین سکولاریسم پیروی نمی کند، و قوانین شریعت الله را کنار نمی زند، و با مجاهدین شریعت گرا در کنار کفار نمی جنگد، و در داخل سرزمینش به هم جنس بازها آزادی قانونی نمی دهد، و ربا و شراب خوری و قمار و زنا را حلال نمی کند، و از اجرا شدن حدود الله تعالی ممانعت نمی کند و…

آیا تحالف با کفار سکولار( = مشرک) بر علیه مسلمین و انجام دادن کفریات به بهانه ی قدرت غرب جایز است؟ آیا حسن ظن به ارتش سکولاری که برای دشمنی با قانون شریعت الله درست شده و در راستای اهداف کفار می جنگند از موانع تکفیر است ؟  آیا سر دادن شعار جهاد و تکبیر گفتن باز از موانع تکفیر ارتش سکولاری است که در حال قتل عام مجاهدین در افغانستان و سومالی  و یمن و سوریه و غیره است ؟ البته این هم در نظر بگیریم که تمام ارتشهای طواغیت عرب در مواقع نیاز و جهت استحمار مسلمین این شعارها را سر می دهند .

ارتش ترکیه ارتشی سکولار و مرتدی است که با دین الله و قانون شریعت الله در صف کفار اصلی بر علیه مسلمین حال جنگ است،  پس اگر شب و روز  از این شعارات سر دهد برایش فایده ای ندارد .  چون ارتداد شخص تنها با قلب و زبان صورت نمی گیرد بلکه گاه از طریق فعلی انجام می شود که شخص آگاهانه، عمدا و به میل خودش مرتکب شده است  که یکی از مهمترین افعال پشتیبانی و مظاهرة از کفار بر علیه مسلمین است که ترکیه علاوه بر سکولار بودنش در ارتش ناتو بر علیه مسلمین فعال است .

حتی گروهک فتاحی این را نیز باید بدانید زمانی که از امارت اسلامی طالبان صحبت می کنید و گاه به تمجید ریاکارانه ی  آن در فضاهای مجازی خود می پردازید هم اکنون طالبان در افغانستان با نیروهای سکولار ترکیه و ارتش ناتو در حال جنگ است و روزانه ناتو به همراه آمریکا و سایر مزدوران محلی از زنان و کودکان و پیران وجوانان و مجاهدین افغان قربانی می گرد . پس کدامیک از تناقضات خود را می پذیرید ؟! آیا مزدوری برای ناتو با طرفداری از مسلمین و طالبان با هم می گنجد؟

ای دعوتگران اتقوا الله و دین مردم را با باطل قاطی و مخلوط نکنید و باطل را در جای حق و حق را باطل نشان ندهید و سببی نشوید برای فتنه ی مردم . والله المستعان

با ما با زبان صاف و ساده ی قانون شریعت الله و صادقانه صحبت کنید نه با ادبیات ریاکارانه و چند پهلوی مزدوران طواغیت و سلفیهای درباری آل سعود و اخوان المفلسین (شاخه ی انحرافی جریان اخوان المسلمین )  

بازی ابومحمد مقدسی و با کلمه ی حقِ « التوحيد أولا ودائما» در برابر فتوای دکتر عبدالله عزام تقبله الله

بازی ابومحمد مقدسی و با کلمه ی حقِ « التوحيد أولا ودائما» در برابر فتوای دکتر عبدالله عزام تقبله الله  

به قلم: مسعود سنه ای

چنانچه می دانیم در ادبیات فقهی زمانی که از فرض  صحبت می شود منظور تکالیف عملی و ظاهری است که الله تعالی واضح و روشن آن را تعیین نموده و بر بندگانش واجب کرده است و مسلمان را وادار می شود آنها را انجام دهد .

زمانی هم که در منابع فقهی ائمه و علمای پس از آنها بابی تحت عنوان « كتابُ الْفَرضِ» دیده می شود منظور بخش یا كتابى است كه در آن نمازهاى واجب و ساير فرايض در زمانهاى معينى ذكر شده باشد .

در این صورت زمانی که از فرایض یا واجبات صحبت می شود فرض بر ای است که در مورد یک مسلمان صحبت می شود که با تکالیفی را انجام دهد نه در مورد کفار یهودی و نصرانی و مشرک و مجوس و صابئین .

 و زمانی که یک عالم میان فرایض اولویت بندی می کند  این کار را برای مسلمانی انجام می دهد که از مرحله ی شهادتین و توحید و اسلام حکمی گذشته و  وارد دایره ی اسلام و مسلمین شده است که بعد از این اقرار و «اسلام مجمل» باید فرایضی را انجام دهد .

پس زمانی که شیخ عبدالله عزام تقبله الله می گوید که در این زمانی که کفار سکولار جهانی سرزمینهای مسلمین را اشغال کرده اند و مزدوران خود را حاکم کرده اند مهمترین فرض عین جهاد فی سبیل الله برای اخراج این اشغالگران و تشکیل حکومتی اسلامی و تطبیق قانون شریعت الله است، در واقع این فتوا را برای شخصی به کار برده است که قبلا شهادتین را بر زبان رانده و ما آن را اهل توحید می دانیم هر چند ضمن داشتن عذرهای معتبر شرعی دارای اشتباهات عقیدتی و عملی هم باشد که – طبق ضوابط تکفیر اهل قبله – منجر به ارتداد و خروج وی از دایره ی اسلام نشده باشد .

در این صورت کید و شبهه ی ابومحمد مقدسی و سلفیت خاص نجدیت بسیار ضعیف و سست است به شرطی که شخص به الفای فقه اسلامی آشنا باشد .

ابومحمد مقدسی فرض را بر این گذاشته است که مخاطبین فتوای دکتر عبدالله عزام تقبله الله مشرکینی هستند که هنوز وارد اسلام نشده اند، یا اینکه دکتر عبدالله عزام تقبله الله مسلمین و مشرکین را به یکسان مورد خطاب قرار داده است؛ در حالی که این حیله و اشتباه محضی است که تنها سلفیت خاص نجدیت مرتکبش می شود . 

هر جا در قرآن و سنت صحیح و رای ائمه ی اربعه و خیرالقرون و حتی سلفیت نوع دوم ابن تیمیه و ابن قیم  از عبارت مشرک و مشرکین استفاده شده است منظور دسته ای بدترین کفار هستند که نه طعام آنها خورده می شود و نه با زنانشان ازدواج می شود و نه از آنها جزیه قبول می شود ، اما سلفیت خاص نجدیت به راحتی مسلمین دارای عذرهای شرعی معتبر را مشرک خطاب می کند .

به همین دلیل ابومحمد مقدسی در برابر فتوای دکتر عبدالله عزام تقبله الله مبنی بر اینکه «الدفاع عن أراضي المسلمين أهم فروض الأعيان» دفاع از سرزمینهای مسلمین مهمترین فرض عین است، موزیانه مساله ی توحید را پیش می کشد که انگار همه مشرک هستند الا خودش و همفکران محدودش، و با  کلمه ی« التوحيد أولا ودائما » سعی در خنثی کردن فتوای شیخ عبدالله عزام تقبله الله آنهم با ادبیاتی شبه جهادی دارد .

کلمه ای که باید در مورد آن گفت : کلمة حق یراد بها الباطل . یعنی  کلمه حقی است که اراده باطل از آن دارند .  اینها با این جمله ی حق سه اراده و کار باطل انجام می دهند:

ادامه خواندن بازی ابومحمد مقدسی و با کلمه ی حقِ « التوحيد أولا ودائما» در برابر فتوای دکتر عبدالله عزام تقبله الله