شبه ایاد قنبی اردن نشین در مورد بیانیه حماس و شهید خطاب کردن سید حسن نصرالله
به قلم: ابوخالد کردستانی
ایاد قنبی که در اردن حیات خلوت اسرائیل و مرکز جاسوی آمریکا در خاورمیانه زندگی می کند و به همراه ابوقتاده فلسطینی و… از سربازان جنگ روانی این دشمنان در برابر اهل دعوت و جهاد است توطئه ها وشبهاتش بارها توسط مجاهدین حماس و سایر مجاهدین افشا و باطل شده اند،اینبار شبهه ی جدیدی در مورد سخنان ابوعبیده در بازار فضای مجازی ادلب نشینها صادر کرده است که ابوعبیده دیدگاه مجاهدین مقاومت اسلامی فلسطین را با «شهید» خواندن سید حسن نصرالله و دعای «تقبله الله» بیان کرده بود.
در احادیث صحیح رسول الله صلی الله علیه وسلم آمده است که روزِ خيبر تعدادی از اصحاب رسول الله صلى الله عليه وسلم آمدند و گفتند: فلانی شهيد است؛ فلانی هم شهيد است. تا اينکه به يکی از کشته شدگان خيبر رسيدند، گفتند: او شهيد است. رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمود: «کَلَّا، إِنِّی رَأَیْتُهُ فِی النَّارِ فِی بُرْدَةٍ غَلَّهَا، أَوْ عَبَاءَةٍ» خير؛ من او را در جهنم و در لباسِ راه راهی ديدم که از مال غنيمت دزديده بود.[۱]
ایاد قنبی با قیاس غلط به این حدیث می گوید اگر کسی به دلیل دزدی از مال غنیمت مستحق جهنم است و شهید نامیده نمی شود پس کسی که آنهمه مسلمان را به قتل رسانده چگونه مستحق نام «شهید» است؟ مخاطبین جاهلش هم برایش دست می زنند و ذوق کرده اند، اما این سخن چند پاسخ ساده دارد:
۱)الله تعالی می فرماید: وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللهِ (حجرات/ ۹) هرگاه دو گروه از مؤمنان با هم به جنگ پرداختند، در میان آنان صلح برقرار سازید. اگر یکی از آنان در حق دیگری سرکشی و بغی و ستم کند، با آن دستهای که سرکشی و بغی میکند بجنگید تا زمانی که به سوی اطاعت از فرمان الله برمیگردد.
از خُزيمة بن ثابت روایت است که در جنگ بین علی و معاویه حاضر شد اما نجنگید، زمانی که عمار کشته شد و بر اساس حدیث «تَقْتُلُ عَمَّارًا الفِئَةُ الباغِيَةُ»[۲] عمار توسط گروه باغیه و سرکش کشته می شود، مشخص شد که معاویه و اصحابش گروه اهل بغی هستند شمشیر کشید و بر علیه آنها جنگید. [۳] ابن تیمیه با استناد به آراء فقهای مذاهب اسلامی می گوید که این باغی و اهل بغی بودن معاویه قابل توجیه نیست. [۴]
ایاد قنبی با استناد به سخن علی رضی الله عنه و سایر اهل سنت و جماعت بگوید این اهل بغی که آنهمه صحابه و تابعین را قتل عام کردند را می توان «شهید» نامید یا خیر؟
۲)رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید:
- إِنَّ فِی الْقَتْلِ شَهَادَةٌ وَفِی الطَّاعُونِ شَهَادَةٌ، وَفِی الْبَطْنِ شَهَادَةٌ، وَفِی الْغَرَقِ شَهَادَةٌ، وَفِی النَّفْسَاءِ یَقْتُلُهَا وَلَدُهَا جُمْعاً شَهَادَةٌ. کشته شدن شهادت محسوب میشود، مردن در اثر طاعون و بیماری شکم و غرق شدن نیز شهادت محسوب میشود و زنی که نوزادش او را بکشد، مرگش مصداق شهادت است.[۵] والحَرِقَ شهادةٌ ، والغَرِقَ شهادةٌ ، وذاتَ الجنْبِ شهادةٌ.[۶] سوختن، غرق شدن، بیماری پهلو از مصادیق شهادت به حساب میآید.
- مَنْ قُتِلَ دُونَ مَالِهِ فَهُوَ شَهِیدٌ، وَمَنْ قُتِلَ دُونَ دَمِهِ فَهُوَ شَهِیدٌ، وَمَنْ قُتِلَ دُونَ دِینِهِ فَهُوَ شَهِیدٌ، وَمَنْ قُتِلَ دُونَ أَهْلِهِ فَهُوَ شَهِیدٌ.[۷] هرکس در دفاع از مال، جان، دین و آبرو و اهلش کشته شود، شهید است.
- مَنْ قُتِلَ دُونَ مَظْلَمَتِهِ فَهُوَ شَهِیدٌ.[۸] کسیکه مظلوم است و (در دفاع از حق خود)کشته شود، شهید است.
غیر از نجدیت که غیر از خودشان اکثریت مطلق اهل سنت و جماعت را به بهانه ی داشتن عقاید صوفیانه مشرک و شیعیان را نیز مشرک می نامند و سپس تکفیر می کنند هیچ یک از مذاهب اسلامی به صورت عام شیعیان و اهل سنت را اینگونه تکفیر نکرده اند، در سوریه گروههای نجدی مثل گروه جولانی و احرار الشام و جیش الاسلام علوش و غیره به همراه گروههای سکولار جیش الحر و غیره در جبهه ی آمریکا و ناتو قرار دارند و جنگ ایران و متحدین ایران چون حزب الله با آنها جنگ با مزدوران آمریکا و ناتو است نه جنگ با سنی ها، چون اکثریت مطلق سربازان بشار اسد از سنی ها هستند و حمایت حزب الله و ایران و سایر اعضای جبهه مقاومت از مجاهدین غزه دفاع از اهل سنت است.
در اینجا لازم است هر مسلمانی از خودش بپرسد: سید حسن نصر الله به گواهی تمام مجاهدین اهل سنت فلسطین در راه دفاع از قدس و اهل سنت فلسطین، و به گواهی تمام انسانهای منصف این شخص در راه دفاع از خون و ناموس و مال و سرزمین مسلمین و جلوگیری از ظلم و ستم کفار اشغالگر و توسط کفار صهیونیست اشغالگر کشته شده است، آیا چنین کسی شهید فی سبیل الله نیست؟
[۱] مسلم ۱۱۴
[۲] مسلم ۲۹۱۶
[۳] مسند أحمد، مسند الأنصار رضي الله عنهم، باب حديث خزيمة بن ثابت/ الألباني، صحيح الجامع الصغير وزيادته، ج۱ ص۵۷۳
[۴] ابن تیمیه، مجموع الفتاوى ۴/۴۳۷-۴۳۸
[۵] الألباني، صحيح الترغيب ۱۳۹۴
[۶] الألباني، صحيح الترغيب ۱۳۹۵- صحيح النسائي ۳۱۹۵/ شعيب الأرناؤوط، تخريج المسند لشعيب ۲۳۷۵۱
[۷] الترمذي، سنن الترمذي ۱۴۲۱/ السيوطي، الجامع الصغير ۸۸۹۸/ الألباني، أحكام الجنائز۵۷ – هداية الرواة 3460- صحيح الترمذي ۱۴۲۱
[۸] نسائی 4098-4101