آل سعود و هم جبهه ای شدن با رژیم صهیونیستی در طوفان الاقصی
به قلم: ابراهیم هورامی
آل سعود همچون امارات و بحرین و اردن و مصر و سایر حکام دست نشانده ی عرب و غیر عرب چون ترکیه، بخشی از متحدین رژیم صهیونیستی بر علیه مجاهدین اهل دعوت و جهاد بوده اند.
در خبرها خواندیم که:شیخ عبدالله الأهدل، نایب رئیس شورای علمای اهل سنت حضرموت و یکی از اعضای جامعه علمای جهان اسلام در مکه و در حال اجرای مناسک عمره، بازداشت شد؛ اما چرا؟
علت دستگیری، سخنان وی درباره طوفان الأقصى و انتقاد از موضع ضعیف و شرمسار حاکمان عرب عنوان کردند که اخیراً اجلاس سران کشورهای عربی برگزار کردند که هیچ تصمیمی برای حمایت از مردم فلسطین و حمایت از آرمان آنها به دست نیامد.
شیخ گفته بودند:
اجلاس سران اعراب که در قاهره برگزار شد، ناامیدکننده بود و حاکمان مسئولیت خود را در قبال امت اسلامی و ملت فلسطین که در حال بمباران، کشته و آواره شدن توسط رژیم صهیونیستی هستند، نداشت و حاکمان عرب، اشغالگران را تماشا کرده و برای آنها کف می زنند.
وی افزود: حاکمان عرب نه نماینده مردم هستند، نه درد و رنج آنها را احساس می کنند، نه از حقوقشان دفاع می کنند و نه از دینشان حمایت می کنند، بلکه مزدور، خائن و توطئه کنندههایی علیه امت اسلامی هستند و به دنبال این هستند که روابط خود را با دشمن صهیونیستی عادی کرده و بیت المقدس و مسجدالاقصی را به ارزان ترین قیمت می فروشند.
یقیین بدانید هر جا بر علیه مسلمانی جنگی می شود یا دلارهای آل سعود و امارات در این جنایت وجود دارد یا حمایت سیاسی و دیپلماسی یا اسلحه و گلوله ی آنها.
جهاد کنونی مومنین در غزه برای چندمین بار برای ما ثابت کرده است که ارتشهایی که این حکام خائن و مزدور تشکیل داده اند برای سرکوب مسلمین تحت حاکمیت خودشان است نه برای جهاد با کفار اشغالگری که روزانه مسلمین را قتل عام می کنند.
اینها خودشان سد و مانعی جهت جهاد با اشغالگران و حتی مدافع اشغالگران بوده اند.
توطئه ی انحراف افکار عمومی از غزه: ولید اسماعیل مصری تا محمدخانی کوردی
به قلم: مسعود سنه ای
امام العز بن عبد السلام رحمه الله می گوید: من دخل قرية فشا فيها الربا، فخطب فيها عن الزنا فقد خان الله ورسوله. اگر شخصی وارد آبادی شود که در آن ربا شایع شده، در چنین حالتی اگر در این آبادی در مورد زنا سخنرانی کند پس به الله و رسولش خیانت کرده است.
امروز که به صورت زنده از طریق ماهواره ها و شبکه های مجازی قتل عام وحشیانه ی مسلمین در سودان و بخصوص در غزه را توسط رژیم صهیونیستی و متحدین آن می بینیم قضیه ی اول مسلمین دفاع از این مسلمین و جهاد با آمریکا به عنوان سر افعی است و هر کسی به مسائل جانبی بپردازد و مسلمین را به مسائل جانبی و مباحث انحرافی مشغول کند بدون شک به الله و رسولش صلی الله علیه و سلم و به خون و ناموس و مال مسلمین خیانت کرده است.
از مصر ولید اسماعیل سلفی روبروی دو زن سکولار بی حجاب ایستاده و مساله ی تعدد زوجات را سخن روز میان عربها کرده و از این سو نیز محمد خانی در یکی از شبکه های سکولار کوردستان به صراحت سخن مرتدین سکولار را در مورد چند همسری تکرار می کند و می گوید چند همسری مثل چند شوهری است و مخالف حقوق بشر و برابری میان زن و مرد است و….
ولید اسماعیل سلفی در زمان حسنی مبارک سکولار جرئت نداشت در مسائل حکومتی چیزی بگوید اما زمانی که محمد مورسی رئیس جمهور بود به ناگهان شیر شد و شعارهای انقلابی می داد و جلو دفتر حفاظت منافع ایران در مصر به همراه طرفدارانش تهدید می کرد که اگر سفارت ایران را نبدد اینها انقلاب می کنند و… اما زمانی که دوباره سیسی سکولار سرکار آمد دوباره برگشت به قالب قبلی سلفی های درباری و در برابر مسائل حکومتی لال شد و جرئت ندارد در این زمینه های چیزی بگوید.
اما تنها به سکوت اکتفاء نمی کند بلکه با مطرح کردن مسائل جانبی و بخصوص مسائل اختلافی میان مسلمین از یکطرف مسلمین را به مسلمین مشغول می کند و اولویت اول مسلمین در جهاد با آمریکا و رژیم صهیونیستی را به حاشیه می راند و از سوی دیگر آمریکا و رژیم صهیونیستی و متحدین آنها چون امارات و اردن و مصر و آل سعود بدون دغدغه به جنایتها و خیانتهای خود بدون کمترین مانعی ادامه می دهند.
آیا این خیانت آشکار این دسته از سلفی ها به الله و رسول الله صلی الله علیه وسلم و مومنین را نمی بینید؟
از این سو افرادی چون محمد خانی وجود دارند که با تفکرات سکولاریستی و چنگ زدن به چند مطلب روانشاسی سکولاریستی چنان مغرور و دیوانه و احمق شده است که به صراحت همچون مرتدین سکولار به حکم واضح و آشکار شریعت الله و به الله و رسولش صلی الله علیه وسلم توهین می کند و قصد دارد حتی اگر با توهین به آیه های الله هم که شده خودی نشان دهد و شهرتی بیشتر کسب کند و فکر مسلمین را هم از اولویت اول آنها که جهاد با آمریکا و رژیم صهیونیستی است منحرف کند.
آیا زمان آن نرسیده است که این مجرمین افسار شوند و با لگد جانانه ای از جامعه طرد شوند؟
در بحبوحه اشغال، بودند افرادی که با نام دین و از آدرس اسلام حرام خدا را حلال قرار میدادند و حلالآن را حرام.
افرادیکه در پوشش علماء در میان جامعه ظاهر شده و از نام جهاد و دین برایخود دکانهای پر زرقوبرقی دستوپا نموده بودند.
این معاملهگران قرن با اینکه بعد از پایان اشغال بساط خویش برچیدند و رفتند، اما هنوزهم هرزگاهی از سوراخی سر بالا نموده و حرفهایی بهزبان میآورند.
سخنانیکه اکنون بازارش کساد شده است و باری دیگر ملت افغانستان فریب این کلمات چرب و نرم را نخواهند خورد.
بلی! این عالمنماهای درباری در زمان اشغال با تحریف آیاتقرآن و احادیثنبوی مردم را اغوا مینمودند و زمینه اشغال بیگانگان را فراهم و در راستای نشر و پخش فساد و فحشا نقش بهسزایی داشتند.
در چندروز گذشته ادعاهای پوچ و بیبنیاد یکی از زنان غربزده و فسادپیشه مبنی بر برهنهنمودناش در زندان توسط مجاهدین امارتاسلامی، در یکی از رسانههای خدمتگذار دنیایکفر منتشر شد.
ادعای مضحکیکه جزئی از نقشه محکوم بهشکست دشمنان اسلام برای تشویه چهره نظاماسلامی است.
دراینمیان یکی از علماءدرباری زماناشغال که درآنزمان نیز بهنام مفتی آیساف مشهور بود از ناکجا آباد و این عمل انجامنشده را ناروا خواند.
حالآنکه همین عالمنمای دینفروش در زماناشغال با اینکه افغانستان در پرتگاه محرمات و فواحش قرار گرفته و جوانانآن در دام زهراگین غرب افتاده بودند، مهر سکوت برلب زده و ایمان و وجداناش را در مقابل دالرهای سبز آمریکایی لیلام نموده بود.
در مقابل مظالم وحشیانه اشغالگران، بیحرمتی به مقدسات اسلام، فساد گسترده نظام پوسیده جمهوریت و قتل و کشتار مردم بیگناه لب بهسخن باز نکرد و تنها درجایی سخن میراند که منافع باداراناش درآن محفوظ بماند.
اما للهالحمد با قائمشدن نظام اسلامی و متعاقبا فرار دشمنان اسلام، دکانهای این سیهچهرهگان نیز مسدودشد و مهر ذلت بر پیشانیشان حک گردید.
ذلتی که تاوان خیانت به منبر و سیمای پیامبر اسلام است و چون اسلافشان نظیر بلعم بن باعورا درسعبرتی قرار خواهند گرفت برای آیندگان، انشاءالله.
روشنگریهایی از موسسه السحاب سازمان القاعده در مورد شیخ ابوقتاده فلسطینی/ آیا برادران مجاهد قاعدة الجهاد از آنچه شیخ ابوقتاده فلسطینی بیان کرده است خبر دارند؟
ترجمه: خالد سیف الله المسلول
بیانیه موسسه السحاب: بیانیه مجاهدین در قاعدة الجهاد با عنوان «بازگشت جهاد در بیت المقدس»
پیام غزاوی به مجاهدین القاعده
بسم الله الرحمن الرحیم
آیا برادران مجاهد در قاعدة الجهاد از آنچه شیخ ابوقتاده فلسطینی بیان کرده است می دانند؟
الحمد الله رب العالمین، ای پروردگار جهانیان به تو پناه می برم از زندگی غافلانه و از مرگ ناگهانی و از بازگشت به غم و اندوه و از تو عافیت می خواهم که از عافیت تو ناامید شوم، یا نعمت را کفران کنم یا خوبی بلاهائی که به عنوان آزمایش می فرستی را فراموش کنم یا اینکه بدی را با خوبی جایگزین کنم.
در ادامه، قبل از هر چیزی بر ما واجب است که از مجاهدان و حامیان قاعدة الجهاد که پس از عملیات طوفان الاقصی از جهاد فلسطین دفاع کردند، تشکر کنیم که الله پاداش بزرگی برای مواضع درخشانشان نوشته است در حالی که در دوره ای زندگی می کنیم که فتنه ها بر سرزمینهای اسلامی حکومت می کنند و کفر بر قلبهای مسلمین تسلط پیدا کرده است و جهت جلوگیری از جهاد مجاهدین علیه صهیونیست ها و کمک به زنان، کودکان و مؤمنان در فلسطین آنها را زنداین کرده اند. لذا مواضع قاعدة الجهاد ستودنی است و از خداوند متعال خواهانیم که شما را پیروز گرداند و راهتان را مبارک گرداند.
بر کسی پوشیده نیست که رژیم صهیونیستی امروز بیش از هر زمان دیگری با همبستگی و اتحاد مسلمانان مواجه است و شاهد تشکیل جبهه های متعددی از جمله جبهه های نظامی، سیاسی و فرهنگی علیه صهیونیست ها است که مسلمانان در سراسر جهان تشکیل داده اند. تا این که این امر زنگ خطری برای این نظام جنایتکار باشد که به دنبال متفرق کردن صفوف مسلمانان و در هم شکستن جبهه های متعدد تلاش می کند تا با دمیدن در نعره های قومی و درگیرهای وطنی مسلمانان را از خود منحرف کند و توانایی های آنان را در مواجه با خود تضعیف کند.
علاوه بر این، ضمناً من مدتی است که مواضع شیخ ابوقتاده الفلیستینی یا ابوعمر را دنبال می کنم و می بینم که هیچ چیز خوبی در مواضع این مرد برای مجاهدین و جبهه ضد صهیونیستی وجود ندارد بلکه به مصالح و سیاستهای صهیونیستها خدمت می کند، این واقعیتی است که وجود دارد چه الشیخ مرتکب آن شود چه پدرم؛ در خدمت منافع صهیونیست ها و سیاست های آنهاست، چه شیخ و چه پدرم. من در اینجا به چند موضوع در مورد مواضع ایشان به همراه تحلیل شخصی خود اشاره می کنم:
۱)ابوقتاده قبل از انجام عملیات طوفان الاقصی درباره مجاهدین و جنبش حماس گفت که این جریان یک گروه سکولار و ناسیونالیست و وطنی است و اشاره کرد که حماس به غیر از آنچه الله نازل کرده حکومت می کند! اما در عین حال از آن به عنوان گروه جهادی یاد می کند. شیخ پس از عملیات طوفان الاقصی این موضع خود را علیه حماس تکرار کرد.
صرف نظر از تناقض آشکار در مواضع ابوقتاده، جایی که او جنبش حماس را گروهی مجاهد می نامد که به غیر از آنچه الله نازل کرده حکومت می کند، آیا مواضع شیخ از جنبش حماس که تنها جنبش جهادی فلسطینی تلقی می شود، حمایت و پشتیبانی می کند یا این مواضع منجر به تضعیف جنبش می شود؟ آیا این اظهارات باعث جلب حمایت مسلمین از حماس و جهاد فلسطین می شود یا بر آنها تأثیر منفی می گذارد؟ شکی وجود ندارد که این مواضع و بیانیه ها باعث تضعیف جنبش حماس در این دوره مهم تاریخ می شود که مردم عادی و روشنفکر متوجه شدند که باید از چنین مواضعی دوری کنند زیرا این مواضع در خدمت صهیونیست ها است و به جنبش اسلامی ضربه می زند.
ممکن است کسی بگوید شیخ جنبش حماس را یک گروه مجاهد میداند و از زحمات آن قدردانی میکند، اما ما به این ادعا پاسخ میدهیم، و آن اینکه غیرمسلمانان در آمریکا و اروپا نیز این را گفتهاند و مواضع شرافتمندانهتری نسبت به این علمایی دارند که با نام جهادی این سخنان را می گویند، و ما همچنین می بینیم که برخی از علمای سوء طاغوتها حرکت حماس و حرکت جهاد فلسطین را مدح کردند و چیزهای بیشتری از دفاع از قضیه فلسطین گفتند. پس شیخ کار چندانی انجام نداد که قابل بیان باشد!
۲) متوجه می شویم که شیخ حتی قبل از عملیات طوفان الاقصی از موضع گیری در مورد دولت اردن پرهیز می کند، در حالی که امروز خیانتکارترین کشور محسوب می شود، به گونه ای که انواع پشتیبانی و حمایت را از صهیونیست ها در جنگ علیه فلسطینیان و فلسطینی ها انجام می دهد. و تبدیل به سپر این رژیم صهیوینستی شده است. چگونه می توان سکوت شیخ را در این باره توضیح داد؟ چگونه می توان سکوت شیخ را در مورد دولت های مصر و عربستان توضیح داد؟
آیا این سکوت کامل، بدعتی تلقی نمی شود که مواضع اردن را در کشورهای اسلامی تقویت می کند و حمایت و پشتیبانی حاکمان خائن و مزدوران را تائید می کند؟ آیا این سکوت شبیه چیزی نیست که شیخ آن را حکم به غیر از آنچه الله نازل کرده است نامیده است؟ آیا شیخ آماده می شود در مورد دولت مزدور و دست نشانده اردن صحبت کند که از پدافند هوایی خود برای دفاع از صهیونیسم استفاده کرد و اتاق های اطلاعاتی را با رژیم صهیونیستی ایجاد کرد تا علیه مجاهدین کار کند؟ و آیا شیخ آماده است که از آنچه باعث دردسر حرکت حماس می شود گفته است برگردد و دست بردارد؟ آیا سکوت در پاک کردن این امر جایز است؟
۳) شیخ ابوقتاده به جای انتقاد از خائنان عرب و حکامی که قبلاً ذکر شد، از جماعات مسلمانی که بزرگوارانه عمر خود را صرف دفاع از فلسطین کرده اند، انتقاد می کند. امروز شیخ در مورد حوثی ها، فردا در مورد شیعیان، پس فردا در مورد اخوان المسلمین و غیره صحبت می کند. چرا شیخ در این روزهای سخت انرژی خود را وقف مسلمانانی کرد که در مقابل یک دشمن متحد شده بودند تا آنها را متفرق کنند؟ امروز شیخ از بدعتهای حوثی صحبت میکند و آنها را به عنوان دشمن اهل سنت معرفی میکند، فردا از شیعیان میگوید و آنها را کافر معرفی میکند.
در اینجا سؤالی پیش میآید: منافع حاصل از بیانات شیخ برای اهل سنت و جهاد فلسطین چیست؟ آیا سخنان و مواضع شیخ غیر از کراهیت و بغضی که مسلمانان را به ستوه می آورد و آتش کینه و دشمنی را شعله ور می کند، چیزی تولید می کند؟ آیا این اظهارات به نفع صهیونیست ها نیست؟ بله، سیاست های صهیونیست ها را تقویت می کند و به صهیونیستها کمک می کند بین مسلمانان تفرقه بیندازند و همبستگی آنها را زیر پا بگذارند.
آیا امروز شخص مسلمان توجه خود را معطوف حاکمان خائنی کرده است که از صهیونیست ها دفاع می کنند یا کسانی را که خاری در گلو هستند هدف قرار می دهد؟ اما در مورد بچه ها حق با آنها بود و شیخ خطا کرد.
۴) شیخ در اشاره به عنوان جهاد دچار لغزش شد و گفت که جهاد فلسطین مانند جهاد در شام و یمن است!! سبحان الله یمن با وجود شرایط سخت اقتصادی و معیشتی از فلسطین حمایت کامل کرد و حماسه های تاریخی علیه صهیونیست ها در خلیج عدن رقم زد که باعث شد تاریخ از آنها به عنوان قهرمان یاد کند. پس چرا شیخ از یمن یاد می کند؟ چه دلایلی باعث شد که او مرتکب این اشتباه بزرگ شود؟ اما در مورد شام، گروه ها و جناح های شام چه حمایتی از جهاد در فلسطین کرده اند؟ آیا ما شاهد موضع شفاف و رسمی از سوی گروه های شام برای حمایت از آرمان فلسطین هستیم؟ آیا این گروه ها یک گلوله هم به سمت صهیونیست ها و آمریکایی ها در شام شلیک کرده اند؟ اما این گروه ها از حمایت و ستایش شیخ برخوردارند.
بر ما واجب است که بپرسیم: آیا بشار اسد، ظالم بعثی، تهدید بزرگتری برای صهیونیست ها به شمار می رود یا گروه های جهادی که ابوقتاده از آنها تمجید می کرد؟
بشار با وجود دشمنی با اهل سنت، جنبش حماس را گسترش داد و از آن حمایت کرد، اما گروه های جهادی شام در این زمینه نقشی نداشتند، به طوری که ما فتوایی مبنی بر جهاد علیه صهیونیسم و اربابان آن نشنیدیم.
در نهایت می گوییم: شیخ ابوقتاده از موقعیت دیرینه خود که با وابستگی به قاعدة الجهاد به دست آورده است سوء استفاده می کند و سپس در مقابل جهاد فلسطین می ایستد تا سخنان و مواضع او در خدمت سیاست های ضد اسلامی باشد که توسط رژیم صهیونیستی علیه مسلمانان به کار گرفته می شود. ما نمی گوییم که شیخ آگاهانه این مواضع را اتخاذ کرده است، بلکه به این فرد بدبین هستیم که سپر صهیونیست ها (اردن) را رها کرده تا بیاید و از اختلافات بین مسلمانان برای تقسیم صفوف، شعله ور ساختن درگیری ها و شعله ور کردن آتش کراهیت و نفرت بین مسلمین، صحبت کند و همه اینها ما را به بدبینی نسبت به شیخ دعوت می کند!
بدرستی که قاعدة الجهاد مواضعی را که در خدمت نهضت اسلامی است عاقلانه درک کرد، موضع گیری هایی که به جریان اسلامی خدمت می کند و این همان چیزی است که ما را به تشکر از آن فرا می خواند، و از سوی دیگر، از این سازمان توقع داریم که موضعگیری روشن و آشکار خودش در مورد این شخص را تبیین و بیان کند، ما تاکید می کنیم که این مرد هیچ جایگاهی در سازمان ندارد، اما سوابق و فعالیت های او در مورد سازمان راه را برای کسانی که مغرضانه از اظهارات او علیه مسلمانان سوء استفاده می کرده اند، هموار کرده است.
امروز مردم غزه میان دود وموشک های اسراییل میسوزن..
شما چنان غرق در عیش وعشرت خود هستین ک حتی بعضی اوقات در مسلمان بودن تان شک ایجاد میشود درذهنم..
درد مسلمان را مسلمان حس میکند.. درد مسلمان قلب مسلمان را میسوزاند …
ناراحتی. مسلمان مسلمان دیگر را خون جیگر میکند..
من نمیدانم شما چطور اسم خودرا مسلمان گذاشتین؟
امروز زنان ودختران فلسطینی مرد میدان شدن واز اقصی دفاع میکنند ولی شما ب جایشان زنان خانه نشین وچادر پوش شدین..
شرم باد برتو ای عربستان.. شرم باد برتو ای امارت متحده عربی.. شرم باد برهمه ی تان..
الله متعال چنان خواری را نصیب شما کرده.. ک در موجودیت تان با اینکه اینقدر قدرت دردست دارید.. چشم تانرا بستین.. گوش های تانرا ناشنوا انداختین.. نه.. گریه کودک فلسطینی را میبنید نه فریادش را میشنوید…
شاهزاده های عرب.. همه مصروف پارتی های شبانه خود هستن همه غرق در خواهشات نفسانی خود هستن.. کسی نمیبیند ک درغزه نسل کشی جریان دارد.. کسی نمیداند. ک در غزه طفل شش ماهه ب رگبار بسته میشود.. کسی نمیخواهد بداند.. ک بالای مردم مظلوم فلسطین چی میگذرد …
بالای غزه پنجاه کشور کفری دست روی دست هم گذاشتن تا نابودش کنند.. ولی ما مسلمان های امروزی.. همه تماشاگر سوختن ونابود شدن آن مردم بی گناه هستیم..
گوش کنید ای قهرمانان غزه..
ما امروز برای شما اشک نمیریزیم شما اگر زنده بمانید.. زنده گی باعزت دارید.. واگر بمیرید. شهید میشوید.. ب لقاء پروردگار تان میرسید..
ما امروز بخاطر بی غیرتی وضعف ایمان خود گریه میکنیم…
ما امروز بخاطر خواری وذلالت خود اشک میریزیم..
امروز مردم غزه سوختن. شهید شدن، معیوب شدن، ازخانه های خود بیرون شدن.. پسر در آغوش مادر کلمه گویان جان برحق سپرد.. پدر طفل توته توته شده خودرا ب آغوش خود گرفته ندای الله اکبر سر داد.. جوانان جرحه های خودرا محکم گرفته.. لبیک یا اقصی گفتن..
جنگ امروز فلسطین واسراییل جنگ بر سر وسعت نیست.. جنگ.میان کفر واسلام است.. جنگ میان شأن وعزت است.. جنگ.ناموس است..
کشور های عربی.. حکومت های تابع کفر هستن.. انها چی میدانند قدر ناموس را.. آنها کسانی هستن ک خود را برای امریکا فروختن.. امروز فلسطین را نیز میفروشند.. ای برادران مجاهدم.. همانطور ک با توکل وامید برخدا جهاد مقدس تانرا علیه یهود اغاز کردین همانطور ب امید الله ادامه دهید.. امروز میان مسلمانان غیرتی باقی نمانده ک ب کمک شما بشتابند… امروز شاهان وشاهزاده های عرب.. ریس خود،بزرگ.خود،(آمریکا) ناراحت کرده نمیتوانند ک.ب کمک شما برسند..
فراموش نکنید الله باشماست..چشم امید به مسلمانان بی غیرت امروز نبندید…
نجدیت فکری برخاسته از مذهب امام احمد بن حنبل است که توسط محمد بن عبدالوهاب پایه ریزی شد که در میان خودشان به الدعوه النجدیه شناخته شده است و دیگران به آنها می گویند وهابی یا پیروان محمد بن عبدالوهاب. یکی از مشخصات این تفکر مخالفت آن در تعریف پاره ای از اصطلاحات مثل تعریف از شرک و مشرکین و بدعت و اهل بدعت و… با سایر مذاهب اسلامی حنفی، مالکی، شافعی و حتی حنبلی است. یوی دیگر از ویژگی های تفکر نجدیت این است که قابله تفرق و چند دستگی است، یعنی تحت هیج عنوانی حتی در یک سرزمین واحد یکی نمی شوند چه رسد به سایر سرزمینها، بلکه همیشه در فرقه های ضد هم تقسیم می شوند و هریک خودش را جزو فرقه ناجیه و غرباء و… می نامد و مخالفین را ضال و مضل و مرجئه و اهل بدعت و… می نامد. در میان اینها بعضی آنقدر جاهلند که فکر میکنند هر چه تعداد خود و همفکرانشان کمتر باشد این یعنی غریب و غرباء شامل حال آنهاست! این ملاک تعداد، ملاک درستی برای سنجش غریب و غرباء نیست. ممکن است در زمانی مانند زمان سیدنا ابراهیم علیه السلام فقط ایشان شامل غرباء شوند، در زمانی دیگر ظهور سنتها باشد و تعداد غرباء بر مبتدعین غلبه داشته باشد مانند زمان سلف، و در زمانی مانند امروز تعداد غرباء فرق کند. ملاک سنجش غریب بودن در چنین زمانی بخصوص تمسک به کتاب و سنّت و اهل جماعت شدن است. پس نجدی های امثال حدادی و نظامیه و غلات منجمدِ فکری، خود را با این ملاک تعداد فریب ندهند! چرا که آنان در مصداقیت دچار ضلالت شدهاند و تعداد اندکشان ملاک غریب بودن این سفهاء نیست بلکه اکثرا ملاک منحرف بودن آنهاست.
نجدیت اگر این ملاک تعداد را برای غریب بودن قرار دهند! طرفداران حازمیه میگویند عاذر بی سوال و جواب کافر است. با این تفصیل میگویند ما غریبیم چون خیلی از پیروان نجدیت و سلفیت با این اعتقاد از دایره خارج می شوند.
فرقه نجدی حدادی تعدادشان از حازمیها کمتر است. نصف بیشتر سلف و کل علمای متأخر را تجهیم میکنند. اینها هم ادعا میکنند چون تعدادشان از حازمیها کمتر است پس غربا هستند.
فرقه نجدی حدادی در میان تمام قومیتهایی که فارسی متوجه می شوند از ۵ نفر هم تجاوز نمیکنند. دوتا ساندویچ بندری با ی نون اضافه همشونو سیر میکنه. سپس طرفداران فرقه نجدی ابن طویله الرضا مشتی بر دهان حدادیها میکوبند و میگویند غلط کردید ای حدادیها. ما کمتریم. شما کفار کتابی هستید. سپس از آن طرف نظامیه فرا میرسند و مشتی محکم بر دهان حوازم و حدادیون و ابن طویلهای ها میزنند و میگویند غلط کردید. ما بعد از صحابه کل سلف و خلف را تکفیر میکنیم و هر کس عاذر سلف و خلف باشد فهو کافر. در نتیجه چون همفکران ما کمترند ما غریب الغرباء هستیم. فرقه ناجیه ما هستیم بقیه ادامون رو در میارن!
گرفتید چه جنگلی هست این جنگل نجدیت؟ این جنگلی است که برای خودشان به وجود آورده اند حالا تصور کنید در مورد غیر خودشان چه می گویند؟ زمانی که می گوییم نجدیت برای اهل دعوت و جهاد و حتی برای عوام مسلمین و خودشان یک آفت است یعنی همین.
آفتی که تنها با دلیل و کشاندن آنها به شورا از بین می رود نه با خشونت و درگیری و جنگ و محدود کردن و زیر زمینی کردن آنها.
شیخ سلیمان علوان ۵۵ ساله در سن ۳۴ سالگی دستگیر شد شیخ ناصر الفهد ۵۶ ساله در سن ۳۵ سالگی دستگیر شد. شیخ علی الخضیر ۷۰ ساله در ۴۹ سالگی دستگیر شد. شیخ عبدالعزیز الطریفی، ۴۸ ساله شیخ ابراهیم السکران، ۴۸ ساله شیخ صفر حدود ۷۴ سال سن دارد شیخ ناصر، ۷۲ ساله شیخ صالح المنجد، ۶۳ ساله شیخ عمر المقبل ۵۴ ساله است شیخ خالد الراشد ۵۴ ساله در سن ۳۶ سالگی دستگیر شد. شیخ محمد الخضیری، ۶۰ ساله
خداوند به آنها آسودهگی و غرامت عنایت فرماید و از شر ملعونین آل سعود و کفار آمریکا و ناتو نجات بخشد.
درحقیقت آنها آزاد اند وما هنوز در قید واسارت..
مسلمانان ومجاهدین راه حق دو نوع دشمن دارند یکی کفار اشغالگر سکولار خارجی ودیگری خادمین ونوکران کفار و مرتدین استن . و در حقیقت منافقین آشکار شده.
الله متعال هیچگاهی کسانی را ک ب رهش قدم. گذاشتن وب دفاع ازدینش ازخانه بیرون شدن رو ذلیل نمیکند وتنها هم نمگذارد ـ
اگر آنها بجنگند وپیروز شوند. فاتحان استن وباعزت زنده گی میکنند واگر هم اسیر یا شهیدشوند بازهم. با عزت ودر آزاده گی. میمرند. زنده گی غلامی رو هرگز مردان واقعی نمیپذیرند.
در حاکمیت اردوغان سکولار، ۴هزار شهروند ترکیه ای در جنگ غزه بر علیه فلسطینی ها مشارکت کرده اند آنوقت….
به قلم: مسعود سنه ای
عده ای چنان عقل و شعور خود را به تمسخر گرفته اند که با صدها نشانه و دلیل هم نمی خواهند حقایق را قبول کنند.
دارودسته ی منافقین و سکولار زده هایی که به بیماری اردوغانیسم آلوده شده اند بیمارانی در این جریان هستند. اینها به همراه احزاب سکولار محلی ایرانی هنوز نمی خواهند بپذیرند که اردوغان یک سکولار است و طبیعی است که یک سکولار از یک سکولار دیگر چون آمریکا و ناتو و صهیونیستها و غیره بر علیه مومنین اهل دعوت و جهاد شریعتگرا حمایت کند.
شما فقط کافی است بدانید که روزنامه «ترکیه» تعداد یهودیان صهیونیست دارای تابعیت حکومت سکولار ترکیه ترکیه را که در جنگ شرکت کرده اند فاش کرد که:
– ۴۰۰۰ یهودی صهیونیست ترک در جنگ غزه شرکت می کنند که ۴۰۰ نفر از آنها مستقیماً از ترکیه و بقیه از طریق کشور ثالث به جنگ پیوستند. از این تعداد ۶۵ نفر کشته و ۱۱۰ نفر زخمی شدند
– ۲۵۰۰۰۰ یهودی در داخل اسرائیل تابعیت ترکیه دارند … و ۲۰۰۰۰ یهودی ترک با تابعیت اسرائیل در ترکیه زندگی می کنند.
مشارکت یهودیان صهیونیست ترکیه در جنایت نسل کشی از طریق انجمن های دارای مجوز در ترکیه و اسرائیل سازماندهی شده است. ژنرالی که سیستم گنبد آهنین را اداره می کند دارای تابعیت ترکیه است
تمامی این کارها زیر نظر حاکمیت اردوغان سکولار انجام می شود ، آنوقت همین اردوغان سکولار جهت عوام فریبی شعارهای مزورانه سر می دهد و حتی تا آنجا پیش می رود که یک خواهر مسلمان مهاجر فلسطینی را دستگیر کرده و تحویل رژیم صهیونیستی می دهد و با صهیونیستها پیمان امنیتی دارد و….
این است واقعیت اردوغان سکولار و حکومت سکولار و مرتدش
حالا فقط کافی است جانوری سکولار پیدا شود که این موجود سکولار را مسلمان بنامد و جنایات و خیانتهای این خبیث را به پای مسلمین بگذارد تا…. یا احمقی سکولار زده از دارودسته منافقین در میان مسلمین پیدا شود که برای این مرتد سکولار عذر تراشی نماید تا….
حکومت فاسد سعودی، عالم و مفتی اویغوری “حمداللە بن عبد الولي” را در مکه که برای ادای فریضه حج آمده بود، دستگیر کرد و به حکومت سکولار و کمونیست چینِ کافر تحویل داد تا او را مجازات کنند!
حکومت سکولار و کمونیست چین این عالم اویغوری را طلب کرده بود و آلسعود ملعون هم مثل همیشه گوش به فرمان اربابان..
چین میں داڑھی رکھنے پہ ایک یغور مسلمان کو ۱۶ سال قید کی سزا دے دی گئی ہے۔
برگی از جنایت های یکی از مرتدین و خائنین افغانستان: عبدالرشید دوستُم (۱)
نویسنده: ابوناهید جوزجانی
کشتار، ظلم، قدرتپرستی، مزدورمنشی و خیانتهای دوستم و دارودستهاش به حدی زیاد ودردناک است که بدون مبالغه میتوان گفت: از جنایتهای دوستم میتوان چندین جلد کتاب نوشت و ما در اینجا به برخی و بخشهای مهم آن به طور فشرده اشاره میکنیم.
دوستم در کنار سایر رهبران تبهکار فراموشناشدنیترین جنایتها را مرتکب شده است و سالهای ۱۳۷۱ – ۱۳۷۵ را برای مردم دوزخ کرده بود و مردم او را چنگیز خطاب میکردند و تنها در کابل همرای مخالفان خود در جنگهای داخلی ۶۵۰۰۰ هزار مردم را با بیرحمانهترین شیوه کشتند و به ناموس و عزت مردم تازیدند، دارایی کشور را به تاراج بردند و صدها جنایت هولناک را به این ملت روا داشتند.
در زمان ببرک کارمل برای رهبری دوستم از سوی پرچمیها کارهای شد.. مرکز سیاسی پرچمیها در ازبکستان شهر تاشکند و مرکز نظامی آنها در شهر مزار قرار داشت که ببرک هردو دسته را رهبری میکرد. به طور مثال عبدالرؤف «بیگی» یکی از جنرالان سابقهدار حزب خلقی ارکان جنبش دوستم، سنگر منشی عمومی سیاسی جنبش، انجینر سید احمدشاه (عضو کی. جی. بی) رئیس تصدی کود و برق و حاجی فیض الله (عضو کی.جی.بی) رئیس تعلیم و تربیت ولایت بلخ پرچمی و یا از افراد زیر رهبری آنان تعیین شده بودند و آدمکش و خادی مشهور زمان ببرک کارمل (آمر زون شمال و رئیس امنیت) در کنار سید نادر نادری به صفت مشاور اجرای وظیفه میکرد . همه اینها در جنایت، قتل، غارت، غصب زمینها و اموال مردم دست طولانی داشتند و همه با همکاری دوستم انجام میگرفت.
یکی از وحشتناکترین جنایت جنگی دوستم، در سگجنگی سال ۱۳۷۲ میان جمعیت و جنبش در شهر مزار رخ داد و بیشتر اموال و داراییهای مردم مزار به تاراج رفت. یکی از شاهدان عینی به نام محمد شریف میگوید: «جنگ را رسول پهلوان معاون اول نظامی دوستم از مرکز آغاز کرد و بالاخره به مزار شریف رسید و زد خورد تقریبا سه روز به طول انجامید و حزب وحدت با آنان همکار شد و مناطقی مثل: کوچه دروازه شادیان و کوچه چغدک از طرف قومندانان دوستم به چپاول رفت و حتی اشیای مانند چاینک نکل، قالین، گلیم، و غیره را به صورت تقریبا کامل از خانههای مردم به یغما بردند و به بسیاری از دختران و زناننوجوان هتک حرمت و تجاوز صورت گرفت».
میرزا محمد کارمند یک شرکت تجارتی و شاهد عینی چشم دید خود را چنین میگوید: «اموال ما را جنبشیها به غارت بردند، یکی از قومندانهای جنبش به نام یعقوب کوچک (سگ) ۱۲۰ تُن روغن و ۱۵۰۰ کارتن چای سیاه را با خود برد» و یکی دیگر میگوید: «من شاهد عینی جنگ بودم. نیروهای دوستم پس از جنگ وقتی بر میگشتند، هرچه دیدند را برداشتند، حتی کمارزشترین چیزهای مثل قفس کبک را نیز با خود بردند».
شبی در منزل یکی از ساکنان مزار چند دزد داخل گردیده و دستهای صاحب خانه را بسته، تلویزیون، تیپ، قالین و سایر اشای خانه را باخود بردند و فردای آن روز صاحب خانه نزد رسول پهلوان که – امنیت محل را به عهده داشت – رفت و ماجرا را عریضه کرد. رسول پهلوان پرسید: چه چیزهای شما را بردند؟ او اشیای دزدی شده را نامبرد. رسول پهلوان گفت: «آنان سربازان من نیستند، زیرا من برای سربازان خود دستور دادهام که اگر میخواهید در خانه کسی به دزدی بروید، سعی کنید که حتی جاروب خانه را هم نگذارید و به این سبب ما را گلیم جمع میگویند. برو کاکا هنوز در خانه جاور داری، بنابرین دزدان افراد من نیستند»