افشاگری های نماینده حزب سعادت ترکیه در مورد دغلبازی های اردوغان نسبت به مسلمین غزه

افشاگری های نماینده حزب سعادت ترکیه در مورد دغلبازی های اردوغان نسبت به مسلمین غزه

امروز اعضای حکومت برای غزه غمگین اند، اما!

  • خلبانانی که مردم غزه بمباران کردند در قونیه ترکیه آموزش دیدند.
  • سوخت آن هواپیماهایی که غزه را بمباران نمودند از اسکندرون ترکیه می‌رود.
  • غذای آن سربازان قاتل اسرائیلی از آلانیا ترکیه می‌رود.
  • آب آن سربازان قاتل اسرائیلی از ماناوگات ترکیه می‌رود.
  • آهن و فولاد برای شهرک سازی اسرائیل در صدر تجارت ترکیه قرار دارد.

زبانم به گفتن این جمله نمی‌چرخد؛ اما شاید اسلحه ی که به دست آن سربازان قاتل اسرائیلی است به حمایت شما (اردوغان) برود.

حکومت (اردوغان) غمگین نباشد، اگر جرئت دارد بیاید در اینجا (پارلمان) صحبت کند.
پشت این تربیون واقعیت ها گفته می‌شود.

اردوغان به اوکراین و آذر بایجان پهباد فرستاد، چرا به مردم غزه نمی‌فرستد؟!
مردم غزه کمک غذایی ات را چه کنند؟!

قبلا از همین آدرس گفته بودیم موضع ضد اسرائیلی اردوغان برای انحراف اذهان است و ماموریت انجام می دهد

غزه و نجدیت

غزه و نجدیت

به قلم: معتصم

نجدیت یعنی تفکری که از محمد بن عبدالوهاب و علمای پیرو او تغدیه می شود که خودشان به آن می گویند الدعوه النجدیه ، و در میان دسته هایی از مخالفین به وهابی هم مشهور است.

هم اکنون پیروانواین تفکر در صدها گروه و دسته مسلح حکومتی و غیر حکومتی، مسلح و غیر مسلح تقسیم شده اند که هیچ یک آندیگری را قبول ندارد چه رسد به اینکه سایر مذاهب و تفاسیر اسلامی را قبول داشته باشد.

عادی سازی روابط کشورهایی که نحدیت درباری در آن قدرت دارد با صهیونیستها پروژه ای است که سالهاست در میان حکام ممالک عربی کلید خورده است و هر روز هم اخبار تلخی از آن شنیده می شود.

مجاهدین فلسطینی برای دفاع از قبله اول مسلمانان و اخراج اشغالگران صهیونیست باید در چند جبهه بجنگند، جبهه مبارزه با صهیونیستهای غاصب، جبهه مبارزه با عافیت طلبان داخلی، جبهه مبارزه با حکام سست عنصر سکولار، جبهه مبارزه با مفتیان و مراجع تقلید نجدی! 
تکلیف مجاهدین با صهیونیستهای سکولار روشن است اما با سایر جبهه ها هنوز روشن نشده، و اتفاقا بزرگترین ضربه ها را به فلسطین همین جبهه های اخیر زده اند. مفتیان نجدی در بسیاری از مواقع فتاوای سازشکارانه، مرحله به مرحله و تطبیعی داده اند، هر غیر نجدی هم در این مسیر برود مرتکب خطای بزرگ و خیانت عظمی شده است.
امروزه دسته هایی از نجدیت رسما حماس را تکفیر می کنند مثل فرقه نحدی داعش.
دسته هایی از نجدیت درباری هم که قصد پنهان کردن خیانت حکام مرتد خود را دارند می گویند جنگ حماس جنگ ایران با صهیونیستها و در واقع جنگ ایران و روم است نه جنگ اسلام و کفر و….
تمام این شبهات جهت حمایت و راضی کردن کفار آمریکایی و ناتو و توجیه خیانت حکام و بی عرضگی همین خطباء و مفتی های درباری است و گرنه در بدترین حالت و بالفرض اگر دروغ این خائنین صحت داشته باشد باز در جنگ بین یک اهل قبله با یک کافر سکولار ( مشرک) باید از اهل قبله حمایت کرد نه از کفار و نه سکوت و بی طرفی!

البته کار این خائنین از بی طرفی گذشته است به عنوان مثال: عربستان سعودی درخواست حوثی‌ها را برای عدم رهگیری موشک‌های بالستیک و پهپادهایی که از یمن به سمت اسرائیل شلیک می‌کنند رد کرد و آن را نقض حریم هوایی و حاکمیت پادشاهی دانست و به ایالات متحده آمریکا شکایت کرد.

دقت کردید؟ به آمریکا شکایت کرد!!!

رسانه های عبری صهیونیست هم اعلام کردند: ورود موشک ها و هواپیماهای یمن به اسرائیل علیرغم رهگیری ناوهای جنگی از جمله “آمریکایی ها” در امتداد “دریای سرخ” و همچنین کمک عربستان، اردن و مصر در حفاظت از حریم هوایی رژیم اسرائیل .  رسوایی و شکستی است که نیازمند بررسی و تحقیق در این مورد است.

بدانید روزی که کفار سکولار ( مشرک) از شما راضی شوند حتما به اهل اسلام خیانت کرده اید!!

مولوی عبدالحمید زاهدان اگر مذهبت را رها کرده ای لااقل کمی غیرت داشته باش

مولوی عبدالحمید زاهدان اگر مذهبت را رها کرده ای لااقل کمی غیرت داشته باش

به قلم: عبدالرحمن براهوئی/ سراوان    

مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی خطیب مسجد مکی که سعی در به رسمیت شناختن اشغالگری صهیونیستهای سکولار دارد در هفتمین روز از حملات طوفان الاقصی بر علیه اشغالگران صهیونیست گفت: نابودی اسرائیل، شدنی نیست و بحران کنونی، نیازمند راه‌حل عادلانه است … چاره بحران خاورمیانه، تشکیل دو دولت مستقل است، نه نابودی اسرائیل.

البته حماس را نیز مثل صهیونیستها به زیاده روی و کشتن کودکان متهم کرد؛ دقیقاً همان دروغی که بایدن رئیس جمهور آمریکا گفت اما مقامات آمریکائی زمانی که فهمیدند دروغ بزرگی است فوراً اعلام کردند بایدن بر اساس معلومات دروغ یهودیان آمریکا این سخن را گفته و سخن دروغی است؛ آیا عبدالحمید هم این اندازه غیرت برایش مانده است بگوید دروغ کفار را بدون تحقیق تکرار کردم و…؟

دوستان گرامی: اگر کسی خارجی و غیر بومی وارد منزل یکی از ما شود و بگوید من دو تا از اطاقهای شما را به زور می گیرم؛ یا اگر کسی خارجی و غیر بومی بخواهد چند متر از زمین کشاورزی یا مسکونی شما را به زور بگیرد شما چه واکنشی نشان می دهید؟

  1. اولاً متوجه می شوید که این خارجی غیر بومی با کمک بومی های خائن چنان جرئتی پیدا کرده است که چنین غلطی بکند؛ صهیونیستها با کمک حاکمیتهای خائن و مزدور عرب مثل آل سعود و اردن و غیره و با فتوای دین فروشان خائنی که مردم را به تعامل با اشغالگران دعوت می دادند چنین جنایتی را مرتکب شدند.
  2. به دنبا این، اگر تابع اصول و مبانی اسلامی باشید در برابر چنین اشغالگری می ایستید و او را از خانه و منزل خودت بیرون می کنی؛ و اگر مسلمان هم نباشی و کمی غیرت داشته باشی باز به اشغالگر اجازه ی ماندن در منزلت را نمی دهی.

صهیونیستهای سکولار به همراه یهودیان با زمینه سازی های داخلی خائنین در قالب پناهنده وارد فلسطین شدند و از جنایتهای اروپائیان به مسلمین پناهنده شدند و با خرید مقداری زمین چند برابر آنرا اشغال کردند؛ در برابر این اشغالگری سکولاریستهای صهیونیست، دو واکنش وجود داشته است:

  1. واکنش مومنینی که تابع اصول اسلامی هستند و جهاد با اشغالگران را فرض عین می دانند و تا کنون به صورت مستمر در حال جهاد بوده اند.

امام ابن عابدین حنفی رحمه الله از فقهای بزرگ مذهب حنفی و از شاگردان مکتب امام ابو حنیفه رحمه الله می فرماید: فرض عین است اینکه دشمن بر مرزی از مرزهای اسلام هجوم آورد پس بر کسانی که نزدیکش هستند فرض عین می شود اما از کسانی که دورند از دشمن و در ماوراء آن قرار دارند فرض کفایه می شود و این در صورتی است که هرگز بدانها نیاز پیدا نشود، پس اگر نیاز بدانها پیدا شد بخاطر عجز و ناتوانی کسانی که در نزدیکی دشمنند و نمی توانند دفاع کنند یا عاجز و ناتوان از آنان گشتند در این صورت جهاد بر همه فرض عین می شود مانند نماز و روزه و نباید در ترکش سعی و کوشش شود، سپس بر همه مسلمین دیگر از شرق و غرب به همین منوال و تدریجا فرض می شود. [۱]

  • واکنش حکومتهای دست نشانده و احزاب مختلف سکولار و دارودسته ی منافقین و بخصوص خطیبان دین فروش که همیشه خواهان به رسمیت شناختن اشغالگری این صهیونیستهای خارجی بوده اند. از همان ابتدا کفار سکولار جهانی و منطقه ای مثل انور سادات و… و طاغوتهای محلی که مثل صهیونیستها سکولار هستند (مثل یاسر عرفات و محمود عباس) به همراه دین فروشانی که در اختیار اینها هستند تمام تلاششان این بوده که به این اشغالگری رسمیت ببخشند.

عبدالحمید اسماعیل زهی امام جماعت مسجد مکی زاهدان نیز جزو همین دسته ی اخیر است و با آنکه چنین سخنان ضد اسلامی و حقارت آمیزی که نشان از دوری از اصول مذهب و نشان از بی غیرتی و خیانت است برای ما تازگی دارد اما چند دهه است که همین سخنان از زبان خائنین گفته می شود.

عبدالحمید خطیب مسجد مکی زاهدان نه تنها اصول مذهبش را رها کرده بلکه آشکارا غیرت را نیز رها کرده است و یکی از خطبای سکولاریستها و دموکراسی خواهان سکولار و از اعضای جبهه ی دشمنان دین و ملت شده است.


[۱] حاشية ابن عابدین: ج ۳ /ص ۲۳۸

پیام امثال ابو قتاده فلسطینی و قطر و اردوغان در مورد حملات حماس به صهیونیستهای اشغالگر را یکسان بدان

پیام امثال ابو قتاده فلسطینی و قطر و اردوغان را در مورد حملات حماس به صهیونیستهای اشغالگر یکسان بدان

به قلم: مجاهد مهاجر

شبکه ی الجزیره ی وابسته به حکومت قطر خودش را به گونه ای دلسوز مردم فلسطین و حملات کنونی حماس به صهیونیستها نشان می دهد و این در حالی است که اکثریت کمکهای نظامی که به صهیونیستها می شود از قطر و ترکیه و اردن روانه می شود. چون بزرگترین پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه در قطر قرار دارد.

نیروهای نظامی آمریکا به صورت غیر رسمی در صف صهیونیستها بر علیه مجاهدین حماس که بخشی از جبهه ی مقاومت هستند می جنگند؛ البته مشارکت این نظامیان آمریکائی که تا کنون تعدادی از آنها نیز به هلاکت رسیده اند نشان دهنده ی شکست واقعی صهیونیستها در برابر تنها یکی از شاخه های جبهه ی مقاومت است و آشکارا ضعف صهیونیستها در جنگهای زمینی را می رساند و بازگو کننده ی این آیه است که الله تعالی می فرماید:

 لَا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعًا إِلَّا فِي قُرًى مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ ۚ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ ۚ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّىٰ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْقِلُونَ (حشر/۱۴) ‏یهودیان (از ترس)هرگز با شما به صورت دسته‌جمعی جز در پس دژهای محکم و یا از پشت دیوارها نمی‌جنگند . عداوت و دشمنی در میان خودشان شدت دارد . تو ایشان را متحد می‌بینی، ولی پراکنده دل بوده و هماهنگ نمی‌باشند. این بدان خاطر است که مردمان بیشعور و ناآگاهی هستند.‏

به همین دلیل است که تنها با هواپیما و از هوا و از دور گاهگاهی با مسلمین می جنگند.

پیام امثال ابوقتاده فلسطینی هم که در اردن ساکن است که اردن یکی از متحدین استراتژیک صهیونیستها و حیات خلوت صهیونیستهاست و اردن یکی از کانالهای کمک نظامی آمریکا به صهیونیستهاست همچون تبلیغات شبکه الجزیره ی قطری است اما در شکلی بسیار کوچک و ناچیز و صرفاً به خاطر آنکه نگویند چرا فلانی سکوت کرده و….

ابوقتاده فلسطینی که تنها سلاحش زبانش است چرا تا کنون حتی یک فتوا در جهاد با طاغوت حاکم بر اردن صادر نکرده است که یکی از دارالحربهای آشکار و دشمن آشکار تمام اهل دعوت و جهاد است و صرفاً بر علیه کسانی فتوای جنگ و کشتار می دهد که به نحوی در صف مجاهدین فلسطین قرار گرفته اند؟  

ابوقتاده در بخشی از پیامش می نویسد: “این امت نمی میرد بلکه امتی زنده و پویا است و کسانی که در سور نا امیدی می دمند در حقیقت افرادی بیکار و نادان و بی اندیشه هستند. حقیقت و واقعیت دیگر آن است که: این امت جز با برپایی و انجام طاعات و عبادت های خداوند متعال متحد و یکدست نخواهد شد و از بزرگترین این عبادت ها: جهاد در راه خداوند متعال و ضربه زدن به جنایتکاران و مجرمان می باشد”

اینها سخنان حقی است که این مجری جنگ روانی دشمنان و این جنایتکاری که با فتواهای جنایتکارانه اش در الجزائر خون هزاران زن و مرد و مسلمان بی گناه را برای مریدانش مباح کرد و باعث آنهمه کشت و کشتار مومنین در عراق و سوریه و … در نتیجه ی جنگ داخلی میان مومنین شده است اما در برابر جنایتکار و مجرمی چون طاغوت حاکم بر اردن که دستش به خون آنهمه مسلمان اردنی و سوریه ای و عراقی و فلسطینی و … آلوده ست سکوت کرده و لال شده است. و حتی از اینکه به مومنین اردنی در دفاع از مومنین در حال قتل عام شدن غزه فتوای جهاد بر علیه صهیونیستهای جنایتکار نیز بدهد که هم مرز با صهیونیستهای اشغالگر هستند نیز لال شده و سکوت کرده است و..

البته ابوقتاده فلسطینی زمانی هم که در انگلیس ساکن بود حتی یک کلمه در جهاد با انگلیسی های اشغالگر در خاک انگلیس صادر نکرد چون خودش در آنجا ساکن بود و… .

تبلیغات رسانه هایی چون الجزیره ی قطر و بازی های خائنانه ی سیاسی و تبلیغاتی امثال اردوغان متحد امنیتی صهیونیستها و نگهبان پایگاه بزرگ انجرلیک و… آمریکائیها در ترکیه و تبلیغات امثال ابوقتاده فلسطینی را مثل هم بدان؛ اینها سخنانی جهت بازی با شعور مسلمین و انحراف افکار عمومی از واقعیت اصلی این جنایتکارانی است که با اسلحه و زبان و مال در خدمت طرحهای دشمنان اهل دعوت و جهاد قرار گرفته اند.

مولوی حوت کهیر چابهار از الله بترس و سکوت کن

مولوی حوت کهیر چابهار از الله بترس و سکوت کن

به قلم: عبدالرحمن چابهاری

رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: مَن كان يؤمِنُ باللهِ و اليَومِ الآخرِ فليقُل خَيرًا أو ليَصْمُتْ.( بخاری ۱۰/۴۴۵؛ مسلم ۴۸) کسی که ایما ن به الله وروز آخرت داشته باشد پس سخن به نیکویی می گوید ویا خاموش می ماند.

مولوی نواب حوت امام جمعه‌ی بخش کهیر (چابهار ) گفت: “می گویند بترسید و سکوت کنید! از چی بترسیم؟! یکصد نفر از جوانان ما را کشته اند و ما سکوت کنیم؟! بسیاری از مردم منطقه از خطبه‌ها و سخنان بنده اظهار نگرانی می‌کنند. به این دسته از افراد می‌گویم نه بنده و نه هیچ‌کسی دیگر در خطر نیست. ما چگونه در برابر ظلم و ستمی که بر نمازگزاران جمعه‌های خونین رخ داد، سکوت کنیم و خاموش باشیم. تحمل این درد واقعا برای ما سخت و توان‌فرسا است. …”

مولوی حوت: تو ابتدا از الله بترس و اگر بر اساس این حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم به الله و روزقیامت  ایمان دارید پس یا بر اساس قرآن و حدیث صحیح  سخن بگو و یا سکوت کن که از سخنان جاهلانه ی امثال شما باز شاهد فاجعه های دیگری چون فاجعه های زاهدان و خاش و … نباشیم.

تو اگر از الله و روز قیامت می ترسیدی یکبار از مولوی نقشبندی می پرسیدی که این جرم زنا بر اساس مذهب خودمان چگونه برایت محرز شد که آنهمه جوان به خاطر تأئید تو به خیابانها ریختند و محرک تو بودی و  بعد که نوبت به دلیل خواستن رسید فرار کردی و از دور باز در حال فروش خون جوانان بلوچ هستی …

تو و امثال تو ترسوهائی هستید که به خاطر افکار عمومی جرئت گفتن حق بر اساس فقه مذهب خودمان را نیز ندارید.

لطفا یکی به میخ و یکی به نعل نزن، و خیال نکن از یکطرف به تحریک افکار عمومی می پردازی و بلوچهای جاهل به فقه شریعت را به فتنه دعوت می دهی و از سوی دیگر شعار وحدت و شریعت و… می دهی اهل فهم بلوچ نمی فهمند.

ما از اینکه جوانان فهیم و باغیرت بلوچ به خاطر سخنان بیهوده و پوچ و احساسی و ضد اسلامی امثال شما قربانی شوند و حتی به افکار سکولار یستی گرایش پیدا می کنند ترس داریم نه از چیز دیگری .

به خودت بیا، ظلم اصلی اینی است که تو امثال تو مثل نقشبندی و غیره در حق این ملت بیچار انجام می دهید چون شما ایمان مردم را مورد هدف قرار داده اید و فلان سرباز تنها جسم این مردم تخدیر شده را.

به خاطر الله در سخنانتان از قرآن بگوئید، از سنت صحیح مورد پذیرش اهل سنت و جماعت سخن بگوئید؛ زمانی که می گوئید فلان کار درست یا غلط است به جای افکار پوچ و هرزه گوئی های خودتان به آیات قرآن و احادیث صحیح رسول الله صلی الله علیه وسلم اشاره کنید یا حداقل به قول اصحاب و تابعین و ائمه ی اهل سنت و جماعت اشاره کنید.

شما از یکسو مسلمین شریعت گرای اهل دعوت را  دشمن خودتان کرده اید و از سوی دیگر باعث تولید فتنه میان آن تعداد از نماز خوانهای بلوچ و گرایش بسیاری از جوانان به افکار سکولاریستی و احزاب سکولار و ناسیونالیست شده اید.

ما از چنین پیامدی هراس داریم و خطر اینجاست، جوانان ما و هویت و فرهنگ اسلامی ما به خاطر هزیانات شما در خطر است.

                          پس حوت کهیر چابهار از الله بترس، یا بر اساس قرآن و سنت صحیح خیر بگو یا سکوت کن

پیامی مختصر به بلوچهای جاهلی که مولوی ها را به جای الله به اربابی گرفته اند و بازیچه دست آنها شده اند

پیامی مختصر به بلوچهای جاهلی که مولوی ها را به جای الله به اربابی گرفته اند و بازیچه دست آنها شده اند

به قلم: براهندک بلوچ

مدتهاست در فضای مجازی از فعالیت در هر گروهی که تابع استدلال و منهج صحیح اهل سنت و جماعت نیستند و عدالت و انصاف را کنار گذاشته اند  صرفنظر کرده ایم و هیچ تمایلی به کل کل کردن و مشاجره با هیچ اهل قبله ای نداریم؛ اما سخنان جاهلانه ای عده ای مریدان مولوی ها من را بر آن داشت نکاتی را عرض کنم. فقط دقت کنید ببینید امام ابوحنیفه رحمه الله و دیگر بزرگان ما چه می گویند:

امام ابوحنیفه رحمه الله سخت نگران اختلافات مذهبی مسلمانان بود و ضمن دعوت مردم به تحصیل العلم (قرآن و احادیث) و فقه و بینش، آنان را از تقلید جاهلانه و کورکورانه از سران فرقه‌ها وگروه‌های مختلف برحذر می‌داشت؛ (العالم و المتعلم، ج۱، ص۳۲ به بعد،)

و در روایتی از ایشان نقل شده است: حَرامٌ عَلى مَن لَمْ يَعْرِفْ دلیلی أن يُفتَی بکلامی؛ (ابن عابدین در حاشیه اش بر «البحر الرائق» ج ۶، ص ۲۹۳ و در «رسم المفتى»، ج ۷، ص ۲۹ و ۳۰) حرام است بر كسى كه دليل مرا نداند و با اقوال من فتوى بدهد.

یا می گوید: لا يَحِلُّ لِأَحَدٍ أَنْ يَأْخُذَ بِقَولنا مَا لَمْ يَعْلَمْ مِن أینَ أخَذناهُ؛ (ابن قیم در «اعلام الموقعین» (۲/۳۰۹)) برای احدی جایز نخواهد بود که سخن ما را بدون اینکه بداند ما آن را کجا گرفته‌ایم، بپذیرد.

به عنوان مثال و بدون دخالت در صحبت و سقم ماجرای آن سرهنگ بلوچ و دختر بلوچ تنها یک سوال دارم: بر اساس مذهب امام ابوحنیفه و تمام مذاهب اسلامی بفرمائید این مولوی نقشبندی چگونه جرم زنا برایش محرز شد؟ همین. چون این جوانان باغیرت و باشهامت بعد از سخنان این شخص وارد عمل شدند… این دیگر چه نیازی به اینهمه سروصدا و تهمت زنی و برچسب زنی و … دارد؟

انصاف و عدالت داشته باشید؛ یا بگوئید نمی دانیم تا برایتان توضیح داده شود یا بگوئید می دانیم و این مولوی بر اساس این دلایل بر اساس فقه مذهب خودمان عمل کرده یا این مولوی بر اساس فقه مذهب خودمان اشتباه کرده…. مگر اینها کی هستند که سخنشان مطلق است و کسی نمی تواند به آنها ایراد بگیرد؟

به قول ابن عباس و عقبه و مجاهد و امام مالک و امام احمد بن حنبل و دیگران: لَيْسَ أَحَدٌ بَعْدَ النَّبِيِّ صلی الله علیه وسلم إلَّا وَ يُؤْخَذُ مِنْ قَوْلِهِ وَ يُتْرَكُ إلَّا النّبی صلي الله عليه و سلم. (ابن عبدالبر در «الجامع» (۲/۹۱) و ابن حزم در «اصول الأحکام» (۶/۱۴۵)) به جز شخص پیامبر صلي الله عليه و سلم ، کسی دیگری از انسان‌ها چنین نیست که حتماً سخنش پذیرفته شود، بلکه می‌توان سخنش را پذیرفت یا ترک کرد.

من دلیل شما بر اساس منابع فقهی اهل سنت و جماعت را می خواهم چون امام ابوحنیفه رحمه الله می گوید: حرامٌ على مَن لم يعرف دليلي أن يُفتي بكلامی؛ (الدهلوي، الإنصاف،  ص۱۰۴)حرام است بر كسى كه دليل مرا نداند و با اقوال من فتوى بدهد.

متوجه هستید حرام یعنی چه؟

یعنی امام ابوحنیفه کسانی را که دلیل او را از قرآن و احادیث صحیح رسول الله صلی الله علیه وسلم یا از اجماع یا از قول صحابی یا از قیاس صحیح نمی‌دانند از پذیرش تقلید کورکورانه آراء  خودش منع می کند چه رسد به شاگردانش یا مولوی های دست چندم قرون بعدی؛ به همین دلیل باید از مولوی ها و خطبای مساجد که تعدادی از آنها دارودسته ی منافقین مخرب هستند و از دادن دلیل فراری هستند برای هر سخنشان دلیل خواست که مرجع این سخنت از منابع مورد پذیرش خود امام ابوحنیفه چیست؟ چون خود امام ابوحنیفه باز می گوید: إِذَا قُلْتُ قَوْلاً يُخَالِفُ كِتَابَ اللهِ تَعَالَى وَ خَبَرَ الرَّسُولِ صلی الله علیه وسلم فَاتْرُكُوا قَوْلِي. (الفلانی، الایقاظ، ص ۵۰) هر گاه سخن من با کتاب الله و حدیث رسول الله صلي الله عليه و سلم، مخالفت داشت، آن را ترک کنید.

ما باید بیاموزیم که از خطبا و علما دلیل از ادله الفقه مذهب خودمان بخواهیم و گرنه به سادگی دارودسته ی منافقین با عقاید و خود ما بازی می کنند و مثل یهود و نصارا به سادگی در پرستش رهبان و احبار می افتیم . اتَّخَذُواْ أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَاباً مِّن دُونِ اللّهِ (توبه/۳۱) هودیان و نصرانی ها علاوه از الله، علماء دینی و پارسایان خود را هم به خدائی پذیرفته‌اند (چرا که علماء و پارسایان، حلال الله را حرام، و حرام الله را حلال می‌کنند، و خودسرانه قانونگذاری می‌نمایند، و دیگران هم از ایشان فرمان می‌برند و سخنان آنان را دین می‌دانند و کورکورانه به دنبالشان روان می‌گردند) پناه بر الله.

مولوی عبدالحمید زاهدان پایبند فقه ابوحنیفه و حنفی مذهب است یا…؟

مولوی عبدالحمید زاهدان پایبند فقه ابوحنیفه و حنفی مذهب است یا…؟

به قلم: مسعود سنه ای

در اسلام هویت هر شخصی به عقایدی بستگی دارد که خودش را به آن پایبند کرده است . به همین دلیل گفته می شود یهودی یا نصرانی ( مسیحی) یا زرتشتی و صابئی و مشرک (سکولار) یا گفته می شود مسلمان.

در اینجا نژاد و قومیت اصلاً مطرح نیست بلکه آنچه معرف اشخاص است عقاید و دین آنهاست.

پس یک مولوی یا آخوند یا مُلا زمانی که در مورد مسائل مختلف اجتماعی صحبت می کند باید استنادش به منابع فقهی باشد و معیار برایش شریعت الله باشد هر چند این شریعت الله را بر اساس مذهب خودش تاویل و تفسیر کند.

در میان مسلمین کسانی هستند که در همه چیز از الله و رسولش صلی الله علیه وسلم حرفشنوی دارند و اطاعت خودشان را در هر چیزی به شریعت الله می دهند که مومنین هستند؛ اما کسانی هم وجود دارند که ادعای مسلمان بودن دارند و حتی ممکن است خطیب مسجد یا مسئولی حکومتی هم باشند اما برای قوانین سکولاریستی که مورد پذیرش سکولاریستها است دعوت می دهند؛ اینها دارودسته ی منافقین میان مسلمین هستند که به عنوان ستون پنجم دشمنان نیز عمل می کنند.

مولوی عبدالحمید زاهدان که در لباس یک خطیب منتسب به مذهب حنفیت اما به کام سکولاریستها و لائیکها و دموکراسی خواهان صحبت می کند یکی از این افراد است که در تازه ترین صحبتهایش در نماز جمعه می گوید: “بزرگ‌ترین بیداری این است که تعصبات بی‌جا در میان مردم ایران اعم از هر دین، مذهب، قوم، جنسیت، پیر و جوان کاهش پیدا کرده است….همین  بس است که ما ایرانی هستیم و انسانیم. چرا از دین و مذهب سوال می‌کنید، به شایستگی نگاه کنید.”

کنار گذاشتن دین و مذهب و تمرکز بر نژاد و اومانیسم (انسان گرائی) که زیر بنای سکولاریسم است دشمنی آشکار با قوانین شریعت الله و اسلام است؛ به همین دلیل است که می بینیم این مولوی می گوید حتی برایش مهم نیست که حاکم و مسئولی لائیک هم داشته باشد.

برای یک مسلمان تنها قانون شریعت الله و دین اسلام مهم است نه نژاد و قوانین سکولاریستی که بر اساس انسان محوری تولید شده اند.

مردم مسلمان و حنفی مذهب بلوچ باید از این مولوی دلیل سخنانش را بخواهند چون خود امام ابوحنیفه می گوید:  «لا يَحِلُّ لِأَحَدٍ أَنْ يَأْخُذَ بِقَولنا مَا لَمْ يَعْلَمْ مِن أینَ أخَذناهُ»[۱] برای احدی جایز و حلال نخواهد بود که سخن ما را بدون اینکه بداند ما آن را کجا گرفته‌ایم، بپذیرد. یا می گوید: حرامٌ على مَن لم يعرف دليلي أن يُفتي بكلامی؛[۲] حرام است بر كسى كه دليل مرا نداند و با اقوال من فتوى بدهد.

شما باید از این مولوی بپرسید در کجای قرآن و سنت صحیح و در کدام اثر مذاهب اسلامی اهل سنت آمده است که فقط نژاد و قومیت و انسانیت (اومانیسم) مهم است نه دین اسلام و قوانین شریعت الله؟

باید از این مولوی بپرسید در کجای قرآن و سنت صحیح و  مذهب امام ابوحنیفه و سایر مذاهب اسلامی آمده است که معیار و محک ایرانی بودن است نه اسلام و دین اسلام؟

ما ملت کورد تجربیاتی تلخ از این دست از مُلاها مثل شیخ عزالدین حسینی و مُلا عبدالله حسن زاده و… داریم؛ ملت بلوچ نباید اجازه بدهند امثال این مولوی با احساسات مذهبی آنها بازی کنند و آنها را در راه اهدافی خاص خرج کنند همچنانکه دین فروشن بلوچ پاکستانی در دهه های گذشته این کار را کردند.

بلوچهای ایران نباید تجربیات ۸۰ ساله ی حکومت سکولار و فدرال پاکستان در بلوچستان پاکستان و سایر مناطق پاکستان را نادیده بگیرند و دوباره این تجربیات تلخ را تکرار کنند.  


[۱] ابن عبدالبر در «الانتقاء فی فضائل الثلاثه الفقهاء» (۱۴۵)

[۲] القحطاني، محمد عبد الله، البيان والتفصيل في وجوب معرفة الدليل، ص۱۴۰/ الدهلوي، الإنصاف،  ص۱۰۴

سکوت معنا دار مولوی عبدالحمید زاهدان در برابر ادعای نقشبندی و تولید فاجعه جمعه خونین زاهدان

سکوت معنا دار مولوی عبدالحمید زاهدان در برابر ادعای نقشبندی و تولید فاجعه جمعه خونین زاهدان

به قلم: براهندک بلوچ

سال گذشته مولوی نقشبندی «ادعا» کرد که زنای آن نظامی بلوچ با آن دختر بلوچ برایش محرز شده است و  جهت اثبات جرم زنا بر اساس مذهب امام ابوحنیفه رحمه الله و سایر مذاهب اسلامی آمده است که خداوند تنها به دو شیوه صورت می گیرد:

  1.  اعتراف زن و مرد زناکار 
  2. ۲-     گواهی ۴ شاهد عادلی که این صحنه زنا را بطور محسوس و يقينی عمل جنسی و ارتكاب زنا را مشاهده‌ كرده باشند نه با حدس و گمان ،و اگر سه نفر از اين چهار نفر، گواهی بوقوع اين جريمه بدهند و نفر چهارمی برخلاف گواهی آنان‌گواهی دهد، يا اينكه يكي از اين چهار نفر ازگواهی خويش منصرف‌گردد، بايد حد قذف درباره اين‌گواهان اجراگردد و این گواهان باید شلاق بخورند.

البته تمام حدود با وجود شبهه ساقط می شوند و تنها وقتي حد زنا هم اجرا می ‌گردد كه وقوع اين جريمه بطورقطعی به ثبوت رسيده باشد. پس در اثبات جرم زنا می بینیم که الله تعالی راهی قرار نداده است که از آن راه شخص بتواند به سادگی دیگران را متهم به زنا کند.

یک سال است که مولوی نقشبندی «ادعا» کرد که این جرم برایش محرز شده است اما نه خودش دلیلی شرعی بر اساس مذهب خودش ارائه داد و نه کسی از او دلیلی خواست و بر اثر این ادعای ثابت نشده توسط عده ای از جوانان باغیرت نماز خوان فاجعه ی خونین زاهدان تولید شد.

سوال اینجاست: زمانی که مولوی عبدالحمید در مورد آن دخترک بی حجاب کُرد سقزی که در مرکز گشت ارشاد تهران مُرد نظر می دهد و خواستار بررسی علت مرگ است و در مورد جنگ روسیه و اوکراین و … نظر می دهد و نقد می کند و… چرا در برابر این دروغ آشکار و این مفسده ای که این مولوی به بار آورد سکوت کرده است؟

سکولاریستهای بی ناموس و بی غیرت کُرد در سراسر دنیا به همراه سایر سکولاریستهای بی غیرت و ناموس فروش دست به دست هم داده و در مورد مرگ مشکوک آن دختر سقزی داستان سرائی کردند تا اینکه منجر به آنهمه فجایع شد که دیدیم.

همه می دانیم که محرک آن جوانان باغیرت بلوچ در حمله با آن پاسگاه نیز همین مولوی بود که بدون آنکه جرم زنا از کانال شرعی آن ثابت شده باشد با شبهاتی که نشر داد بانی و باعث آنهمه فاجعه شد.

دوباره می پرسیم: چرا مولوی عبدالحمید و سایر اهل علم و خطبای مساجد در این زمینه سکوت کرده اند و با استناد به فقه خودمان چیزی نمی گویند در حالی که اکراهی وجود ندارد که بهانه ی اکراه داشته باشند؟

ملت مومن و باغیرت بلوچ و سایر مومنین اعمال شما را می بینند.

«نه» بزرگ مردم ایران به تحریکات شخصیتها و رسانه های احزاب سکولار و مرتد خارج نشین و عبدالحمید زاهدان داخلی نشین

«نه» بزرگ مردم ایران به تحریکات شخصیتها و رسانه های احزاب سکولار و مرتد خارج نشین و عبدالحمید زاهدان داخلی نشین

به قلم: عبدالرحمن براهوئی بلوچ

در سالگرد وفات آن دخترک سکولار بدحجاب، نه تنها ربع پهلوی بلکه تمام احزاب سکولار خارج نشین با صدور بیانیه هایی مردم را به تولید اغتشاش و شورش و حتی به برخورد مسلحانه تشویق و تحریک کردند، اما نتیجه چه شد؟ یک «نه» بزرگ به این سکولارهای خارج نشین.

در کنار این سکولارهای خارج نشین، باز ما شاهد تحریکات مولوی عبدالحمید خطیب مسجد مکی زاهدان بودیم و با تکرار همان دروغها و شبهات در همان «جبهه» ی کفار سکولار جهانی و احزاب سکولار و مرتد داخلی قرار گرفت.

مولوی عبدالحمید در نماز جمعه ی قبل از سالگر مرگ این دخترک بدحجاب سکولار گفت: “همین جریان مهسا که پیش آمد، مهسا بخاطر مسئله پوشش بازداشت می‌شود و مامورین او را می‌برند و وقتی جنازه او را تحویل می‌دهند مردم همه احساسی می‌شوند. بالاخره کسی که گناهی ندارد؛ کسی که سرش برهنه باشد، یا کم حجاب باشد، قتل که نکرده که کشته شود!”

مولوی نامحترم: بارها و بارها توسط پزشکان متخصص و با گواهی پدرش ثابت شد که این دخترک بدحجاب سابقه ی بیماری داشته و با چشم سر در دوربین های مداربسته هم دیدیم که در جریان گفتگو با آن خانم مسئول در سالن بیهوش شد و مُرد نه اینکه کشته شده باشد.

چرا گفتم نامحترم: چون کسی که یک دروغ را بارها وبارها تکرار می کند و می داند دروغ می گوید و می داند بر اساس منابع فقهی مذهب خودش جرم قتل چگونه ثابت می شود اما باز بر خلاف مذهب خودش هم عمل می کند و دروغ می گوید و می داند که خروجی این دروغ هم ریخته شدن خون جوانان احساساتی است، جایی برای احترام گذاشتن باقی نگذاشته است.

مردم ایران می دانند که دارای مشکلاتی هستند که باید از کانال صحیح آن رفع شوند نه از کانال اغتشاشات و شعارهای تحریک آمیز امثال شما و سایر احزاب سکولار و ماهواره های ژتونی دشمنان، به همین دلیل نه تنها به تو بلکه به تمام احزاب سکولار «نه» گفتند.

زمانی که تاریخ مصرفت تمام شد مردم ماهیت امثال تو را می شناسند؛ امیدوارم قبل از تولید فاجعه ای جدید این روز برسد.

حکم مسلمینی که می خواهند بین دارالاسلام و مسلمین حکم کفار سکولار جهانی و سازمان ملل را بپذیرند

حکم مسلمینی که می خواهند بین دارالاسلام و مسلمین حکم کفار سکولار جهانی و سازمان ملل را بپذیرند

به قلم: براهندک بلوچ

این روزها و در میان ملت سرگردان بلوچ که به انواع آفتهای عقیدتی و فرهنگی و حتی اخلاقی گرفتار شده است آنچه بیشتر از همه به آن نیاز پیدا شده است کمبود منهج صحیح اسلامی بر اساس مذهب خود مردم ماست.

 از یک طرف مرتدینی سکولار و کمونیست چون مهراب آجوئی برای افکار ارتدادی خود دعوت می دهند و از سوی دیگر امثال حبیب سربازی مرتد نیز برای افکار سکولار و لیبرال دعوت می دهند و متاسفانه از داخل نیز کسانی چون مولوی عبدالحمید حداقل به صورت هفتگی و بسیار بیشتر از این مرتدین سکولار برای پذیرش این سکولاریستها و دموکراسی سکولاریستها در میان مردم و حتی برای حاکم شدن مسئولینی لائیک و مراجعه به مراجع حقوق بشری سکولاریستی تلاش می کند و مستقیما برای این تفکرات و احزاب سکولار زمینه سازی و حتی نیرو جمع می کند.

اگر ما احزاب سکولار و مرتدی چون طیف مهراب و حبیب و بهمن را دشمنان آشکار شده ی مسلمین بدانیم بدون شک این مولوی ها نیز که با انحراف از مذهب امام ابوحنیفه برای چنین مرتدینی زمینه سازی می کنند جزو دارودسته ی منافقین داخلی محسوب می شوند هر چند در زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم اینها هرگز تا این اندازه جرئت ابراز وجود نداشتند.

از ابن کثیر سوال شد: آیا حکم شرعی افرادی که به قوانین التقاطی یاسای چنگیزی راضی هستند چیست که حکم را نزد یاسا می برند؟

ابن کثیر در کتاب البدایة والنهایة گفت: اگر افرادی حکم را نزد تورات و انجیل و کتب آسمانی دیگر غیر از قرآن و شریعت الله ببرند کافر هستند، حالا چگونه کسی کافر نمی شود که حکم را نزد یاسای چنگیزخان ببرد که یاسا حکمهای تمام دینها را با هم مخلوط کرده و تبدیل به قانون کرده است؟

دوستان عزیز:

یاسا مخلوطی از قوانین اسلام و مسیحیت و یهودیت و شمنی و … بود؛ اما دین سکولاریسم دشمن تمام این قوانین و از جمله دشمن قوانین شریعت الله است؛ حالا اگر کسی به جای قوانین شریعت الله به این قوانین راضی باشد حکمش چیست؟

لطفا به سخنانی که به دفاع از بلوچ و کُرد و عرب و حتی شیعه و سنی از سوی دیگران داده می شود دقت کنیم؛ آنهم بر اساس مذهب خودمان نه سایر مذاهب؛ تا بدانید که با چه دشمنان و راهزنانی طرف هستیم.